ارديبهشت 1389: تظاهرات زنان ساوه اي و تيراندازي مرگبار

در ارديبهشت 89 دو اتفاق مهم در ساوه افتاد كه بحث داغي را در خانواده ها انداخت.

اول:تظاهرات زنان ساوه اي در محكوميت افزايش بي حجابي و بي بند وباري عده اي از زنان در معابر عمومي ساوه. تظاهرات زنان ساوه اي در محكوميت افزايش بي حجابي

اعتراضي كه نشان داد حاصل 32 ساله انقلاب از برقراري احكام شريعت اسلامي واقعاً چه بوده است؟ اين تظاهرات صبح روز پنجشنبه 23 ارديبهشت 89 برگزار شد و حجت الاسلام حسن صلاحي رئيس اداره تبليعات اسلامي ساوه در بين تظاهركنندگان حاضر و سخنراني كرد. حضور يك مدير دولتي در بين تظاهركنندگاني كه ظاهراً بايد به صورت خودجوش(!) چنين اعتراضي را سازماندهي كنند كمي بودار و مشكوك به نظر مي رسيد.

زنان شعار مي دادند: "حفظ حجاب و عفاف از آيات قرآن است" و "فساد و بي حجابي وسوسه شيطان است" و "هرکس که بي حجاب است خائن به انقلاب است"

 اما آيا واقعاً بي حجابي به مفهوم رايج آن در ساوه ي امروز ما جريان دارد؟  من چنين ادعايي را قبول ندارم.  اين تظاهرات در سال 89 برگزار شد يعني سال پنجم از دوران رياست جمهوري محمود احمدي نژاد كه با شعار اصولگرايي و احياي ارزشهاي انقلاب اسلامي روي كار آمده بود.

متأسفانه اعتراض به نحوه ي اجراي احكام اسلامي در كشور ما آلوده به اغراض سياسي شده و هر وقت مي خواهند مسئولين مربوطه را زير فشار بگذارند از اين حربه استفاده مي كنند چون مي دانند مردم عوام به اين قبيل شعارها حساسند.

در زمان دولت اصلاح طلبان(سيدمحمد خاتمي) نيز با  ترويج اين ايده كه خاتمي موجب گسترش فساد و بي بند و باري شده ، با زرنگي توانستند توده هاي ميليوني كم سواد  و بيسواد را فريب داده و  آنان را دنبال خودشان بكشند. به همين خاطر است كه من خاتمي را مظلومترين رئيس جمهور ايران مي دانم. 

و اما بيرون ماندن چند تار موي زنان و دختران در ميدان مركزي ساوه(مخابرات) آيا واقعاً دين اسلام را با خطر فروپاشي مواجه مي كند؟ قطعاً نه.  اگر چه اين اولين تظاهرات زنان در تاريخ ساوه و در اعتراض به بي بند و باري زنان بود ولي تا امروز كه 3 سال از آن واقعه گذشته، نحوه ي پوشش خانمها اسلامي تر كه نشده هيچ، بدتر هم شده. يعني شعار و حرف واقعاً در اين امور كارايي ندارد. اگرچه نوع پوشش 3 يا 4 نفر خانم در اماكن عمومي را نبايد به همه ي زنان متدين ساوه تعميم داد و لذا من به شخصه آن تظاهرات را اقدامي ساده لوحانه و نوعي فريبكاري سياسي مي دانم.

 

دوم:واقعه ي گروگانگيري مرگبار در ساوه. ساعت 11 شب يكشنبه 19 ارديبهشت 1389 يك خانواقعه ي گروگانگيري مرگبار در ساوهم با پليس 110 ساوه تماس گرفت و گفت در خيابان امام جنب پارك شهرداري(محله ي قاسمباد) شخصي ناشناس به منزل پدر و مادر پيرش واردشده و گروگانگيري كرده. بلافاصله ماموران كلانتري 11 براي بررسي به محل آمده و ديدند كه مرد جواني با داشتن سلاح كمري و با تهديد ماموران به عدم دخالت ، پيرمرد و دختر و همسرش را به گروگان گرفته است.

فرمانده پليس ساوه شخصاً وارد عمل شد و فرد گروگانگير را به آرامش و تسليم دربرابر قانون دعوت كرد ولي او توجهي نكرد‌ه و فقط گفت در صورت اقدام پليس ، به وسيله مواد منفجره منزل و گروگان‌ها را نابود مي‌كند. 

