سوگواری در غم از دست دادن عزیزان
سوگواری یک تجربه استرس زا ولی شایع است. دیر یا زود بسیاری از ما غم از دست دادن یک عزیز را تجربه می کنیم. ما به دنبال هر فقدانی سوگواری می کنیم اما این مساله بعد از دست دادن یک عزیز بسیار مهم تر است. ما غالبا برای کسی که مدت ها آن را می شناخته ایم، سوگواری می کنیم. در ساعات و روزهای اولیه به دنبال مرگ یک فامیل یا دوست نزدیک، بیشتر افراد دچار بهت و شوک شده چنانکه نمی توانند آنچه را که اتفاق افتاده باور کنند. این قضیه حتی در مواردی که مرگ قابل انتظار هم بوده ممکن است پیش آید. این احساس کرختی یا بی حسی می تواند به نحوی در انجام تدارکات مربوطه مثل تماس گرفتن با اقوام و برنامه ریزی مراسم تدفین کمک کننده باشد. از سویی دیگر این حس غیرواقعی اگر به درازا بکشد، می تواند مشکل ساز باشد. دیدن جسد فرد مرده برای برخی می تواند قدم بزرگی در فایق آمدن بر این مرحله باشد.
برای بسیاری نیز مراسم تدفین و یادبود به قبول تدریجی واقعیت کمک می کند. دیدن جسد یا شرکت در مراسم تدفین اگرچه ممکن است سخت و دشوار باشد ولی از طرفی شیوه ای برای وداع با عزیز از دست رفته است. برخی این مراسم را خیلی دردناک یافته و ممکن است از آن اجتناب کنند. هرچند این خود می تواند باعث حسرت و پشیمانی عمیق در آینده شود.
ولی این بی حسی به زودی رنگ باخته و یک حس وحشتناک بی قراری، دلتنگی شدید و جست وجو برای عزیز از دست رفته جایگزین آن می شود. فرد سوگوار تمایلی شدید برای یافتن عزیز از دست رفته احساس می کند هر چند که به وضوح غیرممکن است. این امر باعث اختلال در استراحت و تمرکز شده و خواب مناسب را نیز ممکن است دشوار کند. رویاهای در حین خواب می توانند خیلی ناراحت کننده باشند. برخی احساس می کنند که هر جا که می روند عزیز از دست رفته شان را می بینند، در خیابان، پارک، خانه و هرجا که با هم اوقاتی را گذرانده اند.
این وضعیت بی قراری در دو هفته اول پس از مرگ شدیـدتر بوده ولی به زودی با اوقاتی از غم، افسردگی، خلوت گزینی و سکوت جایگزین می شود. این تغییرات ناگهانی در احساسات می تواند باعث سردرگمی دوستان و اقوام شود ولی به هرحال بخشی از روند طبیعی سوگواری است. اگرچه بی قراری کاهش می یابد، اما دوران افسردگی (از نظر دفعات) بیشتر و طی چهار تا شش هفته بعد به حداکثر خود می رسند. تشدید سوگ و اندوه هر زمانی ممکن است رخ دهد و معمولا با دیدن افراد، مکان ها یا چیزهایی که خاطرات عزیز از دست رفته را زنده می کنند شعله ور می شوند.
وقتی فرد سوگوار به طور ناگهانی و بدون هیچ دلیلی به گریه می افتد برخی در درک آن دچار مشکل بوده یا احساس شرم می کنند. شاید در این مرحله بهتر باشد از افرادی که در درک سوگ مشکل داشته یا سوگوار نیستند، اجتناب کنید. در واقع فرد سوگوار در حال فکر کردن به عزیز از دست رفته است و بارها و بارها اوقات خوب و بدی را که با هم داشته اند مرور می کند. این یک مرحله آرام ولی اساسی در قبول مرگ عزیز از دست رفته است. با گذشت زمان درد و اندوه عمیق اولیه به تدریج کمرنگ تر می شود. از افسردگی کاسته شده و می توان به سایر چیزها فکر کرد و حتی به آینده نظر داشت. هر چند، احساس از دست دادن قسمتی از وجود فرد هرگز کاملا از بین نمی رود.
