داشناکسوتیون (Dashnaksutyun)؛ فرقه ای که از نگاه تاریخ مغفول ماند
:: کنکاشی پیرامون یک حزب تاثیرگذار و مخفی ::
سید احسان رئیس الساداتی
داشناکسوتیون (Dashnaksutyun) اصلا یک حزب ارمنی است و از جمله گروه هایی است که با مجاهدین در جریان فتح تهران مشارکت موثر داشته است.این مقاله سعی دارد کنکاشی داشته باشد بر آغاز فعالیت های این حزب در منطقه قفقاز و تاثیر آن بر رویداد های ایران. برای شناخت بهتر این حزب نسبتا سری که سابقه حضور و فعالیت گسترده را از مشروطه تا پهلوی در ایران داشته است ناگزیر با توجه به اسناد و منابع آن را به چهار دوره تقسیم می کنیم:
الف: آغاز حیات حزب تا مشارکت در مشروطه
ب: بعد از دوران مشروطه و آغاز جنگهایی برای استقلال
ج: فعالیت های حزب در ایران همزمان با رژیم پهلوی (به روایت اسناد س.ا.و.ک)
د: داشناکسیون؛بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و این روزها
الف: آغاز حیات حزب تا مشارکت در مشروطه
بر اساس مواضعی که حزب داشناکسیون در جزوه ای مکتوب به سال 1358منتشر کرده است [i]این حزب که در واقع از ادغام گروه ها و احزاب انقلابی ارمنی که در آن ایام در ارمنستان در بخشی از روسیه و ترکیه فعالیت داشته اند به سال 1890میلادی در شهر تفلیس قفقاز تشکیل شد.
پرچم داشناک ها
«داشناکسیون ارامنه» مقصودش حفظ مصالح اقتصادیِ طبقاتی و حفظ منافع بشریِ سیاسیِ ملی و مدنیِ ارامنه می باشد.
حضور این حزب در ایران به دههٔ هشتاد قرن نوزدهم باز می گردد. مقطعی که سه حزب ارمنی آرمِناکان، هنچاکیان و داشناکسوتیون به تدریج در مناطق ارمنی نشین آذربایجان شعبه هایی تشکیل دادند. این احزاب از ایران به منزلهٔ پایگاهی برای تدارکات خود و اجرای عملیات در ایالت های ارمنی نشین عثمانی استفاده می کردند. آنها نه تنها جراید و نشریات خود را از طریق ایران به عثمانی و روسیه می بردند، بلکه اسلحه و مهمات نیز منتقل می کردند. علاوه بر این، کارگاه های اسلحه سازی مخفی نیز در سلماس و سپس در تبریز دایر کردند. کارگاه اسلحه سازی حزب داشناک در تبریز در 1891 دایر شد. در این کارگاه، قطعات اسلحه ای را که از کارگران کارخانه های اسلحه سازی دولت روسیه در تولا و تفلیس خریداری و به تبریز منتقل شده بود مونتاژ می کردند. آنگاه، اسلحه ها را مخفیانه به خاک عثمانی می بردند تا در مبارزه با دولت عثمانی استفاده شود.
بی جهت نیست که لوییس نعلبندیان می نویسد: «در قرن نوزدهم، سرزمین ایران کعبهٔ آمال انقلابیون بود» و بیشتر این انقلابیون، ارمنیان قفقاز بودند.[ii]
تا انقلاب مشروطه، احزاب ارمنی مداخله و مشارکتی در امور سیاسی ایران نداشتند اما وقوع انقلاب مشروطه در ایران و خصوصاً، مقاومت محمدعلی شاه و متحدانش در برابر مشروطه خواهان احزاب هنچاکیان و داشناکسوتیون را تحت تأثیر قرار داد و این دو حزب، برخلاف آرمناکان، با زیرکی خاصی تصمیم به یاری مشروطه خواهان گرفتند.مانوکیان در توضیح عواملی که موجب شد تا حزب داشناک با مشروطه خواهان همکاری کند به کنگرهٔ چهارم حزب داشناک (فوریه - مه1907) و درخواست کمیتهٔ آذربایجان این حزب از کنگره چهارم برای شرکت در انقلاب، اشاره می کند و می نویسد:
«در این کنگره، که در وین برگزار شد، نمایندگان پس از بررسی اوضاع و احوال جهان و ایران به این نتیجه رسیدند که با توجه به اینکه جنبش های فعلی ایران (حرکت های مشروطه خواه) سبب بیداری هر چه بیشتر مردم گشته است و امکان اینکه این جنبش به پدیده ای مردمی در ایران و حتی درخاورمیانه تبدیل شود، بسیار زیاد است. لذا با توجه به نتایج آن نهضت، از دید جهان بشری و نیز مسئلهٔ ارمنی، کنگره به عموم سازمان ها و افراد داشناکسوتیون در ایران توصیه می کند تا با همهٔ وسایل و امکانات در به ثمر رساندن آن نهضت تلاش کنند»[iii]
در حقیقت قصد سران داشناک چیزی جز نفوذ در میان انقلابیون نبوده.هدف آنها ورود به مقام های دولتی بعد از انقلاب بوده تا از این طریق بتوانند به آرمانها ی حزب داشناک برسند.بعدها خواهیم فهمید که نوع ارتباط گیری داشناک ها در ایران برای اهداف خود و اشخاصی را که برای رایزنی در ایران بر می گزینند٬ ظن همکاری و هماهنگی با غرب را قوی تر می کند.