بالاخره پس از سه ساعت رضا شاكرمي(دادستان وقت ساوه) به صحنه آمد و گروگانگير را دعوت به آرامش نمود. با حساسيت موضوع و جمع شدن عده زيادي از مردم بيكار و كنجكاو در محل و انتشار فوري خبر در بين مردم ، حفظ جان هر سه گروگان حساس‌تر شد. اينجا بود كه نيروهاي ضد گروگانگيري از پليس استان مركزي با هلي كوپتر از اراك به ساوه آمدند و عمليات رهايي اغاز شد.

نهايتاً گروگانگير با تقاضاي مقداري پول نقد و يك دستگاه خودرو به همراه گروگان‌ها قصد خروج از منزل را داشت كه متوجه حضور ماموران و محاصره شد كه به‌سمت آنها تيراندازي كرد و متقابلاً ماموران به سمت گروگانگير مسلح شليك كرده و او را از پاي درآوردند.

تصاوير اين ماجرا بعداً توسط علي سليماني خبرنگار روزنامه اطلاعات در ويژه نامه اي منتشر شد. اين حادثه مدتها در خانواده هاي ساوه نقل مجلس بود. دليل واقعي اين گروگانگيري هرگز افشاء نشد ولي مي گفتند پاي مسائل مالي وسط بوده است.  

 

سـاوه در انتظار سونامي ابتلا به سرطان

 

شهرستان ساوه به نسبت وسعت و تراكم جمعيت ، يكي از غني ترين و قدرتمندترين مناطق كشاورزي ايران است كه سالانه ثروت زيادي را وارد اقتصاد اين شهر مي كند. ساوه در انتظار سونامي ابتلا به سرطان

بخش مهمي از محصولات باغي كشور بويژه انار و طالبي در ساوه توليد مي شود و اخيراً محصولاتي چون پسته در ابعاد صادراتي نيز به سبد كشاورزي آن اضافه شده است. تراكم توليد انار در باغات نزديك شهر ساوه باعث مي شود تا حجم زيادي از كود شيميايي و سموم خطرناك دفع آفات نباتي به تدريج وارد منابع آبي زير زميني و مواد غذايي شده و به چرخه ي مصرف بازگشته و وارد بدن مردم شود. يعني ورود موادي به بدن كه ابتلاي گسترده به سرطان را در پي دارد.

اداره بهداشت و درمان ساوه تاكنون آمار سالانه ي دقيقي از تعداد و درصد ابتلاي به سرطان منتشر نكرده اما با كمي پرس و جو در اطراف مي توان حدس زد كه واقعاً اينجا چه خبر است.

دكتر معصومه ابتكار(رئيس سازمان محيط زيست در دولت خاتمي) و عضو فعلي شوراي شهر تهران مطلبي را بيان مي كند كه بايد خيلي نگران شد و مواظب سلامتي مردم بود:‌  "در شورای شهر دیدیم 90 درصد فرآورده های غذایی تهران از سازمان میادین که زیر نظر شهرداری است، عبور می کند. بنابراین پیگیر موضوع شده و از سوی شورای شهر تاکید شد بقایای سموم که متاسفانه به سفره ایرانی راه پیدا کرده باید از بین برود.  

 بحران‌های ناشی از آن سموم نیز آثاری دارد، لذا انواع نمونه برداری ها را طبق یک برنامه کاملا علمی با همکاری مرکز گیاه پزشکی وزارت جهاد کشاورزی تهیه کردیم و روی پرتقال و سیب و کیوی نمونه برداری انجام شد.  نتیجه این بود که در تمام نمونه ها باقیمانده آفت کش ها در حد "مجاز" و "بیش از حد مجاز" بود. سبزی های برگی، بیشترین میزان و میوه های انبار شده کمترین میزان سموم را داشتند. متاسفانه آثار سموم معلق و ممنوع شده و سموم توصیه نشده هم در مواردی مشاهده شده است

مثلا میزان نیترات در کاهو خیلی زیاد و حدود 10 برابر حد مجاز بود. البته وقتی بررسی کردیم، بازگشت خورده و صادرات آن متوقف شده است.در بررسی گوشت ها هم با کمال تعجب دیدیم در مرغ میزان سرب خیلی بالا است و در نظارت بر غذای دام خلأهایی وجود دارد"

پوريا پيشنهاد مي كند از محصولات باغي توليد شده در مناطق كشاورزي اطراف ساوه نمونه گيري كنيد. از آب شرب هم از جهت درصد موادشيميايي نمونه بگيريد و نتيجه را هر چه باشد صادقانه به مردم بگوييد. اگر مشكلي هست حقيقت را بگوييد تا خودشان مواظب سلامتي خويش باشند.

 

خاطرات مدرسه پروفسور حسابي در ساوه

 

سالهاي گذشته را به خاطر داريم كه در ساوه يك مدرسه اي بود به نام «پروفسور حسابي».