زوج های بیوه شده با دیدن زوج های دیگر با هم و تصاویر خانواده های شاد در رسانه ها، دایما تنها شدن خود را یادآور می شوند. بعد از مدتی می توان دوباره وجود خود را به تمامی حس کرد، حتی اگرچه قسمتی از آن از دست رفته است. با وجود تمام اینها، هیچ رویه «استانداردی» برای سوگ وجود ندارد. ما همه افراد مستقلی هستیم و رویه های خاص خود را برای سوگواری داریم. به علاوه مردم فرهنگ های مختلف با مرگ با روش های خاص خود کنار می آیند. طی قرن ها، مردم نقاط مختلف جهان مراسم خاص خود را برای سوگ در پیش گرفته اند.
● دوستان و اقوام چگونه می توانند کمک کنند؟
شما می توانید با گذراندن وقت در نزد افراد سوگوار به آنها کمک کنید. زیرا آنها بیش از سخنان دلداری دهنده، نیاز دارند که بدانند شما در این دوران پر غم و درد در کنارشان خواهید بود. وقتی که هیچ کلامی نمی تواند آنها را آرام کند، دست انداختن دلسوزانه به گردن شان می تواند نشانه همدردی و پشتیبانی شما باشد. اهمیت دارد که افراد سوگوار اگر بخواهند، بتوانند گریه کنند یا در مورد غم و اندوه شان سخن بگویند بدون آنکه کسی به آنها بگوید قوی باش و خود را جمع کن. به وقت خود آنها با سوگ خود کنار می آیند ولی ابتدا نیاز دارند تا صحبت کرده یا گریه کنند. وقتی فرد سوگوار درباره چیزهایی بارها و بارها سخن می گوید، برخی در درک آن دچار مشکل می شوند، در حالی که این قسمتی از روند گذار از سوگ است و باید تشویق شود.
اگر شما نمی دانید چه بگویید یا نمی دانید که آیا اصلا در موردش صحبت کنید یا خیر، بهتر است که صادق بوده و این را بیان کنید. این فرصتی به فرد سوگوار می دهد تا به شما بگوید چه می خواهد. مردم غالبا از ترس ناراحت کردن دیگران نام فرد مرده را به زبان نمی آورند. در حالی که این ممکن است باعث شود فرد سوگوار فکر کند دیگران فقدان آنها را فراموش کرده اند و تنهایی و انزوا را نیز به غم سوگواری شان بیفزاید. کمک های عملی در نظافت، خرید یا مراقبت از بچه ها می تواند از غصه تنهایی بکاهد. زوج های سوگوار مسن ممکن است در کارهای روزمره خانه که قبلا فرد از دست رفته انجام می داده است مثل پرداخت قبض آب و برق، آشپزی، کارهای خانه و سرویس خودرو نیاز به کمک داشته باشند.
دکتر مهدی غریب زاده
مطالب مشابه :
در غم از دست دادن دوست....
در غم از دست دادن دوست . ((انا لله و انا الیه راجعــــــــون)) در غم بی دوست در این میکده
در غم از دست دادن دوست
در غم از دست دادن دوست. چشم هايم خسته است ، زبانم بند آمده ،
دل نوشته ای در غم از دست دادن دوست خوبم مرضیه گیلانی*****
خدا.عشق.زندگی - دل نوشته ای در غم از دست دادن دوست خوبم مرضیه گیلانی***** -
کنار آمدن با غم از دست دادن عزیزان
من که به سوپی که میخوردم نگاه میکردم، گفتم، «اندوه از دست دادن یک عزیز، مثل یک کاسه خیلی
در غم از دست دادن یک دوست
شهر فرنگه از همه رنگه - در غم از دست دادن یک دوست - قابل توجه سیستم فیلترینگ تمامی مطالب این
غم از دست دادن یک دوست ، خیلی سخت بود ... ( مرحوم بهرام جوادی شلمانی )
غم از دست دادن یک دوست خیلی سخت بود ، روحت شاد و یادت همیشه جاویدان طاهر ، محمد ، هاشم ، صفر
غم از دست دادن تو
غم از دست دادن دوست دارم(سارا) عاشقانه های من (غروب ماه) دوسته خوبم(فواد جان)
غم از دست دادن فرزندم
بنام حضرت دوست كه هر چه هست و نيست از اوست . دوستان سلام مرا از راه دور پذيرا باشيد چه روزها و
غم از دست دادن عزیز
غم از دست دادن "دوست داشتنی ترین کاپیتان دنیا ""تک ستاره فوتبال فرهاد و مسی" آبی رنگ
غم از دست دادن پدر ومادر
غم از دست دادن پدر با کمال تاسف وتاثر، مطلع شدیم، دوست رضا خلیلی درغم از دست دادن
برچسب :
غم از دست دادن دوست