اف-16 شاهين جنگي-مقاله ی ویژه
اف-16 چگونه پرواز كرد؟
جنگنده ي نامدار "اف-16 شاهين جنگي" (F-16 Fighting Falcon) يك جنگنده ي چندكاره است كه در آغاز براي نيروي هوايي آمريكا توسعه يافت. F-16در جرگه ی نخستین هواپيما هايي است كه "جنگنده ي با فناوري پيشرفته" ناميده شدند. اين جنگنده كه نخستين پروازش را در دوم فبروئري 1974 انجام داده بود در 17 آگست 1978 معرفي، و درنوامبر 1980 به نيروي هوايي ايالات متحده رفت. توليد اين جنگنده در شركت "جنرال داينميكس" ادامه داشت تا اين كه در سال 1993 "جنرال داينميكس" بخش توليد هواپيمايش را به "شركت لاكهيد" فروخت. دو سال پس از آن، در سال 1995، "شركت لاكهيد" با شركت "مارتين ماريِتا" ادغام شد و شركت "لاكهيد مارتين" به وجود آمد. جنگنده ي F-16 اكنون محصول شركت "لاكهيد مارتين" است.
اف-16 شاهين جنگي
طراحي F-16 از يك جنگنده ي روزانه ي سبك شروع شد تا اين كه به يك جنگنده ي موفق چندكاره رسيد. چندكارگي F-16 مهم ترين دليل موفقيت اين جنگنده در بازارهاي صادراتي بوده است، به طوري كه اكنون "شاهين جنگي" در نيرو های هوايي 25 كشور پرواز مي كند. F-16 با بيش از 4500 فروند توليد شده، تا کنون گسترده ترين برنامه ي جنگنده در غرب بوده است. اين جنگنده ديگر براي نيروي هوايي آمريكا توليد نمي شود اما توليد گونه هاي پيشرفته ي آن براي صادرات ادامه دارد. اگر چه لقب رسمي F-16 ، "شاهين جنگي" است، خلبان ها به او "افعي" (Viper) نيز مي گويند. F-16 در آمريكا، علاوه بر نيروي هوايي، به عنوان جنگنده ي دشمن فرضي در نيروي دريايي و نيزهواپيماي گروه نمايشي نيروي هوايي آمريكا به كار گرفته مي شود.
بر اساس برنامه، F-16 تا سال 2025 به خدمت در نيروي هوايي آمريكا ادامه خواهد داد. جايگزيني كه از اكنون براي اين هواپيما در نظر گرفته اند، "اف-35 صاعقه 2" (F-35 Lightning II) مي باشد.
پس از موفقيت "اف-86 سِیبر" (F-86 Saber) در جنگ كره، رويكرد طراحي جنگنده هاي آمريكا بيش تر به سمت سرعت بيشينه، ارتفاع، قابليت هاي راداري، و توانمندی در داگفايت بود (داگفایت: نبرد هوا به هوای جنگنده ها در فاصله ي نزديك). اين رويکرد با زاده شدن "اف-4 فانتوم" (F-4 Phantom) در شركت "مك دانل داگلاس" و ورود آن به نيروي دريايي ايالات متحده آغاز شد
اف-86 سيْبر
اف-4 فانتوم
بهتر است یادآوری کنیم که اف-4 (فانتوم) يكي از بهترين جنگنده هاي تاريخ هوانوردي است. اين جنگنده در آغاز جنگ ويتنام كارايي خود را به خوبي نشان داد، آن سان كه هر فروند اف-4 (فانتوم) را با سه فروند هواپيماي دشمن برابر مي دانستند. اما بعداً در ادامه ي جنگ و با بكارگيري جنگنده ي "ميگ-21 فیشبد" (MiG-21 Fishbed) توسط نيروي هوايي ويتنام شمالي، كاستي هاي اف-4 آشکار شد كه عمده ترين آن کاستی ها عبارت بودند از: بزرگي پيكر، ديد كم، مانورپذيري ضعيف، قيمت نسبتاً زياد، نداشتن توپ استاندارد، مداومت عملياتي نامناسب و ...
