اختلاف افسردگی
اختلال افسردگی
اساسی یکی از شایعترین
تشخیصهای روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسرده و با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بیعلاقگی به هر نوع
فعالیت و لذت روزمره مشخص میشود؛ چیزی که از آن به عنوان "سرماخوردگی
روانی" یاد میشود. افسردگی مجموعهای از حالات مختلف روحی و روانی است که از
احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز میکند. افسردگی اساسی واژهای
است که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا جهت مجموعهای از علایم اختلال خلق برای
DSM-III در سال ۱۹۸۰ به کار رفت و
پس از آن عمومیت یافت. افسردگی اساسی منجر به از کارافتادگی قابل توجه فرد در
قلمروهای زندگی فردی و اجتماعی و اشتغال میشود و عملکردهای روزمره فرد همچون
خوردن و خوابیدن و سلامتی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.
در یک نظرسنجی
که در ایران انجام شد، ۳۴ درصد شرکتکنندگان دچار افسردگی بودهاند.[۱]
محتویات
[نهفتن]
·
۱ علل بروز
o
۱.۱ علل زیست شناختی
o
۱.۲ علل روانی اجتماعی (psychosocial)
·
۲ شیوع
·
۳ علائم
o
۳.۱ محتوی تفکر
o
۳.۲ نظام حسی
o
۳.۳ وضعیت ظاهری
o
۳.۴ ملاکهای
DSM-IV-TR در مورد افسردگی اساسی
o
۳.۵ خصوصیات مرتبط با سن
o
۳.۶ خصوصیات پیوسته
·
۴ درمان
·
۵ انواع
·
۶ منابع
علل بروز[ویرایش]
علل زیست شناختی[ویرایش]
·
ژنتیک: شیوع
افسردگی در دوقلوهای تکتخمکی ۶۵ درصد و در سایر دوقلوها ۱۴-۱۹ درصد است که
نقش عاملهای ژنتیک را مشخص میکند. محققین چند ژن را که ممکن است با اختلالات دو قطبیمربوط باشند را مشخص کردهاند، آنان به دنبال ژنهایی
میگردند که با سایر اشکال افسردگی مرتبط باشند. اما همه افرادی که سابقه فامیلی
افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمیشوند.(۲)
·
سروتونین و سایر نوروترانسمیترها: وجود اختلال
نوروترانسمیتری در سطح سیناپسها را در بیماران افسرده مشاهده کردهاند. علاوه بر
سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین در بیماران افسرده اختلال دارند.
·
داروها: استفاده
طولانی مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده میشوند، قرصهای خواب یا قرصهای پیشگیری از بارداری میتوانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد
کنند. مصرف قرصهای ضد بارداری تأثیر مستقیم در افسردگی زنان دارد[نیازمند منبع].
·
بیماریها: ابتلا
به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی، سکته مغزی، دیابت، سرطان و آلزایمر یا میگرن باعث میشود که فرد در خطر بیشتری برای افسردگی
قرار بگیرد. مطالعات، یک ارتباط ثابت نشده بین افسردگی و بیماری قلبی را نشان میدهند[نیازمند منبع].
افسردگی در
بسیاری افرادی که حمله قلبی داشتهاند اتفاق
میافتد. افسردگی درمان نشده میتواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سالهای
اول پس از سکته قلبی قرار دهد. ابتلا به کمکاری تیروئید حتی اگر خفیف
باشد هم میتواند باعث بروز افسردگی شود.(۳)
علل روانی اجتماعی (psychosocial)[ویرایش]
·
استرس: وقایع
پراسترس زندگی، به ویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب یا شغل
میتواند محرک افسردگی باشد.
·
عوامل اجتماعی: نارضایتی از جامعه و عوامل روانی مرتبط با اجتماع نیز میتوانند نقش
داشته باشند.
·
شخصیت: صفات شخصیتی خاصی مانند اعتماد به نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر استرسها میتواند فرد را مستعد
افسردگی نماید. شخصیتی وسواسی، منظم و جدی، کمالگرا، یا شدیداً وابسته نیز احتمال ابتلا به افسردگی
را افزایش میدهند.
