نمايشنامه

 

صندلي داغ

با

عبدالمالك ريگي

(نمايشنامه)

 

باسمه تعالي

(مجري رو به بينندگان) سلام بينندگان عزيز.با يكي ديگر از قسمت هاي برنامه صندلي داغ در خدمتتون هستيم.مهمان اين برنامه معرف حضور همتون هست ، آقاي عبدالمالك ريگي

-       سلام آقاي عبدالمالك حالتون چطوره؟

-         بابا چه سلامي چه عليكي، شما هم دلتون خوشه ها.

-       چي شده ؟ مثل اينكه دلتون خيلي پرِ.

-         آره بابا ، چي بگم از اين دنيا كه به ما وفا نكرد. راحت و آروم توي هواپيما نشسته بوديم كه نمي دونم يهو چطور شد كه ما را توي ايران دستگير كردند .هي داد مي زنيم فرياد مي زنيم  ،  مي گيم بابا ما بي گناهيم هيچ كي باور

     نمي كنه . آخه به قيافه من مياد دروغ بگم ؟! من آزارم به يه مورچه رسيده ؟! نه خودت بگو رسيده؟!

-       به چه جرمي دستگيرتون كردن؟

-         والله ميگن فلان جا رو بمب گذاري كردي ، فلاني ها رو كشتي ، زن و كودكاي فلان جا رو قتل عام كردي.آخه يكي نيست به اينا بگه بابا اصلا من تا حالا اسلحه با چشم ديدم؟من مي دونم بمب تو جيب جا ميشه يا نه؟ اينا همش تهمته كه دارن به من مي زنن . من خلاف بزرگم فوق فوقش اين باشه كه با موتور توي خيابونا تك چرخ  بزنم . اصلا اين تهمت ها به گروه خوني من مي خوره ؟!

-       (مجري در حالي كه لبخند مي زند) پس تو توي اون هواپيما چي كار مي كردي؟كجا

     مي خواستي بري؟

-         بابا من دانشجو هستم ، نا سلامتي ما قشر تحصيلكرده جامعه هستيم . من مي خواستم برم دانشگاه.

-       اِ ... دانشگاه !!! خب بگو ببينم كدوم دانشگاه؟! چه رشته اي مي خوني؟!

-         (عبدالمالك در حالي كه قيافه حق به جانبي به خود گرفته مي گويد : ) دانشگاه شهر بيشكك. پايتخت قرقيزستانه . خيلي بزرگه . من رشته حقوق بشر مي خونم . خيلي رشته سختيه . اصلا اونجا نيم نمره هم به كسي كمك نمي كنند . به جون خودت راست ميگم ها.

-       اِ .. چه جالب رشته حقوق بشر!!! كمي از دانشگاه و رشته ات برامون بگو.

-         اول اينكه تو دانشگاه همه از من مي ترسن ، راستش هر چه فكر كردم خودمم نمي دونم چرا . قيافه ام كه خيلي معصومه ، ولي ازم مي ترسن . رشته مون هم كه توي دانشگاه از همه رشته ها بهترِ. خيلي با كلاسِ.

-       خب توي اين رشته چه چيزهايي مي خونين ؟منظورم اينه كه چه چيزهايي يادتون ميدن؟

-         والله تو دو سه ترم قبل كه ترم هاي اول دانشگاه بود چند واحدي طريقه درست كردن ترقه رو خونديم و چند واحدي هم طريقه كار با بي سيم و اين جور چيزها . درس ديگرمون طريقه نابود كردن آدماي توي مسجد هاست حالا با هر وسيله اي كه شد . هر چه شدت اون بيشتر باشه بهترِ. يه چند واحدي هم طريقه كشت خشخاش داريم و كار عملي.

-       ببينم كار عمليتون چيه ؟ چه كار عملي انجام ميدين؟ 

-        والله از شما چه پنهون ، كار عمليمون چندان سخت نيست اتفاقاٌ خيلي هم كيف ميده . كار عمليمون اينه كه يه آدمك رو ميارن جلوي ما و رو ميز مي خوابوننش و يه كارد بزرگ و خيلي تيز ميدن دستمون و ما بايد سر اونو تا آخر ببريم  خيلي كيف ميده . من اين درس رو از همه درسا بيشتر دوست دارم ، نمرم هم از بقيه بچه ها بيشتر ميشه (ذوق كودكانه هم ميكنه)

-       خب آقاي عبدالمالك ! شما كه توي يه كشور غريب درس مي خوندي خرج تحصيلتو كي

-       ميداد ؟ از كجا تأمين مالي ميشدي؟

-راستش يه دوستي دارم كه خيلي با مرامِ . آخر معرفت و لوطي گريِ . هر ماه برام پول مي فرسته . من هم بهش قول دادم از همين الآن و بعد كه درسم تموم شد براش كار كنم.

- خب اسم اين دوست با مرامتون كيه ؟ كجا زندگي مي كنه؟

- اسم اون اوباما هست.توي آمريكا زندگي ميكنه . بعضي ها (يواش مي گويد) مثلاٌ ايراني ها مي گن آدم خوبي نيست .ولي  تو بميري ما كه ازش بدي نديديم . بر عكس خيلي هم خوش اخلاقه خيلي هم خوش تيپ و تو دل برو هستش .

- آقاي عبدالمالك ! اين پسوند ريگي كه روي اسمتون هست اين يعني چي؟كمي درباره اون توضيح بدين لطفاٌ.

