هان مشو نومید چون واقف نه ای از سرّ غیب...(خودنوشت2)

هان مشو نومید چون واقف نه ای از سرّ غیب

باشد اندر پرده بازی های پنهان، غم مخور

Movj7.jpg

یکی ازپر دردترین دردهای آدمی ناامیدیست و ناامیدی نیز خود زاییده ناآگاهی ست و آنچه ناآگاهی به همراه دارد ، تعقل نکردن در کار جهان است و آنچه آدمی را از تعقل کردن غافل می کند ، پرداختن صرف به امورات قبل از غروب است و آنچه همه و همه اینها را زایل می کند باور است و توکل...

آری... ناامیدی و کوته بینی گاهی می تواند آنچنان در وجود آدمی رخنه کند و او را به پست ترین پستی ها بکشاند که گویی در منجلاب ترین منجلاب های دنیا هم یافت نمی شود...کم نیستند آنهایی که همه چیز را پرداخته دست خود می بینند و  به همه چیز سطحی می نگرند ...

چرا که اکثر آدم ها از روی عادت زندگی می کنند... به گونه ای که از همه آنچه که نیاز به پرداختن دارد، غافل می شوند...و حتی از خودشان هم غافل می شوند...

"و از آنانی مباشید که خدا را از یاد بردند و خداوند هم خودشان را از یادشان برد.(۱۹حشر)"

چه فقیرند آنها که بسیار دارند اما پناه و امیدی ندارند و چه غنی اند آنهایی که تنها ریسمان زندگی شان را چنان محکم کرده اند که حتی شدیدترین بادها هم نمی تواند آنها را از هم بگسلد... آنان کسانی هستند که نسبت به او مسئولند چرا که آنان اهلی شده ی معبودند... و در برابر تمام ناملایمات صبر و شکیبایی پیشه می کنند...

و آنتوان دوسنت اگزوپری چه ماهرانه گفت از اهلی شدن که اگر آدم ها نسبت به چیزی اهلی شوند نسبت به آن مسئولند و بعد از آن هر پدیده ای حتی اگر قبلا" برایشان خوشایند نبوده  جمالی می شود از او... در آنجا که از زبان یکی از شخصیت های داستان به "شاهزاده کوچک" می گوید:

"آن گندمزار را می بینی ؟ برای من که نان نمی خورم گندم چیز بی فایده ای است.پس گندمزار هم مرا به یاد چیزی نمی اندازد.اما موهای تو رنگ طلا است. پس هر وقت اهلیم کردی محشر می شود ! گندم که طلایی رنگ است مرا به یاد تو می اندازد و صدای باد را هم که در گندمزار می پیچد دوست خواهم داشت."

آری... اینجاست که هر گونه تلخی و خوبی و بدی برای اهلی شدگان جلوه ای دیگر می یابد  چرا که آنان رضایت دوست را بر هر امری مقدم می دارند و هرگز هم از رحمت او ناامید نمی گردند...

و چه مستی مستانه ای است و چه شادمانی شعفناکی است آن هنگام که غم فقط و فقط از برای او باشد...نه از برای آنچه که خود نیز از برای اوست...

آیا ما آدم ها هم نسبت به آنچه که شایستگی اش را دارد اهلی شده ایم؟؟؟

باشد که حداقل نااهل نمیریم...

 na800774.jpg

از نسیــمی دفتـــر ایـام بــر هــم می خورد

از ورق گــردانی لیــل و نهــار اندیشــه کــن

 


مطالب مشابه :


شاه کلید موفقیت

درباره قاصد. باز ( انشا و ) راسخون صبر در لغت شکیبایی و استقامت معنا شده است و قرآن و




واحد شماره 3 طرح كرامت پايه چهارم را با عنوان صبر

همیشه همراه صبر و شکیبایی باشید که آن ستون ایمان و ضرب المثل درباره ي صبر : انشا پایه




جولی...

خانم جولی آنادیسیل؛پارسال هم سر کلاس من بودی و من با صبر و شکیبایی درباره جولی صحبت و




همه چیز درباره ی هفت سین

همه چیز درباره ی نماد فرشته امرداد و نماد صبر و شکیبایی و سوالات انشا نوبت اول




روز معلم گرامی باد

گروه زبان و ادبیات فارسی تو را که چشمه ی زاینده ی دانش واسطوره صبر و شکیبایی. درس انشا.




نمونه سئوالات انشا و نگارش دوم راهنمایی

نمونه سئوالات انشا و 3 سطر» درباره­ ی فواید علم و از شکیبایی،مقاومت و




نمونه سوالات انشا و ادبیات پایه دوم راهنمایی

سوالات انشا و بند«3 سطر» درباره­ی فواید علم و از شکیبایی،مقاومت و ایثار




هان مشو نومید چون واقف نه ای از سرّ غیب...(خودنوشت2)

یکی ازپر دردترین دردهای آدمی ناامیدیست و ناامیدی نیز صبر و شکیبایی درباره وب. نـام و




رمان پنجره قسمت 13

تقصیر من بود که گفتم انشا بلد نیستم و او مجبور که نداشتن صبر و شکیبایی خوب درباره وبلاگ




برچسب :