بازرس قانونی یا حسابرس؟
تفاوت بين حسابرسي و بازرسي قانوني
همواره در کلاس حسابرسي يکي از سوالاتي که مطرح ميشوداين است که :
آيا بين حسابرس مستقل وبازرس قانوني تفاوتي وجود دارد ياخير ؟
در پاسخ به اين پرسش بايد جايگاه هر کدام مورد بررسي قرار گيرد :
مطابق قانون شرکتهاي پذيرفته شده در بورس موظفند صورتهاي مالي سالانه خويش بهمراه گزارش حسابرس مستقل منتشر ودر اختيار عموم قرار دهند .
در حقيقت اگر بخواهيم حسابرسي را تعريف نمائيم ميگوئيم حسابرسي عبارتست از :
رسيدگي به اسناد ومدارک مالي به طوري که حسابرس بتواند نسبت به ترازنامه وحساب سودوزيان موسسه اظهار نظر نموده وگزارش حسابرسي را تهيه نمايد
بنابراين اولا حسابرس يک شخص مستقل از شرکت ميباشد ثانيا نسبت به مدارک وصورتهاي مالي اظهار نظر مينمايد وميزان مطابقت آنها را با استانداردهاي پذيرفته شده حسابداري بررسي ميکند . ثا لثا رسيدگي حسابرس بر طبق استانداردهاي پذيرفته شده حسابرسي صورت ميگيرد رابعا حسابرس مستقل را اشخاص حقيقي وحقوقي مختلف همچون مجمع عموم ، مديران شرکت ويا حتي اشخاص برون سازماني ميتوانند انتخاب نمايند .
صلاحيت حسابرس مستقل بر اساس آزمون وتوسط انجمن حسابداران رسمي تعيين وتائيد ميشود . وشرائط خاصي ازجمله داشتن شش سال سابقه حسابداري را دارا ميباشد
اما بازرس قانوني :
بازرس قانوني مطابق قانون تجارت يکي از ارکان شرکتها وموسسات ميباشد وشخصيت وي متکي بوجود شرکت ميباشد وظايف بازرس قانوني در قانون تجارت به مراتب فراتر از وظايف حسابرسي ميباشد به گونه اي که اگر بازرس قانوني تخلفي را از مديران شرکت مشاهده نمايد بايد آنرا به مراجع قانوني اعلام نمايد بازرس قانوني را مجمع عمومي انتخاب مينمايد بازرس قانوني داراي مسووليت مدني بوده ودر صورت تخلف از وظايف به مجازات مختلفي همچون حبس جنحه اي محکوم ميشود
براي انتخاب بازرس قانوني علاوه بر اينکه درقانون تجارت شرائطي همچون عدم محجوريت يا محکوميت قضائي وهمچنين نداشتن قرابت سببي ونسبي تا درجه سوم از طبقه اول ودوم و... پيش بيني گرديده بر طبق آئين نامه اجرائي ماده 144 قانون تجارت مصوب 1350 نيز شرائط
ديگري نيز پيش بيني گرديده است
وحسابرسان آن در کار اعلام گزارش اين نوع شرکتها قصور وتخلفي داشته اند ياخير ؟ اگر داشته اند چه بر خوردي با آنان صورت پذيرفته است ؟ به بيان ديگر نظارت بر کار بازرس قانوني شرکتهاي دولتي بعهده کيست؟
تعريف استانداردهاي حسابرسي : روشها وموازيني كه در
انجام حسابرسي به كار گرفته ميشودوبايد آنچنان باشد
كه حسابرس تواندنظرخودرا به عنوان يك متخصص در خصوص
موضوع مورد رسيدگي بيان دارد.
استانداردهاي حسابرسي به سه دسته:عمومي، اجراي عمليات
و استاندارد گزارشگري تقسيم ميشوند.
استاندارد عمومي:
اين استاندارد در حقيقت ويژگيهائي كه يك حسابرس بايد
داشته باشد بيان ميدارد وخود شامل سه استاندارد زير
ميباشد:
۱- صلاحيت وآموزش فني كافي :
حسابرس بايد براي انجام حسابرسي صلاحيت فني لازم را
دارا باشد ودرطول دوره هاي مشخص آموزش كافي را ببيند.
۲- استقلال : حسابرس بايد از ديد جامعه مستقل از
صاحبكار به نظر برسد ومنافع مشتركي (منافع غير
مستقيم بااهميت يا هرگونه منافع مستقيم
صرف نظر از اهميت )با صاحبكار نداشته باشد.
۳- مراقبت حرفه اي
استاندارد اجراي عمليات :
حداقل معيارهاواقداماتي كه حسابرس جهت انجام حسابرسي ملزم به رعايت آنها ميباشدو خود شامل سه استاندارد زير ميباشد:
۱- برنامه ريزي : جهت انجام حسابرسي برنامه ريزي مناسب انجام دهد.
۲- ارزيابي سيستم كنترل داخلي
۳- كسب شواهد ومدارك كافي
استاندارد گزارشگري :
شرائطي كه حسابرس جهت تنظيم وارائه گزارش
بايد رعايت نمايدوشامل چهار استاندارد زير ميباشد:
۱-گزارش تصريح كند صورتهاي مالي مطابق
اصول پذيرفته شده حسابداري تهيه شده يا خير؟
۲- چنانچه دركاربرداصول حسابداري تهيه صورتهاي
مالي رعايت يكنواختي نشده است آن موارد
وشرائط ذكر گردد.
۳-چنانچه افشاء كافي در صورتهاي مالي
صورت نپذيرفته در گزارش بيان دارد
۴- گزارش حاوي يك اظهار نظر در مورد
صورتهاي مالي باشد واگر نميتواند اظهار نظر
نمايد دلايل آن بيان گردد.
