آشنایی با خزانه جواهرات ملی
آشنایی با خزانه جواهرات ملی
درباره خزانه جواهرات ملی
گنجينه بیمانند «خزانه جواهرات ملی» مجموعهای از گرانبهاترين جواهرات جهان است که طی قرون و اعصار بدين صورت فراهم آمده است.
اهميت جواهرات موجود در "خزانه جواهرات ملی" به ارزش اقتصادی آن محدود نمیگردد ، بلکه نمايانگر ذوق و سليقه صنعتگران و هنرمندان ايران در دورههای مختلف تاريخ و به عنوان ميراث تاريخی ، هنری ، نماينده هنرهای مستظرفه کشور پهناور ما است.
اين جواهرات و نوادر برای زمامداران و حاکمان در طول تاريخ حکم زينت و زيور را داشته و اغلب شکوه و جلال دربار را نشان میداده است ، ليکن پشتوانه قدرت و ذخيره خزانه مملکتی نيز محسوب میشده است.
تاريخچه
اطلاعات دقيقی در مورد کيفيت و کميت گنجينه جواهرات تا قبل از دوران صفويه در دست نيست و میتوان گفت تاريخچه جواهرات ايران از زمان سلاطين صفوی آغاز میشود. نحوه گردآوری و پديد آوردن مجموعه فعلی را به طور اختصار میتوان چنين بيان داشت :
تا قبل از صفويه ، اقلامی از جواهرات در خزانه دولتی وجود داشته است و براساس نوشتههای سياحان خارجی (ژان باتيست تاورنيه ، شواليه شاردن ، برادران شرلی ، وارنيگ و ديگران) سلاطين صفوی حدود قرن (907 تا 1148 ﻫ. ق.) شروع به جمعآوری نفايس و گوهرها نموده و حتی کارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازارهای هند ، عثمانی و کشورهای اروپايی مانند فرانسه و ايتاليا خريداری کرده و به اصفهان ، پايتخت حکومت میآوردهاند.
بنابراين ، در پايان سلطنت شاه سلطان حسين و با ورود محمود افغان به ايران ، خزاين دولت توسط مهاجمان افغانی دچار پراکندگی گرديد و مقداری از آنها که بوسيله محمود افغان به اشرف افغان منتقل شده بود ، پس از ورود شاه طهماسب دوم به همراهی نادر به اصفهان ، به چنگ نادر افتاده و از خروج آنها از ايران جلوگيری شد.
بعداً نادر برای پس گرفتن آن قسمت از جواهرات که به هندوستان رفته بود ، نامههايی به دربار هند نوشت ، اما جواب نامساعد شنيد. پس از لشکرکشی نادر به هند (1158 ﻫ. ق.) محمد شاه مبالغی نقدينه ، جواهر و اسلحه تسليم نادر کرد. بخشی از اموال و خزاينی که نادر از هندوستان بدست آورده بود ، به ايران نرسيد و در راه بازگشت به ايران از ميان رفت. نادر پس از بازگشت به ايران ، مقدار قابل ملاحظهای از جواهر ونوادر را به اسم ارمغان برای امراء و حکام و شاهان ممالک همسايه فرستاد. وی همچنين مقداری از اشيای نفيس و مرصع را به آستان حضرت امام رضا (ع) تقديم کرد و مقداری را نيز ميان سپاه خود تقسيم نمود.
در سال 1160 ﻫ. ق. و پس از قتل نادر ، احمد بيک افغان ابدالی از سرداران نادر ، دست به غارت جواهرات خزانه نادر زد. از جمله اين گوهرها که از ايران خارج شد و هرگز بازنگشت ، الماس معروف "کوه نور" بود. اين الماس به دست احمد شاه درانی و رنجيت سينگ پنجابی افتاد. با شکست رنجيت سينگ از انگليسها ، "کوه نور" به چنگ کمپانی هند شرقی افتاد و در 1266 ﻫ. ق. / 18/50 م. به ملکه ويکتوريا اهداء شد.
از آن پس تا زمان قاجاريه ، باقيمانده خزائن تغييرات چندانی نيافت. در دوران قاجاريه ، مجموعه جواهرات ، جمعآوری و ضبط شد و تعدادی از جواهرات به تاج کيانی ، تخت نادری ، کره جواهر نشان و تخت طاووس (تخت خورشيد) نصب گرديد.
دو گوهر ديگر که به تدريج به مجموعه اضافه شد ، يکی فيروزه که از سنگهای قيمتی ايرانی است و از معادن نيشابور استخراج میگردد و ديگری مرواريد که از خليج فارس صيد میشد.
به موجب قانون مصوب 25 آبان 1316 شمسی ، قسمت عمده جواهرات به بانک ملی ايران منتقل گرديد و سپس جزء پشتوانه اسکناس و بعداً وثيقه اسناد بدهی دولت به بانک بابت پشتوانه اسکناس قرار گرفت.
خزانه فعلی جواهرات در سال 1334 ساخته و در سال 1339 با تاسيس بانک مرکزی ايران افتتاح و به اين بانک سپرده شد و اکنون نيز در صيانت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران میباشد.
