بیائید با هم عمره برویم 2 (مطالب جلسه ایران بخش اول )

جلسه اول ایران بخش اول

بنام خدا

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله: اىُّ رَجُلٍ خَرَجَ مِنْ مَنزِلِه حاجّاً اوْ مُعْتَمِراً، فكُلَّما رَفَعَ قَدَماً وَوَضَعَ قَدَماً، تَناثَرَتِ الذُّنُوبُ مِنْ بَدَنِهِ كَما يَتَناثَرُ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ، فَاذا وَرَدَ الْمَدينَةَ وصافَحَنى بِالسَّلامِ، صافَحَتْهُ المَلائِكَةُ بِالسَّلامِ، فَاذا وَرَدَ ذَالْحُلَيْفَةَ واغْتَسَلَ، طَهَّرَه اللَّهُ مِنَ الذّنُوبِ، وَإِذا لَبِسَ ثَوْبَيْنِ جَديدَيْنِ، جَدَّدَ اللَّهُ لَهُ الْحَسَناتِ واذا قالَ: لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، أَجابَهُ الرَّبُّ عَزَّوَجَلّ: «لَبَّيْكَ و سَعْدَيْكَ، اسْمَعُ كَلامَكَ و انْظُرُ الَيْكَ، فَاذا دَخَلَ مَكَّةَ وطافَ و سَعى بَيْنَ الصَّفا والْمَروَةَ وَصَلَ اللَّهُ لَهُ الْخَيْراتِ .... رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هرمردى‏كه براى‏حج ياعمره‏از منزل خود بيرون رود، پس هر قدمى كه برمى‏دارد و به زمين مى‏گذارد، گناهان از بدن او فرو مى‏ريزند، همان‏گونه كه برگ از درخت.پس آن گاه كه وارد مدينه شده و به وسيله سلام با من مصافحه كند، فرشتگان به وسيله سلام به او دست داده، مصافحه‏مى‏كنند. وآن‏گاه كه وارد ذوالحليفه (مسجد شجره) گرديده و غسل كند، خداوند وى را از گناهان پاك گرداند.

و آنگاه كه دو جامه جديد احرام را بر تن كند، خداوند پاداش‏ها و حسنات جديد به او عنايت مى‏كند، و آن‏گاه كه لبّيك اللّهم لبّيك گويد:

خداوند عزّوجل به او پاسخ مى‏دهد: لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْك كلام و سخن تو را مى‏شنوم، و به‏تو [با نظر عنايت‏] مى‏نگرم، و آن گاه كه وارد مكه شده، طواف و سعى بين صفا و مروه را انجام دهد، خداوند خيرات و خوبى‏ها را پيوسته بر او نازل كند.

اجازه بدهید من اول خودم را معرفی کنم ؛ اگر انسان نداند با چه كسي طرف است تا آخر گيج مي زند آدمی چون خودش را مي شناسد گمان مي كند ديگران او را مي شناسند.

 زائرین عزیزدراولین جلسه خودم را معرفی میکنم .

 بسم الله الرحمن الرحيم بنده اسمم حسین ، فاميلم عباسی است. خط سيرم  مسیرولایت اهل البیت و  ائمه اطهار علیهم السلام است  طلبه قبل از انقلاب  هستم، چندسالی نیز در دانشگاه رضوی درس خواندم، درمشهد ازدواج كردم ودر همین شهر  زندگی میکنم سه سالی هست که برای خدمت به زائرین عتبات عالیات  در کربلا و نجف مشغول خدمت میباشم دوتا فرزند دارم؛

در جلسه امروز که اولین جلسه مناسک است

 پیرامون پنج موضوع صحبت میکنیم 

موضوع اول مناسک

شامل:

 اقسام عمره

اجمالی از اعمال عمره

توضیح احرام و طواف و نماز طواف

اقسام عمره:

عمره هم مانند حج دو قسم است: واجب و مستحب.

بر کسی که شرایط استطاعت را داشته باشد یک مرتبه عمره واجب می شود، و وجوب آن مانند حج فوری است و در وجوب آن استطاعت حج معتبر نیست بلکه اگر برای عمره مستطیع باشد واجب می شود،[1]هرچند برای حج مستطیع نباشد همچنانکه عکس این هم همین طور است که اگر شخص برای حج استطاعت داشته باشد و برای عمره مستطیع نباشد باید حج بجا آورد لکن باید معلوم باشد که برای کسانی که از مکه دور هستند مثل ایرانیان که وظیفه آنها حج تمتع است هیچگاه استطاعت حج از استطاعت عمره و استطاعت عمره از استطاعت حج جدا نیست، چون حج تمتع مرکب از هر دو عمل استبخلاف کسانی که در مکه یا قریب به آن هستند که وظیفه آنها حج و عمره مفرده است که نسبت به آنها استطاعت برای یکی از دو عمل تصور می شود.

واجب است بر کسی که می خواهد داخل مکه شودبا احرام وارد شود و برای احرام باید نیت عمره یا حج داشته باشد و اگر وقت حج نیست و می خواهد وارد مکه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از این حکم کسانی که مقتضای شغلشان این است که زیاد وارد مکه می شوند و از آن خارج می شوند استثناء شده است.

 معنی عمره مفرده و  عمره تمتّع

تمتّع : لذت بردن ، بهره مند شدن . نام نوعي از عمره و حج است ، و بدان جهت اين نوع از عمره و حج را « تمتع » ناميده اند كه در مدتي كه انسان از احرام عمره خارج مي شود تا زماني كه بار ديگر براي حج محرم مي شود ، لذتهايي كه زن از شوهر خود و مرد از همسر خود مي برد جايز مي باشد . اين نوع از عمره و حج وظيفه كساني است كه از فاصله بيش از 16 فرسخي مكّه براي انجام اعمال به آنجا مي روند .

مُفرده : تك ، يگانه ، نوعي از عمره است كه به تنهايي و جداي از حج انجام مي شود .

كساني كه از مكّه دور هستند ( شانزده فرسخ شرعي و بيشتر از آن ) كه وظيفه آنان « حج تمتّع » است ، عمره اي كه بر آنان واجب مي شود ، همراه با حج است و « عُمره تمتع » نام دارد .

