اصفهان
سابقه تاريخي وآثار باستاني اصفهان
اصفهان يكي از شهرهاي مبنايي براي كشور ايران در طول تاريخ بوده وهست اين شهر از معدود مراكز باستانشناسي ارزشمند جهاني وبسياري از آثار باستاني آن در ليست آثار بشري به ثبت رسيده است اگر از تاريخ اين شهر سخن به ميان آيد سرگذشت آن تا اعماق اساطير وافسانه ها ريشه دارد تاريخ اين شهر از يك سو به سليمان ونوح متصل واز سوي ديگر پايگاه نهضت كاوه آهنگر بر عليه ضحاك خونخوار معرفي مي گردد.
اهميت اصفهان به اندازه اي است كه در اكثر دائره المعارفهاي بزرگ جهان مدخلي به آن اختصاص يافته و سفرنامه هايي از محاسن وشكوه ظاهري و باطني آن از پژوهندگاني چون تاورنيه, شاردن و... به نگارش درآمده ومظاهر تمدن آن همانند سبك معماري, مكتب فلسفي ومنهج فقهي آن چشمگير است.
دائره المعارف بستاني تاريخ اصفهان را از قرن سوم پيش از ميلاد مسيح ذكر كرده است ولي دكتر لطف الله هنرفر در مقدمه كتاب آشنايي با شهر تاريخي اصفهان نوشته است موجوديت تاريخي اين شهر به هزاره سوم قبل از ميلاد هم مي رسد .
در هر حال نام اصفهان در ابتدا انزان بوده وسپس به گابيان يا گي تبديل شده است در دوران عيلاميان شعبه اي از مادها به سوي اصفهان رهسپار شدند وبا توجه به اين كه اصفهان تحت تسلط عيلاميان قرار داشت از پيشرفت آنها جلوگيري به عمل آمد.
در اين دوران جاده تجارتي كه خليج فارس را به ناحيه اصفهان مربوط مي ساخت به اين شهر اهميت خاصي مي بخشيد ياقوت حموي اصفهان را سواران ناميده كه مشتق از واژه هاي اسپهان وسپاه است احتمالا وجه تسميه اين شهر به دليل وجود پادگان نظامي در آن بوده است .
اردشير بابكان بنيانگذار سلسله ساساني اصفهان را به تصرف خود درآورد اين شهر كه محل فرمانروايي يكي از هفت خاندان بزرگ بود با ظهور اسلام در زمان خليفه دوم به تصرف مسلمانان درآمد وپس از اين كه اصفهان اسلام را پذيرفت براي مدتي جي ناميده شد در قرن چهارم هجري مرداويج بنيانگذار سلسله زياري اصفهان را ضميمه تصرفات خود كرد .
ركن الدوله ديلمي دو محله مسلمان نشين شهرستان ويهوديه را به همديگر ملحق نمود اصفهان در دوره آل بويه وسلجوقيان پايتخت بوده وآثاري كه از دوره ديالمه وجود دارد مبين اين مطلب است كه درزمان اين سلسله نيز اصفهان كاملا مورد توجه قرار گرفته بود دردوره سلاجقه به ويژه در مدتي كه خواجه نظام الملك وزير دوتن از پادشاهان اين دوره بود اصفهان بسيار ترقي كرد وبعد از فروپاشي سلاجقه واستقرار حكومت اتابكان در نقاط مختلف كشوردستخوش حملات گرديد كه قتل عامهاي دوران مغول و تيمور وهمچنين جهانشاه قره قويونلو از اين نمونه مي باشد وپس از قتل عام تيمور شهر در موقعيت بسيار آشفته اي قرار گرفت.
در سال 1000 هجري قمري بدستور شاه عباس اول پايتخت صفويان از قزوين به اصفهان انتقال يافت دراين زمان جمعيت اصفهان به يك ميليون نفر رسيد وبه شدت از نظر مراكز تجاري وفرهنگي ترقي نمود.
خيابانهاي وسيع وميدانهاي بزرگ مساجد و كاخهاي سلطنتي بخشي از سيماي شهر اصفهان در اين دوران است به طور كلي آثار مهم تاريخي در شهر اصفهان عبارتند از ميدان امام يا نقش جهان, عالي قاپو,كاخ چهلستون, منارجنبان, مدرسه چهارباغ يا سلطاني, مسجد امام, مسجد شيخ لطف الله, كليسا وگنجينه وانك, سي وسه پل يا پل الله ورديخان, پل خواجو وبازار اصفهان .
از جمله نقاط ديدني اين شهر مسجد جامع, سردرقيصريه, كاخ هشت بهشت, تالار اشرف, بقعه بابا ركن الدين, امامزاده اسماعيل, هارون ولايت, مناره چهل دختران ونقاط تفريحي بيشماري از جمله بوستان شهري ملت, آيينه خانه, باغ پرندگان وباغ گلهاست .
تحقيقات باستان شناسي وكاوشهاي علمي حاكي است يكي از نخستين نواحي مراكز تمدن ومسكن انسانهاي ماقبل تاريخ در اطراف كاشان قرار دارد .
بيشترين ابنيه تاريخي وآثار باستاني باقيمانده از فرهنگ وتمدن اسلامي است كه مهم ترين آنها عبارتند از امازاده سلطان علي بن محمد باقر در مشهد اردهال, بقعه بابا افضل, مسجد جامع, قلعه جلالي, مسجد ميدان, بناهاي چهل دختران در محله سلطان مير احمد شهر كاشان, باغشاه فين, امامزاده سلطان مير احمد, مدرسه سلطان, مدرسه آقابزرگ وبقعه شاهزاده ابراهيم.
در حال حاضر كاشان يكي از شهرهاي مهم گردشگري استان به شمار مي رود مراسم ديني, سنتي قاليشويي مشهد اردهال ومراسم مخصوص عطر وگلابگيري منطقه قمصر در فصل بهار از جمله آداب ورسوم آن است.
بالاترين رقم صادرات قالي از ايران مربوط به اين شهر است.
