مكان يابي مراكز آْموزشي

مقدمه

قبل از انقلاب صنعتي به علت ساده بودن سكونتگاههاي انساني ، تشخيص نياز تجزيه و تحليل مسايل اين سكونتگاههابصورت درستي امكانپذير بود ولي بعداز انقلاب صنعتي با پيشرفت دانش وفن آوري واختراعات ،اكتشافات،توسعه بهداشت و دانش پزشكي جمعيت دنيا افزايش يافت واين افزايش بسيار سريع جمعيت باعث بوجود آمدن مسائل ومشكلات پيچيدهاي در ساختار شهرها شد،بدينسان شهرها كم كم از حالت ارگانيك خود خارج گرديده وبه طرف اين تفكر كه-شهر ماشيني است براي زندگي-كشيده شدند. اين مسائل موجب جلب توجه برنامه ريزان شهري ،جغرافيدانان و... گرديد.

رشد شتابان جمعيت،تاثير فوقالعاده اي درافزايش جمعيت لازم التعليم وجمعيت دانش آموزي داشته است.رشد فزاينده دانش آموزان در سطوح مختلف تحصيلي وپيش بيني افزايش تعدا آنها در سالهاي آتي ايجاب ميكند كه مكانگزيني فضاهاي آموزشي،پرورشي-ورزشي به عنوان يكي از عوامل اصلي آموزش بر اساس موازين علمي وفني مورد توجه قرار گيرد .اگر چه تاكنون مطالعات محدودي در اين زمينه صورت گرفته است،اما اين مطالعات ،كامل و منطبق بانيازهاي آموزشي ،پرورشي-ورزشي مانند نوع فضاهاي پيش بيني شده ،حداقل مساحت مورد نياز براي هرفضا،عملكرد وساخت مطلوب براي انجام فعاليتهاي آموزشي نيست.

بنابراين لزوم بررسي فضاهاي آموزشي،پرورشي-ورزشي،مجاورتها واستانداردهاي حاكم بر مكان گزيني مطرح ميگردد تا بتوان بادر نظر گرفتن نيازهاي واقعي جامعه و امكانات اقتصادي ،راه حلهاي مناسبي را براي مكان گزيني صحيح فضاهاي آموزشي،پرورشي-ورزشي پيدا كرده ونياز مبرم جامعه را پاسخگو بود. در غيراين صورت در آينده با مشكل كمبود مراكز آموزشي در سطح شهر روبرو خواهيم بود.

پيشينه مكان يابي

انسان در جهت تحمل هزينه كمتر،حصول سود بيشتر و سهولت دسترسي به منابع،مكان فعاليت خود را انتخاب مي نمايد. لكن باپيچيده تر شدن عوامل موثر در مكان يابي ، به ناچار به استفاده از روشهاي علمي ومدرن (خصوصا بعداز جنگ جهاني دوم) رو آورده است. دراين راستا تئوريها، نظريه ها ومدلها ي مختلفي ارائه شده است كه هركدام داراي مزايا ومعايبي بوده وبراي كاربردهاي خاصي در نظر گرفته شده است . اغلب اين نظريه ها در كمي نمودن عوامل موثر بر فرايند مكان يابي تاكيد دارد. از لحاظ نگرش و تحليل مسائل ، نظريه هاي مكان يابي به سه دسته تقسيم ميشود.

1)نظريه هاي مبتني بر روش حداقل كردن هزينه(لانهارد،وبر،هوور)

2)نظريه هاي مبتني بر روش تجزيه وتحليل دسترسي(كه بيشتر تاكيد بر تقاضا وعامل بازار دارد وحداكثر كردن درآمد مورد نظر است){ آگوست لوش }.

3)نظريه هاي مبتني بر روش كسب حداكثر سود ودر واقع نتيجه منطقي دو روش بالاست (والتر ايزارد،گرين هارت).

مدلهاي مكان يابي توسط شخصيتهاي متعدد ودر محيطهاي مختلف ارائه شده است كه هر كدام با توجه به شرايط اقتصادي وسياسي ومحيطي در زمانهاي مختلفي بكار گرفته شده است.

در واقع اولين كارهاي مربوط به مباحث مكان يابي توسط لانهاردوفون تونن انجام شد.پس از آن سه روند كمي در كار برنامه ريزيهاي مربوط به مكان گزيني مشاهده مي شود:

- در دوره اول مباحث مطرح شده بيشتر نظري بوده ودر آنها كارهاي محاسباتي وعملي به ندرت ديده مي شود.براساس نوشته كوهن در بين كارهاي با اهميت اين دوره مي توان به كارهاي كاوالري،واستينر اشاره كرد.

- در دوره دوم با توسعه رايانه ها، روشهاي محاسباتي، تحليل مسايل از طريق گرافها وبرنامه ريزي 1- 0 و شرايطي كه بهره گيري از تكنولوژي را ايجاب مي نمايد مطرح مي شود.

- سومين دوره با افزايش تعداد عمليات در بخشهاي عمومي و خدمات رساني مشخص مي گردد. در اين دوره مسايل با معرفي شاخص هاي كارائي ، غير از هزينه خاص انجام شده و دامنه تكنيكها با فرموله كردن برنامه هاي چند هدفي توسعه يافتند. در اين دوره بود كه با توجه به اهميت و نقش بيمارستا نها و لزوم دسترسي سريع به اينگونه مراكز ، كارهاي متفاوتي براي مكان گزيني دقيق آنها صورت گرفت. از جمله مهمترين اين كارها مي توان به كار اسميت اب استفاده از نظريه مكان گزيني وبر گادلاند و وكاربرد نقشه هاي هزينه مساوي وخطوط همزماني با انطباق نقشه هاي تراكم جمعيت كالكس وبهره گيري از روش هاي برنامه ريزي خطي،واداشتن ديگران به استفاده از قابليت دسترسي اشاره كرد.

اغلب روشهاي مورد استفاده در رابطه با مكان گزيني ،تاكيد خاصي روي هزينه هاي مرتبط با حمل ونقل دارند كه خود وابستگي بسيار زيادي با مسئله بعد فاصله دارد. به همين جهت عامل فاصله از جمله اساسي ترين عوامل در مبحث برنامه ريزي به حساب مي آيد.

با ابن حال تاكيد بسيار زياد براين عامل ،باعث كم رنگتر شدن ساير عوامل در امر مكان گزيني ميگردد. از اين رو ايراد اساسي اغلب روشهاي قبلي نيز همين نقطه ضعف نگرش يعني عدم توجه به ساير عوامل تاثيرگذار در مكان گزيني مي باشد.