·
شکست در زندگی: شکست در کار، ازدواج، یا روابط با
دیگران میتواند باعث بروز افسردگی شود، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان، از دست دادن یک چیز مهم
(شغل، خانه، سرمایه)، تغییر شغل یا نقل مکان به یک جای جدید، انجام بعضی از اعمال
جراحی مثل برداشتن پستان به علت سرطان، گذر از یک
مرحله از زندگی به مرحلهای دیگر، مثلاً یائسگی یا بازنشستگی. (۴)
·
بیماریهای روانی:اضطراب، عقبافتادگی ذهنی،
فراموشی، اختلال خوردن و سوء مصرف مواد.
شیوع[ویرایش]
شیوع این بیماری
در زنان دوبرابر مردان است. در مردان میزان ابتلا ۵-۱۲ درصد و در زنان
۱۴-۱۹ درصد است. سن
بروز بیماری در حدود ۳۰ سالگی است.
علائم[ویرایش]
محتوی تفکر[ویرایش]
۶۰ درصد
بیماران افسرده فکر خودکشی دارند و ۱۵ درصدشان دست به
خودکشی میزنند. حس نافذ نومیدی، احساس گناه به خاطر چیزهای کماهمیت یا خیالی،
احساس بیارزشی و توهمات و هذیانهای نیستانگارانه و نشخوار ذهنی وسواسی در بسیاری از آنها
آشکار است.
نظام حسی[ویرایش]
حواس پرتی،
دشواری در تمرکز، اختلال حافظه، گیجی و گاه
اختلال در تفکر انتزاعی (بهویژه در سالمندان) شایع است.
وضعیت ظاهری[ویرایش]
غمگینی، گریه بیدلیل، از دست دادن علاقه و ناتوانی از لذت
بردن، بیحالی و خستگی، بیقراری، زودرنجی، مشکلات خواب (شامل دشواری در خوابیدن، خواب زیاد و ناراحت)
زیاد مشاهده میشود.
کندی یا برعکس
تحریک پذیری روانی حرکتی و بیتوجهی به ظاهر شخصی بسیار شایع است. تکلم خودانگیخته
کم یا به کلی غایب است. مکثهای طولانی در کلام، استفاده از واژگان تکسیلابی و
صدای آهسته و یکنواخت از ویژگیهای گفتاری معمول است.
ملاکهای DSM-IV-TR در مورد افسردگی اساسی[ویرایش]
الف) حداقل پنج
تا از علایم زیر همزمان در یک دورهٔ دو هفتهای وجود داشته باشد و نشانهٔ تغییری
در کارکرد قبلی باشد؛ حداقل یکی از علایم یا (۱) خلق افسرده
باشد، یا (۲) بی علاقگی و بی
لذتی.
·
نکته: علایمی را که به وضوح از بیماری طبی عمومی
ناشی شده است و نیز هذیانها و توهمهای ناهماهنگ با خلق را منظور نکنید.
1.
خلق افسرده دراکثر اوقات روز و تقریباً همه
روزها، چه طبق گزارش خود بیمار از احساس ذهنیش (مثلاً احساس کند غمگین است، یا احساس
پوچی کند)، چه طبق مشاهدهٔ دیگران (مثلاً بگویند گریان به نظر میرسد). نکته: در
اطفال و نوجوانان میتواند به صورت خلق تحریک پذیر (irritable) باشد.
2.
کاهش واضح علاقهمندی یا لذت بردن از همه یا
تقریباً همهٔ فعالیتها، اکثر اوقات روز و تقریبا همه روزها (چه طبق گزارش خود
بیمار از احساس ذهنیش، چه بنا بر مشاهدات دیگران).
3.
کاهش چشمگیر وزن بدون اجرای برنامه (رژیم) خاصی
برای لاغری، یا افزایش وزن (مثلاً تغییر وزن بدن بیش از پنج درصد در عرض یک ماه)،
یا کاهش یا افزایش اشتها تقریباً همهٔ روزها. نکته: در کودکان نرسیدن به وزن قابل
انتظار را باید در نظر گرفت.