پل خواجو
اين پل را پل شاهی و بابا رکن الدين و شيراز و حسن آباد هم ناميده اند از بناهای شاه عباس دوم صفوی است که در سال 1060 هجری بنا شده است.طول پل 133 متر و عرض آن 12 متر است همان طور كه گفته شد اين پل را به اسامي ديگري نيز ناميده اند. وجه تسميه آن به باباركن الدين اين است كه بر سر راه تكيه باباركن الدين عارف مشهور واقع شده بود، حسن آباد مي ناميدند، به اين علت كه شالوده آن در عصر (حسن بيك تركمان) ريخته شد، شيراز گفته اند به خاطر آنكه مسافران شيراز درآن زمان از روي اين پل عبور مي كرده اند و بالاخره به اين سبب به پل خواجو نامبردار شده بود كه در محله خواجو قرار داشت.
پل خواجو به دليل معماري و تزئينات كاشيكاري بر ساير پلهاي زاينده رود برتري دارد.پل خواجو كه در عصر صفويه يكي از زيباترين پلهاي جهان به شمار مي رفت در اصل به منزله سد و بند بود. به اين معنا كه با بستن دهانه هاي پل در ضلع غربي درياچه اي به وجود مي آمد.در وسط هريك از دو ضلع شرقي و غربي پل ساختماني بنا شده كه شامل چند اتاق مزين به نقاشي است. اين ساختمان كه (بيگلربيگي) ناميده مي شود در آن عصر اختصاص به بزرگان و امرائي داشت كه به هنگام ايجاد درياچه مصنوعي مسابقات شنا و قايقراني را تماشا مي كرده اند.
شعراي اصفهان درباره پل خواجو اشعار زيبايي سروده و در طي اين سروده ها زيبائي هاي آن را توصيف كرده اند. از جمله اين شعرا صائت تبريزي است كه با قصيده اي بلند بالا يكي از روزهاي جشن و چراغاني را ذكر مي كند كه در كنار پل خواجو برگزار شده است.به نوشته محققين و مورخين كه درباره سلسله صفويه بررسي كرده اند: هدف شاه عباس دوم از احداث پل خواجو ارتباط دو قسمت محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شيراز بود.
بطور كلي وجود "تزئينات كاشيكاري فراوان و پشت بغل هاي چشمه هاي پايين و غرفه هاي بالاو نماي غرفه هاي طرفين با كاشيهاي الوان" پل خواجو را در شمار آثار بسيار ممتاز اصفهان قرار مي دهد بطوري كه كليه سياحان و جهانگرداني كه در دوره هاي مختلف به اصفهان آمده اند زيبائيهاي پل خواجو را وصف كرده و آن را در زمره شاهكارهاي مسلّم معماري ايراني، اسلامي به شمار آورده اند.
سي و سه پل يا پل الله ورديخان
يکی از پلهای زيبا و جالبی که در دوران صفويه بر روی زاينده رود احداث شد سی و سه پل است اين پل در گذشته «پل جلفا» ناميده می شد (زيرا از اين طريق به جلفا که تازه احداث شده بود می رسيدند). به «الله ورديخان» نيز معروف است زيرا سردار مشهور شاه عباس اول که به ساختن اين پل مأمور گرديد به اين نام ناميده می شود.اين پل که چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا متصل می کند قبلاًٌ 40 چشمه داشته اما امروز بيش از سی و سه چشمه آن باقی نمانده است و بقيه آنها مسدود شده اند. پل 295 متر طول و 13/75 متر عرض دارد و در زمره اولين آثاری است که شاه عباس اول دستور ساختن آن را داده است.
در طرفين پل معبر باريک مسقفی است که در سراسر طول پل ديده می شود. سی و سه پل دارای يک پياده رو برای گردش در بالا و يک پياده رو در پايين است. پياده رو پايطن گذرگاه مسقفی است که ميان پايه های مرکزی پل و به فاصله کمی از بستر رودخانه ايجاد شده است. از گفتنیهـا دربـاره سـی و سـه پـل اينـکـه در دوران صـفـويه جـشـن «آبريزان» يا «آبريزکان» در کنار زاينده رود و در نزديکی اين پل برگزار می شده است. در اين جشن که در سيزده تيرماه هر سال برگزار میشد مردم با پاشيدن آب و گلاب به روی يکديگر در اين مراسم شرکت می کرده اند.
مصالحی که در ساخت سی و سه پل به کار رفته:
آجر در قسمت فوقانی و سنگ در طبقه تحتانی پل است. پل الله ورديخان که در سال 1011 هجری بنا شده است از آثار مشهور اصفهان است که اکثر سياحان و جهانگردان به توصيف آن پرداخته اند. يکی از خارجيانی که سی و سه پل را در اواخر حکومت قاجارها ديده است درباره آن می نويسد:
اين بنای زيبا که با وجود مرور زمان با بزرگی و مشخصات آن سالم مانده است ارزش آن را دارد که برای ديدنش به اصفهان رفت، هر چند احتمالاً از کسی هم انتظار نمی رود که برای ديدن شايد باشکوه ترين پل جهان چنين کاری بکند.
پل شهرستان
قديمي ترين پل زاينده رود، پل شهرستان است كه در 4 كيلومتري شرق اصفهان قرار گرفته و در حال حاضر در محدوده شهر است. اين پل در قديم جسر حسين و پل جي نيز ناميده مي شد. مافروخي اصفهاني در كتاب محاسن اصفهان كه به زبان عربي است از اين پل به نام جسر حسين ياد كرده است و عماراتي را كه نزديك آن هستند به نام قصر مغيره و قصر يحيي نام مي برد.
به نظر متخصصين و نويسندگان اين پل در زمان ساسانيان ايجاد گرديد و در زمان ديلميان و سلجوقيان تعمير و مرمت شده است. البته كتيبه يا نشانه اي كه مؤيد اين مطلب باشد در پل موجود نيست اما سبك معماري و مشابهت آن با پل هاي دوره ساساني كه در بعضي نقاط پابرجاست موجب ابراز اين عقيده شده است.
علت آن كه اين پل شهرستان ناميده مي شود اين است كه در روستائي به همين نام در شرق اصفهان واقع شده است. در نزديكي پل بقعه الراشد بالله خليفه عباسي قرار دارد كه در سال 532 هجري قمري در اصفهان به دست يكي از فدائيان اسماعيلي كشته شد.
اكثر سياحان و جهانگردان در باره پل شهرستان به تفصيل مطلب نوشته و آن را توصيف كرده اند. فردريچاردز از اين پل به عنوان يك پل جنگي و نظامي ياد كرده و آن را تنها نمونه اي از پل هاي جنگي قديم مي نويسد. در سالهاي اخير پل شهرستان نيز مانند ساير پلهائي كه بر روي زاينده رود احداث شده مورد مرمت قرار گرفته است. پل شهرستان از اين نظر كه قديم ترين پل موجود در اصفهان است و از آثاري است كه بناي آن به قبل از اسلام مي رسد. حائز اهميت بوده و به همين دليل نيز مشهور است.