اف-4 فانتوم
ميگ-21 فيشبد
پس از جنگ ويتنام، با آشكار شدن نارسايي هاي جنگنده هاي آمريكا، نيروي هوايي اين كشور به يك جنگنده ي برتري هوايي جديد نياز داشت. در همين راستا مطالعاتي در نيروي هوايي آمريكا انجام شد كه منجر به شكل گيري دو مفهوم كلي در اين نيرو شد: يكي مفهوم FX كه مخفف Fighter Experimental بود و ديگري مفهوم ADF كه مخفف Advanced Day Fighter بود. به طور كلي مفهوم FX به يك جنگنده ي سنگين با یک جفت پيشران و بال متغير اشاره مي كرد. مفهوم ADF نيز به طور كلي ناظر بر جنگنده اي سبك و تا حدودي معادل ميگ-21 بود. اما ظهور جنگنده ي نيرومند "ميگ-25 فاکسبت"(MiG-25 Faxbat) در شوروي باعث شد تا مفهوم FX در نيروي هوايي آمريكا طرفدار يابد، چرا كه میگ-25 جنگنده اي سنگين بود كه مي توانست با سرعت 3 ماخ پرواز كند و آمريكا نيز براي مقابله با آن بايد هواپيمايي مشابه را توسعه مي داد. چنین شد كه بر پايه ي مفهوم FX جنگنده ي توانمند اف-15 توليد شد. جنگنده ي اف-15 (ایگل) با قابليت حمل موشك هاي نوين "اسپارو"، ديد راداري بسيار وسيع (۳۶۰ درجه پیرامون هواپيما)، قدرت مانور بسيار بالا، نرخ اوجگیری بسيار سریع، شتاب بسيار بالا، سقف پرواز 19800 متر و سرعت فراصوت 2.5 ماخ لقب عقاب (ایگل) را به خود اختصاص داد و يكي از محبوب ترين هواپيماهاي نيروي هوايي آمريكا شد. اف-15 (ایگل) در همه ي موارد بر اف-4(فانتوم) برتري داشت مگر در يك مورد و آن هم هزينه ي سنگين ساخت اين جنگنده بود.
اف-15 ايگل
بعدها، يك گروه بانفوذ از افسران نیروی هوایی آمريكا كه "مافياي جنگنده" خوانده مي شدند و طرفدار مفهوم ADF بودند، به اف-15 اعتراض و از گراني اين جنگنده شكايت كردند. آن ها خواهان جنگنده اي كوچك تر از اف-15 بودند كه توانمندي هايي برابر با F-15 داشته باشد. آن ها همچنين مي خواستند كه اين جنگنده ي كوچك تر داراي توپ باشد و قابليت هاي جنگنده ي سبك اف-5 (F-5 Tiger) را در درگيري هاي هوا به هوا داشته باشد.
اف-16
اما مافیای جنگنده چه بود؟ سرهنگ "جان بويد" يك فرمانده ي تاكتيكي جنگنده بود. او در اوايل دهه ي 1960 به همراه یک رياضيدان به نام "توماس كريستي" بر پايه ي تجربه هاي جنگ كره "تئوري انرژي – مانورپذيري" (E-M Theory) را توسعه داده بود. مانورپذيري كليد چيزي بود كه سرهنگ بويد به آن مي گفت: "مشاهده – سمت – تصميم – اقدام". كارهاي سرهنگ بويد اثباتگر يك هواپيماي كوچك و سبك با نرخ "رانش به وزن" فزون يافته بود. علاوه بر آن، مطالعه ی نيروي هوايي آمريكا به سال 1965 اين نكته را القاء مي كرد كه استفاده ي همزمان از جنگنده هاي ارزان و گران در اسكادران هاي نيروي هوايي اقتصادي ترين حالت ممكن است. در اواخر دهه ي 1960، سرهنگ بويد يك گروه از همفكران نوآورش را گرد خود جمع كرد كه با عنوان "مافيايي جنگنده ي سبك وزن" يا به اختصار "مافياي جنگنده" شناخته شدند، که البته این نام توهيني از سوی مخالفان این گروه بود. اين "مافياي جنگنده" که از افسران نیروی هوایی و تحلیلگران دفاعی غیر نظامی تشکیل شده بود، توانست در سال 1969 مطالعات معتبر كننده ي استفاده از تئوري پيشرفته ي انرژي- مانورپذيري را تأمين بودجه كند. در همين راستا، از 149 هزار دلار بودجه ی دريافت شده توسط مافیای جنگنده، شركت "نورثراپ" مبلغ 100 هزار دلار و شركت "جنرال داینمیکس" 49 هزار دلار دريافت كردند تا مفاهيم تئوري انرژي – مانورپذيري بويد را با طراحي جنگنده اي كوچك، كم پسا، كم وزن و بدون بمب (جنگنده ي ناب) تجسم بخشند. نتيجه ي كار شركت جنرال داينميكس طرح "واي اف-16" (YF-16) و شركت نورثراپ طرح "واي اف-17" (YF-17) بود.
