زندگینامه آیت الله العظمی حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی (رض)
جناب ملجأ السالکین و شیخ العرفاء الشامخین، قدوة الاولیاء و زبدة العرفاء، معدن العلم، محیى آثار الأنبیاء و الأوصیاء، شیخ المجاهدین، فقیه أهل بیت العصمة و شمس فلک المحبّة و قمر سماء المعرفة، مخلص للَّه، فانى فى اللَّه، باقى باللَّه، مجاهد فى سبیل اللَّه و فى اللَّه، عالم عامل و فقیه کامل حضرت آیت اللَّه العظمى حاج شیخ حسنعلى نجابت شیرازى -قدّس سرّه الشریف- فرزند مرحوم حاج غلامحسین نجابت در سال 1296 هجرى شمسى در خانوادهاى کریم الاصل و نجیب النسل در شیراز متولّد شدند.
پس از گذراندن دوره مقدّماتى در مدرسه علمیه خان شیراز که تحت نظر آیت اللَّه العظمى سیّد عبداللَّه شیرازى اداره مىشد به نجف اشرف مشرّف شدند.
مقام علمى و اساتید ایشان
بیش از یک دهه از ورود ایشان به نجف نگذشته بود که بعنوان مجتهدى ورِع و فقیهى صاحبنام آن هم در حوزه علمیه نجف اشرف مطرح مىشوند و در کلّیه علوم ظاهرى (فقه و اصول، تفسیر، کلام...) در محضر مراجع بزرگ آن زمان زبانزد خاصّ و عام بوده تا جایى که در هیئت استفتائیه مراجع، زمانى را سپرى مىکنند و شهرت علمى ایشان در نجف به حدّى بود که معروف بود که ایشان اگر نجف مىماندند از نظر همان علوم متعارف فقه و اصول و... در حدّى بالاتر از مرحوم آقاضیاء عراقى (استاد مراجع آن زمان) بودند.
استادان بنام ایشان در فقه و اصول و ... آیتاللَّه العظمى سیّد عبدالهادى شیرازى، آیتاللَّه العظمى سیّد ابوالحسن اصفهانى، آیتاللَّه العظمى سیّد ابوالقاسم خوئى و آیتاللَّه العظمى شیخ علىمحمّد بروجردى بودند. ایشان در سنّ 28 سالگى به درجه اجتهاد نائل شدند و عمده اجازات ایشان از نامبردگان فوق مىباشد.
اساتید عرفانى
چنانچه ذکر کردیم حضرت آیت اللَّه نجابت(ره) با آن همه معلومات اگر مىخواستند در همان نجف اشرف ادامه درس و بحث حوزوى داشته باشند یکى از نوادر عصر خود و یکى از استوانههاى مرجع و ملجأ مردم و طلّاب مىبودند، امّا چون طالب مطلوب واقعى بوده و علوم ظاهرى را مقدّمه براى ورود به علم واقعى مىدانستند، جویاى انسانى کامل از اولیاء الهى بودند که از زلال معرفت و هدایت خاصّ وى برخوردار شوند، که در همین راستا خداوند تبارک و تعالى به اراده و مشیّت خاصّه خود شخص محترم و عزیز و کاملى را جهت ارائه طریق به مرحوم آیت اللَّه نجابت معرّفى مىفرماید، یعنى ایشان به خدمت استاد کلّ و مرجع و ملجأ مراجع تقلید آن زمان از هر جهت -چه ظاهرى و چه واقعى و معنوى- یعنى مرحوم حضرت آیتاللَّه العظمى حاج سیّد على قاضى طباطبائى -قدّس سرّه الشریف- مىرسند که سیر واقعى و حرکت متّصل به سوى حضرت احدیّت شروع مىشود.