پل جويي
چند صد قدم بالاتر از پل الله ورديخان پل جوئي نمايان مي گردد. اين پل در مجاورات مردم اصفهان (چوبي) گفته مي شود. عرض پل 4 ذرع و طول آن بيش از 100 ذرع است. وجه تسميه آن به پل جوئي اين است كه چون در دو طرف پل عمارات سلطنتي واقع شده بود، در آن عصر اين پل را براي ارتباط اين دو قسمت ساخته يودند و آب را نيز بوسيله جوي سنگي كه در روي پل كنده بودند به اين عمارت مي رساندند. در وسط پل برج 6 گوشه اي وجود داشت كه از هرگوشه آن سه چشمه جاري مي شد. يكي از خارجياني كه پل را بازديد كرده و درباره آن مي نويسد "...پل با چهارده طاق يك ريخت و معبري براي بردن آب به قصر هفت دست واقع در ساحل زاينده رود ساخته شده بود..." عمارات زيبا و باشكوه سعادت آباد، هفت دست، آينه خانه، كلاه فرنگي، نمكدان در اطراف اين پل بوده است كه بوسيله مسعود ميرزاي ظل السلطان حاكم اصفهان در زمان ناصرالدين شاه قاجار خراب و با خاك يكسان گرديد.
پل مارنان
این پل در اصل ماربین نام داشته كه استم تصحیف «مهربین» از فرهنگ اوستایى است و در طى 15 قرن تاریخ اسلامى ایران پیوسته به همین نام شناخته شده و در غربىترین قسمت شهر اصفهان بوده است. این پل در عصر صفوى تغییرى نكرده ولى تعمیرات مكرّر داشته است. چهارفرسنگ به شهر اصفهان مانده رودخانه زاینده رود به شكل مارپیچى راست خم گشته وارد شهر مى گردد و و گفته اند كه به همین جهت قریه مارنان را مارنان یا ماریانان گفته اند و در همین محل پل مارنان را ساخته و جلفا را بقریه مارنان اتصال مى دهد پل مزبور اكون داراى هفده دهانه است ولى در پیش بیش از هفده دهانه داشته است كه حالا بسته شده است. این پل را پل سرفراز هم نامیده اند و وجه تسمیه اش را چنین بیان كرده اند كه در زمان شاه سلیمان صفوى یكى از ثروتمندان ارامنه آن را ساخت و به قلب سرفراز نائل گردید و مدتى هم به همان نام سرفراز مشهور بود.
در هر حال متمول مزبور تعمیرى كرده است چه این پل قبل از آن وجود داشته است منتهى هر چه عبور و مرور به نسبت جمعیت زیادتر مى شده پل فرسوده مى گردیده است و احتیاج به تعمیر و تجدید بناء حاصل مى گردیده است ثبت تاریخى این پل در گردش ادارى است.
چهلستون
با انتخاب اصفهان به پايتختی و گسترش شهر به طرف جنوب و احداث ميدان نقش جهان طرح استقرار کاخ های شاهی به وسيله شيخ بهائی ريخته شد.
انتخاب فضائی وسيع در مجموعه ای که در آن روزگار (دولتخانه) ناميده می شد و بررسی هائی که برای آينده صورت می گرفت تماماً حکايت از ذوق و استعداد و خلاقيت شيخ بهائی دانشمند بلند آوازه صفويه دارد.
مجموعه کاخ هائی که شروع آنها (عالي قاپو) بود تا ميدان اصلی و مرکزی چهارباغ عباسی ادامه داشت در اين محوطه بزرگ که چند کاخ سلطنتی نيز مستقر بود عماراتی مانند تالار اشرف- جبه خانه - رکيب خانه، کشيک خانه، تالار طويله - کاخ هشت بهشت - توحيد خانه - و بر خی عمارات ديگر ساخته شد.
از جمله اين بناها ساختمان کوچکی بود که شاه عباس اول در باغ جهان نما به صورت کوشک يا کلاه فرنگی احداث کرد و در زمان شاه عباس دوم توسعه يافت و چهلستون ناميده شد. ايوان اصلی بر بيست ستون استوار است که در دوران صفويه از آئينه کاريهای بسيار زيبا پوشيده شده بود.
بسياری از محققين وجه تسميه کاخ را انعکاس بيستون بر استخر زيبا و بزرگ عمارت می دانند. البته نقاشی که عدد 40 در ادب فارسی دارد نيز شايد دليل ديگری بر ناميده شدن عمارت به چهلستون باشد (اين عدد نشان تعدد و کثرت است).
مؤلف کتاب (معماری اسلامی) نامگذاری اين عمارت به چهلستون را « ... نوعی بازی بصری قلمداد می کند زيرا نمائی با تعداد زيادی ستون در آب انعکاس يافته است ... ».
با توجه به ماده تاريخهائی که بعضی از شعرای عصر صفويه در اشعارشان آورده اند و با مراجعه به کتب و متون مربوط به آن روزگار، سال اتمام کاخ چهلستون 1057 هجری در زمان سلطنت شاه عباس دوم بوده است. از جمله اين شعرا (صائب تبريزی) ملک الشعراء آن روزگار است که طی قصيده بلند بالائی چهلستون را توصيف کرده و در آخر قصيده با مصراع قبله گاه تاجداران باد دائم اين مکان، سال 1057 هجری را بيان کرده است.
ايوان کاخ چهلستون مرکب از دو بخش است يک بخش که بر 18 ستون چوبی و رفيع استوار است چهار ستون وسط که بر روی 4 شير سنگی قرار گرفته و حجاری آنها به گونه ای است که دو شير به يک سر انسان نشان داده می شود. از دهان اين چهار شير آب فوران می کرد و به حوض مرمری تالار می ريخت. قسمت ديگر که کمی مرتفع تر است سردر ورودی تالار را تشکيل می دهد. و در بعضی منابع آن را تالار آئينه ناميده اند. اين قسمت بر دو ستون قرار گرفته و سراسر آن مزين به آئينه کاری وسيع و پرکاری است که در آن آئينه های ريز و خوش نقش به صورت معرق در کنار آئينه های قدی و خشتی به کار رفته اند سقف تالار از قابهای چوبی و به اشکال مختلف هندسی ساخته شده اند. تصوير قرينه حوض مرمرين وسط ايوان در تزئينات سقف مشاهده می شود. اين قرينه سازی شباهت بسياری با ايوان عالی قاپو دارد.