رابطه نظريه هاي مكان يابي با مكان يابي فضاهاي آموزشي

بطور كلي هيچ نظريه اي كه بتواند نقطه نظرات جامعي را نسبت به مكانيابي مراكز خدمات شهري تعميم دهد وجود ندارد وتصميمات مكان يابي مراكز خدمات در شهرها توسط عوامل متعددي كه هر يك اهداف واولويتهاي خاص خود را دارند اخذ ميشود. مهمترين فعاليتهاي مكان يابي كه در شهرها به وقوع مي پيوندد در رابطه با مكان يابي تسهيلات عمومي وبه خصوص آموزشي است كه بر حسب يك مدل پيشينه سازي ومورد تحليل قرار گيرد چون تسهيلات عمومي و به خصوص آموزشي بر حسب معيار سود اقتصادي مكان يابي نميشوند بلكه بر اساس معيارهايي چون كمينه كردن زمان وفاصله اي كه دانش آموزان جهت دسترسي به اينگونه مراكز خدماتي ،بايد طي كنند مكان يابي مي شوند.

همچنين اين مراكز لازم است با بيشينه كردن يعني حداكثر نمودن امكان استفاده از تسهيلات عمومي وكمينه كردن يعني حداقل نمودن هزينه تامين تسهيلاتي كه بايد سطح مشخصي از كيفيت را داشته باشد مورد تجزيه وتحليل قرارگرفته ومكان يابي شوند .

در مكان يابي مدارس از نظريه مكان مركزي ، روش تلفيق شاخص ها ،معيارها وروش شعاع دسترسي به موازات يكديگر ويا تركيبي از خصوصيات مثبت هر يك مي توان استفاده نمود.

شاخص هاي مكان گزيني مراكز آموزشي :

استقرار فضاهاي آموزشي به لحاظ تاثيراتي كه بر كميّت و كيفيت آموزش و نيز كالبد بافت شهري و يا روستايي دارد و همچنين به جهت بار مالي زياد ، شايسته بررسي گسترده اي مي باشد. لذا تعيين معيارهاي مناسب براي مكان يابي فضاهاي آموزشي ضرورتي مسلم و گريزناپذير است.

در ساماندهي منظم هريك از عناصر شهري ( كاربري فضاهاي شهري) در جهت دستيابي به الگوهاي خاص لازم است ويژگي هر يك از آنها بطور دقيق مورد بررسي قرار گرفته و كميّت و كيفيّت آنها روشن گردد تا روابط متقابل بين آنها از جهت همگن يا نا همگن بودن مشخص شود.

در ارزيابي و انتخاب مكانهاي مناسب براي استقرار تمام كاربريهاي زمين شهري چهار ماتريس مطرح است .

1) ماتريس سازگاري (Compatibilty)

2) ماتريس ظرفيت ( Capacity)

3) ماتريس مطلوبيت (Desirability)

4) ماتريس وابستگي ( Depedency)

ماتريس سازگاري :

در اين نوع ماتريس دو نوع كاربري مجاور بايد هماهنگ بوده و مزاحمتي براي همديگر بوجود نياورند و حتي در بعضي مواقع به همديگر كمك كنند. براي هر فعاليتي با توجه به خصوصياتش ، حوزه نفوذ و اثر كذاري بايد تعريف گردد . در صورتي فعاليتهامي توانند كنار هم قرار بگيرند كه

- آثار سوءبرهم نداشته باشند

- خارج از حوزه نفوذ ديگري قرار گيرند

در اينصورت كاربريهاي تخصيص يافته سازگار محسوب مي شوند.

ماتريس مطلوبيت :

در اين نوع ماتريس رابطه بين سايت (زمين ومحل) با نوع فعاليت يا بعبارت ديگر رابطه زمين با كاربري مورد نظر مطرح است . يعني هر زميني براي كار بري ويژه اي مناسب است و هر كار بري زمين خاصي را مي طلبد كه در مكان گزيني مراكز خدمات شهري يك اصل مهم محسوب ميگردد .

ماتريس ظرفيت :

ظرفيت مكاني به عنوان يك اصل اساسي تعيين كننده محدوده سطوح آموزشي خواهد بود.اندازه و ابعاد اين سطوح بايد جوابگوي فعاليتهاي آموزشي ، پرورشي و ورزشي در دو بعد جزئي وكلي باشد. در بعد جزئي ظرفيت واحد آموزشي بايد باتعداد جمعيت استفاده كننده از آن واحد آموزشي و در بعد كلي ظرفيت كل واحدهاي آموزشي منطقه در مقاطع مختلف تحصيلي با جمعيت دانش آموزان آن منطقه متناسب باشد. فضاهاي يك واحد آموزشي در صورتي مي تواند بصورت بهينه مورد استفاده قرار گيرد كه داراي ابعاد و اندازه هاي متناسب با عملكردي كه مورد نظر است باشد. اين ابعاد و اندازه با توجه به ظرفيت واحد آموزشي متفاوت است .در هر ناحيه با توجه به شعاع دسترسي ، تراكم جمعيت دانش آموزي لازم التعليم ، سياست دولت و....مي توان تعداد و ظرفيت مورد نياز مكانهاي آموزشي ، پرورشي و ورزشي را تعيين كرد.اين نواحي معمولاًبه دو قسمت دايره اي و لانه زنبوري تقسيم مي شوند.

ماتريس وابستگي :

اين نوع كاربريها مي توانند بصورت زنجيروار بهم وابسته باشند( درست بر خلاف نوع ناسازگاري كه مي توانند مخالف هم باشند و در كنار هم قرار گرفتنشان ممكن است به همديگر زيان برساند) در اين ماتريس تاكيد بر اين است كه كاربريهابصورت زنجيروار بهم وابسته باشند.

