رسانههای نوین و ارتباط جمعی
رسانههای نوین و ارتباط جمعی:
نظریههای مربوط به رسانههای جمعی بر اساس تکنولوژیهای نوین و کاربری آنها مدام بازنگری شده است. پیش از این شاهد ورود نوع جدیدی از رسانهها بودهایم که طیف وسیعی از امکانات مربوط به تکنولوژی های اجتماعی برای ارتباط همگانی را گسترش و تغییر داده اند. با این حال پیشگویی کم وکیف آنچه رخ خواهد داد بسیار زود به نظر میرسد، و آنچه از اهمیت برخوردار است پیشگویی احتمالات و آزمودن نتایج اساسی اجتماعی و فرهنگی است که تاکنون پدید آمده است.در این جا پنداشتی بنیادین وجود داردکه رسانه فقط یک تکنولوژی کاربردی برای انتقال مفاهیم نمادین معین نیست و یا فقط طرفین یک تبادل را به هم مرتبط نمی سازد. بلکه نمونه کاملی از یک مجموعه رابطههای اجتماعی است که با جلوههای تکنولوژی نوین تعامل دارد. نظریة جدید فقط هنگامی به شایستگی مورد نیاز است که تغییری بنیادین در شکل نهادهای اجتماعی مربوط به تکنولوژی رسانهها و در رابطههای اجتماعی که رایج هستند و یا در آنچه در عبارت «ساختار ذائقهها و احساسات غالب» نامیده می شود به وجود آمده باشد.
«رسانههای نوین» مورد بحث در اینجا در واقع مجموعه متمایزی از تکنولوژی ارتباطی هستند. که خصایص معینی را در کنار نو شدن، امکانات دیجیتال و در دسترس بودن وسیع برای استفاده شخصی به عنوان ابزارهای ارتباطی، دارا هستند. توجه ما به طور مشخص بر مجموعهای از فعالیتهایی متمرکز است که تحت عنوان «اینترنت» مطرح هستند، به بویژه و بیشتر در موارد استفاده همگانی آن، شامل اخبار آنلاین، آگهیهای بازرگانی، استفاده از برنامههای تولیدی مانند دانلود موسیقی و موارد مشابه، شرکت در بحثها و گفتگوها، استفاده از شبکه جهانی وب، جست و جوی اطلاعات و شکلهای بالقوه و خاص ارتباطی.ذ تاریخچه نسبتا مختصر رسانه های نوین تا کنون پر از تفاوت نظر در مورد فواید و هزینههای آن است. اما به طور کلی رسانههای نوین مورد استقبال (حتی از سوی رسانههای قدیمی) قرار گرفتند و علاقة فراوان، پیشبینیهای خوشبینانه و حتی غلو شده و تاکید بیش از حد و اندازه در باره اهمیتی که دارند،متوجه آنها شد)، اما با وجود این ماجرا، اندک اندک حرف و حدیثهای آگاهانهتری به گوش میرسد و در کنار این خوش بینی اخطارهایی به عواقب گسترده شدن این پدیده بویژه در نبود چارچوبهای قانونی و کنترلهای لازم دیده میشود. پنداشتهای مربوط به آثار رسانههای نوین بسیار از آنچه در واقع میتواند وجود داشته باشد بالاتر رفته است تا جایی که پژوهشهایی در این زمینه در کار کم کردن این توقعات هستند.
چه چیزی نو دربارة رسانههای نوین وجود دارد؟ بنیادیترین جنبه تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات (ICT)، ممکن است واقعیت دیجیتالی شدن باشد. فرایندی که طی آن تمام متون (معانی نمادین در تمام شکلهای کدگذاری و ضبط شده) میتوانند به اعداد دوتایی صفر و یک تبدیل شوند و همان فرایند تولید و پخش و ذخیره سازی را داشته باشند. همگرایی بینتمام اشکال رسانههای موجود در زمینههای سازمان، پخش و توزیع، دریافت و سازماندهی، از نتایج بالقوهای است که برای نهاد رسانه میتواند حاصل شود. همانطورکه میدانیم، شکلهای گوناگون رسانههای جمعی تاکنون دوام آوردهاند و هویت مستقل خود را حفظ کرده و حتی اوج گرفته و رو به توسعه نهادهاند. نهاد رسانه جمعی نیز به عنوان عامل مشخصی از زندگی اجتماعی دوام آورده است.رسانههای نوین الکترونیک را میتوان چیزی افزوده بر آنچه موجود است دانست تا جایگزینی برای آن. از سوی دیگر، باید در نظر داشته باشیم که همگرایی و دیجیتالی شدن ممکن است پیامدها و نتایج بسیار بیشتری را به بار آورد.