تالارمرکزی کاخ که اختصاص به مهمانان خارجی و شخصيت های کشورهای ديگر داشت حاوی نقاشيهائی است که وقايع تاريخی دوران های مختلف را بيان می دارند. اين سالن با شکوه که بر گنبدی منقوش استوار است با لچکی های رنگارنگ و طرحهای طلايی و شفاف از شاهکارهای هنری آن عصر محسوب می شوند.
كاخ عالي قاپو
در غرب ميدان نقش جهان و روبروی مسجد شيخ لطف الله عمارتی سر بر افراشته که به عنوان يکی از مهمترين شاهکارهای معماری اوائل قرن يازدهم هجری از شهرتی عالمگير برخوردار است.
با توجه به منابع و مأخذ موجود درباره سلسله صفوی و همچنين با در نظر گرفتن بررسی های انجام شده در مورد اين ساختمان زيبا و رفيع چنين استنباط می گردد که کاخ عالي قاپو دروازه مرکزی و مدخل کليه قصرهائی است که در دوران صفويه در محدوده ميدان نقش جهان احداث شده اند.
در حقيقت اين بنا به مثابه يک ورودی بزرگ و با شکوه ميدان نقش جهان را به مجموعه دولتخانه و عماراتی مانند رکيب خانه، جبه خانه، تالار تيموری، تالار طويله، تالار سرپوشيده و کاخ چهلستون و ديگر عمارات مربوط می کرده است.
اصل بنا در دوره شاه عباس اول احداث شده و در دوره جانشينان او الحاقات و تعميراتی در آن انجام شده است. ساختمان دارای 5 طبقه است که هر طبقه تزئينات مخصوصی دارد. اگر چه اين قصر در دوره های بعد از صفويه لطمات فراوان ديده است، هنوز نيز شاهکارهائی از تزئينات و نقاشی های عصر صفويه در آن، بينندگان را به تحسين وامی دارد.
عالي قاپـو مرکب از دو کلمه «عالی» و «قاپو» است که با هم به معنای «سردر بلند» يا «درگاه بلند» هستند. از اين سر در بلند که تماماً با سنگ سماق ساخته شده به قصر وارد می شويم و به وسيله پلکانی که در دو طرف تعبيه شده اند به طبقات فوقانی می رسيم.
در طبقه همکف دو تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور اداری و ديوانی اختصاص داشت و صدرخانه يا کشيک خانه ناميده می شدند.
در طبقه سوم، ايوان بزرگی است که بر 18 ستون بلند و رفيع و استوار است. اين ستون ها در آن زمان پوشيده از آئينه بوده و سقفی با صفحات بزرگ که با نقاشی ها و آلت های چوبی تزئين شده بودند بر فراز آن قرار گرفته است. در وسط اين ايوان حوض زيبائی از مرمر و مس وجود دارد که قرينه آن در تزئينات زير سقف انعکاس يافته است.
اين تالار از الحاقات کاخ است که در دوران جانشينان شاه عباس اول بنا شده است. در پشت اين ايوان تالار بزرگی است با اتاقها و طاقهای بسيار که نقاشی های زيبائی بر ديوارهای آن مشاهده می شود. از ايوان کوچکی که پشت اين تالار است گنبد زيبا و ساده توحيد خانه نمايان است. در دوران صفويه در شبهای جمعه گنبد محل تجمع صوفيان و دراويش بود. سالنی که اين گنبد بر فراز آن استوار است و اتاقهای اطراف آن در حال حاضر به کلاسهای درس دانشگاه پرديس اصفهان اختصاص دارد. اکثر جهانگردان و سياحان خارجی و همچنين نمايندگان کشورهای مختلف اين تالار را به منزله جايگاهی دانسته اند که از آن مسابقات مختلف و بازيهای معمول آن عصر مثل چوگان بازی و غيره را تماشا می کرده اند. طبقات بعدی هر کدام شامل يک سالن بزرگ در وسط و چندين اتاق کوچک در اطراف هستند.
آنچه عالي قاپو را در عداد آثار باشکوه و بسيار نفيس قرار داده است علاوه بر مينياتورهای کار هنرمند معروف عصر صفوی رضا عباسی، گچبری های آخرين طبقه است که تالار آن به «اتاق موسيقی» يا «اتاق صوت» نيز معروف است. در اين قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحی در ديوار تعبيه شده است ساختن و پرداختن اين اشکال به غير از نمايش زيبائی و خلاقيت و ابتکار هنرمخندان گچکار برای اين بوده است که انعکاسات حاصله از نغمه های نوازندگان و اساتيد موسيقی به وسيله اين اشکال مجوف گرفته شود و صداها طبيعی و بدون انعکاس به گوش برسند.
«فرد ريچاردز» که خود نقاش معروفی بوده و در اواخر عصر قاجاريه به ايران آمده درباره تزئينات گچبری اين اتاق می نويسد: « ... اين تورفتگی ها مانند قطعات مختلف بازی معما با تناسب خاصی پهلوی يکديگر قرار گرفته اند... » گذشته از گذشت زمان که متأسفانه به عاليقاپو لطمات فراوان زده است عوامل مخرب ديگر مانند حمله و استيلای افغانها و چنگ های مختلف و انتقال پايتخت از اصفهان و بی توجهی حکام بعد از صفويه خسارات جبران ناپذيری به بنا وارد آورده است.
در دوران قاجاريه عالي قاپو چند سال محل سکونت و کار ظل السلطان بود و او تغييراتی در کتيبه های آن داد. کتيبه های جبهه شرقی بنا و الواح خط نگاشته سردر ورودی که طی اشعاری به تعميرات سال 1274 اشاره می کند مبين همين مطلب است.
در چهل ساله اخير به دليل آن که خطر ويرانی کاخ عاليقاپو را تهديد می کرد و همچنين به علت توجه مردم و ارگانهای دولتی به ميراث های فرهنگی، مرمت هائی توسط هيأت های متخصص داخلی و خارجی در آن انجام گرفته است.
