عید سعید قربان
عيد شرافت و بندگى
عيد قربان، عيد شرافت بنى آدم است و كرامت انسانىاش؛ جشن رها شدن از قيد پدرانى است كه جان فرزند خويش را نذر قربانگاهها مىكردند.
عيد قربان، عيد سربلند بيرون آمدن از امتحان عبوديت است.
عيد قربان، نقطه عطف آزادى است در تاريخ اسارتها و بردگىهايى كه بر انسان تحميل شده بود.
عيد قربان، سرآغاز حكومت توحيد است و تولد ايمان و مرگ ترديد.
نردبان تقرب
عيد قربان، عيد تسليم است و تعظيم شعاير الهى.
از «اين حيوانات كه قربانى مىكنيد، نه گوشت و خونشان، كه تقواى شما به خدا مىرسد».
قربانى كردن، نماد شكرگزارى است و نماد خاكسارى و رهسپارى با دين حنيف ابراهيم عليهالسلام
قربانى كردن، نماد انفاق است؛ انفاق عزيزترينها و بهترينها؛ كه «لَن تَنالُوا البِرَّ حتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون»؛ نشانهاى است براى نشان دادن بندگى و «همصدا با حلق اسماعيل» نواى اطاعت سر دادن.
قربانى كردن، نردبان تقرب است و ذره شدن تا اوج... تا ملكوت... چاقو زير گلوى «حرص» نهادن است و ريختن خون «بخل»؛ دل از تيرگىها شستن است و تن سپردن به پاكى آبهاى طهارت...
آن روز، ابراهيم در كنار آبىترين تصور رسالت خويش، به نمايشى سرخ فراخوانده مىشد. آنجا صحنه رقابت آسمان با زمين بود و او بايد ميان اسماعيل و پروردگارش، يكى را بر مىگزيد.
محبوب ابراهيم، تحفهاى از او خواسته است؛ هديهاى به نازكى حلق مبارك اسماعيل و ارادهاى به استحكام تيزترين شمشيرها. اينجا نقطه رويارويى همه انسان با شيطان است؛ اين عيد قربان است؛ عيدى كه در آن، توحيد ابراهيم، در دو راهى انتخابى سخت مىايستد و ملائك، نفسها را براى تماشا حبس مىكنند.
ابراهيم سربلند
اسماعيل و ابراهيم به راه افتادهاند. سجادهاى به وسعت تمامى زمين، در قربانگاه پسر، رو به راه شده است. ابراهيم در برابر رسالت خويش، خم مىشود و ركوع مىكند تا تيزى شمشير خويش را دو برابر كند و تحفهاى را كه براى اثبات صداقت خويش پيشكش آورده است، تقديم كند؛ ولى شمشير با حلق اسماعيل در نمىآميزد و سرانجام، سربلندى انسان در بلندترين قله تاريخ دلدادگىاش اتفاق مىافتد.
ابراهيم! امتحان تو، بلنداى سقف عشق را در معمارى بندگى نشان داد و خدا تو را استعاره كرد براى عبرت مدعيان ايمان.
با اسماعيل درونم
سالك راه عشق، پلكهاى بسته مىخواهد و قلب روشن. آنجا صحنه عاقلانهترين جنونهاى دلدادگىست؛ جايى كه آنچه هست، معرفت است؛ نه مصلحت. در اين مسير، روح من، اسماعيل من است و براى ابراهيم شدن، تيغى تيزتر از «فراموشى خود» ندارم. به راستى، تنها كسانى فراموش نمىشوند كه خود را از ياد ببرند.
بارالها! نفس خويش را در هر لحظه «رمى جمرات» مىكنم تا هر آنچه جز تو در من تجسم شود، محكوم به نابودى باشد.
الهى! حجّ درونىام را به قربانىكردن نفس پايان ده تا اسماعيل وجودم را كه در من به وديعه نهادهاى، باهمان معصوميت كودكانه به ديدار تو آورم.
اسماعيل چهقدر تكرار شد!
اسماعيل! تو بارها تكرار شدى. بعد از تو، روزهايى در تاريخ سر رسيد كه روزى چند مرتبه عيد قربان مىشد و چه ابراهيمها كه پسرانشان را با دست خالى به مقتل مىبردند و با دستى پر از بوى بهشت باز مىگشتند! تو آغازگر مكتبى بودى كه در آن، شمشير، جز به اراده دوست نمىبرد و شاگردان تو از آن به بعد هر جا كه شيطان ديدند، سنگ در دست گرفتند و دورش كردند؛ مثل بچههاى فلسطين.
ابراهيم! شكوه محض لحظه ايثار، ميراث آيههاى خلوصى است كه پيامبرش تو بودى.
منبع: http://www.sibtayn.com
مطالب مشابه :
مسابقه نقاشی به مناسبت عید قربان
امروزدانش آموزانم به مناسبت عید قربان نقاشی درباره اینجانب آموزگار پایه ی اول ابتدایی
عید سعید قربان مبارک باد.
عید سعید قربان مبارک باد. پنجشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۸۶ 22:34. نوشته شده توسط مهری درباره وبلاگ
شرکت اعضای مرکز رامشیر در مسابقات ادبی و نقاشی با موضوع عید قربان و عید غدیر0
به نام خدا اعضای مرکز رامشیر در مسابقه ی نقاشی و ادبی با موضوع ( عید قربان و عید غدیر)
ویژه برنامه ی قربان تا غدیر
برای دیدن نقاشی های نمایشگاه نقاشی قربان تا غدیر آموزان درباره ی عید قربان
عید سعید قربان
آموزگار پایه ی چهارم نقاشی. روز جهانی برچسبها: عید قربان.
جشنهای عید تا عید در مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همزمان با دهه ولایت
های کاردستی، نقاشی و خوشنویسی و و واقعهی عید قربان و قربانی کردن درباره وبلاگ
عید قربان
عید قربان درباره وب. هدف از سایت بین المللی نقاشی
برچسب :
نقاشی درباره ی عید قربان