لنزها . معایب و محاسن

بر روی هر لنز عکاسی یک سری مشخصات برای معرفی لنز حک شده است. مهمترین آنها را به سادگی در رینگ جلوی هر لنزی خواهید یافت. این مشخصات شامل: نام شرکت سازنده، فاصله کانونی، بازترین دهانه دیافراگم و اندازه قطر رینگ لنز جلوی لنز است. اجازه بدهید از آخر به اول برگردیم. این آخری که همراه علامت Ø ( بخوانید فی) قطر رینگ جلوی لنز را به میلیمتر نشان میدهد، که مشخص کننده اندازه فیلترها( یا هر وسیله‌ای که به لنز شما الحاق میشود) می‌باشد.

 

"بازترین عدد دیافراگم" به شکل‌های مختلف نوشته میشود، به طور مثال 1:1.4D یا f/1.4D. احتمالا بسیاری از شما از کتاب فیزیک دوم دبیرستان ( البته رشته ریاضی نظام قدیم) فرمول ساده‌ای را به خاطر دارید که عدد دیافراگم با آن محاسبه میشد. عدد دیافراگم برابر است با فاصله کانونی تقسیم بر دهانه مفید لنز. به کمک این فرمول دو نکته را میتوانیم تشریح کنیم. اول آنکه، این فرمول نشان میدهد که عدد دیافراگم رابطه معکوس با دهانه مفید لنز( که با دیافراگم کنترل میشود) دارد. در نتیجه کوچکتر بودن این عدد، نشان دهنده دیافراگم بازتر است. پس هر چه " بازترین عدد دیافراگم" لنز کوچکترتر باشد نشان میدهد که لنز میتواند مقدار بیشتری نور را از خود در بازترین حالت لنز عبور دهد. در نتیجه عکاس میتواند با سرعت بالاتر فیلم یا سنسور را در معرض نور قرار دهد. به همین جهت هر چه این عدد کوچکتر باشد اصطلاحا میگویند لنز سریعتر است. نکته دوم آنکه، همانطور که در فرمول دیدیم این عدد به فاصله کانونی نیز وابسته است. بهمین جهت است که شما بروی لنزهای با فاصله کانونی متغییر (زوم) برای بازترین عدد دیافراگم دو عدد به جای یک عدد خواهید دید مثلاf/ 3.4-5.6 . این اعداد در واقع معادل عدد دیافراگم برای بازترین وضعیت دیافراگم در وایدترین و تله‌ترین حالت لنز است.

به فاصله کانونی میرسیم، همه میدانند که تقریبا مهمترین ویژگی هر لنز را با این عدد معرفی میکنند وعموما دسته بندی لنزها بر اساس این عدد انجام میشود. ما لنزها را به دو دسته عمومی، لنزهای با فاصله کانونی ثابت و متغیر (زوم) تقسیم میکنیم. از طرف دیگرما لنزها را با سه اصطلاح واید ، نرمال و تله دسته بندی می‌کنیم . به طور عمومی لنزهای با فاصله کانونی کمتر از لنز نرمال را واید نامیده و به لنزهای با فاصله کانونی طولانی تر از لنز نرمال تله گفته میشود.

