ارجاع و منبعنویسی
(1) ارجاع: ارجاع در لغت به معنی «بازگرداندن» است و منظور این کتاب از ارجاع، «بازگرداندن خواننده به مطلب مورد نظر پدیدآورنده» است؛ این مطلب میتواند قسمتهای دیگری از خودِ نوشته و یا منبع یا مأخذ قسمت یا قسمتهایی از نوشته باشد که پدیدآورنده خواننده را به آنها بازگشت داده است. بر همین پایه، ارجاع، خود به دو گونهی «ارجاع برونمتنی» و «ارجاع درونمتنی» تقسیم میشود.
(2) منبع: نوشتهای است که پدیدآورنده، بهطور مستقیم و بدون واسطه، مطلبی را از آن نقل کرده یا به آن استناد کرده است.
(3) مأخذ: نوشتهای است که پدیدآورنده، با واسطهی آن، بهطور غیرمستقیم، مطلبی را از منبعی نقل کرده و یا به آن مطلب استناد کرده است.
1 ـ شیوهی ارجاع به منابع و مآخذ در متن
برای ارجاع به نوشتههایی که پژوهشی نیستند، هنگام بازگشت دادن خواننده به منبع یا مأخذ یک مطلب یا نوشته از الگوی زیر پیروی میکنیم:
از راست به چپ: پرانتز باز شود؛ شمارهی ردیف منبع یا مأخذ در منابع و مآخذِ گفتار یا فصل؛ دو نقطه؛ حرف ص؛ شمارهی صفحه(ها)، یا آنچه کاربرد شمارهی صفحه دارد؛ پرانتز بسته شود.
(1) ارجاع: ارجاع در لغت به معنی «بازگرداندن» است و منظور این کتاب از ارجاع، «بازگرداندن خواننده به مطلب مورد نظر پدیدآورنده» است؛ این مطلب میتواند قسمتهای دیگری از خودِ نوشته و یا منبع یا مأخذ قسمت یا قسمتهایی از نوشته باشد که پدیدآورنده خواننده را به آنها بازگشت داده است. بر همین پایه، ارجاع، خود به دو گونهی «ارجاع برونمتنی» و «ارجاع درونمتنی» تقسیم میشود.
(2) منبع: نوشتهای است که پدیدآورنده، بهطور مستقیم و بدون واسطه، مطلبی را از آن نقل کرده یا به آن استناد کرده است.
(3) مأخذ: نوشتهای است که پدیدآورنده، با واسطهی آن، بهطور غیرمستقیم، مطلبی را از منبعی نقل کرده و یا به آن مطلب استناد کرده است.
1 ـ شیوهی ارجاع به منابع و مآخذ در متن
برای ارجاع به نوشتههایی که پژوهشی نیستند، هنگام بازگشت دادن خواننده به منبع یا مأخذ یک مطلب یا نوشته از الگوی زیر پیروی میکنیم:
از راست به چپ: پرانتز باز شود؛ شمارهی ردیف منبع یا مأخذ در منابع و مآخذِ گفتار یا فصل؛ دو نقطه؛ حرف ص؛ شمارهی صفحه(ها)، یا آنچه کاربرد شمارهی صفحه دارد؛ پرانتز بسته شود.
(3) هرگاه پدیدآورنده خواننده را به کل یک نوشته (کتاب، نشریه و مانند اینها) بازگشت دهد، و صفحه یا صفحههای مشخصی را در نظر نداشته باشد، در جای شمارهی صفحه در پرانتز، یک خط تیره میگذاریم:
مثال: آنچه در این کتاب دربارهی «فلسفهی ملاصدرا» آمده، تنها چکیدهای از این مبحث است که خوانندگان عزیز میتوانند با مراجعه به منابعی مانند (17:-) و (18:-) دانستههای خود را در این باره افزایش دهند.[2]
(4) هرگاه ارجاع به صفحههای پیوسته (متوالی) صورت گیرد، در جای شمارهی صفحه به ترتیب از راست به چپ: شمارهی صفحهی نخست، «تا»، و سپس شمارهی صفحهی پایانی را میآوریم؛ مثلاً: (13: ص7 تا 19)، یعنی منبع شمارهی 13 (ردیف 13 منابع و مآخذ پایان فصل) صفحههای 7 تا 19.