بطور کلی بنای عاليقاپو به عنوان يک بنای تشريفاتی خوش ساخت و زيبا دستاورد ديگری است از هنر معماری دوران صفويه که از فراز آن منظره شهر باستانی اصفهان و تغيير و تحول 1000 ساله آن به خوبی نمايان است
ميدان امام
با انتخاب اصفهان به پايتختی و گسترش شهر به طرف جنوب، ميدان عظيم نقش جهان با طول تقريبی 507 و عرض 158 متر در شرق گردشگاه چهارباغ به عنوان يکی از ويژگی های عصر صفوی مطرح گرديد. در طراحی شهری اين ميدان به عنوان عضو اصلی گسترش شهر مورد توجه قرار می گيرد و تا مدتها بعد از بزرگترين و زيباترين ميدان های جهان ناميده می شود.
ميدان نقش جهان به جای ميدان کوچکی که از دوران تيموريان باقی مانده بود احداث گرديد. به هنگامی که دو مسجد امام و شيخ لطف الله و سردر بازار قيصريه ساخته شد اين 3 بنا با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شدند و با پايان يافتن ميدان و خاتمه تزئينات، کف آن شن ريزی و مسطح شد. از اين زمان بود که ميدان برای انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر مانند چوگان و قاپوق اندازی مورد استفاده قرار می گرفت و سان و رژه سربازان و سپاهيان نيز در همين محل انجام می شد. دو ستون سنگی که در جلو مسجد امام واقع شده و قرينه آنها نيز روبروی بازار قيصريه هستند بيانگر انجام بازی چوگان و ساير ورزش ها در ميدان می باشند.
« در گرداگرد کناره ميدان نهری به عرض 3 متر و عمق 2 متر جريان داشت. در طول نهر رديفی از درختان چنار بر رهگذران سايه می افکند. ميدان روزها اغلب پوشيده از چادر دستفروشان بود و در طول روز افرادی از مليت های مختلف نظير انگليسی، هلندی، پرتغالی، عرب، ترک، يهودی، ارمنی، روسی و هندی به اين محل می آمدند ».
شبها نيز ميدان به محل تردد بازيگران، شعبده بازان، خيمه شب بازان، بند بازان و قصه گويان تبديل می شد.به غير از بناهای تاريخی چهارگانه که در چهار سمت ميدان قرار گرفته اند و به جز خيابان هائی که از ميدان می گذرند دور تا دور ميدان را غرفه های دو اشکوبه احاطه کرده اند.اين غرفه ها در آن روزگار به داد و ستد و تجارت اختصاص داشتند. همچنان که امروز همين کاربری حفظ شده و انواع صنايع دستی و منسوجات کار اصفهان در آنها به مسافران و گردشگران عرضه می شود.چهار طرف ميدان، چهار بازار قرار گرفته که به وسيله مغازه های داخل ميدان به ميدان مربوط می شوند. اين بازارها در روزگار صفويه هر يک به شغلی اختصاص داشت.
بيشتر سياحان و جهانگردانی که از اصفهان مطلب نوشته اند بر شکوه و عظمت ميدان نقش جهان تأکيد کرده و از حضور سفرا و نمايندگان خارجی و ساير اتباع کشورهای ديگر در اين ميدان خاطراتی را ذکر کرده اند.به نوشته برخی از اين سفر نامه ها، بسياری از مذاکرات تاريحی که بين دولتمردان ايران و فرستادگان خارجی انجام می شد در همين ميدان صورت می گرفت.امروز نيز ميدان نقش جهان اصفهان که پس از پيروزی انقلاب به نام ميدان امام ناميده شده يکی از گردشگاههای اصفهان است که سياحان و جهانگردان خارجی و مسافران ايرانی با شوق از آن بازديد می کنند.
مقدمات احداث موزه بزرگ اسلامی در طبقه فوقانی ميدان انجام شده و به زودی ميدان بزرگ و با عظمت نقش جهان محلی برای نمايش و ارائه آثار اسلامی خواهد بود.
آنچه درباره ميدان نقش جهان می توان گفت اينکه اين اثر نفيس و با شکوه که در دنيا از شهرتی چشمگير و بی نظير برخوردار است با مجموعه عناصر و عملکردهائی که در نقش های سياسی، مذهبی، اقتصادی، توريستی، و تفريحی داشته پيوسته در آسمان هنر و زيبائی ايران و جهان می درخشد. بطوری که با جرأت می توان ادعا کرد که اين ميدان همراه با فضاهای تکميلی و عناصر مربوط به آن يعنی عمارت عالی قاپو، مسجد شيخ لطف الله، مسجد امام، توحيد خانه، سردر قيصريه و راسته بازارها به تنهائی با تمام زيبائی ها و جاذبه های جهانگردی ايران برابری می كند.
مسجد جامع
قديمیترين بنای تاريخی اصفهان را بايد مسجد جمعه يا مسجد جامع اصفهان تلقی کرد. سيمای فعلی مسجد عمدتاً مربوط به اقدامات دوره سلجوقی است اما تعميرات و الحاقات آن به دورانهای بعد به خصوص عصر صفويان مربوط می شود . اما در کاوش های باستان شناسی مراحل قبل از سلجوقی هم به دست آمده که به دوران آل بويه و قرن سوم هجری باز می گردد. در همين کاوش ها آثار قبل از اسلام نيز کشف شده است. مسجد دارای وروديهای متعدد است که هر يک فضای مسجد را به بخشهايی از بافت پيرامون آن مربوط می کند اين ورودیها همه در يک زمان ساخته نشده اند و هر يک در مقطعی از تاريخ و در ارتباط با ساختمان درون و بيرون بنا به وجود آمده اند. گذرها و معابری که در گرداگرد مسجد وجود دارند بيانگر ارتباط گسترده ای است که مسجد با بافت قديم شهر دارد.مسجد جامع اصفهان با نقشه چهار ايوانی بنا شده و از آنجا که ابداعات هنری و معماری 15 قرن دوران اسلامی را در خود گرد آورده است يکی از بهترين آثاری به شمار می رود که در دنيای امروز شهرت دارد. با توجه به منابع و مآخذ مختلف اين نکته مشخص می شود که مسجد جامع در طول زمان به سبب آتش سوزی و جنگ های متعدد و نا آرامی های دوران های مختلف آسيب فراوان ديده و دوباره بازسازی و مرمت شده است.
