ارواح و اشباح، روح ، اظهار روح، ارتباط با روح و اجنه ، قدرتهای درونی ، هپنوتیزم

روح يكي از پيچيده ترين مسايلي است كه انسان باآن روبروست وعلم بشر هنوز بدان پايه نرسيده است كه بتواند حقيقت روح را در مورد تجزيه و تحليل علمي قرار دهد و تنها با استناد به منابع اسلامي ميتوان موجوديت روح را به طور بنيادي مورد بررسي قرار داد .قرآن كه مستندترين ومعتبرترين سند شناخت روح انسان است در زمينه روح ، مي فرمايد : اي پپامبر از تو درباره روح سوال مي كنند ،بگو روح از امر پروردگار من است . ( سوره اسري آيه 85 )

همان گونه كه از مفهوم اين آيه استنباط مي شود مطالعه روح با مشكلاتي همراه است زيرا انسان ها اطلاعات شان بدان پايه نيست كه از حقيقت روح آگاهي داشته باشند . ابوبصير گويد : ازامام صادق ( ع ) راجع به قول خداوند عزوجل در سوره اسري ، آيه 85 ، سوال كردم امام بزگوار (‌ع) فرمودند : آن مخلوقي بزگتر از جرئيل و مكائيل است كه همراهرسول الله (ص) است و همراه ائمه ( ع) نيز هست و آن عالم ملكوت است . ( اصول كافي ، ج2 ، ص  18) اين روايت منظور از روح در اين آيه را موجودي برترر ازملائك مانند جبرئيل و مكائيل بيان ميدارد كه در حضور پيامبر بزرگوار (ص) و سپس در حضور ائمه معصومين (ع) است . اين روح در اصطلاح روايت اسلامي ، روح عظيم يا روح القدس ناميده مي شود . با توجه به اين روايت مي توان دريافت كه كلمه روح در قرآن به مفهوم روحي كه در انسان وجود دارد‌ ، به كار نرفته است روايات متعدد ديگري نيز وجود دارد كه اين موضوع را مورد تاييد قرار ميدهند .

 خداوند متعال در زمينه خلقت آدم (ع) ميفرمايد : چون آدم را خلق كردم، از روح خودم در او دميدم . (حجر – 19 ملاحظه مي شود كه در اين آيه شريفه نيز ‌، كلمه روح به كار برده شده است . اما بايد دانست روحي كه خداوند متعال در آدم (ع) دميد ، مربوط به روح القدس است كه خداوند متعالدر معيت آدم (ع) قرار داده است .

با بررسي روايات ديگر در زمينه واژه روح در قرآن ، متوجه مي شويم كه منظور از روح در قرآن ، گاهي به مفهوم روح القدس و گاهي به مفهوم روح ايمان ( مجادله ،آيه 22 ) و گاهي نيز به مفهوم روحي است كه در حيوان و انسان است ، به كار برده شده است .

اما مي توان گفت كه در قرآن ، روح انسان بيشتر با عنوان نفس به كار برده شده است . از ديدگاه روايات معتبر اسلامي ‌، روح داراي ويژگي هايي است . امام صادق (ع)‌ در زمينه ويژگي هاي روح مي فرمايند : روح را نمي توان به سنگيني و سبكي توصيف نمود ، روح جسمي است رقيق كه قالب غليظي را چون جامه در برنموده است . (‌ الحديث ، جلد دوم ، ص  105 ) اين روايت به دو ويژگي بسيار مهم روح اشاره مي كند . اول اينكه روح داراي وزن نيست ، زيرا كه ماده نيست و دوم اينكه كه روح همانند پوششي سراپاي بدن را فرا گرفته است .

