قتل عام جنین به سود چه کسی است ؟ ( 1 )
قتل عام جنین<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
به سود چه کسی است ؟ ( ۱ )
نویسنده : مریم اردبیلی
در آغاز هزاره سوم و در عصری که انسان در منجلاب خودخواهیها و خودپرستیهای برگرفته از مکتب اومانیسم دست و پا میزند، تناقضهای بزرگ فردگرایی، انسان محوری و ارزشهای وارونه مدرنیسم خود را به روشنی نشان میدهد و درحالیکه گوشهایمان از فریاد و حقوق بشر پر میشود، هر روزه شاهد ظلمهایی فجیعتر و نابودی نوع بشر در گوشه و کنار جهان هستیم صدای مظلومانه حلقومهایی فدا شده از گوشه و کنار عالم سر بر میآورد و ... آیا هرگز فریاد در گلو خفه شده میلیونها جنینی که مظلومانه فرصت حتی یک روز حیات انسانی در این گروه خاکی را نیافتهاند، شنیدهایم.
روزانه 126000 جنین در سراسر جهان به گونهای اختیاری سقط میشوند که این رقم سالانه به 46 میلیون میرسد. هم اکنون 54 کشور جهان شامل شصتویک درصد از جمعیت دنیا سقط جنین القایی را قانون کردهاند و 97 کشور دیگر نیز که شامل سیونه درصد باقیمانده جمعیت هستند، رفتهرفته با الحاق به معاهدات جهانی از قبیل: کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW)، ناچار مسیری به سوی پذیرش نهایی طی میکنند.
در جهان وحشی که انسانها برای ذرهای منافع مادی به جان هم میافتند، آیا هیچ قلبی برای معصومان کوچکی که یاری کنندهای در هیچ یک از سازمانهای بینالمللی ندارند و فرصت حضور پشت هیچ تریبون جهانی را پیدا نکردهاند، میتپد؟
آیا ما حق داریم بهدلیل اینکه شروع زندگی کوتاه آنها، فقط در دامان ما زنان امکانپذیر است، تصمیم بگیریم که حق حیات را برای همیشه از آنان سلب کنیم؟
کنوانسیون رفع تبعیض از زنان در موارد بسیاری اعم از مواد اصلی و گزارشات و دستورالعملهای کمیته (CEDAW)، خواستار تسهیل و تشویق سقط داوطلبانه جنین در کشورها شده است. در این مقاله پس از بررسی اجمالی تاریخچه سقط جنین و نگاهی گذرا بر ریشههای پیدایش و توسعه گرایش به آن با توجه به منابع و تحقیقات معتبر جهانی به بررسی ابعاد و اثرات آن بر مادران از جنبههای مختلف پزشکی و روانپزشکی میپردازیم و سپس با نگرشی نو دیدگاه کنوانسیون رفع تبعیض را نسبت به سقط جنین بررسی میکنیم.
مبانی و ریشههای سقط اختیاری جنین
در قرن شانزدهم که نخستین شعارهای فرهنگ مدرنیسم سر برآورد به سرعت انسان محوری، تساوی حقوق بشر و آزادی لیبرالیستی بهعنوان پایههای مهم این تفکر جای خود را در تمدن غربی باز کرد. دوپیش فرض اصلی این فرهنگ، یکی محوریت رفاه مادی است که هدف غایی برنامههای توسعه غربی در دستیابی به نهایت این رفاه مادی محسوب میشود و سایر جنبههای توسعه فرعی تنها بهعنوان ابزارهایی در خدمت آن هدف اصلی قلمداد میشوند و ازسویدیگر آزادی به مفهوم لیبرالیستی آن است که یکی از مصادیق آن، حق تسلط هر فرد بر بدن خود است. بر این اساس آزادیهای جدیدی برای زن تعریف میشود که آزادی در روابط جنسی نامشروع و حتی با همجنس خود را دربرمیگیرد. آزادی سقط اختیاری جنین نیز از همین قبیل آزادیهای لیبرالیستی و ارمغان فرهنگ مدرن برای نوع زن است که گام به گام و همراه با تغییر فرهنگ عمومی و ایجاد زمینه پذیرش فرهنگی به صورت قانونی درآمد.