- بله اتفاقاٌ به نكته خيلي خوبي اشاره كردي .جونم برات بگه كه توي دانشگاه هر كار خلافي كه صورت مي گرفت

مي انداختن تقصير من . منِ بي گناه . و از اونجايي كه من هميشه مورد بد بيني بودم بهم مي گفتن يه ريگي تو كفشت هست. تا اينكه ديگه به دليل كثرت استعمال و راحتي مخاطبان پسوند ريگي رو روي اسمم گذاشتن .

-آقاي عبدالمالك ! شنيديم كه اون موقع كه توي هواپيما بودي اسمتون رو عوض كرده بودين؟اسمتون محمد خالد بوده درسته؟

-نه نه سوء تفاهم نشه . محمد خالد اسمي هست كه توي خونه بهم ميگن . توي شناسنامه عبدالمالك هستم و توي خونه محمد خالد. و اون بار هم گفتم كه براي تنوع هم كه شده اسم توي خونمون رو توي پاسپورتم بنويسن.

- دوست داري بعد از تحصيلاتت چكاره بشي؟

- والله يه چند تا پيشنهاد از اوباما جون و اين صهيونيست ها بهم رسيده دارم دربارشون فكر مي كنم.

- راستي آقاي عبدالمالك تو كه ايراني هستي چرا توي افغانستان زندگي مي كردي؟

- به خاطر وضعيت كاريم . آخه كار من خريد و فروش پارچه هست. توي كار تجارت هستم.

- آقاي عبدالمالك ! هر يك از اين كلمات ، شما را ياد چي مي ندازه؟يا چه احساسي بهتون

دست مي ده؟

 

-اوباما : - آخر مرام و معرفت                       - عبدالحميد ريگي :-  هيچي مثل كاكاي آدم نميشه

- سربريدن : - خيلي كيف ميده             - افغانستان: - سرزمين من ، خسته خسته از جفا ... (به صورت شعر‌)

- تروريسم : - از ما كه ان شاء الله به دوره         - انفجار : - من و اين همه خوشبختي محاله

- بمب گذاري : - به او بگوييد دوستش دارم.

 

- خب آقاي ريگي . فكر مي كنيد سرانجامتون چي ميشه؟

- عرض كنم كه ... دوست خوبم – اوباما جون – بهم قول داده كه سند خونشو بذاره گرو و منو آزاد كنه ولي هنوز كه نيومده . ولي من اميدوارم كه همين روزا پيداش ميشه.

- ما شنيديم شما از سن يازده سالگي اسلحه دستتون گرفتين . درسته؟

- نه آقا . خلاف به عرضتون رسوندن. سن يازده سالگي نه و ده سالگي . اونم جرياني داشت...راستش بابام با يه نفر دعواش شده بود به من زنگ زد و گفت اسلحه منو بردار بيار تا من حساب اين مرديكه رو كف دستش بذارم . من هم اسلحه پدرمو بردم بهش دادم و بابام كشتش .  همين.

- جناب عبدالمالك اگر دوباره متولد بشين چي كار مي كنيد؟

- سؤال سختي پرسيدين . {عبدالمالك كمي فكر مي كند }راستش اگر دوباره متولد بشم تو سن پانزده يا شانزده سالگي صورتم رو يه جراحي پلاستيك مي كنم كه چهرم عوض بشه . يه كمي خشن تر . راستش همه مي گن چهرت به كارات نمي خوره . اين كاره نيستي.

در همين حال مأموري وارد صحنه مي شود و عبدالمالك را صدا مي زند:

-   عبدالمالك!

{عبدالمالك:}- بله جانم

{عبدالمالك خوشحال مي شود و به مجري و بينندگان رو مي كند و مي گويد :} نگفتم اوباما جونم مياد منو آزاد مي كنه . اومده ، سند خونشم آورده . قربونت برم اوباما جون.

{در همين حال مأمور از روي كاغذ متن حكم اعدام عبدالمالك را مي خواند}

-    آقاي عبدالمالك ريگي به جرم كشتن هزاران نفراز مردم بي گناه به اعدام محكوم مي گردد.

{ و مأمور عبدالمالك را همراهي مي كند و از صحنه خارج مي شود }

 


مطالب مشابه :


اردوهای دانش آموزی مدرسه ما

اتوماسیون تحت وب اداره کل آموزش و پرورش سامانه نمون برگ اداره کل آموزش و پرورش




دوره ضمن خدمت

اتوماسیون تحت وب اداره کل آموزش و پرورش سامانه نمون برگ اداره کل آموزش و پرورش




عکسهای به یادماندنی از کتب ابتدایی قدیم

اداره کل آموزش و پرورش استان اتوماسیون تحت وب اداره کل آموزش و پرورش استان




آلمان و برزیل

اتوماسیون تحت وب اداره کل آموزش و پرورش سامانه نمون برگ اداره کل آموزش و پرورش




تقدیم به همه مربیان پرورشی

اتوماسیون تحت وب اداره کل آموزش و پرورش سامانه نمون برگ اداره کل آموزش و پرورش




نمايشنامه

اتوماسیون تحت وب اداره کل آموزش و پرورش سامانه نمون برگ اداره کل آموزش و پرورش




راه‌اندازی اتوماسیون اداری در آموزش پرورش دماوند

جدیدترین خبرهای آموزش و اتوماسیون اداری در آموزش اداره به صورت تحت وب بین




آزمون عملکردی درس جغرافیا یایه ی چهارم ابتدایی

اداره کل آموزش و اتوماسیون تحت وب اداره کل. تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به




حضور در انتخابات

مدیریت آموزش و پرورش اداره کل آموزش و پرورش اتوماسیون اداری تحت وب




برچسب :