مقرنس تزیینی در اثار تاریخی اسلامی ایران
زماني، عباس. "مقرنس تزئيني در آثار
تاريخي اسلامي ايران". دوره 9،
ش 104 (خرداد50):
ص38-47، تصوير.
خلاصه:
مقرنس در دورة تيموري،مقرنس
درعهد
صفوي، مقرنس دربعدازدورة صفوي.
مقرنس
تزييني در آثار تاريخي اسلامي ايران
دكتر
زماني استاديار دانشكده ادبيات و علوم
انساني دانشگاه تهران
مقرنس
در دورة تيموري
در دورة تيموري نيز اين عنصر تزييني
بكار رفت و رويهم رفته در اجراي آن روش
دورة مغول دنبال گرديد و ميتوان گفت در
بعضي موارد سطح زير مقرنس وسيعتر گرديد و
براي زينت دادن سطوح واحدهاي مقرنس بيشتر
از كاشي و موزاييك استفاده گرديد.
مقبره امير تيمور در سمرقند مورخ 808
هجري-اين بنا از آخرين بناهاي تيمور است كه
براي نوهاش محمد سلطان ساخته است و يكي
از شاهكارهاي معماري و تزييني بشمار است.
قسمت داخلي مقبره كه خيلي مرتفع است در
انسان حس عظمت شاهانه را القاء ميكند و
نوري كه از پنجرههاي مشبك سفالي زيبا به
داخل ميتابد ديوارها و مقرنسهاي كاشي را
روشن ميكند. مقرنسهاي داخل را كم و بيش
ديده و بعداً نيز خواهيم ديد و مقرنس مورد
نظر ما در سطح خارجي پايه گنبد رفيع آن
قرار دارد. در اين سطح شيارهاي زيبا و
برجستگيهاي خياري وجود دارد كه از روي
اين مقرنس صعود ميكند. اين مقرنس عبارت
از دو رديف فرورفتگي و برجستگي متناوب است
كه خود در روي نواري از مربعات گلدار واقع
ميباشد. اين مقرنس دورديفي چون يك كمربند
بدور ساقه گنبد ميپيچد و چشم را در سايه و
روشنهاي خود ميلغزاند(85).
اين نوع مقرنس بطور غني و ظريفتر
در پايهشيارهاي گنبد مقبره گوهر شاد
مورخ 839 هجري در هرات وجود دارد(86).
مسجد جامع گوهرشاد مشهد مورخ 821
هجري-اين بنا از جمله مساجد چهار ايواني
است كه براي گوهرشاد زوجه شاهرخ تيموري
ساخته شده و از شاهكارهاي معماري و تزييني
شمرده ميشود. مقرنس جالب توجه اين مسجد
در خارج گنبد قرار دارد و عبارت است از:
1-يك رديف طاقنما با قوس سه قسمتي(دو
طاق نماي عريض و يك باريك با قوس جناغي).
2-يك رديف ستارههاي سه پر در بين
قوسهاي طاقنماها.
3-يك رديف سطوح مقعر پنج ضلعي در روي
ستارههاي سه پر.
4-يك رديف ستاره سه پر ديگر در بين
سطوح پنج ضلعي.
5-يك رديف سطوح نسبتاً مسطح و مقعر
بطور متناوب.
6-يك رديف برجستگيهاي رويه گود در
بالاي سطوح قبلي.
دو رديف آخر برجستگيهاي مدور
تزييني را تحمل ميكند و آويزان بنظر ميرسد
و رويهم رفته به مقرنس پاية گنبد مقبره
امير تيمور و مقبره گوهرشاد باني مسجد
شباهت دارد(87).
مدرسه خرجرد تربت جام-اين مدرسه در
سال 1445 ميلادي(848 هجري) بدست يك معمار
شيرازي ساخته شده و از جمله بناهاي
چهارايواني است(88). در جدار بعضي طاقنماهاي
اين بنا مقرنسهاي مفصل اما نسبتاً كم گود
وجود دارد و هر سطح مقرنس در سه قسمت، وسط و
طرفين، با دوزه عمودي مشخص است. اولين
رديف مقنرس با طاقنماهاي داراي قوس
شكسته كه از لحاظ عرض مساوي نيست مشخص شده
و رديفهاي بعدي با سطوح پنج ضلعي قوسدار
صورت گرفته است. در قسمت وسط شانزده رديف
رويهم و يازده رديف كنار هم قرار گرفته
بطوريكه هريك از واحدهاي رديف بالا در
انتهاي يك شعاع از اشعه ساطع از كليد قوس
طاق طاقنماي بزرگ واقع است. تعداد
رديفهاي عمودي هريك از دو قسمت طرفين
يازده و رديفهاي انتها، مانند قسمت وسط،
بيشتر جلو آمده است و هر واحد آن در انتهاي
يك شعاع از اشعه ساطع از گوشه بالا قرار
دارد. در طرفين طاقنماي بزرگ يعني لچكهاي
مجاور جناحهاي قوس، مقرنسهاي مشابهي وجود
دارد.
نظير اين تزيين در مسجد گوهرشاد
مشهد نيز ديده ميشود و نشان ميدهد كه
اين دو بنا بدست يك يا دو معمار همشهري
شيرازي ساخته شده است(89).
آستانه حضرت رضا(ع) در مشهد-داخل و
خارج آستانه حضرت رضا(ع) از شاهكارهاي
تزييني درجه اول اسلامي است
[38] و در سراسر
بناهاي آن مقرنس در كنار ساير تزيينات
بكار رفته است ولي مثالي كه ما انتخاب كردهايم
وپوپ آمريكايي در كتاب(Persian
Architecture)،
صفحه 167 و 168 شماره 221 معرفي كرده و در صفحه
166 آن را به اواخر قرن پانزدهم ميلادي(نهم
هجري) منسوب كرده است در سقف يكي از سردرها
وجود دارد و شايد مفصلترين و پركارترين
مقرنسهاي اواخر دوره تيموري و آغاز دوره
صفوي باشد(شكل 23).