اف-16
در نيروي هوايي طرفداران مفهوم FX كه از حضور جنگنده هاي سنگين تر و قوي تر در اين نيرو حمايت مي كردند با طرح هايي مثل YF-16 و YF-17 مخالف بودند، زيرا این طرح ها را تهديدي مي دانستند براي برنامه ي اف-15 كه جنگنده اي سنگين، توانمند و البته گران بود. اما به رغم مخالفت هایی که در نیروی هوایی وجود داشت، مفهوم ADF به لطف انديشه هاي اصلاح طلبانه ي معاون وزير دفاع، "ديويد پكرد"، توانست حمايت سياسي غيرنظامي را به خود جلب كند. "ديويد پكرد" طرفدار ايده ي پيش نمونه هاي رقابتي بود. در نتيجه، در ماه مي 1971، "گروه مطالعات پيش نمونه ي نيروي هوايي" بنيان نهاده شد كه اتفاقاً "جان بويد" يكي از اعضاي كليدي آن گروه بود. از ميان شش طرحی که "بويد" پيشنهاد داد، دو طرح پذيرفته شد كه يكي از آن ها طرح جنگنده ي سبك وزن بود. تقاضانامه ي اين طرح در 6 جنيوري 1972 امضاء شد. اين تقاضا مستلزم يك جنگنده ي روزانه ي هوا به هوا در كلاس 20 هزار پوند (9100 كيلوگرم) بود. اين جنگنده بايد نرخ گردش، شتاب و برد خوبي مي داشت، و براي نبرد در سرعت هاي 0.6 ماخ تا 1.6 ماخ مناسب مي بود. همچنین این جنگنده ی سبک وزن بايد توانایی پرواز در ارتفاع 3 هزار تا 4 هزار پا (9150 تا 2200 متر) را می داشت. قيمت برآورد شده ي نمونه هاي توليدي اين هواپيما را حدوداً 3 ميليون دلار تعيين كردند. دليل پايين بودن قيمت تعيين شده برای نمونه ی تولیدی اين بود كه نيروي هوايي آمريكا خود را ملزم به استخدام چنين هواپيمايي نمي ديد و حتا برنامه اي جدي براي استفاده از چنين هواپيمايي نداشت. اما به تدريج سه عامل باعث شدند تا جنگنده ي سبك وزن به يك برنامه ي جدّي در نيروي هوايي آمريكا بدل شود، این سه عامل به این شرح بودند:
1) بلژيك، نروژ، هلند و دانمارك به عنوان متحدان آمريكا در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) از جنگنده-بمب افكن آمریکایی "اف-104جی" (F-104G) كه گونه اي از هواپیمای رهگير اف-104 (F-104) بود بهره مي بردند و اكنون به دنبال جايگزيني براي آن ها بودند. به علاوه، آنان براي اين جايگزيني به دنبال هواپيمايي بودند كه صنايع هوافضاي كشورشان بتواند آن را با مجوز (تحت ليسانس) توليد كند، درست همان گونه كه "اف-104جی"ها را توليد كرده بودند. از اين رو، در اوايل سال 1974 اين كشور ها با آمريكا به این توافق رسیدند كه اگر نيروي هوايي آمريكا جنگنده ي سبك وزن برنده شده در پرواز هاي حذفي (Flyoff = پرواز هاي مسابقه اي پيش نمونه ها) را سفارش داد، آن ها نيز سفارش اين پرنده را بررسي خواهند كرد. بدين ترتیب، يك "گروه برنامه ي جنگنده ي چند مليتي" تشكيل شد كه به آمريكا براي تصميم گيري در مورد جنگنده ی سبک وزن فشار مي آورد.
2) نيروي هوايي آمريكا علاقه اي به يك جنگنده ي برتري هوايي مكمل اف-15 نداشت، اما به هر حال اين نيرو نياز به جايگزين كردن جنگنده- بمب افكن هاي "اف-105 تاندرچیف" (F-105 Thunderchief) داشت.
