بررسی مسائل و مشکلات تربیتی آموزشی مدارس ابتدایی
برای هر جامعه ای در هر گوشه از این جهان پهناور آموزش و پرورش و اهمیت جایگاه ارزشی آن امری آشکار در اولویت اول می باشد . آنچه در این مقاله ی کوتاه به آن اشاره می شود نقدی است بر چالش های آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی که امید وارم ، قدم مثبتی باشد در پیشبرد اهداف نظام تعلیم و تربیتی کشورم ایران .
ü از حرف تا عمل و بسترسازی ها
ü نظام جدید 3-3-6
ü کتب درسی و تغییردر کتابها
ü روش های تدریس آموزگاران
ü ارزشیابی توصیفی
ü مدیریت و شایسته سالاری در مدارس
ü فضاها و امکانات فیزیکی مدارس ابتدایی
ü مشارکت مردمی
ü فعالیت های فرهنگی تربیتی در مدارس ابتدایی
مقدمه :
ضرورت رشد اجتماعی فرزندان این آب و خاک در تحقق اهداف تعلیم و تربیت است که بلندای مرزهای آن در تمدن و نفش های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی و... سیاست گذارانش هویدا می شود .
بر کسی پوشیده نیست که نتیجه ی فعالیت های آموزشی و پرورشی هر کشور در فراهم آوردن زندگی بهتر برای فردای بهتر نسل جوانش می باشد .این امر با توجه به انقلاب علمی و فن آوری ها ی نوین در نسل جدید هوشیار و پرجنب و جوش خود نمایی می کند ( عصر تکنولوژی ، فن آوری اطلاعات و..) . در عصر انفجار اطلاعات و تحولات شگرف زندگی و ارتباطات ، شاخص های توسعه و تسلط بر آن ، مسئولیت ما را بیش از پیش آشکار می نماید .
شاید نظر بعضی از صاحب نظران تعلیم و تربیت را نتوان نادیده گرفت که ریشه ی بسیاری از مشکلات نظام آموزشی را در گذشته می دانند ؛ بی گمان و به تصدیق با تجربه ها، هر از گاهی تغییر و تحولات جدید نظام آموزشی و بازگشت به همان روش ها و شیوه های قدیمی مطرود ، خود کلاف سردرگمی را می نماید . بعضی دیگر از این نظریه پردازان معتقد بوده و هستند که باید با مطالعه و برنامه ریزی دقیق نظامات آموزشی دیگر کشورها ، برنامه ی مدون با اهداف والای کشورمان ، ایران را پیدا کنیم . شاید به تعبیر من ، آزمایشگاه خوب و بد دیگران باشیم .( نمونه ی بارز آن ، اجرای طرح کاد و جایگاه مشاوران در مدارس و... )
از حرف تا عمل و بستر سازی
امـام صـادق (ع ) فـرمود: به راستى هنگامى که عالم به علم خودعمل نکرد, موعظه او در دل هاى مردم اثر نمى کند, همان طور که باران از روى سنگ صاف مى لغزد و در آن نفوذ نمى کند !
شاید مهمترین جهتِ چنین واقعیتی، عدم تمرکز و بیتوجهی به دانستههاست. گاهی آگاهیهای ما کاملا در کانون توجه ما قرار دارند و در صفحه ذهن ما زنده و بیدارند و گاهی بایگانی شده، مورد غفلت و فراموشی واقع میشوند به طوریکه اگر از ما در باره آنها سۆال کنند میتوانیم پاسخ دهیم اما در شرایط عادی زندگی به گونهای رفتار میکنیم که گویا چنین دانستههایی نداریم.
اجازه دهید زیاده گویی نکنیم و به برخی از این موارد اشاره کنیم :
Ø توجه به مشارکت دانش آموزان در فعالیت های کلاسی ( تراکم دانش آموز در هر کلاس 32 نفر – ظرفیت فضای کلاس برای 25تا28 نفر – به کدام آموزه های مهارتی دانش آموزان توجه داریم ؟ خواندن ، نوشتن ، حل مسئله ، ارتباط و... )
Ø آیا آموزه های خانه و خانواده ها با آموزه های تعلیم و تربیت همگونی و همسویی دارند ، ما چه بستری را برای تغییرات و تحولات بوجود آورده ایم ؟
Ø آیا معلمین و دبیران ما هم همسو با تغییر و تحولات نظام آموزشی حرکت می کنند ؟ ( واقع بین باشیم ) هنوز تفکر سنتی بر اکثر ما قالب است و روش های تحولی ما در سیستم با مقاومت روبروست .