دكتر حسابي يكي از فيزيكدانان ايراني بود و از اهالي تفرش كه در اواخر دهه شصت ، ناگهان اسخاطرات مدرسه پروفسور حسابي در ساوهمش در ايران بر سر زبانها افتاد و به طرز عجيبي شهرت يافت به طوري كه مدارس زيادي در سطح كشور به نامش زده شد. مردم ايران كه سالها زير فشار جنگ و بمباران و فشار رواني و استرس روحي بودند به دنبال يك قهرمان بين المللي بودند تا به وجودش افتخار كرده و روح زخم خورده خويش را آرامش بخشند.

در سالهای آخر دهه هفتاد یک اتفاق مهم ورزشی افتاد که همان پیروزی علیرضا سلیمانی در مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان در كشور سوئيس مقابل حريف آمريكايي بود. آن مدال طلا ، ایران را از  شدت شادي و هيجان به آتش كشيد و هنگامي كه پرچم ايران بالا مي رفت مردم جلوي تلويزيون اشك شوق مي ريختند.

ديگري هم اعتبار و كسب افتخار دكتر محمود حسابي فيزيكدان بود كه گفته مي شد كه نامزد جايزه نوبل گرديده و به عنوان مرد علمي سال در سطح جهان شناخته شده ، حتي تمبر هم به افتخارش زده شد.  و دكتر محمود حسابي يكي از همين افراد بود كه حتي تمبر هم به افتخارش زده شد.

لذا مثل خيلي از ديگر شهرهاي كشورمان ، يكي از مدارسي كه در خيابان شريعتي سمدرسه پروفسور حسابياوه ، رو به روي پمپ بنزين(دقيقاً كنار گلخانه شهرداري) قرار داشت به نام دكتر حسابي زده شد. مدرسه پروفسور حسابي بعداً توسط حاج رضا تهراني صاحب شركت رانيـران (توليد كننده اتوبوسهاي ولـوو) كاملاً تخريب و بازسازي گرديد و اسمش شد «دبيرستان حاج رضا تهراني» كه تا امروز هم هست.

اگر به دوستان و اعضاي خانواده هاي آشنا رجوع كنيد ممكنه يكي از آنها در مدرسه پروفسور حسابي درس خوانده باشد كه خاطرات او شنيدني است چون اين مدرسه در مركز شهر بود و همه جور افرادي در آن درس خوانده اند و تعدادي از معلمان و دانش آموزان آن مدرسه سالهاست به رحمت خدا رفته اند و ديگر اثري از آنها نيست. يكي از دبيران قديمي كه در اين مدرسه درس مي داد جناب آقاي خرامان(دبير زبان) بود كه هنوز هم هست ولي موهايش كاملاً سفيد برفي شده.

اين مدرسه بسيار شلوغ و وضعيت دو شيفتي برقرار بود و حتي تا جلوي درب كلاس هم ميز و نيمكت مي گذاشتند چون جاي كافي براي بچه ها نبود. آن مدرسه امروز اصلاً وجود خارجي ندارد و در اواخر دهه هفتاد بود كه ابوالفضل جليلي(فيلمساز ساوه اي) فيلم ابجـد را براي پخش در شبكه هاي فرانسوي در همين مدرسه ساخت و بعد از آن مدرسه ويران شد. جالب اينكه چند تا درخت بزرگ كاج در گوشه شمالي حياط اين مدرسه در كنار تير بسكتبال قرار داشت كه چند روز پيش ديدم هنوز هم هست.

به هر حال امروزه مقالات زيادي در اينترنت و رسانه ها منتشر مي شود كه مدعي است درباره دكتر حسابي خيلي اغراق شده و ايشان يك آدم معمولي و استادي در سطح متوسط بوده و صرفاً به خاطر يك قرار ملاقات با اينشتين نمي توان كسي را نابغه دانست.

نكته جالب اينكه دكتر حسابي بر سر درب منزلش در تهران يك بيت شعر نوشته بود كه از سعدي است. همان شعري كه در بالاي همين وبلاگ(پوريا از ساوه) ملاحظه مي فرماييد:

به جانِ زنده دلان سعديا كه مُلك وجود

 نيــرزد آن كه دلي را ز خود بيازاري

... آخرين مطلب عليه دكتر حسابي را اينجا بخوانيد.

... و مطلب ديگري در بزرگداشت مقام علمي دكتر حسابي : اینجا

حسن تردست : دادستان ديروز  ، ‌وكيل امروز

 ساوه ايها حتي اگر هيچگاه گذرشان به دادگاه و دادگستري و دادستاني هم نيفتاده باشد(كه بعيد است!!) اما دو نام آشنا را خيلي خوب به خاطر دارند:  «‌پرويز حاجي پور»  و  «حسن تردست»حسن تردست : دادستان ديروز  ، ‌وكيل امروز.