3) كنگره ي آمريكا به دنبال اشتراكات بيش تری ميان جنگنده هاي نيروهاي هوايي و دريايي بود، به طوري كه كنگره آمريكا در آگست 1974 بودجه ي برنامه ي VFAX نيروي دريايي را در راستای يك گونه ي جنگنده-بمب افكن دريايي شده ي جنگنده ي سبك وزن تغيير داد. (در اینجا اشتراک به معنی استفاده از یک نوع جنگنده در نیروهای دریایی، هوایی و ...، یا دست کم استفاده از بخش ها و اجزاء مشترک در جنگنده های این نیروها است)
اف-16
اين سه عامل، نيروي هوايي ايالات متحده را در مورد جنگنده ي سبك وزن مصمم كرد و همچنين برنامه ي جنگنده ي سبك وزن را به سمت يك جنگنده-بمب افكن كشاند و در نهايت آن را به عنوان يك "جنگنده ي نبرد هوايي" مطرح ساخت. بنابراين، نيروي هوايي آمريكا سرانجام نياز خود را به جنگنده اي سبك، ارزان، و نيرومند در داگفايت (نبرد نزديك هوا به هوا) اعلام كرد و بدین منظور، بنگاه هاي بزرگ هوافضاي آمريكا را براي همكاري فراخواند. در كم تر از يك سال، پنج بنگاه هوافضاي آمريكا طرح هاي خود را ارائه دادند. در مارچ 1972 دو طرح برنده شده را براي توسعه ي پيش نمونه و انجام مرحله ي آزمون انتخاب كردند. اين دو طرح برنده، شامل مدل "908-909" از شركت بويينگ و مدل "401" از شركت جنرال دايناميكس بودند، اما پس از بازنگري هاي بيش تر، طرح شركت بويينگ به رتبه ي سوم تنزل كرد و جاي آن را مدل "P-600" شركت "نورثراپ" گرفت. به شركت جنرال دايناميكس مبلغ 37.9 ميليون دلار براي ساخت طرح خود با نام YF-16 و به شركت "نورثراپ" مبلغ 39.8 ميليون دلار براي ساخت طرح خود با نام YF-17داده شد و اوايل سال 1974 را به عنوان موعد نخستين پرواز مقرر كردند.
تصويري از YF-16 و YF-17 در حال پرواز
به منظور غلبه بر مقاومتي كه در سلسله مراتب نيروي هوايي در برابر جنگنده ی سبک وزن وجود داشت، "مافياي جنگنده" و ديگر طرفداران جنگنده ي سبك وزن با موفقيت توانستند حمايت عموم را براي ايده ي استفاده ي تركيبي از جنگنده هاي ارزان و گران جلب كنند. مفهوم "تركيب ارزان – گران" در زمان پرواز هاي حذفي (پرواز هاي مسابقه اي ميان پيش نمونه ها/ Flyoff) مقبوليت گسترده اي يافت، به طوري كه اين مفهوم، اکنون پس از سال ها، رابطه ي ميان جنگنده هاي نوين اف-22 (F-22) و اف-35 (F-35)را توجیه می کند. همچنين بايد توجه داشت كه اگر چه اف-15 در مقايسه با "جنگنده ي نبرد هوايي" سبك كه نهايتاً به صورت اف-16 (F-16) وارد نيروي هوايي شد برتري هاي بسياري داشت، اما اف-16 نيز يك برگ برنده ي مهم در برابر اف-15 داشت، و آن اين بود كه اف-16 مي توانست همه ي مأموريت هاي "هوا به هوا" و "هوا به زمين" را انجام دهد، در حالي كه اف-15 يك جنگنده ي اشرافي براي نبرد هاي هوايي بود.
اف-16
نخستين پرواز YF-16 در 13 دسامبر 1973 و در مركز آزمون پروازي نيروي هوايي در پايگاه هوايي "ادواردْز" در كاليفورنيا انجام شد. مدت زمان پرواز 90 دقيقه بود. البته YF-16 پيش از آن يك بار به صورت اتفاقي در 20 جنيوئري همان سال پرواز كرده بود. اين پرواز هنگامي اتفاق افتاد كه YF-16 در حال انجام آزمون هاي تاكسي (حركت روي زمين) با سرعت زياد بود كه ناگهان تعادل هواپيما بهم خورد و به سمت بيرون باند رفت. خلبان آزمونگر شركت جنرال دايناميكس، فيليپ اُستريچر، که در آن شرکت به ابرخلبان معروف بود، براي پرهيز از آسيب ديدن هواپيما، آن را از زمين جدا كرد و 6 دقيقه بعد به سلامت فرود آمد. آسيب هاي جزيي اين هواپيما براي انجام نخستين پرواز رسمي بر طرف شد، در حالی که اف-16 نخستین پرواز خود را به طور اتفاقی انجام داده بود.
اف-16
نخستين پرواز فراصوت YF-16 در 5 فبروئري 1974 انجام گرفت و نخستين پرواز پيش نمونه ي دوم اين هواپيما در 9 مي 1974 انجام شد. پس از آن، در 9 جون و 21 آگست 1974 پيش نمونه هاي YF-17 به ترتيب پرواز كردند. طي پرواز هاي حذفي (Flyoff)، پيش نمونه هاي YF-16 تعداد 330 سورتي انجام دادند كه در مجموع به 417 ساعت پرواز مي رسيد. پيش نمونه هاي YF-17 نيز 268 سورتي پرواز انجام داد.
