تاریخچه ی مشهد مقدس

تاریخچه ی مشهد مقدس
مشهد مقدس مزين به وجود مبارك حضرت امام رضا(ع) مهم ترين شهر مذهبي ايران است كه در تمام روزهاي سال پذيراي دوستداران اهل بيت(ع) است. وجود حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) در اين منطقه سبب توسعه و رونق اقتصادي اين شهرستان شده است. صنعت جهانگردي در مشهد از اهميت و اعتبار ويژه‌اي برخوردار است. اهميت ويژه شهر مشهد در درجه نخست به خاطر جايگاه زيارتي آن است كه به طور دايم گروه گروه مردم ايران و ديگر مسلمانان كشورهاي گوناگون اسلامي را براي زيارت به سوي خود مي کشاند. علاوه بر جهانگردان مسلمان، بسياري از جهانگردان غيرمسلمان نيز آرزوي بازديد اين آثار و زيارت مسلمانان را در‌اين گونه زيارتگاه ها دارند. مشهد به پاس وجود حرم مطهر ثامن الائمه(ع) و نيز به لحاظ جايگاه گردشي و فرهنگي خود، سراسر سال را با بيش ترين جمعيت مي گذراند. در مشهد توليدات هنري، نقش پر اهميتي در اقتصاد ناحيه داشته و شمار زيادي از مردم، در بخش صنايع دستي شاغل هستند. رايج ترين صنايع دستي مردم مشهد و پيرامون آن، بافت فرش، قاليچه، گليم، شعربافي، نمد مالي، پوستين دوزي، سنگ تراشي، قلم‌زني روي سنگ، سفال‌گري، سبد و حصيربافي، فرآورده هاي چوبي و فلزي، نقاشي روي چرم و… است. روند بازرگاني حاكم بر اقتصاد ايران، بر پيكره بازرگاني استان خراسان، به ويژه ناحيه مشهد نيز تاثير داشته است. از گذشته هاي دور، بخش بزرگ توليد مشهد را فرآورده هاي كشاورزي و صنايع دستي به خود اختصاص مي داده است. بيش‌ترين كالاهاي صادراتي اين ناحيه در سطح ملي، فرآورده هاي كشاورزي، مانند گندم، زعفران، زرشك، كشمش، پوست دام و در مورد صنايع دستي، قالي، فيروزه تراشيده شده و پوستين بوده است. 
جمعيت‌شهرستان‌مشهد،‌درس� �شماري‌عمومي‌نفوس‌و‌مسك� �‌سا ل‌1375 هـ . ش، 2.247.996 نفر بوده است، كه از اين شمار 1.137.632 نفر مرد و 1.110.364 نفر زن بوده اند. در سال‌هاي اخيرمهم ترين واردات استان را لوازم نيروگاه‌ها، مواد شيميايي، قند و شكر، روغن، قطعات كارخانه ها،ماشين‌آلات، اتومبيل، ورق هاي فلزي، دارو، لوازم برقي و پوشاك تشكيل مي‌داده است.
مکان هاي ديدني و تاريخي
حرم مطهر حضرت‌امام رضا(ع)، آرامگاه شيخ بهايي، آرامگاه فردوسي درشهر توس، آرامگاه نادرشاه افشار، خواجه ابا صلت در حدود 10 كيلومتري شهر مشهد، در كنار راه مشهد – تهران، خواجه ربيع در 4 كيلومتري شمال مشهد، خواجه مراد درنزديكي شهر مشهد، كنار راه مشهد – تهران، سقا خانه زرين، كاخ خورشيد، گنبد سبز‌ در مشهد، گنبد هارونيه در24 كيلومتري شمال باختري شهر مشهد، آرامگاه فردوسي، مدرسه بالاسر، مدرسه پيري زاد، مسجد بالاسر، مسجد شاه در بازار بزرگ مشهد، مسجدگوهر شاد در جنوب حرم مطهر حضرت رضا(ع)، مصلاي شهر مشهد و ييلاقات اطراف مشهد
وجه تسميه و پيشينه تاريخي

