ازدواج و عروسی

نامزدی

صبح روز نامزدی و به گویش محلی دژگیران ابتدا پدر پسر برنج، روغن، نان، گوسفند و ... به خانه پدر دختر می‌فرستد تا ناهار طبخ گردد. سپس پدر و مادر پسر همراه چند نفر از اقوام خود برای شیرینی‌خوران و انجام مراسم نامزدی به خانه پدر دختر می‌روند. مردان در یک اتاق و زنان در اتاقی دیگر که عروس نیز در آنجا است می‌نشیند. مادر پسر، یک انگشتر طلا، اندکی شیرینی و نقل همراه خود دارد که پس از صرف ناهار، انگشتری نامزدی (کِلکّه و انه دزگیرانی) را به انگشت عروس (براتوت) می‌کند. در این هنگام زنان هلهله و شادی کرده و کف می‌زنند و مبارک‌باد می‌گویند و نقل بر سر عروس می‌پاشند. کودکان نقل‌ها را از روی زمین برداشته و می‌خورند. دختران نیز برای شگون و بخت‌گشائی چند دانه نقل با خود به خانه‌های خود می‌برند. آنگاه پدر و مادر داماد، روز خرید لباس عروسی و روز عقد را تعیین می‌کنند و همراه میهمانان از منزل پدر عروس به خانه خود بازمی‌گردند.

- رو باز کردن:

 چند روز پس از مراسم نامزدی، داماد برای رو باز کردن به خانه عروس می‌رود. عروس، لیوانی شربت یا کاسه‌ای آب برای او می‌آورد. داماد پس از نوشیدن آن، یک سکه طلا با مبلغی پول به‌عنوان روباز کردن داخل لیوان یا کاسه می‌اندازد و پس از ساعتی از عروس و خانواده‌اش خداحافظی می‌کند و به خانه خود بازمی‌گردد.

- خرید جامه عروس و عقدکنان (تَیارَک):

خانواده داماد، پوشاک و اشیاء مورد نیازی که باید خریداری شود صورت‌برداری کرده و در یکی از روزهای فرد به شهر می‌روند تا آنها را خریداری کنند. در خریدن رخت عروس، پدر یا برادر بزرگ عروس هم شرکت می‌کند. پوشاک عروس را معمولاً از پارچه‌های رنگارنگ انتخاب می‌کنند و لباس داماد را نیز همان وقت خانواده عروس می‌خرد.

پس از تهیه پوشاک عروس و داماد، پدر یا برادر بزرگ داماد یا پدر یا برادر بزرگ عروس به دفتر اسناد رسمی شهر می‌روند و به وکالت از دختر و پسر، آنان را برای همدیگر عقد می‌کنند. گاه عروس و داماد نیز در محضر حاضر می‌شوند.

- تعیین روز عروسی:

پس از انجام مراسم عقد، روز عروسی تعیین می‌شود. گاه مدت بین عقد و عروسی از یک هفته تا یک ماه می‌باشد تا بتوانند وسایل مورد نیاز عروسی را تهیه کنند. در این مدت عروس و داماد هرگز نمی‌توانند یکدیگر را ببینند. روز عروسی معمولاً روزهای یکشنبه، پنجشنبه و گاهی هم سه‌شنبه‌ها است.

- حنابندان و به گرمابه بردن عروس:

حنابندان یک روز پیش از عروسی است. در این روز که معمولاً شنبه، دوشنبه یا چهارشنبه است. زنی بزرگسال از بستگان داماد به‌نام پاخسو سوار بر اسب نر سفید شده و ضمن همراه داشتن لباس عروس و لوازم عروسی به خانه عروس می‌رود.

فردای آن روز چند تن از زنان نزدیک عروس جمع شده و به اتفاق نوازندگان ساز و دهل به خانه عروس می‌روند. حاضران با آوای ساز و دهل می‌رقصند و شادی می‌کنند. در این هنگام پاخسو به ‌دست و پای عروس حنا می‌بندد و ساعتی بعد سر و تن عروس را می‌شوید.