از چند دیدگاه میتوان به موضوع سقط جنین پرداخت. بهطور مسلم یکی از مهمترین آنها بحثهای مهم زیربنایی، ریشهیابی فرهنگ مادی، تشکیک در اصل بودن رفاه مادی، اعتبار آزادی به معنای لیبرالیستی، اثبات برتری اهداف و زیر بناهای دینی، ارائه تعریفهای ناب از آزادی انسان از قیود مادی و رشد و تعالی ارزشهای اخلاقی است که بیشک جایگاه والای آن محفوظ است. از آنجا که مباحث کلی و زیربنایی در مقالات و کتب متعددی از جمله شمارههایی از کتاب نقد، مورد بحث و بررسی کامل قرار گرفته است، بحث را از نگاه دیگری آغاز میکنیم و ضمن نگرش از زاویه جدیدی به این بحث، بیشتر به نتایج و آثار و تبعات اعطای این نوع از آزادی بهخصوص بر خود مادر میپردازیم تا به نکات ملموس و کاربردی بیشتری دست یابیم.
تاریخچه
در جامعه امریکایی تا قرن نوزدهم قانون انگلیس جریان داشت و مطابق آن عمل میشد. قانون عمومی انگلیس سقط جنین را ممنوع کرده بود و سقط پس از احساس حرکت جنین در شکم مادر جرم محسوب میشد. در اوایل قرن نوزدهم متوجه شدند که زندگی جنین از لحظه احساس او توسط مادر آغاز نمیشود، بلکه حیات او از زمان لقاح، شروع میشود و نتیجه مستقیم این کشف آن بود که در سال 1869، پارلمان انگلیس قانونی را تصویب کرد که کیفر سقط جنین را از نخستین لحظه پیدایش نطفه عملی کرد.
در اواسط قرن نوزدهم ایالات نوظهور امریکا یکییکی قانون سقط جنین را تصویب کردند. تا قبل از آن سقطکننده اگر متهم شناخته میشد برای مدت زمانهای متغیری به حبس فرستاده میشد، ولی هیچ مدرکی از اعدام در اینباره ثبت نشده است. درباره مجازات مادر در تاریخ 200 ساله قانون امریکا شاهدی پیدا نشده است، ولی بعضی مقالات در آن زمانها اشاره کردهاند که درصورت اثبات سقط عمدی توسط مادر، او باید مجازات شود.
در کشورهای غربی طرح سقط جنین نخست درباره فرزندان نامشروع و یا ناسالم که سبب تهدید سلامتی خود یا مادر میشدند آغاز شد؛ ولی آمار نشان میدهد که پس از قانونیشدن سقط پزشکی به سرعت سیر صعودی موارد و مصادیق قانونی بودن آن ادامه و فرهنگ پذیرش عمومی آن نیز توسط فمینیستها گسترش یافت؛ برای نمونه هماکنون در کشور امریکا سالانه حدود 5/1 میلیون سقط جنین القایی انجام میشود که حدود یکسوم حاملگیهای سالانه را تشکیل میدهد، ولی فقط شش درصد آنها به دلایل پزشکی و بهخطر افتادن سلامت مادر و جنین اقدام به سقط جنین میکنند. در طول سالهای بین 1999 و 2001 طرفداران «سقط انتخابی به هر دلیل دلخواه» از سی درصد به چهلوسه درصد جمعیت رسید و در مقابل تعداد افرادی که سقط القایی را فقط در شرایط بهخطر افتادن جدی سلامت مادر و جنین مجاز میدانستند از پنجاهوهشت درصد به چهلوهشت درصد کاهش یافت.
تعاریف
از نظر پزشکی سقط جنین خاتمه حاملگی قبل از پایان هفته بیستم (139 روز) است که در این حالت، وزن جنین کمتر از 500 گرم بوده و ممکن است زنده یا مرده باشد. از این تاریخ به بعد به کلیه تولدها با این ویژگی، (اعم از مرده یا زنده) زایمان و تولد مرده یا زنده گفته میشود.
سقط القا شده: سقطی که به روشهای جراحی یا شیمیایی (پوستاگلاندینها و سایر داروها) بهصورت اختیاری و انتخابی برای ختم حاملگی صورت گیرد.
سقط خودبهخودی: سقطی که بدون اختیار و انتخاب بهصورت خودبهخودی صورت پذیرد، در بیشتر موارد در سه ماه اول رخ میدهد واغلب محصول حاملگی غیرطبیعی است. سایر علل شناخته شدة آن، نقایص آناتومیک رحم و سرویکس، مرگ جنین و اختلال جفت را دربرمیگیرد. گاهی تروما نیز منجر به سقط خودبهخودی میشود.
بحثهایی که دربارة سقط قانونی در بعضی کشورهای غربی صورت گرفته است با این تعریف تفاوت دارد و فراتر از آن شامل ختم حاملگی از ابتدا تا آخرین روز حاملگی به اختیار مادر و کشتن جنین درون رحم در هر سن حاملگی تا قبل از تولد است.