كسي كه مي خواهد به شهر مكّه برود ، واجب است با احرام وارد شود و براي احرام هم بايد نيّت « عُمره » يا « حج » داشته باشد ، و اگر وقت حج نيست ، واجب است براي « عُمره مُفرده » محرم شود وبقيه اعمال آن را بجا آورد

سير اعــمال عمره مفرده

ميقات حج يا ادنــي الحل   -->   مسجدالحرام   -->   مَسْــــعي   -->   مسجدالحرام    

  ميقات حج يا ادنــي الحل       احرام          -->   

1-            مسجدالحرام |  -->     طواف    |  -->   نمازطواف   

2-           مَسْــعي |    -->   سعي   |-->  تقصير

3-          مسجدالحرام |-> طواف نساء  | -> نمازطواف نسـاء         

اعمال عمره مفرده

مسأله: اعمال عمره مفرده 7 تاست و عبارت است از:

۱ ـ احرام.

۲ ـ طواف.

۳ـ نماز طواف.

۴ ـ سعى.

۵ ـ تقصير يا حلق.

۶ ـ طواف نساء.

۷ ـ نماز طواف نساء.

مسأله: عمره مفرده با عمره تمتّع چند فرق دارد:

1 ـ در نيّت، كه در عمره مفرده چنين نيّت مى‏نمايد: عمره مفرده بجا مى‏آورم قربةً الى الله تعالى، و در اعمال آن نيّت مىكند: احرام مى‏بندم براى عمره مفرده قربةً الى الله تعالى، طواف بجا مى‏آورم براى عمره مفرده قربةً الى الله تعالى، نماز طواف بجا مى‏آورم براى عمره مفرده قربة الى الله تعالى، سعى بين صفا و مروه انجام مى‏دهم براى عمره مفرده قربةً الى الله تعالى، تقصير مى‏كنم براى عمره مفرده قربةً الى الله تعالى، طواف نساء بجا مى‏آورم براى عمره مفرده قربةً الى الله تعالى، دو ركعت نماز طواف نساء مى‏خوانم براى عمره مفرده قربةً الى الله تعالى.

2 ـ در عمره مفرده طواف نساء و نماز طواف نساء لازم است، ولى در عمره تمتّع لازم نيست.

3 ـ عمره تمتّع بجز در ماههاى حج (شوّال و ذى‏القعده و ذى‏الحجه) واقع نمى‏شود و صحيح نيست، ولى عمره مفرده را مى‏توان در تمام ماههاى سال انجام داد، امّا افضل ماه رجب و بعد از آن ماه رمضان است.

4 ـ بيرون آمدن از احرام در عمره تمتّع منحصر به تقصير است، و بيرون آمدن از احرام عمره مفرده به تقصير و هم به سر تراشيدن مى‏شود.

5 ـ عمره و حجّ تمتّع بايد در يك سال باشد، ولى عمره مفرده و حج (افراد) چنين نيست، و كسى كه حج (افراد) بر او واجب باشد اگر حج را در يك سال و عمره را در سال بعد بجا آورد صحيح است.

6 ـ ميقات عمره تمتّع يكى از ميقاتهايى است كه قبلاً گذشت، امّا عمره مفرده هم از آنها و هم خارج از محدوده حرم (تنعيم يا جعرانه و حديبيّه و غيرش) مى‏تواند باشد.

مسأله: عمره بر كسى كه بخواهد وارد مكّه معظّمه شود واجب است، يعنى دخول در محدوده حرم بدون احرام حرام است به استثناى كسانى كه قبل از گذشت يك ماه با احرام واردشدند

زمان عمره مفرده

عمره مفرده زمان خاصي ندارد و در طول سال هر وقت كه انسان به مكه مكرمه مشرف شود مي‌تواند عمره مفرده بجاي آورد، ولي در برخي اوقات بجا آوردن عمره مفرده جايز نيست؛ مثل:

* پس از اعمال عمره تمتع و پيش از احرام حج، در فاصله تقصير عمره تمتع و احرام حج.

* پس از اعمال منا و پيش از اعمال مكه.

* در فاصله كوتاه با عمره قبلي كه تفصيل آن خواهد آمد.

واجبات احرام

م ـ واجبات در وقت احرام سه چيز است:

1ـ نيت،

2ـ پوشيدن لباس احرام،

3ـ تلبيه. « لَبّيكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ ، لَبَّيْكَ لا شَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ اِنَّ الْحَمدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلكَ لاشريكَ لَكَ لَبَّيْكَ »

لوازم مورد نياز براي احرام - آمادگي براي سفر

سفر به مكه مكرمه براي عمره و حج اهميت بسيار زيادي دارد كه بدون آمادگي لازم اقدام به آن شايسته نيست. آمادگي و توانايي مالي و بدني و باز بودن راه جزو شرايط شرعي و استطاعت لازم براي اين سفر است. افزون بر آن، شناخت وظايفي كه بايد به آن عمل كنند و محرماتي كه از آن بپرهيزند و معرفتي كه پيدا كنند و كمالي كه به دست آورند نيز لازم است. گذشته از اين امور برخي از آمادگي‌ها كه جنبه فقهي و شرعي دارد و پيش از سفر بايد به آن‌ها اقدام كرد، در اين مقال آورده مي‌شود.

* لباس احرام

تهيه لباس احرام ، هرچند وظيفه مردان و زنان با هم تفاوت دارد، ولي شرايط عمومي لباس احرام براي هردو گروه داشتن شرايط لباس نماز است؛

يعني همان ويژگي‌ها كه لباس نماز دارد، لباس احرام نيز بايد داشته باشد؛ يعني: مباح باشد، پاك باشد، از اجزاء مردار و حيوان حرام گوشت نباشد، به مقدار لازم بدن را بپوشاند، نازك و بدن‌نما نباشد و...

علاوه بر اين شرايط، لباس احرام مردان نبايد دوخته باشد، حتي به شكل لباس‌هاي معمولي نيز نباشد، بلكه به صورت دو تكه پارچه ندوخته يا حوله است كه يكي را به كمر مي‌بندند و ديگري را بر دوش مي‌افكنند.

چون در حال احرام، استفاده از هرگونه عطر و بوي خوش حرام است، لباس احرام نيز نبايد خوشبو باشد، لذا پيش از سفر اين لباس را جايي كه معطر است نگذارند تا هنگام احرام بوي خوش نداشته باشد.

* دمپايي و كفش بانوان

مردان در حال احرام نبايد كفش بپوشند، بلكه پوشيدن هرچيزي كه تمام روي پا را بگيرد جايز نيست، لذا براي احرام بايد دمپايي مناسبي كه تمام روي پا را نمي‌پوشاند تهيه كنند و چون دمپايي در حال احرام

پوشيده مي‌شود، بايد برخي از شرايط لباس احرام را داشته باشد، يعني پاك و مباح باشد و از چرم حيوان حرام گوشت يا مردار تهيه نشده باشد.كفش بانوان در حال احرام نيز بايد اين شرايط را داشته باشد.