حسن تردست سالها دادستان انقلاب و عمومي شهرستان ساوه بود و البته به عنوان يك قاضي هم خدمات زيادي در اين شهر به يادگار گذاشته است.

يكي از نيازهاي مهم مردم ساوه ، داشتن امنيت است كه در دوره مديريت حسن تردست ، وي توانسته بود يك فضاي رعب و وحشت واقعي در دل اراذل و اوباش و متجاوزان به حقوق مردم بيفكند. این قاضی ویژه قتل ، فردي با ادب و متين بود كه به نظر من دوره مديريت او به همراه آقاي حاجي پور حالاحالاها در ساوه تكرار نخواهد شد. وي اكنون به شغل وكالت دادگستري روي آورده است.

آقاي تردست چند وقت پيش به عنوان يكي از قضاتي كه بارها و بارها براي متجاوزان حكم اعدام صادر كرده پس از ۲۶ سال قضاوت بالاخره بازنشسته شد و جالب اينكه توانايي مالي او در حدي بود كه قوه قضاييه به او اخطار كرد خانه سازماني اش را فوراً تخليه كرده و تحويل بدهد.

خودش مي گويد: "در اين سالها مشغول مبارزه دائم و مستمر با حاشيه ها و مصلحت انديشي ها براي تحقق عدالت بوده ام" حسن تردست خيلي به ندرت در ساوه آفتابي مي شود اما اميدواريم هر چه بيشتر او را در محافل و مجالس ببينيم و خوب است هيئت ها و مجالس با دعوت از وي به سخنراني ، تجربيات خوب او را در اختيار جوانان قرار دهند. وبلاگ پوريا براي او موفقيت و سلامتي آرزومند است.

حسن تردست در آخرين مصاحبه اش با روزنامه اعتماد به بيان خيلي از ناگفته هاي دوران قضاوت و مديريتش پرداخته است. مصاحبه جالب آقاي تردست را اينجا بخوانيد.

 

سـاوه  ،  شهـر  ويران  

 

یارب از چیست که این ساوه ي ما ویران است

         آخر این شهر همان زادگه سلمان است

 

نام "سلمان" که شدی شهره به پهنای جهانسـاوه  ،  شهـر  ويران

          به حق او بلبل خوش نغمه این سامان است

  

   حافظ آن شاعر شیرین سخن شیرازی

         معترف بود که استاد سخن سلمان است

  

    تا نکردیم خود از عالم و شاعر تشویق

       شاعر و عارف ما غمزده و پژمان است

 

    چون که اقلیم ادب نیست تهی از حجّت

         هر زمان دلشده ای در طلب جانان است

 

   حالیا ساوه نه خالی بود از علم و ادب

         چونکه "قاضی اسدی" نادره دوران است

 

   هر که دیدی خط و اشعار "سمندر" گفتا

        که نکو شعر سمندر نه کم از احسان است

 

   ساوه دیروز برازنده تر از گلشن بود

        لیکن امروز بر ارباب هنر زندان است

 

   هر دیاری که شدم انجمنی بر پا بود

        مگر این شهر کهن کَم ز قم و کاشان است

 

       دارم امید چو بگذشته شود مهد ادب

        گر چه این بسته به لطف و کَرم یزدان است

                                                  (حاج محمد خراطی)


مطالب مشابه :


ارديبهشت 1389: تظاهرات زنان ساوه اي و تيراندازي مرگبار

رادیو ساوه با حاله - ارديبهشت 1389: تظاهرات زنان ساوه اي و تيراندازي مرگبار - رادیو ساوه




احتمال وقوع زلزله شديد در ساوه

رادیو ساوه با حاله - احتمال وقوع زلزله شديد در ساوه - رادیو ساوه




سـاوه ، شهـر ويران

یارب از چیست که این ساوه ي ما ویران است آخر این شهر همان زادگه سلمان است




جشن چهارشنبه سوری

جشن چهارشنبه سوری به همراه ديگر آيين آن با گوناگوني و زیبایي بسيار و آواز و ترانه های شادی




سيد محمدرضا بشيري افتخار مردم ساوه

رادیو ساوه با حاله - سيد محمدرضا بشيري افتخار مردم ساوه - رادیو ساوه




سرقت روزنامه هاي ساوه

رادیو ساوه : سرقت روزنامه هاي ساوه براي اولين بار محموله عظيم روزنامه هاي سراسري توسط عده




نظر دادستان سابق ساوه در مورد سعيد مرتضوي

رادیو ساوه با حاله - نظر دادستان سابق ساوه در مورد سعيد مرتضوي - رادیو ساوه




برچسب :