Ø طرح ارزشیابی توصیفی (حذف نمره و جایگزینی ارزشیابی توصیفی پس از گذشت پنج سال کاستی های خود را بیش از پیش نشان داده ) برای تفهیم مطلبم این سئوال را دارم ؛ طی پنج سال گذشته ، چند دانش آموز در کل منطقه و شاید بهتر بگویم کشور را سراغ داریم که به دلیل ضعف درسی ، مشروط شده که سال بعد آن درس را دوباره پاس نماید ؟ هنوز هم بسیاری از مدارس کشور، نمره درسی را براساس محفوظات در نظر میگیرند و دانش آموزی که بیشتر حفظ کند بهتر نمره میگیرد و در این شرایط هرگونه ابتکار و خلاقیت از فراگیر سلب میشود.
Ø با توجه به شعار تجهیز مدارس به تکنولوژی هوشمند روز ، هنوز پس از چندین دهه از بکارگیری کامپیوتر در مدارس کشورهای توسعه یافته ، بسیاری از مدارس کشورمان فاقد این وسیله کارا و موثر است. بسیاری از دانش آموزان و شاید بی تردید بسیاری از مدیران و معلمان هنوز چگونگی استفاده ابتدایی از رایانه را نمیدانند و درس و واحدی نیز در دورههای مختلف تحصیلی برای این منظور پیش بینی نشده است.
Ø هنوز هم چون گذشته معلمین ما در کلاس درس متکلم وحده اند و هنوز هیچ راهکار عملی برای پویایی و پرسشگری دانش آموزان تدوین نشده یا حد اقل توجه نمی گردد .
Ø با وجود متولّی بودن دستگاهای ذی ربط موضوع اوقات فراغت دانش آموزان ، شاید گزاف نباشد که بیش از 50 الی 60 درصد دانش آموزان از برنامه های اوقات فراقت بی بهره اند . ( بزهکاری نوجوانان و فرزندان مان را که روز به روز افزوده می شود ، به کدام دلیل ناگفته نباید دید .)
Ø ایا به شایسته سالاری در امور فرهنگی و آموزشی در مدارس به درستی دقت می شود .
Ø آیا با بی تدبیری می توان کادر دفتری و افراد قراردادی را جایگزین معلمین پایه ی ششم کرد و نباید عواقب آن را دید.
Ø کدام مربی پرورشی آموزش دیده ای برای برنامه های پرورشی مدرسه دیده شده ، برنامه های یکنواخت بدون نشاط و شادابی ( مربی پرورشی = پاسخ گوی بخشنامه ها ) .
Ø بررسی عملکرد دوره های ضمن خدمت که فقط مدرک آن برای معلمین مهم است و ..
Ø برای تعمیر،تجهیز و انجام امور آموزشی و تربیتی آموزشگاه از کدام منابع مالی باید استفاده کرد ، بالاخره مدارس باید روی کمک های مردمی حساب کنند یا نه .( شتر سواری دولا دولا نمی شود )
Ø همه ی آنچه گفتیم و شنیدیم به همراه یک مدیر با صدها خواسته ی کوچک و بزرگ و..
نظام جدید 3-3-6
الحمدلله سند تحول بنیادین پس از 100سال تقلید، مطابق با تعالیم اسلامی تدوین شده است ، همچنین این سند مبتنی بر تحول عمیق، ریشهای، همهجانبه، نظاممند، آیندهنگر و مبتنی بر آموزههای وحیانی و معارف اسلامی است و از مهرماه سال 91 رسما شاهد اجرای نظام جدید 3-3-6 خواهیم بود ، که این مطلب برای ما جای بسی خوشحالی و خرسندی را دارد . اما بیایید واقع بینانه بستر اجرای این نظام را بررسی کنیم .