واژه مشهد به معني شهود، حضور و شهادتگاه است و به اين معاني به واژه «مشاهد» جمع بسته مي شود. واژگان «مشهد» و «مشاهد» در عرف و اصطلاح سده 3 هـ . ق، بر گور اولياء ائمه(ع) و رجال اطلاق مي شده است، چنان كه در آن زمان، مشهد مرغاب در فارس، و مشهد ميهنه ( آرامگاه ابوسعيد ابوالخير) و مشهد توس يا مشهد رضوي در خراسان، وجود داشته است. حضرت رضا(ع) پس از شهادت به دست مامون عباسي در سال 202 هـ . ق، در آرامگاه هاروني سناباد به خاك سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهد» خوانده شد و به مرور زمان بر پهنه آن، به ويژه در زمان شاه تهماسب صفوي افزوده گشته و مردم توس به مشهد كوچ داده شدند
توس، عبارت بود از ناحيه شمالي خراسان، بر مسير بالاي كشف رود و سرشناس ترين شهرهاي آن، عبارت بودند از : نوغان، تابران و رادكان. نوغان تا اواخر سده 3 هـ . ق، داراي اهميت و اعتبار بود. ويرانه هاي نوغان، در شمال باختري مشهد، نزديك روستاي حسين آباد و مهر آباد قرار داشت. پس از آن، شهر تابران اهميت و گسترش يافت و بعد ها به توس سرشناس شد. شهر مشهد، كه در آغاز، آرامگاهي در آبادي سناباد نوغان بود، اندك اندك گسترش يافت. نام نوغان از حدود سال 730 هـ . ق، فراموش شد. شهر توس و در حقيقت تابران نيز در سال 791 هـ . ق، ويران شد و مشهد جاي آن را گرفت؛ تا سرانجام در دوران صفوي، مركز ناحيه پيشين توس و تمامي خراسان گشت. در بند هشن اوستا از توس به نام «توسا» ياد شده است. در كتاب ونديداد نيز آمده است كه اهورا مزدا اراضي شانزده گانه را آفريد و «اوروا» يكي از آن ها بود. اين واژه را اوستا شناسان با شهر توس يكي دانسته اند. بر پايه داستان هاي ملي بناي اصلي شهر را به جمشيد - شاه پيشدادي - و بازسازي آن را به توس،‌ پسر نوذر - پهلوان و سپهسالار ايران - نسبت مي دهند. افسانه مي گويد كه وي نهصد سال در زير آسمان اين شهر زندگي كرد و نام خود را بر اين شهر نهاد. اين روايت ها مي رساند، كه شهر توس در روزگار ساسانيان وجود داشته است.
بين سال هاي 31 و 32 هـ . ق در زمان خلافت عثمان، بخشي از خراسان، از جمله توس، به دست مسلمانان افتاد. در روزگار خلافت عبدالملك مروان (65- 86 هـ . ق) بني تميم دژ توس را گرفتند و تا سال 125 هـ . ق،‌ آن را در دست داشتند. در سال 192 هـ . ق هارون الرشيد به منظور رسيدگي به ستم هاي علي بن عيسي - حاكم خراسان - و جنگ با خوارج خاور ايران، رهسپار آن ديار گرديد. وي در راه بيمار شد و زماني كه به گرگان رسيد، بيماري او شدت يافته در توس درگذشت. وي را در 193 هـ . ق،‌ در محلي كه ده سال بعد حضرت رضا(ع) در آن جا به خاك سپرده شد، دفن کردند. در سال 265 هـ . ق، احمد بن عبدالله خجستاني، توس را ويران ساخت. در سال 336 هـ . ق ابومنصور توسي - حاكم وقت توس - عليه نوح بن نصر ساماني سر به شورش برداشت. نوح پس از شکست دادن ابومنصور، بار ديگر وي را بر حکومت توس گمارد. در سال 389 هـ . ق بكتوزون و فايق، از سرداران منصور بن نوح ساماني متحد شده منصور را كور كرد ند و برادرش عبدالملك بن نوح را به حكومت برداشتند. محمود غزنوي با باخبر شدن از اين ماجرا به ماوراء‌ النهر لشگر كشيد. وي‌ بكتوزون و فايق را شكست داد و تمامي خراسان را به دست آورد و ارسلان جاذب را به حكومت توس منصوب كرد.
از سال 421 هـ . ق، سلجوقيان اندك اندك در شهرهاي مهم خراسان رخنه كردند. ملكشاه سلجوقي در 465 هـ . ق، توس را به تيول به خواجه نظام الملك توسي، وزير خود داد. با شکست سلطان سنجر سلجوقي از غزان در سال 548 هـ . ق، امراي وي، خاقان ركن الدوله محمود، خواهر زاده سنجر را از ماوراء‌ النهر به خراسان دعوت كردند و به نام او به عنوان سلطان خطبه خواندند. در اين زمان مويد آي آبه، غلام پيشين سلطان سنجر، نيشابور، ابيورد، بيهق،‌ دامغان و توس را گشود و همراه خاقان محمود به جنگ غزان رفت. با چيره گي غزان در 553 هـ . ق، بار ديگر خراسان مورد تاخت و تاز و چپاول واقع گرديد.
در سال 618 هـ . ق، لشگريان چنگيز مغول به دنبال محمد خوارزمشاه به توس آمدند. توس نيز مانند نيشابور به دستور تولري، پسر چنگيز خراب شد. اين شهر بار ديگر در روزگار حكومت اوكتاي قاآن (626- 629 هـ . ق) باز سازي شد و از آن زمان چندين بار مركز فرمانروايي مغولان گرديد. در اين دوره مسيحيان توس از آزادي زيادي برخوردار بودند، به طوري كه در سال 1279 م، اسقف توس به سمت مطراني (سراسقفي) چين انتخاب شد. پس از برافتادن ايلخانان ايران، توس، قوچان، كلات،‌ ابيورد و نسا، جزء قلمرو حكومت كوچكي شد، كه امير ارغون شاه، رئيس طايفه جون باختراني (جان قرباني) ايجاد كرده بود. در حدود سال 790 هـ . ق، حاكم محلي توس از خاندان جان قربان،‌ نام امير تيمور را از خطبه انداخت، اما طولي نكشيد، كه در سال 791 هـ . ق، از ميران شاه، پسر تيمورلنگ شكست خورد و باعث ويراني دوباره توس شد. پس از اين رويداد، توس اهميت و اعتبار خود را از دست داد و بازسازي آن پس از مرگ تيمور، در روزگار حكومت شاهرخ، يعني در سال 807 هـ . ق صورت گرفت.
در دوران پادشاهي شاه عباس بزرگ، اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزوني نهاد. در اين دوره صحن عتيق استان قدس گسترش يافت، و شاهراهي ميان اصفهان – مشهد و هرات ايجاد و كاروانسرا ها و آب انبارهاي بزرگي در مشهد پي افكنده شد. در اواخر دوره صفوي ملك محمود سيستاني تون (فردوس) را گرفت و سپس با گشودن تمام خراسان در مشهد استقرار يافت. در اين زمان،‌ در قوچان بين شاه تهماسب صفوي، و نادر قلي افشار پيماني بسته شد. به موجب اين پيمان نادر فرمانده سپاه ايران شد و مشهد را در 1139 هـ . ق، از ملك محمود سيستاني پس گرفت. پس از قتل نادر شاه افشار در 1160 هـ . ق، عليقلي خان (عادل شاه) برادر زاده نادرشاه به پادشاهي رسيد، وي در 1161 هـ . ق، به دست برادرش ابراهيم خان كشته شد و شاهرخ، پسر رضا قلي ميرزا و نوه نادر شاه به حكومت رسيد.
شاهرخ شاه تا سال 1210 هـ . ق، در مشهد، برخراسان فرمانروايي كرد و در همان سال به دست آقا محمد خان قاجار از حكومت بركنار شده درگذشت. با قتل نادرميرزا، پسر شاهرخ شاه، آخرين باز مانده افشار در سال 1217 هـ . ق، به دست فتحعلي شاه قاجار، سراسر خراسان، از جمله شهر مشهد به دست قاجاريه افتاد. شهر مشهد درگذر تاريخ آسيب ها و خسارت هاي زيادي ديده شاهد چپاول ها و كشتارهاي بسياري بوده است؛ با اين حال اكنون از شهرهاي بزرگ، آباد، پر نفوس و درجه اول ايران به شمار مي رود.
مشخصات جغرافيايي 
شهرستان مشهد، با پهنه اي حدود 20 هزار كيلومتر مربع، در شمال خاوري استان خراسان قرار دارد.اين شهرستان‌‌از‌سوي‌شمال به جمهوري تركمنستان، از شمال باختري به شهرستان درگز، از باختر به شهرستان هاي چناران و نيشابور، از خاور به شهرستان هاي سرخس و تربت جام و از جنوب به شهرستان هاي فريمان و تربت حيدريه محدود است. آب و هواي شهرستان مشهد معتدل و متمايل به سرد و خشك است. بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها، 35 درجه بالاي صفر و كم ترين آن در زمستان ها، 15 درجه زير صفر گزارش شده و ميانگين بارندگي ساليانه آن، 260 ميلي‌متر بوده است. شهر مشهد در ناحيه بسيار حاصلخيز و زيبايي كه به دشت توس يا دشت مشهد سرشناس از 5 است قرار گرفته و رود كشف رود كيلومتري شمال اين شهر مي گذرد