(5) هرگاه ارجاع به صفحههای ناپیوسته (نامتوالی) باشد شمارهی صفحهها را از راست به چپ، و از کوچـک به بزرگ مینویسیم و میان آنها ویرگول میگذاریم؛ مثـلاً: (8: ص41، 43، 49)، یعنی منبع شمارهی 8، صفحههای 41 و 43 و 49.
(6) هرگاه نوشتهی مرجع به زبان لاتین باشد، عددهای درون پرانتزی را مانند شیوههای پیشگفته و به صورت فارسی مینویسیم:
1.1ـ ارجاع به منابع ویژه در نوشتههای عمومی
1.1.1-ارجاع به قرآن کریم
1.1.1.1- ارجاع به آیههای قرآن کریم
هنگامی که به آیهای از قرآن کریم ارجاع میدهیم، داشتههای زیر را درون پرانتز، در سمت چپ آیهی نوشته شده میگذاریم:
(سورهی...، آیهی...)
و بهجای «...» شمارهی سوره (نه نام آن) و شمارهی آیه را میگذاریم.
مثال1: چنانکه از آموزههای قرآن کریم درمییابیم، آنان که برای انجام دستورهای خداوند سختیها و محدودیتهایی را تحمل میکنند، نباید نگران آن باشند که پس از مرگ، با آنان که چنین سختیها و محدودیتهایی را نداشتهاند، برابر خواهند بود؛ زیرا چنین چیزی با عدالت خداوند ناسازگار است و خداوند خود وعده داده است که:
"ثم توفی کل نفس ما کسبت و هم لایظلمون" (سورهی 2، آیهی281)
یعنی: «سپس [در آن روز] به هر کس، آنچه انجام داده، بهطور کامل بازپس داده میشود و به آنها ستم نخواهد شد.»
همانگونه که داشتههای درون پرانتز نشان میدهد، برای ارجاع به آیههای قرآن کریم، نیازی به آوردن مشخصات چاپ در منابع و مآخذ پایان فصل نیست؛ زیرا با داشتن شمارهی سوره و آیهی مورد استناد، میتوان آن را در هر نوع چاپی از قرآن کریم پیدا کرد.
1.1.1.2- ارجاع به ترجمهی آیههای قرآن کریم
هرگاه برای آیهای از قرآن، ترجمه یا ترجمههای مشخصی بیاوریم (مثلاً ترجمه یا ترجمههایی که با ترجمههای دیگر تفاوت دارند)، شمارهی سوره و آیه را پس از آیه نمیآوریم؛ ولی داشتههای درون پرانتز را پس از ترجمهی آیه، مانند الگوی زیر می آوریم، و مشخصات چاپ آن قرآن را نیز در منابع و مآخذ پایان فصل، در ردیف خود مینویسیم:
(شمارهی ردیف مشخصات چاپی قرآن، در منابع و مآخذ پایان فصل: سورهی...، آیهی...)
مثال: مترجمان قرآن کریم، برداشتهای متفاوتی از واژهی «قوّامون» در آیهی «الرجال قوامون علی النساء» (سورهی 4،آیهی34) داشتهاند که سه ترجمهی زیر، این برداشتها را نشان میدهد:
" مردان سرپرست زنانند..." (7: همان)
"مردان نگاهبان زنانند..." (8 :همان)
"مردان بر زنان برتری دارند..." (9 : همان)
در سه نمونهی پیش، نویسنده، مشخصات چاپی قرآنی را که ترجمهی نخست در آن چاپ شده، در ردیف 7 ، و مشخصات دیگر را نیز بهترتیب در ردیف 8 و 9 منابع و مآخذ پایان فصل آورده است.