اين
مقرنس عظيم قريب بيست رديف عمودي دارد و
اضافه بر رديفهاي مرتب سطوح كم گود و
پرگود، بعضي از قسمتهاي آن چون طاقنماهاي
مثلثي و بصورت دستههاي جداگانه بنظر ميرسد
كه رويهم قرار گرفته و من حيث المجموع با
هم آهنگي خيره كننده يك مقرنس استالاكتيتي
را بوجود ميآورد(90).
درب امام-اين بنا در اصفهان واقع و
مورخ 857 هجري است. گدار فرانسوي در صفحه 51
جلد دوم(Athar-e Iran)
سال 1379 ميلادي طرح و ترتيب رنگها، ظرافت و
كيفيت كار موزاييكي سر در آن را
ازشاهكارهاي معماري ايران دانسته است. در
اين شاهكارها مقرنس بصورت گوشوار در بين
اسليميها، كتيبه و نوارها، نقوش صليبي و
لوزي و مشبك و گل و برگها مقام شاخصي بعهده
دارد. اين مقرنس ساده و شامل سه رديف عمودي
است كه در روي يك طاقنما با قوس سه قسمتي
قرار گرفته است. مجموع سه رديف هريك از
مقرنسهاي گوشوار مشتمل بر يازده سطح مقعر،
اكثر ربع گنبد، است(91).
مسجد كبود تبريز-اين مسجد در عهد
جهانشاه قره قوينلو ساخته شده و مورخ 870
است. اهميت تزيين اين مسجد بيشتر از لحاظ
قطعات كاشي و موزاييك خوش رنگ است ولي
مقرنس نيز از نظر سازندگان دور نمانده است.
اين مسجد در اثر زلزله و عوامل ديگر سقف و
قسمتهاي مهمي از ساختمان خود را از دست
داده است ولي صفحه 454 جلد چهارم كتاب(A survey of Persian art)
تأليف پوپ امريكايي ما را از چگونگي
مقرنسهاي آن آگاه ميكند.
شكل 24-يكي از منارهاي بالكندار مسجد
شاه اصفهان مربوط به زمان شاه عباس كبير كه
با مقرنس مزين شده است.
شكل 23-سقف يكي از سردرهاي آستانه حضرت
رضا(ع) در مشهد منسوب به دوره قرن نهم هجري
كه يكي از مفصلترين و پركارترين
مقرنسهاي اواخر دوره تيموري و اوايل دوره
صفوي را نشان ميدهد.
مقرنس
مورد نظر ما در گوشوار سر در داخلي بنا
واقع است و خرابي آن نشان ميدهد كه ابتدا
گوشه با آجر ساده ساخته شده و بعداً قطعات
كاشي و موزاييك از زير به آجرها چسبانده
شده و بعداً قطعات كاشي و موزاييك از زير
به آجرها چسبانده شده و گوشوار مخروطي
القاء گرديده است. در اين گوشوار پنج رديف
عمودي ميتوان تشخيص داد:
1-پنج طاق نماي كوچك و بزرگ كه با
رنگهاي مختلف كاشي مشخص است، در رديف اول و
بلافاصله در روي گوشه.
2-يك سطح مقعر كه در آن چهار پنج ضلعي
نامنظم و دو مثلث القاء شده است، در بالاي
رديف اول.
3-دو سطح مقعر به ترتيب مذكور كه در
انتهاي هركدام يك ستاره القاء شده است، در
بالاي رديف دوم.
4-سه سطح مقعر منقسم به پنج ضلعيهاي
نامنظم و سه ضلعيها، در بالاي رديف سوم.
5-هفت
سطح مقعر كوچك، در بالاي رديف چهارم(92).
[39]
مقرنس در دورة صفوي-دورة صفوي را
عهد طلايي هنر ايران ميگويند و الحق اين
نامگذاري در مورد هنرهاي تزييني از جمله
مقرنس مصداق دارد ولي اين عنوان به معني آن
نيست كه هنرمندان دورة صفوي دست به ابتكار
و اختراع فوق العادهاي زدهاند بلكه به
علت اين است كه بر اثر توجه پادشاهان صفوي
مراكز هنري زياد شد و رشتههاي مختلف هنري
به اوج ترقي خود رسيد و با اين توجه رونق و
هم چنين حس و هضم عناصر موجود بر روشهاي
ماقبل خود امتياز يافت.
شكل25-قسمتي از مقرنس سر در اصلي مسجد
شاه اصفهان مربوط به زمان شاه عباس كبير
بهرحال مقرنس در دورة صفوي كاملاً
جنبة تزييني داشت و اغلب با موزاييك و كاشي
صورت ميگرفت. در اين دوره نيز هر چهار
دسته مقرنس با دقت فروان بكار رفت و
تازگيهايي نيز به ظهور رسيد. تازگيها
بيشتر مربوط به موارد ذيل است:
اول توسعة مقرنسهاي آويزان يا
استالاكتيتي در منارههاي بالكندار
مانند منارههاي طرفين مدخل اصلي و طرفين
ايوان جلو تالار مربع مسجد شاه اصفهان
مورخ 1020-1047 (شكل 24) و منارههاي مدرسه مادر
شاه اصفهان مورخ 1117-1125(93).
دوم بكار بردن مقرنس در سر ستونها
مانند آنهاي عالي قاپو و چهل ستون
اصفهان(94).
سوم بكار بردن فروان سطوح مقعر
بصورت گوشوارهاي معمولي در پايين و
گوشوارهاي لچكي در بالا و تقسيم اين لچكها
به لوزيها به نحوي كه انتهاي سطح مقرنس چون
دندانهها جلوه ميكند و نيم سقف بالاي
آن مانند يك ستاره بزرگ به چشم ميخورد(95).
چهارم مفصلتر كردن سطح كلي مقرنس
با توجه بيشتر به گود ساختن بعضي از نواحي
متمركز كردن واحدهاي مقرنس در اطراف آن
نواحي به نحوي كه گوديهاي وارونه خود را
چون سقف مدور مستقل و يا چون ظرف مدور نشان
ميدهد و شايد به همين جهت است كه اصطلاح
طاس و نيم طاس دربارة مقرنس بوجود آمده است(شكل
25). مثال
بارز ما سر در مسجد شاه اصفهان است(96).