نكته :در بيان استانداردها رعايت ترتيب هر
استاندارد ضروري است مثلا منظور از استاندارد
سوم عمومي مراقبت حرفه اي ميباشد.
1)حسابرس به خاطر كدام دليل در حين رسيدگي ها كوشش ميكند مستقل به نظر برسد؟
الف)از بين بردن احتمال خطر ومسئوليت
ب)حفظ اعتبار نزد جامعه
ج)رسيدن به استقلال واقعي
د)رعايت استانداردهاي اجراي عمليات
2)تصميم نهايي در مورد اينكه حسابرس نسبت به صاحبكار خود مستقل به نظر برسد بايد توسط كدام مرجع زير اتخاذ گردد؟
الف)حسابرسان ب)صاحبكار
ج)كميته حسابرسي د)جامعه
3)كدام يك از موارد زير از اهداف حسابرسي عملياتي نميباشد؟
الف)ارزيابي عملكرد
ب)گزارش حسابرسي صورتهاي مالي
ج)شناسايي فرصتهاي بهبود عمليات
د)پيشنهاد براي بهبود عمليات يا لزوم انجام بررسي واقدامات بيشتر
4)كدام يك از موارد زير از عوامل ايجاد تقاضاي استفاده كنندگان از خدمات حسابرسي نميباشد؟
الف)تضاد منافع بين تهيه كنندگان واستفاده كنندگان اطلاعات مالي
ب)توسعه دامنه مبادلات اقتصادي وعدم تخصص افراد در اظهار نظرحرفه اي
ج)عدم دسترسي تصميم گيرندگان به شركتها وسازمانها
د)مسئوليت حسابرس جهت ارائه اطلاعات مالي براي استفاده كنندگان
5)كدام يك از موارد زير جزء حسابرسي مستقل نميباشد؟
الف)حسابرسي الزامي ب)حسابرسي ضمني
ج)حسابرسي داخلي د)حسابرسي ترازنامه اي
6)كدام يك از موارد زير جزءحسابرسي از نظر ماهيت قرار ميگيرد؟
الف)حسابرسي داخلي ب)حسابرسي اختياري
ج)بررسي سيستم كنترل داخلي د)حسابرسي ضمني
7)كدام يك از موارد زير جزءحسابداري از نظر ارجاع كار قرار ميگيرد؟
الف)حسابرسي سند رسي/ترازنامه اي
ب)حسابرسي الزامي/اختياري
ج)حسابرسي ويژه
د)حسابرسي اثبات/نهايي
8)حسابرسي نهايي كه جزءحسابرسي از نظر زمان طبقه بندي ميگردد كدام يك از مفاهيم زير را در بر ميگيرد؟
الف)بررسي اسناد ومدارك مربوط به سيستم كنترل داخلي صاحبكار
ب)بررسي صورتهاي مالي ميان دوره اي
ج)بررسي اسنادو مدارك از مبدا ايجاد تا مرحله نهايي وثبت در دفاتر مالي
د)بررسي صورتهاي مالي پس از اتمام دوره مالي وتصويب آن توسط هيئت مديره شركت
9)كدام يك از جملات زير صحيح است؟
الف)حسابرس نسبت به مطلوبيت صورتهاي مالي اضهار نظر ميكند.
ب)هدف حسابرس ثبت،طبقه بندي .تنظيم صورتهاي مالي صاحبكار است.
ج)عضو هيئت مديره شركت ميتواند به عنوان حسابرس مستقل همان شركت انتخاب گردد.
د)مسئوليت حرفه اي حسابرس مستقل شركت وحسابرس داخلي شركت يكسان است.
10)مهمترين دليل انجام حسابرسي ساليانه توسط يك موسسه حسابرسي عبارت است از:
الف)اطمينان دادن به سرمايه گذاران وساير افراد خارج از شركت نسبت به قابل اتكا بودن صورتهاي مالي
ب)ايجاد امكان براي سلب مسئوليت شخصي از مسئولين ومديران شركت در مورد نقائص موجود در صورتهاي مالي
ج)بر آوردن الزامات سازمان دولتي مبني بر انجام حسابرسي
د)اطمينان از بر ملا شدن هر گونه تقلب در صورت وجود
فرق بين گواهي واظهار نظر:
گواهي نسبت به امر واقع ومسلمي كه هيچگونه ترديدي در آن وجود ندارد صورت ميگيرد در حاليكه اظهار نظر يك عقيده است نه ذكر واقعيت.
فرق بين حسابرس وبازرس:
حسابرسي اظهار نظر در خصوص مطلوبيت صورتهاي مالي وحساب نهايي موسسه مورد رسيدگي است در حاليكه بازرسي كشف تقلب،اشتباه وتخلف مالي است.
حسابرسي مديريت:
بررسي عملكرد مديريت در مقوله هاي كارايي عمليات،اثر بخشي فعاليتهاي انجام شده و اقتصادي بودن اينگونه فعاليتها را حسابرسي مديريت ميگويند.
حسابرسي عملكرد:
بررسي قسمتهاي خاصي از سازمان به منظور سنجش نحوه عمل آنها است.
پاسخنامه
|
الف |
ب |
ج |
د |
1 |
|
* |
|
|
2 |
|
|
|
* |
3 |
|
* |
|
|
4 |
|
|
|
* |
5 |
|
|
* |
|
6 |
|
|
* |
|
7 |
|
* |
|
|
8 |
|
|
|
* |
9 |
* |
|
|
|
10 |
* |
|
|
|
ارزش زماني پول:
بهره:هزينه استفاده از اعتبار يا منابع مالي ديگران را بهره مي نامند كه معمولا بصورت درصدي از مبلغ استفاده شده در مدت زمان استفاده محاسبه ميشود.