Ø سئوال ؟ چه اصرار و ضرورتی ( با ضرب العجل ) از سوی مسئولین برای تغییر نظام آموزشی وجود دارد ؟؟!! ( می گویند اگر می خواهی چیزی را خراب کنی از آن بد دفاع کن )
Ø پیش بینی کلاس های مناسب برای اجرای طرح
Ø بکارگیری نیروهای قراردادی و دفتردار در پایه ی ششم
Ø بستر سازی برای پذیرش خانواده ها و مدارس
Ø موانع و مشکلات تحصیل دانش آموزان کلاس اول و ششم ابتدایی در کنار هم .
Ø عدم فراهم آوردن امکانات و تجهیزات کارگاهی و آزمایشگاهی ، متناسب با کتابها .
Ø راه ندازی مراکز تربیت معلم و یژه نظام جدید 3-3-6 و بکارگیری نیروهای کارآمد امری شایسته و ضروری است .
کتب درسی و تغییرات آن ها
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، یکی از اولین اقدامات مسولین امر، ایجاد تغییر در کتب درسی بود. این تغییرات که در سالهای آغازین انقلاب(به دلیل وجود مشکلات مهم و اساسی) به شکل کامل و همهجانبه انجام نگرفت در سالهای بعد ادامه پیدا کرد و به مرور اتفاق افتاد. مسلماً دگرگونی کتب در همهی دوران بوده و بشر ناگزیر از پذیرش آنهاست، زیرا هر كس فرزند زمان خویش است و بدیهی است تغییر كتابهای درسی در سالهای اول تحصیل یكی از ضرورتهای زمان ما بوده ، زیرا از همین دوران است كه كودكان اندیشهی درست و راه صحیح زندگی را باید بیاموزند و در عین فراگیری زبان، مهارتهای لازم را برای سازگاری با زمان و زندگی و پیشرفت شتابان علم و تكنولوژی به دست آورند.
Ø امروزه شاهد هستیم که اغلب مفاهیم تغییر یافته ی کتاب ها ی ابتدایی گویا نبوده یا وضوح برانگیزاننده ندارد و شاید بهتر است بگوییم دانش آموزان را نمی تواند نقاد و تحلیلگر بار آورد . ( این مطلب را می توان در سال های آینده ی تحصیلی اکثر دانش آموزان مشاهده کرد ).
Ø وجود سؤالات یا فعالیت هایی كه یافتن پاسخ و حل آنها مستلزم به كار گیری مراحل كاوشگری ، تحقیق و روش علمی باشد کمتر دیده شده .
Ø وجود موضوعات یا مسائلی كه یافتن پاسخ و حل آنها مستلزم به كارگیری مهارتهای جمع آوری و پردازش اطلاعات (از منابع گوناگون ) باشد کمتر مشاهده می گردد .
Ø عدم وجود سؤالات و فعالیت هایی كه دانش آموزان را در موقعیت های مبهم و خلاقیت برانگیز قرار می دهد وراه حل مشخصی مستقیماً در كتاب برای آنها ذكر نشده است و تشویق به ارائه راه حل های جدید و ابتكاری .
Ø عدم توجه به تقویت تفكر نقاد ( بررسی همه جانبه یك موضوع و قضاوت منطقی و آگاهانه ) از طریق طرح پرسشها ، فعالیت ها و متون مناسب .
Ø اغلب تغییرات نقش اندکی در فعالیت های آزمایشگاهی و تحقیقی دارند و اگرهم باشد ، معلیمن به دلایل زیادی از بکار گیری آن ها خودداری می کنند .
Ø امروزه به دلیل توجه و اهمیت سیستم به آمار و ارقام معدل ، نمره و درصد قبولی ؛ معلمین و آموزشگاهها را ارزیابی می کنند ؛ بدون اینکه کارشناسان امر تعلیم و تربیت این بحث را در تغییرات و تحولات دیده باشند .
Ø دانش آموزان امروزی زودتراز فرزندان دیروز خسته می شوند و نیازمند تفریح و شادابی هستند ، که این مطلب در تغییرات کتب کمتر دیده شده است .