بررسی عوارض سقط جنین از نظر پزشکی
بهطور مسلم عارضه اصلی سقط برای جنین مرگ و بیبهرگی از حق زندگی است و در معیاری مبنی بر تعیین خسارت وارده بر سلامتی، تعداد سالهای از دسترفته زندگی افراد (با توجه به میانگین سن بشر) محاسبه و بهعنوان معیاری برای شدت بیماری محسوب میشود. با توجه به این ملاک، میزان خسارت انسانی 46 میلیون مرگ در (صفر) سالگی، بالاترین درجه شدت زیان را در آمار سلامتی انسانی بهخود اختصاص خواهد داد. ما در اینجا قصد داریم تا از عوارض سقط جنین بر مادر بحث کنیم، زیرا اغلب یگانه دلیل طرفداران سقط جنین، هواداران از حقوق مادران و در واقع فدا کردن جنین برای منافع مادر است. در اینجا نمیخواهیم این بحث را شروع کنیم که آیا نمیتوان سیستم را گونهای طراحی کرد که به نفع هر دو فرد تمام شود و به فداکردن اجباری یکی به نفع دیگری ناچار نشویم، بلکه میخواهیم عوارض بیشمار این سقط را بر مادر بررسی کنیم تا بدانیم آیا به واقع منافع مادر در گرو قتل فرزندش است یا نه؟ قبل از آن اشاره به یکی دو نکته آماری را لازم میدانیم:
تحقیقات پزشکی در زمینه عوارض مادر پس از سقط جنین القا شده، بسیار غیر دقیق است؛ زیرا منبع گزارشهای چاپ شده برگرفته از مطالعات علمی در مراکز پزشکی دانشگاهی است که در آنها جراحی توسط بهترین جراحها انجام میشود و در صورت بروز هر مشکلی، دسترسی سریع به بالاترین سطح امکانات در آنها موجود است؛ حتی در کشور امریکا که سقط قانونی در آن جریان دارد، کمتر از یک درصد سقطها در چنین مکانهایی صورت میگیرد؛ بنابراین مطالعات دال بر ایمن بودن و یا خطرناکبودن سقط به هیچ شکل شامل بخش عمده سقطهایی که خارج از این مراکز انجام میشود نخواهد بود و فقط در صورت عوارض حاد مانند: خونریزی شدید و عفونت عمومی خون و … ناچار به بستری در بیمارستان و ثبت عوارض میشود؛ ازاینرو آمار جهانی و کشوری واقعی بهنظر نمیرسند. با این حال منابعی وجود دارد که تا حدودی از عوارض پرده برمیدارد. نکته دیگر اینکه آمار و ارقام مستند از کشورهای غربی انتخاب شده است که طرفداران سقط جنین از جهت امکانات مربوط به سقط، آن کشورها را ایدهآل میدانند. این منابع خلاصه شرح حال مستند از صدها زنی را نشان میدهد که بهصورت جدی از سقط جنین آسیب دیده و یا کشته شدهاند و ازاینرو فقط مشتی از خروار است. مشکلات روانی مادر، افسردگی و جزئیات سوءاستفاده جنسی و مسائل متفرقه که در هنگام سقط در مراکز سودجو اتفاق میافتد، مستند نشده است، ولی در وجود آن شکی نیست.
در کشورهایی از قبیل امریکا عوارض روحی، کابوسها و مشکلات کسانی که شغل سقطجنین را انتخاب میکنند بررسی و اثبات شده است که در اینجا موضوع بحث ما نیست. درباره مسائلی از قبیل: ارتباط سقط با سرطان سینه اغلب بحث و تبلیغ زیادی نمیشود. حال با این مقدمه میخواهیم نگاهی به گزارشهای مستند عوارض سقطجنین بیندازیم؛ که البته فقط بخش کوچکی از کوه یخ را که خارج آب است، شامل شود.
بحث تحقیقی ـ پزشکی سقط جنین در دهههای 70 و 80 و قبل و بعد از قانونی شدن آن در کشورها مطرح بود و پژوهشهایی دراینزمینه انجام گرفت؛ ولی از دهه 90 به بعد به دلیل پیشرفتهای بزرگ پزشکی در قالب نظامهای جدید بحث شد؛ مانند: ایجاد و پرورش جنین در محیط غیرزنده، سقط شیمیایی، تست ژنتیکی پرزهای کوریونیک کیسه جنینی، اولتراسوند و جراحی لاپاراسکولیک و …
سعی مقاله بر آن است که تحقیقات کلاسیکتر، وسیعتر و با سابقه بیشتری مطرح شود تا ارزیابی واقعگرایانهتر را آسان کند؛ برای نمونه در تحقیقی بین 11057 زن حامله که 752 نفر آنها در حاملگی قبل، سقط القا شده داشتهاند، نشان داد که موارد سقط قبلی، استعداد بیشتری برای خونریزی سهماه اول حاملگی بعدی دارند و کمتر قادر به زایمان طبیعی بوده و به نظارت دقیقتر پزشک نیاز دارند. کمبود وزن هنگام تولد در فرزندان آنان حدود 3 ــ 4 برابر افزایش یافته است؛ همچنین مرگومیر دوران نوزادی و افزایش نقایص جنینی در آنها دیده شده است.