* هميان

هميان، كمربند پهني است كه مردان در حال احرام بر كمر مي‌بندند، كه براي نگه داشتن حوله احرامي و نگهداري پول و لوازم ديگر از آن استفاده مي‌شود. دوخته بودن هميان، حتي براي مردان اشكال ندارد.

* لوازم متفرقه

داشتن ناخن‌گير يا قيچي براي تقصير، تسبيح براي گفتن ذكر (چون در بسياري از اعمال عمره و حج اذكار مكرّر وجود دارد) و نيز كتاب مختصر مناسك و دعا نيز مناسب است.

«شرائط طواف»

اوّل: نيت‏

دوم: طهارت‏

سوّم: مختون بودن‏

چهارم: ستر عورت‏

پنجم: شروع طواف از حجرالاسود و ختم به آن‏

ششم: بودن كعبه در طرف چپ طواف‏كننده.

هفتم: داخل كردن حجر اسماعيل در طواف.

هشتم: رعايت محدوده طواف‏

نهم: طواف نكردن روى شاذروان‏

دهم: موالات.

يازدهم: انجام هفت دور نه كمتر نه بيشت

2. تصحيح نماز

هرچند نماز را هميشه بايد صحيح خواند و تصحيح نماز از وظايف هميشگي نمازگزار است، ولي از آن‌جا كه در مجموعه اعمال عمره و حج سه نماز واجب وجود دارد و اين نمازها نيز مانند ساير نمازهاي واجب داراي اهميت زيادي است، افزون بر اين كه غلط خواندن آن‌ها ممكن است موجب بطلان اعمال عمره و حج بشود و پيامدهايي نيز به دنبال خواهد داشت، بنابراين ضرورت تصحيح نماز پيش از سفردوچندان خواهد بود. لذا بر زائران عزيز لازم است كه نماز خود را بر عالم محل، يا روحاني كاروان عرضه كنند و چنان‌چه اشكالي داشت، برطرف گردد.

1-مسأله لزوم يادگيرى قرائت :‏

820- بر هر مكلفى يادگيرى نماز و تصحيح قرائت و ذكرهاى نماز، واجب است تا بتواند تكليف الهى را، صحيح بجا آورد، خصوصاً كسى كه مى‏خواهد به حج برود؛ چون بعضى گفته‏اند  اگر نماز درست نباشد، عمره و حج باطل است؛ پس بر اساس اين قول، علاوه بر آن كه حَجّة الاسلام بر ذمّه باقى مى‏ماند، ممكن است محرّمات احرام- مثل همسر و چيزهاى ديگر حلال نشود.

- آية اللَّه تبريزى: اگر با فرض تمكّن به طور ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر اين كه جاهل قاصر يا معتقد به صحّت قرائت باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل مى‏شود.

-آية اللَّه خويى: اگر در زمانى كه نماز خواند مى‏توانست صبر كند و قرائتش را تصحيح نمايد و مع ذلك با قرائت ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر جاهل قاصر باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل مى‏شود.

 - آية اللَّه مكارم: البته دقّت‏هاى علماى تجويد شرط نيست همين اندازه كه عربى صحيح صدق كند كافى است.

مسأله1000ـ اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند, يا عمداً آن رانگويد يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد, مثلاً به جاى (ض ) (ظ)بگويد يا جايى كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود, زير و زبر بدهد, يا تشديد را نگويد نماز اوباطل است.   اگر زير و زِبَر كلمه اى را نداند بايد ياد بگيرد

 [34] اگر صحيح گفتن لبيك را نداند، بايد سعى كند تا ياد بگيرد، يا هنگام احرام، شخص ديگرى كلمه‏كلمه بگويد و او نيز به دنبال او به‏طور صحيح بگويد.

نمازهاي واجب مربوط به اين سفر عبارتند از:

نمازهای یومیه

ـ نماز طواف عمره مفرده

ـ نماز طواف نساء.

موضوع دوم  احکام عمومی

شامل

1-            تقلید

2-           طهارت (وضو- غسل)

3-           وظيفه حائض‏

وجوب تقليد؛ براي افراد غير مجتهد و محتاط

* كسي كه مجتهد نيست و نمي‌تواند احكام و دستورهاي الهي را به دست آورد بايد از مجتهد تقليد كند.

* وظيفه اكثر مردم در احكام دين، تقليد است چون افراد كمي هستند كه بتوانند در احكام، اجتهاد كنند.

* به مجتهدي كه ديگران از او تقليد مي‌كنند »مرجع تقليد« مي‌گويند.

شرايط مرجع تقليد و احکام آن

* مجتهدي كه انسان از او تقليد مي‌كند بايد مرد، زنده، عادل و بنابر احتياط واجب بايد دانش فقهي او از ساير مجتهدين زمان خود بيشتر باشد.

* شخص عادل در مرتبه‌اي از تقوا قرار دارد كه در پي انجام واجبات و پرهيز از گناهان است و نشانه عدالت آن است كه گناهان كبيره1 را انجام نمي‌دهد و گناه صغيره را تكرار نمي‌كند.

* كسي كه تازه به سن بلوغ رسيده است، يا تاكنون تقليد نمي‌كرده، بايد مجتهدي را مرجع تقليد خود قرار دهد كه زنده باشد و نمي‌تواند از مجتهدي كه فوت كرده است تقليد كند.

* كسي كه از مجتهدي تقليد مي‌كند، اگر مرجع تقليدش از دنيا برود، مي‌تواند با اجازه مجتهد زنده، بر تقليد وي باقي بماند.

كسي كه بر تقليد ميت باقي مانده است در مسائلي كه ميت در آن‌ها فتوا ندارد و هم‌چنين مسائل جديد؛ مانند جنگ و صلح و... بايد از مجتهد زنده تقليد كند.

* مجتهدي كه انسان از او تقليد مي‌كند، بايد پيرو مذهب جعفري؛ يعني شيعه دوازده امامي باشد، پس شيعيان نمي‌توانند در احكام، به فتواي علماي غير دوازده امامي عمل كنند.

* اسلام وظيفه زن و مرد را متناسب با طبيعت و چگونگي خلقت وي قرار داده است، برداشتن مسؤوليت بسيار خطير و سنگين مرجعيت، از دوش بانوان، ناديده گرفتن حق آن‌ها نيست؛ چون در اسلام بانوان نيز مي‌توانند در علوم اسلامي تا اجتهاد پيش بروند و احكام خدا را از منابع آن (قرآن و روايات) استخراج كنند و از كسي تقليد نكنند.