مطالب مشابه :


بازنویسی داستان های شاهنامه فردوسی از نظم به نثر 29

نبرد توس با فرود به دوراهی رسیدند که یکی به کلات و راه دیگر به چرم می رفت . توس به گودرز




تحقیق آلودگی های زیست محیطی شهر مشهد

های صنعتی همچون قالیشویی ها و کارگاههای آبکاری صنایع پوست و چرم توس و شهرک صنعتی چرم




آخرین اخبار استخدامی کشور :

شرکت مهندسین مشاور نقش آوران توس در مشهد برای تکمیل شرکت چرم مشهد مهندس صنایع یا مدیریت




تاریخچه ی مشهد مقدس

، سفال‌گري، سبد و حصيربافي، فرآورده هاي چوبي و فلزي، نقاشي روي چرم و ق، توس را به تيول




مشهد

توس را از اینرو بدین نام خواندند که از كلات و چرم در شاهنامه فردوسي در داستان فرود




شهرستان مشهد

، سفال‌گری، سبد و حصيربافی، فرآورده های چوبی و فلزی، نقاشی روی چرم و ق، توس را به تيول




رستم واشکبوس

توس به این دلیل مرا بدون اسب به جنگ با تو فرستاده که اسب تو را بگیرم و تو بی اسب چرم درسا




روش ها و تکنیک های کاهش هزینه قسمت دوم ، مرحله آماده سازی

شرکت مشاوره مدیریت و بازرسی فنی کاوشگران بهره وری توس خدمات مشاوره مدیریت و سیستم های




برچسب :