کنگرهٔ چهارم چگونگی همکاری با مشروطه خواهان را بر عهدهٔ تشکیلات حزب داشناک در ایران گذاشته بود استپان زوریان (روستوم) را، که از بنیان گذاران حزب بود، برای مذاکرهٔ رسمی با مشروطه خواهان به ایران اعزام کرد. روستوم در اواخر دسامبر 1907 به تهران رسید. او به همراه دکتر هاراتون استپانیان، الکساندر تومانیان و آلک جلالیان با عده ای از نمایندگان مجلس شورای ملی (وثوق الدوله، مستشارالدوله، حاج امین الضرب، حاج معین التجار، میرزا ابراهیم آقا و تقی زاده) مذاکره کرد. مذاکرهٔ هیئت ارمنی و مشروطه خواهان از 30 دسامبر1907 تا 4 ژانویه1908 / 9تا 13 دی 1286ادامه داشت. در پایان مذاکرات، روستوم از طرف حزب داشناکسوتیون متعهد شد:
«تهیه و ارسال اسلحه ساز، تشکیل و اعزام گروه های رزمی،[تبلیغ]در کشورهای اروپایی به سود نهضت مشروطه و بر علیه نفوذ روس و انگلیس، جلب همکاری و هم رزمی انقلابیون بلغاری، مقدونی، گرجی قفقازی با مبارزان ارمنی» و... بر عهدهٔ حزب داشناک باشد.
هیئت ایرانی نیز متعهد شد برای نقل و انتقال افراد، اسلحه و مهمات حزب داشناک، خصوصاً در آذربایجان، امکانات رایگان فراهم و به هزینهٔ حزب داشناک اسلحه و مهمات به ایران وارد کند. حقوق ملی ارمنیان را در ایران محترم شمارد و ناحیه ای را در سلماس یا اطراف آن برای اسکان پناهندگان ارمنی اختصاص دهد و....
هم زمان با این مذاکرات، سومین کنگرهٔ منطقه ای آذربایجان حزب داشناکسوتیون (19دسامبر 1907 تا 13 ژانویه1908) برگزار شد. در این کنگره، دربارهٔ چگونگی همکاری با مشروطه خواهان و حمایت از آنان به تفصیل مذاکره شد و در نهایت، مشارکت جدی به تصویب رسید. با این حال، شرکت عملی حزب داشناک در انقلاب مشروطه تا کودتای محمد علی شاه و به توپ بستن مجلس شورای ملی و مقاومت مسلحانه مشروطه خواهان تبریز تحقق نیافت. این تاخیر از یک سو به سازمان غیرمتمرکز داشناکسوتیون باز می گشت که در نتیجهٔ آن، شعبه های حزب در ایران تلاش می کردند نحوهٔ مشارکت را به صورتی تنظیم کنند که با شرایط و امکانات منطقه ای خود و نظرات رهبری حزب هماهنگ باشد و از سوی دیگر،تأثیر عواقب و نتایج این همکاری و مشارکت بر وضعیت ارمنیان در عثمانی و قفقاز آنها را به تائمل بیشتر وا می داشت.
در پی آغاز مقاومت مشروطه خواهان تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان (تیر1287)، نمایندگان سازمان مرکزی حزب داشناک در شرق با باقرخان و ستارخان وارد مذاکره شدند. آنها با ستارخان به توافق رسیدند که:
1- رزمندگان داشناکسوتیون هنگام ورود به تبریز، تنها سلاح های فردی خود را به همراه می آوردند ولیکن، به محض رسیدن[به تبریز]مهمات، اسب، آذوقه و سایر ملزومات را از سازمان ها و تشکیلات محلی حزب تهیه خواهند کرد.
2- رزمندگان داشناکسوتیون می بایست رهبری جنگجویان محلی را به عهده بگیرند و امور مربوط به بمب و راکت و مین را شخصاً انجام دهند.
پس از این توافق، فعالیت های حزب داشناک آغاز شد.سربازان داشناک که از قفقاز و عثمانی به تبریز می آمدند به همراه رزمندگان ملل مختلف قفقاز، تاتارها، گرجی ها، روس ها و...به مشروطه خواهان تبریز پیوستند و با قوای محمد علی شاه به مبارزه برخاستند. داشناک ها امکاناتی را که در تبریز داشتند، از جمله کارگاه اسلحه سازی در محلهٔ لیل آور را در خدمت انقلاب مشروطه قرار دادند. روستوم رهبری فعالیت های نظامی داشناک ها را در تبریز برعهده داشت. تلاش های او در بخش انفجار بمب و راکت تأثیر چشمگیری در پیشروی گروه های جنگجو در نبردها داشت. قوای دولتی دچار ترس و وحشت می شد و روحیهٔ جنگجویان چند ملیتی بیش از پیش تقویت می گشت. علاوه بر این، روستوم و اعضای حزب داشناک در سازماندهی نیروهای نظامی، طراحی راه های مؤثر برای مبارزه با نیروهای مخالف ، نقل و انتقال مهمات، و جنگ و جدال با قوای محمدعلی شاه حضوری فعال داشتند. مانوکیان نمونه هایی از این فعالیت ها را توضیح می دهدفعالیت رزمندگان داشناک مانند دیگر رزمندگان قفقازی در تبریز تا اشغال تبریز از سوی قوای روس ادامه داشت و پس از آن ناچار شدند تبریز و سپس ایران را ترک کنند.
اما این به معنای خاتمهٔ مشارکت حزب داشناک و احزاب انقلابی قفقاز در انقلاب مشروطه نبود. آنها به مشروطه خواهان رشت پیوستند. در این مرحله، رهبری مبارزان داشناک در رشت بر عهدهٔ یپرم خان بود. مانوکیان به تفصیل به نقش فعالیت های یپرم و اعضای داشناک در قیام مشروطه خواهان گیلان می پردازد و سرگذشت او را تا فتح تهران، ریاست نظمیه، و... تا هنگام کشته شدن در نبرد با سالارالدوله (29اردیبهشت1291) توضیح می دهد . مانوکیان دربارهٔ انگیزهٔ یپرم خان از مشارکت فعال در انقلاب مشروطه بر نکتهٔ حائز اهمیتی تأکید می کند. او می نویسد: یپرم علاوه بر اینکه برای عقاید حزب داشناک وارد مبارزه شد؛ اما ایران را سرزمینی می دانست که به آن مدیون بود و اکنون فرصتی به دست آورده بود تا دین خود را ادا کند. این سرزمین به او امنیت، آسایش، کار و زندگی بخشیده بود.[iv]
این سخن مانوکیان نیز در کتاب دیگری تحت عنوان «یپرم خان سردار» [v]تایید شده است.