هواپيماي YF-17 شركت نورثروپ اندكي از YF-16 شركت جنرال دايناميكس بزرگتر بود. YF-17دو پيشران توربوجت كوچك و YF-16 يك پيشران توربوفن بزرگ تر داشت. در واقع، در پيشران هاي YF-17 از مشكل اصلي پيشران YF-16 پرهيز شده بود و آن نيروي اوليه اي بود كه پيشران YF-16 نياز داشت تا توربين بزرگش را از حالت ايستا به حالت حداكثر قدرت برساند كه گاهي اين كار 6 ثانيه طول مي كشيد. با كمي اغماض مي توان گفت كه پيشرفت طرح YF-17 فرا تر از انتظار بود و اين هواپيما را در موقيت بهتري نسبت به رقيب قرار مي داد. شركت نورثروپ اين طور استدلال مي كرد كه طرح دو پيشرانه، ايمني بيشتري به همراه ميآورد و براي اثبات ادعايش تجارب خود را با جنگنده ي دو پيشرانه ي F-5 مثال ميزد.
نيروي هوايي نميتوانست جواب قانع كننده اي براي اين پرسش بيابد كه آيا براي يك نبرد واقعي، هواپيماي تك پيشرانه مناسب است يا جفت پيشرانه؟ و آيا احتمال بروز نقص فني در نوع جفت پيشرانه دو برابر بيش از نوع تك پيشرانه نيست؟ از نظر نيروي هوايي، کارايي بالاتر، به معناي قابليت مانور بهتر، برد بيشتر، و قيمت کمتر بود، كه YF-16واجد تمامي اين شرايط بود. بدين ترتيب در 13 جنيوري 1975 دبير نيروي هوايي آمريكا، جان اِل مَكْلوكاس، اعلام كرد كه YF-16 به عنوان برنده ي رقابت جنگنده ي نبرد هوايي انتخاب شده است. عمده ترين دلايلي كه دبير نيروي هوايي براي انتخاب YF-16 ارائه داد عبارت بودند از: هزينه هاي عملياتي پايين تر، برد بيش تر، و مانورپذيري بسيار بهتر به ويژه در سرعت هاي نزديك به صوت و فراصوت. علاوه بر اين ها، آزمون هاي پروازي نيز نشان داده بودند كه YF-16 شتاب بالا تر، نرخ بالاروي بيش تر، مداومت پرواز طولاني تر، و (به استثناي سرعت 0.7 ماخ) نرخ گردش بهتري دارد. مزيت ديگر YF-16 نسبت به رقيبش اين بود كه در YF-16 از پيشران F-15 استفاده شده بود كه اين اشتراك موجب كاهش هزينه هاي توليد و نگهداري پيشران هر دو هواپيماي F-15 و F-16 مي شد. اين پيشران از نوع توربوفن و از مدل F-100 و ساخت شركت "پرات اند ويتني" بود.
اندكي پس از انتخاب YF-16 دبير نيروي هوايي، مكْلوكاس، اعلام كرد كه نيروي هوايي در نظر دارد كه بين 450 فروند تا 1400 فروند از نمونه ي توليدي اين هواپيما را خريداري كند. نيروي هوايي در ابتدا 15 فروند از نمونه ي اندازه ي واقعي را (شامل دو سرنشينه و تك سرنشينه) سفارش داد كه بعداً به 8 فروند كاهش يافت. نيروي دريايي در دوم مي 1975 اعلام كرد كه تصميم به خريد F-16 دريايي شده (مناسب براي نيروي دريايي) ندارد و به جاي آن هواپيماي ديگري را بر پايه ي YF-17 توسعه خواهد داد. اين هواپيما را اكنون با نام "اف اِي- 18 هورنت" (F/A-18 Hornet) مي شناسيم
اف-۱۸
YF-16 در يك شركت گمنام طراحي شده و توسعه يافته بود. طراحان شركت جنرال دايناميكس مي دانستند كه هواپيمايشان هر لحظه ممكن است از گردونه ي رقابت كنار گذاشته شود يا قرارداد آن لغو شود. موضع گيري نشريات آمريكا در برابر طرح F-16 جالب نبود و اين هم مي توانست اوضاع را بدتر كند. بنابراين، طراحان جنرال دايناميكس براي اثبات توانايي اين طرح و عدم افزايش قيمت آن هر كاري كه از دستشان ساخته بود انجام دادند. براي مثال مهندسان شركت "جنرال دايناميكس" به منظور صرفه جويي در هزينه ي ساخت پيكره ي F-16 تنها 2 درصد از فلز تيتانيوم استفاده كردند در حالي كه 25 درصد از پيكره ي F-15 را فلز تيتانيوم تشكيل داده و يك دليل عمده در قيمت بالاي F-15 همين بود. مثال ديگر دهانه ي ثابت پيشران بود كه در مقايسه با نوع متغير باعث كاهش قيمت جنگنده مي شد، هر چند كه دهانه ي متغير مي توانست قابليتهاي پروازي را در سرعت هاي بالاي 1.5 ماخ بهبود بخشد. F-16 در دستيابي به هر نوع استانداري، موفق بود. نيروي هوايي ايالات متحده، به سختي ولي با موفقيت توانست از قابليتهاي "هوا به زمين" اين جنگنده در جريان جنگ 1991 خليج فارس و همه ي نبردهاي بعد از آن بهره گيرد.
