نهضت سید جمال الدین اسد آبدی(افغانی)
نهضت سید جمال الدین اسدآبادی(افغانی)
سید جمال الدین از شخصیت های روشنفکری است که در اواخر قرن سیزدهم وآغاز قرن چهاردهم هجری، دردنیای اسلام ظهورکرد،وبر اساس سه محوری: بیداری شرق، بازگشت به اسلام و وحدت مسلمانان، ملل شرق را به آگاهی و بیداری وقیام فراخواند. او برای تحقق اهداف خود به تعدادی از کشور های آسای، آفریقا ،واروپا سفرکرد.سید جمال الدین باتدریس، ایراد سخنرانی، نگارش مقاله، وانتشار روزنامه«العروة الوثقی» شاگردان آگاه وشجاع تربیت کرد وبه موفقیت های چشمگیری دست یافت.آیت الله شهید مرتضی مطهری در توصیف مبارزات سید جمال الدین اسد آبادی چنین گفته است:« بدون ترید سلسله جنبان نهضت های اصلاحی سه ده اخیر،سید جمال الدین اسد آبادی معروف به افغانی است.او بود که بیداری سازی را در کشورهای اسلامی آغاز کرد. دردهای اجتماعی مسلمین را باو اقع بینی خاصی بازگو نمود، راه اصلاح وچاره جویی را نشان داد. نهضت سید جمال الدین هم فکری بود وهم اجتماعی . او می خواست در اندیشه مسلمانان رستاخیزی بوجود اورد. در هر کشوری شاگردان بزرگی را تبربیت کرد».با این وصف سید جمال الدین حسنی اسدآبادی یکی از نخستین بیداری گران اسلامی در افغانستان بوده که با خطابه ها ومقالات آگاهی بخشوروشنگرانه اش کوشید جهان اسلام را برضداپریالیسم اروپایی متحدکند. سید جمال الدین درسال 1278قمری، در اواخیر حکومت امیر دوست محمد خان وارد صحنه سیاسی افغانستان شد، وبرای دیداربامحمد خان به کابل رفت وسپس مدتی هم درجلال آباد استقرار یافت تا وضعیت افغانستان را پس از شکست تاریخی انگلیس سامان دهد و امیر دوست را با برنامه های اصلاح گرایاانه ومترقیانه خویش آگاه سازد.سید جمال الدین مبارزه با استبداد داخلی واستعمار غربی را در رأس برنامه های خویش قرار داد ودراقغانستان موفقیت های چشمگیری کسب کرد. تاریخ نگاران اقغانستان نقل کرده اند که سید جمال الدین بار دوم روزجمعه 25جمادی الاخر1284قمری وارد کابل شد وپس از رگ امیرمحمد افضل وبه سلطنت رسیدن امیر اعظم خان به وزارت رسید وکار رسیدگی به امور اقغانستان را آغاز کرد بر خورد امیر اعظم خان در ابتدای کار سید جمال صمیمانه بود ولی دیری نپایید که به او بدگمان شد،وبیدرنگ دستور داد اورا به بخارا تبعید کنند.ولی در پی سید جمال تجدید نظر شد. اسناد آرشیو ملی اقغانستان حاکی است که امیر شیرعلی خان به سید جمال قول داد که برنامه های اصلاح گرایانه اور را به مورد اجرا بگذارد.اخلاق ورفتار امیر شیرعلی خان نسبت به پیشینان خود بسیار متفاوت بود و از توانایی لازم برای استفاده از دیدگاه های سید جمال برای سامان دادن به امور کشور بر خورداربود. لذا دوران 15ساله حکومت امیر شی علی خان منشأ خدمات احتماعی و اقتصادی ارزنده ای برای مردم اقغانستان بوده است. اما ادعای برخی از نویسندگان افغانی که شیر علی خان استعداد وتوانایی درک اغلب زوایای فکری سید را داشته وموفق به اجرا ی برنامه های اوشده مبالغه ی بیش نیست.تصمیم گیری ومدیریت درکابل در دست شخص شاه نبود.