با مرور در فعالیت های یپرم خان ارمنی در جریان مشروطه به دو اتفاق تلخ خواهیم رسید.مجروح شدن ستارخان توسط قوای یپرم در جریان تسخیر باغ اتابک و تلخ ترین آن شهادت شیخ فضل الله نوری(ره) در میدان توپخانه تهران است.
پس از تسخیر تهران توسط مجاهدین به خاطر تلاش های یپرم و قاطعیتش،وی را به ریاست شهربانی تهران گماشتند. در این مقام او بسیار سخت گیری و درشتی می کرد. مخالفان مشروطه را با چنان وضعی دستگیر می کرد که باعث آزردگی آزادی خواهان بود. او یکی از مهم ترین افراد حامی به دارآویخته شدن شیخ فضل الله بود. ترور سیدعبدالله بهبهانی هم در زمان ریاست او اتفاق افتاد. اما یفرم با پشت هم اندازی مانع از دستگیری عاملان شد حتی در آن زمان شایع شد که خودش، حیدرخان عمواغلی را فراری داد.
اکنون متوجه می شویم که چرا داشناک ها برای مذاکراتشان با طرف های ایرانی مشروطه خواه تقی زاده و دوستانش را برگزیده اند.
حادثه ی دیگری که چهره تاریخی یپرم را تا نزد گروه های مختلف خدشه دار کرد، ماجرای خلع سلاح مجاهدین و درگیری پارک اتابک بود. پس از آنکه آیة ا... بهبهانی ترور شد و برنامه ریزی ترور به سران حزب دموکرات (عامیون) نسبت داده شد، تنش میان این حزب با اعتدالیون شدت یافت. چندی بعد محمدعلی خان تربیت از حزب عامیون نیز ظاهراً به تلافی ترور آیة ا... بهبهانی ترور شد. پس از آن، دولت به تصویب مجلس همه افراد مسلح را که نظامی دولتی به شمار نمی آمدند، موظف به خلع سلاح کرد.
از چندی پیش، ستارخان جهت بزرگداشت و تمجید توسط دولت به تهران دعوت شده بود و پس از برگزاری مراسم گوناگون، در پارک اتابک تهران مستقر شده بود. هنگامی که حکم به خلع سلاح داده شد، یپرم ، به عنوان رئیس قوای دولتی با قشونی نسبتاً نیرومند راهی پارک اتابک شد و در آنجا با مقاومت ستارخان و یارانش مواجه شد.این حادثه در آن زمان یپرم را نزد بسیاری بدنام نمود.[vi]
ب: بعد از دوران مشروطه و آغاز جنگهایی برای استقلال
ارمنستان جایگاه مردمی است که در اواخر هزاره دوم و یا اوایل هزاره اول از منطقه تراس در بالکان به آسیای صغیر مهاجرت و در اطراف دریاچه وان مستقر شدند و بتدریج جانشین کشور اوراکوس شدند. ارمنی ها یکی از شاخه های نژاد هند و اروپایی هستند. هردوت و ایودوکسوس رودس معتقدند که ارامنه ارتباط نزدیک با فریجین ها داشتند. از قرن هفتم قبل از میلاد زبان ارمنی زبان مسلط ساکنان مناطق مزبور بوده است.
از اوائل قرن نوزده سرزمین های ارمنی نشین تحت حکومت عثمانی و روسیه تزاری قرار داشت. سرزمین های ارمنی نشین عثمانی شامل ولایات وان، طرابوزان، ارزروم و تبیلیس بودند. ارامنه نقش فعالی در تجارت و توسعه عثمانی داشتندو ظاهرا در مبارزات مردمی برای توسعه و برقراری نظام پارلمنتاریسم نقش حاشیه ای ولی بسیار مثبت داشتند.
اما وقوع جنگ بین الملل و ورود عثمانی در 1914 به نفع دولت های مرکزی، امپراتوری اتریش، مجارستان و آلمان مقدمه ای شد برای حادثه ای که رمنیان از آن بع هنوان فاجعه قرن بیستم یاد می کنند.
با ورود عثمانی در جنگ، تـرک های جوان در سپتامبر 1914 به طور یک جانبه کاپیتالاسیون را لغو کردند. به خود مختاری لبنان پایان داده شد. در اوت 1915 تعداد زیادی از اعراب در دمشق کشته شدند و در سال های 1915 ـ 1916 کشتاری علیه جوامع ارمنی در شرق آسیای صغیر و سیلسیارخ می دهد. ارمنیان مدعی اند در این فاجعه بیش از یک میلیون ارمنی جان باختند. بیش از ششصد هزار نفر فراری و اخراجی در دشت های میان رودان به ورطه هلاکت رسیدند و در حدود سیصد هزار نفر به روسیه پناهنده شدند.
در این فاجعه بزرگ انسانی قدرت های مرکزی به ویژه آلمان که حضور نظامی در عثمانی داشتند هیچ گونه تلاشی برای جلوگیری از این کشتار به عمل نیاوردند.[vii]
جنگ ترکیه- ارمنستان اوضاع ارمنستان را روز بروز بحرانی تر می کرد.
اهالی مناطق تصرف شده توسط ترکها به استانهای شرقی پناهنده شدند و تعداد بیکاران و مشکلات متعدد باعث دشواری های جدیدی گردیده بود.
از سوی دیگر طرفداران حکومت مرکزی کمونیست شوروی در صدد تصرف سرزمین های ارمنی بر آمده و در ماه سپتامبر همراه با واحدهای ارتش سرخ وارد قاپان شدند. دراین ناحیه حکومت بدست طرفداران حکومت مرکزی شوروی افتاد.
در اوایل اکتبر 1920 حزب کمونیست در یک اطلاعیه مردم را فراخواند تا گرد حزب کمونیست متشکل شده مبارزه برای استقرار نظام شورایی را تشدید کنند.
در 29 نوامبر 1920 زحمتکشان کاروانسرا (ایجوان) و ناحیۀ دیلیجان تحت رهبری حزب کمونیست فوراً کمیته ای برای اداره بخش ارمنی تشکیل شد.
