ناتورالیسم-طبیعتگرایی درادبیانمایشی
ناتورالیسم-طبیعتگرایی-شیوهای است که در آن نویسنده به تحلیل روحیه فرد میپردازد و روان شناسی فرد را از تحلیل رویدادهای اجتماعی برتر میشمارد.این شیوه بر بنیاد این تصور استوار شده است که میتوان جامعه را به وسیله پرورش دوباره اخلاقی افراد، اصلاح کرد و از این رو لازم میداند که تناقضهای روانی افراد را بر بنیاد طغیان غریزهها به صحنه داستان بکشد و نموداری از آشوبها و به هم ریختگی ارزشهای اجتماعی به دست بدهد.ناتورالیسم از دیدگاه فلسفی بر بنیاد پوزیتیویسم استوار شده و از تخیلات دور و دراز رمانتیکها فاصله گرفته است...
در آثار بالزاک و استاندال رگههایی از ناتورالیسم میبینیم.این رگهها در نوشتههای فلوبر ژرفتر و پررنگتر میشود، و رئالیسم او را زیر نفوذ قرار میدهد و آن را ضعیف میکند.پس از او زولا شیوه ناتورالیسم را گسترش میدهد...
در داستان بلند ترزراکن که از آثار مهم زولا است، مسئله درهم پاشیدگی اخلاقی با توجه به بنیادهای تنانی و غریزی انسانها، موضوع اصلی است.زولا در این داستان، از گرایشهای واقعیتگرایانه دور میشود، و دگرگونی روانی و اخلاقی را در همان چهارچوب ذهن و تخیل بیمار افراد به بحث میگذارد...
زولا انسان را موجودی اجتماعی میدانست، اما بیش از هر چیز انسان را از دریچه میلها و«سرشت» او میدید موجودی زیستی که کاملا زیر نفوذ قانون توارث است.»(برگرفته از صفحات 12 تا 14).
در انتقاد از ناتورالیسم، عبد العلی دستغیب که به تفوق و مناعت واقعگرایی اعتقاد دارد، چنین مینویسد:
«ناتورالیسم از رئالیسم تقلید میکند، اما از آنجا که از تحلیل زندگانی اجتماعی ناتوان است با این شیوه نیز فاصله میگیرد.
ناتورالیسم همچون رئالیسم به زشتیها و فساد جامعه توجه میکند اما کوشش خود را به بزرگ کردن زشتیها و فسادها منحصر میسازد.
رئالیسم و ناتورالیسم هر دو به واقعیت موجود میپردازند و از تخیلات بیپایه عدهای از رمانتیکها میگریزند، ولی رئالیسم پلیدی و زشتی را ناشی از وجود انسان نمیداند بلکه آن را انگیخته شرایط اجتماعی و روابط دشمن کیشی میداند که «انسانها را به صورت گرگ یکدیگر در میآورد.» ولی ناتورالیسم فساد انسان و جامعه را موضوعی زیستی و رویدادی جبری میشناسد.در کارگاه سبک ناتورالیسم رشتههای فساد و چرکی ابتذال به هم بافته میشود و در تماشاخانه هنری آثار نویسندگانش، انسانهای«ناقص الخلقه»، «دیوانه»، «شهوی»، «بیمغز»و«حیوان صفت»به نمایش گذاشته میشوند.سرانجام نویسنده ناتورالیست فردی«بیمغز»یا«حیوان صفت»را که در گوشه و کنار اجتماع یافته است به کارگاه هنری خود میبرد و از آن نمونههایی به دست میدهد:نمونهای که به نظر او نماینده گروه بیشماری از انسانهاست.اما او، آن روی سکه را نمیبیند تحولات تاریخی و اجتماعی و کوششهای آفرینشگر بهنجاران را فراموش میکند و همه آدمها را از زاویه تخیل بیمار خود مشاهده میکند.»(برگرفته از صفحات 14 تا 16).
لازم میدانم درباره نظرات دکتر میترا و عبد العلی دستغیب به دو نکته اشاره کنم.
اول آنکه چنین به نظر میرسد که این دو منتقد، حداقل در این دو کتاب خود به واقعگرایی و مخصوصا وجه اجتماعی آن:«واقعگرایی اجتماعی»، به عنوان تنها دبستان هنری مطلوب و موجه نگریسته و انحراف و انصراف و عدول از آن را نوعی کژراهگی و تخلف فکری و هنری تلقی میکنند.
دوم آنکه این دو منتقد هنگام بحث و فحص درباره طبیعت گرایی و واقعگرایی، بیشتر به ادبیات داستانی توجه کرده و ادبیات نمایشی را در حوزه مداقه خود ملحوظ نداشتهاند.
