فلسفه خمس ‏

خمس ، نوعى تعدیل ثروت است که انسان با اراده خود و با قصد قربت، براساس ایمانى که دارد و اعتمادى که به او مى‏شود، درآمدهاى خود را بررسى و هزینه متعارف زندگى خود را از آن کاسته و بیست درصد از سودى که مازاد بر هزینه زندگى سالانه او است، به عالم‏ترین، متّقى‏ترین و بى‏هوس‏ترین افراد مى‏پردازد تا او همچون وکیلى مورد اعتماد، در آنچه به صلاح جامعه مى‏بیند، هزینه کند.

فلسفه خمس

فلسفه خمس

فلسفه خمس

گرچه اسلام درآمدهایى را که از طرق نامشروع، همچون اختلاس، احتکار، کم‏فروشى، ربا، سرقت، رشوه و امثال آن بدست مى‏آید، به شدّت حرام کرده و حکومت اسلامى را مسئول بازگشت این اموال به صاحبان اصلى آنها دانسته است، امّا با این حال به دلایل تفاوت‏هاى حکیمانه‏اى که خداوند میان انسان‏ها قرار داده است و به خاطر تلاش و تخصّص و ابتکار، برخى افراد درآمد بیشترى دارند که از طریق مشروع نیز کسب کرده‏اند، و برخى افراد با درآمد کم، توانِ اداره زندگى خود را ندارند.

تمام نظام‏هاى بشرى براى کم‏درآمدها به فکر چاره بوده‏اند، زیرا اگر این خلاء به نحوى پر نشود، کینه و حسادتِ کم‏درآمدها نسبت به پردرآمدها شعله‏ور مى‏شود و شعله‏اش ممکن است همه چیز را بسوزاند.

اسلام نیز که مکتبى جامع و اجتماعى است، براى فقرزدایى و حل مشکل محرومان جامعه، طرحهایى را ارائه داده که یکى از آنها، مسئله خمس است.

رسیدگى به فقرا به قدرى مهم است که حضرت على علیه السلام در حال نماز انگشتر خود را به فقیرى که در مسجد از مردم تقاضاى کمک مى‏کرد و کسى به او پاسخ مثبتى نداد، عطا کرد و اشاره نکرد که صبر کند و بعد از نماز به او کمک کند بلکه در حال رکوع انگشتر خود را به او بخشید و آیه نازل شد: «انّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» (سوره مائده، آیه 55)

خمس ، نوعى تعدیل ثروت است که انسان با اراده خود و با قصد قربت، براساس ایمانى که دارد و اعتمادى که به او مى‏شود، درآمدهاى خود را بررسى و هزینه متعارف زندگى خود را از آن کاسته و بیست درصد از سودى که مازاد بر هزینه زندگى سالانه او است، به عالم‏ترین، متّقى‏ترین و بى‏هوس‏ترین افراد مى‏پردازد تا او همچون وکیلى مورد اعتماد، در آنچه به صلاح جامعه مى‏بیند، هزینه کند.

این تعدیل ثروت از طریق خمس و زکات، امرى واجب است، ولى اسلام براى تعدیل ثروت راههاى غیر الزامى دیگرى نیز از قبیل وقف، هبه، صدقه، انفاق، وصیّت، کفّاره، نذر، عهد، ایثار و قرض‏الحسنه، قرار داده است.

تعدیل ثروت در بعضى از مکاتب اقتصادى همچون کمونیسم، از طریق نفى مالکیّت خصوصى و به انحصار دولت درآوردن همه چیز، آن هم به صورت اجبار صورت مى‏گیرد که در این نوع تعدیل هیچ‏گونه آزادى و انتخاب و رشد وجود ندارد.

بنابراین اسلام، دین خوردن و خوابیدن نیست، بلکه خوردن و خوراندن و کار نیک انجام دادن و طغیان و زیاده‏روى نکردن است، و اینها همه با هم در نظر گرفته شده است. به راستی در کدام مکتب به این جامعیّت توجّه شده است؟

جامعیّت اسلام‏

آرى، از امتیازات اسلام آن است که اقتصاد آن با اخلاق و عاطفه آمیخته است، همان‏گونه که سیاست و دیانت آن به هم آمیخته است. نماز جمعه با این که یک عمل عبادى است، یک مانور سیاسى هم هست. اسلام حتّى در جهاد، به مسائل عاطفى، اخلاقى، اجتماعى و سیاسى نیز توجّه دقیق دارد.

,خمس,فلسفه,اسلام,احکام اسلامی

این على بن‏ابیطالب علیه السلام است که در بحبوحه جنگ به خورشید نگاه‏ مى‏کند تا مبادا نماز اوّل وقتش از دست برود! و فرزندش امام حسین علیه السلام ظهر عاشورا در برابر سیل تیر دشمن، نه تنها نماز واجب مى‏خواند، بلکه به مستحبات نماز نیز از قبیل اذان، اقامه، جماعت، اوّل وقت و ... توجّه کامل دارد. و باز مى‏ بینی م همین علىّ بن‏ابیطالب علیهما السلام در وسط جنگ، وقتى یارانش آب را در ظرفى تَرک‏دار براى او مى‏آورند، مى‏فرمایند: آشامیدن آب از ظرف ترک‏دار مکروه است. (چه بسا ذرّات آلو ده‏اى که لابه‏لاى آن ترک باشد و آب را غیربهداشتى کند).