در کتابچه ای قدیمی تحت عنوان «رستاخیز خلق ارمنی؛بمناسبت ششمین سالگرد استقرار حکومت شوروی در ارمنستان» که توسط بلشویک های شوروی تهیه شده از تصرف سرزمین های ارمنی به انقلاب یاد شده و در آن بر خلاف ادعای ارمنیان داشناک،روایتی دیگر بیان می شود:
«در همان روز درفراخوانی که از جانب کمیتۀ انقلابی ارمنستان منتشر شد گفته می شد که : با خواست و اراده مردم زحمتکش و بپاخاستۀ ارمنستان حزب کمونیست ارمنستان (بلشویک) از امروز ارمنستان را جمهوری شوروی سوسیالیستی اعلام می کند.
روز 30 نوامبر 1920 انقلابیون وارد شهر دیلیجان می شوند. کمیتۀ انقلابی طی تلگرافی به و. ای. لنین استقرار حکومت شوروی در ارمنستان را به اطلاع رسانده از دولت روسیۀ شوروی برای تثبیت خود استمداد می طلبد.
داشناک ها مسلماً دیگر قادر نبودند در برابر موج انقلابی جدید مقابله کنند.ولی اوضاع بحرانی حاکم بر ارمنستان و بویژه وجود نیروی ترکیه در خاک ارمنستان و ادامۀ مذاکرات آنان در الکساندر با داشناک ها، کمک روسیۀ شوروی را ضروری ساخته بود. دولت روسیۀ شوروی دین انترناسیونالیستی خود را نسبت به زحمتکشان ارمنستان انجام داد. بدستور حکومت شوروی به واحدهای ارتش یازدهم سرخ که در آذربایجان شوروی مستقر بودند دستور داد تا به کمک کارگران و دهقانان ارمنستان بشتابد. هنگ ویژه ای که از مهاجرین انقلابی ارمنی در اواسط سال 1920 تحت رهبری کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ارمنستان (بلشویک ها) تشکیل شده بود، همراه واحدهای ارتش سرخ وارد ارمنستان شد.
زحمتشکان ارمنستان با شور و هیجان از واحدهای ارتش سرخ استقبال کردند و سربازان ارتش داشناک ها در اغلب مناطق به نیروهای انقلابی پیوستند. در تاریخ 30 نوامبر س. ارجنیکیدزه به چیچرین اطلاع داد که: «واحدهای ارتش ارمنستان به قیام کنندگان می پیوندند و تاکنون هیچ تیراندازی روی نداده است. در برابر شرایط ایجاد شده دولت داشناک ها هیچ راهی جز تسلیم بلاشرط نداشت. در 2 دسامبر 1920 دولت داشناک ها تمام قدرت را به زمین گذاشت و بدین صورت حکومت ارتجاعی و ضدمردمی داشناک ها که دوسال همچون بختکی بر ارمنستان چنگ انداخته بود ساقط شد.
با وجود تسلیم بلاشرط، در شب 2 دسامبر 1920 ، یعنی زمانی که دیگر داشناک ها هیچ قدرت قانونی نداشتند، سران داشناک دست به یک خیانت بزرگ زدند و به صورت غیرقانونی قرارداد صلح با ترکیه را امضاء کردند، قراردادی که سند اسارت ارمنستان بود.
داشناک ها که مدت طولانی چشم امید به دول امپریالیستی دوخته و از قبول پیشنهادات تحمیلی ترکیه سرباز زدند، همینکه قدرت بدست زحمتکشان افتاد، به همه پیشنهادهای ترکیه تن داده، قرارداد اسارت بار آلکساندروپول را امضاء کردند. و این دومین باری بود که داشناک ها طی قراردادهای رسمی با دولت ترکیه ارمنستان را به غاصبین فروختند. اولین بار پس از پیروزهای درخشان خلق ارمنی در نبردهای سردار آباد در سال 1918 ، که داشناک ها علی رغم این پیروزی ها در باطوم تن به قراردادی ننگین دادند و دومین بار در سال 1920 یعنی زمانی که زحمتکشان ارمنی پس از نبردهای طولانی توانسته بودند قدرت سیاسی را در کشور به دست بگیرند. قرارداد ننگین آلکساندروپول اگرچه بلافاصله از جانب حکومت شوروی ارمنستان غیرقانونی اعلام شد و دولت جدید از قبول آن سرباز زد، ولی همین قرارداد بود که بعدها اساس مذاکرات قرارداده شد و ضررهای غیرقابل جبرانی به خلق ارمنی وارد ساخت.»[viii]
در 22 نوامبر 1920وودرو ویلسون رییس جمهور امریکا رای حکمیت خود را دایر بر واگذاری قسمت اعظم ولایات وان (که ارامنه تا سال 1914 جمعیت مطلق آن را تشکیل می دادند)، ارزروم و تبیلیس (که ارامنه تا 1914 اکثریت نسبی داشتند) و قسمتی از ولایت طرابوزان برای دستیابی به دریا را صادر کرد! امّا چندی نگذشت که حوادث سیاسی مختلف مانع این امر شد.
ج: فعالیت های حزب در ایران همزمان با رژیم پهلوی
ساواک از سال 1343؛ به دنبال ترور انقلابی حسنعلی منصور و گزارش یک ارمنی درباره پخش مشکوک سلاح میان ارمنیان داشناک به موضوع داشناکسیون علاقه مند می شود.
از همین رو تصمیم می گیرند به تحقیقات بیشتر درباره این حزب بپردازند.اطلاعات پیش رو بخشی از تحقیقات ساواک است:
«سابقه حزب داشناکسیون:پس از استقرار کمونیستها در ارمنستان شوروی و در نتیجه سقوط حزب داشناک در آن کشور عدهای از اعضاء حزب مذکورکه محیط ارمنستان را مناسب ادامه حیات خویش ندانستند ناچار بسوریه ـ لبنان ـ ترکیه ـ فرانسه و آمریکا و ایران مهاجرت کردند.