كاربري فضاهاي آموزشي و عوامل موثر در مكان يابي آنها

يكي ازپيچيده ترين و حساس ترين كاربريهاي موجود در فضاهاي شهري كاربريهاي آموزشي مي باشد كه لزوم توجّه دقيق و عاقلانه در خصوص مكان يابي و همسايگي با كاربريهاي مشابه و هم سو را طلب مي نمايد.از جمله اين تمهيدات لحاظ نمودن مسئله بهداشت مدارس در تعيين فضاهاي آموزشي است. در اين رابطه جهت جلوگيري از آسيبهاي جسمي و روحي و ايجاد محيط سالم آموزشي، توسط وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي و معاونت پرورشي وزارت متبوع دستورالعمل هاي اجرايي ارائه شده است كه بطور مشخص متضمن جلوگيري از ايجاد آلودگي هاي صوتي ،آب ، زمين و هوا مي باشد.در بخشي از اين دستورالعمل كه به مكان يابي فضاهاي آموزشي مربوط مي گرددآمده است :‌ » محلي كه براي احداث مدارس در نظر گرفته مي شود بايد از كارخانجات ، خطوط آهن، بزرگراهها ، بيمارستانها ، گورستانها،كشتارگاهها ، دامداريها، مرغدايها و محل انباشتن زباله و كود ، مراكز پر سرو صداي شهري و مراكزي كه به نحوي توليد دود ، بو، گردوغبار و سر وصدا مي نمايد دور باشد«.

بدين ترتيب با شناخت عواملي كه در تعيين سازگاري و يا نا سازگاري و با ديگر كاربريها نقش دارد كليه همجواريهاي آموزشي بايد مورد بررسي قرار گيرد . همچنين محلي كه براي احداث مدرسه در نظر گرفته مي شود بايد در مكاني باشد كه بتواند از تأسيسات زير بنايي موجود در محل ( آب، برق،تلفن، شبكه فاضلاب ، شبكه راهها و....) برخوردار گردد.

آلودگي

امروزه به دليل افزايش جمعيت و رشد فزاينده استفاده از تكنولوژي ووسايل نقليه موتوري ، مواد آلوده كننده شيميايي وسوختهاي فسيلي ،آلودگي محيط زيست بخصوص در شهرها مشكلات جدّي به بارآورده است.آلودگي هوا،آب ، محيط ، صدا و كلاً دخل وتصرفي كه توسط انسان در محيط طبيعي انجام مي گيرد مسائلي را موجب گرديده است كه عدم كنترل آنها باعث بروز مشكلات حاد تري درشهرها خواهد شد.بنابراين در برنامه ريزي شهري ومنطقه اي تأكيد و توجه اساسي بر حفظ محيط زيست سالم از اهميّت فوق العاده اي برخوردار است.

دراحداث مدارس وفضاهاي آموزشي ،پرورشي –ورزشي نيزكه يكي ازكاربري هاي مهم شهري مي باشدبايد خطرات و آسيب هاي ناشي از اين آلودگي ها را در نظرداشت واز احداث مدارس در شعاع عمل منابع آلودگي ها اجتناب نمود.در ادامه بحث آلودگي هاي محيطي مهم وتاثيرآنها برمراكزآموزشي مورد بررسي قرار مي گيرد .

آلودگي صوتي

اصوات حاصل از ترافيك ، مراكز تجاري ، صنعتي ، سروصداي ناشي از بازي بچه ها در فضاي باز و يا كلاسها كه از شرايط قابل پذيرش و تحمل بالاتر باشد ، ارتعاشات مزاحم گفته شده و به عنوان آلودگي صوتي مطرح ميگردد. ميزان قابل قبول سروصدا در گروههاي مختلف در ارتباط با شرايط جسمي و روحي و نوع كاربري يكسان نمي باشد . حداكثر ميزان صداي قابل قبول براي كلاس درس 45 دسي بل است. با توجّه به اين كه شدت صوت با افزايش فاصله كاهش مي يابدو با در اختيار داشتن ميزان صوت مجاز در كلاس درس مي توان با محاسبه دقيق مشخص نمود كه منابع ايجاد صوتها ، حداقل در چه فاصله اي بايد قرار داشته باشند تا كمترين تأثير منفي را براي آموزش در كلاس درس ابجاد نمايند.

موقعيت مكاني مدارس و همجواري نادرست آنها با مناطق پرسرو صدا موجب كاهش بازدهي آموزشي مي گردد. بنابراين در مكان يابي مدارس بايد مسايل همجواري در نظر گرفته شود. احداث سد كننده هاي صوتي مانند فضاي سبز متراكم ويا حائل شدن ساختمانهاي جنبي ديگر مي تواند در كاهش ميزان صداي نامطلوب در محيط آموزشي بسيار مؤثر باشد.همچنين دور نگهداشتن امكانات و وسايل ورزشي از كلاسهاي درس باعث تمركز حواس دانش آموزان و رشد فرايند يادگيري مي گردد.

طبق بررسيهاي انجام شده منابع توليد كننده صدا كه ميزان ارتعاشات آنها از 80 دسي بل بيشتر نباشد مي تواند به عنوان كاربريهاي همجوار با مراكز آموزشي شناخته شود.يعني اين كاربريها سازگار با كاربري آموزشي خواهند بود و كاربريهاي ديگر با ايجاد صوتي بيش از اين ميزان با كاربري آموزشي ناسازگار مي باشند.1

آلودگي هوا

هرعاملي كه موجب بروز تغييراتي در تركيب هوا ، خواص فيزيكي يا شيميايي آن گردد به عنوان آلودگي هوا تلقي مي گردد. عمده ترين منابع آلوده كننده هوا سوختهاي فسيلي هستند كه براي تأمين انرژي مصارف خانگي و صنايع معمولاً بر حسب ميزان آلودگي طبقه بندي مي شود و بر همين اساس نيز حداقل حريم هر كدام از صنايع نسبت به كاربريهاي آموزشي متفاوت خواهد بود. اين طبقه بندي بصورت ذيل مي باشد.

- صنايع با آلودگي 1000- 500 متر فاصله از مناطق مسكوني

- صنايع با آلودگي 500- 300 متر فاصله از مناطق مسكوني

- صنايع با آلودگي 50 متر فاصله از مناطق مسكوني

با توجه به اينكه آلودگي هوا بر سلامتي جسم انسان اثر سوء دارد ، بنابراين طبقه بندي فوق مي تواند شامل فضاهاي آموزشي نيز باشد . چون آلودگي هوا بيشتر توسط وسايل حمل و نقل و صنايع صورت مي گيرد. بنابراين اين دو كار بري نمي توانند با كاربري آموزشي سازگار باشند و بايد در مسافت دور از كاربري آموزشي قرار گيرند.