چنانچه روستا حمام داشته باشد، پاخسو همراه چند نفر زن، عروس را به گرمابه می‌برند. هنگام بردن عروس به گرمابه روی سر و صورت عروس را با پارچه توری سفیدرنگی می‌پوشانند و یک زن، آئینه به‌دست گرفته پیشاپیش عروس راه می‌رود و آئینه را جلوی صورت او نگاه می‌دارد که عروس چشمش به آئینه بیافتد. زن دیگر هم اسپند و کُندر دود می‌کند.

نوازندگان عروس و همراهانش را تا گرمابه می‌رسانند و در خارج از حمام می‌مانند تا عروس و همراهانش بازگردند. ساعتی بعد که آنان از گرمابه بیرون آمدند، در حالی‌که همان پارچه توری سفید روی سر و صورت عروس را پوشانیده او را در وسط گرفته و از گرمابه خارج می‌شوند. نوازندگان با نواختن ساز و دهل آنان را تا خانه عروس همراهی می‌کنند.

هنگامی‌که عروس در حمام به‌سر می‌برد، خانواده عروس اسباب و اثاثیه جهاز (جیاز) عروس را به خانه داماد می‌فرستند.

جهیزیه عروس عبارتند از: یخدان یا صندوق قدیمی که لباس و اشیاء دیگر عروس را در آن می‌گذارند. قالی، زیلو، جاجیم، نشت، لحاف، چند مشک آب و دوغ و یک خیک روغن.

پس از آمدن عروس از گرمابه، پاخسو لباسش را پوشانده و عروس را آرایش می‌کند و نقاب صورتی با قرمزرنگی بر سر و روی عروس می‌اندازد. یکی از زنان مسن خانواد عروس از زیر لباس عروس، تکه‌ای نان (کلوچه) با دستمال به کمر عروس می‌بندد. عروس در حالی‌که اشک فراق از خانه پدر و دوری از نزدیکان در چشمانش حلقه زده زیر چشمی به بستگانش می‌نگرد و شرم دارد که از آنان خداحافظی کند و با اشاره و تکان دادن سر از آنها خداحافظی کرده و آماده می‌شود که به خانه داماد برود.

نوعی نان شیرینی به‌نام پِشی یا برساق به شکل بیضی ناقص که شکافی در قسمت طولی آن دیده می‌شود و از آرد، روغن و شکر تهیه می‌شود و خانواده عروس قبلاً پخته‌اند، در کیسه‌ای ریخته و روز عروسی همراه عروس به‌وسیله پاخسو به خانه داماد می‌فرستد و در همان کیسه کشمش و نخودچی نیز می‌ریزند و این سه خوراکی را روی هم ناوپلکانه می‌گویند.

پشی را پاخسو پس از کامیابی داماد از عروس، برای شگون و گفتن شادباش به خانواده داماد، میان اعضاء آن خانواده پخش می‌کند و گاهی نیز مقداری از آن را تا روز پاگشا نگاه می‌دارد و میان زنان دو خانواده تقسیم می‌کند.

- مراسم عروسی و خانه داماد: صبح روز عروسی، آوای ساز و دهل در خانه داماد طنین‌انداز است. کسانی‌که به ناهار دعوت شده‌اند گردهم حلقه زده و می‌رقصند. حق‌الزحمه نوازندگان را میهمانان می‌پردازند و میزان آن بسته به وضع مالی و همت آنان دارد.