4.
کم خوابی یا پر خوابی به طور تقریباً هر روزه.
5.
سرآسیمگی یا کندی روانی-حرکتی در تقریبا همه
روزها (برای دیگران مشهود باشد، نه اینکه فقط خود بیمار احساس ذهنی بی قراری یا
کند شدن را گزارش کند).
6.
احساس خستگی یا از دست دادن انرژی تقریبا همه
روزها.
7.
احساس بی ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نا متناسب
(که حتی ممکن است هذیانی باشد) تقریبا هر روز (صرف ملامت نفس یا احساس گناه به
خاطر بیمار بودن کافی نیست).
8.
کاهش قدرت تفکر یا تمرکز، یا احساس بلاتصمیمی،
تقریباً هر روز (چه طبق گزارش بیمار از احساس ذهنی خود، چه بنا بر مشاهده دیگران).
9.
افکار عود کننده درباره مرگ (نه فقط ترس از
مردن)، فکر مکرر خودکشی بدون هیچ نقشه خاصی، اقدام به خودکشی، یا داشتن نقشهای
معین برای انجام خودکشی.
ب) علایم مذکور
واجد ملاکهای دوره مشترک نباشد.
پ) علایم از نظر
بالینی رنج و عذاب چشمگیری برای بیمار ایجاد کرده باشد و یا کارکردهای او را در
حوزههای اجتماعی، شغلی، یا سایر حوزههای مهم زندگی مختل کرده باشد.
ت) علایم ربطی
به اثرات جسمی مستقیم یک ماده (مثلاً مادهای که مورد سوء مصرف قرار میگیرد، یا
دارو) یا یک بیماری طبی عمومی (مثل کمکاری تیرویید) نداشته باشد.
ث) داغدیدگی،
توجیه بهتری برای علایم نباشد، یعنی به دنبال از دست رفتن فرد محبوب، علایم بیش از
دو ماه طول کشیده باشد، یا مختل شدن واضح کارکردها، اشتغال ذهنی شدید با احساس بی
ارزشی، فکر خودکشی، علایم روانپریشی، یا کندی روانی- حرکتی به شکل مشخص وجود داشته
باشد.
[۲]
خصوصیات مرتبط با سن[ویرایش]
افسردگی در سنین
مختلف ممکن است خصوصیات متفاوتی داشته باشد. در دوران پیش از بلوغ شکایات جسمی، توهمات شنوائی (شنیدن صداهای
ناموجود)، اضطراب و انواع فوبیها
بیشتر دیده میشود. در نوجوانی سوءمصرف مواد، رفتارهای ضداجتماعی، مسائل مربوط به
مدرسه (فرار از مدرسه، مشکلات
تحصیلی) و عدم رعایت بهداشت و در سالمندی
فراموشی، حواسپرتی و نقصهای شناختی (مانند اختلالات حافظه و گیجی) بیشتر مشاهده
میشود.
خصوصیات پیوسته[ویرایش]
ناراحتیهای
جسمانی نیز در بیماران بیشتر دیده میشود و ممکن است افسردگی را بپوشاند و بسیاری
اوقات علل روانی دارد. سردرد، اختلالات گوارشی، یبوست، شکایات قلبی و
ادراری-تناسلی از جمله آنها هستند.