پنج ايجاد گيلوييهاي مفصل تزييني
با استفاده از واحدهاي مقرنس در خارج
ايوانها و يا تالارهاي ستوندار چون عالي
قاپو و چهل ستون اصفهان مربوط به زمان شاه
عباس كبير(97). [40]
با ملاحظه تازگيهاي مقرنس در دوره
صفوي از طول كلام خودداري و سعي ميكنيم
به اختصار مثالي در هر دسته معرفي كنيم.
شكل 26-مدخل مدرسه مادر شاه اصفهان
مربوط به زمان شاه سلطان حسين صفوي كه
مقرنس آن اضافه بر جنبه استالاكتيتي جنبه
لانه زنبوري را نيز القاء ميكند.
مقرنسهاي دسته اول تقريباً در همه
بناهاي اين دوره مانند دورههاي قبل،
بكار رفته است و آن را در اطراف ميدان شاه
اصفهان(98) و مجموعه بناهاي امامزاده
اسماعيل منسوب به زمان شاه سلطان حسين
صفوي(99) ميتوانيم مشاهده كنيم.
زيباترين مثال ما دربارة مقرنسهاي
دسته دوم مدخل اصلي مسجد شاه اصفهان مورخ
1025 هجري است. در بالاي در ورودي و پس از
كتيبه عريض مقرنس مورد نظر ما بصورت سه طاقنما
شروع ميشود:
يك طاق نماي عريض و رفيع درست در
بالاي در يا يك قوس هفت قسمتي.
دو طاقنما در طرفين طاقنماي
مذكور هريك درست در روي گوشه و با يك قوس سه
قسمتي.
پس از طاقنماها نوبت به واحدهاي
مقرنس ميرسد. اين واحدها در طرفين سه طاقنما
آغاز و در بالا به سطوح لوزي زير-ستاره چند
پر كليد طاقمنتهي ميشود. واحدهاي مقرنس
كاملاً مساوي نيست ولي در نه رديف عمودي
خود بهترين مقرنسهاي رويهم قرار گرفته را
القاء ميكنند(100). نوعي ديگر از مقرنس
رويهم قرار گرفته و نظير مقرنسهاي تزييني
بالاي مدخلهاي تالار صدستون تخت جمشيد
مربوط به دوره هخامنشي و بالاي
[41] طاقچههاي
كاخ فيروزآباد مربوط به دوره ساساني نيز
در سنگ آبهاي باغهاي چهل ستون اصفهان به
چشم ميخورد(101).
شكل 27-مدخل عاليقاپوي اصفهان
مقرنسهاي آويزان با استالاكتيتي
اين دوره در سطوح كوچكتر نيز مورد استعمال
داشته است. ما اين نوع را در بالكونهاي
منارههاي طرفين مدخل اصلي مسجد شاه
اصفهان (102) و ساير منارههاي آن دورة مدخل
و محراب مسجد شاه لطف الله اصفهان(103) مدخل
قدمگاه نيشابور(104) و غيره ملاحظه ميكنيم.
زيباترين مقرنس كه اضافه بر جنبه
استالاكتيتي جنبه لانه زنبوري را نيز
القاء ميكند در بالاي مدخل مدرسه
مادرشاه اصفهان قرار دارد(105)(شكل 26).
عاليقاپو-از همه بناهاي دورة صفوي
بيشتر دربارة عاليقاپو صحبت شده است و
شايد به اين دليل است كه اين بنا اولين كاخ
شاه عباس كبير(996-1038 ه) در اصفهان و محل
پذيرايي سفراي خارجي و ساير ميهمانان
دربار بوده است. در داخل قسمت مركزي اين
بناي مجلل اضافه بر گچبريها و نقاشيها-
و ساير تزيينات عالي يك مقرنس جالب و در
عين حال نسبتاً تازه به عمل آمده است(شكل
27). اين مقرنس بر دو قسم است:
شكل 28-مقرنس سقف مقبره كريم خان زند در
شيراز
اول مقرنس سقف كه از بالاي دريچههاي
مشبك شروع ميشود و ارتفاع ميگيرد و
سطوح مقعر آن عبارت از قوسنماهاي قلب
شكل و لوزيها نامنظم و ستارههاي چهار پر
و مثلثات باريك است كه كم و بيش قبلاً هم
مشاهده كردهايم.
دوم مقرنس واقع در چهار ضلع زير
دريچههاي مذكور كه رويهم رفته بصورت طاقنما
با قوس شكسته بنظر ميرسد و من حيث
المجموع سطوح مقعر و محل اتصال آنها ميتواند
يك مقرنس استالاكتيتي را القاء كند ولي
نكته جالب توجه در اين است كه سطوح نيز
مورد تصرف قرار گرفته و:
1-در سطوح بزرگتر و كليد قوس صراحيهايي
ايجاد شده است.
2-در مثلثات باريك يك طاقنما با
قوس شكسته و در لوزيهاي نامنظم يك برگ سه
قسمتي القاء شده است.
[42]
3-در نقاط مناسب طاقنماهاي باريك
هلالهاي وارونه و صراحيها در رويهم قرار
داده شده است.
اين صراحيها و اشكال ديگر اين فكر
را كه شايد مقرنس از ظروف منشاء گرفته است
تقويت ميكند(106).
شكل 29-مدخل غربي مسجد سپهسالار در
تهران
مقرنس در بعد
از دورة صفوي
سبك ساختماني و تزييني دورة صفوي
چنان كامل و مطلوب بود كه در تمام دورههاي
افشار و زنديه و قاجاريه از آن تقليد شد و
در نتيجه مقرنس نيز طبعاً زندگي خود با
روشهاي قبلي ادامه داد.
