خلاصه فصل اول کتاب جامعه شناسی آموزش و پرورش دکتر علی علاقه بند
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل اول : كليات
مقدمه : آموزش وپرورش،فراگردی زگهواره تا گور است و در هر جامعه اي و درهر دوره اي از زندگي بشر از گذشته تا كنون ، در جوامع ساده تا پيچيده به اشكال گوناگوني بوده است، ازيادگيري براساس تجربه هاي زندگي تا آموزش هاي آموزشگاهي، بنا براين آموزش وپرورش يك پديده ي اجتماعي است ومثل هر پديده ي اجتماعي موضوع مورد مطالعه ي جامعه شناسي است.
جامعه شناسي : جامعه شناسي به زبان ساده مطالعه ي پديده ي اجتماعي است وبه کنش و واکنش ها وتأثیرات متقابل انسان وجامعه مربوط است به عبارت دیگر جامعه شناسي برای کشف الگوهای مشترک یا متفاوت زندگی در قلمرو پردامنه ی زندگی انسان درگروه ها وجامعه هاف به مطالعه و تحقیق می پردازد.
علاوه برجامعه شناسی سایررشته های علوم اجتماعی هرکدام با جنبه ای از زندگی گروهی واجتماعی انسان از جمله آموزش وپرورش سروکار دارند. درواقع فهم درست تر وسنجیده تررفتار انسان مستلزم استفاده از رویکرد میان رشته ای است.
لذا جامعه شناسی آموزش وپرورش یکی از چند رشته ای است که به فهم ماهیت ومنش پیچیده ی آموزش و پرورش یاری می رساند و وجه تمایز آن با سایر رشته ها در نوع پرسش ها وروش تحلیل آن است.
جامعه شناسي آموزش وپرورش: آموزش و پرورش، پديدهاي است كه آشكار يا نهان در تمام اركان و نهادهاي اجتماعي جاي دارد و از راه تاثيرات متقابل در كل نظام اجتماعي نفوذ ميكند. فراگرد آموزش و پرورش، متضمن تركيبي ازروابط وكنشهاي متقابل اجتماعي است. تحليل جامعهشناختي آن هم ميتواند به آموزش وپرورش رسمي كه تحت شرايط معين درآموزشگاه ها صورت ميگيردوهم به فراگردهاي تربيتي بيشماري كه در خانواده ومحيط زندگي به صورت منفي اتفاق ميافتد ناظر باشد. «به طوركلي جامعهشناسي آموزش و پرورش برمطالعه روابط ميان آموزش وپرورش وجامعه، از طريق كاربرد منظم دانش، مفاهيم، نظريهها، روشها و فنون جامعهشناسي، اطلاق ميشود. در تعريفي ديگر، جامعهشناسي آموزش و پرورش عبارت است از: تحليل علمي الگوها و فراگردهاي اجتماعي دخيل در نظام آموزش و پرورش(بروك اور و اريكسون 1975).
منظور از نظام آموزش و پرورش الگوي كلي نهادها و سازمانهاي رسمي جامعه است كه به واسطه آن معارف و ميراث فرهنگي منتقل و پرورش و رشد اجتماعي و شخص افراد جامعه ميسر ميشود».
به طور کلی هدف جامعه شناسی آموزش وپرورش آن است که پدیده آموزش وپرورش ، نحوه ی تشکل وسازمان دهی وکارکردهای آن در زندگی اجتماعی مطالعه می کند.
ضرورت آموزش جامعه شناختي آموزش و پرورش: جامعه سی آموزش و پرورش بيش از سه ربع قرن، يكي از دروس دانشگاهي رشته هاي علوم تربيتي و اجتماعي بوده است. ولي پس از تثبيت آن به عنوان يكي از شاخه هاي تخصصي رشته جامعه شناختي و گسترش دانش نظري و كاربردي آن، اهميت و ضرورت آموزش آن براي دانشجويان علوم تربيتي و جامعه شناسي محسوستر شده است.