مدلهای تولیدی
F-16 A/B
مدل اولیه اف 16 مجهز به رادار پالس دوپلر AN/APG-66 و موتور توربو فن پرات اند ویتنی F100-PW-200 بود . نیروی هوایی آمریکا تا ماه مارس 1985 تعداد 674 فروند F-16A و تعداد 121 فروند F-16B را در اختیار گرفته بود .
بلاک 1
تفاوت بین هواپیماهای بلاک 1 و 5 و 10 بسیار ناچیز بود . اکثر F-16A های نیروی هوایی آمریکا بعدها به این 3 مدل ارتقا یافتند . 94 فروند به بلاک 1 – 197 فروند بلاک 5 و 312 فروند به بلاک 10 ارتقا پیدا کردند. در بلاک 1 که یکی از نمونه های اولیه اف 16 بود دماغه مخروطی شکل هواپیما به رنگ سیاه بود .
بلاک 5
چندی بعد مشخص شد که رنگ سیاه دماغه مخروطی هواپیما باعث شناسایی راحت آن از فواصل دور می شود از این رو رنگ دماغه به خاکستری کم رنگ تغییر کرد . همچنین مشاهده شده بود که آب باران در نقاط خاصی از بدنه انباشته می شد که برای رفع این مشکل سوراخهایی در بدنه هواپیما ایجاد شد .
بلاک 10
در اواخر دهه 1970 کشورهای صادر کننده تیتانیوم صادرات این فلز گرانبها را به طرز چشم گیری کاهش دادند از این رو در این مدل از اف 16 به جای تیتانیوم از آلومینیوم استفاده شد
بلاک 15
یکی از مهمترین تغییرات در این مدل اضافه کردن دو جایگاه حمل تسلیحات و ارتقا رادار AN/APG-66 بود . برای اینکه وزن اضافی ناشی از اضافه شدن 2 جایگاه تسلیحات برای هواپیما مشکل ایجاد نکند سکانهای افقی اف 16 به میزان 30 درصد بزرگتر شدند . همچنین مدلی از رادیوی UHF با نام Have Quick II نیز به آن اضافه شد . این مدل با 983 فروند بیشترین تعداد تولید را داشته است. آخرین فروند تولیدی از این مدل در سال 1996 تحویل تایلند شد.
بلاک 15 OCU
از سال 1986 برنامه ای برای ارتقاء اف 16 های بلاک 15 با نام OCU آغاز شد
تغییراتی که در این طرح بر روی اف 16 بلاک 15مدل اعمال شد عبارت بود از :
ارتقا موتور توربو فن F100-PW-200 به F100-PW-220
اضافه کردن توانایی شلیک AGM-65 ماوریک – AIM-120 آمرام و AGM-119 بود . در سیستم اخلالگر نیز بهبودهایی بوجود آمد و تغییراتی نیز در کاکپیت اعمال شد . حداکثر وزن برخاست هواپیما هم به 37000 پوند ( تقریبا 17000 کیلوگرم ) افزایش یافت . 214 فروند اف 16 بلاک 15 و 10 فروند اف 16 بلاک 10 شامل این طرح شدند .
نمونه ارتقا یافته اف 16 بلاک 15 برای دفاع ملی هوایی آمریکا . این طرح در 1989 آغاز شد و شامل 270 فروند اف 16 گردید . این مدل تنها مدل در اختیار نیروهای آمریکایی بود که قابلیت حمل و شلیک موشک میانبرد هوا به هوای AIM-7 sparrow را دارا بود . از سال 1994 فرایند جایگزینی ایم مدل با F-16C آغاز شد و تا سال 2005 تنها دفاع هوایی ایالت داکوتای شمالی از این مدل استفاده می کرد.
بلاک 20
هواپیماهای این دسته شامل 150 فروند اف 16 بلاک 15 OCU بود که به منظور فروش به تایوان آماده شده بودند . این مدل دارای بیشتر خصوصیات و قابلیت های F-16 C/D نیز بود . من جمله قابلیت شلیک AGM-45 Shrike و AGM-84 Harpoon و AGM-88 HARM و حمل و به کار گیری کیت LANTIRN به این مدل اضافه شده بود . کامپیوتر مرکزی این مدل نسبت به مدلهای قبلی بسیار پیشرفته تر بود بطوری که در مقایسه با کامپیوتر بکار رفته در مدل بلاک 15 OCU می توانست اطلاعات را 740 بار سریعتر پردازش کند همچنین قابلیت ذخیره اطلاعات آن 180 بار سریعتر از نمونه قبلی بود .
