معماری ایران(3)
سنت های معماری گیلان
الف) طبیعت گرایی:
زمینه ها و عمق هنرمعماری این بوم را در بنیان طبیعت جنگلی این منطقه و پوشش جاودانه درخت و گل این سامان جستجو کرد . از زمانی انسان حیوانات را بر روی ظروف نقش می کرد، تا امروز که طبیعت و اجزای آن به مهم ترین اسطوره هایش مبدل شده اند، انسان روحیه ی طبیعت گرای خویشتن را به نمایش گذارده است.
معیشت و اقتصاد گیلانیان نیز به طبیعت بستگی دارد و این مساله نیز به نوبه ی خود منجر به آیین هایی چون "آب خواهی " و یا "آفتاب خواهی" در ارتباط با طبیعت شده است.
طبیعت چنان در جان گیلانیان نفوذ کرده است که با درختان سخن می گویند. چنان که وقتی درختی بار ندهد، گیله مرد با تبر به سمت درخت می رود و آن را تهدید می کند که اگر تا سال بعد بار ندهد، آن را قطع خواهد کرد و از آن پس به تیمار درخت می پردازد و جالب این جاست که درخت درخواست او را اجابت می کند و سال بعد شکوفه می دهد!خانه گیلانی در تداوم و پیوستگی بین طبیعت و فرهنگ است. با چنین روحیه ی طبیعت گرایی، بنا با تمایل و جهت گیری عمودی، رو به آسمان شکل می گیرد. در اینجاست که از اهمیت فضای بسته مفهوم خود را، آن طور که در فلات مرکزی تعریف شده است، از دست می دهد و به اهمیت فضاهای باز افزوده می گردد و تداخل فضای درون و برون به نهایت خود می رسد. بر همین اساس سه نوع فضای معماری در گیلان قابل تشخیص است:
1-فضای باز:این قسمت شامل محوطه ی اطراف منزل یا به اصطلاح محلی "پیش خانه" و حیاط می شود که اهمیتی به اندازه ی سایر فضاهای معماری دارد.
بسیاری از کارهای خانه به خصوص در بافت اجتماعی روستا، در حیاط خانه انجام
می شود.آشپزی،شستن ظروف و لباس ها،نگهداری از حیوانات اهلی و بافتن حصیر یا تور ماهیگری در کنار تعمیر و نگهداری ادوات کشاورزی، همگی از جمله اموری هستند که در فضای باز حیاط صورت می گیرند.
همچنین برخی از کشاورزان به پرورش کرم ابریشم می پردازند که ابریشم کشی و قسمت اعظم فعالیت های کشاورزی در این فضا انجام می شود. انتقال فعالیت ها به این فضا موجب تداخل هر چه بیشتر فضای درون و برون می گردد که باب طبع روحیه طبیعت گرای گیلانیان است.
2-فضای نیم باز:فضاهای نیم باز رکن اساسی معماری سنتی گیلان به شمار می رود و از ایوان وتالارتشکیل شده است.ایوان در طبقه همکف به عرض 2تا2 و نیم مترو در طول ساختمان قرار گرفته است؛ در حالی که تالار در طبقه ی فوقانی و در یک جهت بنا یا در دو طرف و یا گاهی به ندرت دور تا دور بنا واقع می شود واغلب ارتباط بین اتاق ها از همین فضاها صورت می گیرد."برومبرژه" می نویسد: "از آغاز ایام نوروز ایوان مرکزحیات خانوادگی میشود. ایوان فضایی است که در آنجا اعضای خانواده بر سر یک سفره می نشینند، استراحت می کنند و زنان به کار مشغول می شوند ." ایوان تالار بیشتر در جبهه ی شرقی و جنوبی ساختمان واقع می گردند.لازم به ذکر است که سعی می شود حیوان و تالار در غرب ساختمان قرار نگیردو این جبهه بسته باشد.
ساکنان منزل در تابستان به تالار می روند" برومبرژه " دراین باره می افزاید:" تالار در فرهنگ گیلان زمین اهمیت زیادی دارد؛چون در همین جاست که گرم ترین روزهای تابستان را می گذرانند و از مهمانان پذیرایی می کنند. اینان در شب هنگام که بادهای ملایمی از سمت کوهستان می وزد و هوا را خنک می کند، در تالار جنوبی می نشینند و روز را که فضا در معرض بادهای ملایم دریاست، در تالار شرقی سپری می کنند."
3-فضای بسته:فضای بسته شامل اتاق ها می شود. این اتاق ها در فصل های سرد مورد استفاده قرار می گیرد و تعداد آن ها از 2 تا 3 اتاق تجاوز نمی کند. این اتاق ها در یک نظام خطی ترتیب داده می شوند که مطابق با اقلیم منطقه است.
