بخش جغرافیایی و ساختارهای اجتماعی آلمان:
فصل اول:ویژگیهای جغرافیایی و اجتماعی
از نظر موقعیت مکانی آلمان نسبت به همسایه های روستای خوداز سمت شمال به روستاي طش وازجنوب به روستای پستك واز شرق به روستاي مردخ و از غرب به روستاي منگوده متصل مي باشد ...
اراضی جنگلی امروزه در روستاها وجود ندارد چون بیشتر مناطق جنگلی روستاها از بین رفته است و به زمینهای کشاورزی تبدیل شده است .اما در مورد آب و هوای آلمان دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است که گاهی آنقدر گرم میشود و گاهی آنقدر سرد می شود که باد سرد می وزد . البته این جمله مربوط به همه مناطق استان گیلان است .
سيماي روستا:
معمولا شكل مورفولوژي روستايي استان گيلان طوري است كه به دليل شرايط اقليمي آبي،مستعد بودن خاك درهر نقطه از روستا سبب پراكندگي مراكز مسكوني و ايجاد مزارع و باغات مستقل شده است .
اما در مورد بادها در روستاها که معروف هستند و عبارتند از : گرم باد ، بادیکه از کویر ایران میوزد و از جهت گرم بودنش گرمش نامیده می شود که این باد باعث بیماری میشود و باعث آتش سوزی ساختمانهایی که از چوب و کاه ساخته اند و آتش سوزی جنگلها . گیله وا ، که در فصل بهار می وزد و موجب شکفتن گل ها می شود . سیا باد که از جنوب غربی میوزد . بیج باد که باد سرد زمستانی را می گویند .
مناطق مسکونی :
نوع خانه ها در روستای آلمان از نوع پراکنده است . خانه ها در روستاي آلمان در گذشته از مصالحی استفاده می کردند که در آطراف آن پیدا می شده است . خانه ها معمولاً در اطراف زمینهای کشاورزی و باغات خود قرار داشتند . خانه ها معمولاً از چوب و گل و کاه و طناب های طبیعی که در آن زمان موجود بود استفاده می شد ه است .
البته تا جایی پیش می رفتند که فرو نریزد و چند روز صبر می کردند تا آن قسمت چیده شده خشک شود و تا ارتفاعی که می خواستند انجام می دادند و سقف آن هم طبق معمول شیروانی و از کاه و چوب بود .
جمعیّت :
جمعیّت آلمان حدودا 350 نفر است كه در غالب 85 خانوار زندگی می کنند .
آموزش :
در قدیم تعداد با سوادان در روستای آلمان بسیار اندک بود و کسانی را هم که سوادی داشتند سواد کاملی نبود و بیشتر در حد خواندن و نوشتن در واقع سواد مکتب خانه ای بوده است که به ملا خانه معروف است دارای کار کردهای با ساز کار سنتی آموزش بود که این مکتب خانه ها معمولاً در پاییز و زمستان برگذار می شده است .
کتاب هایی را که ملا درس می داده قرآن و کتاب های ادبی که شامل شعر و داستان بوده است ملا یا کسانی که تدریس می کردند یا محلی بوده اند و یا از اطراف می آمده اند که ریش سفیدان ملا ها را دعوت می کردند و ملا را در مسجد و یا در خانه ای کوچک که هم محل زندگی ملا و هم محل تدریس بوده است .اما امروزه تعداد باسوادان اين روستا به 80الي90 درصد مي رسد.
سازمان ها و مؤسسات
مکان
اسم
تعداد
مسجد
----------
1
خانه بهداشت
در دست احداث است
0
مخابرات
رضوی
1
کارخانه برنجکوبی
ــــــــــ
2
نانوایی
نوع پخت بربری
1
مدارس مقطع ابتدایی و آمادگی
ابتدایی و آمادگی طالقانی
1
مغازه
اغذیه
2
مغازه
قهوه خانه
4
مغازه
آرایشگاه
1
مغازه
سوپر مارکت
2
فصل دوم:ویژگیهای اقتصادی روستای آلمان
ساختارهای اقتصادی:
اقتصاد در روستا سه گروه عمده برنج کاری(240هكتار) و دامداری و باغداری را تشکیل میدهد .
علاوه بر موارد زیر ، نوغانداری و تولید گردو و میوه البته به صورت محدود وجود دارد .
برنج کاری بخش عمده کار راتشکیل می دهد . معمولاً در روستاها مقدمات کار کاشت برنج از فروردین شروع میشود که مقدمات کار از جمله کندن اطراف مزارع « به منظور اینکه بتوان زمین را به وسیله موتور شخم زد » که به آن کل دیم گیری می گویند.
وقتی که کشاورزان کار مقدماتی را انجام دادند . منتظر آن هستند که شروع آب دهی توسط مسئولان امر اعلام شود تا کار کشاورزی به طور جدی شروع شود .
معمولا می توان مراحل کار برنج کاری را این چنین بیان کرد :
1 _ مرحله اول : هر کس به تناسب زمین زراعی خود مقداری جو آماده می کند و به اصطلاح ما جو به آب می اندازد . برای این کار ظروفی را آماده و جوها « شلتوک » را داخل آن می ریزند و بعد داخل ظروف جو آب میریزند به طوری که آب از ظروف لبریز نشود و جوهایی را که سر آب آمدند که نشانه تو خالی بودن جو « شلتوک » است را از داخل ظرف خارج می کنند .
بعد از این جو یک الی دو روز در آب خیس می خورد بعد جوها « شلتوک » را از ظرف خارج می کنند و آن را داخل زنبیل یا گونی هایی که آب می تواند از آن گذر کند می ریزند و روزی دو بار روی آن گونی ها که داخل آن جو است آب می ریزند . آبی را که می ریزند باید ولرم باشد که معمولاً آب را با هیزم در حیاط جوش می آورند و با آن سرد و ولرم مکنند تا کار جوانه زنی جو « شلتوک » سریعتر انجام شود .
به تناسب جو « شلتوک » 4 الی 5 روز طول می کشد تا جوانه بزند آن را داخل زنبیل با سینی می ریزند به طوری که جوانه های جو که سفید رنگ هستند نشکند . بعد از آماده کردن خزانه جو جوانه زده برای شاندن آماده است .