* اعلم كسي است كه در استخراج احكام (از قرآن و روايات) از مجتهدان ديگر استادتر باشد.

راه شناخت مرجع تقليد

الف. بر مكلف واجب است كه جهت شناختن مجتهد اعلم جستجو كند.

ب. انسان در تقليد مستقل است و تابع ديگران نمي‌باشد، مثلاً زن در اين مسأله تابع شوهر نيست و هركس را داراي شرايط تشخيص داد از او تقليد مي‌كند هرچند شوهرش مقلد مجتهد ديگري باشد.

ج. انسان مي‌تواند از يكي از راه‌هاي زير، مجتهد و اعلم را تشخيصدهد:

* خود انسان يقين كند، مثل آن‌كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.

* دو نفر عالم عادل كه مي‌توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند.

* عده‌اي از اهل علم كه مي‌توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا مي‌شود، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند.

5. راه‌هاي دستيابي به فتاواي مرجع تقليد

* شنيدن از خود مجتهد.

* شنيدن از دو نفر يا يك نفر عادل.

* شنيدن از يك نفر مورد اطمينان و راستگو.

* ديدن در رساله مجتهد.

الف. اگر مجتهد اعلم در مسأله‌اي فتوا نداشته باشد، مقلِّد مي‌تواند به مجتهد ديگري كه در آن مسأله فتوا دارد رجوع كند و بنابر احتياط واجب، بايد مجتهدي كه به فتوايش رجوع مي‌شود از ديگران اعلم باشد.

ب. اگر فتواي مجتهد در مسأله‌اي عوض شود، مقلّد بايد به فتواي جديد عمل كند و عمل كردن به فتواي گذشته جايز نيست.

6. بقاي بر تقليد

الف. بقاي بر تقليد ميت اشكال ندارد، يعني كسي كه در زمان حيات مجتهدي به فتاوايش يا بعضي از آن‌ها عمل كرده باشد، مي‌تواند بر تقليد او باقي بماند، حتي در مسائلي كه در زمان حيات آن مجتهد به آن‌ها عمل نكرده نيز مي‌تواند از وي تقليد كند؛ مثلاً در زمان حيات او به حج نرفته و اكنون پس از مرگ او به حج مي‌رود، مي‌تواند مناسك حج را مطابق فتواي او عمل كند.

ب. بقاي بر تقليد ميت بايد با اجازه مجتهد زنده باشد؛ يعني چنان‌چه به فتواي مجتهد زنده، بقاي بر تقليد ميت جايز باشد، مي‌تواند هم‌چنان از او تقليد كند.

ج. كسي كه بر تقليد ميت باقي مانده است، در مسائلي كه ميت فتوا نداده و هم‌چنين در مسائل جديد بايد از مجتهد زنده تقليد كند.

7. عدول از مجتهدي به مجتهد ديگر

* عدول از غير اعلم به اعلم بنابر احتياط، واجب است.

* عدول از مساوي به مساوي، جايز نيست1، در صورتي كه به فتواي آن مجتهد عمل كرده باشد.

* عدول از اعلم به غير اعلم، جايز نيست.

* عدول از مجتهدي كه مدتي از او تقليد مي‌كرده و اكنون معلوم شده است كه اهليت فتوا نداشته، واجب است.

* عدول از مجتهدي كه يكي از شرايط مرجعيت را از دست داده،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . برخي از مراجع تقليد، عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده مساوي را جايز مي‌دانند.

مثلاً ديوانه شده يا فراموشي به او دست داده، به مجتهد جامع الشرايط، واجب است.

* عدول از مجتهدي كه تاكنون از او تقليد مي‌كرده و اكنون از دنيا رفته است به مجتهد زنده جايز، بلكه احتياط مستحب است.

* عدول از مجتهد زنده به مجتهد مرده بنابر احتياط واجب، جايز نيست؛ هر چند قبلاً از او تقليد مي‌كرده و پس از مرگ وي به مجتهد زنده رجوع كرده است.

طهارت

وضو یا دس‌نماز

 یا آبدست به معنی شستن صورت و دست‌ها با آب، از آداب و عبادات دین اسلام و از مقدمات نماز است. وضو گرفتن همچنین پیش از طواف کعبه و مس نمودن خط قرآن واجب است. مسلمانان وضو گرفتن پیش از رفتن به مسجد، و نیز وضو گرفتن پیش از خواب را مستحب می‌دانند

چگونگي وضو

انسان بايد در وضو ابتدا صورت، سپس دست راست و بعد از آن دست چپ را بشويد. بعد از شستن اين اعضا، بايد با رطوبت كف دست، سر را مسح كند؛ يعني دست را بر آن بكشد و سپس پاي راست و در آخر پاي چپ را مسح كند.

اهل سنت معمولاً صورت را سه مرتبه، و دست‌ها را از سر انگشتان تا آرنج می‌شویند. بعد از شستن هر دو دست، تمام سر را مسح می‌کنند. ا هل‌سنت پاهای خود را نیز با آب وضو می‌شویند.

اهل سنت معتقدند که شستن دست راست پیش از دست چپ در هنگام وضو نیز مستحب است؛ در حالی که شیعیان ٱن را واجب می‌دانند. اهل سنت همچنین گفتن شهادتین پس از تمام شدن وضو را نیز مستحب می‌دانند.

شیعه و سنی آدابی چون، مسواک کردن پیش از وضو، وضو گرفتن رو به قبله، نشستن در هنگام وضو، آغاز کردن وضو با نام خدا، شستن دست‌ها قبل از آغاز وضو، گرداندن آب در دهان، استنشاق و وارد کردن آب در بینی را از مستحبات وضو و سنت محمد پیامبر اسلام می‌دانند

2. اعمال وضو

1. شستن 1. صورت از جايي که موي سر

روييده تا آخر چانه (طول) و از پهنا فاصله

بين شست و انگشـت ميـانه که بـر صورت

قرار گيرد (عرض).

2. دست راست

کارهاي وضو از آرنج تا نوک انگشتان

3. دست چپ

1. سر قسمت جلوي آن، که بالاي

پيشاني است.

2. مسح

2. پاي راست

روي پـا از نـوک انگشتتا برآمدگي.

3. پاي چپ

3. شرايط آب وضو

الف. وضو با آب نجس و مضاف باطل است، خواه انسان بداند آن آب نجس يا مضاف است يا نداند، و يا فراموش كرده باشد.

ب. آب وضو بايد مباح باشد، بنابراين در موارد زير وضو باطل است:

* وضو گرفتن با آبي كه صاحب آن راضي نيست (راضي نبودن او

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . برخي از مراجع تقليد، مسح روي پا تا آخر آن را لازم مي‌دانند.