درمان[ویرایش]
درمانهای
ضدافسردگی را میتوان به دو دسته کلی دارویی و غیردارویی تقسیم کرد. اثربخشی هر دو
این درمانها در مطالعات فراوانی مشاهده شدهاست. در موارد شدید استفاده از داروهای ضد افسردگی بهترین گزینهاست. این داروها در دهههای اخیر از
نظر کمی و کیفی رشد فراوانی داشتهاند به شکلی که امروزه دیگر فاقد عوارض شدید و
ناتوانکننده هستند. کاردرمانی و رواندرمانیهای
شناختی-رفتاری و در برخی موارد تحلیلی نیز در درمان افسردگی موثر هستند. در موارد
خفیفتری که هنوز افسردگی در حد یک اختلال ظاهر نشدهاست، انجام کارهایی برای کاهش
فشار و استرس از جمله خرد کردن کارهای بزرگ به کارهای کوچک، حق تقدم (برای) برخی
(کارها) قرار دادن و انجام دادن هرآنچه که میتوانید به همان اندازه که میتوانید،
ورزش معتدل (ملایم)، رفتن به یک سینما، شرکت کردن در
یک (مراسم) مذهبی، اجتماعی، یا سایر فعالیتهایی که ممکن است به شما کمک کنند، صحبت
و همنشینی با دوستان و خانواده، خودداری از مصرف الکل، برخورداری از رژیم غذایی متعادل و کمچرب،
مثبتاندیشی، تماشای فیلمهای خندهدار و شاد، رفتن به مسافرت، سهیم شدن در فعالیتهایی
که میتواند مفید باشد و احساس بهتری برای شما بهوجود بیاورد.
افسردگی پسزایمانی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
افسردگی پسزایمانی
آیسیدی-۱۰
F53.0
آیسیدی-۹
648.4
دادگان بیماریها
10921
مدلاین پلاس
007215
ایمدیسین
med/3408
افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی که به فاصله کوتاهی پس از زایمان ممکن است ظاهر شود. این افسردگی
در ۵ تا ۲۵ درصد از زنان دیده میشود. بیخوابی شدید، بیثباتی خلق و احساس خستگی
از علائم شایع آن است. باورهای هذیانی و فکرهای خودکشی و دیگرکشی (نسبت به نوزاد) ممکن است پدید آید. به
همین جهت با توجه به در خطر انداختن جان مادر و فرزند ممکن است از فوریتهای پزشکی شمرده شود[۱].
فاکتورهای خطر[ویرایش]
با این که علل افسردگی پس
از زایمان به روشنی مشخص نشده، عوامل تسریعکنندهای که وجود آنها احتمال وقوع
بیماری را بالا میبرد شناخته شدهاند. (عدد داخل پرانتز میزان تأثیر عامل را بیان
میکند).[۲]
·
سابقه افسردگی (۳۸ تا ۳۹)
·
سن پایین مادر
·
اعتماد به نفس پائین (۴۵ تا ۴۷)
·
فشار در مراقبت کودک (۴۵ تا ۴۶)
·
افسردگی پیش از زایمان (دوران بارداری) (۴۴ تا ۴۶)
·
اضطراب پیش از زایمان (۴۱ تا ۴۵)
·
زندگی پر فشار (۳۸ تا ۴۰)
·
حمایت اجتماعی کم (۳۶ تا ۴۱)
·
ارتباط زناشوئی ضعیف (۳۸ تا ۳۹)
·
مسائل مربوط به نوزاد (۳۳ تا ۳۴
·
افسردگی مادر شدن (۲۵تا ۳۱)
·
تجرد (۲۱ تا ۳۵)
·
وضعیت اجتماعیاقتصادی ضعیف (۱۹ تا ۲۲)
·
حاملگی ناخواسته (۱۴ تا ۱۷)
اختلالات افسردگی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اختلالات افسردگی جزو اختلالهای خلقی محسوب میشود. افسردگی به
هر شکل دیده شود، شیوه دید فرد از خود، از دیگران و از دنیا را تعریف میکند.
