قابل توجه مسئولین محترم شهر تاریخی تبریز
و یادآور چندین سال پیش (اواسط دهه 1370) که املاک حول و حوش مسجد کبود معروف به فیروزه اسلام تحت عنوان نوسازی بافتهای فرسوده تملک گردید، میباشد که متاسفانه بدون مطالعات لازمه و کافی و عدم مشاورههای باستانشناسی و نقض آشکار و صد در صد حرایم بناهای تاریخی شروع به تخریب آن نواحی نموده و با حفاریها و خاکبرداریهای غیر مسئولانه شبانه، آثار باستانی دوران پیش از تاریخ در حقیقت هویت تاریخی شهر مظلوم تبریز در دل خاک و بیرون از آن مورد هجوم خودی قرار گرفت. بطوریکه طبق اظهار مسئولین وقت سازمان میراث فرهنگی که شدیدا با اینکار مخالفت و مقاومت میکردند فقط توانستند حداکثر10% منطقه باستانی مورد بحث را از گزند شهرداری حفظ نمایند و بقیه آثار منطقه شبانه ضمن خاکبرداری تخریب و بعنوان نخاله ساختمانی به بیرون از کارگاه حمل شده و یا در زیر فونداسیون سازههای جدید قرار گرفته و از بین رفت.
استاندار وقت آذربایجان شرقی و شهردار وقت تبریز در زمان تخریب بافتهای فرسوده اطراف مسجد کبود نوسازی و بازسازی آن را به نوعی توصیف و نوید میدادند که امید میرفت آرزوهای چندین نسل که در ذهنهای خود تجدید بنا پیرامون مسجد کبود و سایر آثار بجامانده از اعصار گذشته را بطوری ترسیم نموده بودند که در صورت عملی شدن آن، به نوعی مجد و عظمت دیرینه تبریز تحقق مییافت، دارد صورت حقیقت بخود میگیرد ولی متاسفانه خیلی زود این آرزوها نقش بر آب گردید. البته نامبردگان در طول تصدی مسئولیت خود در این شهر علی الظاهر کارنامه عمرانی خوبی داشتند ولی با این کار ناسنجیده آنطور که پیداست با خودرایی و عناد ضمن دگرگون کردن سریع ظاهر شهر به هر قیمتی، لابد میخواستند در مسیر به اصطلاح سازندگی گوی سبقت از همتایان خود را ربوده و به مناصب بالاتری برسند که در این کشاکش نیز با وارد نمودن ضربات و صدمات جبران ناپذیر بر پیکر این شهر تاریخی قضاوت افکار عمومی را در مورد خود با مشکل روبرو ساخته و زحمات خود را هر چند با نیت خیر هم که باشد ضایع نمودند.
و اما سرنوشت 10% منطقه باستانی اطراف مسجد کبود که پس از کش و قوسهائی از تسلط شهرداری آزاد شد:
در صفحه 51 کتاب بافت تاریخی شهر تبریز تالیف بهروز عمرانی، حسین اسمعیلی سنگری چاپ اول 1385 تهران انتشارات سمیرا به نقل از روزنامه مهد آزادی دوشنبه 20 اردیبهشت 1378 صفحه 1 آمده است : دکتر معتمدی سرپرست تیم کاوش میراث فرهنگی در سال 1378 (مرحله اول) در مورد کشفیات محوطه مسجد کبود به خبرنگار مهد آزادی میگوید، در یافتههای جدید که شامل چند قبر حاوی اشیاء و سفالهای سالم است یقینا مربوط به قرن نهم قبل از میلاد میباشد. [که البته این مسئله با کاوش باستان شناسی سال 1379 منتفی شده و سابقه محل حداقل به 3500 سال رسید.(1500.ق.م.)] و کلیه شواهد بدست آمده تعلق این قبور را به تمدن موسوم به سفال خاکستری تائید میکند.
در ادامه صفحه 51 همچنین صفحه 52 همان کتاب به نقل از روزنامه همشهری دوشنبه 25 مهر 1379 بیان شده است:
با انجام عملیات دومین فصل کاوش باستان شناسی در گورستان هزاره اول پیش از میلاد که در عرصهای حدود 2 هکتار در اطراف مسجد کبود تبریز قرار دارد، مشخص شد که تبریز دارای تاریخ 3 هزار ساله است به گفته دکتر علیرضا هژبر نوبری سرپرست گروه باستان شناسی از سال 1378 تا 1379، تعداد 47 قبر متعلق به هزاره اول پیش از میلاد در محوطهای به وسعت 200 متر مربع مورد کاوش قرار گرفته است، از این گورها موارد فرهنگی گوناگون از جمله ظروف سفالی خاکستری و نخودی، اشیاء مفرغی و وسایل تزئینی نظیر سنجاق سر و النگو به دست آمده که برخی از آنها در زمره آثار منحصر به فردی میباشد که تاکنون در هیچ جای ایران یافت نشده است.