ساير آلاينده هاي محيطي

بجز آلاينده هاي صوتي و هوا ، آلاينده هاي محيطي ديگري وجود دارد كه در صورت همجواري با فضاهاي آموزشي تأثيرات نامطلوبي بر جسم وروان دانش آموزان خواهند گذاشت .اينگونه آلايندههانتيجه كاركرد بسياري از تجهيزات و تأسيسات شهري مي باشد كه از طريق رها سازي پسابها ، پس مانده هاو بوهاي نا مطبوع حاصل مي شود. از جمله مي توان به وسايط حمل و نقل ، كشتارگاهها، نگهداري زباله ها مراكز درماني و بيمارستاني ، مراكز راديوترپي و گورستانها اشاره كرد.هر چند تحقيقات مدوني جهت تعيين حريم براي اينگونه كاربريهاي مستقر در شهر ها صورت نگرفته است ليكن عموم تحليل گران مسايل شهري ، بهداشتي و آموزشي معتقدند كاربريهايي كه در مسير مستقيم يا غير مستقيم اين قبيل تأسيسات شهري و تحت تأثيرات نامطلوب آن قرار گيرند، بايد فاصله اي متناسب با اين منابع آلودگي داشته باشند.كاربريهاي آموزشي از جمله اين كاربريهاست كه بايد از اينگونه آلودگيها محفوظ بماند. براي مشخص ساختن سازگاري و نا سازگاري كاربريهاي مختلف زمين شهري با كاربريهاي آموزشي ، پرورشي وورزشي ذيلاً بطور اختصار توضيحاتي ارائه مي گردد.

»كاربري فضاهاي آموزشي در ارتباط با ديگر كاربريها«

كاربري آموزشي و كاربري مسكوني

محيط يك واحد آموزشي مي بايست واجد تمامي نيازهاي يك فضاي مسكوني باشدو بدين ترتيب همجواري واحدهاي آموزشي با كاربري مسكوني به خصوص در مقاطع ابتدائي و راهمنائي تحصيلي نه تنها سازگار بلكه بسيار ضروري است.

كاربري آموزشي و كاربري فرهنگي

كاربري فرهنگي شامل مدارس ، مسجد ، تكايا ، كتابخانه ها ، مراكز فرهنگي و هنري و تربيتي ، موزه ها ، گالريها ، نمايشگاهها و....مي باشد. كه عملكرد آنها مشابهت و هماهنگي نسبتاً زيادي با كاربري آموزشي دارد و چنانچه اين دو كاربري مي تواند به عنوان دو كاربري سازگار در كنار ودر جوار يكديگر استقرار يابد.بخصوص مقاطع راهنمائي تحصيلي و متوسطه نياز مند استفاده مستمر از اين كاربريها مي باشند بطوريكه در صورت عدم همجواري كاربري هاي فرهنگي بايد حداقل فاصله را از كاربريهاي آموزشي داشته باشند.

كاربري آموزشي و تجاري

كاربريهاي تجاري مشتمل بر واحد هايي تجارتي ، خرده فروشي ، دفاتر خصوصي ، خدمات عمومي ، بانكها ، صنايع و گارگاههاي بزرگ و كوچك ، هتلها و سالنهاي غذا خوري و....مي باشد. تمركز اين مراكز در كنار واحدهاي آموزشي پيامدهاي نا مطلوب تربيتي را در پي خواهد داشت .

كاربري آموزشي و كاربري بهداشتي

هر جند كه كاربري بهداشتي مانند كاربري آموزشي نيازمند فضاي آرام و به دور از هر گونه آلودگي هاي صوتي و هوايي است و از طرف ديگر دسترسي سريع به واحد هاي بهداشتي و درماني براي واحدهاي آموزشي ضروري است ، ليكن اين كاربري به واسطه عملكردي كه دارد يكي از منابع شيوع آلودگي هاي ميكربي ، شيميايي و حتي راديو اكتيوتيه است . بنابراين اين دو كاربري نا سازگار شناخته شده واز همجواري آنها بايد احتراز كرد.

كاربري آموزشي و فضاي سبز

كليه تحقيقاتي كه در زمينه محل استقرارفضاهاي آموزشي صورت گرفته بر ارتباط و نزديكي اين فضاها با فضاهاي سبز تاكيد دارد، هرچند مكان گزيني فضاهاي سبز شرايط خاص خود را دارد. لكن با سيستم تقسيم بندي مناطق مسكوني ، محله ها يا واحدهاي همسايه در ارتباط است مع الوصف همجواري آنها با فضاهاي آموزشي مي تواند از نظر سالم سازي هوا ، جلوگيري از آلودگيها و انتقال آنها به واحد آموزشي ، ايجاد چشم انداز و آرامش بصري و فكري كه دانش آموزان با تماشاي آنها كسب مي نمايند در بهبود شرايط فراگيري بسيار مؤثر مي باشد.

كاربري آموزشي و شبكه ارتباطي حمل و نقل

شبكه ارتباطي شامل سه بخش هوايي ، زميني و دريايي مي باشد.بخش زميني حمل ونقل جاده اي و راه آهن را در بر مي گيرد.امروزه تمام كابريها به شبكه ارتباطي نياز دارند.اما عملكرد هر كاربري شبكه ارتباطي مناسب خود را مي طلبد. شبكه حمل و نقل ازمنابع اصلي آلودگي صوتي و هوايي بشمار مي رود . فرود گاهها ، خطوط هوايي ، ايستگاههاي راه آهن و جاده ها همگي از منابع آلوده كننده محيط هستند. بنابراين لازم است در انتخاب مكان براي استقرار واحد آموزشي در جوار شبكه ارتباطي دقّت كافي صورت گيرد تا شبكه مناسب هر واحد آموزشي با توجه به مقطع تحصيلي جهت استقرار واحد آموزشي انتخاب گردد.