از این عده آن افرادیکه بایران هجرت نمودند در تبریز و رضائیه اقامت گزیدند و بعدا به تدریج به تهران و سایر شهرهای ایران آمده و در این نقاط پراکنده شدند. لکن نظر به اینکه از لحاظ شیوه تفکر، روش هدف با ارامنه جلفای اصفهان که دارای سابقه قدیمی و تاریخی بودند واز زمان شاه عباس کبیر در ناحیه جلفای اصفهان اسکان داده شده بودند تفاوت داشتند کمتر توانستند به آن شهرستان رخنه نمایند.
افراد مهاجر ساکن تهران پس از استقرار شروع به فعالیت نمودند و چون افرادی شاخص مانند مرحوم اوهانجانیان وزیر راه حزب مورد بحث در ارمنستان در بین این عده به چشم میخورد بر اثر اقدامات خویش عدهای از ارامنه بویژه افراد جوان و فعال را گرد خود جمع کرده ورسماً فعالیت خود را آغاز کردند.
هدف و رویه حزب داشناکسیون:هدف و نظر کلی حزب داشناکسیون آزادی ارمنستان میباشد و این حزب رویهای مخالف کمونیزم و کمونیستها دارد به طوریکه میتوان آن را حزبی کاملا ضد کمونیست دانست و این رویه خود مسبوق به سابقه تاریخی بوده و معلول تعدیات و سختگیریهایی است که از طرف کمونیستها به ارامنه ارمنستان وارد آمده است و آنان را مجبور به ترک سرزمین و زادگاه خویش کرده است.
در ایران نیز همین رویه پیگیری میشود و هسته مرکزی اعتقاد ارامنه ایران را تشکیل میدهد. از نظر فعالیتهای سیاسی داخلی نیز حزب داشناکسیون از چندین سال قبل تاکنون رویهای موافق دولتها داشته و هیچگونه عکسالعملی از خود دربرابر اقدامات سیاسی دولتها نشان ندادهاند و روی همین اصل است که تاکنون توانسته است موجودیت خود را حفظ نماید.
تصویر سه تن از بنیانگزاران حزب داشناکسوتیون.از راست: سیمون زواریان(1913-1866)،کریستاپور میکائیلیان1905-1859)،استپان زوریان (1919-1657)
در حال حاضر حزب مورد بحث در باب مهاجرت ارامنه ایران به ارمنستان شوروی نظر موافق نداشته و معتقد است که ارامنه نبایستی به جمهوری ارمنستان مهاجرت کنند. ولی چون در شرایط کنونی در برابر عمل انجام شده قرار گرفتهاند و قادر به انجام عملی نیستند لذا مخالفت علنی با این امر نمی نمایند.
گردانندگان این حزب در ایران در مواقع انتخابات فراکسیونی مرکب از اعضاء برجسته حزبی تشکیل داده و کاندیدای حزبی و یا غیرحزبی خود را انتخاب کرده و ضمن شور و گفتگو خط مشی مبارزاتی خود را در مورد کاندیدای حزب و یا حمایت از کاندیدای غیرحزبی پیریزی می نمایند.
تشکیلات حزب داشناکسیون:حزب داشناکسیون ارامنه در کلیه کشورهائیکه دارای اقلیت ارامنه می باشد وجود د اشته و فعالیت دارد. چنانکه در عراق نیز تشکیلاتی به این نام وجود دارد و قریب صدی چهل افراد ارامنه این کشورعضو این حزب می باشند.لکن مرکز اصلی و هسته مرکزی حزب داشناکسیون در کشور مصر است.
تشکیلات این حزب بدین شرح می باشد:
الف ـ کمیتههای حزبی: در هر شهر یا نواحی مختلف نزدیک بهم که تعداد کافی از ا عضاء حزب مزبور در آن وجود داشته باشد یک کمیته از طرف اعضاء حزب همان شهر یا نواحی برای مدت یکسال انتخاب شده و کارهای اداره حزب را در آن منطقه بطور مستقل و کاملاً مختار با رعایت اصول کلی حزب عهده أار می شوند.
ب ـ کمیتههای محلی پیوسته مجری دستورات کنگره جهانی حزب داشناکسیون می باشند که هر چهار سال یک بار تشکیل می گردد و پس از رسیدگی به دستور جلسات کمیتههای مرکزی کشورها منحل می شود.اعضاء کنگرهه جهانی حزب عبارتند از یک نماینده از هر کمیته محلی و نمایندگان منتخب کنگره های داخلی هر محل که با رأی مخفی برگزیده می شوند.
کنگره جهانی زحب مورد بحث عالی ترین مقام و مرجع حزبی بوده و اختیارات نامحدود دارد؛ به حدی که کلیه تصمیمات و دستورالعمل های این کنگره برای کلیه سازمانها و اعضاء حزب داشناکسیون لازم الاجرا می باشد. ولی وظیفه معمولی آن عبارتست از انتخاب و تعیین خط مشی حزب داشناکسیون برای مدت چهار سال آینده. هیجدهمین کنگره جهانی حزب مزبور در هفته اول ماه اکتبر سال 1962میلادی در بیروت افتتاح شد و نمایندگانی از احزاب داشناکسیون کشورهای: ایران ـ لبنان ـ آمریکای شمالی ـ فرانسه ـ آمریکای جنوبی ـ یونان ـ کانادا ـ عراقرـ سوریه ـ مصر و قبرس در آن کنگره شرکت نمودند.
کوچکترین واحد حزبی عبارت است از حوزه حزبی که از 7 الی 15 عضو تشکیل میشود.
رئیس حوزه از طرف اعضا رأی مخفی برای مدت یک سال انتخاب و حوزه را اداره میکند. سپس مطابق شرایط محل از هر ده الی بیست حوزه تشکیل یک کمیته میدهد. طرز انتخاب کمیته عبارت است از اینکه از هر حوزه برای تشکیل مجمع عمومی دو نفر انتخاب میشوند این انتخاب شدگان تشکیل مجمع عمومی حزبی را داده و کمیته اجرای را برای مدت یک سال انتخاب میکنند این کمیته که معمولاً از 5 الی 7 نفر میباشد کاملاً مستقل بوده و امور حزبی محل را مطابق آئیننامه و مرامنامه و خطمشی که مجمع عمومی تعیین کرده است امور حزب را برای مدت یک سال اداره کرده و فقط در برابر مجمع عمومی که خود منتخب آن است مسئول میباشد و پس از انقضای سال مجددا به همان صورت تجدید انتخابات به عمل میآید.