از عصر افشار بناهاي زيادي در دست
نداريم و يا بناهاي آن دوره تا كنون معرفي
نشده است و بهمين جهت فعلاً نميتوانيم
مثالهاي متعددي ذكر كنيم ولي با توجه به
آنچه در دسترس ما است ميتوانيم متوجه شويم
كه:
1-قرنيز ساده در خارج كاخ خورشيد و خارج مسجد كبود كه هر دو همزمان و
در كلات نادر است وجود دارد(107).
2-مقرنس رويهم قرار گرفته و آويزان
در طاقنمايي از داخل تالار مركزي كاخ
خورشيد مشاهده ميشود. اين مقرنس عبارت از
سه رديف به اين شرح است:
اول يك رديف طاقنما با قوسهاي
شكسته در پيشاني و روي دو گوشه و سه ديوار
طاقنماي بزرگ.
دوم يك رديف سطوح مقعر شش ضلعي در
بالاي اين طاقنماها.
سوم يك رديف لوزيهاي نامنظم در
بالاي سطوح شش ضلعي(108).
از عصر زنديه بناهاي نسبتاً
زيادتري در دست داريم و ميتوانيم
مثالهايي به شرح زير بيان كنيم:
مسجد وكيل شيراز-در تالار ستوندار
اين مسجد كه مربوط به زمان كريم خان زند
است مقرنس ساده ولي زيبا وجود دارد. اين
مقرنس در محراب تالار مذكور واقع و داراي
پنج رديف افقي و سه رديف عمودي است كه به
اشعه كوتاه زير گنبد قوس محراب ختم ميشود.
اين مقرنس شباهتي به مقرنس داخل كاخ
خورشيد دارد و ميتوان آن را جزء مقرنسهاي
آويزان بشمار آورد(109).
بناي هفت تن شيراز-در سمت شمال اين
بنا كه مربوط به زمان كريم خان زند است
ايواني با ستونهاي سنگي يك پارچه و
نقاشيها و تزيينات ديگر وجود دارد. در
انتهاي ستونهاي ايوان كه داراي ساقه مدور
و سرستون نازك چهارگوش است يك مقرنس در سه
رديفي به چشم ميخورد كه در پايين باريك و
در بالا پهن است(110). اين نوع مقرنس در
انتهاي ستونهاي مقبره حافظ كه در زمان
كريم خان زند ساخته شده است نيز مشاهده ميشود(111).
مقبره كريم خان زند در شيراز-اين
بنا فعلاً موزة پارس است. در سقف آن
مقرنسكاري و نقاشي دست بهم داده و منظره
بسيار زيبايي بوجود آورده است. مقرنسهاي
مزين به نقاشي از چهار ضلع و چهار گوشه
شروع و به شمسه زير كليد طاق ختم ميشود(شكل
28). واحدهاي مقرنس كه در رديفهاي مدور
تقريباً منظم تعبيه شده به شكل شش ضلعيهاي
غير منتظم، مثلثها، ستارهها، مربعات
القاء شده است(112).
در دوره قاجار مقرنس با توجه به
روشهاي دوره صفوي معمول بود و چند مثال
زيبا را در مسجد سپهسالار تهران معرفي ميكنيم:
اول مدخل غربي واقع در كنار خيابان
بهارستان(شكل 29). بالاي اين مدخل داراي
تزيينات ذيل است:
1-يك مشبك شعاعي آهني درست در بالاي
در.
2-يك قوس شبيه ته كشتي محيط بر مشبك
مذكور.
3-دو شش ضلعي نامنظم و دو مثلث
تقريباًقائم الزاويه موزائيكي و مزين به
نقوش گل و بته و اسليمي در طرفين دو جناح
قوس مذكور.
4-سه نوار تزييني موزاييكي با نقوش
اسليمي(نوار وسط داراي يك نوشته نستعليق
است) در بالاي كليد قوس و دو مثلث مذكور.
5-مقرنس مورد نظر ما.
6-يك قوس تزييني محيط بر مقرنس و
تزيينات موزاييكي و كتيبة بالاي آن.
اين مقرنس از روبرو بصورت سه مثلث
بنظر ميرسد: يك بزرگ در وسط و دو كوچك در
طرفين آن.
دو پاية قسمت وسط مقرنس در گوشة
قائم دو مثلث قائم الزاويه قرار دارد و تا
كليد قوس صعود ميكند. واحدهاي
[43] مقرنس مساوي نيست و عمق آنها نيز
متفاوت است.
شكل 30- تيمچه امين الدوله كاشان مورخ
1285 هجري كه يك مقرنس لوزي شكل را نشان ميدهد.
دو قسمت طرفين مقرنس از
بالاي دو شش ضلعينامنظم صعود ميكند و
هريك داراي شش رديف عمودي است. مجموع سه
قسمت مقرنس از نوع استالاكتيتي است ولي
مقرنس لانه زنبوري را نيز القاء ميكند.
دوم محراب تالار مربع جنوبي-اين
محراب داراي زيباترين مقرنسهاي دوره
قاجار و عصر حاضر ميباشد(113).
واحدهاي
اين مقرنس از لحاظ عمق و
وسعت متفاوت است ولي نسبت به محور عمودي
نيم گنبد بالاي محراب قرينه ميباشد و به
شمسه زير كليد قوس محيط بر مقرنس، ختم ميشود.
اين مقرنس يكي از نمونههاي زيباي دسته
سوم يعني مقرنسهاي آويزان يا استالاكتيتي
است.
سوم مقرنسهاي استالاكتيتي
محرابهاي رواقهاي شرقي و غربي تالار مربع-مقرنس
اين محراب از لحاظ رديفهاي عمودي و افقي
شباهت فوق العادهاي به مقرنس محراب اصلي
دارد ولي موزاييكهاي آن نسبتاً نامرغوب
است.