2 – مرحله دوم : بعد از این که آب به مزارع رسید کشاورز قطعه ای از زمین خود را که مرغوب تر به نظر می رسد برای درست کردن خزانه شخم می زند . بعد از این که شخم زده شد شروع به گرفتن خزانه می کند . خزانه ها به شکل مستطیل هستند که به آن تُم بیجار گویند « به بوته شالی تُم و به شالیزار بیجار گویند » برای درست کردن خزانه از گل های شخم زده اطراف بیجار استفاده می کنند و بر آمدگی را به وجود می آورند که خزانه شکل واقعی و روشنی به خود بگیرد . وقتی چند خزانه به شکل مستطیل آماده شد داخل آن شده و شروع به خرد کردن گل های شخم زده داخل خزانه به وسیله پاها می کنند . بعد گیاهی را به نام شوند را داخل آن می ریزند . این کارها به علت آن است که این گیاه خاصیتی دارد که باعث کشته شدن حشرات در خزانه می شود. امروزه استفاده از گیاه شوند بسیار کم شده و به جای آن از سموم و تقویت کننده ها استفاده می شود . بعد داخل خزانه را با دست مسطح می کنند که در اصطلاح محلی به این کار دَسانان می گویند . بعد داخل خزانه را با آب پر کرده و بعد از نشست گل و لای جو جوانه زده را با دست به صورت افشاندن به داخل خزانه « تُم بیجار » میریزند .فردای آن روز آب خزانه را خالی كرده و بعد از دو روز به آن سوته اضافه مي شود. « سوته یعنی کاه را آتش زدن و بعد آن را با دست به شکل پودر در می آوردن » ریختن سوته به جو جوانه زده داخل خزانه به این علت است که کاه آتش زده با همان سوته سیاه رنگ است و با ریختن آن بر روی خزانه باعث جذب نور خورشید شده و باعث رشد سریعتر آن می شود که البته این کار روبه حذف شدن است و به جای آن از روش گلخانه ای استفاده می شود.
روش گل خانه ای به این شکل است که بر روی خزانه از لوله های کمانی شکل پلاستیکی یا لوله های طبیعی که در باغ ها وجود دارد استفاده می شود . بعد روکش پلاستیکی روی آن کشیدهمي شود که این کار باعث می شود نور خورشید با طول موج کوتاه وارد گلخانه شده و بعد از گرم کردن محیط داخل خزانه طول موج بلند شده و راه گریز ندارد و باعث گرما و رطوبت کافی برای رشد می شود .
3- مرحله سوم : قبل از رشد کافی جو جوانه دار به سبزینه یا شالی یا تُم ، باقی زمین زراعی را شخم زده و مسطح كرده که به ترتیب در قدیم برای شخم زدن از گاو و برای مسطح کردن زمین از اسب استفاده می شد که البته این روشها منسوخ شده است و به جای آنها از موتورهایی به نام « تی لر یا تراکتور » برای شخم زدن و مسطح کردن استفاده می شود .
شخم اول را پور کنی و شخم دوم را دوکَل زنی می گویند .
مسطح کردن زمین زراعی را پیش کابل زنی می گویند که این کار را با بستن خیش به گاو و پیش کابل « تخته ای کمانی شکل بود » به اسب انجام می شد که این کارها منسوخ شده است .
بعد از این کار نوبت به مرز گیری می شود . زمین کشاورزی برنج « شالیزار » به قطعات کوچکی تقسیم می شود که به هر یک از این قطعات یک کِل یا کِرت می گویند . مرز گیری یعنی تمیز کردن دور اطراف کله ها از علف های هرز .
بعد از این که زمین کاملاً مسطح شد شروع به کود زدن زمین می کنیم بعد از آن هم سم علف کش را می زنیم بعد زمین برای نشا آماده مي شود. کار نشا در روستا ها به عهده زنان است . البته نا گفته نماند که روش کشت برنج به دو نوع دیمی و غرقابی است که در روستای آلمان از روش دوم استفاده میشود .
توضیحی در مورد آداب نشاءکاری :
قبل از کار نشا خانم ها که عهده دار کار نشا هستند به بازار رفته و برای خود لباس کار و معمولاً پارچه می گیرند و از آن پارچه که معمولاً رنگارنگ است نوعی چادر کوچک تهیه می کنند و موقع کار آن را به دور کمر خود می بندند که به آن کمر چادر می گویند
یکی دیگر از رسومی که هنوز در روستای آلمان وجود دارد یاور دادن است به این صورت که همسایگان در کار نشا همدیگر را یاری می رسانند و این کار فقط در نشا نیست بلکه در وجین و دوباره و درو و دیگر مراحل هم هست .
شخصی که کمک گرفت وقتی کارش تمام شد بر حسب وظیفه باید یاور خود را پس دهد یعنی که کسی که به او کمک کرده کمکش را جبران کرده و به اصطلاح یاور خود را پس داده اما اگر به عنوان کارگری بیاید و مزد بگیرد به این کار مواجبی گویند البته کار دست جمعی در کار کشاورزی برای مردان هم وجود دارد که مهم ترین آنها در موقع لای روبی رودخانه ها است که در آن مشترک هستند.
4 – مرحله چهارم : بعد از نشا برنج نوبت به وجین و دوباره میشود. کشاورزان بعد از این که 15 روز از نشا گذشته وارد زمین کشاورزی نشا شده مي شوند و علف های هرز آن را از زمین و از لای شالی نشا شده خارج می کنند . دوباره یعنی اینکه وقتی یکبار علفهای هرز را از بین بردند دوباره علفهای هرز رشد می کنند که دوباره وجین کردن را به اصطلاح دوباره می گویند . که این مرحله یعنی دوباره در روستای آلمان به علت افزایش هزینه منسوخ شده است و به جای آن فاصله وجین را کمی عقب تر می اندازند .که احتیاجی به دوباره نباشد.بعد از آن آب دهی منظم است که زمین ها خشک نشود . این کار آب دهی بستگی به نوع برنج زراعی دارد که از نوع سرد باشد یا گرم . معمولاً آبیاری مزارع برنج کاری 20 الی 30 روز طول می انجامد و بعد از اینکه ساقه های برنج به اندازه کافی رشد کرد البته قبل از کوشه در آوردن برنج یک بار سم زاغه خوار استفاده میکنیم که البته تقویت کننده برنج هم هست .