افسردگی قدرت قضاوت را تضعیف میکند و باعث رفتارهای نامعقول میشود. در هر یک از
موارد، بیمار نمیتواند زندگی روزمره عادی داشته باشد.[۱]افسردگی میتواند، باعث
ابتلاء بیمار به انواع بیماریهای جسمی و روانی شود.[۲]محتویات
[نهفتن]
·
۱ طبقه
بندی افسردگی
o
۱.۱ اختلال
افسردگی اساسی
o
۱.۲ نشانههای
افسردگی اساسی
o
۱.۳ همهگیری
شناسی اختلال افسردگی اساسی
·
۲ اختلال
افسرده خویی
·
۳ نشانههای
افسرده خویی
·
۴ همه
گیری شناسی اختلال افسرده خویی
·
۵ منابع
طبقه بندی افسردگی[ویرایش]
اختلال
افسردگی اساسی[ویرایش]
به آن اختلال یک قطبی نیز
گفته میشود.[۳] ویژگی اصلی این اختلال یک
دوره زمانی حداقل دو هفتهای است که در ضمن آن یا خلق افسرده یا بی علاقگی و یا
فقدان احساس لذت تقریباً در همه کارها وجود دارد. همچنین فرد باید دست کم چهار
نشانهٔ دیگر از جمله تغییر در اشتها و یا وزن، خواب، و کارهای روانی-حرکتی، کاهش
نیرو، احساس بیارزشی یا گناه، مشکل در تفکر، تمرکز یا تصمیمگیری، یا افکار
عودکننده دربارهٔ مرگ و خودکشی، طرح نقشه و یا اقدام برای
خودکشی را داشته باشد.[۴]نشانههای
افسردگی اساسی[ویرایش]
۱-وجود خلق افسرده در بخش
بیشتر روز و تقریباً همهٔ روزه.
۲-کم شدن زیاد علاقه یا لذت
نسبت به همه یا تقریباً همه کارها در بخش بیشتر روز، تقریباً همه روزه.
۳-کاهش بیش از حد وزن بدون
پرهیز یا رژیم غذایی خاص یا افزایش بیش از حد وزن، یا پایین یا بالا رفتن اشتها
تقریباً همه روزه.
۴-بیخوابی یا خوبِ آلودگی
تقریباً همه روزه.
۵-بیقراری یا کندی
روانی-حرکتی تقریباً همه روزه.
۶-خستگی یا از دست دادن
نیرو تقریباً همه روزه.
۷-احساس بیارزشی یا احساس
گناه افراطی یا بیمورد.
۸-پایین آمدن توانایی تفکر
یا تمرکز، یا بیتصمیمی، تقریباً همه روزه.
۹-افکار عودکننده راجع به
مرگ، اندیشهپردازی خودکشی مکرر بدون نقشه خاص، یا
اقدام به خودکشی یا طرح نقشه خاصی برای خودکشی.[۵]همهگیری
شناسی اختلال افسردگی اساسی[ویرایش]
ویژگیهای خاص وابسته به فرهنگ:فرهنگ
میتواند تجربه و درک نشانههای افسردگی را تحت تأثیر قرار بدهد.با این آگاهی و
هوشیاری نسبت به خصایص قومی و فرهنگی در زمانی که بیمار از دوره افسردگی عمده
اظهار ناراحتی میکند، میتواند از تشخیص مبهم یا تشخیص غلط جلوگیری کند.برای
نمونه، در بعضی فرهنگها افسردگی ممکنه به جای غمگینی یا احساس گناه عمدتاً با
جلوههای جسمی تجربه شود. شکایتهای مربوط به اعصاب و سردردها (در فرهنگهای لاتین
و مدیترانهای)، شکایت از ضعف، خستگی، یا عدم تعادل (در فرهنگهای آسیایی و چینی)، مشکلای مربوط به قلب (در
فرهنگهای خاورمیانه)، یا دل شکستگی (در میان سرخپوستان آمریکای شمالی)ممکن است تجربهٔ
افسردگی را نشان بدهند.[۶]
ویژگی وابسته به سن:این
اختلال در کودکان و نوجوانان یکسان است.گرچه دادههایی وجود دارد که نشان میدهد
برجستگی نشانههای اختصاصی ممکنه همراه با سن تغییر کند.در نوجوانان اغلب با
اختلالات رفتار ایذایی، اختلالات کاستی توجه، اختلالات اضطرابی، اختلالات مربوط با