كاربري آموزشي و ديگرتأسيسات شهري

بجز مواردي كه ذكر گرديد تأسيسات ديگري وجود دارند كه بعضي از انها به واسطه نوع عملكردشان امكان همجواري با كاربري آموزشي را ندارندو نيزتأسيساتي وجود دارندكه عليرغم نياز فضاي آموزشي به آنها بايد در فاصله اي مناسب از كاربري آموزشي قرار داشته باشند.در گروه اول كاربريهاي مثل پمپ بنزين ، محل سوخت رساني ، محل جمع آوري زباله ها ، كشتارگاهها ، گورستانها ، دكلهاي خطوط فشار قوي لوله هاي اصلي انتقال نفت و گاز ، دامداريها ، مرغداريها و.....قرار دارندكه نبايد در همجواري كاربري آموزشي قرارگيرند. در گروه دوم كاربريهايي مانند آتش نشاني ، مركز پليس و نيروي انتظامي ،‌كاربريهاي فرهنگي ( سينماو تئاتر ) وجود دارندكه بايد در فاصله هاي معين از واحد هاي آموزشي جهت امداد رساني و استفاده ازفضاهاي فرهنگي قرار داشته باشند.در جدولهاي شماره (1-2)،(2-2)و(3-2) مجاورتها، مغايرتها و استانداردهاي حاكم بر مكان گزيني مراكز آموزشي به تفصيل آمده است.1

مطلوبيت مكان براي استقرار مراكز آموزشي

در اين بخش معيارهايي كه در مطلوبيت يك فضاي آموزشي مؤثر هستند ، مورد بررسي قرار خواهند گرفت . در اين قسمت استقرار واحدهاي آموزشي با توجّه به شرايط محيطي ، شعاع دسترسي ، انطباق با طرحهاي شهري ، امكانات و تأسيسات و تجهيزات شهري مورد تجزيه وتحليل قرار مي گيرد تا از آنها بعنوان معيارهاي تفصيلي جهت تعيين مكان مناسب براي ساخت واحدهاي آموزشي استفاده شود.

مكان يابي فضاهاي آموزشي و شرايط محيطي

شرايط محيطي بيان كننده ويژگيهاي جغرافيايي ، اوضاع طبيعي يا اقليمي (آب و هوايي) ، زمين شناسي و توپوگرافي منطقه مورد مطالعه است.انتخاب مكان مناسب براي واحدهاي آموزشي بدون در نظر گرفتن شرايط محيطي ميسّر نخواهد بود.شاخصهاي محيطي كه بعنوان عوامل مؤثر در تعيين مكان آموزشي مورد استفاده قرار مي گيرد عبارتنداز: اوضاع طبيعي ، شرايط اقليمي وويژگيهاي زمين شناسي كه هر كدام به تفكيك در ادامه بحث مورد بررسي قرار مي گيرد.

جدول شماره (1- 2)نمونه اي از جدولهاي استاندارد تفصيلي طراحي شهري (تهيه توسط مهندسين مشاور معماري وشهرسازي ا.ال.پ (A.L.P) نوع مركز: دبستان

ويژگيها وتناسبات

نحوه استقرار در محيط

نحوه كاربرد فضا

مشخصات پايه اي

1- سطح سرانه :

- فضاي باز 50 مترمربع

- فضاي سرپوشيده 4 مترمربع

2- مساحت مورد نياز :

حداقل 2100 مترمربع براي 250 نفر

3- ظرفيت :

- حداقل 250 نفر

- متوسط 500 نفر

- حداكثر 750 نفر

- متوسط هر كلاس 35- 30 نفر

1- همجواريهاي متناسب

- همچواري با محلات مسكوني

- همجواري با مؤسسات فرهنگي مربوطه

همجواري با فضاي سبز عمومي

2- محدويتهاي همجواري و حريم ها

- حد اكثر فاصله تا محلات مسكوني و زير پوشش 800 متر

- حداقل فاصله از كارگاههاي صنعتي مزاحم 500 متر

- مسير دبستان حتي المقدور با سواره رو تقاطع نداشته باشد واز خيابان اصلي و فرعي دور باشد.

1- سطح زير بنا و طبقات:

- سطح كل زير بنا در طبقات از 40 در صد زمين تجاوز نكند

- تعداد طبقات از دو طبقه تجاوز نكند

- فضاي باز سرپوشيده جزء زيربنا حساب نمي شود

2- سطوح و فضا هاي آزاد:

حداقل سطح آزاد 60 درصد كل سطح زمين است.

- فضاي بازي كودكان كاملاً جدا از ساير فعاليتها مي باشد.

- بازاء هر نفر از كادر آموزشي و اداري 50 متر مربع جهت پاركينگ

- بازاء هر 10 نفر كودك يك محل پاركينگ براي ميني بوس

1- شعاع عملكرد مفيد:

از 700 متر تجاوز نكند

2- جمعيت زير پوشش :

با ظرفيت متوسط 800 خانوار براي هر مدرسه

بازاء هر 25 نفر شاگرد اضافي 80 متر مربع به فضاي پوشيده و100 مترمربع به فضاي باز اضافه مي شود.

جدول شماره (2- 2) نمونه اي از جدولهاي استاندار تفصيلي طراحي شهري (تهيه شده توسط مهندسين مشاور معماري و شهر سازي آ.ال.پ (A.L.P ) نوع مركز:مدرسه راهنمايي تحصيلي

ويژگيها وتناسبات

نحوه استقرار در محيط

نحوه كاربرد فضا

مشخصات عملكرد مفيد

1- سطح سرانه :

- فضاي باز 6مترمربع

- فضاي سرپوشيده 5 مترمربع

2- مساحت مورد نياز :

حداقل 700 مترمربع براي 600 نفر

- بازاء هر 100 نفر شاگرد اضافي 250 مترمربع فضاي پوشيده و 500 مترمربع فضاي باز اضافه مي شود.

3- ظرفيت :

- حداقل 600 نفر

- متوسط 800 نفر

- حداكثر 1200 نفر

- متوسط هر كلاس 40- 35 نفر

1- همجواريهاي متناسب

- همچواري با زمينهاي بازي

- همجواري با مؤسسات و مراكز فرهنگي

- همجواري با فضاي سبز عمومي

2- محدويتهاي همجواري و حريم ها

- حداقل فاصله از كارگاههاي صنعتي مزاحم 500 متر

- حتي المقدور از خيابانهاي اصلي دور باشد.

1- سطح زير بنا و طبقات:

- سطح كل زير بنا از 40 در صد كل سطح زمين تجاوز نكند

- تعداد طبقات از سه طبقه تجاوز نكند

- فضاي باز سرپوشيده جزء زيربنا حساب مي شود

2- سطوح و فضا هاي آزاد:

حداقل سطح آزاد 60 درصد كل سطح زمين است.

- فضاي بازي كودكان كاملاً جدا از ساير فعاليتها مي باشد.

- سطح لازم براي پاركينگ يك محل پاركينگ

- بازاء هر كارمند شاغل

1- شعاع عملكرد مفيد:

1200 متر

2- جمعيت زير پوشش :

با ظرفيت متوسط 2000 خانوار براي هر مدرسه

3- قطعات تفكيك :

حداقل 6000 مترمربع

در داخل يا خارج مدرسه (نزديك) به آن مي بايست زمين ورزش پيش بيني شود. بازاء هر 100 نفر شاگرد 1000 مترمربع زمين ورزشي جداگانه لازم است.