همچنین در صفحه 52 همان کتاب به استناد آرشیو دفتر سازمان میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی ادامه میدهد، با توجه به تحقیقات دکتر نوبری در مورد نتایج حاصله از تحقیقات مرحله دوم که در آرشیو سازمان میراث فرهنگی استان موجود میباشد میتوان چنین بیان داشت که، در لایهنگاری حفاریهای این منطقه باستانی وجود سیزده دوره تاریخی از جمله اعصار آهن یک تا سه و استقرار تمدنهای دوران هخامنشی تا ظهور اسلام و بعد از آن به خوبی مشاهده شده است. حتی آثاری از دوران برنز نیز بطور تصادفی مشاهده شده است که این مورد بدون شک سابقه تمدن را در تبریز به بیش از 1500 ق.م. میرساند.
و بدنبال آن ذکر نموده است که مقادیر زیادی خشت متعلق به هزاره اول قبل از میلاد همراه با بقایای معماری محل سکونت به دست آمده ضمن اینکه کف چند اتاق نیز در جوار گورستان باستانی از دل خاک بیرون آمده بود. در مورد تدفین و باور مردمان باستان که از گورها مشاهده شده است شاید بتوان این اظهار نظر را محتمل دانست که تدفین افراد بصورت شکل جنین در شکم مادر، حاکی از آنست که ساکنان هزاران سال پیش تبریز، معتقد به حیات مجدد پس از مرگ بودند.
با این اوصاف بطوریکه مشهود است با کمال تاسف تبریز قسمت اعظم یک گنجینه و میراث خیلی مهم بشری مربوط به سیزده دوره تاریخی را که حتی میتوانست مورد توجه جهانیان نیز قرار گیرد از دست داده است ... .
تاریخ چه قضاوتی بر مسببین این فاجعه اسفانگیز که به تعبیری عوض تیغ جراحی قمه و خنجر بدست گرفتند و همچنین آنهائیکه سکوت را به مصلحت خود دانستند خواهد نمود، آیا حرکت آنها را خدمت یا سهلانگاری و ... ثبت خواهد کرد؟
آیا نسلهای آینده نخواهند گفت که ای کاش شما این به اصطلاح خدمت را انجام نداده و اجازه میدادید این میراث صحیح و سالم بدست ما برسد؟!
سئوال اینست چرا مسئولین ارشد در این موارد هیچگونه تعامل جدی با سایر مسئولین ذیربط نداشته و به توصیههای دلسوزانه اعتناء نمیکنند؟!
به نظر میرسد که متاسفانه سازمان میراث فرهنگی نیز آن توان اجرائی را نداشته که در مقابل تجاوزات فوق الذکر به حریم مسئولیتها قد علم نموده و عملا ایستادگی نماید فلذا پس از شروع ساخت و سازها نیز با تمام تلاشها و اقداماتی که بعمل آورد فقط توانست یک طبقه از سمت غربی مجتمع تجاری ابریشم (بازار کبود) را که چسبیده به بنای تاریخی در حال ساخت بوده حذف نماید. و باز مهمتر اینکه ساخت و سازهای انجام گرفته (مجتمع تجاری ابریشم، بازار کبود) در املاک مذکور چه سنخیتی از نظر معماری، تاریخی و فرهنگی با آثار موجود اطراف خود (مسجد کبود) داشته؟ آیا مسئولین یاد شده پاسخ منطقی در اینمورد مهم میتوانند ارائه نمایند؟ مسلما" نه ...
آیا تبعات منفی برجی که در وسط خیابان حافظ (میدان در حال احداث) سر به آسمان کشیده با انبوه واحدهای تجاری و اداری تعبیه شده در آن و همچنین سایر واحدهای مشابه در اطراف میدان مذکور پیش بینی شده؟ و معضلات ترافیک و سایر تنگناهائی که بوجود خواهد آورد ناهنجاریهای مرکز شهر را تشدید بلکه چند برابر نخواهد نمود؟
در ثانی سالیان سال طول میکشد تا یک گذر کسب و کار شکل گرفته و بر حسب نیاز ساکنین محلات همجوار صنوف خود را بوجود آورد، لذا کسبهایکه نیازمندیهای اهالی محل را برطرف مینمود و از رفت و آمدهای اضافی و غیر ضروری آنها میکاست و اینک با این ترکیب ساخت و ساز از بین رفته و جای آنها را صنوف غیر مرتبط با نیازمندهای منطقه میگیرد پاسخ این ناهنجاریهای شهری را چه کسی خواهد داد؟ شایان ذکر است که این ساخت و سازهای غیر مسئولانه در حالی انجام میگرفت که قبل از آن شهرداری با عنوان کردن اینکه این منطقه، محور تاریخی فرهنگی است به سایر شهروندان اجازه نمیداد بیش از دو سه طبقه ساختمان سازی نمایند؟!