باز مى‏ بینی م در وسط جنگ بعضى از حضرتش مى‏پرسند: نظر شما درباره فلانى و فلانى چیست؟ حضرت مى‏بیند پاسخ این سئوال سبب فتنه و تفرقه مى‏شود، سؤال‏کننده را توبیخ مى‏کند و اجازه نمى‏دهد امّتى که به وحدت کلمه نیاز دارند دستخوش تفرقه شوند، و باز مى‏ بینی م به هنگام جنگ، شخصى از على علیه السلام معناى توحید را مى‏پرسد و رزمندگان از سؤال او ناراحت مى‏شوند، حضرت مى‏فرمایند: جنگ ما براى توحید است و سپس توحید را براى او معنا مى‏کند.

به رزمندگان دستور مى‏دهد آب آشامیدنى دشمن را مسموم نکنید، درختانشان را قطع و به فراریان تیراندازى نکنید، به زنان و کودکان و سالمندان کارى نداشته باشید. در کجاى دنیا سراغ دارید که جنگ، سیاست، عبادت و اقتصاد اینگونه با مسائل اعتقادى، اجتماعى، اخلاقى، بهداشتى و عاطفى آمیخته باشد.

در نظام اسلامى رابطه میان مردم و رهبر الهى رابطه صلوات و درود است. به مردم فرمان مى‏دهد که به پیامبرشان درود فرستند: «یا ایّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» (سوره احزاب، آیه 56)

خمس ، نوعى تعدیل ثروت است که انسان با اراده خود و با قصد قربت، براساس ایمانى که دارد و اعتمادى که به او مى‏شود، درآمدهاى خود را بررسى و هزینه متعارف زندگى خود را از آن کاسته و بیست درصد از سودى که مازاد بر هزینه زندگى سالانه او است، به عالم‏ترین، متّقى‏ترین و بى‏هوس‏ترین افراد مى‏پردازد تا او همچون وکیلى مورد اعتماد، در آنچه به صلاح جامعه مى‏بیند، هزینه کند

 و به پیامبر نیز دستور مى‏دهد به پرداخت‏کنندگان زکات صلوات و درود فرستد: «خُذ من اموالهم صدقة و صَلّ علیهم» (سوره توبه، آیه 103)

در اسلام، روزهایى عید نامیده شده است که ضمن شادى و تبریک، رسیدگى به محرومان از طریق تقسیم گوشت قربانى در عید قربان و سیر کردن شکم گرسنگان در عید فطر از طریق زکات فطرة مورد توجّه است.

جامعیّت اسلام تا آنجاست که حتّى خوردن و آشامیدن، هدفمند طرّاحى شده است.

در کنار جمله «کلوا» که فرمانِ خوردن است، یکجا مى‏فرماید:  «کلوا ... و لاتسرفوا» (سوره اعراف، آیه 31)  در خوردن زیاده‏روى نکنید.

یکجا مى‏فرماید: «کلوا ... و اشکروا» (سوره بقره، آیه 172)  به خاطر خوردن از خداوند تشکّر کنید.

یکجا مى‏فرماید: «کلوا ... و اعملوا صالحاً» (سوره مؤمنون، آیه 51)  با قدرتى که از غذاخوردن بدست مى‏آورید کار نیک انجام دهید.

یکجا مى‏گوید: «کلوا .... و لاتطغوا فیه» (سوره طه، آیه 81)  از قدرتى که به وسیله غذا بدست آورده‏اید طغیان نکنید.

یکجا مى‏فرماید: «کلوا ... و آتوا حقّه» (سوره انعام، آیه 141) بخورید و حقّ آن را اداء کنید.

و یکجا مى‏فرماید: «فکلوا ... اطعموا» ( سوره حج، آیه 28) بخورید و به دیگران نیز اطعام کنید.

حتّى آنجا که به زنبور عسل الهام مى‏کند شیره گل را بمک، دستور مى‏دهد که عسل بساز، بنابراین اسلام، دین خوردن و خوابیدن نیست، بلکه خوردن و خوراندن و کار نیک انجام دادن و طغیان و زیاده‏روى نکردن است، و اینها همه با هم در نظر گرفته شده است. به راستی در کدام مکتب به این جامعیّت توجّه شده است؟

به هر حال دنیا مالیات مى‏گیرد و اسلام نیز خمس و زکات مى‏گیرد، اما حساب مالیات‏هاى اسلامى از حساب انواع مالیات‏هایى که در دنیا گرفته مى‏شود و قوانین آن بافته و ساخته فکر بشرى است، جداست و در قوانین اسلامى به تمام ابعاد توجّه شده است.

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش احکام اسلامی تبیان


,