باید یادآوری نمایم که اگر برای دستهای از واقعگرایان در قرن نوزدهم معنای واقعیت روشن، صریح و قطعی بوده، است، برای بسیاری از هنرمندان جدید، معنای واقعیت (Reality)در هالهای از ابهام قرار داشته و رابطه آن با «حقیقت»(Truth)، که مطلوب و غایت قصوای هنر است، همیشه رابطهای علی و قطعی تلقی نگردیده است.
علاوه بر این، مفهوم و مصداق«واقعیت»در سیر تاریخ امری متحول بوده و در هر دوره از تاریخ شکل و معنای جدیدی پیدا کرده است.
جی.ال.استین-J.L.Styan-درباره گرایش به «واقعگرایی»، در هر دوره عقیده جالبی دارد:
«هر نسلی گمان میکند که نمایشنامه نویسان دورهاش«واقعگرا»تر ازنمایشنامه نویسان دورههای قبل بودهاند نسل دوره اوریپید گمان میکرد که او از سوفوکل واقعگرایانهتر چیز مینویسد و با همین قیاس هر نسلی گمان میکند مولییر از دستاندرکاران«کمد یا دلارته»Commedia dellarte-و گلد اسمیت از«استیل»-Steele- وایبسن از شیلر و برشت از ایبسن و...واقعگراتر است.»(صفحه 1)
حتی اگر نکاتی را در عقاید دکتر میترا و عبد العلی دستغیب که ترجمه و نمونه موضعگیری شماری ازمنتقدین ادبی جهان به شمار میروند، درست بیانگاریم، باز هم نمیتوانیم تمامی آن نکات را در قلمرو هنر نمایش نیز تسری و تعمیم دهیم.
اگر هم در هنر و ادبیات داستانی، طبیعتگرایی به چنین«کژراهگی»و واقع گرایی به چنان«راستراهگی»رفته باشد، در هنر و ادبیات نمایشی چنین«کژراهگی»و چنان «راستراهگی»به آن شکل قطعی و مسلم، وجود نداشته است.
در هنر نمایش، طبیعتگرایان کمتر به مبالغهپردازی، ناهنجارنمایی، زشتیابی، بیتوازنی، تکسونگری، فقر جهانبینی، غفلت از پدیدههای مثبت فکری، فرهنگی و تاریخی و...دچار گردیدهاند.شاید یکی از دلایل مصون ماندن نسبی آنها از چنین خبطها و ضعفها، این واقعیت است که آنها هنر خود را منحصرا در چهارچوب ضوابط و معیارهای دبستان هنری قرار نداده و به خاطر کشف حقیقت و زیبایی هنری هر کجا که لازم دانستهاند، از محدودههای تنگنظرانه، قالبی و پیش ساخته«دبستان»خارج شده و ایمان و اعتقاد خود را به«حقیقت»و«زیبایی»اثبات نمودهاند.بیشتر نمایشنامهنویسانی که آثار خود را زیر نفوذ طبیعتگرایی تصنیف کردهاند با استفاده از سنتها و یافتههای سایر دبستانهاو نیز با تلفیق سبک (elytS)خود با ضوابط و معیار دبستان، بیان هنری خاص خود را به دست آوردهاند، بیانی که به نظر آنها با«حقیقت»و«زیبایی»بیعت کرده است، نه با ضوابط دبستان هنری.
در اینجا لازم میدانم به نام پنج تن از مهمترین نمایشنامهنویسان و پنج نمایشنامه نمونه، که با الهام و اقتباس از دبستان هنری«طبیعتگرایی»و با ترکیب آن باضوابط سایر دبستانها و سبک ویژه و طرز تلقی و بیان خاص نویسنده تصنیف شده است اشاره کنم:
1-هنریک ایبسن(Henrik lbsen,1828-1906) «طبیعتگرایی»و«واقعیت گرایی»به شمار میرود-، در آثار خود«واقعیتهای خارجی»(Extermal Realities)را مطرح نکرده و به عناصر دبستان«رومان تیسیسم»و بازسازی و کاربرد جدید آن پرداختند.
آنها به بیان تجلیات روح عاطفی، شیدا و بیقرار انسان روی آورده و«شعر غنایی»را در متن و ادبی-نمایشی گنجاندند و مضامین خود را از داستانهای شورانگیز و شخصیتهای افسانهای و مکانهای دور و خیالانگیز، سرشار شاختند.
«نمادگریان»جای«رمز»، «ایهام»، «اسطوره»و «مناسک»را-که جنبههای جادویی و مرموز هنر را میآفرینند-در هنر طبیعتگرای و واقعگرای خالی یافتند، نمادگرایان بر خلاف طبیعتگرایان و واقعگرایان، به «واقعیتهای ذهنی و درونی»(Subjective Realities)و نیروهای رمزآمیز درونی و روحی اعتبار فراوان داده و از نمود بیدخل و تصرف«واقعیتهای عینی و برونی» (Objective Realities)اجتناب نمودند.