از نظر اپتیکی لنزی که دارای زاویه دید 45 درجه باشد لنز نرمال گفته میشود. بواسطه عمومیت دوربین‌های 135 اغلب عکاسان مبتدی تصور میکنند که هر لنز 50 میلیمتری، لنز نرمال است. درحالی که، لنزی دارای زاویه دید 45 درجه است که: دارای فاصله کانونی برابر قطر گیت دوربین باشد، اندازه گیت همان اندازه نگاتیو یا سنسور دوربین است. از آنجایی که اندازه استاندارد نگاتیو دوربینهای 135 به اندازه 24*36 میلیمتر است. پس در واقع لنز نرمال برای این دوربین‌ها دارای فاصله کانونی 43 میلیمتر خواهد بود. طبیعی است که به طورمثال برای دوربین‌های قطع متوسط ( یا همان 120) که دارای اندازه نگاتیو بزرگتری هستند لنز نرمال دارای فاصله کانونی طولانی‌تری است. در دوربین ها قطع متوسط ، معمو‌ل‌ترین اندازه نگاتیو60*60 م م ( و گاهی 90*60 م م) میباشد. پس در نوع معمول این استاندارد، لنز نرمال دارای فاصله کانونی 85 م م است. از همین جا دوستداران عکاسی دیجیتال دلیل ضریب فاصله کانونی برای معادل سازی لنز با استاندارد 135 برای دوربینهای دیجیتال را حدس میزنند، چرا که سنسور دوربین های دیجیتال عموما کوچکتر از اندازه استاندارد 135 است. در واقع چون اغلب عکاسان تلقی‌شان از لنزها بر اساس استاندارد 135 است از این ضریب استفاده میشود تا بدانیم با چه لنزی مواجه هستیم. از آنجایی که سنسور دوربین‌های دیجیتال دارای اندازه‌های مختلفی هستند، این ضریب نیز ثابت نیست. مثلا برای Nikon D70 این ضریب 1.5 و برای دوربین‌های Canon EOS 300 D, EOS 10D ضریب 1.6 است و یا برای Canon EOS 1D این ضریب 1.3 است. البته در میان دوربین‌های دیجیتال، دو دوربین بسیار مشهور Canon EOS 1Ds و Kodak 14n Pro بواسطه مجهز بودن به سنسوری با اندازه استاندارد 135 از این قاعده مستثنی هستند.

در اینجا بد نیست که برخی از لنزهای مشهور در استاندارد 135 را معرفی کنیم. در عکاسی معماری و طبیعت لنزهای واید 24 م م و 28 م م در کنار لنزهای چشم ماهی ( لنزهای با فاصله کانونی خیلی کوتاه ) بسیار پر طرفدار هستند. لنزهای تله 85 م م ، 105 م م همین طور 135 م م، بعنوان لنزهای مرسوم در عکاسی پرتره شناخته میشوند. در عکاسی ژونالیستی، بخصوص عکاسی ورزشی لنزهای تله قوی ( بخصوص لنزهای با فاصله کانونی بلند تر از 200 م م ) به خصوص با عدد دیافراگم کوچک که به اصطلاح لنزهای سریع نامیده میشوند مورد نوجه هستند. بدیهی است این گروه آخر مورد توجه عکاسان حیات وحش نیز هستند. البته واضح است این تقسیم بندی، یک تقسیم بندی دقیق نیست ولی به ما تصویری از لنزها و کاربری عمومی آنها میدهد.


در مورد لنزهای زوم توضیحی دیگری را نیز باید یادآور شوم. اغلب عکاسان مبتدی از متغیر بودن فاصله کانونی لنز به اصطلاح برای دور کردن و یا نزدیک کردن سوژه استفاده میکنند. در واقع به جای آنکه عکاس به سوژه نزدیک یا از آن دور شود این عمل را با تغییر دادن فاصله کانونی لنز انجام میدهند. این از رایج‌ترین اشتباهات در عکاسی مبتدی‌هاست. اگر چه گاهی بواسطه محدودیت در محل قرار گرفتن عکاس ( بخصوص برای عکاسان ژورنالیست) این ویژگی به کمک میآید. اما باید توجه داشت که مثلا واید تر کردن لنز و دور شدن از سوژه در واقع دارای اثر یکسانی در تصویر نیستند. تغییر فاصله کانونی در لنزها دو اثر مهم دارد، اول درتغییر اندازه عمق میدان و سپس تاثیر بر حالت پرسپکتیو تصویر میباشد. عمق میدان ) ( Depth of fieldبه اندازه دامنه وضوح در جلو و در پشت موضوعی که بر آن فوکوس انجام شده اشاره دارد، که سه عامل بر آن اثر دارند: فاصله تا موضوع، فاصله کانونی و دیافراگم . عمق میدان و فاصله کانونی نسبت معکوس به هم دارند، در واقع هر چه فاصله کانونی بیشتر شود عمق میدان کمتر خواهد شد. به نظر میرسد اثر فاصله کانونی بر پرسپکتیو مهم‌تر از اثر اولی است، چرا که کم شدن یا افزایش ناخواسته عمق میدان را میتوان با عدد دیافراگم جبران کرد.