در روايتي ارزنده از امام صادق (ع) يكي ديگر از ويژگي هاي روح مورد مطالعه قرار گرفته است . ايشان مي فرمايند : چنانكه نفس كه يكي از آفريدگان ( خداي متعال ) مي باشد و نمي توان آن را مشاهده كرد . «‌بحارالانوار ، جلد 3 ، ص 148 » اين روايت يكي ديگر از ويژگي هاي روح را مورد بررسي قرار داده است و آن غير قابل مشاهده بودن آن است . نكته مهم  در بررسي اين روايت ، به كار بردن اصطلاح نفس است . بايد توجه داشت كه نفس تابعي از روح كل است كه از ادراكات روح بهره مند مي شود .روح داراي ويژگي هاي ديگري نيز هست . براي شناخت اين ويژگي ها روايتي از امام صادق (ع)‌را در مورد بررسي قرار مي دهيم . امام صادق (ع) سوال كردند كسي كه در اين دنيا مي ميرد روح او در كجا مي باشد ؟ ايشان فرمودند : هر كس كه مي ميرد در حالي كه داراي ايمان خالص باشد و يا كفر خالص ، روح او پس از جدا شدن از بدنش به صورتي مانند آن صورتي كه در دنيا بود متحول و منتقل مي شود .  روح مومن همانند ( شكل بدنش ) به عالم برزخ منتقل مي شود و در بهشتي از بهشت هاي دنيا تا روز قيامت در  لذت و آسايش است و  روح كافر هم همانند شكل (‌جسم خود ) به عالم برزخ منتقل مي شود . و تا روز قيامت در آتش قررا مي گيرد و در آن عذاب مي شودو گواه اين موضوع كلام خداي متعال است درباره مومن مي فرمايد : گفته شود وارد بهشت شو ، گويد اي كاش قوم من مي دانستند كه  پروردگارم مرا آمرزيده است ( يس 26 ) .

 اين روايت يكي ديگر از ويژگي هاي روح را مورد بررسي قررا مي دهد و آن اين است كه هر كس با همان شكل و صورتي كه دارد پس از مردن وارد عالم برزخ مي شود كه در اصطلاح روايت اسلامي به آن قالب مثالي گفته مي شود .

مولاي بزرگوار امام موسي بن جعفر (ع) تقسيم بندي روح را با روايتي اين چنين توضيح مي دهند :

« وقتي انسان مي خوابد ‌، روح حيواني در بدن او باقي مي ماند و آن چه از او بيرون مي رود روح عقل است . » براسا كلام مولاي بزرگوار مي توان روح را به طور كلي به دو بخش :‌ روح عقل و روح بدن تقسيم بندي كرد . روح عقل همان نفس است كه انسان به وسيله آن به مشاهده رويا مي پردازد . روح بدن عاملي است كه به هنگام خواب نيز در بدن انسان وجود دارد و با عامل خواب از  بدن مفارقت نمي كند . روح بدن بخشي از روح كل است فعاليت موجود زنده را بر عهده دارد وسامان ميدهد . اگر اين روح نيز از بدن مفارقت كند مرگ برانسان مستولي مي گردد . به عبارت ديگر مي توان گفت كه در زمان مرگ ، هم روح عقل يا نفس و روح بدن ، مطالعه ماجراي اصحاب كهف است . اين مردان الهي در آن ‌آغاز ، به حالت خواب بودند و روح و عقل يا نفس آن ها به امر خداي تعالي در اين مدت دراز ، از بدن شان مفارقت كرده بود اما روح بدن ، همچنان در بدن آن ها وجود داشت و موجب ادامه حيات مادي بدن شان بود .

با توجه به رواياتي كه ارايه شد مي توان مطالب زير را استنباط كرد :

1- انسان داراي روح كل است كه مركز آن در مغز است و شعاعش در تمام بدن از جمله نفس وقلب گسترش دارد .

2-    مي توان روح انسان را به دو بخش روح عقل و روح بدن تقسيمبنديكرد .

3-   ادراكات انسان به وسيله روح عقل يا نفس صورت مي گيرد .

 