چهار ايوان اطراف ميدان مشخص کننده شيوه مسجد سازی ايرانيان است که پس از احداث آن در ساير مساجد نيز رواج يافته است. اين ايوان ها که به نامهای صفه صاحب در جنوب صفه درويش در شمال صفه استاد در مغرب صفه شاگرد در مشرق ناميده می شوند با تزئينات مقرنس سازی و کاربندی يکی از فنون بسيار جالب معماری ايران را بيان می دارد.
نمای داخلی صحن مسجد و کاشيکاری های آن مربوط به قرن نهم هجری است که احتمالاً مناره ها نيز مربوط به همين زمان می باشند . به طورکلی بنای کنونی مسجد جامع اصفهان شامل بخشهای زير می باشد:
- شبستان مسجد : اين شبستان که بر ستون های مدور استوار است که با گچبريهای بسيار زيبا تزئين شده است. اين قسمت مربوط به عصر ديلميان است.
- گنبد و چهل ستونهای اطراف آن که در ايوان جنوبی مسجد واقع شده و در فاصله سالهای 465 تا 485 هجری قمری بنا شده است. اين گنبد در زمان سلطنت ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک ساخته شده از نمونه های نادر ساختمان های عصر سلجوقی است. ايوانی که در جلوی اين گنبد آجری واقع شده در اوائل قرن ششم هجری بنا گرديده و سقف آن از مقرنس های درشت ترکيب شده است. اين گنبد دارای زيباترين طرحهای تزئينی ساخته شده از آجر و گچ ميباشد.
- گنبدی که در بخش شمالی حياط مسجد واقع شده و قرينه گنبد خواجه نظام الملک است در سال 481 بنا گرديده است. احداث اين گنبد را به ابوالغنائم تاج الملک يکی ديگر از وزرای عصر سلجوقی نسبت می دهند.
- ايوان معروف به صفه صاحب که در دوران سلجوقی ساخته شده و تزئينات آن مربوط به عصر قراقويونلو و صفوی است. در اين قسمت کتيبه هائی از دورانهای مختلف از جمله صفويان به چشم می خورد.
- ايوان غربی معروف به صفه استاد که در عصر سلجوقی بنا شده و در دوره صفويان با کاشيکاری تزئين شده است . در اين صفه علاوه بر خطوط ثلث و نستعليق که به تاريخ 1112 هجری قمری و در زمان سلطنت شاه سلطان حسين کتابت شده عباراتی به خط بنائی بسيار زيبا و با امضاء محمد امين اصفهانی نوشته شده است.
با مطالعه اين عبارات و دقت در خطوط بنائی اين ابيات بسيار زيبا مشخص می گردد.چون نامه جرم ما به هم پيچيدند بردند و به ميزان عمل سنجيدندبيش از همه کس گناه ما بود ولی ما را به محبت علی بخشيدند
رو به روی اين ايوان، صفه شاگرد قرار دارد که در عصر سلجوقی بنا شده و در قرن هشتم و يازدهم هجری قمری در دوران حکومت ايلخانان و صفويه تزئيناتی به آن اضافه شده است.
اين ايوان فاقد تزئينات کاشيکاری است و با مقرنس های آجری تزئين شده است. در اين ايوان سنگ مرمر يکپارچه نفيسی است که در اطراف و بالای آن لوحه ها و کتيبه هايی نوشته شده است. در منتهی اليه ضلع شرقی مسجد جمعه صفه عمر واقع شده که کتيبه تاريخی هلال ايوان آن به سلطنت سلطان محمود آل مظفر اشاره می کند. تاريخ اين کتيبه 768 هجری قمری است و خطاط آن عزيز التقی الحافظ می باشد.
در سقف اين صفه خطوط تزئينی و تاريخی به چشم می خورد که با خط بنائی عبارات مذهبی و سازنده بنا به نام مرتضی بن الحسن العباسی الزينبی نوشته شده است . علاوه بر آن در اين صفه نام استاد کاران ديگر همچون حسن کاروان کاشيکار و کوهيار الابرقوهی خطاط کتيبه محراب صفه به چشم می خورد.
- در شمال ايوان استاد شبستان کوچکی قرار دارد که زيباترين محراب گچبری مسجد را در بر دارد . اين شبستان که به مسجد الجايتو نيز معروف است دارای محرابی است که به مثابه گوهری تابناک از هنر ايرانی در جهان از شهرتی عظيم برخوردار است. بر اين محراب زيبا نام سلطان محمد خدابنده ايلخان مشهوری که قبل از تشرف به دين اسلام لقب الجايتو را داشت و بعد از مسلمان شدن خود را خدا بنده ناميد و وزير دانشمند او محمد ساوی و سال ساختمان آن يعنی 710 هجری قمری به چشم میخورد.
زيباترين منبر منبت کاری موجود در مسجد جمعه اصفهان نيز در اين مسجد قرار دارد که سال ساخت آن ذکر نشده است. از مسجد اولجايتو به شبستان زمستانی بيت الشتاء می رسيم که به موجب کتيبه سر در آن در زمان تيموريان به دستور عماد بن المظفر ورزنه ای ساخته شده است. به همين علت به شبستان عماد نيز معروف است اين شبستان با شکوه دارای ستون های قطور کوتاه و اتاقهای خيمه ای شکل است. در وسط هر چشمه طاق يک قطعه سنگ مرمر شفاف نصب شده که نور شبستان را تأ مين میکند.
شبستان جنوب شرقی مسجد که احتمالاً کتابخانه عظيم و مشهور خواجه نظام الملک را در بر داشته در بمباران شهر اصفهان تخريب گرديده که مجدداً به شيوه اول بازسازی شده است.
- اين اثر نفيس و با شکوه به علت در بر داشتن نمونه های گوناگون ادوار مختلف اسلامی از نظر فنی و هنری اهميت بسياری داشته و از شهرت جهانی برخوردار است. اين شهرت و نفاست همه ساله گروه های بی شماری از علاقمندان و پژوهشگران را به خود جلب می کند حاصل اين مطالعات، مقالات و رسالات و کتب متعددی است که به وسيله معماران و مهندسين و باستان شناسان مشهور جهان و ايران به رشته تحرير در آمد که اغلب آنها به زبان فارسی ترجمه شده اند.
به طور کلی به همان اندازه که ميدان نقش جهان و عمارات تاريخی اطراف آن ياد آورد معماری و هنر دوران صفوی است مسجد جمعه و محلات پيرامون آن افسانه زندگی در عهد سلجوقيان و روزگار پيش از آن را بيان می دارد.