مواد، و اختلالات خوردن همراه باشد.در بزرگترها ممکنه نشانههای شناختی به طور
خاصی بارز باشد.[۷]
ویژگی وابسته به جنس:زنان
در مقایسه با مردا ن در مقاطعی از زندگی خود در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به
دوره افسردگی اساسی هستند . بیشترین فرق از این بابت در بررسیهایی که در ایالات
متحده آمریکا و اروپا انجام گرفت به دست آمد.بررسیها حاکی از این هسّت که در دورههای
افسرده کننده در زنا ن دو برابر مردان هست.[۸]
دوره یا سیر:این اختلال
معمولاً در طی چند روز تا چند هفته پیدا میشود.دوره پیش بیمارگون که ممکنه نشانههای
اضطراب و نشانههای افسردگی خفیف را شامل شود احتمالاً هفتهها تا ماهها پیش از
شروع دوره افسردگی عمده کاملاً دوام میآورد.[۹]
شیوع:مطالعات مربوط به این
اختلال نشان داد که خیلی از بزرگترها به این اختلال دچار شدند.[۱۰] برای مثال، حداقل پانزده تا
بیست برابر بیشتر از اسکیزوفرنی، و تقریباً به همان میزان تمام اختلالات اضطرابی
در مجموع.[۱۱] خطر کلی ابتلا به این
اختلال در نمونههای اجتماعی از ده تا بیست و پنج درصد برای زنان و از پنج تا
دوازده درصد برای مردان متغیر هست. شیوع مقطعی این اختلال در بزرگان در نمونههای
اجتماعی از پنج تا نه درصد برای زنان و از دو تا سه درصد برای مردان متغیر هست.[۱۲] از قرار معلوم اتفاق افتادن
آن در چند دهه اخیر بیشتر شدهاست .[۱۱]
اختلال افسرده خویی[ویرایش]
شدت اختلال افسرده خویی که
قبلاً روان نژندی ملال انگیز نامیده میشد، کمتر از اختلال افسردگی اساسی است.[۱۳] این اختلال از نظر شدت خفیف
تا شدید است، اما شاخص اصلی وِ مزمن شدن آن است.[۱۴] در زنان شدیدتر و متداولتر
از مردان هست.شروع آن تدریجی است.اغلب در آنهایی که دارای تاریخچه طولانی استرس یا
فقدان ناگهانی هستند روی میدهد.اغلب با اختلالات روان پزشکی دیگری از قبیل سوء
مصرف مواد، اختلالات شخصیتی و اختلال وسواسی اجباری همراه هست.عموماً شروع آن در
افراد بیست تا سی سالهاست.اگر چه یک نوع زود آغاز قبل از بیست و یک سالگی وجود
دارد.در میان بستگان درجه اول با اختلال افسردگی اساسی رواج بیشتری دارد.[۱۵]
نشانههای افسرده خویی[ویرایش]
۱-وجود خلق افسرده در بخش
بیشتر روز و در بیشتر روزها به مدت حداقل دو سال.
۲-در حالت افسردگی دو یا
چند مورد از نشانههای زیر وجود دارد:
-کم اشتهایی یا پِر
اشتهایی.
-بی خوابی یا کم خوابی.
-کمبودنیرو یا احساس خستگی.
-عزت نفس پایین.
-تمرکز کم یا اشکال در
تصمیم گیری.
-احساس درماندگی.
-سردرد، گرفتگی عضلات و یا
مشکلات گوارشی.[۲]
۳-طی این دوره دو ساله
آشفتگی(یک سال در مورد کودکان و نوجوانان)شخص اصلاً به مدت بیش از دو ماه در یک
نوبت بدون نشانههای موجود در ملاکهای بند یک و دو هست.
۴-در طی دو سال اول
آشفتگی(یک سال در مورد کودکان و نوجوانان) دوره افسردگی عمده وجود نداشته.
۵-هرگز یک دوره مانیک، یک
دوره مختلط، یا یک دوره هیپومانیک وجود نداشته و هرگز ملاکهای تشخیصی اختلال
ادواری خویی وجود نداشتهاست.