معلوم است).

* آبي كه معلوم نيست صاحب آن راضي است يا نه.

* آبي كه وقف افراد خاصي است، مانند حوض برخي از مدارس و وضوخانه بعضي از هتل‌ها و مسافرخانه‌ها و...

ج. وضو گرفتن از نهرهاي بزرگ، گرچه انسان نداند صاحبان آن‌ها راضي هستند يا نه اشكال ندارد، اما اگر صاحبان آن از وضو گرفتن جلوگيري كنند، احتياط واجب آن است كه وضو نگيرند.

د. اگر آب وضو در ظرفِ غصبي باشد و با آن وضو بگيرد باطل است.

ه‍ . وضو گرفتن با آب‌هاي داخل مسجد الحرام و مسجد النبي صلي الله عليه و آله كه مخصوص نوشيدن است جايز نيست.

4. شرايط اعضاي وضو

الف. اعضاي وضو در موقع شستن و مسح بايد پاك باشد.

ب. اگر چيزي بر اعضاي وضو باشد (اعضاي شستن) كه از رسيدن آب به آن جلوگيري كند، يا بر اعضاي مسح است، هرچند از رسيدن آب جلوگيري نكند، براي وضو بايد برطرف شود.

ج. خطوط قلم خودكار و لكه‌هاي رنگ و چربي و كِرِمْ در صورتي كه رنگ بدون جِرم باشد، مانع وضو نيست، ولي اگر جِرم داشته باشد (روي پوست را گرفته) بايد برطرف شود.

5 . شرايط وضوگيرنده

الف. كسي كه مي‌داند اگر وضو بگيرد مريض مي‌شود و يا مي‌ترسد كه مريض شود، بايد تيمم كند و اگر وضو بگيرد باطل است. ولي اگر نداند كه آب براي او ضرر دارد و وضو بگيرد و بعد بفهمد كه ضرر داشته، وضويش صحيح است.

ب. وضو بايد به قصد قربت انجام شود، يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد.

ج. لازم نيست نيت را به زبان آورد، يا از قلب خود بگذراند، بلكه همين مقدار كه مي‌داند وضو مي‌گيرد كافي است، طوري كه اگر از او بپرسند، چه مي‌كني؟ بگويد وضو مي‌گيرم.

6 . رعايت ترتيب و موالات در وضو

ترتيب

كارهاي وضو بدين ترتيب بايد انجام شود:

* شستن صورت؛

* شستن دست راست؛

* شستن دست چپ؛

* مسح سر؛

* مسح پاي راست؛

* مسح پاي چپ؛

اگر ترتيب اعمال وضو به هم بخورد وضو باطل است، حتي اگر پاي

چپ و راست را همزمان1 مسح كند.

مُوالات

الف. موالات؛ يعني پشتِ سر هم انجام دادن و فاصله نينداختن بين اعمال وضو.

ب. اگر بين كارهاي وضو به قدري فاصله شود كه وقتي مي‌خواهد جايي را بشويد يا مسح كند رطوبت جاهايي كه پيش از آن شسته يا مسح كرده، خشك شده باشد، وضو باطل است.

7. وضوي جَبيره‌اي

تعريف جبيره: دوايي كه بر زخم مي‌زنند و چيزي كه با آن زخم را مي‌بندند، »جَبيره« نام دارد.

الف. شخصي كه بر اعضاي وضويش، زخم يا شكستگي است؛ اگر بتواند به طور معمول وضو بگيرد، بايد به طور معمول وضو بگيرد. مثلاً؛

1. روي زخم باز است و آب براي آن ضرر ندارد.

2. روي زخم بسته است، ولي باز كردن آن امكان دارد و آب ضرر ندارد.

ب. چنان‌چه زخم بر صورت يا دست‌هاست و روي آن باز

است و آب ريختن روي آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشويد كافي است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . به فتواي برخي از مراجع تقليد مسح همزمان پاها اشكال ندارد.

ج. اگر زخم يا شكستگي در جلوي سر يا روي پاها است (محل مسح) و روي آن باز است، چنان‌چه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكي روي آن بگذارد و روي پارچه را با تري آب وضو كه در دست مانده، مسح كند.

كيفيت انجام وضوي جبيره‌اي

در وضوي جبيره‌اي، بايد جاهايي كه شستن يا مسح آن امكان دارد به طور معمول بشويد يا مسح كند، و مواردي كه امكان ندارد، دست تر بر جبيره بكشد.

8. چيزهايي كه بايد براي آن‌ها وضو گرفت

1. شـرط صـحـت عـمـل، 1. نماز (به جز نماز ميت)

يعنـي اگـر آن عـمـل بـدون 2 . اجزاي فراموش شدة نماز (سجده و تشهد)

وضو انـجام شود، صحيح 3. طواف

نيست 1. مس نوشتة قرآن

2. شـرط جـواز عمل؛ 2. مس اسم خداوند و صفات خاص او

وضو يـعـنـي اگــر آن عـمـل 3. به احتياط واجب مس اسم انبيا و ائمه عليهم السلام

بدون وضو انجام گيرد و ملائکه

حرام است

3. شرط کمالِ عمل؛ يعني براي درک ثواب يا ثواب بيشتر مانند قرائت

قرآن

4. رفع کـراهـت عـمل، مـانند غـذا خوردن در حال جنابت که با وضو

کراهت آن رفع مي‌شود.

8 . مبطلات وضو

الف. خارج شدن ادرار يا مدفوع از انسان.

ب. خارج شدن باد معده و روده از مخرج غائط.

ج. خواب، چنان‌چه گوش نشنود و چشم نبيند.

د. چيزهايي كه عقل را از بين مي‌برد؛ مانند ديوانگي، مستي، بيهوشي.

ه‍. استحاضه زنان.

و. آن‌چه سبب غسل شود؛ مانند جنابت و مسّ ميّت.

