ايران و تركيه ؛ دو تجربه متفاوت توريستي!

تركيه در اواخر سال 2011، در رم ايتاليا مناقصه اي بين شركت هاي بين المللي برگزار و مسووليت تبليغ گردشگري اين كشور در مناطق مختلف جهان را به بهترين شركت هاي تبليغي دنيا واگذار كرد. به عنوان مثال شركت DDF مسؤول معرفي تركيه در اروپا، آفريقا، ژاپن و هند،شركت Iconisus متولي تبليغ توريسم تركيه در آمريكا و شركت Global مسوول تبليغات در نرورژ و سوئد شد.حال در ايران چه كرده اند؟ آيا جز اين است كه مسوولان گردشگري همواره درگير سياسي كاري‌هاي داخلي و عزل و نصب هاي كيلويي و جنجال آفريني هاي جناحي بوده اند؟

درآمد تركيه از صنعت توريسم در سال 2011 ميلادي از مرز 23 ميليارد دلار گذشت(1). اين رقم در سال هايي نه چندان دور براي ترك ها يك افسانه دوست داشتني و دست نيافتني بود ، اما اينك اين كشور، درست در همسايگي ما بدون داشتن جاذبه هاي توريستي در حد ايران ، در زمره توريستي ترين كشورهاي جهان قرار گرفته و همچنان پيش مي تازد به گونه اي كه در سال گذشته ميلادي نسبت به سال قبل از آن ، درآمد حاصل از گردشگري اش 4 درصد بيشتر شده است.

درست است كه برخي ملاحظات ديني و اخلاقي - كه در چارچوب سياست هاي نظام حكومتي ايران هستند - محدوديت هايي براي ورود توريست به ايران اعمال مي كنند اما واقعيت اين است كه با همين محدوديت ها نيز مي توان توريست هاي زيادي را به سرزمين چهار فصل ايران آورد كما اين كه در دهه گذشته خورشيدي در مقطعي شاهد روند رو به رشد سفر توريست هاي خارجي به ايران بوديم اما با بي تدبيري برخي مسوولان ، افراطي گري برخي جريان هاي سياسي و نهايتاً سوء مديريت هاي حاكم بر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در زمان سه رئيس نخست اين سازمان در دولت هاي نهم و دهم اين روند متوقف و سپس معكوس شد.

فارغ از مباحث كلان و مرتبط با سياست خارجي كه به طور جدي بر ميزان توريست هاي ورودي به كشور تأثير مي گذارند ، روش هاي اجرايي دولت نيز مي تواند در اين عرصه بسيار تعيين كننده باشد. اين روش ها نيز البته متأثر از نوع نگاه مديران ارشد دولتي به مقوله توريسم و فعالان عرصه گردشگري است.

به عنوان مثال وقتي توريست خارجي ، بيش و پيش از هر چيز ، يك "مهاجم فرهنگي" قلمداد مي شود كه آمده است تمام دين و ايمان و فرهنگ مان را يك شبه بر باد دهد و برود ، يا توريست ايراني كه مي خواهد تعطيلات خود را در يك كشور خارجي بگذراند ، مرفه بي دردي تلقي مي شود كه رفته تا ايدز بگيرد و بياورد و هنگامي كه فعالان عرصه گردشگري مانند آژانس هاي مسافرتي كه بار همه اين ورود و خروج ها را بر عهده دارند - و پُزش مال مسوولان است(!) - ثروتمنداني تصور مي شوند كه يك كار لوكس را اداره مي كنند و ارزش افزوده اي ندارند ، معلوم است كه اوضاع گردشگري در كشوري به نام ايران ، قمر در عقرب مي شود و روز به روز عقب تر مي مانيم.