ساعتی به پای‌کوبی و دست‌افشانی ادامه داده و برای برآوردن عروس آماده می‌شوند. اگر عروس و داماد در یک روستا باشند، تنها میهمانان مرد خانواده داماد همراه نوازندگان پیاده برای آوردن عروس به خانه او می‌روند. چنانچه روستای عروس دورتر از روستای داماد باشد، بامداد روز عروسی ۴۰ - ۵۰ نفر از میهمانان مرد خانواده داماد، سوار بر اسب‌های خود می‌شوند و به خانه عروس می‌روند. در بین راه سوارکاران تیراندازی و اسب‌دوانی می‌کنند و پس از رسیدن به روستای موردنظر به خانه عروس می‌روند و پس از صرف چای و شیرینی آماده آوردن عروس می‌شوند.

عروس که لباس پوشیده و خود را برای رفتن به خانه شوهر آراسته است، با دیدن سوارکاران اشک شوق می‌ریزد. زنی آئینه به‌دست گرفته و پیشاپیش عروس راه می‌افتد. پدر با عموی عروس دستش را می‌گیرد و از خانه بیرون می‌برد و بر اسب سوارش می‌کند و مردی از خانواده عروس دهانه اسب عروس را می‌گیرد و مطالبه انعامی می‌کند. برادر عروس با شخص دیگری انعامی به او می‌دهد. آنگاه عروس و همراهانش به‌سوی روستای محل اقامت داماد به راه می‌افتند. اسبی که عروس سوار می‌شود همان اسبی است که شب قبل پاخشو سوار شده و به خانه عروس آمده است.

همراه عروس و در دو طرف او دو زن سوار دیگر می‌باشند که همان پاخسوهایند، یکی پاخسوئی است که از سوی داماد قبل از عروسی به خانه عروس آمده و دیگری پاخسوئی است که عروس از خانه خود همراه می‌برد و از نزدیکان خانواده عروس است.

هنگام آوردن عروس، اهالی روستا برای دیدن عروس در کوچه‌ها، پشت‌بام‌ها و بر سر راه می‌ایستند و گلاب، کشمش و نقل بر سر عروس می‌پاشند. سوارکاران همراه عروس خانم با شیرین‌کاری‌ها و مسابقات گوناگون پیشاپیش عروس اسب می‌تازند و با هم شرط‌بندی می‌کنند.

میرزا محمودخان احتشام‌السلطنه که بین سال‌های ۱۳۲۴-۱۳۲۵ هـ.ق. هنگام بازگشت از عثمانی به ایران، در سرزمین کلهر آوردن عروس را به خانه داماد دیده بود نوشته است:

”در قهوه‌خانه بودیم که عروسی را، با تشریفات و ترتیبات ساده از یکی از دهات دوردست می‌آوردند و داماد، که از ایل کلهر بود، به استقبال عروس آمده و نزدیکی قهوه‌خانه، تلافی کردند. از وضع و ترتیب ساده آنها لذت بردم و همراه داماد چند قدمی در استقبال عروس شرکت کردم و به آنها تبریک گفته چند عدد پول طلا مایه کیسه به عروس و داماد دادم و همراهان آنان شاد و خوشحال و راضی شدند و اظهار امتنان کردند“.

هنگامی‌که عروس به دویست متری خانه داماد می‌رسد، داماد از خانه بیرون می‌آید و چندین سکه نقره و نقل بر سر راه عروس می‌پاشد. جلودار اسب عروس، داماد را می‌بیند و با صدای بلند به او می‌گوید: داماد پیش بیا، اگر نیائی نمی‌ذارم اسب عروس خانم حرکت کند. داماد، ناچار پیش می‌آید و انعامی به جلودار اسب عروس می‌دهد و بلافاصله به خانه‌اش بازمی‌گردد و در انتظار رسیدن عروس در جلوی خانه می‌ماند.

پس از رسیدن عروس به خانه داماد، داماد و مادرش پیش آمده شیرینی، پول نقره و نقل بر سر عروس می‌پاشند. کودکان و جوانان روستا آنها را از روی زمین برمی‌دارند. سپس داماد نام خدا را بر زبان می‌آورد و عروس را از روی اسب به آغوش می‌کشد و به درون حجله می‌برد.

