کمان ابروی آن مه چو یاد می‌کردم - خدنگ آه من از آسمان گذر می‌کرد

۱۳۵۴- سپیده‌دم که صبا بر چمن گذر می‌کرد

دل مرا ز گلستان جان خبر می‌کرد

چو غنچه از لب آن سیمبر سخن می‌گفت

دهان غنچه پر از خرده‌های زر می‌کرد

اگر ز نرگس مستش چمن نشان می‌داد

دلم بدیدهٔ حسرت درو نظر می‌کرد

تذرو جان من از آشیان برون می‌شد

چو گوش بر سخن بلبل سحر می‌کرد

شکوفه بهر تماشای باغ عارض دوست

سر از دریچهٔ چوبین شاخ بر می‌کرد

کمان ابروی آن مه چو یاد می‌کردم

خدنگ آه من از آسمان گذر می‌کرد

فلک بیاد تن سیمگون مهرویان

درست روی من از مهر دل چو زر می‌کرد

سحر که شاهد خاور نقاب بر می‌داشت

حدیث روی تو ناهید با قمر می‌کرد

ز شوق لعل تو هر لحظه مردم چشمم

لب پیاله بخوناب دیده تر می‌کرد

دبیر از آن لب شیرین حکایتی می‌راند

دهان تنگ قلم را پر از شکر می‌کرد

روان خستهٔ خواجو ز شهر بند وجود

بعزم ملک عدم دمبدم سفر می‌کرد

دل نبند تــــــنها بســـــوز - زیباترین چشم های جهان نقاشی چشم و ابروی زن با سیاه

گلچین زیباترین شعرهای روز تا دیده ام به روی جهان باز شد، منم مست کمان ابــروی

بهترين و زيباترين اشعار و قطعات فارسی - کمان ابروی آن مه چو یاد می‌کردم - خدنگ آه من از آسمان

بهترين و زيباترين اشعار و قطعات فارسی - هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد - در خرابات بگویید که

خم ابروی تو. سفر به به گزارش جهان به نقل از مهر، شهرستان دورود یکی دریاچه گهر، زیباترین

بهترين و زيباترين اشعار و قطعات فارسی - تا جهان باقی و آئین محبت باقی است - شعر حافظ همه جا

گلچین واقعی عکس زیباترین و دیدنی که حتی نکرده ابروی آن مرد را که در عکس های جهان

زیباترین پیامهای کوتاه sms اینترنتی ما زین جهان از پی دیدار تاراج دل به تیغ دو ابروی