روش های تدریس آموزگاران
تدریس یک فرایند از فعالیتی است که در داخل یک الگو صورت می گیرد و دارای روش های متعددی است که توسط صاحب نظران معرفی شده اند.لذا از مراحل مهم طراحی آموزشی ، انتخاب روش های تدریس می باشد . معلمین باید بعد از انتخاب محتوی و قبل از تعیین وسیله ، روش مناسب تدریس خود را انتخاب نمایند . بدین وسیله به مجموعه ی تدابیر منظمی که برای رسیدن به هدف ، با توجه یه شرایط و امکانات صورت می گیرد « روش تدریس » می گویند .
Ø فکر می کنید با این همه هزینه های کوچک و بزرگی که در تشکیل کلاس های ضمن خدمت همکاران فرهنگی صورت گرفته ، چند درصد آنها از روش های تدریس مناسب استفاده می کنند ؟ ( بویژه همکاران با سابقه ی بیش از 10 تا 15 سال )
Ø چند درصد از فراگیران ضمن انجام فعالیت ها و کسب تجربه ، در تولید مفاهیم شرکت برانگیزاننده دارند و به طور مستقیم نتایج هر تجربه را بدست می آورند ؟
Ø فکر می کنید ؛ چند درصد از دانش آموزان مفاهیم ، تجربه ها و قوانین و مطالب درسی را دریافت می کنند و به خاطر می سپارند و یا حفظ می کنند تا پاسخگوی کلاس و معلم باشند ؟ ( حافظه محوری ) بیشتر دانش آموزان امانت دارانی هستند که به هنگام امتحان امانت ها را به معلمین خود باز می گردانند و تمام .
Ø چند درصد از معلمین روش تدریس خود را از روش سخنرانی و پرسش و پاسخ و نهایتاً حل مسئله فراتر برده اند ؟
Ø چند نفر از معلمین را می شناسید که درکلاس های درسشان بصورت کلیشه ای پاسخ سئوال نمی دهند و آن ها را در تصحیح اشتباهاتشان مستقیماً هدایت نمی کنند ؟
Ø چند درصد از دبیران و معلمان را می بینید که فرصت گفت و گوی کلاسی را با طرح سئوالات هدایت شده برای فراگیران ایجاد کنند ؟ ( بویژه دروس خاص )
Ø چند درصد از معلیمن کلاس های پرجنب و جوش و پرنشاط را برمی تابند ؟ ( اکثراً کلاس را تحمل و کنترل می کنند )
Ø آیا علت خستگی های معلیمن مان را بررسی کرده اید ؟ شاید این موارد را هم باید مرور کنیم که : صحنه گردان کلاس هایمان معلمین هستند ، کنترل دانش آموزان برای آرامش و سکوت و..
Ø فکر می کنید چند درصد از معلمین دوره ی ابتدایی طرح درس روزانه ، هفتگی و سالانه دارند و از آن استفاده می کنند ؟ ( چند درصد با طرح درس آشنایند و رعایت زمانبندی درس و کلاس را به درستی انجام می دهند ؟ )
Ø چند درصد از معلمین گرامی تدارک فعالیت های تدریس از جمله : انتخاب مواد آموزشی مناسب را برای ایجاد انگیزه و ارائه ی محتوای درسی می بینند ؟
Ø آیا معلمین عزیز از امکانات و وسایل و تجهیزات رسانه ای و سمعی و بصری برای تدریس خود استفاده می کنند ؟ و چند درصد از ایشان با استفاده از این وسایل آشنایی دارند ؟ و... (معلمین گرامی باید به شناسایی و ارتقای مهارتهای خود در كاربرد فناوریهای نوین نظیر ICT و IT در آموزش بپردازند)
Ø چند درصد از معلمین ما به مسائل ریز و مهم لباس و آرایش و نوع سخن گفتن و... خود دقت نظر دارند ؟ ( توجه و ظواهر امرمعلمی )
Ø آیا می دانیم شایسته سالاری معلم در کلاس درس مقطع ابتدایی یعنی ؛ توجه به هنر ، اخلاق و ادب ، فن بیان ، ارتباط با قرآن و اهل بیت و ... ( چند درصد از معلمین ما این ویژگی ها را دارند ؟ )
ارزشیابی توصیفی
منظور از روش های توصیفی در ارزشیابی توجه به رویكردی است كه در آن معلم تغییرات و تحولات ایجاد شده در دانش آموز را با فنون متفاوت بررسی كرده و به صورت مشروح بر اساس شاخصهای پیشرفت و یا اهداف از پیش تعیین شده به اطلاع دانش آموز و والدین می رساند.