اما تغییر در حالت پرسپکتیو اثری است جدی، که هر عکاس باید به آن توجه داشته باشد. طبیعی است که استفاده هوشمندانه از این اثر در خلق یک تصویر هنرمندانه بسیار موثر است و بی‌توجهی به آن میتواند به کار عکاس لطمه وارد کند. به زبان ساده هر چه لنز تله تر شود پرسپکتیو فشرده تر میشود و لنزهای وایدتر باعث منبسط شدن پرسپکتیو میشوند. به طور مثال فاصله دو جسم در موقع استفاده از لنزهای تله کمتر از واقع به نظر میآید و استفاده از یک لنز واید باعث میشود که این فاصله بیشتر به نظر آید. اثر فاصله کانونی بر پرسپکتیو بخصوص در موقع استفاده از لنزهای بسیار واید و تله به خوبی خود را نشان میدهد. همانطور که در مثالهای پایین می‌بینید، اگرچه تقریبا محدوده تصویر در همه تصاویر یکی است اما تغییر حالت پرسپکتیو و عمق میدان تا چه اندازه در نتیجه تصویر موثر بوده است.

 

 وقتی یک شرکت لنزی را معرفی میکند در نام کامل لنز، علاوه بر فاصله کانونی و بازترین دیافراگم یکسری حروف مخفف نیز نوشته میشود مثلا این روزها AF-S DX Zoom-Nikkor- 18-70mm f/3.5-4.5 G IF-ED که در کیت Nikon D70 به فروش میرسد، بسیار مشهور است. در همین یک لنز شما با تعداد زیادی مخفف مواجه هستید که آشنایی با آنها به شما در انتخاب و شناخت لنز کمک خواهد کرد. در بسیاری از موارد حداقل خواهید دانست چرا یک لنز کلی گران تر است. طبیعی است که بهتر است بدانیم کدام لنز واقعا مورد نیاز ما است. اجازه دهید یک مثال بزنم، در جدول زیر دو لنز از نیکون معرفی شده‌اند، با وجود آنکه هر دو دارای مشخصات عمومی مشابه هستند، لنز دوم با پسوند ED ، این روزها در بازار بریتانیا 130 پوند از لنز اول گران تر است، در واقع این پسوند نا قابل باعث شده این لنزقیمتی معادل دو برابر قیمت لنز اول داشته باشد. اتفاقا ظاهر این دو لنز نیز بسیار به هم شبیه است. طبیعی است آشنا بودن با این پسوند در انتخاب لنز مورد نیاز شما بسیار موثر است.

£ 120 AF ZOOM-NIKKOR 70-300 F/4-5.6 G
£ 250
AF ZOOM-NIKKOR 70-300 F/4-5.6 D ED

 