گزارهگرایان، طبیعتگرایی و واقعیتگرایی را، اهدافی ناتمام دانسته و آن را عنصری از عناصر و وسیلهای از وسایل بیانی تلقی کرده و کوشیدند با تلفیق اصول و موازین این دو دبستان هنری، بااصول و موازین دبستان خود، اهداف هنری خود را به نحو کاملتری، تحقق بخشند.
به عقیده گزارهگریان، طبیعتگرایی و واقعگرایی در هنر نمایش پدیدهای کند، خسته کننده، کم هیجان و کم ابتکار بوده و به گزارش روزنامه نگارانه(Joumalistic) شباهت دارد.
گزارهگرایان به توصیف بیطرفانه خصوصیات عینی واقعیتها اکتفا نکرده و میکوشیدند این واقعیتها را از خلال ذهنیت شخصیتهای اصلی نمایشنامههای خود، گزاره- «تعبیر و تفسیر»نمایند.وانگهی گزارهگرایان به تسلط زندگی ماشینی، تسلط نظامهای اجتماعی، استثمار فرد، و کشتن روح انسانی و تبدیل او به حیوان، معترض بودند، و از این نظر میتوان آنها را«انسانگرای»(Humanist)نامید.
«فراواقعگرایان»، هنر و از جمله هنر نمایش را آفریده و پدیده«خودجوشی روانی»(Psychic Automatism) انگاشته، و معتقد بودند هنرمند باید بدون اتکای به جریان تفکر، و نظارت تعقل به طور خودکار و خودجوش از خزینه پنهان وجدان مغفوله و«ناخودآگاه»خود مایه برداشته و به آفرینش هنری«رؤیا گونهای»که نمود و بازتاب ویژگیهای روح هنرمند است، دست یازند.
فراواقعگرایان معتقدند که واقعگرایان از واقعیتها «عکس»میگیرند، در حالی که آنها میخواهند از واقعیتها «پرتونگاری»کنند.
«عبثنمایان»رفتار آدمی و سرنوشت او را معلول تصادفات، بیمنطقیها، ضعفهای عقلی، خدشه در زبان، خلط مبحثها، عدم وقوف انسان بر احوال خویش، توهمات، غلفت از پایان کار، مادهپرستی و عدم ارتباط انسانی و.... دانسته و مانند طبیعتگرایان و واقعیتگرایان، شخصیت انسان و سرنوشت او را صرفا معلول و همبسته«شرایط اجتماعی»، «جبر تنانی»، «نظام تاریخی»و...نانگاشتند.
«نمایش حماسی»، که توسط«اروین پیس کیتور» (Erwin Piscator,1893-1966(و«برتولد برشت» (Berthold Brecht,1898-1946)عنوان و ابداع گردیده است
مطالب مشابه :
ناتورالیسم
این مقاله را در مورد ناتورالیسم بخوانید. تکههای زیر مربوط به این مقاله است. ۱- ناتورالیسم
ناتورالیسم
به نام خدا. مقاله: ناتورالیسم و در داستانهای ایرانی. چکیده: مکتب ناتورالیسم برخاسته از همان
چند مقاله در باره تعلیم وتربیت (1)
بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - چند مقاله در باره تعلیم وتربیت (1) - Educational And Cultural Articles
مقاله ای در باره ارتباط شاگرد و معلم در چهارمکتب فلسفی
فلسفه تعلیم و تربیت - مقاله ای در باره ارتباط شاگرد و معلم در چهارمکتب فلسفی - وبلاگی برای
ناتورالیسم
و حالاکه شده ایم مثل مترسکها محمود طیب - ناتورالیسم - شعر و غزل امروز، غزل مدرن، جریان غزل
مکتب ناتورالیسم
مقاله نمايشنامه كودكان نمایشنامه محیطی خبر عكس نمايش. Tags. Links. Other. مکتب ناتورالیسم . مکتب
بررسی ناتورالیسم در اثار صادق هدایت
DARYOOSH HAYATI - بررسی ناتورالیسم در اثار صادق هدایت - literature + English
مکتب ناتورالیسم
وبلاگ شخصي صياد - مکتب ناتورالیسم این مقاله سعی دارد شرایط ظهور
ناتورالیسم-طبیعتگرایی درادبیانمایشی
palktheater - ناتورالیسم-طبیعتگرایی درادبیانمایشی - صفحه ی مقاله. رویدادهای
برچسب :
مقاله ناتورالیسم