مبلغ محاسبه شده براي پرداخت كننده هزينه و براي دريافت كننده سود ميباشد.
شخصي مبلغ 1000 ريال از بانك دريافت مينمايد وتعهد ميكند كه در پايان سال وجه دريافتي را به همراه 10 درصد بيشتر به بانك باز پرداخت نمايدبنابراين شخص مورد بحث در پايان سال علاوه بر 1000ريال اصل پول مبلغ10%*1000=100ريال (مجموعا 1100) بعنوان هزينه استفاده از پول كه همان بهره ميباشد پرداخت نمايد پس خواهيم داشت:
1100=10%1000+1000يعني1100=(100/10+1)1000
بنابراين اگر اين شخص مقدار بهره مورد پرداختيش راr%در نظر بيگيريم در پايان سال اول بابت aريال دريافتي خود مبلغ (1+r%)a پرداخت نمايد.
اگر rبرابر با نرخ تورم باشد چه اتفاقي خواهد افتاد؟
در اينصورت بانك در حقيقت سودي دريافت ننموده بلكه در حقيقت توانسته
قدرت خريد خويش را حفظ نمايدپس در حقيقت1000 ريال سال جاري برابر با
1100 ريال سال آتي مي باشد در اين حالت به زبان مالي خواهيم گفت:
1100 ريال ارزش آتي 1000ريال سال جاري مي باشد.
يا
1000 ريال سال جاري ارزش فعلي 1100 ريال سال آتي خواهد بود.
قرارداد1:در اين كتاب ارزش فعلي را با pوارزش آتي را باf بيان مينماييم.
اكنون اگر ارزش آتي pريال را در سال nبعد خواهيم داشت:
F=p*(1+r%)^n
واگر ارزش فعلي مبلغ fريال را بخواهيم داريم:
p=f *1/(1+r%)^n
قرارداد2:به مقدار (r%+1)^nعامل بهره مركب يا عامل ارزش ذاتي ميگويند كه آنرا با CVIFياf/p نشان ميدهند.
قرارداد3:به مقدار 1/(r%+1)^nعامل ارزش فعلي (تبديل كننده به ارز ش فعلي)يا عامل بهره ارزش فعلي ميگويند وآنرا با PVIFيا p/fنشان ميدهند.
تبصره:در فرمولهاي ارزش فعلي يا ارزش مركب فرض بر محاسبه ساليانه مي باشد واگر بخواهيم بهره بيش از يكباردر سال پرداخت يا دريافت نماييم فرمول به صورت((r%/m)+1)^m*nكه در آن mبيانگر دفعات پرداخت بهره در يكسال ميباشد بيان ميگردد.
اقساط ساليانه:فرض كنيد شخصي بطور سالينه هر سال مبلغaريال در بانك با نرخ rسرمايه گذاري ميكند اين شخص در پايان سال اول مبلغa(1+r%)خواهد داشت وچون در سال دوم مبلغ aريال ديگر به سرمايه گذاري خود اضافه ميكند لذا در پايان سال دوم(در اول سال سوم) موجودي وي به قرار زير محاسبه ميشود:
(a(1+R%))(1+R%) +a(1+R%)
بابت مبلغ سال دوم + بابت مبلغ سال اول
به همين ترتيب مبلغ حاصل از سرمايه گذاري محاسبه ميشود در اين حالت براي محاسبه مبلغ سرمايه گذاري در سال nام از فرمول
F1=A(CVIFa)=A(F/A r n) استفاده ميكنيم.بهCVIFaيا(F/A)عامل ارزش مركب اقساط گفته ميشود
حال در نظر بگيريد شخص مورد نظر ميخواهدارزش فعلي مبلغ f1را بدست آورد در اينصورت بايد از حاصلضربf1در PVIFاستفاده نمايد اما راه حل ساده تر آن است كه از فرمول :
A=(PVIFa)=A(p/A r n)كه آنرا با P/Aنمايش داده وعامل ارزش فعلي اقساط گويند استفاده نمود.
تجديد نظر ميشود. بدين ترتيب مبلغ درآمد پيمان ممكن است از دورهاي به دوره ديگر تغيير كند. براي مثال :
الف. پيمانكار و كارفرما ممكن است در دورهاي پس از دوره انعقاد پيمان، در مورد تغييرات يا ادعاهايي كه موجب افزايش يا كاهش درآمد پيمان گردد، به توافق برسند،
ب . مبلغ درآمد مورد توافق در يك پيمان مقطوع ممكن است به موجب مفاد پيمان، از جمله تعديل آحاد بها، افزايش يابد،
ج . مبلغ درآمد پيمان ممكن است در نتيجه جرايم تأخير در تكميل كار، كاهش يابد،
د . در مواردي كه پيمان مقطوع متضمن نرخ ثابت براي هر واحد محصول است، با افزايش تعداد واحدها، درآمد پيمان افزايش مييابد.
تغيير پيمان عبارت است از دستور كارفرما مبني بر تغيير در دامنه كاري كه قرار است طبق مفاد پيمان انجام شود. تغيير ممكن است موجب افزايش يا كاهش درآمد پيمان شود. براي نمونه، ميتوان از تغيير در مشخصات يا طراحي يك دارايي و تغيير در مدت پيمان نام برد. تغيير زماني در درآمد پيمان منظور ميشود كه :
الف. تصويب تغيير و مبلغ درآمد حاصله توسط كارفرما محتمل باشد،
ب . مبلغ درآمد را بتوان به گونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد.