روش دیگری هم هست در مقابل آفت زا از حمله کِرم زاغه خوار آن هم روش بیو لوژیکی است و برای این کار از نوعی زنبور به نام تریکو گراما استفاده می کنند که این زنبور از طرف جهاد کشاورزی از طریق شورا بین محلات پخش می شود .
این حشره که هنوز از تخم خود بیرون نیامده روی کاغذ های مستطیل شکل چسبانده شده اند که بعد از چند روز که آن کاغذ های حاوی تخم زنبور تریکو گراما روی ساقه هایبرنج چسبانده شده اند از تخم خود بیرون آمده و توی نخم های کرم زاغه خوار تخم می کنند که بعد از تولد از کرم زاغه خوار به عنوان غذا استفاده می کنند.
5 – مرحله پنجم : بعد از اینکه آب دهی زمین زراعی قطع شد و ساقه های برنج شروع به کوشه در آوردن می کنند که این مرحله را به اصطلاح اورزامون می گویند . یعنی بیرون آمدن خوشه های برنج از داخل ساقه برنج . بعد از اینکه خوشه های برنج رشد کافی کرده و مرحله گرد افشانی را انجام داده اند ، کم کم ساقه برنج شروع به رسیدن می کند . رسیدن یعنی اینکه شیره داخل خوشه های برنج سفت و سخت شده و از حالت شیری رنگ بیرون آمده و کوشه ها بر اثر نورخورشید زرد رنگ شده که در این حالت برنج آماده درو شدن هستند که این کار را با دست انجام میدهند .البته سالها به علت آمدن مو تورهای دروگر کم کم بریدن برنج به وسیله دست از بین میرود و در ضمن در صورتی می توان از روش دوم استفاده کرد که ساقه های برنج ایستاده باشند و حالت خوابیده به خود نگیرد در صورت خوابیدن ساقه های برنج مجبورند از روش سنتی که درو با دست است استفاده کنند .
مهندسین کشاورزی در پی تولید نوعی برنج هستند که ساقه های برنج مقاوم بوده و در برابر باد خم نشده که این کار برای استفاده از موتور های درو را تسهیل می کند. ساقه های برنج درو شده توسط تابش خورشید کاملاً خشک مي شود بعد از خشک شدن آن را به اندازه های مشخص به وسیله نوعی طناب که از ساقه های برنج سال قبل ( کاه ) درست شده می بندند که به نام پیچ معروف است.اما نحوه حمل برنج در گذشته به وسیله لوپایه( چوبی تقریباً کمانی شکل و دارای برآمدگی در دو سر آن ) و از اسب و کول کردن برنج انجام می شد البته با آمدن وسایل موتوری و درست شدن جاده ها استفاده از لوپایه و اسب بسیار کم و محدود شده و حتی می توان گفت رو به فراموشی گذاشته شده است . وسایل موتوری از جمله تی لر و کمبیاین که در روستای آلمان استفاده از تی لر رواج بسیاری دارد . در کنار این روش ها از فرغون و کوله بار استفاده می شود . بعد از این که ساقه های برنج با دسته های منظم گرد آوری شده اند و در انبار به طور منظم روی هم انباشته و تا نزدیک سقف چیده می شود .
توضیحی در مورد آداب و رسوم مرحله 5 :
قبل از اینکه دانه ها سرخ رنگ شود یعنی هنوز سبز و نارس هستند ولی داخل آن مغزی سفید مایل به سبز وجود دارد که برای این کار مقداری از گوشه های برنج را می چینند و پوست شلتوک را می کنند بعد از جدا کردن مغز نارس برنج از پوسته ، آن را برشته کرده و بعد از سرد شدن به آن شکر اضافه می کردند . جدا کردن پوست از مغز برنج به وسیله نوعی آسیاب سنگی انجام می شده است .
آداب رسوم دیگر اینکه کشاورزی که اولین گوشه برنج در زمین زراعی او بیرون آمده باشد آن ساقه برنج را می چیند و به همه نشان می دهد و مردم برای شکرانه اولین خوشه ای را که در آن سال زراعی دیده اند به آن کشاورز مقداری پول می دهند و آن کشاورز آن خوشه ها را در بین مردم و مغازه داران می چرخاند و پول دریافت می کند .
6 – مرحله ششم : مرحله بعدی خرمن کوفتن است که قبلاً این کار با استفاده از جاکو وکنده زنی انجام می شد .امروزه این عمل به وسیله خرمن کوب و کمباین صورت می گیرد که باعث تسهیل کار شده . در این مرحله علاوه بر شلتوک به دست آمده کاه زیادی هم به دست می آید که این کاه ها برای دامداری مصرف زیادی دارد .
7 – مرحله هفتم : بعد از این که خوشه برنج از کاه جدا شد نوبت به خشک کردن آن می رسد . خشک کردن به دو صورت انجام می گیرد : یکی اینکه جو ( شلتوک ) را روی زمین که از قبل تمیز شده با تابش خورشید خشک می کردند اما این روش زیاد مرسوم نیست . اما روش دوم به این صورت است که این کار در نوعی تلمبار ( نوعی ساختمان مخصوص برای خشک کردن برنج ) که این تلمبار با این کار کرد به زبان محلی اسم آن را فالخانه گویند یعنی جایی که در آن برنج خشک می کنند .
توضیحاتی در مورد فالخانه :
معمولاً داخل فالخانه به شکل مربع بوده است و وسط آن فرو رفتگی وجود داشته که دورو بر آن با فاصله ای معمولاً یک الی دو متر از آن فرو رفتگی سکو وجود دارد که از زمین به طور معمول 50 سانتی متر فاصله دارد برای خشک کردن جو ( شلتوک ) به جعبه های مربع شکلی از جنس چوب به طول 50 و عرض 10 سانتی متر نیاز است که جو ( شلتوک ) را داخل این جعبه ها که به اصطلاح محلی به آن کالبی می گویند می ریزند که این کالبی ها به نسبت بزرگی فالخانه داشت که به طور تقریبی هر فالخانه هول و هوش 50 عدد یا بیشتر کالبی را در خود جای می داد .