مصالح : گیلانیان در انتخاب مصالح از آنچه که طبیعت سخاوتمندانه در اختیارش قرار داده،با هوشمندی بهره می گیرند. در معماری گیلان همه ی مصالح طبیعی است و از مصالح طبیعی چون گالی ، لی، ساقه های برنج و.... استفاده می شود. ولی چون چوب مهم ترین آنهاست و درختان ریشه در باورهای این مردم دارند، از آن صحبت خواهیم کرد.
"غلامحسین معماریان" در این مورد می گوید:"وفور جنگل های انبوه یا پراکنده چوب را عنصر ساختمانی خاص منطقه گیلان ساخته است. ویژگی های فنی چوب از قبیل سبکی ، سهولت دسترسی و کار پذیری ، مقاومت در برابر کشش، خمش و پیمون وار بودن، همه در این انتخاب موثر بوده اند...انواع چوب ها مانند چوب توت ، توسکا، پلت، کهل، آزاد، لرک، انجیلی، بید،بلوط، راش ونمدار در قسمت های مختلف ساختمان چوبی به کار گرفته شده اند."
در مورد استفاده از چوب باید گفت که گیاه از دوران کهن،نزد گیلانیان مقدس بوده است و برخی آداب و رسومشان ارتباطی تنگاتنگ با این مساله دارد. بسیاری از مراسم و آیین های گیلانیان در رابطه با درختان است. همچنین از نقوش برجسته ای که از کاوشگری های باستان شناسی در گیلان یافت شده است، تقدس گیاهان مشهود است. دو درختی که در باور گیلانیان اهمیت زیادی دارند، درخت "آزاد" و درخت "شمشاد" هستند. با توجه به این تقدس و همچنین به این دلیل که درخت آزاد در برابر پوسیدگی در محیط نمناک، مقاومت ویژه ای دارد، گیله مرد اسکلت خانه خود را از چوب آن می سازد. گیلانی ها برای این درخت ارزشی حفاظت کننده قائلند.به همین خاطر از این درخت در ساخت ستون ها استفاده می شود، به این امید که بنا سال های سال از گزند آسیب ها در امان بوده و پایدار باشد. به عبارت دیگر گیلانیان این تقدس را واسطه ای برای حفظ سر پناهشان قرار می دهند .
درخت دیگری که در این خطه، مورد استفاده قرار می گیرد، کاج است."ابراهیم اصلاح عربانی"در این باره می نویسد:"کاج یادگار زرتشت است و اکنون برای ساخت حسینیه هااز شاخ و برگ این درخت استفاده می شود. " این مساله نیز ریشه در باورهای این مردم دارد؛به نحوی که از درختی مقدس که یادگار پیامبری باستانی است، در ساخت مکان های مقدس استفاده می شود.
تزیینات:
در نماها، نرده های جلوی ایوان با طرح های مختلفی ساخته می شوند که یکی از این نقش ها ،"طرح خورشید"است. این نرده ها اغلب با طرح های مشبک و هندسی شکل می گیرند. اما گاهی دیده می شود که این نرده ها به شکل ماهی هستند. ماهی یکی از نقش هایی است که در آثار باستانی این منطقه نیز وجود دارد."غلامرضا فروتن"در مورد معنای این نقش نزد گیلانیان باستان می نویسد :"مدینگی،تولیدمثل، غذای مقدس، فراوانی، دریا، دانش، عقل و مغز همگی جزو باور های قومی و افسانه از مفهوم ماهی در اذهان توده های انسانی تاریخ، از جمله مردمان دریاکناران بوده است."
قرینه بودن تزیینات روی ستون ها که از هنرهای معماری هخامنشی به ارث رسیده باشد و به نوعی الهام گرفته از نقش های اسلیمی و یا طبیعت اطراف هنرمند است، از ویژگی های خاص تزیینات بناها محسوب می شود.
اگر نقش های تزیینی بناها را ردیابی کنیم، ریشه هایش را در نقش های صنایع زنان گیلانی باز خواهیم یافت. این نقش ها سینه به سینه گشته اند تا راه خود را به معماری نیز باز نموده اند. یکی ازهنرهای اصیل گیلان، چادرشب بافی است و یکی از نقش های چادر شب بافی، نقش شانه ای است. نقش شانه ای، نقش دانه دانه ای است. این نقش در پای چهار طرف خانه ای در حوالی فومن که به رنگ آبی زینت شده بود، دیده شده است. مثالی دیگر از این دست، استفاده از خطوط زیگزاگی با نقطه چین است که این خط های زیگزاگ بر روی نقش های جوراب دستباف در گیلان بسیار دیده می شود. در برخی از بناهای رشت نیز از این طرح برای زینت نما استفاده شده است.