ادعا عبارت از مبالغي است كه پيمانكار از كارفرما يا شخص ثالث به عنوان جبران هزينههايي مطالبه ميكند كه در مبلغ پيمان منظور نشده است. براي مثال ادعا ممكن است ناشي از اشتباه در مشخصات يا طراحي، تأخير ايجاد شده توسط كارفرما و تغييرات مورد اختلاف در ميزان كار پيمان باشد. اندازهگيري مبالغ درآمد حاصل از ادعا متضمن درجه بالايي از ابهام است و اغلب بستگي به نتيجه مذاكرات دارد. بنابراين ادعا تنها زماني در درآمد پيمان منظور ميشود كه :
الف. مذاكرات به مرحله پيشرفتهاي رسيده باشد، بهگونهاي كه قبول ادعا از سوي كارفرما محتمل باشد،
ب . مبلغي را كه احتمالاً مورد قبول كارفرماست، بتوان بهگونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد.
دريافتهاي تشويقي، مبالغي است اضافي كه درصورت نيل به استانداردهاي عملكرد تعيينشده يا افزونبر آن، توسط پيمانكار دريافت ميشود. براي مثال ممكن است در پيمان پيشبيني شود كه درصورت تكميل موضوع پيمان قبل از موعد مقرر، پرداختهاي تشويقي به پيمانكار صورت گيرد. دريافتهاي تشويقي را زماني ميتوان در درآمد پيمان منظور كرد كه:
الف. پيمان تا حدي پيشرفت كرده باشد كه نيل به استانداردهاي عملكرد تعيين شده يا افزونبر آن، محتمل باشد.
ب . مبلغ دريافت تشويقي را بتوان بهگونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد.
مخارج پيمان
مخارج پيمان بايد مشتمل بر موارد زير باشد :
الف . مخارجي كه مستقيماً با يك پيمان مشخص مرتبط است ،
ب . مخارجي كه بين پيمانهامشترك بوده و تسهيم آن به پيمانهاي جداگانه امكان پذير است ، و
ج . ساير مخارجي كه به موجب مفاد پيمان مشخصاً قابل مطالبه از كارفرما است .
مخارج مستقيم يك پيمان در برگيرنده مواردي از قبيل كار مستقيم (شامل سرپرستي و نظارت مستقيم )، مواد اوليه مصرفي ، استهلاك و اجاره ماشين آلات و تجهيزات ، مخارج جابجايي مواد، ماشين آلات و تجهيزات ، مخارج مستقيم طراحي و كمك فني ، مخارج براوردي كارهاي اصلاحي و تضميني و ادعا توسط اشخاص ثالث است . اين مخارج را مي توان به ميزان درآمدهاي اتفاقي خارج از شمول تعريف درآمد پيمان (از قبيل درآمد حاصل از فروش مواد و ماشين آلات اضافي ) كاهش داد.
مخارج مشترك قابل تسهيم بين پيمانهاي مختلف مشتمل بر حق بيمه ، مخارج غيرمستقيم طراحي و كمك فني و سربار پيمان است . اين مخارج برحسب ماهيت آن طبقه بندي و با اعمال يكنواخت روشهاي سيستماتيك و معقول به پيمانهاي مختلف تخصيص مي يابد. تخصيص مزبور مبتني بر سطح معمول فعاليت واحد تجاري است . سربار پيمان در برگيرنده مواردي از قبيل مخارج تهيه و پردازش ليست حقوق كاركنان پيمان است . مخارج مشترك همچنين مي تواند با توجه به استاندارد حسابداري شماره 13 با عنوان حسابداري مخارج تأمين مالي ، دربرگيرنده مخارج استقراض مرتبط با پيمانها نيز باشد.
ساير مخارجي كه به موجب مفاد پيمان مشخصاً قابل مطالبه از كارفرما است ، دربرگيرنده مواردي از قبيل مخارج اداري عمومي و مخارج توسعه مي باشد كه جبران آن به طور مشخص در پيمان قيد شده است .
مخارجي را كه نمي توان به فعاليت پيمانكاري يا به يك پيمان مشخص مربوط دانست جزء مخارج پيمان منظور نمي شود. نمونه هايي از اين مخارج عبارت است از مخارج اداري ، عمومي و فروش ، مخارج تحقيق و توسعه كه جبران آن در پيمان مشخص نشده و استهلاك ماشين آلات و تجهيزاتي كه در فعاليت پيمانكاري استفاده نشده است .
. مخارج تحمل شده قبل از انعقاد پيمان ، درصورت انعقاد پيمان در دوره جاري يا حصول اطمينان از انعقاد پيمان در دوره بعد، به حساب پيمان منظور مي شود. هرگاه اين مخارج به عنوان هزينه دوره اي كه در آن وقوع يافته محسوب شود و پيمان در دوره بعد منعقد گردد، چنين مخارجي را نبايد به حساب پيمان برگشت داد.
شناخت درآمد و هزينه هاي پيمان
با توجه به ماهيت پيمانهاي بلندمدت، چنانچه به سبب طولانيبودن مدت لازم براي تكميل اين پيمانها، تا زمان تكميل آنها، درآمد و هزينهاي به حساب گرفته نشود، ممكن است صورت سود و زيان تصوير چندان مطلوبي از فعاليتهاي واحد تجاري در طول سال ارائه نكند، بلكه تنها ماحصل (سود يا زيان) پيمانهايي را كه در پايان سال تكميل شده است منعكس كند. بنابراين، مقتضي است كه در جريان پيشرفت پيمانها، با رعايت الزامات اين استاندارد، درآمدي را كه ميتوان نسبت به تحقق آن اطمينان حاصل كرد، به حساب گرفت. تعيين ميزان درآمد و هزينه دوره توسط واحد تجاري بايد بهگونهاي صورت گيرد كه با نوع عمليات و صنعت مورد فعاليت تناسب داشته باشد.