جو ها را داخل کالبی می ریختند آنقدر که روی هم انباشته نشود و جو ها روی هم قرار نگیرد و بعد وقتی در تمام کالبی ها از جو پر شد این کالبی ها را روی هم روی سکو که قبلاً توضیح داده شد می گذارند بعد از آنکه کالبی ها جو در طور منظم روی هم دور تا دور داخل فالخانه چیده شد بعد داخل حفره را پر از چوب یا چیزهای دیگر که قابلیت سوختن و دود کردن داشتند می ریختند و بعد از مشتعل کردن چوب ها در فالخانه را خوب می بستند تا دود و گرمای محیط داخل فالخانه جو های داخل کالبی را خشک می کرد و داخل فالخانه از آنجا که با دود خشک می شد کاملاً سیاه بود و ضخامت آن به 5 سانتی متر یا بیشتر می رسید . بعد از چند روز روشن کردن فالخانه جو های داخل کالبی خشک می شد و اصطلاح برنج دودی هم از این مسئله خشک کردن جو بوسیله فالخانه و با استفاده از دود می آید که این کار امروزه به وسیله خشک کن های برقی به نام فاسونگاه انجام می شود که در برخی کارخانه های برنج کوبی امروزی هم وجود دارد .
8 – مرحله هشتم : بعد از اینکه جو خشک شد آن را به کارخانه برنجکوبی می برند تا آنجا مرحله آخر تبدیل جو به برنج انجام شود که در داخل کارخانه این جو های خشک شده را داخل جای حوضی شکل می ریزند که بعد از آن این جو ها به وسیله ستونی که شلتوک های خشک شده را به سمت بالای ستون برده و آن طرف ستون داخل دستگاه می ریزند که عمل جدا سازی پوسته جو از برنج انجام می شود البته در طی این مراحل مقداری برنج می شکند یا خرد می شود که به این برنج خرد شده شوکور می گویند که آن برنج هایی که زیاد خرد شده اند برای دام داری طیور استفاده می کنند البته مقدار شکستگی به عواملی چند بستگی دارد یکی از عوامل زیاد خشک کردن جو است دلیل دیگر به نوع برنج بستگی دارد عامل دیگر در زمان درو است که اگر جو یا خوشه برنج نارس باشد از زمان تبدیل شلتوک به برنج است . عامل دیگر به پیشرفته بودن کارخانه است البته در گذشته این کار به طور سنتی انجام می شده است و تبدیل جو به برنج درگذشته به دو روش آپادنگ و یا دنگ بوده است که آپادنگ خانه ها در کنار رودخانه های تقریباً پر آب ساخته می شد تا چرخ های آن را به حرکت در آورد این کار باعث به حرکت در آمدن اهرمی چوبی یا تیر چوبی و حلقه ای فلزی که نوکی دندانه داری به نام پادنگ گاز که بر سر تیر متصل می شد که به بالا و پایین می آمد و مقداری جو که داخل حفره ای که پادنگ گاز بر سر آن فرود می آمد که جنس چوبی داشت . پادنگ همچنین شکلی داشت تنها تفاوتی را که می توان بیان نمود این است که آپادنگ با قوه متحرکه آب کار می کرد و پادنگ قوه متحرکه آن پا بود که این دو روش برنج های زیادی را خرد می کرد و برنج را تباه می ساخت . مقیاس وزن برنج چه برای اندازه گیری برای به آب انداختن شلتوک زمین کشاورزی چه برای فروش و چه برای موارد دیگر از این قرار بود : هر قوطی برنج معادل 33 کیلو و هر من برنج معادل 3/8 کیلوگرم و هر بار برنج معادل 132 کیلو و هر پوت معادل 25/16 کیلو و هر پیمانه برنج معادل 15 کیلو و هر خروار برنج معادل 150 کیلو است .
صنایع دستی:
صنایع دستی در روستای آلمان از رونق زیادی برخوردار نیست ولی بعضی از صنایع دستی کاربرد خود را از دست نداده اند و موارد لازم برای صنایع دستی در همان منطقه و محل زندگی وجود داشته ولی تعداد کسانی که به این کار می پردازند از انگشتان دست هم کمتر هستند . از انواع صنایع در روستای آلمان از جمله حصیر بافی ( حصیر به نوع کلوش و لی و سُف ) طناب کلوش ، سفره حصیر ، زنبیل کلاه ، گرک دانه
1- حصیر بافی : از جمله صنایع سنتی روستای آلمان که تا چند دهه قبل بسیار رواج داشت الان وجود ندارد حصیر بافی بود ؛ حصیر کلوش از ساقه هایی به نام کلوش نوعی حصیر بافته می شد که به کلوش حصیر معروف است . در مواردی که زن خانواده به لی یا سُف دسترس ندارد شروع به بافتن حصیر از کلوش می کنند .
حصیر فقط مصرف شخصی نداشت بلکه آن را برای فروش هم عرضه می کردند . حصیر کلوش از انواع دیگر پایین تر بود . لی حصیر هم از لی که گیاهی مردابی بود و در مرداب ها یا اطراف رودخانه ها یا برکه های پر آب رشد می کرد استفاده می شد و مردان آنها را می بریدند و به خانه می آوردند و زنان خانواده بعد از خشک کردن آن شروع به بافتن آن می کردند . معمولاً برای این کار همسایگان با هم جمع می شدند و در بافت کمک می کردند و حصیری که می بافتند تقسیم می کردند . در واقع هم در کنار هم اوقات فراغت را پر می کردند و هم از اوضاع و احوال هم با خبر می شدند و هم حصیر بافی از یک شانه ( که چوبی مستطیلی دارای سوراخ ) که در اصطلاح محلی به آن وَته می گویند و از چهار قطعه چوب دیگر به نام خارک نصب می کردند تا پایه ها را نگهدارند . آنگاه لو ( تار ) حصیر را به بند ها لی که به دو خارک بسته شده بود عبور داده و از سوراخ شانه عبور می دادند بعد به طرف دیگر خارک کشیده و محکم می کرده اند . لوتو ( نخ تاب ) وسیله ای بود که لو را با آن تاب می دادند و عبارت از یک عدد چوب 20 الی 25 سانتی متری با لوله تو خالی از جنس نی بود با این وسیله تارهای حصیر را تاب می دادند آنگاه به دستگاه حصیر بافی وصل می کردند .