اگر ویژگیهای اصلی نهاد رسانه را در نظر بگیریم، به نظر میآید که اینترنت به طوری مشخص دارای تفاوتهایی باشد. نخست اینکه ،اینترنت یکه و تنها درگیر تولید و توزیع پیام نیست، بلکه در رابطه با پردازش،تبادل آرا و حفظ اطلاعات کار میکند. دوم اینکه، رسانههای نوین، همانقدر که نهادی عمومی هستند خصوصی به شمار میآیند و طبیعتاَ بر همین اساس مدون شدهاند. سوم اینکه،فعالیت همه آنها به شکل حرفهای نیست و یا به اندازة رسانههای جمعی دیگر، از نظر اداری و قانونی سازمان یافته نیستند. اینها تفاوتهای پر اهمیتی هستند که بر این واقعیت که رسانههای نوین در بدو امر به واسطه وسعت انتشار، در دسترس بودنشان و حداقل به خاطر رهایی از نظارت با رسانههای جمعی مشابه هستند، صحه میگذارند. تلاشها برای ترسیم رسانههای نوین بویژه آنطور که در اینترنت مجسم است، به علت عدم اطمینان ازکاربردها و شکل نهادی آنها، متوقف شدهاند. کامپیوتر آنگونه که در ارتباطات مورد استفاده قرار گرفته، به ایجاد امکانات فراوانی منجر شده است که هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. پستمس postmes و دیگران (1998) کامپیوتر را تکنولوژی ارتباطی و غیر انحصاری ویژهای توصیف میکنند. به همین شیوه پستر Poster اصالت اینترنت را نامعین بودن آن میشناسد. و آن نه فقط به خاطر گوناگونی و عدم قطعیت در آیندهاش که به خاطر شخصیت پست مدرن آن میباشد.
تفاوتهای رسانههای نوین و رسانههای سنتی:
اینترنت؛ رادیو، فیلم و تلویزیون را یک کاسه کرده است. اینترنت به وسیله موارد ذیل از محدودیتهای چاپ و مدلهای تولید برنامههای صوتی و تصویری میگذرد 1. قابلیت مکالمه چند نفره 2. قابلیت دریافت همزمان، تغییر و پخش چند باره موضوعات فرهنگی 3. فراتر بردن ارتباط از سطح ملی و از ارتباطات محدود به مدرنیته 4. فراهم ساختن ارتباط جهانی 5. وارد ساختن مفاهیم مدرن و بعد از مدرن در یک ابزار شبکهای. لوینگستون موجز تر میگوید: «آنچه درباره اینترنت نو به نظر میرسد، شاید ترکیبی تعاملی از مولفههایی باشد که برای ارتباط جمعی یک نوآوری به شمار میرود. دامنة نامحدود محتوا، وسعت دسترسی مخاطب، طبیعت جهانی ارتباط.» این دیدگاه گسترش را به جای جایگزینی توصیه میکند. در سنجشی که پنج سال بعد از این توسط لیورو- Lievrouw انجام شد بر این نگاه کلی که «رسانههای نوین» آرام آرام عادی شده و به«جریان اصلی» پیوستهاند و «روزمره» و حتی «پیش پا افتاده» شدهاند صحه گذاشته شد. او در ضمن مشخص میکند که «هیچ کاربرد كشندهاي» از اینترنت سر نزده است آنگونه که هرنینگمیگوید ارتباط به واسطه کامپیوتر دارد به سوی معمولی شدن گام بر می دارد.