۶-این اختلال منحصراً در طی
دوره یک اختلال روان پریشی مزمن، مثل اسکیزوفرنیا یا اختلال هذیانی پیدا نمیشود.
۷-نشانهها، پریشانی یا
اختلال قابل ملاحظه بالینی را در کارکرد اجتماعی، کاری، یا بقیه زمینههای مهم
کارکرد باعث میشوند.[۱۶]
همه گیری شناسی اختلال افسرده خویی[ویرایش]
الگوی خانوادگی:این اختلال
در میان بستگان بیوژنیک درجه اول مبتلایان به اختلال افسردگی عمده شایعتر از کل
جمعیت هست.[۱۷]
ویژگی وابسته به سن و جنس:در
کودکان ظاهراً در هر دو جنس به یک اندازه روی میدهد و اغلب به اختلال در عملکرد
تحصیلی و روابط اجتماعی منجر میشود.در سن بالا، احتمال بروز در زنان دو تا سه بار
بیشتر از مردان هست.[۱۷]
دوره یا سیر:این اختلال
اغلب شروعی زود رس و ناگهانی دارد و همچنین سیر آن مزمن هست.[۱۷]مدت متوسط این اختلال پنج
سال هست.اما میتواند بیست سال یا بیشتر به درازا بکشد.[۱۴]اگر این اختلال مقدم بر
شروع اختلال اساسی باشد احتمال بهبود خود به خودی کامل دورهای بین دورههای
افسردگی عمده کمتر میشود و احتمال بیشتر شدن فراوانی بروز دورههای آینده بیشتر
میشود.گرچه میزان خود به خودی این اختلال ممکنه حدود ده درصد در سال باشد، اما
شواهد حاکی از این هست که با درمان فعال نتایج بهتِری به دست بیاید.[۱۷]
شیوع:شیوع کلی یا مادام
العمر این اختلال تقریباً شش درصد و شیوع نقطهای یا مقطعی تقریباً سه درصد هست.[۱۸]
منابع[ویرایش]
1.
پرش به بالا↑ انجمن روان پزشکی آمریکا.طبقه بندی اختلالات
روانی ترجمه نصرت اله پور افکاری،1379، انتشارات آزاده، چاپ سوم، تهران
2.
↑ پرش به بالا به:۲٫۰ ۲٫۱ «افسردگی چیست؟». راستینه.
3.
پرش به بالا↑ کاپلان، هارولد؛ سادوک، بنجامین(1996) خلاصه
روانپزشکی.جلد اول و دوم، ترجمه نصرت اله پور افکاری(1379)، انتشارات شهر آب-آغاز،
چاپ اول، تهران
4.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 531
5.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 531
6.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 531
7.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 531
8.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 531
9.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 531
10.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 565
11.
↑ پرش به بالا به:۱۱٫۰ ۱۱٫۱ باچر و دیگران،2007، ترجمة سید محمدی،1388، ص 6
12.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 565
13.
پرش به بالا↑ کاپلان، هارولد؛ سادوک، بنجامین(1996) خلاصه
روانپزشکی.جلد اول و دوم، ترجمه نصرت اله پور افکاری(1379)، انتشارات شهر آب-آغاز،
چاپ اول، تهران
14.
↑ پرش به بالا به:۱۴٫۰ ۱۴٫۱ باچر و دیگران،2007، ترجمة سید محمدی،1388، ص 10
15.
پرش به بالا↑ کاپلان، هارولد؛ سادوک، بنجامین(1996) خلاصه
روانپزشکی.جلد اول و دوم، ترجمه نصرت اله پور افکاری(1379)، انتشارات شهر آب-آغاز،
چاپ اول، تهران
16.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 579
17.
↑ پرش به بالا به:۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 576-575
18.
پرش به بالا↑ DSM-IV-TR ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،
ص 576-575
·
باچر و دیگران،2007، ترجمة سید محمدی،1388 .