کنتراست لنز و خطاهای رایج

کنتراست نهایی که معمولا با آن سرو کار داریم با هر دوی این تعاریف متفاوت است و عبارتست از کنتراست محلی یا تفکیک طیفی در یک محدوده معین از طیفها. در ترکیب فیلم و کاغذ عکاسی که منحنی های مشخصه آنها به یک شیوه خاص به هم وابسته اند، می توانیم کنتراست بالایی در ناحیه خیلی روشن تصویر (Highlight) (البته تفکیک خیلی زیادی در این ناحیه نداریم) و کنتراست پایینی در ناحیه تاریک و یا کنتراست بالایی در ناحیه تاریک و کنتراست کمی در ناحیه روشن تصویر داشته باشیم. در لنزها کنتراست های محلی عمدتا در مورد مشکلاتی مانند فلر (Flare) و یا نقاب نوری روی عکس (veiling Glare) بکار می رود و با پوشش های (coating) روی لنز ارتباط دارد. یک لنز ممکن است دقیقا همان سطح از کنتراست کلی مشابه یک لنز دیگر را داشته باشد (یعنی همان محدوده تیرگی تا روشنایی را منتقل نماید)، اما در شرایط خاصی کنتراست سایه بسیار بدتری داشته باشد. در نتیجه نمی تواند بین اختلافهای جزئی سایه های خاکستری در نواحی خیلی تاریک عکس تفکیک ایجاد نماید. (رنگ نیز تا حد زیادی با راندمان پوشش های لنز و تاثیر نسبی فلر در ارتباط است).

هنگامی که از کنتراست محلی صحبت می شود همیشه یک علامت سوال بزرگ وجود دارد و آن اینست که در تمام شرایط واقعی عکاسی فلر و نقاب نوری بنوعی در عکس وجود دارد، تاثیر عوامل مختلف در میزان این مشکلات تا چه حد و به چه صورتی است. (نقاب نوری عبارت است یک تیرگی یا مه آلودگی کلی روی تصویر که به صورت یک نور مه مانند روی تمام تصویر پخش شده است). با وجود تحقیقات علمی بسیار زیادی که بر روی این قضیه انجام شده است، هنوز به نظر می رسد که این موضوع را دقیقا نمی توان کمی نمود یا تاثیر دقیق آن را بر روی یک سیستم معین در شرایط کار واقعی پیش بینی نمود. (منظور از سیستم لنز دوربین، فیلم، لنز بزرگنمایی و کاغذ است). فلز همیشه حتی در یک حد بسیار کم وجود دارد، ولی در دو سیستم متفاوت و در شرایط مختلف ظهور آن به یک شیوه نیست.


قبل از اینکه پوشش های روی لنز اختراع شود، فلر لنز یکی از عوامل تصمصم گیری در مورد کیفیت تصویر بود. بهترین لنزها معمولا آنهایی بودند که می توانستند با تعداد المانهای کمتری راندمان بالایی داشته باشند، زیرا در این صورت سطوح تماس هوا و شیشه آنها کمتر شده و فلر کمتری تولید می شد. در لنزهای مدرن امروزی پوشش روی لنز دارای اهمیت حیاتی می باشد، در واقع تمام لنزهای زوم و بسیاری از لنزهای چند المانی با پوششهای فراوان، بدون این پوشش ها در اغلب موارد عکاسی به درد نخور هستند. معمولا پوشش روی لنز است که تفاوت بین یک لنز عالی با یک لنز متوسط را ایجاد میکند.
آیا تا کنون دقت کرده اید که عکاسان اولیه 35 میلیمتری چقدر سعی می کرده اند از نور درخشان خورشید اجتناب نمایند. شاید با دیدن عکسها کسی فکر کند که تمام دهه 1940 هوا پوشیده از ابر بوده است! عکاسان دهه های 30 و 40 با آموزه های معلم تجربه، از راههای هوشمندانه بسیاری برای به حداقل رساندن فلر عکسهایشان در شرایط با استعداد فلر بالا استفاده می کرده اند. این تذکر آماتوری عکاسی که می گوید "هیچگاه در جهت تابش آفتاب عکس نگیر" از همین دوره بجای مانده است. این موضوع مربوط به دوره دوربینهای کوچک قبل از اختراع پوششهای چندگانه لنزها است.