بافت حصیر به صورت 2 نفره انجام می گرفت ، دو سکوی چوبی در زیر تار حصیری می گذاشتند و یک نفر الیاف ها را در بالای تارها جای داده و دیگری شانه ها را می کشید به این وسیله حصیر بافته می شد .
اما در مورد صنایع دیگر مانند گرک دانه : گرک دانه برای نگهداری میوه ها بود که از طناب ویریس درست می شد و از آن برای آویزان کردن میوه ها به ویژه میوه هندوانه و خربزه و کدو استفاده می کردند .
یکی دیگر از صنایعی که در گذشته در همه خانه ها وجود داشته است گمج دانه است . کمج همان ظرف سفالی است و دانه جایی که کمج را روی آن می گذاشتند . بنابراین گمج دانه چیزی بود که ظرف غذا که گرم بود روی آن می گذاشتند .
موارد دیگر صنایع دستی از جمله زبیل کلاه ( که کلاهی است که در زمان بریدن برنج استفاده می کنند که از جنس لی است )
سفره حصیر ( که این سفره به صورت گرد بوده و جنس این سفره هم از لی بوده )
زنیل ( که نوعی زنبیل بوده که کاربرد زیادی داشته )
پوشش نباتي :
در روستاي آلمان درختان میوه ، سبزیجات ، صیفیجات،درخت صنوبر ، توس اسرائیلی به وفور ديده مي شوند.درختان میوه پرتقال ، خوج ( نوعی گلابی ) درخت انگور که انواع مختلفی دارد ، به ، بادرنگ ، درخت آلوچه ( سفید و قرمز ) . غیر از این درختان آشتالو ، گیلاس ، فندق ، سیب ، نارنج ، نارنگی وجود دارد. علاوه بر این زمین هایی که نیمه بایر هستند و از زمین فاصله زیادی دارند و به شکل تپه ای هستند و از نظر آبی مشکل دارند درخت می کارند تا پس از چند سال آن را بفروشند . علاوه بر این در گذشته و هم اکنون باغ هندوانه ، خربزه ، خیار محلی ، کدو در این روستا دیده می شود
سبزیجاتی که در روستای آلمان کاشت آن رونق دارد عبارتند از : حیل ، جعفری ، ترب ، تربچه ، کوار ، پیازچه ، شوید ، نعناع ، شاهی ، خالیواش ، چوچاق ، که این کار سبزی جات هم به صورت دسته جمعی کار می کنند . یکی از مواردی که امروزه در روستای آلمان رونق دارد کاشتن باقالا است زمانی که کشاورز برنج را درو کرد و آن را به انبار ها حمل شد ساقه های باقیمانده را هم با نوعی داس به نام داره پاک کرد در آن باقلی ، ترب ، سبزیجات دیگر هم برای مصرف شخصی و هم برای فروش به بازار کاشته می شود .
علاوه بر این موارد که بعضی از خانوارها باغات خود را که مناسب کاشت سبزیجات نیست اختصاص به گردو می دهند البته گردوها جنگلی بوده و معمولاً آنها را کسی نمی کارد و این کار را کلاغ و کلاغ زاغی ها انجام می دهند چون کلاغ و کلاغ زاغی ها گردو ها را با نوک زدن از درخت به پایین می اندازند و در زمین پنهان می کنند و در زمستان از آن استفاده می کنند و بعضی از آن ها را فراموش می کنند و بعد از چند سال نهال درخت گردو از زمین می روید که در روستای آلمان جنبه فروش ندارد و برای مصارف خانگی است .
نوعی لوله که نی شکل است در بعضی از باغات وجود دارد که برای پرچین کردن باغ ها دور اطراف خانه ها استفاده می کنند که برای این کار لوله ها را که رشد کافی کرده با نوعی داس بلند آن را می برند برای چند روز می گذاریم تا خشک شود و آنها را به خانه حمل کرده و به اندازه ای که می خواهند پرچین کنند می برند و بعد پرچین می کنند .
درخت انگور :
اين درخت در بيشتر خانه ها ديده مي شود و از ميوه ي آن به عنوان غوره استفاده مي گردد و آب آن را به عنوان چاشني به خورشت اضافه مي كنند و از ميوه آن براي مصرف خود و پذيرايي از مهمانان و تهيه ي نوعي مربا استفاده مي گردد .
در روستای آلمان تنها میوه ای که برای فروش کاشته می شد آلوچه بود که البته این کار به علت ارزان بودن در این روستا از رونق افتاد و این کار باعث شد که کشاورز بیشتر درختان آلوچه خود را از بین ببرند .
كدو:
گياهي است رونده يا بالا رونده داراي پيچكهاي 3تا7 شاخهاي و گاهي فاقد پيچك با برگهاي بزرگ تخم مرغي يا قلبي شكل با گلهاي درشت زرد رنگ و گلبرگهاي لوله اي و به هم پيوسته شبيه قيف ميباشد . ميوه كدو اغلب درشت با پوستي سخت وگوشتي هستند . دانه كدو را روستاييان در آفتاب مي خشكانند و در فصل زمستان در شبنشينيها به صورت آجيل و خشكبار به مصرف مي رسند.
كندواش(تيره-كاسني):
گياهي است علفي يكساله با ساقه اي در بالا منشعب و شاخه دار بوده و كمي كرك دار ميباشدو حد اكثر ارتفاع اين گياه 30 تا100 سانتي متر ميرسد .
آفتابگردان:گیاهی است یکساله با ساقه ای ضخیم که ارتفاع آن به 70تا300 سانتی متر می رسد روستاییان دانه های این گیاه را بعد از خشکاندن بصورت بوداده بعنوان تنقلات مصرف می کنند.
صیادی و شکار :
صیادی و شکار بخش کوچکی از معیشت روستاییان در فصول خاصی است .