هرگاه بتوان ماحصل يك پيمان بلندمدت را به گونهاي قابل اتكا براورد كرد، بايد سهم مناسبي از درآمد و مخارج كل پيمان (با توجه به ميزان تكميل پيمان در تاريخ ترازنامه و متناسب با نوع عمليات و صنعت مورد فعاليت) به ترتيب به عنوان درآمد و هزينه شناسايي شود.
شناخت درآمد و هزينه دوره براساس ميزان تكميل پيمان، اغلب "روش درصد تكميل پيمان" ناميده ميشود. طبق اين روش، درآمد پيمان با مخارج تحمل شده جهت نيل به آن ميزان از تكميل تطابق داده ميشود و در نتيجه درآمد، هزينه و سود يا زيان كار انجامشده درصورت سود و زيان انعكاس مييابد.
هرگاه ماحصل يك پيمان بلندمدت را نتوان بهگونهاي قابل اتكا براورد كرد : الف. درآمد بايد تا ميزان مخارج تحملشدهايكه احتمال بازيافت آن وجود دارد شناسايي شود،
ب . مخارج پيمان بايد در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي شود .
در مراحل اوليه پيمان، غالباً وضعيت به صورتي است كه ماحصل پيمان را نميتوان بهگونهاي قابل اتكا براورد كرد. بااينحال، ممكن است اين احتمال وجود داشته باشد كه واحد تجاري، مخارج تحملشده پيمان را بازيافت كند. بنابراين، درآمد پيمان تنها تا ميزان مخارج تحملشدهاي كه انتظار بازيافت آن ميرود، شناسايي ميگردد. از آنجا كه ماحصل پيمان را نميتوان بهگونهاي قابل اتكا براورد كرد، سودي شناسايي نميشود. از سوي ديگر اگرچه ماحصل پيمان را نميتوان بهگونهاي قابلاتكا براورد كرد، احتمال دارد كه كل مخارج پيمان از كل درآمد پيمان تجاوز كند. در چنين مواردي، هرگونه مازاد كل مخارج بر درآمد پيمان طبق بند 24 فوراً به عنوان هزينه دوره شناسايي ميشود.
هرگاه انتظار رود كه پيمان منجر به زيان گردد (كل مخارج پيمان از كل درآمد پيمان تجاوز كند)، بايد زيان مربوط، فوراً به عنوان هزينه دوره شناسايي شود.
چنانچه فزوني كل مخارج پيمان بر درآمد آن محتمل باشد، زيان قابل پيشبيني بايد فوراً به عنوان هزينه دوره شناسايي شود. در تعيين كل مخارج پيمان نه تنها مجموع مخارج تا تاريخ ترازنامه و مجموع مخارج تخميني بعدي تا مرحله تكميل مد نظر قرار ميگيرد، بلكه مخارج آتي كارهاي اصلاحي، كارهاي تضميني و هرگونه كارهاي مشابهي كه تحت شرايط پيمان قابل بازيافت نيست، نيز در محاسبه منظور ميشود. در بررسي مخارج تخميني بعدي تا مرحله تكميل و نيز مخارج آتي، افزايشهاي احتمالي حقوق و دستمزد، قيمت مواد و مصالح و ساير مخارج پيمان نيز در نظر گرفته ميشود. همچنين در مواردي كه پيمانهاي غير سودآور، داراي چنان ابعادي باشد كه بتوان انتظار داشت بخش قابل توجهي از ظرفيت واحد تجاري را براي مدت زيادي اشغال كند، مخارج اداري مربوط را كه قرار است واحد تجاري طي مدت تكميل پيمان متحمل گردد نيز در محاسبه رقم زيان قابل پيشبيني منظور ميشود.
افشا در صورت سود و زيان
صورت سود و زيان بايد اقلام زير را به طور جداگانه منعكس كند :
الف . درآمد شناسايي شده دوره (درآمد پيمان)
ب . هزينه شناسايي شده دوره (بهاي تمامشده پيمان) شامل هزينه شناسايي شده پيمان طي دوره و زيان قابل پيشبيني شناسايي شده طي دوره .
. در پيمانهاي مقطوع، ماحصل پيمان بلندمدت را زماني ميتوان بهگونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد كه تمامي شرايط زير برقرار باشد:
الف. درآمد پيمان را بتوان بهگونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد
ب . جريان ورودي منافع اقتصادي مرتبط با پيمان به واحد تجاري محتمل باشد
ج . مخارج پيمان تا زمان تكميل پيمان و همچنين درصد تكميل پيمان در تاريخ ترازنامه را بتوان بهگونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد
د . مخارج مربوط به پيمان را بتوان به وضوح تشخيص داد و بهگونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد تا مقايسه مخارج واقعي تحملشده پيمان با براوردهاي قبلي آنها ميسر گردد
در پيمانهاي اماني، ماحصل پيمان بلندمدت را زماني ميتوان بهگونهاي قابل اتكا اندازهگيري كرد كه كليه شرايط زير برقرار باشد ؛
الف. جريان ورودي منافع اقتصادي مرتبط با پيمان به واحد تجاري محتمل باشد
ب . مخارج مربوط به پيمان را اعم از اينكه طبق مفاد پيمان مشخصاً قابل بازيافت باشد يا نباشد، بتوان به وضوح تشخيص داد و بهگونچنانچه ميزان تكميل با مراجعه به مخارج تحملشده پيمان تا تاريخ ترازنامه تعيين گردد، تنها آن بخش از مخارج پيمان كه منعكس كننده كار انجام شده است در مخارج تحملشده پيمان تا تاريخ ترازنامه منظور ميگردد. مثالهايي از مخارج پيمان كه در مخارج تحملشده منظور نميشود عبارت است از :
الف. مخارج پيمان كه مرتبط با فعاليت آتي پيمان است، از قبيل مواد و مصالح تحويلي به كارگاه يا كنار گذاشته شده جهت پيمان كه تا كنون در پيمان مربوط استفاده نشده است (بهجز مواد و مصالحي كه مشخصاً جهت پيمان مزبور ساخته شده باشد)
ب . مبالغ پرداختي به پيمانكاران دست دوم قبل از انجام كار مندرج در پيمان فرعي.