اهل سنت مواردی را برای نقض وضو بیان کرده‌اند که در ذیل می‌آید:

1. بول(ادرار)، غائط (مدفوع) و باد معده؛

2. خروج منی؛ البته شافعیه آن را ناقض وضو نمی‌داند.[ مغنیه، محمد جواد‌، الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 31، دارالتیار الجدید، دار الجواد، بیروت، چاپ دهم، 1421ق]

3. خروج وذی و مذی؛[ مغنیه، محمد جواد‌، الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 31، دارالتیار الجدید، دار الجواد، بیروت، چاپ دهم، 1421ق]

4. آنچه که موجب زائل شدن (حتی موقتی و کوتاه) عقل شود؛ مانند جنون، صرع، بیهوشی، استفاده از مسکرات و خواب[بر خلاف مذهب اهل بیت که خواب را عامل مستقلی برای نقض وضو دانسته اند ولی در غالب مذاهب اهل سنت، خواب عامل مستقلی شمرده نشده بلکه از این جهت که موجب عدم هوشیاری است، ناقض وضو است. البته برخی از مذاهب اهل سنت مانند حنابله، خواب را عامل مستقل دانسته اند.
نک: الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل بیت (ع)، ج 1، ص 158]

5. لمس با شهوت زن یا پسری که مو در صورت ندارد [ البته مذاهب چهار گانه اهل سنت دربارۀ جزئیات آن با هم اختلاف نظر زیادی دارند. نک: الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل بیت (ع)، ص 160]

6. دست کشیدن(مسّ) مرد به آلت تناسلی‌اش (تماس مستقیم و بدون حائل). در سه مذهب از  مذاهب اهل سنت این مطلب مورد قبول است و تنها حنفیه با این نظریه مخالفت کرده اند

7. خون یا چرکی که از بدن انسان خارج می شود و نجس است؛ موجب بطلان وضو می‌شود.

8. ارتداد( اگر مسلمانی که وضو داشته باشد، مرتد شود؛ وضویش باطل می شود، همچنین اگر مسلمانی بر اثر عصبانیت، کلمات کفر آمیز بگوید، بازهم وضویش باطل است موارد دیگری از جمله قهقهه در نماز یا تغسیل میت یا شک در بطلان وضو و بالاخره خوردن گوشت گوسفند که ذبح نشده  بنابر نظر برخی از مذاهب اهل سنت، موجب بطلان وضو است.
نک: الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل بیت (ع)، ج 1، ص 165؛ الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 30 - 32.

 

9. مواردي كه وضو گرفتن مستحب است

* براي نماز ميت.

* رفتن به مسجد و حرم امامان.

* خواندن قرآن.

* همراه داشتن قرآن.

* خوابيدن.

* رساندن جايي از بدن به جلد يا حاشيه قرآن.

* زيارت اهل قبور.

غسل.

در غسل بايد تمام بدن و سر و گردن شسته شود، خواه غسل واجب باشد مانند جنابت، و يا مستحب مانند غسل جمعه، به عبارت ديگر تمام غسل‌ها در نحوه انجام فرقي ندارند مگر در نيت.

1. انواع غسل (به لحاظ انجام دادن)

غسل را به دو صورت مي‌توان انجام داد: »ترتيبي« و »ارتماسي«.

در غسل ترتيبي ابتدا سر و گردن شسته مي‌شود، سپس نيمه راست بدن و بعد از آن نيمه چپ.

در غسل ارتماسي تمام بدن يك‌باره در آب قرار مي‌گيرد. پس در غسل ارتماسي بايد آب به قدري باشد كه انسان بتواند تمام بدن را زير آب فرو ببرد.

1. ترتيـبي اول سر و گردن

و سپس نيمه راست بدن

و بعد از آن نيمة چپ بدن را بشويد؛

نحوة انجام با نيت غسل يک‌باره زير آب‌ مي‌رود به طوري كه

غسل تمام بدن در آب قرار گيرد؛

2. ارتماسي يا به تدريج زير آب مي‌رود که در نهايت تمام بدن

در آب قرار گيرد؛

و يا زير آب رفته و در آب به نيت غسل بدن را

تکان مي‌دهد.

2. غسل‌هاي واجب (جنابت ـ مسّ ميت)

غسل جنابت

چگونه انسان جنب مي‌شود؟

کم باشد يا زياد

1. بيرون آمدن مني

عوامل در خواب باشد يا بيداري

جنابت

با حلال باشد يا با حرام

2 . جماع (آميزش)

مني بيرون بيايد يا نيايد

غسل مسّ ميت

الف. اگر كسي جايي از بدن خود را به بدن انسان مرده‌اي كه سرد شده و غسلش نداده‌اند برساند، بايد غسل مسّ ميت كند.

ب. در اين موارد مسّ بدن انسان مرده سبب غسل نمي‌شود:

* انساني كه در ميدان نبرد به شهادت رسيده است، در صورتي كه در ميدان جان دهد؛

* مرده‌اي كه بدنش گرم است و هنوز سرد نشده است؛

* مرده‌اي كه غسلش داده‌اند؛

ج. غسل مس ميت را بايد مانند غسل جنابت انجام دهند، ولي كسي كه غسل مسّ ميت كرده، اگر بخواهد نماز بخواند، بايد وضو هم بگيرد.(1)

د. اگر چند ميت را مسّ كند يا يك ميّت را چند بار مسّ نمايد، يك غسل كافي است.

ه‍. براي كسي كه بعد از مسّ ميّت غسل نكرده است، توقف در مساجد و خواندن سوره‌هايي كه سجده واجب دارد مانعي ندارد، ولي براي نماز و مانند آن بايد غسل كند و وضو هم بگيرد.

3. شرايط صحيح بودن غسل

الف. تمام شرط‌هايي كه براي صحيح بودن وضو گفته شد، در صحيح بودن غسل هم شرط است، به جز موالات، و هم‌چنين لازم نيست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . به فتواي برخي از مراجع معظّم تقليد با غسل واجب، مثل غسل مسّ ميّت نيز مي‌توان نماز خواند و وضو لازم نيست.بدن را از بالا به پايين بشويد.

ب. كسي كه چند غسل بر او واجب است، مي‌تواند به نيت همه آن‌ها يك غسل بجا آورد.

ج. كسي كه غسل جنابت كرده، نبايد براي نماز وضو بگيرد، ولي با غسل‌هاي ديگر نمي‌شود نماز خواند و بايد وضو هم بگيرد.(1)

د. در غسل ارتماسي بايد تمام بدن پاك باشد، ولي در غسل ترتيبي پاك بودن تمام بدن لازم نيست و اگر هر قسمتي را پيش از غسل دادن همان قسمت، تطهير كند كافي است.

ه‍ ‍. غسل جبيره‌اي مثل وضوي جبيره‌اي است، ولي بنابر احتياط واجب بايد آن را ترتيبي بجا آورد.

و. كسي كه روزه واجب گرفته، نمي‌تواند در حال روزه غسل ارتماسي انجام دهد، چون روزه‌دار نبايد تمام سر را در آب فرو برد، ولي اگر از روي فراموشي غسل ارتماسي كند صحيح است.

ز. در غسل لازم نيست تمام بدن با دست شسته شود، و چنان‌چه با نيت غسل، آب به تمام بدن برسد كافي است.