اتشگاه
قديمي ترين اثري كه هم اينك از گذشته هاي دور اصفهان در اين شهر وجود دارد بنائي موسوم به آتشگاه است كه در جاده اصفهان به نجف آباد در نزديكي منارجنبان برفراز يك تپه سنگي قرار گرفته است.
اكثر مورخين اسلامي از جمله ابن خردادبه و حمداله مستوفي و ابن حوقل از اين بنا نام برده و آن را آتشكده معرفي كرده اند و دانشمندان خارجي نيز درباره آتشگاه پژوهش و بررسي كرده اند كه از جمله آنها ماكسيم سيرو و آندره گدار فرانسوي هستند.
آنچه مهم است خشتهای تشکيل دهنده ويرانه های فعلی آتشگاه است که از نظر اندازه کمتر اثری دارای اينچنين خشت هائی است که به گفته کارشناسان اين خشت ها از ملات همراه گل با ريگ ريزه هائی است که نی های حاشيه زاينده رود را نيز به آن اضافه می کرده اند تا استحکام بيشتری داشته باشد. بررسی دانشمندان نشان می دهد وجود کوه آتشگاه در جلگه مسطح ماربين و ساختمانی که برفراز آن ساخته شده و همچنين همجواری يکی از روستاهای بسيار قديمی اصفهان با آن (يعنی سده قديم و خمينی شهر امروز) قديمی ترين مراکز اجتماع انسانها را در حول و حوش اين تپه قديمی تأئيد می کند.
زمان ساخت بنا را قديم تر از عصر ساسانيان می دانند. مطالعات مؤسسه (ايزمنو IZMEO) قدمت بنای آتشگاه را به دوران تمدن عيلام و حکومتی می رساند که انزان ناميده می شده است. اين نظر را مطالعات و پژوهش های انجام شده بر روی آتشکده های بر جای مانده از دوران ساسانی در نطنز و کاشان و يزد و آذربايجان و نائين تأييد می کنند.
چرا که در آن روزگاران آتشکده ها را بر روی کوه يا بر فراز تپه نمی ساختند بلکه آتشکده ها در مکانهايی احداث می شدند که دسترسی به آنها آسان باشد بنابراين می توان با قاطعيت آتشگاه اصفهان را نشانه ای از حضور تمدن های قديم تر از ساسانی و سلسله های قبل از آن به شمار می رود.
از آنجا که سازه بنای آتشگاه از خشت و گل است طبعاً در برابر عوارض طبيعی آسيب پذير بوده و دچار ضايعات فراوانی شده است که عمليات استحکام بخشی و مرمتی بر رویآن انجام شده است.
منار جنبان
در سر راه اصفهان به نجف آباد قريه اي است كه آن را كارلادان مي گويند. امروز اين روستا جزئي از شهر اصفهان به شمار مي رود. در اين قريه بنائي وجود دارد كه مزار يكي از صلحا و زهّاد مشهور قرن هشتم هجري به نام عمو عبدالله كارلاداني است.
تاريخي كه بر فراز سنگ عمو عبدالله نوشته شده و سال 716 هجري را نشان مي دهد مبين اين نكته است كه اين عارف بزرگ در زمان سلطان (محمد خدابنده) ايلخان مسلمان مي زيسته است ايوان منارجنبان يكي از آثار تك ايواني دوران ايلخاني است اما برخي از محققين عقيده دارند كه مناره ها بعداً به ايوان مزبور افزوده شده است.
نكته اي كه باعث شهرت منارجنبان شده و هر مسافري را براي بازديد از آن ترغيب مي كند اين است كه حركت دادن يك مناره نه تنها مناره ديگر را به حركت در مي آورد بلكه تمامي ساختمان مرتعش مي شود.
بسياري از معماران و مهندسان درباره جنبش مناره ها به اظهار نظر فني و مهندسي پرداخته اند اما برخي نيز مي گويند هيچ دليل منطقي براي تحرك مناره ها ارائه نشده است. جهانگرداني كه به نقاط مختلف دنيا سفر كرده اند در مشاهدات خود مناره هائي را معرفي كرده اند كه در نقاط ديگر جهان همين خصوصيت را داشته اند.
اما قدر مسلم اينكه منارجنبان اصفهان وجه تمايزي با ساير مناره هاي متحرك دارد و آن اين است كه گذشته از حركت مناره ها ساير قسمت هاي بنا نيز حركت مي كند. ارتفاع ايوان مقبره عمو عبدالله اط سطح زمين بقعه 10 متر و ارتفاع هريك از دو مناره 7/5 متر است.
در اين ايوان مزار عمو عبدالله قرار دارد و راه صعود به بام و مناره ها نيز به وسيله درگاه كوچكي است كه با پلكاني مارپيچ به بام مربوط مي شود.
كليساي وانك
اين کليسا به نامهای سن سور و آمنا پرکيچ نيز ناميده می شود بزرگترين کليسای جلفا است. اين کليسای با شکوه در سال 1015 هجری قمری برابر 1605 ميلادی در اراضی باغ زرشک احداث شد و پس از 50 سال در سال 1065 هجری قمری برابر 1655 ميلادی توسعه يافت و به صورت امروز در آمد. اين کليسا دارای گنبدی عظيم و ديوارهای رفيع و طاقهای بلند و زيباست که در حال حاضر محل اقامت خليفه ارامنه ايران و هندوستان می باشد.
نماز خانه اصلی کليسا که به شکل متوازی الاضلاع است شامل دو قسمت چهارگوش است که قسمت اول شبستان بنا و قسمت دوم که زير گنبد خانه است محل اجرای مراسم و سرودهای مذهبی است. ازاره های ديوارهای نماز خانه را کاشی های خشتی چند رنگ فرا گرفته است. در قسمتهای بالای ازاره تصاويربسيار زيبائی نقاشی شده اند که از کتب مقدس الهام گرفته شده و تمامی سطح فضای گنبدرا تزئين کرده است.
دور تا دور گنبد داستان خلقت آدم و حوا است که بوسيله نقاشان ارمنی ترسيم شده اند. بر محراب بسيار زيبای کليسا نيز تصاويری از جمله تصوير حضرت مسيح (ع) نقاشی شده است. نمای خارجی گنبد کليسا بدون تزئينات کاشيکاری است و با آجر ساده پوشانده شده است.