جدول شماره (3-3) نمونه اي از جدولهاي استاندارد تفصيلي طراحي شهري ( تهيه شده توسط مهندسين مشاورمعماري و شهر سازي آ.ال.پ(A.L.P) نوع مركز : دبيرستان

ويژگيها وتناسبات

نحوه استقرار در محيط

نحوه كاربرد فضا

مشخصات پايه اي

1- سطح سرانه :

- فضاي باز 7 مترمربع

- فضاي سرپوشيده 5مترمربع

2- مساحت مورد نياز :

- حداقل 1000 مترمربع براي 800 نفر

- بازاء هر 100 نفر شاگرد اضافي 450 مترمربع فضاي پوشيده و 500 مترمربع فضاي باز اضافه مي شود.

3- ظرفيت :

- حداقل 800 نفر

- متوسط 1200 نفر

- حداكثر 2000نفر

- متوسط هر كلاس 45- 40 نفر

1- همجواريهاي متناسب

- دسترسي حداقل به يك پارك عمومي

- دسترسي به زمينهاي ورزشي

- دسترسي به معابر اصلي و مسير اتوبوسراني شهري

2- محدويتهاي همجواري و حريم ها:

- حداقل فاصله از كارگاههاي صنعتي مزاحم 500 متر

ترجيحاً در صورت وجود فضاي كافي مي توان چند مدرسه مجموعه كنار هم گرد آورد.

1- سطح زير بنا و طبقات:

- سطح زير بنا در طبقات از 40 در صد كل سطح زمين تجاوز نكند

- تعداد طبقات از سه طبقه تجاوز نكند

- فضاي آزمايشگاهها مجزا از كلاسها باشد.

2- سطوح و فضا هاي آزاد:

حداقل سطح آزاد 60 درصد سطح زمين است.

- سطح لازم براي پاركينگ:

- يك محل پاركينگ بازاء هرنفر كادر آموزشي و اداري

1- شعاع عملكرد مفيد:

در سطح ناحيه ودر مواردي در سطح شهر

2- جمعيت زير پوشش :

با ظرفيت متوسط 3000 خانوار براي هر واحد

3- قطعات تفكيك :

حداقل 10000 مترمربع

در داخل يا خارج مدرسه (نزديك) به آن مي بايست زمين ورزش پيش بيني شود. بازاء هر 100 نفر شاگرد 1000 مترمربع زمين ورزشي جداگانه لازم است

مكان يابي فضاهاي آموزشي با توجه به چهره طبيعي

ناهمواريهاي سطح زمين بر نحوه شكل گيري شهرها و كاربري فضاهاي آن تأثير مي گذارد .عموماًشيبهاي تند ، پستي و بلندي ها و ناهمواريهاي زياد ، مانع از آن مي گرددكه كليه سطوح شهر براي كاربريهاي مورد نياز استفاده شود.شهرها در هر نوع سطي كه استقرار يافته باشند اعم از شيب مناسب يا نامناسب ، ناهمواريهاي زياد و يا زمين هموار و دشت و.... نيازمند امكانات و تأسيسات مختلف شهري از جمله فضاهاي آموزشي خواهند بود.اما بايد در نظر داشت كه با توجه به چهره طبيعي ناهمواريهاي سطح شهر يا روستا ، مكان فضاي آموزشي بايد به نحوي انتخاب گردد كه از حداقل شيب و ناهمواري برخوردار باشد تا امكان فعاليت آموزشي در كارآ ترين شكل ممكن فراهم آيد.

مكان يابي فضاهاي آموزشي با توجه به عوامل اقليمي

توجه به شرايط اقليمي در مراحل مختلف طراحي و احداث ساختمانهاي شهري بخصوص فضاهاي آموزشي كه مورد استفاده مستقيم انسان قرار مي گيرند، امر ضروري است.اين توجه از دو جهت يكي بال بودن كيفيت آموزش و بهداشت در فضاي داخلي و ديگري صرفه جويي در مصرف سوخت وسايل گرم كننده اين فضاها حائز اهميت است . هر چند اين عوامل بيشتر در معماري ساختمانها مؤثر واقع مي شود، ليكن نبايد نقش آنها را در نحوه استقرار كاربري فضاها در سطح شهرنيز ناديده گرفت. بطوريكه در نظرگرفتن شرايط آب و هوايي از عوامل اساسي مكان يابي تاسيسات بخصوص مكان يابي فضاهاي آموزشي خواهد بود. بنابراين تغييرات دما ، ريزشهاي جوّي، ميزان رطوبت نسبي، باد و تابش آفتاب از مواردي است كه در بررسي شرايط اقليمي در تعيين مكان فعاليت آموزشي بايد مورد توجه قرار گيرد.از عناصر اقليمي ذكر شده وزش باد ، تابش خورشيدي شاخصهايي هستند كه نقش اساسي تري در مكان يابي فضاهاي آموزشي دارندو به عنوان معيارهاي مهم شرايط اقليمي مؤثر در مكان يابي فضاهاي آموزشي مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

نتيجه آنكه ساختمانهاي آموزشي به دليل ويژگي كاملاً متفاوتي كه از نظر زمان اشغال فضا و عملكرد نسبت به ساختمانهاي مسكوني دارند به نحو قابل توجهي تحت تأثير شرايط اقليمي قرار مي گيرند.2

باد

محيط آموزشگاه از نظر همجواري با ساير ساختمانها و عوامل جغرافيايي بايد به گونه اي باشد كه امكان جريان و نتيجتاً تهويه هوا را داشته باشد.نحوه استقرار آن به نحوي بايد باشد كه اثرات باد هاي مزاحم كاهش يافته و برخورداري از بادهاي مناسب افزايش يابد ، بطوريكه امكان حداكثر استفاده از جريان هواي آزاد و مناسب براي تهويه طبيعي كلاسها به وجود آيد.در صورتي كه محيط آموزشگاه در معرض وزش باد هاي شديد و مزاحم قرار داشته باشد، بايد امكان ايجاد فضاي سرسبز توسط درختان و بوته ها براي مقابله با آن فراهم باشد. با توجه به جهت عمومي وزش باد در منطقه ، محل احداث واحد آموزشي نبايد در مسير انتشاردود و بوهاي زننده مانند كارخانجات ، كانالهاي رو باز، عبور فاضلابها ، محل زباله داني و....قرار گيرد.

