شعری از هاتف اصفهانی
چه شود به چهرهی زرد من، نظری برای خدا کنی
که اگر کنی همه درد من، به یکی نظاره دوا کنی
تو شهی و کشور جان تو را، تو مهی و جان جهان تو را
ز ره کرم چه زیان تو را؟ که نظر به حال گدا کنی
ز تو گر تفقد و گر ستم، بود این عنایت و آن کرم
همه از تو خوش بود ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی
تو کمان کشیده و در کمین، زنی ار به تیرم و من غمین
همهی غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی
همه جا کشی می لالهگون، ز ایاغ مدعیان دون
شکنی پیالهی ما که خون، به دل شکستهی ما کنی
تو که هاتف از برش این زمان، روی از ملامت بیکران
قدمی نرفته ز کوی آن، زچه رو به سوی قفا کنی
هاتف اصفهانی
مطالب مشابه :
سالن شهدای هاتف اصفهان
تیراندازی - سالن شهدای هاتف اصفهان نشانی: اصفهان-طوقچی-جنب دبیرستان هاتف-ورزشگاه هاتف .
شعری از هاتف اصفهانی
به سمت صفر - شعری از هاتف اصفهانی - در مورد فیزیک دبیرستان و پیش دانشگاهی در ایوان غرب
رتبه بندی نهایی دبیرستان های تهران
www.tehranschools.blogfa.com - رتبه بندی نهایی دبیرستان های تهران - دبیرستان ، مدرسه های برتر تهران - www
برچسب :
دبیرستان هاتف