اگر بخواهیم به زندگانى فیلسوف، حکیم الهى، مجاهد فى سبیل اللَّه، عالم کامل و فقیه جامع مرحوم آیتاللَّه العظمى حاج سیّد على قاضى بپردازیم، باید گفت: مثنوى هفتاد من کاغذ شود. بنابراین به فرموده مرحوم حضرت آیتاللَّه نجابت که از شاگردان برجسته محضر عرفانى ایشان بودند اکتفا مىکنیم:
وقتى صحبت از استقامت و پایمردى و صبر مىشد، نام این بزرگوار را به عظمت و تکریم و وقار مىآوردند بطورى که چهرهشان تغییر مىکرد، آنچنان با قدرت و از اعماق جانشان سخن مىگفتند که سخن به جان انسان اثر مىکرد و تغییر مىداد وضع شخص را، یعنى به دنبال سخن یک اتّصال معنوى با ربّالارباب حاصل مىشد. خود بیان نام و ذکر احوالات حضرت آیتاللَّه قاضى آنچنان انسان را تحت تأثیر قرار مىداد که حضور حضرت آیتاللَّه قاضى را انسان درک مىکرد، علّتش فقط حضور آیتاللَّه نجابت در مقام بیان حالات آیتاللَّه قاضى گویا در حضور آیتاللَّه قاضى است. آنچنان اتّصال بین آیتاللَّه نجابت و آیتاللَّه قاضى بود که سخن آیتاللَّه نجابت همان سخن آیتاللَّه قاضى مىشد و اثر همان اثر.
شاگردان ایشان زیاد ملاحظه مىکردند که در حقیقت سخن از حالات خود آیتاللَّه نجابت بود، امّا هنر ایشان در این بود که این حالات را و کرامات را به مرحوم آیتاللَّه قاضى نسبت مىدادند.
الحق هم باید شخصى مثل آیتاللَّه نجابت معرّف آیتاللَّه قاضى باشد، کسى که در همان چند سال محضر آن بزرگوار کمال استفاده را بردند. ایشان مىفرمودند:
»اگر بخواهیم راجع به صبر آیتاللَّه قاضى صحبت کنیم باید به این نکته توجّه کامل داشته باشیم که ایشان از نظر علمیّت بىنظیر بودند یعنى یکى از مدرّسین فقه و اصول حوزه نجف اشرف بودند و شاگردان بسیارى تربیت کردند، در تمام علوم احاطه کامل داشتند، تقوا و زهد ایشان انسان را به یاد جدّش امیرالمؤمنین(ع) مىانداخت، از نظر مخارج منزل سخت تحمّل مىکردند ناملایمات را، فشار زندگى طاقت فرسا بود، با این همه فضیلت و تقوا و علم، امّا هرگز این مراتب را جهت استراحت خود قرار ندادند، راضى بودند به رضاى خدا، یعنى اگر مىخواستند جلب مال کنند عدّه زیادى بودند که آرزو داشتند مرحوم آیتاللَّه قاضى تقاضایى کنند، امّا هرگز سخن راجع به این امور نفرمودند.
در مرتبه خواب و مکاشفات که بعضى از بزرگان در طول زندگى از خواب خوب و مکاشفه تا اندازهاى برخوردار بودند، امّا این بزرگوار اسوه صبر و استقامت خودشان مىفرمودند: چهل سال از عمرم گذشته بود، یک خواب، یک مکاشفه خوب نداشتم که لااقل دل خوش کنم به آن.امّا از آنجایى که صبر ایشان صبر ایّوب و جدّشان رسول اکرم(ص) بود هرگز نسبت به راه تزلزلى و سستى راه ندادند و اراده خداوند و رضاى خداوند را بر تمام مطالب خود مقدّم داشتند، تا اینکه خداوند جلیل عنایت خود را به این محترم عطا نمود که در آن زمان عدّه زیادى بهرهمند شدند و اکنون هم از برکات آن محترم طالبین معرفت خداوند متنعّم هستند.
حضرت آیتاللَّه نجابت مىفرمودند: روز اوّل که خدمت این بزرگوار (حضرت آیتاللَّه قاضى) رسیدم فرموند: فرزند چه کسى هستى؟ بدون هیچگونه معطّلى عرض کردم: فرزند شما. بسیار این مرد بزرگ از جواب من خوشحال شد.(1)
همچنین مىفرمودند: همین که نزدیک مىشد ماه محرّم مرحوم آیت اللَّه قاضى دیگر قرار نداشتند، همه مىدانستند آن جذبه ربّ الارباب، آن عنایات حضرت ابا عبداللَّه الحسین(ع)، این آتش عشق به خداوند و ائمّه این بزرگوار را از خود بىخود مىکرد، لذا مقدارى نان و خوراکى تهیه مىکردند اهل منزل و این بزرگوار از منزل خارج مىشدند و پیوسته محزون و گریان بودند.