به طور كلي، دانش جامعه شناسي آموزش و پرورش، مي تواند براي والدين، معلمان و كارگزاران آموزش و پرورش، آگاهيهاي سودمندي در زمينه درك و تشخيص مسائل تربيتي و حل آنها فراهم كند. از اين رو، آموزش آن در رشته هاي مختلف مي تواند مفيد باشد. مولفان و صاحبنظران اين رشته، دلايل مهمي براي تدريس جامعه شناسي آموزش و پرورش به دانشجويان رشته هاي آموزش و پرورش قايل شده اند كه به پاره اي از آنها، به شرح زير اشاره مي كنيم.
1- با گسترش روزافزون آموزش وپرورش، دانش آموزان گوناگوني ازخاستگاههاي اجتماعي مختلف، باتفاوتهاي فردي، خانوادگي، طبقه اجتماعي، قومي وزباني، به آموزشگاهها سرازيرمي شوند. يكپارچه سازي آنان، درچارچوب كلاس درس و مدرسه، مستلزم فهم عميق تفاوتهاي اجتماعي آنان و اثرات اين خصايص بر يادگيري و پيشرفت تحصيلي است. معلمان، مديران آموزشي، مربيان و كارشناسان آموزش و پرورش، براي حل مسائل و مشكلاتي كه اين عوامل پديد مي آوردند، به ابزارهاي مفهومي و مهارتهاي اجتماعي نيازدارند تا هريك درحوزه كارخود بتوانند با اثربخشي عمل كنند. جامعه شناسي آموزش و پرورش، دانش و معلومات لازم در اين زمينه را براي آنان ميسر مي سازد.
2- جامعه شناسي آموزش و پرورش بينش كاملتري نسبت به مدرسه، جامعه و دانش آموزان فراهم مي كند كه دروس ديگر، مثل روان شناسي تربيتي، فلسفه آموزش و پرورش و تاريخ آموزش و پرورشبه تنهايي قادر نيسشتند. در واقع اين درس تعادلي در دانش رفتاري معلم و مربي به وجود مي آورد كه بدون آن، چنين تعادلي دشوار است.
3- امروزه،كارآموزش وتربيت، بدون تكيه بريافته هاي علمي مربوط به تاثيرعوامل اجتماعي برامريادگيري، فاقد اثربخشي لازم است. آموزش جامعه شناسي آموزش و پرورش، در جوار ساير دروس علمي، كارگزاران آموزش و پرورش را با يافته هاي جديد، در زمينه اثرات عوامل گوناگون اجتماعي بر يادگيري و پيشرفت تحصيلي آشنا مي سازد.
4-مطالعه جامعه شناسي آموزش و پرورش ،كارگزاران آموزش و پرورش را، از لحاظ نگرش و رفتار، از قيد تنگ نظريها و تعصبات مي رهاند؛ زيرا با وسعت بخشيدن به چشم انداز حرفه اي آنها؛ تجربه هاي آنها را معنا دار ساخته، آنها را نسبت به تفاوتهاي فرهنگي، ديني، اجتماعي، نگرشي و رفتاري در محيطهاي آموزشي، حساس مي سازد.
5- كارگزاراني كه مسئوليت خطير سياست گذاريها و تصميم گيريهاي تربيتي را بر عهده دارند، به مدد دانش جامعه شناسي آموزش و پرورش،از نيروهاي اجتماعي موثر بر آموزش و پرورش و طرق اثرپذيري نظام آموزش و پرورش از آنها، آگاهي پيدا كرده، ودر انجام وظايف حساس خود، مي توانند با اشراف بيشتري عمل كنند.
6- جامعه شناسي آموزش و پرورش به تمام كارگزاران آموزش و پرورش كمك مي كند كه از نقشها و وظايف گوناگون موجود در ميحط هاي آموزشي، در ارتباط با هدفهاي آموزش و پرورش، تصوير درستي به دست آورده و ضرورت ايجاد هماهنگي بين انتظارات مختلف را درك نمايند.
