انشای پاییز کوروش سلیمانی
کوروش سلیمانی :
فصل پاییز را شرح دهید :
خردسالان پاییز را فصل باد میدانند که همراه خرده های برگ و خاک می وزد و آنها را ناچار میکند که چشم بر او گاهی ببندند. در این فصل آنها باید با لباسهای اندک و تابستانی خداحافظی کنند.تمام خردسالان جهان در فصل پاییز بسیاری از اوقات ، دقایقی خیره به کاموای بافتنی مادر ، متظر تمام شدن ژاکت یا شال و کلاه خود هستند. خردسالی میگفت پاییز فصل از تنهایی در آمدن کدو تنبل و هویج و پرتقال است چون که آنها هزاران دوست نارنجی پیدا میکنند ، برگها را میگفت! راست میگفت.
کودکان و نوجوانان پاییز را فصل مدرسه میدانند که در آن باید رنج بیدار شدن 7 صبح و خوردن گاه زورکی صبحانه و بستن بند کفشها را بر خود هموار سازند. فصلی که برایشان برکت هم دارد البته! چون نونوار می شوند و کتاب و دفتر و مداد رنگی برایشان میخرند. مداد رنگیهایی که با آن برگهای دفتر نقاشی شان را به رنگ برگهای پاییز در می آورند . کودکی میگفت پاییز فصل شادی چترهاست که پس از خوابتابستانی برای دیدار دوست عزیزشان، باران، لبهایشان به خنده باز میشود. چترها پاییز را به خاطر باران دوست دارندچون هویتشان وابسته به حضور این دوست باطراوت است. آن کودک هم راست میگفت.
جوانان اما پاییز را بهاری میدانند که عاشق شده است. برای ایشان پاییز ، جاده ای خیس از باران است که دو طرفش درختان رنگ به رنگ صف کشیده اند. آنها پاییز را فصل قدم زدنهای طولانی میدانند در این جاده ی خیال انگیز. فصل حس کردن صدای خش خش برگها در سکوتهای طولانی تر از پیاده روی هایشان. جوانی میگفت پاییز فصل بیکار شدن مترسک هاست. مترسک هایی که حالا هر کاری میکنندپرندهای به سراغ تنهایی شان نمی آید. راست میگفت.
میانسالان را اغلب کاری با پاییز نیست. آنها مدتهاست درگیر روزمره ها شده اند. شاید به تنها چیزی که در پاییز فکر میکنند اضافه شدن مخارج مدرسه ی فرزندان باشد. میانسالی روزگار سختی ستکه بعضی ها سخت ترش میکنند، بعضی ها نه.
سالمندان اما پاییز را همه ی اینها و بیشتر میدانند. پاییز برای ایشان با مهر آغاز میشود و با شب یلدا تمام. فصلی که انتظارشان برای دیدن فرزندان طولانی تر میشود، فصلی که صدای کلاغهای آن را نمی پسندند، فصلی که در آن آش می پزند؛ آش هایی که در تنهایی مزه نمی دهند ، آش هایی که در کاسه سرد می شوند، فصلی که با همه ی اینها دیدن نوه هایشان در لباس های گرم و بافتنی قند در دلشان و غم در سینه شان آب میکند. سالمندی میگفت خاطرات رنگُ رنگ نسلها پاییز ، پادشاه فصلها پاییز. راست میگفت.
مطالب مشابه :
موضوع انشاء : پاییز را توصیف کنید
پاییز را توصیف این وبلاگ رو واسه همه ی زیاد از مدرسه چیزی نمیگویم، چون اینقدر درباره
توصیف فصل پاییز
موضوع انشا: توصیف فصل پاییز دبیر جدید وارد کلاس شد و بعد از توضیح درباره ی فصل های سال
زنگ انشا
یکی از اقوام انشایی قشنگ درباره ی انشا درباره ی فصل پاییز ی اول گفت به جای انشا
نمونه انشا:پاییز
نمونه انشا:پاییز درباره وب. به نام خدا « برگ سبزی است تحفه ی درویش»
انشای سوم و دوم راهنمایی/کتاب قدیم/الیاس امیرحسنی
برای نوشتن درباره ی یک موضوع ابتدا سوالاتی درباره ی آن مطرح می کنیم .مثلا نمونه ی انشا:
انشای پاییز امیرعلی
انشای پاییز انشا اعتراض دارم مگر پاییز محل و یک عده ی دیگر بد وبیراه بگوید
انشای پاییز کوروش سلیمانی
سالمندان اما پاییز را همه ی اینها و بیشتر میدانند. درباره سايت
موضوعات انشاي پيشنهادي
از ديگر برنامه هاي كلاس انشا ،بيان نكات زيباي ۴-يك داستان درباره ي ۶۶-مدرسه ی پاییز.
توصيف فصل زمستان(انشا)
(انشا) - علمی درسی - جزیره ی زمستان یک فصلی هست که بعد از فصل پاییز متن هایی درباره ی
انشا و خر کیف شدنم
انشا و خر کیف شدنم پاییز،فصل شروع مدرسه ها،فصل شروع جیغ هایی همه چی درباره ی
برچسب :
انشا درباره ی پاییز