1.1.1.3- ارجاع به منابع رِوایی
منظور از منابع روایی، کتابهای حدیث و روایت است. در برخی از این کتابها -همان گونهکه برای دادن نشانی آیههای قرآن کریم به جای دادن شمارهی صفحه، شمارهی سوره و آیه را میآوریم- نویسندگان، برای دادن نشانی حدیثها و روایت ها مشخصات دیگری (مانند: کتاب...، باب...، شمارهی حدیث...) را بهکار میبرند که بهجای شمارهی صفحه بهکار میروند:
مثال: امام صادق (ع) در این باره میفرماید:
"ان سوء الخلق لیفسد العملَ کما یفسد الخلّ العسل" (10: کتاب الایمان و الکفر، باب سوءالخلق، حدیث 2602)
"بداخلاقی کردار را تباه میسازد، همان گونه که سرکه عسل را تباه میکند."
پس از این، نویسنده یا ویراستار باید مشخصات کتاب را در منابع و مآخذ پایان فصل -در این مورد، در ردیف 10 منابع و مآخذ پایان فصل- بهترتیب و صورت زیر بنویسد:
(10) ثقهالاسلام محمدبن یعقوب کلینی، «اصول کافی»، 4جلد، جلد4، ترجمه و توضیح سیدمهدی آیتاللهی، تهران، انتشارات جهانآرا، 1386، چاپ اول.
سپس هرگاه در همین فصل، حدیث دیگری از جلد 4 همین کتاب آورده شود، باید دوباره خواننده را به ردیف 10 منابع و مآخذ پایان فصل ارجاع دهیم؛ با این تفاوت که در هر بار، باید مشخصات تازهای را که به جای شمارهی صفحه هستند، در پرانتز درون متن، پس از شمارهی ردیف بیاوریم. برای مثال، آنچه در پی آمده، شیوهی نوشتن نشانی حدیث دیگری از جلد 4 همین کتاب را نشان میدهد:
مثال: امام صادق (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود: "از حقوق شخصی که بر اهل خانهای وارد میشود این است که هنگام ورود و خروجش کمی با او راه بروند (یعنی او را استقبال و بدرقه کنند" (10: کتاب العشره، باب حق الداخل، حدیث 1)
1.1.1.4- ارجاع به منابع چند جلدی
منظور از منابع چند جلدی، نوشتههایی است که دو یا چند جلدی هستند. برای ارجاع به این نوشتهها (چه کتاب، چه پایاننامه) هر جلد را یک کتاب جدا در نظر میگیریم و به هر جلد، یک ردیف در منابع و مآخذ پایان فصل اختصاص میدهیم.
مثال:
«آش ماست»، نامهای دیگری چون آش«ماستبا، ماستوا، ماستاوه، و ماستینه» نیز دارد. (35: ص1736) آش دیگری که با خمیر آرد گندم پخته میشود، «بُغرا» نام دارد. این آش -که مانند آش رشته است- «بغراخانی» (منسوب به «بغراخان» یکی از پادشاهان ترکستان) نیز نامیده شده است.(36: ص 362)
از آنجا که منبع مطلب نخست، جلد 2، و منبع مطلب دوم، جلد 1 «فرهنگ فارسی عمید» است؛ نویسنده یا ویراستار باید در منابع و مآخذ پایان فصل، دو ردیف جدا (در این مورد، ردیف 35 و 36) را به مشخصات این دو منبع اختصاص دهد. مشخصات این دو کتاب در پایان فصل بهترتیب و صورت زیر خواهد آمد:
(35) حسن عمید، «فرهنگ فارسی عمید» 2 جلد، جلد 2، تهران، انتشارات امیر کبیر،1377، چاپ سیزدهم.
(36) حسن عمید، «فرهنگ فارسی عمید» 2 جلد، جلد 1، تهران، انتشارات امیر کبیر،1377، چاپ سیزدهم.
1.1.1.5- ارجاع به منبع نقل قول مستقیم
هنگام استفاده از آثار ـ فارسی و غیرفارسی پژوهشی یا غیرپژوهشی ـ دیگران میتوانید آن آثار را با ذکر منبع، به زبان خودتان خلاصه و تحلیل و تفسیر کنید، ولی نباید از روی آنها نسخهبرداری کرد، مگر جایی که لازم است تعریف، توضیح یا مطلبی را همانگونه که در منبع اصلی آمده نقل کنید که به این کار «نقل قول مستقیم» میگویند.