چهارم مقرنس بزرگ طاق مشرف بر محراب
اصلي-اين مقرنس مشتمل بر ده رديف عمودي
سطوح مقعر و يك رديف لوزي نامنظم و يك نوار
زيگزاگ است كه
به نيم شمسه كليد طاق منتهي
ميشود و از زيبايي فوقالعاده برخوردار
است. اين مقرنس در بالاي نه طاقنما يا
بطور بهتر در رأس قوس محراب و روي پنج جفت
پاية طرفين آن قرار دارد. واحدهاي مقرنس
عبارت از لچكها، ستارههاي چهارپر و نپج
پر و هشت پر، سطوح مقعر پنج ضلعي و ده ضلعي
نامنظم، نوارهاي بين سطوح، مربعات شكسته
چون يك كتاب باز شده، لوزيها و غيره ميباشد.
وقتي از پايين به بالا نگاه كنيم قدحهاي
بزرگ و كوچك منشوري (سه ربع، نصف، ربع)
وارونه كه ته ستاره شكل دارند ميبينيم.
تمام مقرنس با موزاييكهاي نيلي،
سبز، صورتي، قرمز، زرد، سفيد و آبي رنگ
مزين شده است.
پنجم مقرنس طاقهاي شرقي و غربي
گنبد تالار مربع اين مقرنسها ازسطوح مقعر
مختلف الاضلاع و لوزيهاي نامنظم تعبيه و
به شمسه زير طاق متصل شده است.
ششم مقرنس طاق شمالي گنبد تالار
مربع-اين مقرنس عبارت است از:
1-يك قدح بزرگ وارونه درست دركليد
طاق.
2-هفت قدح كوچكتر در اطراف قدح بزرگ.
3-تعدادي سطوح مقعر به شكل لوزي و
مثلث در اطراف قدحهاي مذكور. تمام اين سطوح
با موزاييك و نقوش اسليمي دهن اژدري مزين
شده است.
هفتم
لوزيهاي مقعر پايه گنبد تالار مربع-اين
لوزيها در زير پاية گنبد مدور قرار دارد و
با فرورفتگيها و جلو آمدگيهاي خود يك
حلقه مقرنس ملايم و چشم نواز را القاءميكند.
هشتم مقرنس سقف ايوان شرقي و شمالي
مسجد-مقرنس هريك از اين دو سقف من حيث
المجموع شبيه طاق شمالي گنبد تالار مربع
است ولي از آن سادهتر و داراي موزاييكهاي
كم رنگتر است.
نهم مقرنس منارههاي مسجد-اين
مقرنسها در زير اطاقك و يا بالكن منارهها
واقع و از نوع استالاكتيتي است.
تيمچه امين الدوله كاشان-در دورة
قاجار مقرنس در بناهاي معمولي نيز رواج
داشت و يكي از آنها تيمچة امين الدوله است.
اين تيمچه در 1285 هجري ساخته شده و مقرنس
مورد نظر ما در قسمتي از سقف آن وجود دارد(شكل
30). واحدهاي اين مقرنس بصورت لوزيها در
قطارهاي عمودي و اريب قرار گرفته و تا كليد
سقف صعود نموده است و ميتوان بيش از
پانزده رديف عمودي در آن مشخص نمود(114).
ايوان منزل مظفرالسطان گنابادي-اين
منزل در ربع
[44] آخر قرن سيزدهم هجري(حدود 1280)
توسط مظفرالسلطان حاكم و شخصيت برجسته
گناباد در قرية دلويي(4 كيلومتري شمال شهر)
ساخته شده است.
در اين منزل ايواني به طول 12، و عرض 5
متر وجود دارد كه در آن گچ بريهاي بسيار
زيبا صورت گرفته است. سقف اين ايوان عبارت
از سه قوس عرضي و سه قسمت سقف بين آنها است
بطوريكه عملاً طول ايوان به
سه قسمت مشخص
تقسيم گرديده است.
در هريك از دو ديوار داخلي طرفين
قسمت اول به ترتيب دو طاقچه مزين به
مقرنسهاي ساده و يك رف مزين به شيارهاي
ظريف و يك طاقنما با قوس جناغي به چشم
ميخورد. در بالاي اين دو قوس جانبي و بين دو قوس عرضي قسمت اول سقف اين دو قوس جانبي و
بين دو قوس عرضي، قسمت اول سقف واقع شده و
كلاً از مقرنس پوشيده است. اين مقرنس از
چهار زوايه بين قوسهاي جانبي و عرضي فوق
الاشعار با جفتهاي مثلث تقريباً مدور شروع
و پس از القاء لوزيهاي نامنظم به سطح مقرنس
مقعر كه به اشعه ساطع از كليد طاق منتهي
ميشود تزيين گرديده است.
قسمت دوم سقف ايوان پس از قسمت اول
در واقع گنبدي است كه در بالاي يك پلان
چهار گوش و روي دو قوس جانبي و دو قوس عرضي
قرار دارد. زير قوسها با ماكويي شكلهاي
رويهم و نيم ماكوييهاي پشت به پشت مزين
شده است. مقرنس اين قسمت سقف از چهار زاويه
بين قوسهاي جانبي و عرضي شروع ميشود كه
ما جبهه جنوبي آن را بيان ميكنيم.
تزيينات اين جبهه عبارت است از:
1-سه طاق نماي با قوس جناغي در بالاي
قوس عرضي.
2-دو دسته از مقرنس كه بين دو جناح
قوسهاي عرضي اشعه ساطع از زاويه محاذي
نقطه شروع منتهي ميشود. واحدهاي اين
مقرنس مشتمل بر سطوح مقعر لوزي رويهم و در
كنار هم است. اين مقرنس از لحاظ اشعه
فوقاني و طرز تقسيم جبهه شبيه مقرنس مدرسه
خرجرد و مسجد گوهرشاد مربوط به دوره
تيموري است(115).
3-مقرنس در بالاي طاقنماها و اشعه
مذكور كه به كليد گنبد منتهي ميشود و
مشتمل بر لوزيهاي نامنظم است.
قسمت سوم سقف در انتهاي ايوان واقع
و عبارت است از: جفت طاقنما با قوسهاي
جناغي تيز درطرفين آن.
دوم يك مقرنس وسيع مشتمل بربيش از
پنج رديف لوزيهاي اريب و متقاطع در روي طاقنماهاي
مذكور. اين مقرنس شبيه مقرنس تيمچة امين
الدوله كه درهمين تاريخ ساخته شده است، ميباشد(116).