 

اهمیت کنتراست لنز

کنتراست کلی عبارتست از محدوده روشنترین تا تیره ترین طیف تصویر. رزولوشن عبارتست از توانایی لنز در تفکیک جزئیات ریز و کنتراست لنز عبارتست از توانایی لنز در تمایز بین نواحی کوچک همسایه با تفاوت طیفی در پرینت نهایی، که مجموعا درک ما از بافت (texture) و سطح را ایجاد می‌کنند. کنتراست محلی عبارتست از توانایی لنز در تفکیک طیفهای مختلف در یک محدوده باریک،

به نظر می رسد که کنتراست لنز در ساختارهای تقریبا درشت اولین عامل تصمیم گیری در مورد کیفیت اپتیکال در لنز دوربین است. مثلا لنز قدیمی Leica 7-element 50mm Summicron برای کنتراست بالا در 5 lp/mm بهینه شده بود و در شرایط مطلوب عکاسی (یعنی پرهیز از فلر بالا و عدم استفاده از دیافراگم خیلی باز) این لنزها می توانند هنوز تصاویر خارق العاده ای ایجاد نمایند.
همچینی بسیار جالب است که کنتراست ظاهری لنز را می توان با روشهای دیجیتالی شبیه سازی نمود و این می تواند به عنوان نقطه ضعف عکاسی فیلمی مطرح شود که وابسته به نظر نهایی بیننده از چاپ می باشد. شارپ کردن تصویر تنها میکروکنتراست ظاهری را افزایش می دهد نه رزولوشن واقعی جزئیات را. اما رزولوشن ساختارهای خیلی ریز به کیفیت عکسهای چاپ شده کمک چندانی نمی کند و تنها وقتی صحبت از کیفیت لنز باشد به عنوان یک پارامتر مقایسه مهم می باشد.


تفرق نور


عکاسان آماتور بر اساس شنیده ها سعی می کنند بیشتر با دیافراگم F8 عکاسی کنند. ولی چرا F8؟
وقتی دانشمندان در ابتدای پژوهش در مورد خواص نور بودند، فهمیدند که نوری که از یک سوراخ کوچک عبور می‌کند تصویری دقیقتر نسبت به نوری که از یک سوراخ بزرگتر می گذرد ایجاد می‌کند. به هر حال، این سوراخ تا حدی می تواند کوچک باشد که پدیده مزاحم تفرق نور که شارپنس سوارخ کوچک را در هم می ریزد ایجاد نشده باشد.
تفرق نور هنگامی روی می دهد که امواج نور از میان یک سوراخ کوچک عبور نموده و نور نزدیک به لبه سوراخ خمیده شود. در مورد عکاسی سوراخ کوچک همان دیافراگم یا پرده شاتر است و هر چه که دیافراگم کوچکتر باشد تفرق نور نقش بیشتری در بر هم زدن شارپنس دیافراگم های کوچک بازی می کند.
برای بررسی این موضوع یک سری عکسهای آزمایشی از بازترین دیافراگم تا بسته ترین دیافراگم گرفته شده است. با دقت در این عکسها می توان دید که با ببستن دیافراگم تصاویر بهبود می یابد تا به دیافراگم F5.6 یا F8 برسیم و بعد از آن هر چه دیافراگم را بیشتر ببندیم کیفیت بتدریج کاهش بیشتری پیدا میکند. با مقایسه یک عکس که در F22 گرفته شده با همان عکس در F2.8 (با لنز Nikkor 80-200mm f2.8) مشاهده می شود که تصویر در هر دوی این دیافراگم ها نسبت به دیافراگم های متوسط دارای رزولوشن ضعیفتری است.
از دست رفتن رزولوشن از F11 به پایین برای این لنز 80-200mm به علت تفرق نور است. امواج نور که از لبه دیافراگم عبور می‌کنند خمیده شده و روی کیفیت تصویر اثر بدی می گذارند. نور در لبه ها پخش شده و به امواج تحت تاثیر قرار نگرفته نور اضافه می شود، بنابر این هر چه دیافراگم کوچکتر باشد، نور پخش شده بیشتری به تصویر اضافه می شود. این نور پخش شده در هر جاییکه نور از کنار یک لبه همانند لبه های تیغه دیافراگم عبور می کند، وجود دارد.
دلیل دیگری برای استفاده از دیافراگم های متوسط بجای دیافراگم های باز وجود دارد. وقتی که دیافراگم کاملا باز است، تمام سطح لنز استفاده می شود و وجود احتمالی اندکی مشکل در عدسی های لنز می تواند برای عکس مشکل ساز شود. (معمولا این مشکلات در لبه های عدسی ها وجود دارد و با کیفیت ترین جای عدسی ها مرکز آنهاست). با کوچکتر شدن دیافراگم لنز از بخش کمتری از لبه های عدسیهای لنز استفاده می شود و بنابر این بتایج با کیفیت تری تولید می شود. با کاهش دیافراگم در حدود متوسط می توان عوامل دیگری نظیر کاهش میزان نور را نیز کاهش داد.
بر اساس تئوری اگر لنزی بسازید که دارای دیافراگم صفر باشد، هیچ تفرق نوری نخواهید داشت و 100 درصد کنتراست دارید. ولی در واقعیت طراحی و ساخت لنزی سریع با کیفیت عالی در دیافراگم های باز (حتی با در نظر نگرفتن عکاسی در دیافراگم دست نیافتنی f/0 ) کاری بسیار مشکل است. لنزهایی که می توانند در دیافراگم های باز به خوبی دیافراگم های بسته عمل کنند دارای قیمتهای بسیار بالایی می باشند.