اگر ما نقشهای اساسی و ارتباطی را که درون نهاد رسانههای قدیمی یافت میشود در نظر بگیریم، میتوانیم این تفاوتهای کلی را جزئیتر بشناسیم. بویژه آنهایی را که مربوط به تالیف (و اجرا) ، نشر، تولید و پخش و دریافت میگردند. مفاهیم اصلی به ایجاز به شرح ذیل هستند:برای مؤلفان، موقعیتها افزایش پیداکردهاند- البته اگرآنچه از طریق اینترنت ارسال میشود و روی صفحه کامپیوتر نشر مییابد و فعالیتهای مثل وبلاگ نویسی و مشابه آن را در زمره نشر به حساب آوریم. در هرحال، موقعیت و وضعیت یک نویسنده آنگونه که تا به امروز بوده است، بستگی به اهمیت وی و محل نشر و درجه توجه همگانی داشته است. نوشتن یک نامه یا شعر شخصی یا عکسهای خصوصی در واقع تالیف به حساب نمیآیند. شرایط شناخت اجتماعی و اعتبار همگانی در تکنولوژی نوین تغییر نکرده است و حتی شاید داشتن مخاطب گسترده و شهرت فراگیر سختتر هم شده باشد.بدون همکاری رسانههای جمعی پیشین، مشهور شدن در اینترنت آسان نیست.برای ناشران، همان نقش قبلی ادامه دارد اما به همان دلیلی که در مورد مولفان ذکر شد وضعیت ناشران نیز مبهمتر شده است. تاکنون یک انتشاراتی، نوعاً یک شرکت تجاری بود و یا موسسهای عمومی و غیر انتفاعی. رسانههای نوین شکلهای جایگزینی را برای نشر ارائه داده است و فرصتها و چالشهایی را در برابر نشر سنتی ایجاد کرده است. کارکردهای نشر سنتی مانند دروازهبانی، دخالتهای سردبیر و تایید مولف در برخی گونههای نشر اینترنتی، اما نه همه آنها، یافت میشود. در هر صورت، این شیوه ها همچنان در عصر فراوانی و گوناگونی شکلها استفاده میشود.
در مورد نقش مخاطب، امکانات فراوانی برای تغییر وجود دارد بویژه در جهت خودگردانی بیشتر و داشتن سهم مساوی در ارتباط با منابع و فراهم آورندگان.هر عضو از جامعه مخاطبان، واقعاً عضو یک جامعه یا توده نیست بلکه یا عضو شبکهای است که خود انتخابکرده و یا همگانی خاص و یا مرتبط با یک فرد. به علاوه نوع فعالیت مخاطب از دریافت به تحقیق، مشاوره و ارتباط شخصی تر تغییر مییابد. لیورو در مورد «درونی بودنِ» نوعیِ تحقیق درباره رسانههای نوین كه «بر محلی بودن، میان فردی بودن خانگی و تجربی بودن و میشود گفت بر درونی بودن مفاهیم رسانههای نوین تمرکز دارد»، اشاره میکند.
علیرغم این مطالب، شواهدی دال بر تداوم مخاطب تودهوار وجود دارد و تقاضا از سوی مخاطب برای دروازهبانی و دستورالعمل هیئت تحریریه به چشم میخورد. رایس در مورد تناقض دامنه گستردة گزینههایی که برای مخاطب وجود دارد اظهار نظر میکند: «اکنون باید افراد تصمیم بیشتری بگیرند، دانش اولیه بیشتری داشته باشند و باید تلاش کنند ارتباط را به هم پیوسته و هدفمند کنند. تعامل و حق انتخاب منافعی جهانشمول به حساب نمیآید، بسیاری از انسانها توان، نیاز و علاقه و یا دانش لازم برای وارد شدن به چنین فرایندی را ندارند.
تا آنجا که به رابطه بین نقشهای گوناگون مربوط میشود، میتوانیم نوعی از هم گسیختگی و استقلال عمل بیشتر را برای مولفین و مخاطبان قایل شویم. رایس اشاره میکند که «مرز میان ناشران تولید کنندگان، توزیعکنندگان، مصرف کنندگان و منتقدان محتوا نامشخص و مبهم است.» این مسئله نهادی بودن به عنوان داشتن یک شکل مشخص و تمرکز فعالیتها و هنجارهای مشترک را در سایهای از ابهام فرو میبرد. در نگاه کلی احتمال دارد که ظهور مجموعه نهادهای مجزا و تخصصی تر را در فعالیتهای رسانهای بهرسمیت بشناسیم. نهادهایی که براساس تکنولوژیها و یا محتوا و کاربریهای خاص (مثل ارتباط با ژورنالیسم خبری، فیلمهای تفریحی، تجارت، ورزش، پورنوگرافی، توریسم، آموزش، حرفهها و غیره) و بدون هیچ گونه هویت نهادی مشترکی شکل میگیرند. ازین لحاظ، مفهوم رسانه جمعی رو به زوال خواهد بود.