سال هايي نه چندان دور در تركيه توريست ها براي مردم ، غريبه هايي بودند كه بايد با تعجب نگاهشان كرد يا كودكان به سمت اتوبوس شان سنگ بپرانند. اما دولتمردان و سياستگذاران ترك ، در كنار مهيا سازي زيرساخت هاي توريستي در كشورشان ، فرهنگ سازي گسترده اي را براي ارتقاي سطح توريست پذيري مردمشان كردند به گونه كه مدت ها ، بر روي بيلبوردهايشان جملاتي مانند اين حك شده بود: "توريست ، براي ما شكوفايي اقتصادي مي آورد ، دوستش داشته باشيم."

اينك بايد تأسف خورد كه همان كاري كه كودكان تركيه اي در دهه هاي گذشته با توريست ها مي كردند و به سمت شان سنگ مي انداختند ، مسوولان ايراني با اصل صنعت گردشگري مي كنند و همان نگاه هاي بدوي را به اين صنعت پر آب و نان و آكنده از فرهنگ دارند. گو اين كه بايد مقابل دفاترشان بايد بيلبوردهاي دهه هاي گذشته تركيه را نصب كرد تا شايد به خود بيايند!

البته آقايان در شعارهايشان هرگز كم نمي آورند و هر كدامشان را كه به همايشي در خصوص گردشگري دعوت كني ، چنان در مدح توريست و توريسم سخن مي گويند كه "مگو و مپرس" ؛ اما دو صد گفته چون نيم كردار نيست!

واقعيت اين است كه در طول ساليان اخير نهادهاي دولتي صنعت توريسم ايران ، قدم خاصي براي توسعه گردشگري كشور برنداشته اند . همين تركيه را بنگريد و قيمت هاي ارزان تورهايش را كه گاه باعث شگفتي مي شود.مثلاً مي توان با زير يك ميليون تومان علاوه بر تهيه بليط رفت و برگشت هواپيما ، 5-4 روز در يك هتل 4 ستاره در شهرهاي توريستي تركيه اقامت كرد. يكي از علل مهم قيمت هاي پايين اين است كه دولتشان از فعالان گردشگري در كشورشان حمايت مي كند.

براي دولت و اقتصاد ملي مي صرفد كه به آژانس هاي گردشگري و هتل ها يارانه و مساعدت هايي مانند وام هاي كم بهره ، معافيت هاي مالياتي و بيمه اي و ... بدهد تا آنها بتوانند در بازار جهاني رقابت براي گردشگري ، جذب توريست كنند و بدين وسيله پول هاي سرشاري خارجي را وارد اقتصاد شان كنند.

حمايت از گردشگري در تركيه و كشورهاي توريست پذيري چون آن ، هر چند براي دولت هزينه زاست اما در جمع و تفريق نهايي به نفع كليت اقتصادشان است . مثلاً با در نظر گرفتن اين كه براي ايجاد هر شغل پايدار ، 20 هزار دلار نياز است ، مي توان نتيجه گرفت كه در همين يك سال گذشته ، يك ميليون و 150 هزار نفر از شهروندان ترك فقط از رهگذر بخش توريسم شاغل شده اند و اين در حالي است كه كل اشتغال ايجاد شده واقعي در همه بخش هاي اقتصاد ايران در مدت مشابه هرگز به گرد پاي اين رقم هم نمي رسد!

در ايران ، مسوولان و نمايندگان ، هرگاه سخن از توريسم مي شود ، توپ را به زمين فعالان بخش خصوصي صنعت گردشگري مي اندازند و انتقاد مي كنند كه آنان عمدتاً توريست مي برند و كمتر توريست مي آورند. اين در حالي است كه بايد بسترهاي ورود توريست در نهادهاي حاكميتي فراهم شود و بعد آژانس هاي ايراني بتوانند در "رقابت جهاني جذب توريست"، حرفي براي گفتن داشته باشند.