7- سرانجام، دانش جامعه شناسي آموزش و پرورش، همراه با روان شناسي تربيتي و فلسفه آموزش و پرورش، مي تواند در تعيين هدفها و خط مشي هاي آموزش و پرورش، هدفهاي رفتاري و عملي مدرسه وكلاس، مددكار باشد. همان طور كه روان شناس تربيتي به تعيين عملكرد آموزشي فردي مي پردازد، جامعه شناسي آموزش و پرورش مي تواند به تعيين هدفهاي رفتار گروهي و اجتماعي در برنامه هاي آموزشي كمك كند.
رويكرد هاي نظري در جامعه شناسي آموزش و پرورش:
مطالعات جامعهشناسي آموزش و پرورش، در سه زمينهي مهم، تمركز يافتهاند:
نظامهاي بزرگ آموزش و پرورش، نهادهاي آموزشي خاص و تعامل در محيطهاي آموزشي. ذيلاً سه رويكرد نظري مهم جامعهشناسي را به اختصار شرح ميدهيم: رويكردهاي كاركردگرايي و تضاد، با ديدي كلاننگر به جامعه و روابط اجتماعي مينگرند. در صورتي كه رويكرد تعاملي با نگاهي خردنگر، روابط مقابل ميان افراد و گروههاي كوچك را مطالعه ميكند.
1ـ ديدگاه كاركردگرايي: اين دو رويكرد نظري كه از آن به عنوان نظريهي توافق نام برده ميشود، نظام جامعه نهادهاي آن را، متشكل از اجزاي همبستهاي ميداند كه دو پيوند با يكديگر فعاليت كرده هركدام كاركرد لازم و معيني را براي گردش كار و بقاي كل جامعه انجام ميدهند. الگوي كلي روابط متقابل بين اجزاي نظام جامعه، ساختار آن را تشكيل ميدهد در اين ساختار، هريك از اجزاء، كاركرد يا نقش ويژهاي در ارتباط با ساير اجزاء و كل نظام بر عهده دارند، پيوند و هماهنگي ميان اجزا، يگانگي و يكپارچگي نظام را به وجود مي آورد. عليرغم تغييراتي كه در اجزا و نهادهاي اجتماعي اتفاق ميافتد. همواره در آن تعادلي برقرار ميشود كه ثبات و پايداري نظام را تضمين ميكند وسرانجام توافق در ظام ازطريق جامعهپذيري والقاي ارزشهاي اساسي به اعضاء، حاصل میگردد.
تحليل نظام آموزش وپرورش از ديدگاه كاركردگرايي: از اين ديدگاه، نظام آموزشي به عنوان بخش لاينفكي ازكل نظام جامعه تلقي ميشود كه كاركردهايي نظيرانتقال فرهنگ وجامعهپذيري را،براي حفظ نظام اجتماعي جامعه، انجام ميدهد.جامعهشناساني كه به شيوهي كاركردي، آموزش و پرورش را مطالعه ميكند غالباً آن را به عنوان نهاد اجتماعي و از لحاظ ساختار وكاركردهاي سازماني، نقشها و فعاليتهاي سازمانها و تحقق اهداف ومقاصد آن مدنظرقرار ميدهند. منتقدان اين روش بر آنها كه رويكرد كاركردي، آرمانها، ارزشها، علايق و انتظارات گروههاي مختلف و متضاد جامعه را، در ارتباط با هدفها وبرنامههاي نظام آموزشي ناديده ميگيرد. انتقاد ديگر، دشواري تحليل كنشهاي متقابل وپويائيهاي موجود درمحيطهاي آموزشي ـ نظيرروابط مقابل ميان دانشآموزان و معلمان ـ از اين ديدگاه است. افزون بر آن، اين رويكرد با محتواي فراگرد آموزش و پرورش كاري ندارد. عليرغم اين نگرش، افراد در ساختار نظام آموزشي، فقط ايفاگر نقش يا كاركرد به شمار نميروند بلكه نقش و كاركرد خود را ميآفرينند و تغيير ميدهند. سرانجام اين نظريه به صورت ضمني فرض ميكند كه تغيير در نظام، تدريجي و آگاهانه بوده، تعادل آن را بر هم نميزند كه اين امر به وضوح در همه موقعيتهاي اجتماعي صحت ندارد.