چنانچه در محلهایی تعداد حوزههای حزب از بیست به بالا باشد چندین کمیته بهوجود بیاید یک کمیتهی مرکزی انتخاب خواهد شد که این کمیتهی مرکزی با استقلال کامل امور حزب محل را اداره مینماید.
طرز انتخاب کمیتهی مرکزی به صورت ذیل است:
هر مجمع عمومی 6نماینده برای تشکیل کنگرهی حزبی انتخاب و معرفی مینماید این نمایندگان مجامع عمومی تشکیل کنگره را حزبی را داده و کمیتهی مرکزی را برای مدت یک سال انتخاب میکنند این کمیتهی مرکزی معمولاً از 7 الی 9 نفر میباشند کاملاً مستقل بوده و امور حزب محل را مطابق آئیننامه و مرامنامه خط مشی کنگرهی حزبی تعیین کرده است امور حزب را برای مدت یک سال اداره کرده و فقط در برابر کنگرهی حزبی که خود منتخب آن است مسئول میباشد و پس از انقضای سال مجدد به همان صورت تجدید انتخابات به عمل میآید.
لذا در هر محلی که به واسطه زیادی اعضای کمیتهی مرکزی انتخاب میشود این کمیتهی مرکزی بالاترین مقام حزبی محل است و کمیتههای معمولی از آن تبعیت میکند.
بقیه اسناد مرتبط را می توانید در ستون اسناد مطالعه فرمایید
کمیتهی جهانی:این کمیته از طرف نمایندگان کمیتههای مرکزی داشناکسیون در ممالک مختلف برای مدت سه سال انتخاب میشود که از 7عضو تشکیل شده و وظیفهی آن هم آهنگ نمودن طرز تبلیغات و مبارزات کمیتههای مختلف بر ضد کمونیسم و ایجادروابط کمیتههای مرکزی میباشد اسم این کمیته عبارتست از پیرو که به زبان فرانسه به معنی دفتر میباشد و همانطور که از اسم آن هویدا است این کمیته به هیچ وجه حقدخالت در امور داخلی کمیتههای مرکزی و کمیتههای اجرایی ندارد فقط وسیله ارتباط و هم آهنگ نمودن فعالیتهای کمیتههای مرکزیهای مختلف را فراهم میکند.
میزان فعالیت اعضا در حال حاضر و مقایسه میزان کنونی با گذشته:در اوایل حکومت رضاشاه کبیر حزب داشناکسیون در ایران فعالیت بسیار دامنه داری داشته ولی در اواخر حکومت رضاشاه کبیر که فعالیت دستجات مختلف محدود شده بود فعالیت حزب داشناک نیز ممنوع شد لذا فعالیت حزب محدود به تبلیغات شفاهی شده بود در زمان ورود ارتش سرخ به ایران و دستگیری و زندانی شدن رؤسای حزب داشناک موجب آن شد که برای مدت چند سالی بکلی حزب داشناکسیون درایران تعطیل گردید ولی هنوز ارتش سرخ ازایران خارج نشده بود که اعضای حزب داشناکسیون تحت عنوان سازمانها و دستجات مذهبی و فرهنگی و ورزشی شروع به فعالیت نموده و مبارزات سرسختی با دستجاتی که از طرف سفارت روش تقویت میشد مثل انجمن فرهنگی ارامنه به نام مشاکویت یا کمیته مهاجرت ارامنه به ارمنستان شروع کرد سپس تدریجاً یک کمیته مرکزی تشکیل داده و تجدید فعالیت نمود تا قبل از 28 مرداد حزب داشناکسیون در ایران در اقلیت بوده و فعالیت آنها منحصر به مبارزه با اعضای انجمنهای خلیفهگری ارامنه و انجمنهای مدارس که از اشخاص مشکوکی با کمک کمونیستها بوجود آورده بودند و زد و خورد با افراد کمونیست و تودهای بوده.
پس از وقایع 28مرداد حزب داشناک موفق شد افراد تودهای و مشکوک را از انجمنهای خلیفهگری ارامنه و مدارس ارامنه اخراج نموده و اکثریت اعضای این انجمنها را از اعضای حزب داشناک بگمارد فعالیت کنونی حزب داشناک عبارتست از:
1ـ حفظ انجمنهای خلیفهگری ارامنه و مدارس تحت نفوذ خود
2ـ تشکیل مجامع برای تظاهر بمناسبت پنجاهمین سال قتل عام ارامنه در ترکیه
3ـ عنوان کردن استقلال ارمنستان در مجامع بینالمللی.
8ـ ارتباط و وابستگی حزب با سایراحزاب و دستجات سیاسی موجود
چون حزب داشناکسیون در ایران غیررسمی است لذا هیچگونه ارتباط و وابستگی با هیچ حزب و دسته سیاسی ندارد و چون حدف و مرام آن فقط مربوط به ارامنه میباشد در خارج از ایران هم تقریباً با هیچ دسته یا حزبی ارتباطدائم ندارد فقط در برخی ممالک با احزاب ضد کمونیسم همکاری موقتی مینماید.
9ـ ارتباط و وابستگی حزب با عوامل بیگانه چه در داخل و چه خارج از کشور
چون در جنگ بینالمللی دوم دولت هیتلری آلمان قول استقلال ارمنستان را داده بود اعضای حزب داشناک به رهبری ژنرال درو کانانیان داخل ارتش آلمان شده و بر ضد روسیه شوروی به جنگ پرداختند ولی شکست دولت آلمان موجب تار و مار شدن این ارتش شد پس از جنگ مدتی مذاکراتی بین کمیته جهانی و دولت آمریکا برقرارشد ولی چون دولت آمریکا حاضر نشد تضمین استقلال ارمنستان را بدهد این مذاکرات نیز بلا نتیجه قطع شد اکنون حزب داشنا با هیچ دولتی رسما ارتباط ندارد ولی چون در اغلب ممالک ارمنینشین حزب داشناکسیون موجود است تبیعتاً این اعضا با دولت متبوع خود در تماس میباشد که صورت محلی دارد.