به راستي دولت ، كدام تسهيلات و تخفيفات و تبليغات را براي صنعت گردشگري اعمال كرده است كه حالا انتظار بازگشت سرمايه داشته باشد و كدام گام را براي معرفي جاذبه هاي گردشگري ايران در جهان برداشته است؟

همين تركيه در اواخر سال 2011 ، در رم ايتاليا مناقصه اي بين شركت هاي بين المللي برگزار و مسووليت تبليغ گردشگري اين كشور در مناطق مختلف جهان را به بهترين شركت هاي تبليغي دنيا واگذار كرد. به عنوان مثال شركت DDF مسؤول معرفي تركيه در اروپا، آفريقا، ژاپن و هند ، شركت Iconisus متولي تبليغ توريسم تركيه در آمريكا ، شركت Global مسوول تبليغات در نرورژ و سوئد شد و به همين ترتيب شركت هاي ديگر براي نقاط ديگر جهان با ترك ها قرارداد بستند.(2)

حال در ايران چه كرده اند؟ آيا جز اين است كه مسوولان گردشگري همواره درگير سياسي كاري هاي داخلي و عزل و نصب هاي كيلويي و جنجال آفريني هاي جناحي بوده اند؟

مسوولان تركيه صدها سايت اطلاع رساني در كل جهان راه انداخته اند كه به زبان هاي مختلف - از جمله فارسي - جاذبه هاي گردشگري و امكانات توريستي تركيه را معرفي مي كنند. مسوولان گردشگري ما چه كرده اند؟

البته روي سخن با رئيس جديد سازمان گردشگري نيست چه آن كه او به تازگي عهده دار اين سمت شده و پيشداوري درباره او غيرمنصفانه خواهد بود و اميدواريم لااقل در دوره جديد ، روحي در اين كالبد نيم جان دميده شود.

مخلص كلام اين كه آقايان مسؤول نه در خارج تبليغات و فضاسازي مثبت مي كنند و نه در داخل دست فعالان اين صنعت را مي گيرند و در همان حال انتظار معجزه هم دارند!

اين واقعاً براي كشوري با چنين تاريخ و تمدن و وسعتي افت دارد كه در رده 114 گردشگري جهان باشد و در خاورميانه و شمال آفريقا از بين 16 كشور اصلي ، در رده 15 بنشيند(3) و وضعش تنها از ليبي جنگ زده بهتر باشد ، و در همين حال همسايه ديوار به ديوارش رتبه اول منطقه را به خود اختصاص دهد و نام تركيه با 25 الي 30 ميليون توريست ، در صنعت گردشگري جهان در كنار فرانسه ، آمريكا ، اسپانيا ،سوئيس ، چين ، انگليس و ...قرار بگيرد.

اگر اختلاس يك ريالي تا سه هزار ميلياد توماني و بيشتر از بودجه عمومي ، "جرم"ي است كه بايد در دادگاه بدان رسيدگي شود ، محروم كردن ميليون ها ايراني از ميلياردها دلار درآمد توريستي ، "جنايت"ي است كه وجدان عمومي در محكمه تاريخ ، آن را به قضاوت خواهد نشست.

پي نوشت ها:

1 - سايت توريسم آناليز تركيه

2 - مجله توريسم تركيه

3 - گزارش سال 2011 مجمع جهاني اقتصاد

منبع:عصرايران

نقل از ايران ديپلماتيك

ايران و تركيه ؛ دو تجربه متفاوت توريستي!

مطالب مشابه :

شغل پزشکی

نظام استنادی علوم کشورهای اسلامی

معرفی رشته دندان پزشکی

پزشکی

پرسش و پاسخ حقوقی رایگان مشاوره حقوقی پاسخ به سوالات حقوقی و قضایی کاربران

ایران و ترکیه ؛ دو تجربه متفاوت توریستی!

صهیونیسم و جنبش روشنگری یهود

نمونه نامه های همکاران و علاقمندان تحصیل در آلمان به اینجانب

مُدزدگي علمي و دكان‌هاي دونبش

ايران و تركيه ؛ دو تجربه متفاوت توريستي!