(1) برای نقل قول مستقیم از آثار دیگران یا حتی اثر دیگری از خودتان، عین مطلب نقل شده را درون نشانهی "..." نوشته و پس از آن عددهای درونپرانتزی را میآوریم.
مثال 1: صاحب نظران تعریفهای فراوانی از «استراتژی» ارائه کردهاند، ولی تعریف رستمی از استراتژی؛ یعنی "هنر و علم توسعه دادن و به کار بردن یا تهدید بهوسیلهی نیروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و نظامی یک ملت، برای رسیدن به هدفهای ملی در زمان صلح یا در زمان جنگ" (31: ص 78) با مباحث ما سازگارتر است.
مثال 2: تعریف رستمی از استراتژی که از میان تعاریف دیگر با مباحث ما سازگارتر است عبارت است از: "هنر و علم توسعه دادن و به کار بردن یا تهدید بهوسیلهی نیروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و نظامی یک ملت، برای رسیدن به هدفهای ملی در زمان صلح یا در زمان جنگ." (31: ص 78)
مثال: فیاضبخش در تعریف «مُخَصَّص» چنین آورده است: "مُخَصَّص یا خاصّ، اصطلاحاً عبارت است از دلیلی که در برابر دلیل عام ـ با نسبت عموم و خصوص مطلق بین آنها ـ قرار میگیرد، به گونهای که در بیشتر موارد از نظر دلالت و ظهور، خاص از عام قویتر است و این نیرومندی خاص سبب میشود که به وسیلهی آن به تخصیص عام مبادرت ورزیم و از ظهور عام چشم بپوشیم." (32: ص 234)
آگاهی: هرگاه از بین دو جملهی نقل قول، یک یا چند جمله حذف شود، پس از جملهی نخست چهار نقطه میگذاریم.
مثال: "این دیلم که مشیرِ[3] او بود او را گفتی: آزاده را میازار و چون آزردی بیوژن[4]... . دیلم کسی فرستاد که: چندین مال بدهم مرا بکُش."
ولی اگر در میان یک جمله، بخشی از آن را حذف کنیم، تنها سه نقطه بهجای بخش حذف شده میگذاریم
مثال: "و از کار سلطان حشمت طلب کن... که عزِّ خدمتِ سلطانی به از عزِّ توانگری است."
مثال1: امام صادق علیهالسلام در این باره فرموده است:
"هر که میخواهد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه، ببیند آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته است؟ به هر اندازه که نماز او، مانع گناه و منکر شده باشد، نمازش قبول است. ... و نماز کسانی که به برهنگان و آوارگان بیاعتنایند، پذیرفته نیست."
مثال2: پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمود:
"کسی که نماز را سبک بشمارد، خداوند برکت و خیر را از عمر و مال او برمیدارد، پاداش کارهای او را از بین میبرد، دعایش مستجاب نمیشود... در برزخ شکنجه و تاریکی و فشار را میچشد، و در قیامت حساب سختی از او کشیده میشود."
2ـ شیوهی کلی نوشتن (تنظیم) مشخصات منابع و مآخذ
- (1) شیوهی کلی نوشتن (تنظیم) مشخصات منابع و مآخذ دارای ترتیبی است که در پی آمده است:
مشخصات پدیدآورنده یا پدیدآورندگان ]شامل: نام و نامخانوادگی نویسنده یا نویسندگان، نام سازمان یا نام و نامخانوادگی گردآورنده یا ویراستاری که به جای نویسنده است[، مشخصات عنوان ]شامل: «عنوان اصلی: عنوان فرعی»، (عنوان و شمارهی مجموعه، سلسله یا سری مباحث)[، مشخصات جلد ]شامل: شمار جلدها، شمارهی جلد یا جلدهای مورد استناد: «عنوان جلد مورد استناد»[، نام و نامخانوادگی مصحح یا مترجم، مشخصات چاپ (جاناتان) ]شامل: جای ناشر، نام ناشر، تاریخ چاپ، نوبت چاپ و ویرایش[.
|
آگاهی: شیوهی گذاشتن نشانههای سجاوندی (ویرگول، گیومه پایین، دونقطه و پرانتز) در میان اجزای مشخصات منابع و مآخذ دقیقاً از الگوی پیشگفته پیروی میکند، جز آنکه عنوانهای اصلی و فرعی نوشتههای لاتین در گیومه بالا (" ") گذاشته میشوند.