تابش آفتاب

نور يكي از مسائل اساسي معماري در تأمين آسايش بصري فضا بوده و تأثيرات رواني اين پدپده فيزيكي در انسانها متفاوت است .نور زياد وقتي به صورت انسان منعكس مي شود به شدّت چشم را آزار داده و موجب ريزش اشك مي گردد. برعكس نور كم موجب خمودگي و افسردگي گشته و نشاط را از انسان سلب مي نمايد. بنابراين محيط كلاس و مدرسه بايد از نور مناسب بر خوردار گردد و مناسب ترين نور استفاده از نور طبيعي خورشيد از طريق پنجره ها مي باشد.

تابش آفتاب با توجه به زاويه تابش و جهت تابش كه طول مدت و شدّت تابش را مشخص مي سازد بر چگونگي شكل گيري بافت شهري به ويژه شبكه گذربندي هاواستقرار ساختمانها تاثير اساسي دارد. بطور كلي جهت ساختمان مدارس بايد به گونه اي باشد كه حداكثر برخورداري از تابش آفتاب در كلاسها به هنگام زمستان و جلوگيري از نفوذ تابش زياد و مزاحم در تابستان فراهم شود.بر اين اساس ميزان نورگيري هرنقطه با توجه به زاويه تابش و جهت تابش آفتاب مشخص مي گردد.

به بيان ديگر با توجه به مدار حركت ظاهري خورشيد در هر نقطه مي توان ارتفاع خورشيد را در زمستان در جهتهاي جغرافيايي مطلوب مشخص نمود و با توجه به آن ساير عوامل ياد شده را محاسبه و تعيين كرد. هچنين بايد دقت نمود كه عوامل جغرافيايي و ساخت و ساز شهري نبايستي در روشنايي محيط آموزش نقصان يا خللي وارد سازد. از اين نقطه نظر همچواري با ساختمانهاي مرتفع در سمت جنوبي واحد آموزشي مورد تاييد نبوده و در اين مورد بايد توجه داشت كه حداقل در محلي كه ساختمان مدرسه احداث ميگردد نبايستي در معرض سايه افكني ساختمانهاي مجاور قرار داشته باشد.هرچند درنواحي سردسيراصولاً گريز ازسايه افكني تاسيسات پيرامون در فضاهاي باز مراكز آموزشي نيز مطلوب مي باشد .

سيل

بروز بارندگي هاي متوالي،طغيان رودخانه ها وجاري شدن آب در دشتهاي مسطح ،از جمله عواملي است كه بايددراحداث محيطهاي مسكوني مورد توجه قرار گيرد.

جهت حفظ و حراست ساختمانهاي آموزشي و تامين امنيت دانش آموزان در مقابل بروز سيل ، بكارگيري تدابير و تمهيدات اساسي در انتخاب مكان مناسب براي اين تاسيسات مي تواند بطور قطع مؤثر واقع گردد. اين تمهيدات شامل احتراز از ساخت فضاهاي اموزشي در نواحي پست وسيل گير ، حفظ حريم مسيلها و رودخانه هاي فصلي و دائمي خواهد بود.

زلزله و تكتونيك

زلزله از مهمترين عوامل مؤثر در مكان يابي فضاهاي آموزشي به شمار مي رود كه در راستاي كاهش خسارات جاني ومالي ناشي از وقوع آن مي بايست تمهيدات لازم توسط مهندسين شهر سازي صورت گيرد. در نگاه نخست روشن است كه احداث اصولي ساختمانها طبق ضوابط و معيارهاي علمي و فني جهت جلوگيري از خسارات و تأمين امنيت جاني و مالي د رهنگام وقوع زلزله بر عهده مهندسين ساختمان و معماري مي باشد. ليكن مكان يابي فضاهاي آموزشي با توجه به بحث زلزله كه خود متأثر از گسل و حركات تكتونيكي زمين مي باشد ، بر لزوم توجه شهرسازان در خصوص رعايت حريم گسل و سايرمباحث تكتونيكي دلالت دارد تا از اين طريق موجبات كاهش خسارات فراهم آيد. با انتظام كاربريهاي شهري و مكان گزيني هاي اصولي با توجه به ماتريس هاي ذكر شده مي توان شهر و تاسيسات شهري را در مقابل حوادث طبيعي مقاوم و پايدار ساخت.

ريزش كوه و بهمن

واحد آموزشي به علت خطراتي كه ريزش كوه و بهمن به همراه دارد نبايد در محل ريزش كوه و بهمن قرار گيرد. بررسيهاي فراواني كه تاكنون انجام گرفته است ، نشان دهنده اين است كه ساخت و ساز مدارس در محل ريزش كوه و بهمن مي تواند صدمات جبران ناپذيري را به دنبال داشته باشد. از اين رو ضرورت دارد مكانهائي كه در آنها احتمال ريزش كوه و بهمن وجود دارد شناسائي شده و از احداث ساختمانها بخصوص فضاهاي آموزشي در حريم وقوع اين خطرات به شدت احتراز گردد.

انطباق مكاني واحد آموزشي با نياز هاي آموزشي

توسعه نامنظم و بي رويه شهرها در چند دهه اخيربا توزيع اتفاقي واحد هاي آموزشي همراه بوده است.مناطق بسياري ازحداكثر امكان دسترسي بر فضاهاي آموزشي برخوردارند، در حاليكه دانش آموزان حاشيه شهرها ، فاصله هاي طولاني را طي مي كنند تا به كلاسهاي درس برسند.يكي از علل اساسي اين نا بسامانيها مربوط به طرحهاي شهري است كه ذيلاً به اختصار اشاره مي گردد.

- بسياري از شهرها فاقد طرحهاي شهري است و اگر داراي طرح باشند مربوط به زمانهاي دور دست است كه در آن تاكنون تجديد نظري صورت نگرفته است و در نتيجه ساخت و ساز فضاهاي آموزشي همراه با معيارهاي شهرسازي نبوده و صرفاًدر اثر نياز مقطع زماني مربوط شكل گرفته است .

- مكانهايي كه به عنوان كاربري آموزشي تعيين شده اند به علت افزايش قيمت زمينهاي شهري و محدوديت اعتبارات عمراني به كاربري آموزشي اختصاص نيافته و زمينهايي كه از طرف مردم اهداء شده ويا به قيمتهاي ارزان تهيه گرديده است به كاربري آموزشي اختصاص يافته است ومكانهاي مناسب براي احداث فضاي آموزشي به كاربري غير آموزشي ومكانهاي نامناسب براي احداث واحد آموزشي اختصاص داده شده است.