2- ديدگاه ستيزيا تضاد: درحالي كه نظريه توافقي بر يگانگي وثبات تكيه دارد ديدگاه تضادي برماهيت اجبارتاكيدمي ورزد.اين نظريه برآن است وجود گروههاي ذينفع ورقابت جوهمواره جامعه رادرمعرض كشمكش قرارميدهد صاحبنظران اين ديدگاه آموزش وپرورش را به منزله ي نوعي ابزار دردست نظام سرمايه داري تلقي ميكنند
3- نظريه تعامل گرا : دو نظريه تعامل گرا كه در قلمرو آموزش وپرورش سودمند است
يكي نظريه برچسب وديگري نظريه ي مبادله مي باشد .
طبق نظريه برچسب اگر به كودكي به كرات گفته شود كودن است او اين موضوع را به كنوان وجهي از خود انگاري خود مي پذيرد وبراساس آن عمل ميكند .
طبق نظره ي مبادله كنش هاي متقابل ما متضمن دادوستد است يعني كنش هاي متقابل، افراد وگروه ها رابه الزامات وتعهداتي مقيد مي سازد استفاده از اين نظريه ها در آموزش وپرورش باعث تسهيل در فهم پويايي محيط هاي آموزشي مي گردد .
رويكرد هاي ياد شده وقتي در كنار هم وبه شكل تركيبي مورد استفاده قرار گيرند مي توانند درك وسيع تري هم درمورد ساختارهاي نظام تعليم وتربيت وهم درمورد تعامل گروه ها در محيط هاي آموزشي مدد ميرسانند.
روشهاي مطالعه و محتواي دروس جامعه شناسي آموزش و پرورش به عنوان يك رشته دانشگاهي،بسيارمتغيراست وبا رويكردهاي متفاوتي در دانشگاهها آموزش داده مي شود.ازاين رو،براي جلوگيري ازسردرگمي اعمال محدويتهاي برپايه اصول زير،لازم بنظرميرسد(پريكارد و باكستون، 1973)؛
1- اولين اصل حاكم بر مطالعه جامعه شناختي آموزش و پرورش ، اين است كه دانش و معرفت مربوط به روش شناسي عملي به دست مي آيد. بدين منظور، بايد از روشهاي عيني تحقيق استفاده شود.
2- دانش يا مهارتهايي كه به دست مي ايد يا آموزش داده مي شود، بايد برفراگردهاي آموزشي وپرورشي جامعه متمركزباشد. اين رشته، به آموزش وپرورش دروسيعترين معناي آن علاقه مند است؛ يعني،علاوه برآموزش وپروش مدرسه اي،فرهنگ پذيري و جامعه پذيري درموقعيتهاي اجتماعي را، به طوركلي، درمركز توجه خود قرارمي دهد.
3- سومين اصلي كه گستره جامعه شناسي آموزش و پرورش را مشخص مي كند، نوعي واحدهاي جمعيتي مناسب براي مطالعه است كه منظور از آن، افراد و گروههاي است كه در فراگرد آموزش و پروش به نحوي شركت يا دخالت داشته، بر آن تاثير مي گذارند؛ از جمله، دانش آموزان، معلمان، خانواده ها ، مديران، اعضاي شوراهاي مدرسه، مردم محل، صاحبنظران و كارگزاران آموزش و پرورش.