4. كارهايي كه بر فرد جنب حرام است

الف. رساندن جايي از بدن به خط قرآن، اسم خداوند و بنابر احتياط واجب اسامي پيامبران و ائمه و حضرت زهرا عليهم السلام .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . به فتواي برخي از مراجع تقليد با غسل‌هاي واجب و برخي از غسل‌هاي مستحب نيز مي‌توان نماز خواند و نياز به وضو نيست.

ب. رفتن به مسجدالحرام و مسجدالنبي صلي الله عليه و آله هرچند از يك در داخل شود و از در ديگر بيرون رود.

ج. توقف در مساجد.

د. گذاشتن چيزي در مسجد هرچند از بيرون مسجد باشد.

ه‍ . خواندن سوره‌هايي از قرآن كه سجده واجب دارد، حتي يك حرف از آن.

و. توقف در حرم امامان عليهم السلام بنابر احتياط واجب.

* سوره‌هاي سجده‌دار قرآن عبارت‌اند از:

ـ سوره شماره 32 (سوره سجده)؛

ـ سوره شماره 41 (سوره فصّلت)؛

ـ سوره شماره 53 (سوره نجم)؛

ـ سوره شماره 96 (عَلَق).

* اگر جنب از يك درِ مسجد وارد شود و از در ديگر خارج شود (عبور بدون توقف) مانع ندارد، به جز مسجدالحرام و مسجدالنبي صلي الله عليه و آله كه عبور هم جايز نيست.

* اگر شخصي در خانه‌اش مكاني را براي نماز قرار دهد و هم‌چنين نمازخانه مؤسسه‌ها و ادارات، حكم مسجد ندارد.

 

وظيفه حائض‏

 [67] يكى از خونهايى كه زن از خود مى‏بيند، خون‏قاعدگى (حيض) است و زن را در مدّتى كه خون مى‏بيند «حائض» مى‏گويند. (توضيح المسائل، ص 55)

احكام حيض، به طور مفصّل در رساله‏هاى توضيح المسائل آمده است ولى از آنجا كه ممكن است، بانوان در ايامى كه در مكّه هستند دسترسى به توضيح المسائل نداشته باشند، به طور مختصر به نشانه‏ها و برخى از احكام آن اشاره مى‏كنيم و سپس به بيان وظيفه بانوان حائض نسبت به طواف و نماز مى‏پردازيم.

 [68] نشانه‏هاى خون حيض بدين شرح است:

* قبل از بلوغ ديده نمى‏شود و اگر دخترى قبل از بلوغ خونى ببيند حكم حيض ندارد. «1»

* زنهاى سيّده پس از 60 سالگى و زنهاى غير سيّده پس از 50 سالگى، خون حيض نمى‏بينند و چنانچه پس از آن سنين خونى ببينند حكم حيض ندارد. «2»

* دوره قاعدگى كمتر از سه روز نيست، پس اگر جريان خون قبل از سه روز قطع شود حكم حيض ندارد.

* دوره قاعدگى بيش از ده روز طول نمى‏كشد و چنانچه خونريزى بيش از ده روز طول بكشد، پس از ده روز حكم حيض ندارد.

* خونريزى در سه روز اوّل به طور مستمر مى‏باشد «1»- هر چند در داخل، خون باشد و بيرون نيايد- پس اگر مثلًا دو روز خون ببيند سپس به طور كامل قطع شود و يك روز ديگر دوباره خون ببيند، «2» از آغاز حيض نبوده است.

* فاصله دو حيض حداقل ده روز مى‏باشد، «3» پس اگر بعد از تمام شدن دوره قاعدگى قبل از آن كه ده روز فاصله شود خون ببيند، خون دوّم حكم حيض را ندارد. «4»

* خون حيض معمولًا غليظ و گرم و پر رنگ «1» است و با فشار و كمى سوزش مى‏آيد.

 (العروة الوثقى، ج 1، ص 315 و 316؛ توضيح المسائل، م 434 تا 441)

احكام دوران قاعدگى‏

 [69] در مدّت قاعدگى، اين كارها بر بانوان حرام است:

* نماز و طواف كعبه.

* كارهايى كه بر جنب حرام است؛ مانند توقّف در مسجد.

* آميزش با همسر، براى زن و مرد، هر دو حرام است.

 (توضيح المسائل، م 450)

 [70] نمازهايى كه بانوان در حال حيض نخوانده‏اند قضا ندارد ولى قضاى روزه‏هاى واجب را بايد پس از ماه مبارك رمضان بجاآورند. (توضيح المسائل، م 469)

وظيفه زن پس از قطع خونريزى‏

 [71] بانوان پس از پايان دوره قاعدگى و قطع خونريزى، بايد غُسل حيض بجا آورند و نماز و ساير عبادتهاى خود را انجام دهند.

 (توضيح المسائل، م 466)

[72] با غسل حيض به تنهايى نمى‏توان نماز خواند، يا طواف واجب بجا آورد، بلكه به علاوه غسل، وضو هم لازم است «1» و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است. (توضيح المسائل، م 466)

وظيفه زن حائض نسبت به احرام در مسجد شجره:

الف: مى‏تواند بانذر قبل از ميقات محرم شود؛ مثلًا در مدينه.

ب: اگر بانذر محرم نشده‏است مى‏تواند  درحال عبور از مسجد محرم شود ولى نبايد در مسجد توقف كند.(م 203 و 217 و 232)

ج: اگرنتواند درحال‏عبور درمسجد شجره‏محرم شودو نمى‏تواند تا وقت پاك شدن صبر كند، احتياط واجب آن است كه نزديك‏

مسجد مُحرم شود و در جُحْفَه يا مُحاذى  آن احرام را تجديد كند  و چنانچه حدود محاذات را تشخيص دهد و در تمام آن حد با نيت احرام لبّيك‏ها را تكرار كند، كفايت مى‏كند. (م 205 و 230)

 [13] اگر زن حائض به گمان اين‏كه مى‏تواند در حال عبور از مسجدشجره محرم شود، وارد مسجد شد ولى‏پس ازورودبه مسجد متوجه شد كه نمى‏تواند از در ديگر خارج شود، بايد فوراً از همان درى كه وارد شده است خارج شود و چنانچه محرم شده، احرامش صحيح است و اگر محرم نشده، بايد در حال خارج شدن از مسجد محرم شود؛ يعنى به نيت احرام عمره، لبيك‏ها را بگويد.