اعوجاج تصویر


یکی از مشخصات تعیین کننده کیفیت لنز این است که تصویر ایجاد شده روی فیلم یا سطح سنسور نسبت به خود اشیاء و سوژه دارای چه حد از اعوجاج است. این مشخصه نیز عملکرد لنز در لبه ها را نشان می دهد. انحراف مثبت به عنوان انحراف بالشتکی (Pincushion) معروف است که خطوط صاف در لبه عکس به سمت داخل خمیده می شوند، مثل اینکه لبه ها فشرده شده باشد، و انحراف منفی با نام انحراف خمره ای (Barrel) نامیده می شود و لبه ها به سمت بیرون خمیده می شوند، همانند یک خمره که به سمت بیرون خمیدگی دارد. لنزهای زوم اغلب در انتهای محدوده واید لنز دارای مشکل انحراف خمره ای و در انتهای محدوده تله لنز دارای انحراف بالشتکی هستند. مثلا لنز پرکاربرد 80-200mm وقتی روی یک شیئ بصورت واید و تله کامل فوکوس می کینم دارای این انحرافات می باشد. برای دیدن این تغییرات حتی نیاز به گرفتن عکس هم نیست و این مشکلات در منظره یاب دوربین نیز بخوبی مشاهده می شود. البته خود منظره یاب ها هم مشکلات اعوجاج مربوط به خودشان را دارند.
 

انحنای تصویر


این مشکل هنگامی پدیدار می شود که مرکز تصویر در فوکوس بوده و لبه های آن خارج از فوکوس است و بر عکس. این مشکل از آنجا ناشی می شود که ما می خواهیم یک شیئ 3 بعدی را روی یک سطح دو بعدی فیلم یا سنسور تصویر نماییم. چون در حالت عادی تصویری که یک عدسی تشکیل می دهد، روی یک سطح خمیده تشکیل می شود و نمی توان این تصویر را درون یک صفحه صاف قرار داد. برای حل این مشکل در لنزها علاوه بر استفاده از المانهای مختلف با اشکال و انحناهای مختلف، همیشه سعی می شود کادر ثبت شده روی فیلم یا سنسور در مرکز دایره تصویر تشکیل شده توسط لنز باشد. چون این انحنا در مرکز دایره تصویر بیشتر بوده و هر چه از مرکز دور شویم تصویر بیشتر خارج از فوکوس و خمیده می شود.