شکار پرندگان :
انواع پرندگان بومی و غیر بومی می توان این چنین نام برد : چنگر ، نئشک ، سینه سرخی ( سینه سرخ ) ، خوبسع ( گردن آبی ) ، شانه به سر ( هد هد ) ، دار توک زنی ( دارکوب ) ، حاجاجی ( پرستو ) ، کولی خوری ( پرنده ای که در درختان کنار رودخانه زندگی می کند و رنگش آبی و سبز است و غذای آن ماهی های کوچک است . آلخ ( عقاب ) ، واشی ( قرقی ) ، کیش کرت ( زاغ ) ، سیا کلاچ ( کلاغ سیاه ) ، خوتیکا ، سی ته ( سار ) ، رابشکن ( مرغابی ) ، دومبلاسکنمی ( دم جنبانک ) ، روغن خوری ( پرنده ای از خانواده گنجشک که سینه آن زرد رنگ می باشد ) ، آبیل ( نوعی پرنده بسیار زیبا که بر بدن آن رنگ هایی مثل آبی ، قهوه ای ، سبز ، سیاه نقش بسته است و در فصول گرم سال و معمولاً اواخر فصول گرم سال بعد از دروی محصول می آید ) .
شکار سنتی پرندگان به انواع مختلف صورت می گیرد . کته دام ، ورزل ، دار دام ، شکار سر ( روز شکار ) البته امروز با استفاده از تفنگ شکار راحت تر شده است .
نحوه شکار مرغابی در آلمان هنوز انجام می شود البته با توجه به بیماری آن آنفولانزای پرندگان این کار چند سالی است ممنوع است دیگرجواز برای شکار مرغابی را نمی دهند.
شکار مرغابی ، غاز و چنگر و خوتکا با تفنگ انجام می شود ، شکارچی استخر ، سل و برکه را پر آب و همچنین قسمتی از مزارع را پر از آب کومه ای می سازند که در اصطلاح محلی به آن نماکومه میگویند یعنی ( کلبه ای کوچک از خار و خاشاک و چوب و چیز های دیگر در لای علف ها ) بعد تعدادی اردک آموزش دیده را در آن پرورش می دهند وقتی مرغابی ها در هوا در حال گذر هستند وقتی برکه ای از آب را می بینند که در آن هم اردک است و وجود دارد فرود می آیند وقتی فرود آمد شکارچی با سوت زدن به اردک های خود آنها را از مرغابی ها دور می کند و شکارچی از داخل کومه با تفنگ شلیک می کند و مرغابی شکار می شود .
علاوه بر حیوانات اهلی در روستای آلمان تعدادی حیوانات وحشی هم وجود دارد که به علت گسترش روستای ما آنها هم در حال نابودی هستند از جمله شغال و گونه های دیگر .
دامداری :
به هر خانه روستایی که وارد شوید دارای چند رأس گاو و تعداد زیادی مرغ و خروس وجود دارد که علاوه بر تأمین مایحتاج خانواده وارد بازار هم می شود که پرورش گاو نر از جمله مواردی است که برای فروش به بازار پرورش داده می شود چون برای کشاورز در کنار کشاورزی داشتن چند رأس گاو کمک بسیار زیادی به معشیت آنها می کند و دارای قیمت مناسب است .
استخر ماهی در روستای آلمان به تازگی رونق گرفته آن هم به دلیل حمایت مسؤولین بر این امر بوده ولی به هر حال از طرف بومیان استقبال زیادی نمیشود و بیشتر غیر بومیان ازآن استقبال کرده انددلیل آن هم شاید سطح سواد وسرمایه مهاجران به این روستا است.
فصل سوم:ویژگیهای فرهنگی و سیاسی روستای آلمان
باورها:
1 – اگر کسی آب داغ را به حیات بریزد صاحب خانه دچار مصیبت می شود ، این باور از اینجا سر چشمه می گیرد که چون جن ها شب ها آزاد هستند اگر آب داغ در شب بریزیم این آب داغ روی بچه های جن می ریزد و باعث عمل متقابل جن ها می شود .
2 – اگر گربه به روی زمین بغلتد اعتقاد بر این است که هوا بارانی می شود .
3 – اگر کلاغ لانه خود را در نوک درختان درست کرد نشانه آن است که زمستان سختی در میان است .
4 – اگر در شب روباه ها یا شغال ها به طور دسته جمعی شروع به زوزه کردن کنند نشانه بدی هوا است.
5 – اگر داروک یا قورباغه درختی یا به اصطلاح محلی دارکُ شکا بخواند هوا بارانی است .
6 – اگر در هوای سرد زمستان باد بوزد و نوک یا آخرین شاخه درخت که از همه بالاتر است تکان بدهد نشانه ریزش برف است .
7 – اگر گربه با دو دست خود بینی و دهن خود را تمیز کند نشانه شکر کردن از خداوند است .
8 – اگر 2 یا چند مرغ سر های خود را نزدیک هم آورده و همدیگر را بدون این که حرکت کنند و به اصطلاح محلی دارند پچ پچ می کنند نشانه این است که آن روز مهمان می آید .
9 – اگر کسی زائو داشته باشد به همراه او یک چیز تیز مثل سنجاق ، سوزن یا چاقو به لباس او گره می زنند تا از دست اجنه در امان باشد این کار را هم برای نوزادان انجام می دهند و در بالای سر آنها می آویزند .
10 – در میان رنگ های رنگین کمان رنگ سبز را نشانه سال زراعی خوب ، رنگ زرد را نشانه مرغوب و خوب و زیاد شدن تولید پیله کرم ابریشم و رنگ قرمز یا سرخ را نشانه خونریزی می دانند .
11 – وقتی همسایه ای از همسایه دیگر تقاضای تخم مرغ برای گذاشتن زیر مرغ را بکند هنگام دادن تخم مرغ آن تخم مرغ ها را به طور مستقیم به دست آن شخص نمی دهند بلکه بر روی زمین می گذارند و آن همسایه تخم مرغ را بر می دارد چون اگر این کار را نکند اعتقاد دارند که روزی آنها از تخم مرغ و جوجه ها که هر سال به دنیا می آید کم می شود .
12 – اگر کسی مارمولک را بکشد عقیده بر این است که پول پیدا خواهد کرد .