آن بخش از مخارج پيمان كه بازيافت آن غير محتمل است فوراً به عنوان هزينه شناسايي ميشود. نمونههايي از اين مخارج مربوط به پيمانهايي ميشود كه:
الف. به طور كامل قابل اجرا نيست بدين معني كه اعتبار آن بهگونهاي جدي مورد سؤال است،
ب . تكميل آنها منوط به نتيجه دعاوي حقوقي در جريان يا مقررات قانوني درحال تصويب باشد،
ج . احتمال مصادره يا تخريب اموال آنها برود، د . كارفرماي آنها قادر به ايفاي تعهدات خود طبق پيمان نباشد.
د . پيمانكار آنها قادر به تكميل پيمان يا ايفاي تعهدات خود طبق پيمان نباشد.
هاي قابل اتكا اندازهگيري كردد.
حسابداري مالي وصنعتي
حسابداري صنعتي ، اساساً دانشي است كه داراي خصوصيت دوگانه است . از طرفي داراي ويژگي حسابداري مالي است و از اين نظر به حسابداري مالي كمك ميكند تا بتواند قيمت تمام شده كالاي فروش رفته يا خدمت انجام شده را محاسبه و سود وزيان دوره مالي را تعيين نمايد و از طرف ديگر داراي طبيعت حسابداري مديريت است و با اطلاعاتي كه محيا مي نمايد ، مديريت را در برنامه ريزي ، كنترل ، ارزيابي عملكرد و تصميم گيري كمك ميكند و از اين نظر از مهمترين ابزار مديريت به شمار ميرود.
حسابداري صنعتي مجموعه رويه و روالهاي منظم براي ثبت و گزارش قيمت تمام شده كالاي ساخته شده و خدمات انجام شده در كل و جزئيات اين سيستم شامل روشهائي براي تشخيص ، طبقه بندي ، تخصيص ، جمع آوري و گزارش هزينه هاي توليدو مقايسه آن با هزينه هاي از پيش تعيين شده و استاندارد است .
حسابداري صنعتي حلقه اتصال دو حسابداري مالي و مديريت است .
تفاوتهاي حسابداري مديريت با حسابداري مالي در شناسایی حسابرسی بدهی
1 – از نظر استفاده كنندگان اطلاعات ، استفاده كنندگان اطلاعات حسابداري مديريت ، افراد و مديران درون سازمان هستند ولي در حسابداري مالي علاوه بر درون سازمان ، گروههاي ذينفع و علاقمند خارجي مانند رقبا و موسسات مالي و اعتباري و بانكها نيز از اطلاعات حسابداري مالي استفاده مينمايند.
2 – حسابداري مديريت مقيد و محدود به ضوابط معين و مشخصي نيست زيرا تنها در خدمت افراد و مديران درون سازماني است ولي حسابداري مالي مقيد به اصول ، مفروضات و ميثاقهاي حسابداري مي باشد . البته حسابداري صنعتي روشها و اصول مورد استفاده حسابداري را نفي نمي نمايد بلكه دربرگيرنده يك نظام صحيح ، دقيق و مناسبتر جهت ثبت و اندازه گيري عوامل هزينه از لحظه شروع تا تكميل فرآيند مي باشد .
3 – گزارشهاي حسابداري مديريت اغلب به واحدهاي تابعه و بخشهاي درون سازمان به تفكيك توجه دارد و تركيبي از اطلاعات تاريخي ، پيش بيني ها و برآوردها را بكار ميگيرد ولي در حسابداري مالي گزارشات ، كل واحد انتفاعي را در برميگيرد و تنها از اطلاعات مبتني بر گذشته ( آنچه كه واقعاً اتفاق افتاده ) استفاده ميكند .