سوم يك رديف طاقنماي كوچك با
قوسهاي جناغي در-
-روي مقرنس مذكور.
چهارم چند رديف لوزيهاي رويهم و در
كنار هم كه به كليد طاق ختم ميشود.
[45]
شكل 31-قسمت بيروني مدخل يا بطور بهتر
ايوان جبهة جنوبي مسجد امام حسين تهران
واقع در منتهاي شرقي خيابان شاهرضا، مورخ
1285 هحري قمري.
مقرنس در عصر حاضر-پس از دورة قاجار
نيز اين عنصر تزييني مورد توجه بوده و با
گچ، آجر و كاشي صورت گرفته و ميگيرد. يكي
ازبناهاي كه هنوز عمليات تزييني آن پايان
نيافته است مسجد امام حسين واقع در نزديك
ميدان شهناز است. اين مسجد از لحاظ مساحت
بزرگترين مسجد تهران(117) و از جمله بناهاي
چهار ايواني است كه دو مدخل اصلي دارد.
مدخل اول در جنوب حياط چهار ايواني واقع رو
به خيابان شاهرضا و مدخل دوم در شمال شرقي
حياط مذكور و رو به ميدان شهناز است.
مقرنسهاي مورد نظر ما در اين دو
مدخل و دو ايوان شمالي و جنوبي حياط مسجد
واقع و كلاً تزييني است كه پس از اتمام طاقآجري،
بطوريكه ايوان ناتمام شرقي گواهي ميدهد،
به زير آن چسبيده شده است. اين مقرنسها، كه
ميتواند معرف مقرنس در عصر حاضر باشد. به
شرح ذيل مورد بررسي قرار ميگيرد.
اول قسمت بيروني مدخل يا بطور بهتر
ايوان جبهه جنوبي مسجد-تزيينات اين ايوان(شكل
31) عبارت است از:
1-يك جلو آمدگي كاشي.
2-يك رديف آجرهاي ظريف عمودي در
بالاي جلوآمدگي.
3-يك باند جلو آمده واقع در بين دو
نوار كاشي قهوهاي كم رنگ كه با خطوط
متقاطع كبود موزاييكي صورت گرفته و درسطح
ديوارهاي شرقي و غربي و بالاي قوس شمالي ميچرخد.
4-نوارهاي متقاطع سفيد و برجسته در
داخل زههاي كاشي كه شش ضلعيهاي افقي و
عمودي بوجود ميآورد به نحوي كه در سطوح
بين تقاطعها عدهاي پنج ضلعي، مربع، چند
ضلعي نامنظم، ستاره هشت پر القاء ميشود.
5-يك كتيبه عريض با خط سفيد و
موزائيكي در زمينه كاشي نيلي سير كه در
بالاي تزيينات مذكور واقع است و اضافه بر
خط، مشتمل بر يك اسليمي آبي موزائيكي با
گلهاي زرد و قهوهاي و پيچو خمي مطبوع ميباشد.
6-مقرنس طاق ايوان كه در بالاي كتيبه
مذكور واقع و از پايين به بالا داراي پنج
رديف است.
رديف اول عبارت است از:
دو نيم گنبد با قوس شكسته، درست در
روي دو گوشه بالاي ايوان، كه هريك خود را
چون يك گوشوار نشان ميدهد. در داخل هر
گوشوار دو طاقنما است كه در بالاي هر
كدام يك سه گوشة شكسته به چشم ميخورد.
يك جفت سه گوشه شكسته در طرفين
گوشوار.
يك طاقنماي مقعر درطرفين سه
گوشوارهاي شكسته.
يك جفت مثلثهاي سهتايي در طرفين
طاقنماهاي مقعر.
يك جفت سطح نامنظم در طرفين مثلثهاي
مذكور و نزديك لبه قوس ايوان.
رديف دوم عبارت است از:
يك جفت مربع گنبد، در جنب دو سطح
نامنظم نزديك لبه قوس ايوان، كه در خارج
قوس آن دو مثلث وجود دارد.
يك جفت پايه بعد از ربع گنبدها، در
جهت سر در كه زير آنها بريده و بصورت ستاره
چهار پر تزييين شده است.
يك جفت سه چهارم گنبد بصورت قدحهاي
وارونه گود كه در داخل هريك چهار طاق نما
با قوس جناغي و در ته هر يك يك ستاره شش پر
وجود دارد. بين ستارة شش پر و قوسهاي طاقنماها
را مثلثها پر كرده است.
يك جفت پاية ديگر نظير پايههاي
قسمت دوم رديف دوم.
يك شبه قدح وارونه درست در بالاي
قوس سر در كه مانند يك برس از قدح است و در
مركز ستارة شش پر ته آن نوشته شده: (يا
دارلبقاه «1385»). در پيشاني ايوان و قسمتي
از موزاييك بر يك زمينه كاشي نيلي سير مشخص
شده است: «هوالعزيز مسجد امام حسين حسب
الامر حضرت آيت الله العظمي آقاي سيد كاظم
شريعتمداري دامت بركاته و توليت معظم له
در اراضي موقوفه مرحوم حاج سيد رضا سادات
اخوي در سال 1385 بنياد گرديد». در زمينه
اضافه بر نوشته مذكور يك اسليمي سه قسمتي
قهوهاي موزاييك با گلهاي زرد و سبز به
چشم ميخورد.
رديف سوم عبارت است از هفت نيم
گنبد، در بين پايهها و در بالاي قدحهاي
فوق الاشعار و دو ربع گنبد، در جنب دو
جناحهاي لبه قوس ايوان.
رديف چهارم عبارت است از هشت لوزي
نامنظم در بين قوسهاي نيم گنبدها و ربع
گنبدهاي مذكور.
رديف پنجم عبارت است از شبه
لوزيهايي كه در يك سطح مقعر زيگزاگ به نصف
گل مدور زيركليد طاق منتهي ميشود.