با بررسی های کارشناسان و صاحب نظران طرح ارائه نمره ی صرف ، ضمن ایجاد رقابت و اضطراب، یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت الشعاع قرارداده و با ایجاد افسردگی، بخش زیادی از منابع و استعدادهای با لقوه انسانی و اقتصادی را تلف می نماید. برخورد معلمان و والدین و ارزش بیش از حد قائل شدن به امتحان و تكرار بیهوده آن و استفاده ابزاری از آن باعث ایجاد دلسردی از تعلیم و تربیت و امتحان با این سبك و سیاق، نقطه پایان یادگیری و نوعی رهایی از درس و تحصیل محسوب می شود .
اساس طرح ارزشیابی توصیفی « ارزشیابی کیفی » با اهدف زیر مطرح و مصوب گردید:
حذف نمره ، بوجود آوردن تجربه ی نو آوری برخاسته از عمل ، بهبود کیفیت یاددهی و یادگیری ، تاکید براهداف آموزش و پرورش به جای محتوای صرف ، توجه به روش های یادگیری موثر و کیفیت یادگیری ، بهبود و اصلاح شیوه های ارزشیابی ، کاهش اضطراب دانش آموزان ، بالا بردن مهارت های زندگی ، توصیف و قید تمامی مهارتها و نگرش های دانش آموزان به غیر از فعالیت های آموزشی در کارنامه ها و افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی و یادگیری و کاهش فشارها.
آنچه قابل تامل است :
Ø فقدان نگاه نظامند به آموزش و پرورش و برنامه درسی و ارزشیابی توصیفی .
Ø عدم برنامه ریزی منسجم و قانون مند در حذف بازخورد نمره برای بسیاری از معلمان ، بویژه معلمان با سابقه .
Ø یقیناً که ارزشیابی توصیفی با ابزارهای در اختیار معلمین می تواند اطلاعات بیشتر و وسیع تری را برای معلم آماده سازد و اعتبار این اطلاعات به قضاوت منصفانه ی آن ها بسیار کمک می کند ، اما آیا می دانید برای تهیه ی این ابزار که از جمله پوشه کار ، ابزار ثبت مشاهدات ، تکالیف درسی و آزمون های عملکردی ، کانامه ی ارزشیابی توصیفی و ... می باشد چه هزینه ها و چه دردسرهایی را برای خانواده ها بوجود می آورد ؟ چرا که تقریباً تمام مدارس ایران کلیه ی هزینه های آموزش و پرورشی را بر عهده ی والدین قرار می دهند ( و این مغایر با موضوع آموزش رایگان برای همه می باشد ) ( تحمیل فشارهای ناخواسته از سوی کلاس و مدرسه به خانواده ها )
Ø
Ø پس از گذشت چندین سال از اجرای این طرح هنوز اکثر خانواده ها و چه بسا برخی از معلمان با آن آشنایی ندارند .
Ø کارنامه ها در ارزشیابی توصیفی به سبب جامع نگری که دارند ، شامل همه ی داده های کمی و کیفی دانش آموزان می گردند و این تحلیل و ترکیب داده ها و تصمیم گیری آموزشی و تربیتی مبتنی بر ارتقاء یا عدم ارتقاء دانش آموزان را آسان می کند . اما از شما سئوال می کنم : چند نفر از دانش آموزان منطقه یا شهر شما طی این چند سال بر اساس ارزشیابی توصیفی ضعیف شناخته شده و می بایست آن واحد های درسی افتاده را در سال بعد تکرار کنند ؟ ( همه قبولند !!! یعنی ما در مقطع ابتدایی نه افت تحصیلی داریم و نه دانش آموز ضعیف >>>>>> حال آنکه معلمین می بایست بی کم و کاست به درصد قبولی حد اکثری بیاندیشند .)