فراخوان عمومی در زمینه گزارشهای شفافیت حسابرسان شرکتهای سهامی عام از سوی هیئت نظارت حرفهای(POB)
هیئت نظارت حرفهای بخشی از شورای گزارشگری مالی(FRC) انگلستان است. این هیئت اخیرا پیشنویس گزارشهای شفافیت حسابرسان شرکتهای سهامی عام را منتشر کردهاست. این هیئت در نظر دارد حسابرسان مستقل را ملزم به تهیه گزارش شفافیت کند.بر این اساس گزارش"شفافیت"باید دربرگیرنده اطلاعاتی در زمینه فرایندها و رویههای موسسات حسابرسی برای اطمینان از کیفیت حسابرسی و استقلال حسابرسان باشد. همچنین در این گزارشها بایستی ساختار موسسه حسابرسی، نحوه ارتباط میان بخشهای آن، نظام حاکم بر موسسه و نحوه پرداخت به شرکای موسسه قید شود.آقای پاول جورج مدیر هیئت نظارت حرفهای اظهار داشت گزارشگری شفافیت دارای نقش ارزشمندی در ارتقای کیفیت حسابرسی است. سرمایهگذاران میتوانند به این وسیله نقاط قوت یک موسسه حسابرسی خاص را بشناسند و از فرایند رویههای موسسه در زمینه کیفیت حسابرسی آگاهی یابند. وی میافزاید هدف ما وضع الزامات مضاعف و بیش از آنچه در قوانین اتحادیه اروپا آمده نیست. بلکه باید زمینهای را فراهم آوریم که موسسات حسابرسی داوطلبانه اطلاعات بیشتری را ارائه نمایند و از مزایای ارائه آن بهرهمند شوند. هیئت نظارت حرفهای بر اساس قانون شرکتها در سال 1989 از جانب دولت به عنوان مرجع قانونگذار در حسابرسی انتخاب شد. این هیئت بخشی از شورای گزارشگری مالی است. شورای گزارشگری مالی یک نهاد قانونگذاری مستقل و تنها نهاد مسئول در این زمینه است که با هدف ارتقای سطح اطمینان گزارشگری و نظام راهبری شرکتها فعالیت میکند. این شورا دارای 6 بخش به نامهای زیر است:
· هیئت استانداردهای حسابداری
· هیئت رویههای حسابرسی
· هیئت استانداردهای اکچوئری
· بخش مرور گزارشگری مالی
· هیئت نظارت حرفهای
· هیئت بررسی و سامانبخشی حسابداری
هیئت نظارت حرفهای در تلاش است تا شورای گزارشگری مالی را در رسیدن به اهداف خود یاری نماید.مهمترین مسئولیتهای این هیئت عبارتند از:
الف- نظارت بر مقررات وضع شده توسط انجمنهای حرفهای برای حسابرسان
ب- نظارت بر کیفیت کار حسابرسی در واحدهای اقتصادی بزرگ
ج- نظارت مستقل بر تدوین مقررات حرفه حسابداری توسط انجمنهای حرفهای
د- نظارت مستقل بر تدوین مقررات حرفه اکچوئری توسط انجمنهای حرفهای
گزارشگری کنترل داخلی حاکم بر گزارشگری مالی در کانادا
بر اساس قانون ساربینز- اکسلی(Sarbanes-Oxley)2002، شرکتهای مشمول باید ارزیابی خود از کنترل داخلی را ارائه نمایند و حسابرسان باید ادعاهای مدیریت را رسیدگی کنند. از اواخر سال 2002، یک گروه تخصصی انجمن حسابداران رسمی امریکا(AICPA) تجدید نظرهایی را در مورد استاندارد شهادتدهی(AT 501) انجام داد تا از این طریق راهنمایی بیشتری در این زمینه ارائه کند. در کانادا نیز پروژهای در این زمینه تعریف شدهاست. هدف این پروژه تدوین استانداردها و رهنمودهایی در خصوص مسئولیتهای حسابرس در زمان انتشار گزارش اثربخشی کنترل داخلی حاکم بر گزارشگری مالی یک واحد تجاری است. با توجه به این که SEC و استانداردهای امریکا برای اظهارنظر حسابرسی مدل COSO را مبنای کار خود قرار دادهاند، هیئت استانداردهای حسابرسی کانادا نیز درصدد است تا مناسبترین روش را با توجه به این مدل جهت اظهارنظر حسابرسی در پیش بگیرد.
فراخوان مقاله در رابطه با تعریف، شناخت و اندازهگیری بدهیها از طرف موسسه KPMG و انجمن بینالمللی آموزش و تحقیق در حسابداری(IAAER)
انجمن بینالمللی آموزش و تحقیق در حسابداری به همراه موسسه KPMG اعلام کردهاند که با هدف تسهیل در تصمیمات هیئت استانداردهای بینالمللی در تمایز میان بدهیها و سرمایه اقدام به برگزاری همایش مینماید. هیئت برگزاری این همایش نمونهای از مهمترین سوالات قابل طرح را که بایستی پاسخ دادهشود به صورت زیر عنوان کردهاست:
1- آیا تعریف فعلی بدهی براساس چارچوب نظری هیئت استانداردهای بینالمللی یا هیئت استانداردهای حسابداری مالی امریکا مبنای قابلقبولی برای ارائه اطلاعات مفید در تصمیمگیری میباشد؟ آیا در صورتهای مالی بایستی همچنان میان تعهدات و سرمایه تمایز قائل شد؟ اگر پاسخ منفی باشد، سود چگونه تعریف خواهدشد؟
2- در رابطه با تفاوت تعهد و بدهی:
الف- چه ویژگیهایی وجه تمایز میان تعهدات و بدهیها را تشکیل میدهد؟
ب- آیا شرایط الزامآور(compulsion) اقتصادی برای ایجاد یک بدهی کافی است؟ نمونههای متداول مربوط به این شرایط شامل ابزارهای سهام ممتاز با حق سودسهام معوق است.