نکته دیگری که بین معماری و صنایع دستی مشترک است، استفاده از رنگ های همسان است. "کا رولین فرقان پرست" می نویسد:"رنگ زمینه چادرشب ها اغلب قرمز است. طرح های آن هندسی است و رنگ های سفید، سبز، نارنجی، زرد،صورتی، آبی و قرمز در ترکیب های آن استفاده شده است." در چادرشب ها،هرگز دو رنگ روشن یا تیره را کنار هم نمی بافند. در واقع رنگ های مکمل یا متضاد در کنار هم استفاده می کنند.در جای دیگری نیز آمده است که هرگز از رنگ های کمرنگ استفاده نمی شود.
اینها همه مواردی است که در معماری نیز رعایت شده است. در نماها نیمه ی پایین دیوار به رنگ آبی یا صورتی است و گاهی نیز سراسر نما را به رنگ زرد در می آورند. در وپنجره ها در بیشتر بناها آبی فیروزه ای است. رنگی که در چادر نیز استفاده می شود. رنگ های آبی علاوه بر بناهای روستایی در بناهای شهری هم دیده می شود. بومیان منطقه دلیل خاصی برای استفاده از رنگ های آبی ارایه نمی دهند؛ ولی در ضمیر ناخودآگاهشان، نسل در نسل، به شکل قانونی نا نوشته بخش های خاصی از بناها را به رنگ آبی نقاشی می کنند. اما تصور می شود چون عرض ایوان کم است، در قسمت تحتانی دیوار از رنگ آبی ملایم استفاده می کنند تا فضا بزرگ تر به نظر برسد. گرچه به عقیده ی برخی دیگر، استفاده از رنگ آبی فیروزه ای به منظور دفع چشم زخم است. زیرا مردم گیلان مانند سایر مردم ایران به چشم بد اعتقاد دارند.
نرده ها و ستون های جلوی ساختمان به رنگ قرمز است. همانگونه که در صنایع دستی نیز مشهود است،گیلانیان به طور شهودی، زیبایی و توازن موجود را در استفاده از رنگ های مکمل درک کرده اند. روحیه ی کمال گرای گیلانی رنگ قرمز را در بطن سبز قرار می دهد و هر یک از نمادهای پشت و جلو به زیبایی یکدیگر می افزایند.
نکته ی قابل ذکر دیگر این است که روحیه ی گیلانیان، روحیه ای شاد است. ساحل نشینان گیلان از رنگ های ملایم گریزان و طالب رنگ های درخشنده و شاد هستند که این مورد به معماری منطقه نیز سرایت پیدا کرده است.
با توجه به مسایلی که ذکر شد، می توان گفت به دلیل تشابه نقش های مورد استفاده در صنایع دستی و تزیینات دیوارها، تزیینات بنا برعهده ی زنان است وسلیقه ی زن گیلانی هم در ایجاد نما زیبا و هم در تزیینات داخلی به کار برده شده است. اما از آنجایی که زنان بیشتر اوقات، در خارج از منزل مشغولند،تزیینات صورت گرفته بر روی بنا و صنایع دستی این خطه،از جمله تز یینات ساده و کم حاشیه است.مطالب مشابه :
«زمینه گرایی» (contextualism) (بخش چهارم)
زمینه گرایی در معماری و شهرسازی «مریل گینس» (1980) زمینه را در معماری تحت سه موضوع کلی
«زمینه گرایی» (contextualism) (بخش اول)
مطالعاتی که در سال 1390 در خصوص زمینه گرایی در معماری انجام دادم حاصلش گزارش مفصلی شد که تصمیم
« معماری زمینه گرا »
و محلی بودن معماری در تقابل با جهانی گرایی های ذکر شده در معماری زمینه
«زمینه گرایی» (contextualism) (بخش دوم)
و مرتبط با موضوع «زمینه گرایی در معماری و به زمینه گرایی معماری توجه ویژه
کنفرانس ملی روشهای نوین طراحی و ساخت در معماری زمینه گرا - نویسنده : مسعود جوادی
طراحی با کامپیوتر و زمینه گرایی در معماری روشهای نوین درطراحی رویکرد زمینه گرایی
«زمینه گرایی» (contextualism) (بخش یازدهم)
معماری در این حالت ما را با رشد نظری هایی همچون «منطقه گرایی» و «زمینه گرایی» توجه به
معماری ایران(3)
سنت های معماری گیلان الف) طبیعت گرایی: زمینه ها و عمق هنرمعماری این بوم را در بنیان طبیعت
معماری فولدینگ
در معماری باروک ، سبک های معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان
آرمان گرایی در معماری تزیینی ایران
آرمان گرایی در معماری دارد، می نوشتند و با نقش و نگارهایی بر زمینه گچ، چوب، کاشی
پسا نوگرایی (قسمت اول-زمینه ها)
در معماری جديد تأكيد بر خطوط منحنی ، امور غيرقابل پيشبينی ، تزئين و 1- زمینه گرایی
برچسب :
زمینه گرایی در معماری