میهمانان همه دست می‌زنند و شادی می‌کنند. در حجله خواهر، مادر و نزدیکان داماد از عروس استقبال می‌کنند و داماد فوراً از حجله بیرون می‌رود. عروس در حجله نمی‌نشیند تا از پدر و برادر داماد گاو یا گوسفندی هدیه بگیرد. پس از گرفتن هدیه، یکی از پسران نزدیک داماد، شالی از جنس ابریشم به کمر عروس می‌بندد و با صدای بلند می‌گوید هفت پسر یک دختر آرزو می‌کنم، آنگاه عروس می‌نشیند و حاضران به او خوش‌آمد می‌گویند.

در گوشه اتاق حجله رختخوابی پهن کرده و رویش پارچه سفیدرنگی انداخته‌اند. هنگام ناهار، داماد نیز با مدعوین ناهار می‌خورد پس از صرف ناهار یکی از میهمانان بلند می‌شود و سینی بزرگی به‌دست می‌گیرد و در میان مدعوین دور می‌زند. هر کس به اندازه توانائی‌اش پولی در سینی می‌اندازد و او هم با صدای بلند می‌گوید: فلان کس، فلان قدر پول داد - خدا برکت بدهد، خدا خیر بدهد... پول جمع شده پس از شمارش به داماد تحویل داده می‌شود.

داماد پس از صرف ناهار به حجله می‌رود، کسانی ‌که در حجله نزد عروس بودند از حجله بیرون می‌روند و عروس و داماد را تنها می‌گذارند و فقط پاخسو برای انجام تشریفات درون حجله می‌ماند، داماد نخست روسری توری عروس را از جلوی رویش کنار می‌زند و از سرش برمی‌دارد. دستمال نانی را که در کمر عروس هست باز می‌کند. لقمه‌ای خود می‌خورد و لقمه‌ای به عروس می‌خوراند. آنگاه پاخسوی عروس در حالی‌که آفتابه لگنی پر از آب در دست دارد نزدیک می‌آید و به عروس و داماد شادباش می‌گوید و آنان را وادار می‌کند که پای یکدیگر را بشویند. نخست پای راست عروس را زیر پای راست داماد و سپس پای چپ عروس را زیر پای چپ داماد، درون لگن می‌تگذارد و آب می‌ریزد تا آنان پای یکدیگر را بشویند سپس پاخسو لگن را برمی‌دارد و از اتاق بیرون می‌رود و آنان را تنها می‌گذارد.

پاخسوی عروس و داماد در پشت در اتاق ایستاده و دقیقه‌شماری می‌کنند که داماد از عروس کامیاب شود. ساعتی می‌گذرد، صدای شلیک دو تیر پی‌درپی به گوش می‌رسد، داماد از حجله بیرون می‌آید. میهمانان مرد با شنیدن صدای تفنگ و آگاه یاز کامیابی داماد خانه او را ترک می‌کنند و تنها میهمانان زن در آنجا می‌مانند.

پاخسوی عروس و داماد نیز با شنیدن صدای تفنگ وارد اتاق می‌شوند و به عروس شادباش می‌گویند. پاخسوی داماد پارچه سفیدی را که نشانه دوشیزگی عروس روی آن افتاده از روی تشک برمی‌دارد و به همه میهمانان زن طایفه یا روستای خود نشان می‌دهد. میهمانان زن هم خانه داماد را ترک می‌کنند. سپس پارچه را به پاخسوی عروس نشان می‌دهد و به مادر عروس می‌گوید: خدا را شکر کن که دخترت پاک بود. پول یا هدیه دیگری مانند کفش یا پیراهن از مادر عروس می‌گیرد. مادر عروس آن پارچه سفید را تا یک سال نزد خود نگاه می‌دارد.