تبریز از هفتصد و اندی سال پیش دارای شهرک و مجتمع عظیم علمی آموزشی ربع رشیدی بوده و از چنان اعتبار و معروفیتی برخوردار بود که از سراسر دنیای آن روز فرزانگان و پویندگان علم و دانش به آنجا آمد و شد داشتند که با کمال تاسف خیانتها و جهالت آن روزگاران نیز نگذاشت چیز قابل توجهی از آن میراث بدست ما برسد. در عصر جدید نیز دارای دانشگاههای معتبر و استادان و تاریخ پژوهان صاحب نام میباشد کدامیک از این عزیزان مورد مشورت قرار گرفتند؟! و اگر گرفتند چرا به توصیههای آنها عنایت نشد؟!
آیا طرح نوسازی اطراف مسجد کبود تبریز و کهنه خیابان که قدیمیترین مسیر در تبریز (معبر درون شهری جاده ابریشم با کاروانسراهای مربوطه بوده) و اینک به اصطلاح با این نوسازی نشانی از آن گذرگاه که مسجد کبود مشرف بر آن بوده و پیرامون آن باقی نمانده، علت وجودی اثر تاریخی به این قدمت و عظمت را در این محل با این ساخت و سازهای نا همگون اطراف آن برای نسلهای آینده زیر هالهای از ابهام نخواهد برد و تعجب بازدید کننده امروزی را بر نمیانگیزد که درب مسجد به کدامین معبر باز میشده؟
در ثانی محله خیابان همانند محلات نوبر (محله کربلائی علی مسیو) و امیرخیز (محله ستارخان سردار ملی) و سایر محلات نام آوران انقلاب مشروطیت با تاریخ تبریز پیوند ناگسستنی دارد و مردانی چون شیخ محمد خیابانی و باقرخان سالار ملی را در دامان خود پرورده است حذف خیابان کهنه حذف هویت منطقه است.
بطور کل طرح به این مهمی را شایسته بر این بود که حتی قبل از شروع تخریب و حفاریها به بحث آزاد میگذاشتند تا در مورد آن با هم اندیشیده و تمام نظرات را شنیده و جمعآوری و به اجماع میرسیدند ضمنا" شنیده شده گویا قبلا" طرحی از سوی میراث فرهنگی برای منطقه مورد بحث تهیه شده بوده، شگفتی در اینجاست که چرا لااقل به آن عنایت نگردیده است؟ و هزاران چراهای دیگر از سوی شهروندان تبریزی مطرح است.
وقتی سازمان یونسکو، ثبت جهانی بازار تاریخی تبریز را میپذیرد این پیام را دارد که این بازار با آن سامانه عظیم منحصر به فرد و به نوعی پیچیده، طراحی یک نسل یا دو نسل نیست بلکه ریشه در تمدنهای اعصار گذشته داشته و زندگی در آن جاری بوده و متاثر از شوکت دیرینه تبریز میباشد و در حقیقت متعلق به بشریت است پس باید ثبت و حفظ شود.
به خاطر دارم که چند سال پیش در یکی از روزنامههای کثیر الانتشار مرکز خوانده بودم که در آن سال درآمد کشور همسایه ترکیه از صنعت توریسم بیشتر از درآمد ما از فروش نفت بوده! آیا همین یک خبر ساده با اینکه فقط از منظر اقتصادی به آن نگاه شده قابل تعمق و تامل نیست؟ تا ارزش و منزلت آثار تاریخی و میراث فرهنگی خود را دانسته و آن را ارج نهیم؟
اگر خاک این سرزمین مظلوم زبان داشت به هر تازه واردی میگفت که در روزگاران گذشته جفاکاران با او چه کرده و چه زخمهای عمیقی بر پیکر او وارد نمودهاند تا کسانی که بی اطلاع از تاریخ این دیار با تحقیر میگویند تبریز قصبه ایست بزرگ بخود آیند، تبریز مهد تمدن و با کاوشهای باستان شناسی اخیر ثابت گردیده که تاریخ بیش از 3500 ساله را در دل خود جای داده است و در مقاطعی از اعصار گذشته پایتخت و بطوریکه اشاره شد عظیمترین مجتمع علمی آموزشی هفتصد سال قبل (ربع رشیدی) با توجه به زمینههای موجود در این شهر ابداع و احداث گردیده و زمانی دارالسلطنه و اولین شهری در ایران بوده که خیلی از امکانات عصر جدید و پدیدههای نو را با ابتکار، بومی و ارائه و اشاعه نموده و به شهر اولینها معروف گردیده است لذا ما با بازسازی بافت تاریخی یا به قولی با نوسازی بافتهای به اصطلاح فرسوده مخالف نیستیم و حقیقتا" آنرا لازمه حیات و بقاء شهر میدانیم اما به چه قیمتی؟ به قیمت انهدام آثار هزاره اول و دوم قبل از میلاد (چهار هزار سال قبل)؟ و قدیمترین معبر شکل گرفته یک شهر تاریخی؟ هرگز، بلکه بایستی طرحی تهیه میگردید که ضمن تحول در منطقه متضمن حفظ آثار و بافت تاریخی میشد.