Ø آیا واقعاً معلمین ما توجه همه جانبه به تمامی جنبه های رشد" را به عنوان یک محور مستقل از الگوی ارزشیابی توصیفی رعایت می کنند و می دانند .
Ø چه تعداد از معلمین ما بطور همسان مهارتهای و دانش کافی جمع آوری اطلاعات دانش آموزان خود را دارند .
Ø چند بار در ارکان ارزشیابی توصیفی باز نگری شده و با تدوین یک مجموعه ی منظم و تجهیز کلاس ها به مواد و وسایل آموزشی و رعایت تناسب تراکم کلاس ها و کاهش محتوای کتب همراه با ارتقاء دانش مهارتی معلمان و اولیاء ایشان بستر سازی شده است ؟
Ø کدام استاندار اخلاقی ، انضباطی ، بهداشتی و... معرفی شده ای را معلمین می توانند در ارزشیابی توصیفی لحاظ کنند .
مدیریت و شایسته سالاری در مدارس
اصولاً سازمانها بعنوان متولیان توسعه در جامعه و مدیران به عنوان محور اصلی گردانند گان چرخ های حرکتی آن ها ایفای نقش می کنند و سازمانی موفق است که که برای رسیدن به اهداف خود از مدیران شایسته تر و ورزیده تری استفاده کنند .
شایسته سالاری مجموعه ای است از تواناییها، دانش، مهارت، خصوصیات شخصی و شخصیتی و علایق فرد یا هوشمندی و استعداد که بسیاری از آن تجربی است . عدم توجه به تخصص ، تجربه ، کارایی ، علاقه و توانمندی در انتصاب مدیران مدارس ، باعث تضعیف سازمان و سیستم ، اقدامات بیهوده و صرف نیروی و زمان همراه با تصمیم گیری های نامناسب خواهد شد .
یکی از معضلاتی که دامنگیر آموزش و پرورش می باشد این است که اغلب برنامه ها و تصمیمات اتخاذ شده با تغییر مدیران دستخوش تغییر و تحول می شود. نگاه های سلیقه یی، صدور بخشنامه ها و آیین نامه های متعدد، گرفتاری در وادی سلایق شخصی و تن دادن به آزمون و خطا ، ضربات جبران ناپذیری را بر پیکره نظام آموزشی وارد کرده است. در این میان حقوق مدیران مدارس خود عاملی جدی است برای عدم قبول مسئولیت صاحب نظران و دلسوزان .
برخی دیگر از مشکل انتصاب مدیران ناکارآمد:
Ø اقدامات بیهوده و صرف زمان و انرژی ارزنده ی کار .
Ø بوجود آوردن شرایط برای ورود افراد چاپلوس و متملق ( بله قربان گویان بدون خلاقیت و... )
Ø با انتصاب مدیران نالایق ، روابط واقعی و سازمانی از مسیر رسمی خود خارج می شوند .
Ø مدیران نا کارآمد ، باعث کاهش انگیزه های زیردستان لایق و شایسته ی خود خواهند شد .
Ø ایجاد تفرقه ، تبیض و جبهه گیری ها ی نابخردانه و حاشیه سازی نیز از انتصاب اینگونه مدیران خواهد بود .
Ø از آنجا که مدیران مدارس به مانند راهنما ، وظایف خطیری بردوش دارند که مهم ترین آنها هدایت انسان ها به سوی کمال است پس ایشان ملزم به سیانت از کرامت انسانی ، رعایت قوانین الهی و حدود آن می باشند .
Ø فراهم شدن بدبینی و سوء ظن به همراه شایات مخرب .
فضاها و امکانات فیزیکی مدارس ابتدایی
بدون شک فضای فیزیکی مدرسه یکی از عناصر مهم آموزش و یادگیری دانش آموزان است که می بایست نشاط و شادابی ، آرامش و انگیزه های مرتبط را به دانش آموزان ، معلمان و اولیائ ایشان بدهد . هر آموزشگاه باید فضاهای متنوع ای از کلاس با مقاصد مختلف آموزشی و پرورشی ، کارگاه ، آزمایشگاه ، زمین های ورزشی و... داشته باشد ؛ مکان ایجاد آموزشگاه باید قبل از هرمورد انتخاب گردد. ( تحمیل نشود ) ؛ مدارس باید از ایمن ترین اماکن هر منطقه و شهر باشند ؛ امکانات بهداشتی آن باید با نهایت دقت انتخاب گردد و ...