نقل است که چند ماهى پیش از شرفیابى آیتاللَّه نجابت به خدمت مرحوم قاضى نگذشته بود که مرحوم قاضى مىفرمود: شیخ حسنعلى نجابت اهل حرم است.
بعد از فوت مرحوم آیت اللَّه قاضى از آنجایى که خداوند هرگز انسان را رها نمىکند، طالب را رها نمىکند و عنایت عامّ و خاصّ خداوند به زمان و مکان بستگى ندارد، به خدمت سرسلسله عشّاق، آن متّصل به مبدأ اجلّ، آن سوخته بقا یافته، آن وارد در اسرار الهى یعنى مرحوم آیت اللَّه العظمى حاج شیخ محمّدجواد انصارى همدانى -قدّس سرّه الشریف- رسیدند، که الحق مىباید گفت: نمىشود کسى در واقع خدمت این بزرگوار برسد و معرفت خداوند نصیب او نشود.
و راجع به این مرد بزرگ هم باید گفت: معرّف ایشان باید آن شاگرد صددرصد تسلیم و مطیع آن بزرگوار یعنى حضرت آیتاللَّه نجابت باشد، چون این وضع را ایشان از همه بیشتر متوجّه بودند. ایشان مىفرمودند: مرحوم آیت اللَّه انصارى از نوادر و افراد انگشت شمار اهل معرفت بودند، یعنى خداوند تبارک و تعالى متکفّل تمام مراتب ایشان بود.
استاد ایشان حسب نقل بزرگواران و آیت اللَّه نجابت خود خداوند تبارک و تعالى بود که ایشان هم نقل قول مىکردند از مرحوم آیت اللَّه قاضى که مىفرمودند: این مرد بزرگ (آیت اللَّه انصارى) خدا را به یگانگى شناخته است.
آیتاللَّه نجابت مىفرمودند: بعد از رحلت حضرت آیت اللَّه قاضى همراه شهید محراب آیت اللَّه دستغیب به خدمت حضرت آیت اللَّه انصارى رسیدیم، مرحوم آیت اللَّه انصارى فرمودند: چرا، و براى چه اینجا آمدهاید؟ عرض کردیم: براى کسب معرفت خداوند آمدهایم. و اصرار ورزیدیم.
بعد از مدّتى مرحوم آیتاللَّه انصارى فرمودند: بنده مدّتها است از خداوند تبارک و تعالى تقاضا داشتم که هیچ کس مرا نشناسد، امّا چه کنم که امر و اراده خداوند غیر از این شد.
به هر جهت بهره بسیار زیادى از این مرد کامل داشتند.
مرحوم آیت اللَّه نجابت مىفرمودند: مرحوم آیت اللَّه انصارى در عشق به خداوند بىنظیر بودند، و ایشان را هم ردیف حافظ شیرازى که زبانزد خاصّ و عامّ است از عشق به خداوند مىدانستند. معروف است که آیت اللَّه انصارى در باره آیتاللَّه نجابت فرمودند: اگر دریایى از معارف الهى را به حاج شیخ حسنعلى بدهند سیر نمىشود.
نظرى به ابعاد وجودى ایشان
وقتى به ابعاد و شخصیت این مرد خدا (حضرت آیتاللَّه نجابت) مراجعه مىشود در مىیابیم که ایشان مجتهد در تمام امور است. یعنى نیاز یک جامعه را از هر جهت رفع مىکند و در حقیقت هدایت مىکند. حقیقتاً خداوند هادى است، امّا چون این افراد به خداوند متّصل و در سرّ خداوند وارد و آگاه از اسرار الهى هستند، مردم را به حقیقت آگاه مىکنند. دیگر نمىتوان گفت این شخص فقط مجتهد است در فقه و اصول و احکام شرع، خیر، ایشان به تمام امور زندگى آگاه است، یعنى امور همه به دست خداست و اینها هادیان طریق الى اللَّه هستند.