 

خطای کروی


بنوعی همانند خطای انحنای تصویر است و عبارتست از اینکه نوری که از مرکز لنز وارد می شود در فاصله ای متفاوت با نوری که از لبه ها ی لنز وارد شده، فوکوس می شود.


کما (Coma)


عبارتست از کشیده شدن یک چشمه نقطه ای نور روی فیلم یا سنسور، هنگامی که خارج از مرکز لنز وارد دوربین می شود. از آنجا که این پدیده شبیه ستاره دنباله دار (Comet) است، به این پدیده هم Coma گفته اند.

انعکاس تصویر


این مشکل در دوربین های دیجیتال بر اثر انعکاس تصویر تشکیل شده بر روی سنسور تصویر که سطحی بسیار براق و صاف دارد بر روی سطح آخرین المان لنز (المانی که به سنسور نزدیکتر است) ایجاد میشود و بصورت یک دایره نورانی شبح مانند و عجیب در عکسها دیده می شود. برای رفع این مشکل از پوششهای ویژه بر روی سطح آخرین المان لنز استفاده می‌شود.


خطای رنگی
قبلا در این مورد در چند مقاله صحبت شده است. ولی در اینجا برای اینکه مبحث خطاهای رایج در لنزها کامل شود دوباره بطور خلاصه در مورد آن توضیح می دهم. خطای رنگی هنگامی روی می دهد که امواج مختلف نور (قرمز، سبز و آبی) پس از عبور از لنز در یک نقطه فوکوس نمی شوند. در نتیجه این مشکل خطای لبه های رنگی (Fringing) که در مناطق پرنور تصویر مشاهده می شود به وجود می آید. استفاده از شیشه با تفرق نوری بسیار پایین (ED) باعث می شود که امواج نوری در یک نقطه فوکوس شده و از تشکیل لبه های رنگی جلوگیری شود.خطاهای نوری معمولا در لنزهای تله فتو بوجود می آید که به همین دلیل در این لنزها اخیرا از شیشه های ED و پوشش های ویژه استفاده می شود. به هرحال، با گسترش دوربین های دیجیتال در بین حرفه ای ها و آماتورهای علاقمند، انتظار می رود استفاده از المانهای دارای تفرق نوری پایین ED برای کاهش لبه های رنگی (که معمولا به صورت لبه های رنگی بنفش، آبی، صورتی و گاهی سبز دیده می شود) در بیشتر لنزهای امروزی گسترش یابد.



مطالب مشابه :


چه رنگ لنزی به شـما می‌آید؟

Qom City - چه رنگ لنزی به شـما میآید؟ - مقالات جالب را در سایت قم سیتی مطالعه فرمایید




راهنمای خرید لنز دوربین عکاسی

اما حالا فروشنده از شما می پرسد اگر آن لنز را نمی خواهید چه لنزی می به شما می می آید و از




آشنایی با انواع لنز های دوربین و خرید آن

اما حالا فروشنده از شما می پرسد اگر آن لنز را نمی خواهید چه لنزی می به شما می می آید و از




تمام آنچه باید قبل از خرید یک لنز جدید بدانیم

اگر دوربینی که تهیه می کنید، لنزی به چشم شما از پس آن بر نمی آید. به چه نوع لنزی




لنزها . معایب و محاسن

تا بدانیم با چه لنزی آشنایی با آنها به شما در مشاهده می شود به وجود می آید.




خرید لنز

اما حالا فروشنده از شما می پرسد اگر آن لنز را نمی خواهید چه لنزی می می آید و از شانس به




راهنمای انتخاب لنز رنگی

رنگی بیشتر به چهره میآید، چه رنگ می‌خواهید لنزی انتخاب چه رنگی به شـما میآید




چگونه عکس پانوراما بیافرینیم؟

همچنین سه پایه به شما کمک می‌کند تا از Nodal Point به وجود میآید. مهم نیست چه لنزی روی




برچسب :