رسانههاي نوین چه چیزی هستند؟
• دیجیتالی شدن در تمام عرصهها
• همگرایی رسانههای گوناگون
• جدا شدن اینترنت از ارتباطات جمعی
• به کارگیری نقشهای انتشاراتی
• درون گرایی بیشتر نقش مخاطب
• از هم پاشیدگی «نهاد رسانه»
• تقلیل کنترل اجتماعی (mcquail, 2005,p:205)
موضوعات اصلی نظریه رسانههای نوین:
موضع رسانههای نوین در ارتباط با مالکیت و کاربرد بسیار سختتر است. مالکیت آنها چندان واضح و مشخص نبوده و دسترسی به آنها خیلی انحصاری نیست. محتوا و گردش اطلاعات هم به راحتی کنترل میشود. ارتباط در یک الگوی عمودی یا مرکزی از «بالا» یا «مرکز» جامعه به گردش در نمیآید. دولت و قانون آنطور که در مورد «رسانههای قدیمی» وجود داشت، اینترنت را نظارت نمیکند و تحت قانون در نمیآورد. در عین حال، دلایلی وجود دارند که رسانههای نوین را در خدمت قدرت نظارت کنندة مسئولان مرکزی در نظر بگیریم بویژه از طریق نظارت بر کاربران.
هم اکنون برای فرستنده، گیرنده، مخاطب یا شرکت کننده در یک تبادل شبکهای برای دسترسی تساوی بیشتری به وجود آمده است. اگرچه تا مشخص شدن مقدار آزادی موجود برای «مجراهای» جدید راه زیادی در پیش است. در ارتباط با یکپاچگی و هویت، زمینه مفهومی تا حدود زیادی همان است که پیش ازین مورد بحث بوده است و موضوع گسترده و کلی همان است که آیا رسانههای نوین نیرویی برای تجزیه در جامعه به شمار میآیند و یا باعث به هم پیوستگی هستند. اگرچه، شکل بنیادین اینترنت در جامعه و استفادههایی که از آن میشود، عمدتا به آثار تجزیه کننده اجتماعی اشاره می کند. از دگر سو، اینترنت از آن جهت که راه را برای روابط شبکههای جدید و وابسته باز میکند پیوند دهنده و الزامی به نظر میرسد. نگرانیهای قدیمیتر درباره رسانههای جمعی اساس خود را بر موضوع مرکزی شرایط مردم میگذارد که همان قلمرویی است که یک رسانه جمعی به آن ارائه خدمات میکند. این قلمرو میتواند یک منطقه، شهر یا هر ناحیهای باشد که تحت اداره سیاسی قرار دارد. هویت و همبستگی، پیش ازین موضوعاتی جغرافیایی بودند. مسائل اصلی، دیگر به ارتباطات و هویت اجتماعی موجود محدود نمی شود.
راسموسن، با اشاره به مدل مدرنسازی گیدنز اینگونه بحث میکند که رسانههای نوین از نظر کیفی آثار متفاوتی را بر جامعه شبکهای مدرن میگذارند. کمک اصلی که آنها میکنند این است که فاصله در حال گسترش بین جهان خصوصی و عمومی «جهان هستی» و جهان نظامها و سازمانها پر شود. این فاصله شاید در اثر بزرگراههای جدید الکترونیکی در حال افزایش باشد. بر خلاف تلویزیون رسانههای نوین میتوانند در برنامههای زندگی فردی نقش مستقیم داشته باشند. به طور خلاصه رسانههای نوین به تجدید قوای«فرد»پس از آثار «از بین برندة» مدرن سازی میپردازند.
در زمینة توانایی تغییر اجتماعی، توانایی ارتباطات نوین به عنوان مامور تغییرات برنامهریزی شده اجتماعی یا اقتصادی باید مورد سنجش دوباره قرار گیرد.در نگاه نخست، باید بین رسانههای جمعی که میتوان به شکلی نظاممند آنها را برای توسعه طرحریزی شده از طریق اطلاعرسانی و تاثیرگذاری جمعی به کار گرفت (مثلا بهداشت و جمعیت و برنامههای مبتکرانه فنی) با استفادههای غیر هدفمند و باز که ازخصیصههای تکنولوژیهای نوین هستند، فرق گذاشت. فقدان نظارت و راهنمایی محتوا توسط فرستنده در این زمینه بسیار حیاتی به نظر میآید.در هر حال، شاید رسانههایی که مشارکت بیشتری دارند برای ایجاد تغییرات مناسبتر باشند، چرا که علاوه بر انعطافپذیری اطلاعات غنیتری ارائه میدهند. این موضوع با فرایند پیشرفته تر تغییر سازگارتر است. همچنین برخی از رسانه های نوین وابستگی کمتری به زیر ساخت ها دارند.در هر حال مشکل نه در سرشت تکنولوژی که در محدودیتهای دسترسی مداوم قابل جست و جو میباشد. فرایند «توسعه» شاید هنوز هم باید مقدم بر «سترش» رسانههای نوین قرار گیرد. همانگونه که رسانههای سنتی نیز برای اثر گذاری میبایست مخاطب میداشتند.