10ـ عواملی که موجبات تقویت یا تضیف حزب اعم از داخلی یا خارجی فراهم مینماید.
ممالکی که دولتهای آن با کمونیستها در حال مبارزه میباشند با کمکهای معنوی و پشتیبانی موجبات تقویت حزب را فراهم میکنند ولی مطابق اساسنامه حزب از هیچ دولتی حق گرفتن کمک مادی را ندارند.
11ـ قدرت مالی حزب در حال حاضر
بودجه مخارج حزب در هرسال از طرف کنگره حزب تعیین شده و بین اعضای حزب ماهیانه جمعآوری میشود چنانچه مخارج غیر مترقبه پیش آید مجدداً بعنوان اعانه از اعضای حزب اخذ میگردد لذا حزب همیشه دارای بودجه کوچک ولی متعادل میباشد.
12ـ نشریات وابسته و ارگان حزب مزبور و سایر وسایل تبلیغاتیحزب درحال حاظر که مورد استفاده حزب میباشد.ارگان رسمی حزب در ایران روزنامه آلیک میباشد که در تهران میباشد و برای تبلیغات بطور کلی ازسخنرانیهایی که در حزب و درباشگاه های وابسته به حزب و حتی مدارس استفاده میشود یک وسیله دیگر هم عبارت است از نمایشات و واریتههای مختلف و عنوان جشنها که حزب برای تبلیغات از آنها استفاده مؤثری میکند.
ولی در خارج از ایران ارگانهای حزب عبارت است از:
روزنامه آزادک در بیروت ـ روزنامه آرولک در حلب سوریه ـ روزنامه هوسابر در مصر ـ روزنامه هاراج در فرانسه ـ روزنامه هایرنیک در بستون و روزنامه آسپارس در کالیفرنیا در آمریکای شمالی.
13ـ شخصیتهای برجسته که از داخل کشور با حزب مزبور روابطی دارند.
فقط نماینده کمیته مرکزی در مواقع لزوم با سازمان امنیت تهران تماس میگیرد اما امسال به طور استثنایی عضو کمیته جهانی نیز برای انعقاد تظاهرات پنجاهمین سال قتل عام ارامنه درترکیه با سازمان تماس گرفته است.
14ـ سازمانهای جنبی حزب و مؤسسات و کلوبهایی که به حزب مزبور وابسته میباشد.
1ـ باشگاه آرارات 2ـ باشگاه شاه عزیز 3ـ کلوب کارون ـ انجمنهای غیر رسمی ارامنه ـ ضمنا چون در کلیه انجمنهای شورای خلیفهگری ارامنه اعضای حزب داشناکسیون اکثریت دارند لذا کلیه مجامع ارامنه ازطرف حزب اداره و کنترل میشود.
15ـ اکثریت اعضای حزب از چه طبقه تشکیل میشود.
اغلب اعضای حزب از طبقه متوسط از لحاظ مالی تشکیل شده و اغلب آنها دارای شغل آزاد بوده و تعداد زیادی هم از معلمین و محصلین نیز عضو میباشند.
16ـ محل اجتماعات و تشکیل جلسات اعضای حزب
محل اجتماع و تشکیل جلسات اعضای حزب در تهران اداره روزنامه آلیک واقع در خیابان نادری میباشد و در شهرستانها برای این منظور از مدارس ارامنه با منازل افراد استفاده میکنند.
بقیه اسناد مرتبط را می توانید در ستون اسناد ببینید.
وضع موجود حزب داشناکسیون در داخل ایران:
الف ـ تشکیلات و تعداد تقریبی اعضاء:
1) کمیته مرکزی تهران که جمعاً دارای قریب/1500 نفر عضو رسمی میباشد.
2) کمیته معمولی خوزستان که جمعاً در حدود/1000 نفر عضو رسمی دارد و مرکز آن آبادان است.
3) کمیته فرعی آذربایجان که جمعاً در حدود 500 نفر عضو رسمی داشته و مرکز آن تبریز می باشد.
4) کمیته فرعی جلفای اصفهان و فریدن که مجموعاً قریب/500 نفر عضو رسمی داشته و مرکز ا‹ در جلفای اصفهان قرار دارد.
5) چندین حوزه مختلف در شیراز ـ همدان ـ کرمانشاه و رشت نیز وجود دارد که مجموعاً در حدود /500 نفر عضو رسمی دارند.
6) ب ـ توضیح:
7) از نظر روشن شدن مطلب اضافه میشود که در محل هائی که بیش از /1000 نفر عضو وجود دارد کادر رهبری را به نام کمیته مرکزی می خوانند و در مناطقی که بیش از 500 نفر
حوزههای حزب داشناکسیون که در داخل این کمیتههای مرکزی ـ معمولی و فرعی فعالیت مینمایند هر یک متشکل از قریب / 20 نفر عضو رسمی میباشند. این حوزهها کادر رهبری نداشته و فقط رئیس حوزه دارند که از نزدیکترین کمیته حزب کسب دستور می نمایند.این کمیتهها جملگی مستقل بوده و مطابق نظامنامه حزبی رفتار مینمایند.
ج ـ محل این حزب در تهران خیابان نادری.بین چهارراه قوام السلطنه و چهار راه یوسفآباد کوچه جنب بیمارستان شوروی محل روزنامه (آلیک) میباشد.
(روزنامه آلیک ارگان رسمی این حزب است)
گردانندگان حزب داشناکسیون در ایران:
گردانندگان اصلی حزب داشناکسیون که ضمنا اعضاء کمیته مرکزی حزب موصوف نیز میباشند عبارتند از:
الف ـ هوایر ماهرخیان
ب ـ سواک ساگینیان
ج ـ قاجاد بوغوسیان
دـ آراکل سرکیسیان
هـ هواکیم در بوغوسیان
وـ امیل کارکازیان
زـ ساموئیل ساروخانیان
از این عده یاد شده ردیف (ج)که از روشنفکران قدیمی ارمنستان است مسئول حزب داشناکسیون ایران میباشد. وی ضمن ریاست و رهبری حزب مزبور مدیر دبستان «هور» واقع در خیابان سعدی نیز میباشد و افراد حزب در هفته بتاوب در محل روزنامه «آلیک» تجمع نموده و در مورد مسائل حزبی تبادل نظر مینمایند.