 (م 234)

احرام از مُحاذى ميقات‏

 [14] هر گاه انسان از راهى به مكه برود كه از هيچ كدام از ميقات‏ها عبور نكند بايد از مُحاذى ميقات محرم شود.(م 207)

 [15] مُحاذى ميقات براى كسى كه به مكّه مى‏رود جايى است كه‏ميقات به خطّ مستقيم در طرف راست يا چپ او باشد، به طورى‏

كه اگر از آنجا بگذرد، ميقات متمايل به پشت سر او شود.(م 213)

احرام قبل از ميقات‏

 [16] محرم شدن (يعنى نيّت و گفتن لبيك‏ها) قبل از ميقات صحيح نيست، ولى اگر نذر كند كه پيش از ميقات محرم شود، جايز است و بايد از همانجا محرم شود، مثلًا نذر كند از مدينه منوّره محرم شود. (م 217)

 [17] نذر احرام براى زنى كه عمره را به نيابت از ديگرى انجام مى‏دهد، اشكال ندارد. (م 247)

 [18] در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست به عربى بخواند، پس اگر بگويد: «براى خداست بر من كه از مدينه براى عمره محرم شوم» صحيح است.(توضيح المسائل، م 2641)

اجازه شوهر براى نذر

 [19] زن شوهردار بايد براى نذر از شوهرش اجازه بگيرد ولى اگر بعد از تمام شدن اعمال عمره بفهمد كه بدون اجازه شوهر، با نذر محرم شده، وقابل جبران نباشد عملش صحيح است.

 (تحريرالوسيله، ج 1، ص 388، م 2 و مناسك م 232 و 346

وظيفه حائض نسبت به طواف‏

 [73] اگر زنى پس از احرام عمره و قبل از طواف حائض شود مسأله دو صورت دارد:

1- اگر مى‏تواند تا زمان پاك شدن از خون در مكّه بماند، بايد صبر كند تا از خون پاك شود. سپس بقيه اعمال عمره را بجا آورد.

2- اگر مى‏داند كه نمى‏تواند صبر كند يا صبر كرد ولى تا آخر وقتى كه مى‏تواند در مكّه بماند، پاك نشد، براى طواف و نماز آن نايب بگيرد و پس از آنكه نايب، طواف عمره و نماز آن را بجا آورد، سعى را خودش بجا آورد و تقصير نمايد و سپس نايبش طواف نساء و نماز آن را از طرفش انجام دهد. (تحرير الوسيله، ج 1، ص 408، م 7)

جلوگيرى از عادت ماهانه‏

 [74] خوردن قرص براى جلوگيرى از عادت ماهانه يا عقب انداختن آن در ايام عمره، چنانچه براى بدن ضرر نداشته باشد اشكال ندارد. (استفتاآت، ج 1، ص 470، س 111)

 [75] خانمى كه براى‏جلوگيرى ازعادت ماهانه قرص مى‏خورد، و گاهى در ايام عادت لكه‏هاى زردرنگ مى‏بيند كه نمى‏داند خون است يا نه، حكم خون ندارد، و اعمال عمره او صحيح است.

وچنانچه بداند اين‏لكه‏خون‏است ولى حداقل سه روز به‏طور مستمر و متصل به هم نباشد، حكم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مُستحاضه  عمل‏كند.(استفتاآت، ج 1، ص 71، س 167 و مناسك، س 736)

 [76] خانمى كه به جهت خوردن قرص نظم عادت ماهانه‏اش به هم مى‏خورد، به طورى كه گاهى در مدت طولانى خون و لكه مى‏بيند، اگر طورى است كه خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بيرون نيايد ولى در داخل آلوده به خون باشد، حكم حيض دارد و اگر كمتر از سه روز ادامه دارد، يا به‏طور مستمر نيست؛ يعنى گاهى آلودگى وجود دارد و گاهى وجود ندارد بايد به وظايف مستحاضه عمل كند. (س 720)

وظيفه مُستحاضه نسبت به طواف و نماز

 [77] يكى ديگر از خونهايى كه گاهى اوقات، زنها از خود مى‏بينند، «استحاضه» است، و به خانمى كه خونريزى استحاضه دارد «مُستَحاضه» مى‏گويند. (توضيح المسائل، ص 50)

 [78] خون استحاضه، معمولًا زرد رنگ و سرد است و بدون فشار بيرون مى‏آيد و غليظ نيست ولى ممكن است گاهى پررنگ و گرم و غليظ باشد و با فشار بيرون آيد.(توضيح المسائل، م 392)

 [79] خونريزى استحاضه از نظر مدّت، حدّ ندارد و ممكن است يك لحظه باشد و امكان دارد از ده روز هم بگذرد، و بانوان در سن يائسگى هم ممكن است، خونريزى استحاضه داشته باشند.

 (تحرير الوسيله، ج 1، ص 56، فصل فى الاستحاضه)


مطالب مشابه :


طلب حلاليت براي رفتن به كربلا ...

طلب حلاليت براي رفتن به كربلا امروز شنبه ۳۰/۰۵/۱۳۸۹ . به خواست خدا




خداحافظی برای سفر حج ...

خداحافظی برای سفر حج بدینوسیله به اطلاعتان می رسانم بنده از تاریخ 8/5/87 به مدت 2 هفته به




سفرنامه حج تمتع (بخش اول - قبل از سفر )

حافظی و حلالیت طلبید انسان برای رفتن است و حج دارید ؛ برای ما به




چاووشی سنتی فراموش شده به مناسبت بازگشت حجاج بيت الله

السلام ـ برای رفتن به نمی گذارد متن، خسته کننده به حج در اسلام آمده حاجی به




چاووشی خوانی

السلام ـ برای رفتن به گذارد متن، خسته کننده به یا عمامهٔ حج مزی‍ّن




شرایط یک وصیت‌نامه صحیح شرعی (به همراه یک نمونه)

است، به خصوص برای کسانی که فقرا، رفتن به زیارت و حج واجبی به گردن دارید




چاووشی سنتی رو به فراموشی

السلام ـ برای رفتن به طرفی طلب حلالیت زایر از سازمان حج و زیارت، با




بیائید با هم عمره برویم 2 (مطالب جلسه ایران بخش اول )

هرچند برای حج مستطیع نباشد عمومي، مردم را از رفتن به حج برحذر داشته حلالیت طلبیدن




صدای چاهکوتاه (چاوشی خوانی استاد محسن قاسمی پور )

السلام ـ برای رفتن به گذارد متن، خسته کننده به یا عمامهٔ حج مزی‍ّن




درباره چاووشی‌خوانی

السلام ـ برای رفتن به زیارت شده، از هم حلالیّت نمی‌گذارد متن، خسته کننده به




برچسب :