اغلب، نازایی نگران کنندهترین عارضه طولانی مدت سقط القا شده است که میتواند نتیجه جوشگاه ناشی از عفونت پس از سقط و یا ناشی از خود پروسه جراحی باشد.
در کل ریسک نازایی ثانویه در میان زنانی که دستکم یک سقط القایی داشتهاند و هیچگونه سقط خودبهخودی را تجربه نکردهاند، حدود 3 ــ 4 برابر بیش از زنان سقط نکرده است.
در سال 1974 دکتر «بوهمیل سنیپال» وزیر بهداشت چکواسلواکی اعلام داشت که بهطور تخمینی بیستوپنج درصد از زنان که اولین حاملگی خود را با سقط القایی پایان میدهند، برای همیشه بدون فرزند خواهند ماند. در تحقیقی که در دانشگاه بوستون ازسوی گروهی که خود دست به سقط جنین القایی زدهاند، نشان میدهد زنانی که دو تا سه سقط القایی داشتهاند، نسبت به زنانی که یک سقط القایی داشتهاند، دو تا سه برابر خطر سقط خودبهخودی در سه ماه اول بیشتر است.
تحقیقات درباره زنانی که 10 ــ 15 سال قبل در معرض سقط القایی قرار گرفتهبودند و در طی این سالها بهطور دقیق تحت پیگیری پزشکی قرار داشتهاند، نشان میدهد که فقط نیمی از آنها حاملگی بعدی خود را بدون هیچ عارضهای سپری کردند. دو درصد حاملگی خارج رحمی، هفت درصد حاملگی بعد از مدت طولانی نازایی ثانویه داشتند، 17 درصد به سبب بسته شدن لولهها در اثر سقط دچار عقیمی همیشگی شده بودند. از نیمه باقی مانده که حامله شده بودند، نیمی زودتر از موعد نوزاد را به دنیا آورده و ده درصد به سقط خودبهخودی دچار شدند، بیست درصد نیز نوزاد نارس داشتند و فقط کمتر از سی درصد نوزادان به موقع متولد شدند.
شیوع بالای نارسایی سرویکس ناشی از سقط القایی، شانس بروز سقط خودبهخودی بعدی را سی ــ چهل درصد افزایش میدهد.
زنانی که یک سقط القایی داشتهاند در حاملگیهای بعدی به میزان 5/17 درصد شانس سقط خودبهخودی داشتهاند و در زنانی که سقط القایی نداشتهاند این میزان به 5/7 درصد کاهش مییابد.
زنانی که سقط القایی داشتهاند، نسبت به زنانی که زایمان کرده و سقط خودبهخودی داشتهاند، دارای میزان بالاتری سقط خودبهخودی بعدی و زایمان زودرس هستند.
در سه ماهه دوم، شیوع از دست دادن خودبهخودی جنین در موارد سقط القایی به دوبرابر جمعیت عادی میرسد و تولد نوزادان نارس از این دسته مادران افزایش مییابد.
پارگی رحم وضعیتی است که در طول زایمان، حدود یک درصد از زنانی که سقط قبلی در سهماهه اول داشته باشند رخ میدهد.
شش درصد از زنانی که پس از سقطهای انجام شده از راه جراحی (هیستروتومی) حامله میشوند، دچار عارضه پارگی رحم میشوند و بیستوشش درصد آنها در معرض این خطر قرار گیرند؛ بنابراین زایمان زودرس برای آنها صورت میگیرد که کودکان نارسی بهدنبال دارد.
پارگی رحم گاهی از عوارض سقط القایی با پروستاگلاندین است که میتواند کشنده باشد. مطالعات وسیع نشان داده که درصد ابتلا به بیاختیاری ادراری در موارد سقط القایی، دوبرابر (بیستوسه درصد) حاملگی طبیعی و زایمان بهموقع است. (دوازده درصد).
زنانی که سقط القایی انجام دادهاند، افزایش علائم و مشکلات قاعدگی را در تمام ردههای سنی نشان دادهاند.
