بناهایی كه به دست انسان ساخته می شود، جلوه هایی از نگرش او به جهان هستی است كه مبین قوّهٔ فكری و ساختار فرهنگی ـ اجتماعی افراد آن جامعه است . این برداشت كه معماری می تواند دیدگاهی طبیعی یا مافوق طبیعی داشته باشد در هر حال خارج از تأثیر محیط اطراف و اقلیم جغرافیایی انسان نیست ، لذا در بررسی معماری یك بنا، ابتدا باید جهان و جهان بینی سازنده آن بنا را مورد كنكاش قرار داد تا بتوان افكار و عقاید او را در حجمی از آرایش فضا مشاهده كرد .
معماری سنتی ایران ،تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است كه این جهان را محلی گذرا و واسطه ای برای رسیدن به مرتبه ای والاتر به منظور وصول به آرامش درونی می داند ؛ معماری ایران كه به صورت های گوناگون در بناهای مختلف متجلی گشته ، جایگاه خاصی را داراست كه در آن ،عقاید و رسوم و آیین ها در شرایط جغرافیایی و اقلیمی نمود بارزی دارد و حاصل دسترنج هنرمندانی است كه برای اعتلای این هنر با تكیه بر ایمان خویش ،از جانِ خود مایه گذاشته و در این راه از هیچ كوششی دریغ نورزیده اند. همراه با اساتید معماری ، استادان صنایع دستی نیز با همان تفكر فوق اما تجلی یافته در هنرِ خاص خویش ، تكامل بخش و اثرگذار بر معماری سنتی ایرانی بوده اند .
تزیین و آرایش ساختمان كه جزء لاینفك معماری محسوب می شود در آجركاری ، كاشی كاری ، گچبری و آینه كاری در كنار قالی بافی ، گلیم بافی ، قلمكاری ، سفالگری ، منّبت كاری ، كنده كاری چوب ، گره چینی و همچنین سایر دست آوردهای صنایع دستی نمود یافته و پیوندی یگانه ایجاد نموده كه فضای معماری ایران را آكنده از زیبایی معنوی می سازد و این خود زیبایی ظاهری را نیز به همراه دارد.
معماری با سایر هنرهای ایرانی ،تارهای به هم تنیدهٔ یكپارچه ای است كه از یكدیگر تأثیر پذیرفته اند ؛ به ویژه صنایع دستی كه علاوه بر تزیینی بودن و جنبه های زیبایی شناسانه ، نقش كاربردی در زندگی روزمره افراد جامعه دارد. صنایع دستی به دلیل عدم نیاز به سرمایه گذاری بسیار و وجود مواد اولیهٔ محلی برای تولید و وجود زمینه های توسعه در مناطق مختلف و ایجاد ارزش افزودهٔ بالا، بخش عظیمی از نیروی انسانی و اقتصادی ایران را به خود مشغول كرده است و این امر در معماری سنتی نقش ِ بارزی دارد. صنایع دستی و معماری همواره مكمل یكدیگر بوده اند و دارای ویژگی های مشترك می باشند .
بناهای ایرانی مانند مسجد، مناره ، خانه ، باغ ، پل ، قلعه ، آب انبارها و... هر كدام به نوعِ خاصی از صنایع دستی نیاز دارد كه برخی از انواع آن كاشی كاری ، مشبّك كاری ، نقاشی دیواری ، منّبت كاری و غیره است . تنوع اقلیم آب و هوایی در ایران موجب گوناگونی بسیار در معماری و تزیین آن گردیده است و در نتیجه انواع و اقسام صنایع دستی در تزیین معماری ، نقشِ عمده ای دارند .
صنایع دستی در رشته های گوناگون همچون : قالی بافی ،گلیم بافی ، سفالگری ،آبگینه سازیِ محصولاتِ فلزی ، سنگ تراشی ، چوب تراشی ، حصیربافی ، كاشی كاری تا رودوزی ها ارتباط مستقیم با معماری دارد به طوری كه ساخت شكل آنها بستگی به فضای معماری سنتی ایرانی دارد و همین طور بعضی از اجزاء و فضاهای معماری ، متناسب با كالاهای صنایع دستی ساخته می شود .
معماری سنتی ایران در ایجاد صورت های مختلف صنایع دستی نیز نقشِ عمده ای را به عهده داشته است ؛ به طور مثال بافنده ، اندازه قالی را براساس وسعت اتاق ها می بافد و سفالگر براساس جایگاه سفال در فضای ساختمان شكل و حجم مورد نظر را می سازد . هماهنگی صنایع دستی با معماری نه تنها از نظر فرم و رنگ بلكه از نظر محتوایی نیز هم خوانی دارد و هنرمند سعی نموده ، ارتباط خویش با طبیعت و دیدگاه معنوی خویش نسبت به هستی را متجلی سازد .
صنایع دستی به علت تنوع و وسعت در رشته های گوناگون ، كاربردهای زیادی در تزیین معماری دارد كه شامل چهار بخش می شود :تزیین نمای بیرونی ؛ تزیین فضاهای ورودی ؛ تزیین درونِ بنا ؛ تزیین فضای اتصالِ درون و بیرون بنا .