- عدم پيش بيني و توجه طرحهاي شهري در بر آورد جمعيت كه خود يكي از عوامل نابساماني تعيين كميت و كيفيت كاربري آموزشي است.

مكان يابي فضاهاي آموزشي و شعاع دسترسي

شعاع دسترسي به عوامل چندي بستگي دارد از جمله تراكم جمعيت ، اندازه مدرسه و مقطع تحصيلي .هر چند باافزايش تراكم جمعيت و افزايش ظرفيت واحد آموزشي شعاع دسترسي كاهش مي يابد، ليكن شعاع دسترسي نمي تواند از مقدار مشخص بالاتر باشد كه اين معيار در ارتباط با سن دانش آموزان و مقطعي كه در آن مشغول تحصيل هستند مشخص مي گردد.زمان دسترسي بر مكان آموزشي عامل مهمتري نسبت به مقدار مساحت آن مي باشد . در مقطع ابتدايي حداكثر شعاع دسترسي 700- 500 متر(حداكثر 10 دقيقه پياده روي)، در مقطع راهنمايي حداكثرشعاع دسترسي 1000- 1200متر(حداكثر 15 دقيقه پياده روي) و در مقطع متوسطه حداكثر شعاع دسترسي 2000متر( حداكثر20 دقيقه پياده روي) مي توانددر مقطع مذكور معيار مناسبي باشد.1 لازم به ذكر است كه سربالايي هاي تند و خسته كننده بر ميزان شعاع دسترسي تأثير خواهند گذاشت.نكته بسيار مهم ديگراينكه دانش آموزان نبايد مجبور به عبور از خطوط راه آهن، بزرگراهها و مسيل بدون وجود پل عابر پياده باشند.

دسترسي

مكانهاي آموزشي نيازمند انواع مختلف دسترسي ها به صورت سواره وپياده مي باشند.اين نيازها بر اماكن استقرار فضاي آموزشي تأثير مي گذارد. چنانچه مكان آموزشي بدون در نظر گرفتن نحوه دسترسي ايجاد شده باشد نه تنها از جنبه ايمني كه مهمترين جنبه ان نيز محسوب مي شود آسيب پذير بوده و سلامت دانش آموزان را در آمد وشد مورد تهديد قرار مي دهد ، بلكه از نظر كاهش مسايل شهري همچون ترافيك نيز موفق نخواهد بود.با توجه به اهميت اين مسئله در مكان يابي فضاهاي اموزشي در ادامه انواع دسترسي ها تعريف مي شود، آنگاه ارتباط هر كدام با مكان يابي فضاهاي آموزشي روشن مي گردد.

دسترسي يياده

دسترسي هاي مناسب پياده به واحد هاي آموزشي با توجه به جمعيت زياد دانش آموزان در هنگام خروج از مدرسه و طراحي فضا هاي ترافيكي خوب و مناسب در مناطق شهري مي تواند درتأمين سلامت دانش آموزان نقش مهمي داشته باشد.عدم ارتباط مستقيم وروديها و خروجيها با خيابانهاي اصلي ، چهارراهها و ميدانها از طريق ايجاد فضاي باز در قسمت ورودي و خروجي مدارس ، انتخاب عرض مناسب پياده رو ، عدم دسترسي سواره به جاي دسترسي پياده وجود يك مسير پياده رو منتهي به واحد آموزشي به صورتيكه در مواقع ضروري برروي وسابل نقليه مورد نياز باز شود و همچنين دور يا نزديك بودن مسير آمدو شد دانش آموزان از موارد خطر آفرين يا كليه محل هائي كه متناسب با سن دانش آموزان نيست از موارد دسترسي پياده هستند.

دسترسي سواره

در اين نوع دسترسي آمدوشد دانش آموزان به مدرسه از دو جنبه متفاوت ومغاير با همديگرمدّ نظر قرار مي گيرد.

الف- ارتباط مكان آموزشي با شبكه ترافيكي شهر

مدارس براي انجام فعاليت آموزشي نيازمند تجهيزات و ملزوماتي هستند كه دستيابي به آنها مستلزم داشتن دسترسي مناسب سواره مي باشد.بنابراين كليه وسايط نقليه مانند اورژانس و آتش نشاني كه جنبه امداد رساني دارند ، بايستي امكان دسترسي مناسب را به مدرسه داشته باشند.

ب- عدم ارتباط دانش اموزان با شبكه ترافيكي شهر

ايمني و سلامت دانش اموزان بخصوص در مقطع ابتدايي ايجاب مي نمايد كه از وسايل نقليه عمومي استفاده نمايند.با توجه به اينكه دانش آموزان درمقاطع تحصيلي مختلف توانايي متفاوتي را در اين رابطه


مطالب مشابه :


مکان یابی فضاهای آموزشی با توجه به چهره طبیعی زمین

مكان يابي فضاهاي آموزشي با توجه به چهره مكانهاي آموزشي نيازمند انواع مختلف دسترسي ها به




استاندارد فضاي آموزشي

بررسي و تعيين معيارها، و استانداردهاي فضاهاي آموزشي و غير كه يكي از انواع




مکان یابی مراکز آموزشی (2)

مكان يابي فضاهاي آموزشي با توجه به عوامل مكانهاي آموزشي نيازمند انواع مختلف دسترسي ها به




آسيب شناسي آموزش معماري در دانشگاه هاي ايران

اجتماعي مربوط به انواع فضاهاي معماري و شهري مراکز آموزشي به معماري يا به




الزامات فضاهاي آموزشي

خانه معمار - الزامات فضاهاي آموزشي - rss پست انواع ديوار. انواع




ضوابط و استانداردهای طراحی فضاهای آموزشی ((( هنرستان)))

انواع چيدمان به طوري كه ميزان فضاي سبز كه در فضاهاي آموزشي مورد نظر مي‌باشد، بستگي




آموزش و پرورش در مصر

* گسترش فضاهاي آموزشي و ‎سالن‌هايي نيز تدارك ديده شده است كه به انواع تجهيزات آموزشي




مكان يابي مراكز آْموزشي

بنابراين لزوم بررسي فضاهاي آموزشي،پرورشي-ورزشي،مجاورتها واستانداردهاي حاكم بر مكان




(ضوابط و معیارهای طراحی مدرسه ،استانداردها)

اركان عمومي فضاهاي آموزشي. انواع چيدمان در كلاس 1-رديفي و ستوني: اين سنتي ترين وضعيت مي




برچسب :