همچنین در حال حاضر باشگاه آرارات در تهران نیز وسیلهای برای جلب جوانان و طبقهبندی و سنجش افکار آنان و بالاخره هدایت و دخول آنها بحزب مورد بحث میباشد.لکن اکثریت اعضاء حزب مزبور از شیوه رهبری و سرپرستی مسئولین حزب داشناکسیون ناراضی بوده و در حال حاضر در میان ارامنه و خاصه در بین ارامنه عضو حزب هسته مخالفی علیه رهبران حزب مزبور تشکیلگردیده است.کمااینکه این عده اخیرا مخالفت خود را با این گروه طی اعلامیهای که بزبان ارمنی تهیه شده و وسیله پست برای عده زیادی از ارامنه پایتخت فرستاده شده است ابراز داشته و ضمن این اعلامیه متذکر گردیدهاند که سران فعلی حزب داشناکسیون راهی را در پیش گرفتهاند که منجر به متلاشی شدن حزب خواهد شد ولی ناشرین اعلامیه کوشش خواهند کرد که موجودیت حزب را حفظ نمایند.
همچنین در اعلامیه مورد بحث به سوءاستفادههائیکه وسیله مسئولین حزب نظیر: هوایرماروخیان ـ سواک ساگینیان و انوشاوان گریگوریان در حزب مزبور صورت میگیرد اشاره نموده و خطاب به آنان اضافه شده است: «شما شب و روز در صدد این هستید که با اظهارات پوچ خود ما را فریب داده و تضعیف نمائید و پیوسته سعی میکیند مردم را نسبت به وطن بدبین سازید، ما نمیتوانیم باین افکار ناروای شما تن در دهیم. ما بدینوسیله از کلیه رفقای فهمیده خود دعوت مینمائیم که گرد هم آمده برای تغییر اساسی وضع موجود حزب همآهنگ گردیم.»
در پایان گزارش، نظریات جالبی توسط ساواک درباره حمایت از داشناک ها مطرح می شود:
« وجود و نحوه فعالیت حزب داشناکسیون ارامنه ایران از دو نظر قابل تعمق و بررسی است:
الف _ با توجه به هسته اصلی اعتقاد ارامنه عضو حزب مزبور که بر اساس ایجاد ارمنستان آزاد متکی است.این افراد گرچه سالهاست مقیم ایران میباشند لکن در اعماق وجود خویش خود را ایرانی ندانسته و پیوستگی و علاقه آنان به این سرزمین ضعیف و ناپایدار میباشد. اینان وطن اصلی خود را در باطن ارمنستانی میدانند آزاد و رها شده از قیود کمونیزم.لذا از این نظر نظر نمیتوان این قبیل افراد را به صورت اشخاصی ناسیونالیست و وطنپرست به حساب آورد.
ب ـ لکن با در نظر گرفتن جنبه ضد کمونیستی حزب داشناکسیون و اینکه این اختلاف و ضدیت در افراد ارمنیان بنا به سابقه تاریخی آن به صورت عقده و تعصبی متجلی است.
چنانچه به وسائلی غیرمحسوس موجبات تقویت ضمنی این حزب فراهم شود حزب مزبور به مثابه قطب مخالفی در برابر احتمالی کمونیزم در ایران در آمده و به موقع خود میتواند مثمر ثمرات نیکو و مفیدی گردد!»
همانطور که پیشتر اشاره شد،این اطلاعات مربوط اسنادی است که از ساواک درباره این حزب پیچیده به دست آمده است.
د: داشناکسیون؛بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
اطلاعات چندانی از وضعیت این حزب در آستانه انقلاب اسلامی در دست نیست.اما گزارش های پراکنده ای از فعالیت های این حزب در ایران به چشم می خورد.به طور مثال این حزب سالانه همایش هایی را برگزار می کند.آخرین آن به تاریخ 11 دسامبر 2010 در ورزشگاه آرارات تهران برقرار شد و افراد ذی نفوذی از سفارت ارمنستان،کلیساها و شورای مرکزی حزب در آن شرکت کردند.
حزب داشناکسیون دارای لابی های موثر در اقصی نقاط دنیاست.فشار بر کنگره آمریکا جهت محکومیت قتل عام ارامنه،فشار بر دول اروپایی برای ایستادگی در مقابل ترکیه و آذربایجان ،فشار بر دولت مرکزی برای جلوگیری از عادی سازی روابط با ترک ها و . . . .
همچنین اخبار غیر رسمی که از سوی مخالفین این حزب بیان می شود،حاکیست این حزب درکنار گروهک آسالا (دارای ایدئولوژی مارکسیست-لنیسنیت) از مدتها قبل با گروهک تروریستی پ.ک.ک همکاری نزدیک داشته اند.
اما نکته ای که جالب تر می نماید مواضع داشناک ها در قبال رژیم صه
مطالب مشابه :
در این چند هفته که گذشت 4 تن از بازیگران پیشکسوت سینمایی ایران در گذشتند
بازی در تئاتر را از سال 1330 در رشت و بازی در سینما ۱۳۸۵)، عروس فراری در کالیفرنیا;
معنی اسم خودروها (کره ای : هیوندایی و کیا)
خود را با شما در میان گذاشته و فراری زوبین کلرادو در جنوب کالیفرنیا
داشناکسوتیون (Dashnaksutyun)؛ فرقه ای که از نگاه تاریخ مغفول ماند
در این مرحله، رهبری مبارزان داشناک در رشت فراری و اخراجی در دشت در کالیفرنیا
ستاره های تصادفی ایران و جهان +عکس
برای اینکه به عقیده آنها هر وقت رمزی موفق به گلزنی می شود، در کالیفرنیا فراری اسپایدر و
برچسب :
فراری کالیفرنیا در رشت