اين مقرنس من حيث المجموع با
رديفهاي ظريف آجري و بندهاي باريك كاشي
صورت گرفته است.
دوم قسمت دروني مدخل جنوبي مسجد-اين
مقرنس عبارت است از هشت شبه قدح وارونه
بيست تركي كه ته هريك از آنها داراي يك
ستاره ده پر موزاييكي است و پنج گل سفيد و
سبز در مركز هر ستاره وجود دارد. مجموع اين
قدحها در روش شش پايه واقع در روي دو ديوار
داخلي مدخل قرار گرفته است. هريك از پايههاي
وسط عبارت از چهار مثلث و شش لوزي است و اين
پايههاي و قدحها در نتيجه ايجاد قوسهاي
متقاطع آجري باريك در زير طاق تعبيه شده
صورت گرفته است.
سوم ايوانهاي شمالي و جنوبي حياط
مسجد-مقرنسهاي اين دو ايوان آجري و نسبتاً
ساده است. اين مقرنسها از يك
[46] گوشوار كه در
روي هريك از گوشههاي بالاي ديوار
ايوانها قرار دارد و دو رديف سطوح مقعر
بالاي آن تشكيل گرديده است.
چهارم مدخل شمال شرقي مسجد-اين
مقرنس عبارت است از هشت شبه قدح وارونه كه
با تعبيه قوسهاي متقاطع آجري باريك صورت
گرفته است و از لحاظ روش با مقرنسهاي
قسمت دروني مدخل جنوبي شباهت دارد.
مجموع مقرنسهاي اين مسجد تقريباً
شبيه مقرنسهاي تالار مربع مسجد سپهسالار
است ولي از لحاظ دقت و مصالح و واحدهاي
مقرنس به پاي آنها نميرسد و بخصوص به
زيادهروي در القاي شبه قدحها رويهم
رفته يك منظره خشن در قسمت دروني مدخل
جنوبي و مدخل شمال شرقي بوجود آمده است.
اين مقرنسها را ميتوان در جملة دستة سوم (استالاكتيتي)
محسوب نمود.
مقرنس در ساير كشورهاي اسلامي-بر
طبق حكايت«لاروس بزرگ» كه قبلاًديديم«ايران
و معماري آجري اين نوع تزيين را كه به سرعت
به طرف غرب انتشار يافت خلق كرد و متعاقباً
در جريان قرون يازدهم و دوازدهم توسط مصر و
سوريه بربرستان شرقي و سيسيل نرماني مراكش
و اسپانيا، پذيرفته شد»(118).
كرسول (K.A.C Creswell)
نيز در كتاب «The muslim architecture of egypt a.d. 939-1171,cairo,1951»
عكسهايي از بناهاي مصر را در كنار بناهاي
ايران قرار داده كه مؤيد قرابت مقرنسهاي
ايران در دورة سلجوقيان و قبل از آن و
مقرنسهاي مصر است ولي چون بررسي كيفيت
تحول مقرنس در كشورهاي غربي و شرقي عالم
اسلام مستلزم فرصت ديگري است از اطالة
كلام خودداري ميكنيم و فقط ميگوييم كه
مقارن و اواخر دورة سلجوقيان مقرنس بيشتري
در دو دسته در شرق و غرب ايران اشاعه يافت:
دسته اول مقرنسهاي رويهم و كنار هم
قرار گرفته كه من حيث المجموع يك مثلث را
القاء ميكند.
اين دسته كه اغلب در بالاي مدخل
بناها ساخته شده و شكل روشن آن را در داخل
تالار مربع مسجد گلپايگان(119) و طرفين گوشههاي
تالار مربع مدرسة حيدرية قزوين(120) ديديم
در نواحي غربي ايران متداول گرديد(121).
دستة دوم مقرنسهاي رويهم و كنار هم
قرار گرفته، ولي با سطوح وسيعتر و
واحدهاي مفصلتر، كه اغلب در گنبدها طاق
ايوانها و مدخلها و محرابها به كار رفته
است. اين نوع مقرنس در نواحي شرقي ايران
بخصوص ماوراء النهر متداول گرديد(122).
نتيجه:
1-مقرنس اساساً يك عنصر تزييني
هندسي است كه با نقطه، خط، سطح و حجم سر و
كار دارد.
2-هدف تزييني مقرنس در درجة اول
ايجاد سايه و روشن و القاي خطوط مختلف و در
درجة دوم فراهم كردن سطوح بيشتري براي
اجراي تزيينات ظريفتر چون آجر چيني،
گچبري، موزائيككاري، نقاشي و غيره به
نظر ميرسد.
3-مقرنس مخلوق اسلام نيست و قبل از
اسلام نيز در اكثركشورها به طور ساده يا
مفصل بكار رفته ولي در دورة اسلام تحول
بيشتري يافته و به يك ساختة اسلامي مشهور
شده است.
4-معماري ايران اسلامي در استعمار و
اشاعة آن مقام مؤثري داشته و در غرب و شرق
عالم اسلام نيز اعمال ذوق و ابتكار و
تفصيلات شده است.
5-مقرنس ميتواند از عناصر طبيعي
اطراف انسان و يا عناصر مصنوعي الهام
گرفته باشد:
اول برجستگيها و فرورفتگيهاي
سطح كوهها كه نام خود را از آن (قرناس)
گرفته است.
دوم آويزههاي سقف غارها و احياناً
ناصافي ديوار دخمههاي كوهستاني كه نام
ديگر خود (Stalactite)
را از آن گرفته است.
سوم لانة بعضي از جانوران، بخصوص
زنبور عسل كه نام ديگر خود (Alveolee)
را از آن گرفته است.
چهارم بعضي ساختههاي انسان چون
كاسه و طاس و قنديل و طاق و طاقچه و اصطلاح
طاس و نيم طاس در نوعي مقرنس از همين مورد
گرفته شده و نظر تولد مقرنس از گوشوار (طاق
روي گوشه) نيز با توجه به همين مورد اظهار
شده است.