نظام ملوک الطوایفی وسردرگمی در اقغانستان سید جمال را به ستوه آورده بود. آرزو داشت دولت مرکزی وتمرکز قدرت به وجود آید. همه اقوام وطایف کشور بدون تبعیض مذهبی، قومی وطایفه ای ، مشارک سیاسی داشته باشند. لذا امیر شیر علی خان در پرتو افکار اصلاح گرایانه سید ، برای اولی بار درتاریخ معاصر افغانستان، دولت نسبتا فراگیر تشکیل داد که نمایندگان اقوام گوناگون پشتون،درانی، غلجای ،ازبک، هزاره، وتاجیک درآن حضور داشتند.وزارت جنگ را به سپه سالار حسین خان هزاره سپرد. ارسلا نخان غلجایی به وزارت خارجه منصوب شد. وزارت دربار را به محمد حسن خان قزلباش،وزارت خزانه داری را به احمدعلی خان تیموری،وزارت مالیه را به حبیب الله خان وردک سپرد.عبدالحی حبیبی درکتاب «تاریخچه بیداری سیاسی در افغانستان» درباره این کابینه چنین نوشته است:«این کابینه از اقوام ساکن افغانستان بدون تبعیض وامتیاز قومی السانی تشکیل شده بود. هیچ فردی از دودمان شاهی ویا ارقاب امیر در آن وجود نداشت . ترکیب کابینه این را می رساند که امیر شیر علی خان در امور سیاس با وسعت نظر وتسامح رفتار کرد وبرابری را در بین مردم کشور رعایت نمود» در باره اقدامات اصلاح گرایانه واندیشه هیا مترقیانه سید جمال که بدست شیر علی خان به مورد اجرا گذاشته شد آمده است «اعلان استقلال سیاسی ، اصلاح امور دربار، تشکیل کابینه ، تنظیم سپاه ایجاد سازمان های لشکری و کشوری ، تبدیل القاب و عناوین صاحب منصبان لشکری و کشوری از زبان بیگانه به زبان ملی ، تأسیس روزنامه تأسیس شفاخانه ،بیطار خانه وپستخانه بخشی از برنامه های سید جمال بود. اومهمترین ومزمن ترین درد جامعه اسلامی را استبداد داخلی واستعمار خارجی تشخیص داد وبا این دو بیماری به شدت مبارزه کرد سر انجام جان خودرا دراین راه از دست داد. او برای مبارزه با این دو عامل فلج کننده آگاهی سیاسی وشرکت فعالانه مسلمانا را درسیاست واجب و لازم شمرد و باری تحصیل مجدوعظمت از دست رفته مسلمانان و به دست آورد ن جایگاه شایسته درمیان ملل جهان، بازگشت به اسلام نخستین و در حقیقت حلول مجد واقعی در کالبد نیمه مرده جامعه اسلامی ، تعیین کننده می دانست. تأثیر اندیشه های سید جمال در جامعه اقغانستان پس از او نیز از سوی شاگردان ودست پروردگان او دادامه یافت. اقغانستان پس از ارتتحال سید جمال شاهد جریان هایی بوده که اندیشه های او را دنبال کردند. بدین ترتیب جنبش های روشن گرانه وحرکت های آزادی خواهانه در تاریخ معاصر اقغانستان تداوم یافت.به طورتأکید سرزمین اقغانستان هیچ گاه زیر سلطه مستقیم استعمار گران خارجی قرار نداشته است. شاید بتوان گفت که این کشور در برخی مراحل به علت همکاری وهمفکری زمامداران باقدرت های بیگانه وضعیت نیمه استعماری داشته است ، اما هرگز حضور مستقیم استعمار را تجربه نکرده سات . زمانی که سرنوشت اقغانساتان زیر سلطه دودمان دورانی بود، این کشور وضعیت نیمه استعماری داشت.چنانکه در دو دهه پایانی قرن سیزدهم در دوره فرمانروای عبدالرحمان خان شاهد آن بودیم . افغانستان در این دوره علت حمایت های انگلیس از عبد الرحمان از استقلال کامل محروم بود و او با شیوه استبدادی ،خشونت رفتارمی کرد.
مطالب مشابه :
(اقوام هزاره)
ترنسلیتور(مترجم گوگل) کچ شدن
هزاره؛ قومی پیشتاز در افغانستان
ترنسلیتور(مترجم گوگل) کچ شدن
نهضت سید جمال الدین اسد آبدی(افغانی)
ترنسلیتور(مترجم گوگل) کچ شدن
برچسب :
ترنسلیتور گوگل