4- چهارمين عامل مشخص كننده حيطه مطالعاتي اين رشته، ويژگيهاي روابط اجتماعي ميان افراد و گروههاي است كه مورد مطالعه قرار مي گيرند. مثل روابط گروه همالان، كشمكشهاي ميان معلمان و مديران، ادراكات از نقظ و وظايف در ميحط آموزشي و... مطالعه اين روابط بايد درچارچوب نظريه ها و با استفاده از روشهاي عيني صورت گيرد.
سؤال های فصل:
- اهميت وضرورت مطالعات جامعه شناختي درحوزه ي تعليم وتربیت رابنويسيد.
- تعریف جامعه شناسی وجامعه شناسی آموزش وپرورش را بنویسید.
- منظور از اینکه فهم درست تر وسنجیده تررفتار انسان مستلزم استفاده از رویکرد چند رشته ای است چیست .
- نقش آموزش وپرورش در جامعه را درگذشته وحال را به اختصار مقايسه كنيد.
- اصول جامعه شناسي آموزش وپرورش رابنویسد.
- تحليل نهادي آموزش وپرورش را بنويسيد. - هرکدام ازدیدگاه ها ورویکردهای نظری کارکرد گرایی ( توافقی) ، تضادگرایی ( ستیز) و تعامل گرایی(برچسب و مبادله) را درجامعه شناسی به طورجداگانه توضیح دهید وبراساس آن ها نقش وجایگاه تعلیم وتربیت را تحلیل کنید.
- در كدام ديدگاه (رويكرد) نظام آموزشي بخش لاينفكي از نظام اجتماعي تلقي مي شود؟ - كدام ديدگاه بر ماهيت اجبار وتغيير درجامعه تاكيد مي ورزد ؟
- انتقادهای وارد بر هرکدام از دیدگاه های کارکرد گرایی ، تضادگرایی و تعامل گرایی را بنویسید. - دركدام ديدگاه ، كنش هاي متقابل ما متضمن دادوستد است يعني كنش هاي متقابل، افراد وگروه ها رابه الزامات وتعهداتي مقيد مي سازد؟
- ناديده گرفتن آرمان ها،ارزش هاوانتظارات گروه هاي مختلف ومتضادجامعه، درارتباط باهدف هاوبرنامه هاي نظام آموزشي، ازجمله ي انتقادها بركدام رويكرد مي باشد؟
مطالب مشابه :
جلسه مدیران مقطع راهنمایی
سالن اجتماعات اداره آموزش و پرورش مدیریت آموزش و پرورش شهرستان الیگودرز وزارت آموزش و
فيش حقوق
کانون باز نشستگان آموزش و پرورش الیگودرز - فيش حقوق - اخبار - رویداد های لرستان -آموزش
تجمع فرهنگیان الیگودرز در مقابل آموزش و پرورش
در اعتراض به تبعیض صورت گرفت. تجمع فرهنگیان الیگودرز در مقابل آموزش و پرورش. نیوز الیگودرز
الیگودرز رتبه نخست امتحانات نهایی سال سوم را کسب کرد
مدیر آموزش و پرورش الیگودرز: الیگودرز رتبه نخست امتحانات نهایی سال سوم را کسب کرد
افزایش حقوق بازنشستگان(از سایت CSPF.IR)
کانون باز نشستگان آموزش و پرورش الیگودرز - افزایش حقوق بازنشستگان(از سایت cspf.ir) - اخبار
خلاصه فصل اول کتاب جامعه شناسی آموزش و پرورش دکتر علی علاقه بند
آموزش و پرورش الیگودرز. شهر
دو نمونه سوال اجتماعی هشتم
اداره آموزش و پرورش الیگودرز. نام و نام خانوادگی : اداره آموزش و پرورش الیگودرز.
آيين نامه مجتمع آموزشي و پرورشي روستايي و عشايري
كيفيت در امور آموزش و پرورش روستايي و عشايري به شهرستان الیگودرز وزارت آموزش و
برچسب :
آموزش و پرورش الیگودرز