در گوشه حيات کليسا برج ناقوس زيبا و بزرگی ساخته شده که بر چهار ستون سنگی استوار است. در گوشه ديگری از اين حياط و روبروی برج ناقوس ستون بلندی از سنگ يادبود 1/5 ميليون نفر ارمنی ساخته شده که در سال 1915 ميلادی قتل عام شده اند. در صحن حياط کليسا چند نفر از ارامنه مشهور از جمله چند اسقف اعظم و نمايندگان سياسی کشورهای اروپايی که در اصفهان در گذشته اند به خاک سپرده شده اند.
کليسای وانک دارای تأسيسات مختلفی مانند موزه و کتابخانه است. موزه کليسا در سال 1322 هجری قمری برابر با 1905 ميلادی ساخته شد. اشيائی که در سالن های آن به معرض تماشای بازديد کنندگان گذاشته شده اند شامل تابلوهای نقاشی کار نقاشان اروپائی است که به کليسا اهداء کرده اند. تعدادی کتب خطی نفيس نيز در اين موزه نگهداری می شوند.
از جمله مجموعه های نفيس اين موزه فرامينی است که در طول تاريخ صفويه به بعد سلاطين و حکام ايران درباره ارامنه صادر کرده اند. اين فرامين از نظر بررسی تاريخ ارامنه بسيار مهم و قابل ملاحظه بوده و در عداد منابع قابل اعتماد به شمار می روند.
از ديگر تأسيسات کليسا چاپخانه است. اين چاپخانه که به سعی و کوشش و ابتکار پيشوای ارامنه آن روزگار به نام خاچاطور کساراتسی GZARATSSYدر جلفا تأسيس شده بود در سال 1636 ميلادی به عنوان اولين چاپخانه شروع به کار کرد و نخستين کتابی که به وسيله آن به چاپ رسيد زبور داوود بود که از اين کتاب فقط يک نسخه در دنيا موجود است و آن نيز در شهر آکسفورد انگلستان نگهداری می شود. تصوير اين کتاب در موزه کليسا در معرض بازديد عموم است.کتابخانه کليسای وانک نيز با 000/25 جلد کتاب به عنوان يکی از بهترين منابع مورد استفاده محققين و پژوهشگران ارمنی و ساير اديان قرار میگيرد.
تالار اشرف
عمارتی که به نام تالار اشرف ناميده می شود باقيمانده کاخ های عصر صفوی است که در منطقه دولت خانه در کنار قصرهای ديگری همچون تالار سرپوشيده، کاخ هشت بهشت، کاخ پشت مطبخ، رکيب خانه و تالار تيموری مجموعه ای از کاخ های باشکوه آن روزگار را تشکيل می داده است.
کلمه «اشرف» باعث شده تا برخی ساختمان اين عمارت را به «اشرف افغان» نسبت دهند. اما مطالعات محققين و پژوهشگران بيانگر اين نکته است که «تالار اشرف» در زمان شاه عباس دوم ساخته شده و در عصر جانشين او شاه سليمان کامل شده است.
اين اثر زرنگار از لحاظ هنر تزئين و نقاشی و مقرنس های زيبا و گچبری و طاقهای متناسب ضربی جلوه و شکوهی خاص دارد.
بسياری از خارجيانی که در روزگار صفويه و بعد از آن دوران به شهر اصفهان آمده اند تالار اشرف را بنائی نفيس، شکوهمند و زيبا توصيف کرده اند.
برخی از محققين نوشته اند در اوائل جنگ جهانی اول (1914 تا 1918 ميلادی) تالار اشرف انبار علوفه بوده و بعد از آن يکی از واحدهای نظامی در آن مستقر شده است و در اين زمان بوده است که گچبريها و نقوش زيبای کاخ را در زير اندودی از گچ پنهان کرده اند.
در اواخر دوره قاجار، مرمت هائی در آن صورت گرفت و از ويرانی نجات يافت. پس از اين تعميرات بود که به اداره معارف وقت اختصاص يافت. بعد از دوران قاجار تعميرات بيشتری در عمارت به عمل آمد و نقاشی هائی که از زير گچ خارج شده بودند به وسيله استادکاران و نقاشان برجسته و هنرمند اصفهان ترميم شدند.
در حال حاضر عمارت تالار اشرف يکی از بناهای بسيار معروف اصفهان است. اين شهرت بيشتر به خاطر نقاشی های زرنگار و گچبريهای پرکار آن است.
مطالب مشابه :
شهرستان فريدن
ایرانگردی-گردشگری-نقشه-ایران-تور-سفر فريدن يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه در
عبور اتوبوس تندرو از مسير كندرو!
وي با بيان اينكه از دو سال پيش فازهاي 1 و 2 طرح كه شامل نقشه خيابانهاي اصفهان فضاي سبز
نقشه مشهد
GigaParticle - نقشه مشهد - نوشته شده در جمعه سیزدهم دی ۱۳۸۷ساعت 14:5 توسط |
گنبد مدرسه چهارباغ اسير داربستهاي فلزي
اصفهان اصفهان نقشه شهر اصفهان. رنگي در كار نيست، حالا هواي غبار آلود يكي از خيابانهاي
پروژه باغ گلدسته
اين پروژه به طول 700 متر در دو مرحله حدفاصل خيابانهاي آمادهگاه و اصفهان گردی; نقشه
افتتاح خیابان باغ گلدسته و بسته شدن خیابان چهار باغ به روی خودروها
این خیابان گران قیمت ترین خیابانیست که تا کنون در اصفهان خيابانهاي نقشه کلانشهر اصفهان;
متروی اصفهان
متروی اصفهان صفه در جنوب ختم مي گردد و مسير آن از خيابانهاي بهارستان ، كاوه ، چهارباغ
اصفهان و شهرسازی:
اصفهان و محورهاي عصر صفويه در طراحي خيابانهاي مستقيم شهري ، بافت هاي نقشه کشی صنعتی
اصفهان
سابقه تاريخي وآثار باستاني اصفهان. خيابانهاي وسيع جامع اصفهان با نقشه چهار
انجام پایان نامه مقاله پروپوزال ISI انتخاب موضوع شهرسازی
(طراحی شهری و ساماندهی بافت پشت مسجد جامع- محله شهشهان اصفهان خيابانهاي نقشه راه
برچسب :
نقشه خيابانهاي اصفهان