13 – اگر نوعی مار که به مار خانگی ( خانه مار ) معروف است توسط صاحب خانه کشته شود عقیده بر این است که جفت آن مار برای انتقام خواهد آمد .
14 – اگر گاو به طور اتفاقی داخل تمبیجار برود تم یا شالی آن خزانه خوب خواهد شد .
15 – خانم هایی که کار نشاء و دوباره تمام شد پارچه ای که به دور خود موقع کار می بندند و به کمر چادر معروف است باز کرده و آن را به سقف انبار برنج می زنند عقیده دارند که وقتی که ساقه های برنج را به انبار حمل کردند که بر اثر خوب شدن محصول ساقه های برنج تا سقف انبار برنج بالا برود .
16 – کندیج این طور بود که بعد از دوباره کمی از برگ و ساقه های سبز برنج را به شکل کندیج با کروج با تلمبار درست می کردند و شعر مخصوص آن را می خواندند تا محصول آن سال خوب شود بعد از کار درو همسایگان را صدا می کردند و نتیجه کار را اعلام می کردند که کار آنها نتیجه داده است .
17 – بعد از نشاء و دوباره خانم ها در مزارع حل حله می کردند و اظهار خوشحالی می کردند که اصل کار تمام شده است .
18 – بعد از اینکه لایروبی تمام شد یک نفر پاهای خود را در دو طرف رودخانه می گذاشت و بیل را به سمت آسمان بلند می کرد و بقیه هم بیل ها را سمت آسمان بلند می کردند و یک نفر با صدای بلند الله و محمد می گفت و بقیه در جوابش یا علی می گفتند .
19 – سالی که حاج حاجی ( پرستو ) در اول سال بیاید آن سال هوای مطبوع و گرمی خواهد بود .
20 – کیش کرت ( کلاغ زاغی ) می خواند نشانه خوش خبری است .
21 – کلاچ یا کلاغ می خواند نشانه خبر بد است .
چیستان :
1 – اون چیه که سالی یه بار مکه شه ؟ جواب : حاج حاجی
- آن چیست که سالی یک بار به مکه می رود ؟ پرستو
2 – اون چیسه پر نداره پرواز اکنه راه شه اما پا نداره ؟ جواب : دود
- آن چیست که پر ندارد ، پرواز نمی کند ، راه می رود ولی پا ندارد ؟ دود
3 – اون چیسه از سفیدی شیر منه ، از سیاهی قیر منه ، اون دم شمشیر منه ؟ جواب : کیش کرت
- آن چیست از سفیدی مانند شیر است و از سیاهی مانند قیر است و دمش مثل شمشیر است ؟ زاغ
4 – اون چیسه همش آسمان نگه کنه ؟ جواب : چاه
- آن چیست که همش آسمان را نگاه می کند ؟ چاه
5 – آن چیسه شوندری بازار خانه نگه کنه امن داری خانه بازار نگه کنه ؟ جواب : پا بز
- آن چیست که می رویم بازار خانه را نگاه می کند ، از بازار می آییم بازار را نگاه می کند ؟ پاشنه پا
6 – ملک پسر سبز قبا سر به زمین پا به هوا ؟ جواب : سیر کاشته شده
- آن چیست که قبای سبز پوشیده ، سرش به زمین و پایش به هوا است ؟ سیر کاشته شده
7 – اون چیسه هر جا بیشی تی آر آیه ؟ جواب : سایه
- آن چیست که هر جا بروی با تو می آید ؟ سایه
ضرب المثل :
1 – از تنبلی خرس دوخونه آق دایی : کنایه از افراد تنبل است .
2 – گمج بچرخسه بچرخسه خو نوخونه گوده خون و خون پیدا گور : معادل ضرب المثل فارسی کبوتر با کبوتر باز با باز .
3 – سگ سگِ ساغوزاکم سگ : معادل ضرب المثل سگ زرد برادر شغال است .
4 – دور زکن خانه کلوش دینه : معادل ضرب المثل کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد .
5 – شاه بخشه شاه قلی نبخشه : یعنی این که بزرگتر می بخشه ، کوچکتر نمی بخشه .
6 – باران ببارسته ترکه دوارسته : کنایه از افرادی است که گذشته خود را فراموش می کنند .
7 – عروس رخس بلد نبو گه مرد پر سارا ناهمواره : یعنی اینکه عدم موفقیت در کار را به چیز دیگر ربط دادن .
8 – ترش کونوس که بدار نمانه : کنایه از این که افراد با تجربه هیچ وقت بیکار نمی مانند
9 – گاو گاوا نزنه : یعنی کسی به کسی نیست و هر کس مشغول کار خود است .
10 – بدا خولبله بیجیر بایه : کنایه از افرادی ست که در کار خود عجله می کنند .
11 – هم از ترش کونوس گیلان دکته هم از خرمای عراق : یعنی این که تصمیم عاقلانه بگیرد که هر دو موقعیت خود را از دست ندهد .
12 – ای سال بوشوم به طارم هفت سال گرمی دارم : کنایه از اینکه افراد تنبلی که یک روز کار می کنند و به بهانه یک روز کار یک هفته استراحت می کنند .
13 – تی عاروسی رِ آبکش را آب اورم : یه معنی جبران کار طرف مقابل به شوخی به کار می برند .
14 – ای بار کوکونه ای بار مو : معادل ضرب المثل فارسی نه به این شوری شوری نه به این بی نمکی .
بخش تغذیه :
انواع غذاها ، شیرینی ها و نان های محلی در روستای آلمان .
1 – انواع نان : کشت نان ( نان خلفا ) : برنج را خیس كرده بعد از گذشت یک روز برنج خیس خورده را با آسیاب سنگی آرد کرده و نوعی دانه که به آن کشتا دانه یا دانه شنبلیله مي گويند را با آرد با هم مخلوت می کنیم بعد کدوی از قبل پخته شده را با آرد برنج و شنبلیله آرد شده مخلوط كرده و بعد از ورز دادن زیاد خمیر آماده می شود بعد گمج دانه که نوعی ظرف سفالی است روی آتیش وارانه كرده بعد از اینکه خمیر به انداره های یکسان گرد و پهن شد به قدری که نازک شود بعد روی گمج وارونه شده می گذارند بعد از اینکه یک طرف نان بر اثر گرما آماده شد طرف دیگر که آماده نشده روی چراغ در معرض مستقیم آتش قرار می دهند تا نان باد کند بعد نان برشته شده را برداشته و سر پوش ظرفی را روی آن نان باد کرده مي گذارندتا بادی که در آن جمع شده و بسیار داغ است خارج شود بعد نان آماده مصرف است .