اینگونه افراد فقط رضاى خداوند را مدّ نظر دارند و هر لحظه از خداوند کمک مىخواهند و مردم را به حق یعنى سنّت رسول خدا(ص) دعوت مىکنند، به کتاب خدا و اهل بیت عترت و طهارت دعوت مىکنند نه به شخص خودشان، و از این جهت هیچ وقت نسبت به اعمال خودشان پشیمان نیستند چنانکه امام خمینى(قدس سره) مىفرمودند: ما به وظیفه عمل مىکنیم پیروزى ظاهرى باشد یا نباشد.
خداوند تبارک و تعالى چنین قرار داده که همچنان که قرآنش را تنزّل داده، تمام اوصافش را هم تنزّل داد تا همچون محترمینى مثل آیتاللَّه نجابت جلوه خدا باشند، پس جلوه در تمام اوصاف امکان دارد حاصل شود، چون اراده خداوند به چنین شخصى تعلّق گرفت، خداوند حسب حال این محترم و گنجایش این محترم او را ذوجهات قرار مىدهد که به نحو ایجاب جزئى مىتواند احتیاجات اشخاص طالب معرفت خداوند را برطرف کند، چرا که در اثر بندگى خدا اگر خداوند اجازه دهد هر جنبندهاى دراختیار این محترم به حرکت در مىآید، آسمان و زمین و مافیها در اختیار این محترمین است و به اذن خداوند مىتوانند در هر چیز و هر کس که بخواهند تصرّف کنند.
چنانکه دیده مىشد امر و نهى ایشان بر شخص تسلیم امر خداوند، شخصى که صد در صد از تعلّقات دنیوى دست کشیده بود آنچنان مؤثّر واقع مىشد که به اندک مدّتى به نتیجه و مطلوب مىرسید
عارف کامل حضرت آیت الله نجابت (ره) در یک نگاه(از سایت دکتر قاسم کاکایی)
مجذوب واصل و عارف كامل، حضرت آيتالله حاج شيخ حسنعلي نجابت شيرازي، شاگرد برجستة محضر عرفاني حضرت آيتالله سيد علي قاضي طباطبايي تبريزي «ره» و حضرت آيتالله حاج شيخ محمد جواد انصاري همداني، در سال 1296هـ . ش در شيراز بدنيا آمدند. تحصيلات ابتدايي را به طريق متعارف در شيراز گذرانده و پس از آن به فراگيري دروس حوزوي پرداخته و با اتمام مقدمات، در سن 15 سالگي براي ادامة تحصيل عازم عتبات شدند. در نجف اشرف پس از گذراندن سطح، در مراتب عاليه، معقول را نزد مرحوم آيتالله العظمي حاج شيخ علي محمد بروجردي «ره» و فقه و اصول را نزد آيات عظام سيد ابوالحسن اصفهاني «ره»، سيد عبدالهادي شيرازي «ره» و سيد ابوالقاسم خويي «ره» گذراندند. در 28 سالگي به درجة اجتهاد نائل آمدند. عمدة اجازات ايشان از اساتيد فوق الذكر بود.مرحوم آيت الله نجابت پس از بازگشت از نجف به شيراز، علاوه بر فعاليتهاي حوزوي و پرورش شاگردان در دو بعد علمي و معنوي، همراه با شهيد دستغيب «ره» عليه نظام طاغوتي پهلوي دست به مبارزه زدند. همزمان با فوت آيتالله بروجردي «ره» و شروع نهضت امام خميني «ره» در سال 1340، با دل و جان در خدمت نهضت ايشان قرار گرفتند و با اين اعتقاد كه عشق به امام خميني«ره» عشق به امام زمان(ع) و عشق به خداست، به ترويج و تبليغ مرجعيت و رهبري امام خميني«ره» همت گماردند و دست پنهان مبارزات روحانيت شيراز قبل از انقلاب، و ملجأ و مرجع نيروهاي حزب الله بعد از انقلاب بودند.