شانس (Synechia) یا چسبندگی داخل رحمی در زنانی که به علت سقط دو بار یا بیشتر کورتاژ انجام دادهاند بسیار زیاد است؛ (44 نفر از 65 نفر زنی که دو بار کورتاژ انجام دادهبودند.) حتی در سقطهای بسیار زودهنگام و زیر هشت هفته و با دستگاه مکنده (Suction) ممکن است خونریزی رخ دهد و حساسیت گروه خونی (RH) پدید آید که در حاملگیهای بعدی میتواند مشکلاتی را برای فرزندان بهوجود آورد که دراینصورت به تمهیدات ویژهای نیاز دارد.
در تحقیقی که در دانشگاه Vander bilt توسط دکتر «بارت» وهمکاران بین پنجهزار زن صورت گرفته، نشان داده شد که جفت سر راهی در مادرانی که از قبل سقط القا شده داشتهاند، 7 ــ 15 Fold بیشتر از دیگر زنان بوده است. لازم به ذکر است جفت سر راهی (Placenta Previa) یک مشکل بسیار جدی حاملگی است که میتواند بسیار خطرناک باشد و یا احتیاج به سزارین داشته باشد، حتی میتواند به از دست دادن کودک منجر شود.
همچنین شیوع عوارضی مانند سختی دهانه سرویکس، چسبندگی جفت و آتونی رحم نیز در این زنان چشمگیر است. در امریکا شانس حاملگی خارج رحمی تا ششصد درصد پس از تصویب قانون سقط القایی افزایش یافت. شانس افزایش عفونت لگنی و عوارض PID با (کلامیدیا) بهخصوص در حاملگی خارج رحمی از نوع داخل لولهای، مهمترین علل این افزایش دراماتیک است. زنانی که در حاملگی اول خود سقط القایی داشتهاند پانصد درصد شانس حاملگیهای خارج رحمی در حاملگیهای بعدی افزایش مییابد.
حاملگی لولهای بعد از یک سقط، سیدرصد و بعد از دو سقط یا بیشتر، صدوشصت درصد افزایش مییابد؛ اگر کورتاژ سقط القایی به حدی عمیق صورت گیرد که دهانه لولههای رحمی را نیز دربرگیرد؛ (Scar) جوشگاهی شکل میگیرد که میتواند به انسداد ناقص لوله رحم منجر شود که اسپرم را برای لقاح عبور میدهد، ولی پس از انعقاد و تقسیمات اولیه سلولی به داخل رحم نمیتواند برگردد؛ بنابراین حاملگی لولهای رخ میدهد.
عوارض روحی ــ روانی
از دست دادن جنین در طی بارداری یا مردهزایی، تأثیر روان شناختی فوری و شدیدی روی مادر و حتی پدر دارد. این داغدیدگی (Bereavement)با افسردگی بارزی همراه است که ممکن است هفتهها ادامه یابد؛ البته نباید تصور کنیم که اگر این سقط به صورت اختیاری و با تشویق جامعه صورت گیرد، مشکلات روانی ناشی از آن کاهش مییابد، بلکه بعد دیگری پیدا میکنند و به گونه خاصی باعث آزردگی، افسردگی و احساس گناه (Guilt) میشود که اغلب توسط مادر پنهان میشود؛ چون میخواهد مسوولیت اقدام خود را بهعهده گیرد، بنابراین تبعات دراز مدت و درونی روی او باقی خواهد گذاشت.
ادامه دارد ...
مطالب مشابه :
تصاویر باورنکردنی از ابتدای لقاح تا تولد نوزاد
تصاویر باورنکردنی از ابتدای لقاح تا تولد مستند های bbc از
تست هاي آزمايشگاهي دوران بارداري
قبل از لقاح یا اولین ویزیت مادر پیش از تولد نوزاد یا بین در صورت نیاز از هفته 18 تا
قتل عام جنین به سود چه کسی است ؟ ( 1 )
حیات او از زمان لقاح، شروع می سن حاملگی تا قبل از تولد مستند از کشورهای
مقاله بررسی موضوع سقط جنین از منظر اسلام، حقوق جزایی ایران و اخلاق کاربردی(1)
تا زمان تولد است. از این ی ناشی از عمل لقاح، هیچ قبل از ولوج روح در آن، مستند به
وفادار ترین جفت ها در قلمرو حیوانات
به انسان ها نیست، بلکه رفتارهایی مانند خیانت یا جداشدن جفت ها از یکدیگر در قلمرو حیوانات
فزند نامشروع وبدلی
شرايط لقاح را و تولّد فرزند بايد مستند به تا هنگام تولّد، كمتر از شش
برچسب :
مستند از لقاح تا تولد