ج - آیا تعهدات عرفی دارای ویژگیهای بدهی میباشد؟
3- در رابطه با تعریف سرمایه:
الف- آیا بدهی و حقوق صاحبان سهام(سرمایه) بایستی تعریف شوند و یا این که یکی تعریف و دیگری به عنوان جزء باقیمانده در نظر گرفته میشود. چنانچه پاسخ سوال مثبت باشد، آیا میتوان دامنهای را تصور نمود که در هیچ یک از دو تعریف قرارنگرفته و به عنوان یک طبقه میانی گزارش شوند؟
ب- آیا با تعریف دارایی و سرمایه، میتوان بدهی را به عنوان یک جزء باقیمانده در نظرگرفت؟
ج- با فرض شرایطی که بدهی و سرمایه ترکیب شوند، آیا میتوان عنصر جدیدی تعریف نمود که چنین شرایطی را داشتهباشد؟ چگونه میتوان این عنصر جدید را به گونهای تعریف کرد که از عناصر بدهی و سرمایه متمایز باشد؟
د- وجه تمایز ویژگیهای نظری بدهیها و سرمایه چیست؟
پروژه مشترک انجمن حسابداران رسمی امریکا(AICPA)، انجمن حسابداری امریکا(AAA) و هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابرسی وخدمات اطمینانبخشی
(IAASB)
انجمن حسابداران رسمی امریکا، انجمن حسابداری امریکا و هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابرسی و خدمات اطمینان بخشی در تلاش هستند تا با انجام یک تحقیق مشترک اطلاعات بیشتری از میزان استنباط استفادهکنندگان از گزارشهای حسابرسی به دست آورند. قرار است این تحقیق به صورت مستقل در سراسر دنیا انجام گیرد و میزان درک استفادهکنندگان از صورتهای مالی مورد آزمون قرارگیرد. هیئت تدوین استانداردهای حسابرسی(ASB) وابسته به انجمن حسابداران رسمی امریکا در حال حاضر مشغول انجام پروژهای است که بر اساس آن موضوع بازنگری در گزارشهای حسابرسی بررسی میشود.همچنین هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابرسی و خدمات اطمینان بخشی پروژهای در این مورد انجام دادهاست. یافتههای حاصل از این تحقیقات میتواند اطلاعات مهمی را فراهم آوردکه زمینه را برای بازنگری در گزارشهای حسابرسی آتی مساعد میسازد. آقای داگلاس پراویت، رئیس بخش تحقیقاتی حسابرسی هیئت تدوین استانداردهای حسابرسی و استاد دانشگاه یانگ معتقد است که با توجه به عدم وجود تحقیق جدی در مورد میزان درک استفادهکنندگان از گزارشهای حسابرسی و ارتباط اجزای آن با یکدیگر، بایستی چنین تحقیقاتی انجام شود. آقای مارک باسلی رئیس بخش حسابرسی انجمن حسابداری امریکا و استاد دانشگاه کارولینای شمالی در این زمینه گفتهاست که انجام چنین کاری نیازمند عزم جهانی است. این برنامه توسط هیئت امریکایی و بینالمللی در سراسر دنیا انجام میشود. انتظار میرود این دو هیئت در آینده تحقیقات بیشتری در زمینه شناسایی استنباط نادرست استفادهکنندگان و تجدید نظر در شکل گزارشهای حسابرسی به منظور تسهیل ارتباط انجام دهند. آقای جیم سیلف مسئول اجرایی هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابرسی و خدمات اطمینانبخشی معتقد است که منافع تمامی افراد ذینفع در صورت برطرفشدن شکاف میان درک استفادهکنندگان و محتوا و منظور گزارشهای حسابرسی، افزایش مییابد. هیئت تدوین استانداردهای حسابرسی امریکا و هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابرسی و خدمات اطمینانبخشی به ترتیب 10000 دلار و 20000 دلار برای این پروژه اختصاص دادهاند .انتشار نتایج تحقیقاتی جدید در زمینه آموزش اخلاق حرفهای توسط هیئت تدوین استانداردهای
بینالمللی آموزش حسابداری(IAESB)
هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی آموزش حسابداری (به عنوان بخشی از فدراسیون بینالمللی حسابداران(IFAC))نتایج تحقیق خود با عنوان "راهکارهای توسعه و حفظ ارزشهای حرفهای، اخلاقی و نحوه انعکاس آن در برنامههای آموزشی حسابداری" را منتشر نمود.آقای هنری ساویل رئیس هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی آموزش حسابداری در این زمینه میگوید: این مقاله نتیجه تحقیق
مطالب مشابه :
لیست دانشگاههای غیرانتفاعی
غیرانتفاعی علامه فیض غیرانتفاعی) - قم دانشگاه مفید غیرانتفاعی علامه امینی - بهنمیر
لیست دانشگاههای غیر انتفاعی ایران
غیرانتفاعی علامه فیض غیرانتفاعی) - قم دانشگاه مفید غیرانتفاعی علامه امینی - بهنمیر
فهرست دانشگاه هاي غيرانتفاعي
دانشگاه امام رضا غیرانتفاعی علامه بحرالعلوم - غیرانتفاعی علامه امینی - بهنمیر
لیست دانشگاههای غیر انتفاعی در ایران
غیرانتفاعی علامه فیض غیرانتفاعی) - قم دانشگاه مفید غیرانتفاعی علامه امینی - بهنمیر
لیست دانشگاه های غیرانتفاعی
لیست دانشگاه های غیرانتفاعی. موسسه آموزش عالی غیردولتی - غیرانتفاعی علامه امینی - بهنمیر
برنامه کلاسی پیام نور قائم شهر
دانشگاه غیرانتفاعی پیوند قائم دانشگاه علامه طبرسی قائم دانشگاه علامه امینی بهنمیر.
پخش زنده شبکه های دیجیتال
دانشگاه غیرانتفاعی پیوند قائم
لیست دانشگاه های غیر انتفاعی به تفکیک استان
دانشگاه امام رضا غیرانتفاعی علامه بحرالعلوم - غیرانتفاعی علامه امینی - بهنمیر
لیست موسسه ها و دانشگاههای غیر انتفاعی - غیر دولتی کشور
غیرانتفاعی علامه فیض غیرانتفاعی -قم. دانشگاه غیرانتفاعی علامه امینی - بهنمیر
بازرس قانونی یا حسابرس؟
مافی ُسیدی و خلیلی کارشناسان حسابداری دانشگاه غیرانتفاعی علامه امینی بهنمیر
برچسب :
دانشگاه غیرانتفاعی علامه امینی بهنمیر