- پاگشا (پای واکیم):

سه الی چهار روز پس از عروسی، پدر عروس گوسفند، روغن، برنج، نان، قند، چای به خانه داماد می‌فرستد. در خانه داماد به هزینه پدر عروس جشن بزرگی برپا می‌کنند. فقط زنان نزدیک عروس و داماد را دعوت می‌کنند. بانوان ضمن هلهله و شادمانی برای عروس و داماد خوشبختی آرزو می‌کنند و پس از صرف ناهار هر کس به خانه خود می‌رود.

مادر عروس و زنانی که همراهش آمده‌اند برای پا گشودن (پاگشا) هنگام رفتن به خانه‌های خود، عروس را نیز همراه می‌برند. عروس سه یا چهار روز در خانه پدرش می‌ماند. سپس داماد به خانه پدرزنش می‌رود و عروس را به خانه خود می‌آورد و مراسم عروسی پایان می‌پذیرد.

ازدواج و عروسی در سنجابی

این مراسم مانند مردم شهرنشین بوده و خواستگاری متداول است. نحوه عقد ثبتی می‌باشد. بعضی از مردان پیرو و طریقه علی‌اللهی بانیاز، عقد و ازدواج کرده‌اند، ولی امروزه این رسم منسوخ گردیده است. هدایای عروسی که گذشته متداول بوده سوزانه نامیده می‌شد و در عروسی‌ها هر کس به نسبت دارائی خود پول می‌داد.


مطالب مشابه :


ایده برای تزئین هدایای عروسی ( به قول جدیدی ها گیفت به قول قدیمی ها نقل)

ایده برای تزئین هدایای عروسی ( به قول جدیدی ها گیفت به قول قدیمی ها نقل). ۱- جعبه هدایا. جعبه هدایای 1. جعبه هدایای 2. جعبه هدیه 3. جعبه هدایای 4. جعبه هدایای 5.




نمونه دیگری از روبان نقل عروسی

نمونه دیگری از روبان نقل عروسی. این هم یک نمونه دیگر که برای دوستی در شهر دیگر زده شد. روبان ساتن نباتی. روبان گیفت عروسی با چاپ تاریخ عروسی. روبان نقل




تزئین کیسه نقل عروسی

دکوراسیون - تزئینات و خانه داری - تزئین کیسه نقل عروسی - دکوراسیون و تزئینات ،سایت آموزشی و از هر دری سخنی.




مدل گیفت و نقل عروسی

آتليه عکسبرداری و فیلمبرداری زیبا فیلم - مدل گیفت و نقل عروسی - هنری - اجتماعی-ادبي-فرهنگي-ورزشي و... - آتليه عکسبرداری و فیلمبرداری زیبا فیلم.




ازدواج و عروسی

در این هنگام زنان هلهله و شادی کرده و کف می‌زنند و مبارک‌باد می‌گویند و نقل بر سر عروس می‌پاشند. کودکان نقل‌ها را از روی زمین برداشته و می‌خورند. دختران نیز برای شگون و




عروسی يا به هشنيزي داوت(Davat )

22 سپتامبر 2007 ... در گذشته رسم عروسي ثابت بوده يعني همه به يك منوال عروسي را برپا مي كردند ... بعد از آنكه عروس بله ميگفت بر سر عروس نقل وشيريني و سكه همراه با




نقل ارومیه

اینکه کلمه نقل چه زمانی وارد فرهنگ گفتگوی ایرانیان شد شاید هیچ کس اطلاع ... گرفت و نقل بیدمشکی ساخته شد و این چنین این محصول در مراسم عروسی به سر عروس داماد




درباره مراسم عروسی آنجلینا جولی و براد پیت

همچنان که به مراسم ازدواج این دو زوج قدرتمند هالیوودی نزدیک می شود، شایعات و بحث ها پیرامون این مراسم زیاد می شود.محل برگزاری جشن عروسی در عمارت قرن 17 فرانسه ، به




برچسب :