·
کاپلان، هارولد؛ سادوک، بنجامین(1996) خلاصه روانپزشکی.جلد
اول و دوم، ترجمه نصرت اله پور افکاری(1379)، انتشارات شهر آب-آغاز، چاپ اول،
تهران .
·
روزنهان، دیوید.ال؛ سلیگمن، مارتین.ای.پی.روانشناسی
نابهنجاری-آسیب شناسی روانی.جلد دوم، ترجمه یحیی سید محمدی(1379)، نشر ارسباران،
چاپ اول، تهران.
·
انجمن روان پزشکی آمریکا.طبقه بندی اختلالات روانی ترجمه
نصرت اله پور افکاری،1379، انتشارات آزاده، چاپ سوم، تهران.
·
DSM-IV-TR
ترجمه نیکخو و آوادیس یانس،1381،.
افسردگی (حالت)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
افسردگی حالتی از اندوه، عجز و ناامیدی است که
بر اثر ناکامیها یا شکستهای انسان ممکن است در او ایجاد شود. این حالت با بیماری افسردگی کاملاً متفاوت است؛ چراکه
بیماری افسردگی ممکن است در فردی که در زندگی بههیچوجه دچار ناکامی نشدهاست،
نیز روی دهد.[۱]
اختلال عاطفی فصلی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
fobox disease اختلال عاطفی فصلی یا موسمی (به انگلیسی: Seasonal affective disorder) (با نام اختصاری SAD) یا افسردگی
زمستانی نوعی افسردگی است که با کوتاهشدن روزها
در فصل پائیز و زمستان سر رسیده و در بهار و تابستان از بین میرود.
پرخوابی، پرخوری و کندی
روانی و حرکتی از بارزترین ویژگیهای آن است. بههم خوردن متابولیسم ملاتونین از عوامل آن است و قرار
گرفتن در معرض نور شدید آن را درمان میکند.
نشانههای اختلال عاطفی فصلی چیست؟
میل شدید به کربوهیدراتها و قند (گاهی با افزایش وزن توأم میگردد)
کاهش تمایل جنسی
مشکل در تمرکز کردن
کاهش کارایی
مشکل در بیدار شدن در صبحها
خستگی
لذت نبردن یا کاهش علاقه نسبت به فعالیتهایی که معمولاً ارضاء کننده هستند. مثل خواندن یک کتاب خوب یا گوش دادن
به موسیقی احساس افسردگی یا غمگینی
بیحوصلگی
رخوت و خوابآلودگی
کاهش دمای بدن
خوابیدن به مقدار زیاد
کنارهجوئی از فعالیتهای اجتماعی
مطالب مشابه :
اختلال افسردگی اساسی
دانستنیها ی تاریخ وجغرافیایی ایران وجهان - اختلال افسردگی اساسی از ویکیپدیا، دانشنامهٔ
اختلاف افسردگی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد افسردگی (حالت) از ویکیپدیا، دانشنامهٔ
افسردگی و علل آن
بانک مقالات علمی - افسردگی و علل آن - مجموعه مقالات علمی علوم منبع ویکی پدیا. علوی
روش های پر پشت کردن مو
ویکی پدیا پزشکی - روش های پر پشت کردن مو - کامل ترین مطالب و اطلاعات پزشکی
آلزایمر
از ویکیپدیا در دوران پیری آغاز شده و به تدریج با از دست دادن قدرت تشخیص زمان، افسردگی
کاهش وزن به وسیله قرص های لاغری
ویکی پدیا پزشکی - کاهش وزن به وسیله قرص های لاغری - کامل ترین مطالب و اطلاعات پزشکی
افسردگی وعلل ان
افسردگی درمان نشده میتواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سالهای اول منبع ویکی پدیا
آلزایمر
از ویکیپدیا در دوران پیری آغاز شده و به تدریج با از دست دادن قدرت تشخیص زمان، افسردگی
داروهای ضد افسردگی چه نوع داروهایی هستند؟
روزهای سرد - داروهای ضد افسردگی چه نوع داروهایی هستند؟ - ویکی پدیا دانشنامه
برچسب :
ویکی پدیا افسردگی