مثال1: ویل دورانت و آریل دورانت، «تاریخ تمدن»، 11 جلد، جلد 8: «عصر لویی چهاردهم»، ترجمهی پرویز مرزبان، ابوطالب صارمی و عبدالحسین شریفیان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368، ویرایش دوم.
مثال2: محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، «راهنمای نگارش و ویرایش»، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی،1377، چاپ پانزدهم.
مثال 3:
Carl Von Clausewitz "On War" trans. By Michael Howard and Peter, Princeton, Princeton University Press, 1976.
(2) اگر کتابی به نام سازمانی باشد نه به نام نویسندهی آن، نام آن سازمان به جای نام نویسنده مینشیند:
مثال 1: مرکز اسناد و مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، «صحیفهی نور: مجموعهی رهنمودهای امام خمینی (ره)»، 22 جلد، جلد 15، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1361.
U.S. Congress, Office of Technology ,...
(3) هرگاه نویسنده و ناشر، یکی باشد، در فارسی به جای نام ناشر، کلمهی «مؤلف»، و در لاتین کلمهی «Author» را میآوریم:
مثال 1: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، «دانشنامهی جهان اسلام»، تهران، مؤلف، 1375.
مثال 2:
U.S. Chiefs of Staff, "Joint Doctrine Encyclopedia", Washington D.C, Author, 1997.
(7) برای کتابهایی که مجموعهای از مقالهها یا فصلهایی هستند که به قلم نویسندگان مختلف نوشته شدهاند ولی یک یا چند نفر آنها را گردآوری کرده یا بر گردآوری آنها نظارت داشتهاند، و برای کتابهایی که به جای نویسنده ویراستار یا گردآورنده دارند، در جلوی نام(ها)، عبارت «گردآورنده/ گردآورندگان» را در داخل پرانتز میآوریم:
مثال: نصرالله پورجوادی (گردآورنده)، «دربارهی ویرایش»، ...
در کتابهای لاتین نیز «ed.» یا «eds.» (کوتاهنوشتهی editor یا editors) را برای گردآورنده یا گردآورندگان میگذاریم:
مثال: H. Bradford Westerfild, ed.,
(8) اگر کتابی دارای دو یا سه نویسنده باشد نام و نام خانوادگی هر دو یا سه نویسنده را با ترتیب روی جلد کتاب مینویسیم، ولی اگر نویسندگان بیش از سه نفر باشند، تنها نام و نام خانوادگی نویسندهی نخست را نوشته و در فارسی عبارت «و دیگران» و در لاتین «et al.» (کوتاهنوشتهی et alii) را در پی آن میآوریم:
مثال 1: حسن احمدی گیوی و حسن انوری، «دستور زبان فارسی»،...
مثال 2: رشید یاسمی و دیگران، «دستور زبان پنج استاد»،...
مثال 3:
George A. Steinter, John B. Miner, and Edmund R. Gray, "Management Policy and Strategy", ...
2.1ـ ارجاع به مقالههای چاپ شده در کتابها
برای نوشتن نام نویسندهی مقالهای از مجموعه مقالات یا فصلی از یک کتاب که به دست نویسندگان مختلف نوشته شده، ولی یک فرد یا سازمان، آنها را گردآوری کرده، مانند الگوی زیر عمل میکنیم:
(1) برای کتابهای فارسی:
نام نویسندهی مقاله یا فصل، «عنوان مقاله یا فصل»، در: نام گردآورنده (گردآورنده)، «عنوان مجموعه مقالات یا کتاب»،... |
مثال: احمد سمیعی، «نکتههایی در باب تصحیح متون»، در نصرالله پورجوادی (گردآورنده)، «دربارهی ویرایش»،...