در حال حاضر اين مجموعه بینظير در معرض ديد عموم قرار دارد و در شمار يکی از مهمترين و معروفترين جاذبههای گردشگری کشور محسوب میگردد.
بهای اين مجموعه چقدر است؟
در مورد اين مجموعه نفيس سخن بسيار میتوان گفت ، اما به يک پرسش نمیتوان پاسخ قطعی داد :
بهای اين مجموعه چقدر است؟
هيچکس پاسخ اين سؤال را نمیداند ، زيرا در اين مجموعه گوهرهايی است که در جهان نظير ندارد. در پاسخ به اين سؤال فقط میتوان گفت : مجموعه جواهرات ملی ايران از لحاظ هنری ، تاريخی و منحصر به فرد بودن در شرايطی است که حتی زبدهترين کارشناسان و ارزيابان جهان هم نتوانستهاند ارزش واقعی يا تقريبی آن را محاسبه کنند.
گنجهها و برخی قطعات معروف
الماس معروف به دريای نور
شايد
اين الماس در ميان جواهرات ملی ايران ، مقام اول را دارا باشد. اين الماس
معروف و الماس کوه نور ، ظاهراً به علت قرابت نام ، پيوسته يک زوج به شمار
میآمده اند ، در حالی که از نظر تراش و رنگ هيچ وجه مشترکی با يکديگر
ندارند. هر دو گوهر از آن نادر شاه بود ، اما الماس کوه نور ، بعد از مرگ
نادر شاه ، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد. بعداز احمدشاه ، به شاه
شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به دست سردار هندی ، ملقب به شير
پنجاب ، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. اين گوهرها بعدها به دست
کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسيله به دربار انگلستان راه جست و به ملکه
ويکتوريا هديه گرديد. هم اکنون نيز اين گوهر در تاج ملکه اليزابت ، مادر
ملکه فعلی انگلستان ، نصب است.
الماس دريای نور ، پس از قتل نادرشاه ، به
نوه او شاهرخ ميرزا رسيد ، سپس به دست اميرعلم خان خزيمه و بعداً به دست
لطفعلی خان زند افتاد. هنگامی که لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست
خورد ، گوهر مذبور به گنجينه جواهرات قاجار منتقل گشت.
ناصرالدين شاه
معتقد بود اين گوهر يکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او بسيار به
اين گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سينه خود نصب
می کرد و حتی توليت دريای نور را منصبی مخصوص قرار داد و اين افتخار مهم
را به اعيان و بزرگان کشور محول می داشت.
دريای نور بعدها داخل موزه
دولتی گرديد و اينک زينت بخش خزانه جواهرات ملی است. وزن دريای نور 182
قيراط است و رنگ آن صورتی است که کميابترين رنگ الماس است.
در سال 1344 ، هنگام بررسی جواهرات ملی توسط دانشمندان کانادايی ، درباره اين گوهر نکته بسيار جالب توجهی کشف شد :
تاورنيه ،
سياحت گر و جواهرشناس معروف فرانسوی ، در کتاب خود از الماس صورتی رنگ به
وزن 242 قيراط سخن می گويد و اشاره می کند در سال 1642 ميلادی آن را در شرق
ديده است و نقشه و اندازه های آن را نيز در کتاب شرح می دهد و آن را Grand
Table Diamante ( الماس يا لوح بزرگ ) می نامد. رنگ و شکل اين الماس توجه
دانشمندان کانادايی را جلب کرد و وی معتقد است که الماس دريای نور و نورالعين
در اصل يک قطعه الماس بوده و بعداً آن را به دو تکه قسمت نموده اند که تکه
بزرگ آن دريای نور نام گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قيراط است ،
نورالعين ناميده شده و در حال حاضر در وسط نيم تاج شماره 2 گنجه 26 قرار
دارد.
تاج پهلوی
تاج
مورد استفاده رضاخان و محمدرضا پهلوی. اين تاج از طلا و نقره ساخته شده و
آراسته به الماس های برليان بسيار اعلاء ، تخمه های درشت زمرد ، ياقوت کبود
ومرواريد است. کلاه تاج ابره مخمل قرمز است و در قبه آن که تخمه زمرد خياره
در چنگ نشانده ، قرار دارد.
تاج ، در چهار طرف ، دارای چهار کنگره پله
پله به شکل تاج های شاهنشاهان ساسانی است که در وسط و زير کنگره پيشين آن ،
خورشيدی زرين با شعاع های الماس نشان و تخمه الماس زرد درشت نصب شده است و
در پشت همين کنگره، جقه پايه دار اسليمی و در پشت آن پر قو قرار دارد.
شمار
گوهرهای نشانده شده بر تاج چنين است : 3380 قطعه الماس به وزن 1144 قيراط،
5 قطعه زمرد به وزن 199 قيراط و 2 آنه ، 2 قطعه ياقوت کبود به وزن 19
قيراط و 368 حبه مرواريد غلطان جور. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل ، با هم ،
444 مثقال ، يعنی در حدود دو کيلو و هشتاد گرم است.