2 – کا کا : این نان به انواع مختلف درست می شود ، علت این تفاوت هم این است که هر کس به سلیقه خود چیزی که در آن روستا مرسوم است اضافه می کنند ، به طور معمول آرد برنج و آرد گندم تخم مرغ و شکر و آب و زعفران را با هم مخلوط و بعد داخل ماهی تابه سرخ می کنیم بعد آماده خوردن است .
انواع شیرینی ها وغذاها:
1 – دست حلوا 2 – حلوا ترک 3 – شیر حلوا 4 – حلوا تیان که شامل 3 نوع است : حلوا روغنی ، کنجدی و گردویی
دست حلوا : شکر ، آرد برنج ، زیره و زعفران – آرد را تفت داده ، آب شکر به آن اضافه می کنند، بعد زعفران و زیره را به آن اضافه می نمايند ، بعد از اینکه به شکل خمیر در آمد داخل سینی ریخته و سطح آن را هموار و برش می زنند.
شیر حلوا : شیر ، شکر ، آرد برنج یا آرد گندم ، گلاب – آرد برنج را تفت داده و کمی شکر و گلاب و زعفران با شیر اضافه می کنند بعد با آرد ترکیب می کنند و به شکل خمیر در می آورند و به داخل سینی ریخته و برش می زنند .
حلوا ترک : آرد گندم ، زعفران ، روغن و شکر – آرد گندم را تفت داده و روغن و شکر و زعفران را به آن می افزایند بعد داخل سینی ریخته هموار کرده و برش می زنند .
حلوا تیان : آرد برنج ، آب ، شکر و سفیدی تخم مرغ – آرد برنج را تفت داده ، بعد سفیدی تخم مرغ را تا آنجایی هم می زنند که به شکل کف در آید بعد آب شکر را و سفیدی تخم مرغ هم زده شده را به آرد برنج اضافه می کنند ، در آخر متناسب با زائقه خود به آن کنجد یا گردو یا روغن می افزایند.
باقالاقاتق : نام باقالی پوست کنده مازندرانی یا لوبیای پوست کنده گیلان معروف به پاچ باقالا است با روغن و تخم مرغ و نمک و فلفل و شوید ( نوعی سبزی ) و سیر که به طور مخلوط پخته شده باشد .
ترشی تره : مرکب است از سبزی همه جور منهای شنبه لیله با تخم مرغ و سیر و آبغوره که همه پخته شده باشد .
ترشی شامی : پیاز و گوشت کوبیده شده را با تخم مرغ و نمک و فلفل به شکل شامی ( گرد ) در می آورند و پس از سرخ شدن به آن آبغوره یا نارنج زده و می پزند .
چواش تره : سبزی چواش را پخته بعد از در ماهیتابه تفت داد با روغن و تخم مرغ به آن اضافه می کنند.
دبیجا : روده ماهی سفید است که به تنهایی یا به شکل کوکو با تخم مرغ و روغن سرخ شود .
دلمه : عبارت از گوشت کوبیده شده با لپه پخته شده که لای برگ مو ( برگ درخت انگور ) با آب و مقداری روغن پخته شده باشد .
سبزی قرمه : مخلوطی از گوشت پخته شده یا مرغ با سبزی ها مثل تره و جعفری سرخ شده و لوبیا چشم بلبلی با آبغوره و نمک و فلفل است .
سیرابیچ : برگ سیر با چاقو ریز کرده و با کره یا روغن سرخ می کنند بعد چند تخم مرغ در آن می شکنند و به آن نمک و فلفل می افزایند .
سیر قالیه : برگ سیر سرخ شده را با گوشت مرغ می پزند ،چند عدد تخم مرغ در آن می شکنند و نمک و فلفل به آن می افزایند .
شامی : گوشت و نخود و پیاز را پخته و می کوبند و مقداری زعفران یا زرچوبه و نمک و ادویه به آن چاشنی کرده چند عدد تخم مرغ داخل این مخلوط شکسته خوب هم می زنیم و به شکل دایره های گرد در می آوریم و در تابه ای که روغن آن داغ شده باشد .
قوره مسما : مخلوط پخته شده ای است از گوشت و روغن و غوره و بادمجان .
کالکباب : بادمجان را روی آتش کباب نموده پوستش را می گیرند بعد با قاشق له کرده ، روغن و سیر داغ به آن می افزایند .
سپس آن را داخل ظرف ریخته و کمی روغن اضافه می کنند تا با حرارت کم پخته شود .
میرزا قاسمی : بادمجان را روی آتیش گذارده ، پوستش را بعد از کباب شدن می کنند و بعد با سیر له شده که سرخ شده باشد در تابه می ریزند و در آخر تخم مرغ و زردچوبه و ادویه به آن اضافه می کنند.
واویشکا : قطعات ریز شده گوشت با دل و قلوه ، جگر گاو یا گوسفند را با روغن و پیاز و گوجه فرنگی سرخ شده باشد .
نحوه نگهداری غذا در گذشته : برای نگهداری گوشت قرمز در گذشته گ
مطالب مشابه :
تزئین سکه عید غدیر
تزئین سکه عید غدیر یک کارت زیبا درست کنید و اگر اسکناس هدیه میدهید آنرا تزیین شمعهای
تزئین سکه عید غدیر ۲
تزئین سکه عید غدیر ۲ روی آنها بچسبانید و اسکناس و یا سکه ها را به گیره وصل تزیین
هروزتان نوروز نوروزتان پیروز
تا به راحتی اسکناس جدا شده و موقع شکلات و سکه گندم و جو و حبوبات آنها را تزیین
بخش جغرافیایی و ساختارهای اجتماعی آلمان:
عید غدیر خم: این روز به آن افراد سکه یا اسکناس می دهند تا ها جارویی که تزیین شده بود و
برچسب :
تزیین سکه و اسکناس عید غدیر