(2) برای کتابهای لاتین نیز از الگوی پیش پیروی میکنیم؛ با این ملاحظه که بهجای «در»، حرف اضافهی «in» و بهجای کلمهی گردآورنده در پرانتز، «ed.» (کوتاهنوشتهی editor) را برای مفرد و «eds.» را برای جمع، بدون پرانتز میآوریم و عنوانها را درون گیومه بالا (" ") میگذاریم.
مثال 1:
Jerome S. Bruner and Leo Postman, "on the Perception of Incongruity: A Paradigm", in Jerome S. Bruner and David Kraut, eds., "Perception and Perssonality: A Symposium",...
(3) اگر گردآورندگان تا سه نفر باشند، نام همهی آنها را مینویسیم، ولی اگر بیش از سه نفر باشند نام گردآورندهی نخست را نوشته و در فارسی پس از آن عبارت «و دیگران (گردآورندگان)»، و در لاتین کوتاهنوشتههای «et al., eds.» را درپی آن مینویسیم:
مثال 1: اصغر قائدان، «سازمان نظامی در عصر پیامبراعظم(ص) و تحولات آن براساس نوع جنگ»، در حسین کریمی و دیگران (گردآورندگان)، «چکیدهی مقالات همایش مدیریت دفاعی در سیرهی پیامبر(ص)»،...[5]
2.2ـ ارجاع به مقالههای چاپ شده در نشریهها
برای ارجاع به مقالههایی که در نشریهها چاپ شدهاند، مشخصات را با ترتیب زیر میآوریم:
نام و نام خانوادگی نویسنده، «عنوان مقاله» ، نام مترجم، نام نشریه (نام تکمیلی آن)، شماره یا دورهی نشریه، تاریخ انتشار (تاریخ انتشار به زبان اصلی).
مثال 1: محمود یزدانی فام، «حماسهی هویزه و تأثیر آن بر روند جنگ»، نگین ایران (فصلنامهی مطالعات جنگ ایران و عراق)، شمارهی 3، زمستان 1381.
2.3 ـ ارجاع به رساله و پایاننامه
در ارجاع به رسالههای دکتری یا پایاننامهها(ی کارشناسی و کارشناسی ارشد) هریک از مشخصات برشمرده شده برای کتاب را ـ در صورتی که وجود داشته باشند ـ با تفاوتی اندک مینویسیم، و برخی از مشخصات که ویژهی رساله یا پایاننامهاند به شرح زیر به آنها افزوده میشود:
نام و نام خانوادگی پژوهشگر، «عنوان پژوهش» (رساله/ پایاننامه، چاپ شده یا چاپ نشده)، شمار جلدها، شمارهی جلد، شهر محل ارائه، دانشگاه محل ارائه، سال ارائه.
مثال 1: محمد حسین افشردی، «شناخت منطقهی قفقاز و تحلیل ژئوپولیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» (رسالهی دکتری، چاپ شده)، تهران، دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، 1380.
2.4 ـ ارجاع به رایانه
(1)منظور از ارجاع به رایانه، ارجاع به مطالب گرفته شده از اینترنت، وبگاهها، سیدیها و نرمافزارهای رایانهای و مانند اینهاست. برای ارجاع به رایانه، نخست همهی مشخصات منبع اصلی را - بسته به اینکه کتاب، مقاله، رساله یا پایاننامه و یا جز اینها باشد- برابر با شیوههای پیشگفته مینویسیم و سپس نشانی مطلب رایانهای مورد استناد را بهطور کامل پس از کلمهی «در:»، میان نشانهی < ..... > مینویسیم.
بنابر این ارجاع به رایانه از الگوی زیر پیروی میکند:
مشخصات منبع اصلی در: <نشانی مطلب در رایانه>
|
آگاهی:
(1) باید دقت کرد که نشانی بهگونهای نوشته شود که جستوجوگر را به آن مطلب برساند. برای این منظور، اگر ارجاع به اینترنت باشد، نشانی را همان گونه که در نوار بالای صفحهی مطلب مورد استناد درج شده، مینویسیم تا خواننده با دسترسی به پایگاه اینترنتی مورد نظر، بهطور مستقیم به همان مطلب دست یابد.