پنجم-خارج و داخل بعضي گياهان و
ميوة آنها چون تنة درختان خرما، مخروط كاخ،
ميوة ذرت، خوشة انگور، مجموعههاي سه گوش
دانههاي انار كه اكثر شباهت به مقرنسهاي
رويهم قرار گرفته دارند.
[47]
پاورقي ها:
82-ايضاً
معماري اسلامي ايران، شكل 98.
83-مجله
هنر و مردم، شمارة 92 ص 6-14 خرداد 1349. نوشتة
اين جانب تحت عنوان «مسجد جامع گناباد».
84-معماري
اسلامي ايران، اثر دونالد ن. ويلبر، ترجمه
دكتر عبدالله فريار، تهران 1346 شكل 21، به
رفرانس شمارة 17 نيز مراجعه شود.
85-ابينه
و آثار تاريخي اسلامي در اتحاد شوروي،
مؤسسه روحاني مسلمانان آسياي ميانه و
كازاخستان-تاشكند، شكل 52 و 53 و 54.
86-A.U.
Pope a Survey of persian Art. VIV, London 1938,, Pl. 437 C.
87-A.U.
Pope Surver of persian
architecture, london, 1965, pl. XIII.
88-هنر
اسلامي تأليف ارنست كونل، ترجمه مهندس
هوشنگ طاهري، تهران 1347 ص 114.
90-A.U.
Pope, persian architecture London 1965. P. 168. No. 221.
91-A.
Godard, Athar-e Iran, T. II, 1937, p. 48, Fig. 15 et p. 51
92-A.U.
Pope A survey of Persian Art. V, . IV, pl. 454.
93-Idem
Persian architecture, p. No, 317.
94-A.U.
Pope A Survey Of Persian Art. V. IV, 1938, pl. 477, and pl , 437.
95-Idem
a Survey Of Pesian Atr. Pl. 465.
96-
Idem a Survey Of Pesian Atr. Pl. 464.
97-
Idem a Survey Of Pesian Atr. Pl. 473.
98-
Idem a Survey Of Pesian Atr. V. IV, pl. 463.
99-گنجينه
آثار تاريخي اصفهان، تأليف دكتر لطف الله
هنرفر. اصفهان 1344، ص 527.
100-A.U.
Pope A Survey of Persian Art, pl, 463.
101-
Idem a Survey Of Pesian Atr. Pl. 475.
102-
Idem a Survey Of Pesian Atr. Pl.465. and 464.
103-
Idem a Survey Of Pesian
Atr. Pl. 482. And pl. 486.
104-
Idem a Survey Of Pesian Atr. Pl. 488.
105-A.U.
Pope Pesian architecture London 1965, p. 235 No, 318.
106-A.U.
Pope Persian architecture, London, 1965, pl. XXX.
107
و 108-شماره چهارم مجله باستان شناسي و هنر،
پاييز و زمستان 1348، صفحه 63 و 67 و 66، نگارش
دكتر پرويز ورجاوند.
109-اقليم
پارس، تأليف سيد محمد تقي مصطفوي تهران 1343،
شكل 115.
110
و 111-اقليم پارس، تأليف سيد محمد مصطفوي
تهران 1343، صفحه 54 و 53، عكسهاي 106 و 102 و
103.
112-ايضاً
اقليم پارس، صفحه 58 و 241 و شكل 115.
113-بر
طبق كتيبهها و تاريخهاي موجود در مدخل
غربي و در بالاي محراب تالار مربع جنوبي،
قسمت عمدة تزيينات مسجد از جمله اين مقرنسها
مربوط به عصر حاضر است. طاق هشتي مدخل شرقي
مسجد نيز با يك مقرنس مشهور به «طاق هفت
كاسه معلق» در سال 1352 قمري (1312 شمسي) ساخته
شده(تاريخ مدرسه عالي سپهسالار تأليف
ابولقاسم سحاب. تهران 1329، ص 36 تا 46) و به
احتمال قوي روش آن در مقرنسهاي مدخل شمال
شرقي و مدخل جنوبي مسجد امام حسين، واقع در
نزديك ميدان شهناز مؤثر بوده است.
114-آثار
تاريخي شهرستانهاي كاشان و نظنز، تأليف
حسن نراقي، تهران 1348.
115-به
رفرانس شماره 89 مراجعه شود.
116-به
رفرانس شماره 113 مراجعه شود.
اطلس
تهران، گروه جامعه شناسي دانشگاه تهران،
تير 1348، ص 47.
118-به
«Grand Larousse
encyclopedique» جلد
نهم، صفحه 980 مراجعه شود.
119-به
رفرانس شماره 51 مراجعه شود.
120-به
رفرانس شماره 52 مراجعه شود.
121-براي
ملاحظة مقرنس در كشورهاي اسلامي به كتاب:
Islamic
architecture and its decoration by Derek Hill and oleg Graber, London,
1964,-67.
مراجعه
شود.
122-براي
ملاحظة انواع مقرنسهاي متداول در
ماوراءالنهر به كتاب «ابنيه و آثار تاريخي
اسلام در اتحاد شوروي، مؤسسه روحاني
مسلمانان آسياي ميانه و كازاخستان-تاشكند»
مراجعه شود.
مطالب مشابه :
آموزش نقاشی موزاییک
همچنين احتياج به كاشي يا طبق تصوير ظروف شكسته و از چكش كاشي يا چيني را نقاشي موزائيك
درس هنر در روابط عمومي ـ خلاصه نهايي
است و همچنين استفاده از چوب قطعات شكسته شيشه و موزائيك برروي گچ نقاشي چيني: 1.
مقرنس تزیینی در اثار تاریخی اسلامی ایران
پنج ايجاد گيلوييهاي مفصل تزييني با استفاده از از ظروف منشاء موزائيككاري، نقاشي
موزه داري
نقاشي از زمان پلاك براي آنها استفاده نمود از شستشو نقوش ظروف چك شود
آمایش سرزمین(شهرستان کوهبنان)
توسعه و استفاده از وسايل چيني خانگي از ظروف مورد استفاده مردم از
برچسب :
استفاده از ظروف چيني شكسته براي نقاشي موزائيك