تاجی که قبلاً در
تاجگذاری های دوران قاجار ، به کار می رفت ، تاج کيانی بود ، ولی رضاخان پهلوی
مايل نبود در تاجگذاری خود از آن استفاده کند. از اين روی ، در سال 1304
خورشيدی ، گروهی از جواهرسازان ايرانی ، زيرنظر سراج الدين جواهری ، جواهرساز
معروف قفقازی و جواهرساز امير بخارا که از روسيه به ايران مهاجرت کرده بود
از گوهرهای منتخب ، تاج مزبور را ساختند و رضاخان و محمدرضا پهلوی ، برای
تاجگذاری های خود از آن استفاده کرده اند.
جقه نادری
تاج کيانی
کره جواهرنشان
تخت طاووس (تخت خورشيد)
تخت خورشيد سالها به همان نام ناميده می شد تا اينکه فتحعلی شاه با طاووس تاج الدوله ازدواج نمود. از همان زمان به مناسبت نام او ، تخت به نام طاووس مشهور شد. بعضی از ايرانيان می پنداشتند که تخت مذکور همان "تخت طاووس" هند است و با مقايسه و توصيفی که تاورنيه از تخت طاووس کرده و آنچه خود از تخت طاووس موجود ديده و استنباط کرده به اين نتيجه رسيده که ادعای مدعيان باطل است و برای اطمينان و تأييد نظر خود با ناصرالدين شاه مذاکره و از ايشان استفسار کرده و مطمئن شده است تخت طاووس به امر فتحعلی شاه ساخته شده و به نام همسر او طاووس خانم، تخت طاووس ناميده شده است. پس از درگذشت فتحعلی شاه ، سالها بعد ناصرالدين شاه که در ضبط و ربط جواهر و نفايس سلطنتی ، عنايت خاص داشت دستور داد تا تخت ياد شده را تعمير کرده و تغييراتی جزئی در شکل ظاهر آن دادند از جمله اشعاری که مضمون آنها کيفيت تعمير تخت به امر ناصرالدين شاه است، در کتيبه اطراف تخت به خط نستعليق خوش در مصراعهای مجزا از يکديگر روی زمينه زر ، به مينای لاجوردی نگاشته شده است. اين مصراع ها فعلاً مرتب و دنبال يکديگر نصب شده است و پيداست که در تعمير بعدی آنها در جای خود نشاندهاند. تخت مذکور تا سال 1360 در تالار کاخ گلستان نگهداری می گرديد. در تاريخ 17/6/1360 به خزانه جواهرات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران انتقال يافت تا همواره با توجه به تجانس اين تخت با جواهرات موجود در خزانه (موضوع قانون سال 1316 شمسی) نگهداری شود.
دانلود فيلم معرفی خزانه جواهرات ملی
فيلم معرفی خزانه جواهرات ملی را با استفاده از لینک های زیر دانلود کنید :
Windows Media Player (wmv format) : 56 Kbps or 256 Kbps
Real Player (rm format) : 56 Kbps or 256 Kbps
ساعات بازديد :
بازديد از خزانه جواهرات ملی روزهای شنبه تا سهشنبه از ساعت 14:00 الی 16:30 امکانپذير است.
خزانه جواهرات ملی در غير از ساعات فوق و نيز روزهای چهارشنبه ، پنجشنبه و جمعه و تعطيلات رسمی ، تعطيل میباشد.
نشانی :
تهران ، خيابان فردوسی ، شماره 213.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران
خزانه جواهرات ملی
تلفن : 64463785 ، 64463869 ، 64463870
دورنگار : 33112595
پذيرش :
دانشجويان و پژوهشگران : 3000 ريال
بازديدکنندگان داخلی : 6000 ريال
بازديدکنندگان خارجی : 30000 ريال
افراد زير 12 سال اجازه ورود ندارند.
منبع : سایت رسمی بانک مرکزی www.cbi.ir
باز نشر : فروشگاه جهان تمبر (www.stampshop.blogfa.com)
مطالب مرتبط با موضوع فوق :
آشنایی با موزه های تمبر ایران (1) : موزه ملی ملك
آشنایی با موزه های تمبر ایران (2) : موزه ارتباطات (پست و مخابرات)***********************************************
لیست کلیه آیتم های آماده فروش
فروشگاه جهان تمبر
برای مشاهده این لیست اینجا کلیک کنید.
مطالب مشابه :
دانلود کتاب اطلس میکروسکپی سنگهای رسوبی
جهت دانلود کتاب اطلس میکروسکپی سنگهای رسوبی روی طراحی و ساخت فروش جواهرات با
دانلود کتاب دبیرستان - فنی و حرفه ای سال سوم - ساخت و تولید
طراحی مدرن دانلود نرم افزار کتاب ساخت و تولید دانلود كتاب كار طرح های طلا و جواهرات
آشنایی با خزانه جواهرات ملی
گنجينه بیمانند «خزانه جواهرات ملی» مجموعهای از گرانبهاترين جواهرات جهان است که طی قرون
برچسب :
دانلود کتاب ساخت جواهرات