یک تجربه ی آموزشی مربوط به زمانی که معلم کلاس پنجم بودم

دیروز داشتم به دفترخاطرتم نگاه می کردم .چشمم به یک تجربه ی آموزشی افتاد البته این تجربه مربوط به سال 1381 بود که در سال 1384نوشته بودم. آن سال من معلم کلاس پنجم بودم.

امروز وقتی خوندمش با خودم گفتم تایپش کنم و به عنوان یک تجربه ی آموزشی وارد وبلاگ کنم.

یک تجربه ی آموزشی شیرین(پرواز بر بال خیال)

زندگی و تعامل مستقیم با دانش آموزان بی تردید هر معلمی را مجهز به تجاربی می کند که هر کدام به نوبه ی خود می تواند بزرگ ترین سرمایه های زندگیش باشد . تجربه ی زیر نیز یکی از جالب ترین سرمایه های زندگی من است و از آن جهت که خود تجربه کردم برایم ارزشمند است.

چند سال پیش زمانی که هنوز انواع روش های فعال تدریس را نمی شناختم آموزگار پایه ی پنجم شدم. روز اولی که با شوق کتاب های تدریس را به دانش آموزان معرفی می کردم وقتی به کتاب تعلیمات اجتماعی رسیدم و قسمت جغرافیا را به بچه ها نشان می دادم و از آن ها پرسیدم : خوب اسم این کتاب چیه؟ همگی یک صدا گفتند: جغد سیاه! و آنگاه شروع کردند به ابراز واکنش منفی نسبت به تاریخ و جغرافیا.

از جواب شاگردانم چنان یکه خوردم که برای یک لحظه پیش خودم فکر کردم امسال در درس جغرافی حرفی برای گفتن ندارم . چندین روز فکر و ذکرم متمرکز این مسئله بود که چگونه نگرش منفی را نسبت به این دروس مثبت گردانم تا بالاخره جرقه ای در ذهنم درخشید ؛استفاده از قوه ی تخیل و خیال پردازی کودکانه ، همان چیزی که اگر در کلاس نتوانیم آن را خوب مدیریت کنیم دقیقاً نتیجه ی عکس می گیریم.وقتی به تمام جوانب راه حل فکر کردم آن را بهترین گزینه ی اجرا برای کلاسم یافتم .

روز بعد با خوشحالی وارد کلاس شدم و گفتم بچه ها یک خبر خوب برایتان دارم یک خبر کاملاً غیر منتظره! امسال قرار نیست به شیوه ی کلاس های دیگر و سال گذشته تاریخ جغرافیا و تاریخ را یاد بگیریم . ما امسال می خواهیم در عالم خیال در ساعت جغرافیا به مناطق مختلف کشور مسافرت کنیم . همچنین بعد از این سفرها قرار است به کشورهای همسایه هم سفر کنیم . بچه ها با تعجب پرسیدند: خانم چگونه؟ در جواب گفتم مثل فیلم های مستند . در عالم خیال ما قهرمان این فیلم ها خواهیم بود . یکی از بچه ها پرسید با چه وسیله ای ؟ گفتم: با هر وسیله ی خیالی که خودتان دوست داشته باشید . اتوبوس ، قطار ، هواپیما و یا حتی بشقاب پرنده! من در هر جلسه سؤالاتی از شما می پرسم ( ارزشیابی تشخیصی) جواب صحیح شما بلیط سفر شما خواهید بود و آن گاه وقتی همه بلیط هایمان را تهیه کردیم چشم هایمان را می بندیم و با شمارش معکوس سفر آغاز خواهد می گردد. در این سفر بر فراز ابرها پرواز خواهیم کردو از آن بالا مناطق مختلف جغرافیایی را می بینیم ، لذت می بریم و با خصوصیات آن جا آشنا خواهیم شد.

اولین جلسه آغاز درس خوب استارت زده شد . هیجان قشنگی سراسر کلاس را فرگرفته بود و دانش آموزان مشتاقانه و فعالانه در یادگیری شرکت د اشتند و این نوید بخش اثر بخشی روش بود.

دردرس تاریخ همین روش را با عوض کردن مرکب سفر پیاده نمودم. از بچه ها پرسیدم آیا فیلم های تخیلی سفر به زمان گذشته را تا به حال دیده اید؟ آیا دوست دارید خودتان نیز به زمان گذشته سفر کنید و قهرمان فیلم های تخیلی کلاسمان باشید ؟ بچه ها با هیجان و اصرار از من خواستند تا در کلاس تاریخ نیز سفر کنیم و آن گاه برایشان توضیح دادم که امسال در درس تاریخ سوار بر قطار زمان خواهیم شد و هر جلسه را به قسمتی از تاریخ خواهیم پرداخت. در هر جلسه عده ای از دانش آموزان ( گروه ها ) سوزن بان می شدند و سوت قطار نواخته می شد. دانش آموزان هم با هیجان منتظر شمارش معکوس من می شدند . ما در عالم خیال به زمان های گذشته سفر می کردیم و رویدادها را درعالم خیال به طور ملموس می دیدیم و بررسی می کردیم .چیزی که آموزش مستقیم و واقعی آن در آن مقطع سنی کسالت آور است.

نتایج نمرات کلاسی و ارزشیابی حاکی از تاثیر شگرف روش تدریس بود . در انتهای سال نیز وقتی فرم نظر سنجی را به دانش آموزان دادم اکثر بچه ها نوشته بودند با قبلاً به غیراز 1 الی 2 شهربه هیچ جاسفر نکرده بودیم ولی امسال به همه ی مناطق ایران سفر کردیم .ما حتی به زمان های گذشته وشهرهای قدیمی هم سفر کردیم! امسال سال خوب و خوشی را داشتیم و نمرات خیلی خوبی هم گرفتیم.

نکته ی مهم این است که در این شیوه ی تدریس یک فاکتور کلیدی وجود دارد و آن این مطلب است که معلم باید خود و بیشتر و قبل از دانش آموزان سفر را باور کند .بدین ترتیب که معلم باید خود نیز در هنگام تدریس حس و حال و تخیل کودکانه را درک کند ، همراه با بچه ها هیجان زده شود و حتی همراه با آنان فریاد شادی سر دهد.یک معلم منفعل و یا حتی یک معلم کارآمد اما جدی در این روش نمی تواند موفقیتی را کسب نماید.

از ابزارهای دیگر موفقیت در این روش عبارتند از :

1-بهره مندی معلم از قدرت تخیل قوی

2-قدرت نفوذ کلام و نگاه معلم

3-ایجاد ارتباط عاطفی عمیق بین معلم و دانش آموزان

4-دارا بودن روحیه ای شاد

5-مدیریت احساسات دانش آموز و جهت دهی منطقی روند درس درراستای اهداف رفتاری و کلی درس

یک تجربه ی آموزشی مربوط به زمانی که معلم کلاس پنجم بودم

مطالب مشابه :

تجربیات من

تجربه یک معلم

تحلیل محتوای کتب درسی

یک تجربه ی آموزشی مربوط به زمانی که معلم کلاس پنجم بودم

آموزش جمع و تفریق فرایندی+ریاضی+دوم+سوم

تجربیات آموزشی معلمان ابتدایی

تجربیات آموزشی معلم ابتدایی

اهرم ها