F-16 MLU
نمونه ارتقا یافته F-16A/B به بلاک 20 برای نیروی هوایی کشورهای هلند – نروژ – بلژیک – دانمارک و پرتغال
F-16 C/D
بلاک 25
اولین نمونه بلاک 25 با نام F-16C در جوین 1984 اولین پرواز خود را انجام داد و بلافاصله در ماه سپتامبر همان سال بطور رسمی وارد خدمت شد .رادار جنگنده به AN/APG-68 تغییر یافته بود . رادار جدید قابلیت حمله های شبانه با دقت بالا را به جنگده می داد . موتور هواپیما نیز به موتور توربو فن پرات اند ویتنی F100-PW-220E تغییر یافته بود . نیروی هوایی آمریکا با 209 فروند از این مدل تنها کاربر آن می باشد .
بلاک 30-32
از این زمان به بعد امکان استفاده از دو نوع موتور متفاوت در هواپیما فراهم شد . مدلهایی که شماره بلاک آنها با عدد 0 تمام می شد از موتور های شرکت General Electric و مدلهایی که شماره بلاک آنها با عدد 2 تمام می شد از موتورهای شرکت Pratt & Whitney استفاده می کردند . اولین اف 16 بلاک 30 مجهز به موتور ساخت شرکت جنرال الکتریم در 1987 وارد خدمت شد . پیش از این در تمام اف 16 ها از موتورهای شرکت پرات اند ویتنی استفاده می شد . قابلیتهای اضافه شده به این مدل توانایی حمل و شلیک AGM-45 Shrike و AGM-88 HARM بود . اف 16 های بلاک 30 دارای ورودی هوای بزرگتری نسبت به مدلهای قبلی بودند . 733 فروند از این دو مدل تولید و به 6 کشور جهان صادر شد .
F-16 N
30 فروند اف 16 بلاک 30 تحویل داده شده به نیروی دریایی آمریکا به منظور استفاده در جهت شبیه سازی هواپیمای متخاصم (aggressor)
TF-16 N
4 فروند اف 16 دو سرنشینه تحویل شده به نیروی دریایی آمریکا به منظور استفاده در جهت شبیه سازی هواپیمای متخاصم
بلاک 40-42
این مدل در 1988 وارد خدمت شد . این مدل قابلیت عملیات در همه شرایط آب و هوایی و عملیات در شب را دارا بود . تغییراتی نیز در جایگاههای زیر بدنه برای ایجاد توانایی حمل و به کارگیری سیستم LANTIRN انجام شد . بهبودهایی در رادار صورت گرفت و یک دریافت کننده GPS نیز به مجموع تجهیزات هواپیما اضافه شده بود . از سال 2002 هواپیماهای این مدل قابلیت حمل و بکارگیری مهمات هوشمندی نظیر JDAM - JSOW - WCMD و EGBU-27 را پیدا کردند . از این مدل نیز 615 فروند به 5 کشور جهان صادر شد .
RF-16C / F-16R
نمونه ویژه برای انجام عملیات های شناسایی
Mitsubishi F-2
نمونه ساخته شده اف 16 در ژاپن توسط شرکت میتسوبیشی و با همکاری شرکت لاکهید مارتین . این نمونه کمی بزرگتر از سایر مدلها می باشد و از اویونیک ژاپنی بهره می برد.
بلاک 50-52
این مدل در سال 1991 عملیاتی شد . این مدل با سیستمهای بهبود یافته GPS و INS مجهز شده بود . این مدل هم توانایی حمل تسلیحاتی چون AGM-84 Harpoon – JDAM – JSOW و WCMD را دارا بود .
اف 16 بلاک 50 با موتور F110-GE-129 ساخت جنرال الکتریک و اف 16 بلاک 52 با موتور F100-PW-229 ساخت پرات اند ویتنی تولید شده بود .
بلاک 50-52 Plus
این نمونه به سفارش نیروی هوایی لهستان ساخته شده و دارای قابلیت های جدیدی همچون مخازن سوخت تطبیقی و سیستم ALE-50 Towed Decoy System می باشد . نیروی هوایی یونان نیز این مدل را به همراه مخازن سوخت تطبیقی سفارش داده است . از این مدل به عنوان پدر و پایه گذار اف 16 بلاک 60 یاد می شود .