(2) نشانیهای رایانهای فارسی، با شماره ردیف فارسی، در سمت راست، و نشانیهای رایانهای لاتین، با شماره ردیف لاتین، در سمت چپ صفحه حروفچینی میشوند.
«ادبیات فارسی معاصر در خارج از ایران»، برگرفته از حسن ذوالفقاری و دیگران، «کتاب زبان و ادبیات فارسی» (عمومی). در:
< http://www.persian-language.org/iran/article-568.html>
(2) هرگاه پایگاه اینترنتی یا نرمافزار، مطلب مورد استفاده را از منبعی نگرفته یا منبع آن را ننوشته باشد، فقط نشانی رایانهای را درون <...> میآوریم:
مثال: جمشید سرمستانی، «املای ترکیبهای فارسی». در: < http://virastari.persianblog.ir>
2.5 ـ ارجاع به مأخذ
همانگونه که در تعریف مأخذ آمد: «مأخذ، نوشتهای است که پدیدآورنده با واسطهی آن، بهطور غیرمستقیم، مطلبی را از منبعی نقل کرده و یا به آن مطلب استناد کرده است».
برای نوشتن مشخصات مأخذ، نخست مشخصات کامل مأخذ را ـ بسته به اینکه کتاب، مقاله، نشریه و... باشد ـ برابر شیوههای پیشگفته مینویسیم، و در پایان نیز هراندازه از اجزای مشخصات منبع را که در دسترس باشد، در پرانتز پس از عبارت «نقل از» (برای منابع فارسی و عربی) یا پس از «from» (برای منابع لاتین) میآوریم:
مثال 1: علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، «حیات پس از مرگ»، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1373. (نقل از: شیخ مفید، «امالی»).
([1]) این مبحث کار پنجم ویراستار صوری، یعنی «بهکار بردن شیوهی درست ارجاع و منبعنویسی» را شرح میدهد.
[2] شمارههای درون پرانتزی در این نمونهها فقط برای مثال آورده شده است و به منابع پایان فصل اشاره نمیکنند.
([3]) مشاور
([4]) بکُش
([5]) نام گردآورندگان در این مثال، واقعی نیست.
مطالب مشابه :
آموزش منبع نویسی به روش APA
دکتر مجتبی رفیعی - آموزش منبع نویسی به روش apa - این وبلاگ جهت توسعه و ترویج علم مدیریت در بین
منبع نویسی به شیوه ونکور
آیینه - منبع نویسی به شیوه ونکور - مشخصات بخشي يا فصلي از كتابي كه بوسيله يك يا چند نويسنده
شیوه مرجع نویسی مقالات و پایان نامه های پزوهشی به سبک ای پی ای
شیوه مرجع نویسی مقالات و پایان نامه های پزوهشی به سبک ای پی ای توجه به شیوه منبع نویسی و
استناد یا منبع نویسی
فرهنگ مدرسه - استناد یا منبع نویسی - school culture - culture of
رفرنس نویسی به سبک ونکوور در مقاله
وبلاگ دکتر خلیل علی محمدزاده - رفرنس نویسی به سبک ونکوور در مقاله برچسبها: منبع نویسی,
منبع نویسی در ورد
ژنتیک، اصلاح و بیوتکنولوژی - منبع نویسی در ورد - تقدیم از سیدعلیرضا سیدمحمدی - ژنتیک، اصلاح و
شیوه منبع نویسی به روشAPA
جـغــــرافـیــــا و برنامه ریزی شهری - شیوه منبع نویسی به روشapa - پرداختن به مسائل جغرافیایی
ارجاع و منبعنویسی
وبلاگ جامع تحقیق و پژوهش Araştırma - ارجاع و منبعنویسی - روش تحقیق، ریاضیات و آمار Araştırma
منبع نویسی
M.Sc student of microbiology - منبع نویسی - اطلاع رسانی، علمی،پژوهشی - M.Sc student of microbiology
برچسب :
منبع نویسی