مرحوم سيد ابوالقاسم هندي نقل مي كرد : روزي مرحوم حاج شيخ حسنعلي اصفهاني به من دستور داد كه به شهر تربت بروم و شب را در كوه بيجك صلوه بمانم و پيش از طللوع آفتاب مقاري معين از علفي كه نشاني آن را داده بودند ، بچينم و با خود بياورم . طبق دستور به تربت رفتم اهالي مرا از ماندن شب در آن كوه منع كردند و گفتند : ارواحي در اين كوه هستند و به اشخاصي كه درآن جا بخوابند ، آسيب خواهند رسانيد . اما من به گفته آنها ترتيب اثر ندادم و به ان كوه رفتم . هنگام غروب كه فرا رسيد سر و صداي فراواني به گوشم خورد ، مركب خود را ديدم كه آرام نمي گيرد و مانند آن است كه از كسي فرار مي كند ، ناگهان فرياد زدم : من فرستاده حاج شيخ حسنعلي هستم اگر به من آسيبي برسانيد ، شكايت شما را به او خواهم برد . با اين جمله سر و صداها تمام شد و به من هم صدمه اي نرسيد . خلاصه شب را در كوه خوابيدم و پيش از طلوع آفتاب ، علف ها را طبق نشاني و مقدار معين چيدم ، ولي در همين وقت به اين انديشه افتادم كه خوب است مقداري هم براي خود بچينم ، بي شك روزي مرا بكار خواهد آمد . به محض آنكه خواستم فكر خود را عملي كنم ناگاه ديدم كه سنگ هاي عظيمي از بالاي كوه سرازير شد ، چهار پاي من افسار خود را پاره كرده كه فرار كند . آن را گرفتم و استوارتر بستم ، باز فكر كردم كه شايد حركت سنگ ها امري طبيعي بوده است . خواستم مجدداً به چيدن آن گياه بپردازم كه ديدم باز سنگ ها شروع به غلتيدن كرد . اين بار فهميدم كه اين ماجرا امري طبيعي نيست در نتيجه از آن كار منصرف شدم و به مشهد بازگشتم و خدمت حاج شيخ رسيدم . حاج شيخ چون من را ديدند فرمودند : تو را چه به اين فضولي ها ؟ چرا مي خواستي بيش از حدي كه دستور داده بودم از آن گياه بچيني ؟ آن وقت بود كه متوجه شدم آن مرد بزرگ در طول انجام مأموريتم همواره مراقب حال و كار من بوده است .

 

 

ارواح رابطه مستقيم با هوا دارند . چون ارواح نور هستند در تشعشعات نور خورشيد يعني در هواي آفتابي ديده نمي شوند . ولي در هواي باراني ديده مي شوند و اين باعث ترس مردم مي شود . همچنين مواد سيال ارواح نمي تواند در برف و باران سيال بماند و در هوا معلق گردد درنتيجه سنگين مي شود و ارواح در هوا ديده مي شوند البته به صورت ذرات نوراني .

 

 

ارواح رنگ هاي مختلفي دارند و به چندين رده تقسيم مي شوند . ولي رنگ اصلي آن ها رنگ دود نور است . و ارواح خوب رنگي ندارند و ارواح شرور به رنگ سياه و يا ذغالي رنگ هستند .

ماشين زمان

هيپنوتيزم به ماشين زمان موسوم است زيرا مي توان با آن به گذشته و آينده سفر كرد . بله هيپنوتيزم همان سفر زمان است !

 

 

ارواح و اشباح، روح ، اظهار روح، ارتباط با روح و اجنه ، قدرتهای درونی ، هپنوتیزم


مطالب مشابه :


ظهور

خانم ها خريد سي دي آموزش ويدئويي گام به گام هيپنوتيزم-سي دي آموزش هيبنوتيزم




عکس-photo-pic-picture عکس داغ - عکس جدید - عکس تازه - عکس - والپیپر - عکس روز

اضافه[2] . امنيت[2] . 10[2] . آموزش هيپنوتيزم[2] . سوگند . سوني اريکسون . سي دي کي . سي آموزش خريد




مي خواهم مانكن شوم

كم‌اشتهايي و سوء تغذيه وجود دارد و برنامه‌هاي افزايش آگاهي و آموزش سلامتي مدل‌ها




نرم افزار چاپ چک - چک نگار آریانا - Cheque Print Aryana

نحوه خريد نرم افزار شيطان شيطان هيپنوتيزم هيبنوتيزم کام کامپيوتر سي دي دانلود شرکت




ارواح و اشباح، روح ، اظهار روح، ارتباط با روح و اجنه ، قدرتهای درونی ، هپنوتیزم

عجيب، آموزش فتوشاپ، ،html هيپنوتيزم به ماشين مقاله، خريد و فروش ملك در




کلمات کلیدی

,الحمد,حمکت,حوا,حوا,خاندان,ختم,خدا,خداوند,خروج برون فکني,خروج,خريد سي دي ,سيستم




برچسب :