KF-16
235 فروند اف 16 تولید شده توسط صنایع هوافضای کره جنوبی تحت لیسانس شرکت لاکهید مارتین . 12 فروند بر پایه بلاک 32 و بقیه بر پایه بلاک 50-52 می باشند .
F-16I
این مدل همان اف 16 بلاک 50-52 می باشد که به سفارش نیروی هوایی اسراییل طراحی و تولید شده است با این تفاوت که در طراحی آن از اویونیک ساخت شرکتهای اسراییلی استفاده شده است. مخازن سوخت تطبیقی این مدل نیز ساخت اسراییل می باشد .
F-16 CCIP
این مدل به دنبال اجرای طرح CCIP که هدف آن استاندارد کردن تمام اف 16 های بلاک 40-42-50-52 بود بوجود آمد . یکی از موارد این طرح ارتقا تلاش برای اضافه کردن قابلیت دیتا لینک با سایر هواپیماهای متحد در صحنه نبرد بود . F-16 E/F
بلاک 60
این مدل بر اساس F-16 C/D و F-16 U ساخته شده و از ویژگی های آن می توان مخازن سوخت تطبیقی و رادار تقویت شده را نام برد . این مدل فقط به امارات متحده عربی صادر شده است . موتور جنرال الکتریک F110-132 و رادار AN/APG-80 در ساخت این مدل به کار رفته است . این مدل قابلیت حمل تمام سلاحهایی که اف 16 بلاک 50-52 حمل می کند را دارا می باشد. مخازن سوخت تطبیقی قابلیت حمل 2045 لیتر سوخت را با خود دارند که این نه تنها باعث افزایش برد عملیاتی جنگنده می شود بلکه باعث آزاد سازی جایگاههای زیر بدنه برای حمل سلاح و مهمات و در نتیجه افزایش کارایی جنگنده می شود .
نمونه های نشان دهنده فناوری
F-16 CCV
نمونه ای که دو بالچه کنترلی (کانارد) زیر ورودی هواش داره و دماغه هم تغییراتی کرده
F-16/79
نمونه صادراتی F-16 A مجهز به موتور قدیمی توربوجت J79 . تولید این مدل به دلیل سیاست خاص جیمی کارتر رییس جمهور وقت آمریکا مبنی بر فروش جنگ افزارهای ضعیف شده به سایر کشورها بود . نمونه های زیادی از این مدل تولید شد ولی پس از تغییر کادر ریاست جمهوری و به قدرت رسیدن رونالد ریگان این سیاست تغییر کرد و در نتیجه هیچ کدام بفروش نرفت
F-16/101
نمونه تولید شده F-16A به منظور نصب موتور F-101 جنرال الکتریک بر روی آن . این موتور مناسب اف 16 تشخیص داده نشد از این رو جنرال الکتریک موتور جدیدی با نام F-110 را طراحی و تولید کرد .
F-16 AFTI
AFTI مخفف The Advanced Fighter Technology Integration
F-16 SCAMP
Supersonic Cruise and Maneuver Program (SCAMP ب
F-16 CAWAP
Cranked-Arrow Wing Aerodynamics Project
F-16 SLFC
Supersonic Laminar Flow Control
F-16 MATV
Multi-Axis Thrust-Vectoring
F-16 VISTA/NF-16D
Variable-stability In-flight Simulator Test Aircraft
F-16 LOAN
Low-Observable Asymmetric Nozzle
F-16 DSI
diverterless supersonic inlet
F-16 ACAT
مطالعات طراحی
F-16ES
مطالب مشابه :
من خر نيستم
ثبت نام استخدام شركت كروز. قالب
به اين ميگن كارنامه
ثبت نام استخدام شركت كروز. قالب
كشتي هاي كروز، هتل هايي كه مهمانان خود را تنها نمي گذارند
صنعت كروز با سرعت زيادي در حال رشد است و مسافران شانس شركت در برنامه هاي تفريحي كشتي
راز موفقیت بزرگترین ستاره تاریخ سینما
این حرفهای جرالدین داب، یكی از معدود معلمهای دوران مدرسه تام كروز است در استخدام شركت
اف-16 شاهين جنگي-مقاله ی ویژه
توليد اين جنگنده در شركت "جنرال داينميكس را ملزم به استخدام چنين هواپيمايي كروز
مشخصات هواپیماهای ...
شركت سازنده: سرعت كروز: تضمین کار بعد از استخدام آکادمی پرواز و خلبانی del.
ليست سازندگاني كه بتازگي موفق به اخذ گريد A ساپکو شده اند
صنايع توليدي كروز: 20ارديبهشت1390 تا31خرداد1392 در شركت bps به عنوان استخدام سازمان
برچسب :
استخدام شركت كروز