در مورد فایق آمدن رسانه های نوین بر موانع فضا و مکان،مطالب زیادی نگاشته شده است.در واقع، «رسانههای قدیمی» در از بین بردن فاصلههای مکانی موفق بودهاند. اگرچه شاید در رابطه با تقسیمات فرهنگی چندان خوب عمل نکردهاند. آنها نسبت به شیوه حمل و نقل و مسافرتهای عادی سرعت انتقال بیشتری داشتند و بسیار سریع تر عمل میکردند. اما ظرفیت محدودی داشتند و تکنولوژی مخابرات نیز خود نیاز به دفاتر ثابت و هزینه های فراوانی داشت تا بتواند بر فاصلهها غلبه کند و مکان ارسال و دریافت پیام نیز جایی مشخص مانند محل تولید، کارخانه، ادارات، خانهها و غیره بود. تکنولوژی نوین ما را از تمام محدودیتها نجات داده است. اگرچه دلایل زیاد اجتماعی و فرهنگی برای داشتن مکانی ثابت برای فعالیتهای ارتباطی وجود دارد. اینترنت علیرغم فقدان وضوح در مرزها و جبههها، هنوز به شکل گسترده وابسته به قلمروهایی است؛ بویژه مرزهای ملی و زبان شناختی. هالاویسهر چند که عوامل جغرافیایی جدیدی نیز در این میان وجود دارد. ارتباطات هنوز در ایالات متحده امریکا و اروپا متمرکز است و ارتباطات فرامرزی یا بین المللی به زبان انگلیسی صورت می گیرد.اینکه چه قدر زمان به تسخیر درآمده ازین هم نا معلومتر است مگر در رابطه با سرعت زیادتر انتقال پیام، رهایی از برنامههای زمانی ثابت و توانایی ارسال پیام به هرکس در هر و جا و در هر زمان.(اما بدون تضمین دریافت یا پاسخ).ما هنوز وضعیت اتصال بهتری برای ارتباط با گذشته و آینده نداریم و زمان بیشتری نیز برای ارتباط در اختیار ما نیست. زمانی هم که به واسطه انعطافپذیری جدید به وجود آمده به دلیل تقاضای نوینی که برای ارتباط با دیگران وجود دارد مصرف میشود.(Mcquail,2005,p:206)
مطالب مشابه :
لیست دانشگاههای غیر انتفاعی در ایران
حسابداری نوین - لیست دانشگاههای غیر انتفاعی در ایران - **دانش هر فرد نه دارایی اوست نه سرمایه
لیست دانشگاههای غیر انتفاعی ایران
"" کافه تراز ""کافه ای از جنس حسابداری - لیست دانشگاههای غیر انتفاعی ایران -
مراکز آموزشی فرهنگی سما واحد مشهد
دبستان پسرانه غیر ایجاد مدارس غیر انتفاعی تاسیس شد و در حال نوین مدرسه داری
حسابداری صنعتی
حسابداری نوین تهیه کنندگان جمعی از دانشجویات دانشگاه غیر انتفاعی علامه امینی بهنمیر
اسامی موسسات آموزش عالی آزاد مجاز برگزاری دوره های آمادگی فراگیر پیام نور اعلام شد
دفتر آموزشهای آزاد ، غیر دولتی - غیر انتفاعی وزارت علوم عدل ،اندیشه نوین پژوهش ،نیک
موضوع پایان نامه در زمینه آموزش عالی
بررسی چالشهای دانشگاههای غیر انتفاعی . 3 نظریه های نوین در رابطه با نقش و جایگاه هیات
اطلاعات هنرستانهای کامپیوتر کاردانش شهر تهران
غیر انتفاعی: طراحی صفحات وب: ۴۴۰۴۱۱۱۴: ۹۸: ایران نوین: ۸: پسرانه: غیر
رسانههای نوین و ارتباط جمعی
رسانههای نوین یک انتشاراتی، نوعاً یک شرکت تجاری بود و یا موسسهای عمومی و غیر انتفاعی.
لیست موسسه ها و دانشگاههای غیر انتفاعی - غیر دولتی کشور
وبلاگ رسمی مهدی غلامی میاندهی - لیست موسسه ها و دانشگاههای غیر انتفاعی - غیر دولتی کشور
جزوه طراحی شبکه های توزیع
جزوه طراحی شبکه های توزیع مبحث تعیین. سطح مقطع خطوط هوایی استاد صدر(موسسه غیر انتفاعی هدف)
برچسب :
غیر انتفاعی نوین