حکایت نوسازی در بافتهای قدیمی به اصطلاح فرسوده این شهر یادآور یک ضرب المثل قدیمی است که میگوید فلانی شیپور را بعلت عدم آگاهی و وارد نبودن و غرور و تکبر بر عکس گرفته و از سمت گشادش مینوازد ... . واقعا" چرا نگاهی به آینده و نتایج اقدامات یک بعدی خود نمیافکنیم؟ و از تاریخ و گذشتگان عبرت نمیگیریم؟
اینجاست که لزوما" میبایستی شهردار کلان شهر تبریز صددرصد بومی و علاقمند به اعصار گذشته و حال و آینده این شهر تاریخی بوده و همه اینها را با هم بخواهد.
اینک لازم است تملک کنندگان و دستاندرکاران فعلی نیز با سفر به گذشته حواس خود را جمع و ضمن هماهنگی و تعامل هر چه بیشتر با سازمانهای ذیربط علی الخصوص سازمان میراث فرهنگی اقدام، تا علاج واقعه را قبل از وقوع انجام داده و اشتباهات گذشته را تکرار نکنند که قابل جبران نیست.
بطوریکه بوضوح بیان گردید بر اساس اظهارات مکتوب تاریخی و پژوهشگران همچنین به عین سایت موزه گورستان تاریخی مسجد کبود (موزه عصر آهن) گویای اینست که تبریز ریشه در تمدنهای اعصار دیرینه بشری داشته و کاوشهای باستان شناسی را میطلبد که در اینمورد نیز متاسفانه سازمان میراث فرهنگی استان بهر دلیلی هم که باشد کم کاری داشته لذا هرگونه حفاریهای خارج از قاعده در حریم بناهای تاریخی و بطور کل در بافت تاریخی شهر و ساخت و سازها بایستی با اخذ مجوزهای لازم و ملاحظات جوانب امر و احتیاطات لازم صورت پذیرد تا بیش از این شرمنده آیندگان نباشیم.
در یک کلام برای اینکه آینده را خوب بسازیم باید گذشته را خوب شناخته و میراثدار و امانتدار با انصافی باشیم.
منبع: http://www.rezahamraz.com/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=509&Itemid=53
مطالب مشابه :
وام بافت فرسوده
برای اطلاع از نقشه تبریز. 5. ( به منظور تایید وقوع ملک در محدوده مصوب بافتهای فرسوده
بافتهای فرسوده شهری
بافتهای فرسوده شهری . تبریز - میانه - مراغه سازمان نقشه برداری
پایاننامه دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد از طرف شهرداری تبریز حمایت مالی شدند.
« زندگی اطلس جغرافی ماست که در آن نقشه تبریز در برابر بافتهای فرسوده با
قیمت آپارتمان در خيابانهای خوب تبریز
قیمت آپارتمان در خيابانهای خوب تبریز بافتهای فرسوده نقشه بافت هاي فرسوده
قابل توجه مسئولین محترم شهر تاریخی تبریز
استاندار وقت آذربایجان شرقی و شهردار وقت تبریز در زمان تخریب بافتهای فرسوده نقشه تبریز.
سوابق پژوهشی
تهیه نقشه های gis سرخاب تبریز بافت قدیم همایش ملی بافتهای فرسوده شهری
مفاهیم و واژه های مورد استفاده در شهرساز ی
برنامه حرکت هواپیما ها در فرودگاه بین المللی تبریز. شود و نقشه ها و و بافتهای شهري و
محمد سعید ایزدی
· مدرس دانشگاه آزاد واحدهای تبریز - قزوین توانمندسازی بافتهای فرسوده و نقشه های
برچسب :
نقشه بافتهای فرسوده تبریز