تزیینات بیرونی ساختمان باید به نحوی باشد كه در برابر تغییرات آب و هوا و نور خورشید مقاوم باشد و كیفیت خود را از دست ندهد. این تزیینات بیش تر شامل كاشی كاری به صورت معرّق یا هفت رنگ می باشد كه علاوه بر تزیین بنا با نقوش و رنگ های گوناگون ، عایقی در برابر برف و باران و گرما و سرما است . كاشی كاری در معماری ایران در واقع شناسنامه بنا می باشد و تاریخ مشخص و سیرِ تحولی منظمی را دارا است .
با آغاز دوره اسلامی ، كاشی كاری در اماكنِ مذهبی تجلی خاصی می یابد، محراب و گنبدِ مسجد شیخ لطف ـ الله و گنبدِ مزار شاه نعمت اللّه ولی در ماهانِ كرمان ، مسجد كبود تبریز و گنبد مسجد چهار باغ اصفهان ، نمونه بارز این هنر می باشد .
كاشی كاری ، مهمترین ویژگی تزیین معماری سنتی ایران است كه ادامهٔ همان آجركاری است .
نكته حائز اهمیت در كاشی كاری ایران رنگ لعاب است ، رنگ كاشی های ایرانی اكثراً فیروزه ای و لاجوردی بوده و رنگ های سفید و سبز و طلایی نیز در درجه دوم می باشد و این رنگ ها در بین هنرهای سنتی ایران مشترك می باشند .
فضاهای ورودی بنا در معماری ایرانی و خصوصاً بناهای مسكونی و مذهبی بخشِ مهمی را به خود اختصاص داده است كه با پوششی به صورت سایه بان با طاق كمانی همراه بوده است .تزیین این قسمت از بنا عموماً كاشی كاری است ، در ضمن نمونه های آینه كاری و مشبك كاری آجری نیز وجود دارد .
آینه كاری از هنرهای ظریفی است كه در نماسازی داخلی بناها، در بالای ازاره ها ، زیردورها ، طاق ها، رواق ها ، شبستان ها، سرسراها و موارد دیگر به كار می رود .
مقرنس كاری و گچ بری نیز از تزیینات معماری محسوب می گردد. مقرنس كاری كه تداوم آجر چینی است توازنی را القا می نماید كه گویی وظیفه انتقال سقف یا گنبد بر پایه ها را داراست و همانند نسبت آسمان به زمین است .
تزیینات داخلی یك بنا نسبت به نوع آن تفاوت های گوناگونی دارد و این تفاوت در دوره های گوناگون ، تنوع بیش تری به خود می گیرد ولی در همهٔ آنها وجوه مشتركی نیز وجود دارد و از آن جمله ایجاد فضایی است كه انسان های استفاده كننده از آن بنا، آمالشان در آن تحقق می یابد و آرامش می یابند. در تزیین داخلی یك بنا از تنوع هنر صنایع دستی استفاده بیش تری می توان نمود. قالی علاوه بر زیرانداز بودن یكی از اجزای مهم در تزیین فضای داخلی بناهای ایرانی می باشد. زیرا كف بنا را كه انسان ها بر آن می نشینند و می خوابند، می پوشاند و گاه نیز به عنوان تزیینی زیبا بر دیوار كوبیده می شود و گاهی نیز از قالی های دو طرفه به عنوان سطحی جدا كننده بین دو فضا استفاده می شود. نزدیكی طرح و نقشِ قالی با نقوشِ كاشی ، نزدیكی و انسجامِ هنرهای ایرانی را بیان می دارد .
زیر اندازهای دیگری چون گلیم ،جاجیم و منسوجات سنتی و پرده های قلمكار با كاربردهای گوناگون و وسایل تزیین شده با خاتم و منّبت و معرق چوب ، انواع رودوزی ها و اشیای فلزی ، همه و همه ،آرایش دهنده محل زندگی ایرانی می باشند. صنایع دستی در معماری ایران تنها نقشِ مزّین كنندهٔ فضا را ندارند بلكه هر كدام در جایگاه خود كاربردهای گوناگونی دارد .
تزیین بین فضای داخلی و خارجی شامل درها و پنجره هاست . «درِ» بناها كه در گذشته از چوب ساخته می شد مأوایِ سرپنجه هنرمندانِ منّبت كار و فلز كار بود. «در»های كنده كاری شده و منبت كاری همراه با كلون های بسیار زیبای فلزی ،جایگاه و اهمیت بنا را روشن می ساخت . نقوشِ ایجاد شده بر روی درها هم چون نقوشِ نمادین ، در هنرها جلوه گاهِ تفكر و فرهنگِ ایرانی است . نقش «خورشید» كه مهم ترین نقشِ موجود بر روی درها می باشد، علامتی برای روشنی ، بركت و سلامتی برای صاحبخانه است .
پنجره نیز كه اشاعه دهنده نور و روشنی به فضای داخلی می باشد اكثراً با چوب ، گره چینی می شود .و گاه با شیشه های رنگین ،رنگین كمانی از نور را در فضای داخلی ایجاد می نماید . |