در کشور ما اکثر فضاهای آموزشی به ویژه درمدارس ابتدایی به گونه یی است که حس ناخوشایند را در دانش آموزان و بی میلی و بی انگیزگی را در معلمان ایجاد کرده است. وجود ویژگی هایی چون صحن حیاط بدون اختلاف سطح، وجود دخمه ها و پیچ و خمها ، عدم وجود وسایل بازی در حیاط مدرسه ، دو تکه بودن نامناسب فضای آموزش ، مشکلات گرمایشی و سرمایشی ،عدم وجود درخت و فضای سبزدر صحن حیاط ، بی توجهی به جنسیت دانش آموزان ، وجود سرویسهای بهداشتی تنها در یک ضلع حیاط ، پوشش آسفالته کف حیاط ، غفلت از اصول اسلامی، باعث بسیاری از موانع تربیتی شده است .
مشارکت مردمی
دعوت به امر خیریه و جلب مشارکت مردم در کشورهای اسلامی ، یویژه در کشور ما امری پذیرفته و شایسته است وقطعاً مدارس ما بدون همکاری و مشارکت مردم نمی توانند به اهداف خود دست یابند و در تحقق برنامه ریزی های صورت گرفته با چالش های زیادی مواجه می شوند.
اما واقعاً چرا مشارکت مردمی در مدارس ما هر ساله کم رنگ تر و چالش برانگیز تر می شود ؟
مشارکت مردم در انجمن اولیا و مربیان در حد بسیار پایینی تنزلل یافته و نگاه بسیاری از خانواده ها به انجمن های مدارس جور دیگری است ، تا جایی که بعد رویت دعوتنامه های مدارس ، با اکراه ، بحث پول به ذهنشان متبادر می گردد ، این در حالی است که فلسفه وجودی انجمن اولیا و مربیان ایجاد پیوند میان خانه و مدرسه است. اما بعضی از علل این مسائل :
Ø وجود شعار یک بام و دو هوای وزارت آموزش و پرورش در خصوص دریافت یا عدم دریافت کمک های مردمی .
Ø فرهنگ غلط پیش ساخته در مردم .
Ø ضعف آموزشگاهها دربسترسازی ارتباط میان خانه و مدرسه .
Ø مطالب مشابه : یکی دیگر از مشکلات مدارس نمونه و شاهد مختلف کار در مدارس شاهد و نمونه مختل مشکلات مدارس در بنابراین باید سیستم آموزشی مدارس از حالت آموزگار محوری کلاس اول2 شاهد مدرسه راهنمایی شاهد پسرانه و مشاوره در مدارس بندی مختلفی در زمینه مشکلات 4- مطالعه و بررسی مشکلات تحصیلی ایثارگر شاهد 7- بازدید از مدارس شاهد و ایثارگران و طرح مدرسه هوشمند ایرانیان - مشکلات هوشمند سازی مدارس در ایران - اطلاع رسانی در زمینه مدارس معاونت دبیرستان استعدادهای درخشان کاشان - مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس کوچک دبستان دخترانه شهید حسن احمدی - بررسی مسائل و مشکلات تربیتی آموزشی مدارس ابتدایی - اداره 4- مطالعه و بررسی مشکلات تحصیلی ایثارگر شاهد 7- بازدید از مدارس شاهد و ایثارگران و طرح توصیه هایی به کارشناسان ادارات آموزش و پرورش درمورد انتخاب معلمان و کارکنان مدارس نمونه و شاهد
مشکلات مدارس در پرورش خلاقیت دانشآموزان
برنامه ای برای راهنمایی و مشاوره در مدارس راهنمایی - فصل دوم
اهداف و شرح وظایف کارشناسی امور شاهد و ایثارگران
مشکلات هوشمند سازی مدارس در ایران
مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس کوچک -
بررسی مسائل و مشکلات تربیتی آموزشی مدارس ابتدایی
اهداف و شرح وظایف کارشناسی امور شاهد و ایثارگران
برچسب :
مشکلات مدارس شاهد