ايشان از همان اوان ورود به نجف اشرف، به توصية حضرت آيت الله قاضي«ره» بناي رفاقت محكمي با مرحوم شهيد آيت الله دستغيب گذاشتند كه پس از فوت آيت الله قاضي «ره» در محضر عرفاني حضرت آيتالله انصاري «ره» و از آن پس تا زمان شهادت مرحوم شهيد دستغيب «ره» اين رفاقت و پيوند، محكم و پا برجا بود. هم اكنون نيز مرقد مبارك هر دو بزرگوار، در كنار يكديگر، در بقعة امامزاده سيد محمدبن موسي(ع) در شيراز قرار دارد.
مرحوم آيت الله نجابت علاوه بر فعاليتهاي علمي و سياسي، خدمات مهمي را در جهت احياي اسلام ناب محمدي(ص) در شهر شيراز انجام دادند كه مهمترين آنها تأسيس حوزة عملية معنوي بزرگ و پر بركتي است كه بنام فرزند شهيد ايشان، كه در جبهة آبادان به لقاء الله پيوست، «حوزة علمية شهيد محمد حسين نجابت» نام گرفته و فضلاي زيادي را در بعد علمي و معنوي و در خط امام پرورانده و شهداي بسياري را نيز تقديم انقلاب نموده است. ايشان در اين حوزه علاوه بر تدريس ادبيات، منطق، فلسفه، كلام، تفسير، فقه و اصول در سطوح عاليه، در دو بعد عرفان نظري و عملي به تربيت شاگردان همت گماشتند. از حضرت ايشان آثار منتشره و غير منتشرة زيادي بجا مانده است كه كتب «بصائر يا قرآن و اهل بيت» كلمة طيبه، توحيد، كلمة عشق، حديث سرو، شرح دعاي رجبيه، ولايت شرعيه مطلقة فقيه، شرح زيارت شعبانيه، و دهها اثر مكتوب و صدها درس مضبوط ديگر از آن جمله است.
اما با اين همه، و عليرغم اينكه توان و درجات علمي ايشان زبانزد خاص و عام بود، نه تنها به دنبال رياست دنيوي نرفت بلكه همة علوم اعم از منقول و معقول و مأنوسه و غريبه را جز به چشم مقدمه ننگريست و عمر پر بركتش را جز در راه توحيد سپري نساخت و به غير از ورود در سرّ ربوبي و لقاي دوست به چيزي نينديشيد و استقامت و پايمرديش در عشق ربوبي باعث شد كه جذبات حق نه تنها تجرد از ماده بلكه تجرد از صورت را نيز ملكة ايشان گرداند و به آنجا برسد كه همنوا با حافظ نغمه سر دهد:
بعد از اين نور به آفاق دهم از دل خويش
كه به خورشيد رسيديم و غبار آخر شد
مطالب مشابه :
زندگینامه آیت الله العظمی حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی (رض)
ندای پاک فطرت. زندگینامه آیت الله العظمی پاسخ به نظر یک خواننده ی عزیز به نام «علیرضا
آشنائی با وقف
اعمال خیر خواهانه ریشه در فطرت آدمی دارد و انسان فطرتاً پاک ، پاک سرشت و علیرضا فیض در
توصیه آیت الله وحید خراسانی و صافی گلپایگانی برای سوم رجب سالروز شهادت امام هادی محمد نقی (ع)
بیانات آیت الله بهجت نکته های عارفانه آیت الله بهجت پرسش و پاسخ آیت الله بهجت چهل حدیث
دانلود کتاب باید شیعه می شدم.
ندای پاک فطرت. زندگینامه پاسخ به نظر یک خواننده ی عزیز به نام «علیرضا
دكتر قیصر امین پور دار فانی را وداع گفت.
ندای پاک فطرت كاكایی و فاطمه راكعی و علیرضا قزوه نیز زندگینامه او را را با یكی از
قاری برجسته مصری و دایی عبدالباسط درگذشت
ندای پاک فطرت. مه رویان بستان
حبیب یغمایی
گردد از دون فطرت بالانشين منت جان من پاک است و چون جان پاک باشد باک اشعار زیبای علیرضا
خبرهایی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد شال
13- آقای مصطفی نیک فطرت مدیر میکنم تا ادای دین باشد به خاک پاک زندگینامه ی
برچسب :
زندگینامه علیرضا پاک فطرت