ضرورت برنامه ريزي
ضرورت برنامه ريزي
برنامه ريزي امروزه يكي از شاخص هاي بسيار موثر در ارتقاء كيفيت زندگي در دنياي معاصر تلقي مي گردد.امروزه در بسياري از كشورهاي توسعه يافته ودر حال توسعه از اين شيوه بصورت جامع استفاده مي كنند تا ضمن اثر بخشي مطلوب به اهداف توسعه پايداردست يابند.لذا بمنظوردستيابي به تعادل منطقه اي ،عدم بروز وظهور انواع واقسام بحران هاي طبيعي وغير طبيعي و مديريت بهينه اراضي شهري وروستايي وحفظ محيط زيست وآب وخاك ومنابع طبيعي وكاهش آلودگي هاي زيست محيطي وكاهش سفرهاي درون وبرون شهري وبهره گيري مطلوب وحداكثري از قابليت هاي محيطي از فضاي در اختياربعنوان زير ساخت هاي توسعه پايدار استفاده مي كنند.لذا تهيه واجراي طرح هاي آمايش سرزمين بمنظور تعريف سكونتگاهها ي انساني وجانمايي كاربريها مختلف جهت زيست مطلوب بشر امروزي وتهيه طرح هاي هادي روستايي وطرح هاي جامع وتفضيلي شهرها از جمله اين برنامه ها مي باشد..در جوامع معاصر ، بدلايل عديده از جمله تقدم شهرنشيني برشهرسازي،اولويت بخشي برنامه هاي سياسي واقتصادي بربرنامه هاي فرهنگي واجتماعي ونگاه سياسي به برنامه هاي كوتاه مدت، ميان مدت وبلند مدت وساختاري نبودن آنها وسطحي نگري مديران ما به برنامه ريزي واصول آن وعدم عنايت به برنامه در بودجه ريزي ها ونبود مديريت يكپارچه در مناطق شهري وروستاي، وموازي كاري بعضي از دستگاه هاي اجرايي در اين خصوص وبعضاعدم توان مندي بعضي از مديران منطقه اي ،امروزه با پديده شوم شهر فروشي وتراكم فروشي وزمين خواري ،تخريب محيط زيست وتغيير كاربريهاي اراضي وعدم آمايش سرزميني ونابودي حوزه هاي آبخيز داري ومرتع داري ودر يك كلام از بين رفتن زيربنا ها وزير ساخت هاي توسعه پايدارمواجه ايم كه بي توجه اي بدان خود مي تواند بعنوان يك بحران در مديريت منطقه اي تلقي گردد.كه بحران طبيعي نظير سيل وزلزله وبه تبع آن بحران سياسي واجتماعي از جمله نتايج نا مطلوب آن مي باشد كه خود نيز مي تواند به بحران مشروعيت سياسي وبحران هويت منجر گردد،كه متاسفانه بدليل نا كار آمدي مديران منطقه اي در بعضي اوقات نظير مواقع بحراني ،ما با بحران مديريتي مواجه ايم تا مديريت بحران،لذا برنامه ريزي بطور اعم علي الخصوص به شكل منطقه اي،امروزه پديده اي نوين تلقي گشته كه قبلا بصورت سنتي وتجربي انجام مي شد،ولي امروزه در دنياي معاصر كه عصر تكنولو‍ژي وتوسعه محوري است علوم اقتصادي واجتماعي وسياسي به شكل كالبدي وكاربردي به شكلي نو وبا بهره جويي از روش هاي كمي وكيفي علوم ارتباطات نظير كامپيوتر ظاهر گشته كه با توجه به افزايش جمعيت امروزي دنياي فعلي ونياز بشر امروزي به اين قبيل تكنولوژيهاي مدرن ومحدوديت منابع برنامه ريزي را اولويت بخشيده است،لذا در هر زمان ومكاني مي تواند متاثر از اهدافي باشد كه خود در پناه نيازمنديهاي امروزي بشر مطرح مي گردد كه بعنوان يك فعاليت انساني است كه در آن مبناي اعمال اراده به طبيعت غير انساني مرتبط مي گردد كه بدان نوعي فعاليت سياسي نيز گويند.برنامه ريزي را يك اراده مي دانند،.آنهم جهت اعمال نوعي از پيش بيني كه بنا دارد امور ديگر را تغيير،خنثي،تحريف ويا همسو سازد كه امروزه از جمله موارد اعمال قدرت تلقي مي گردد.لذا بمنظور مقاوم سازي ساختار اجتماعي،پتانسيل هايي مي باشد كه مي بايست در راستاي اعمال اراده عادي به نظم در آيند.لذا مي توان گفت برنامه ريزي تعيين كننده جهت رسيدن به اهداف مورد نظر در چارچوبي وحدت بخش براي تصميم گيري كه فقدان آن مي تواند هرج ومرج را بوجود آورد.لذا با برنامه ريزي صحيح مي توان فرصت ها وتهديدات پيش روي را شناخت ويابا تبديل تهديدها به فرصت به اهداف مورد نظر خود دست يافت.لذابرنامه ريزي در جهان فعلي بعنوان يك رشته از علوم بين رشته اي روز دنياي معاصر چون جامعه شناسي،رياضيات،آمار،مردم شناسي وديگر علوم حوزه تعليم وتربيت بهره گيري نمايد وتاثيرات خاص خودرا ميگذارد.چراكه برنامه ريزي يعني كشيدن نقشه راه براي رسيدن به اهداف مورد نظر جهت دست يابي به آرمان هاي مورد نظر ،يعني هدايت حساب شده هرگونه فعاليت هاي انساني بصورت منطقي وبه شكل جمعي جهت آينده وپيش بيني دست يابي آن بصورت درن زا،يعني فرايندي كه با شناخت گذشته وتجزيه وتحليل حال وطراحي مطلوب آينده براي زيستن مطلوب بشر ترسيم نمودند.در نتيجه از آنجايكه از تمامي امكانات جهت تحقق اهداف خود بهره مي گيرد، لذا جهت تعيين اهداف، تدارك دقيقي را در پيش بيني روش ها،زمان ومكان،منابع انساني روز يا طرح برنامه كه راهنماي مديران منطقه مي تواند باشد را مدنظر بايد قرار داد.لذا ضمن معطوف ومتمركز نمودن كارها به اهداف مورد نظر از فعاليت هاي بي ثمر وبيهوده وتكراري جلوگيري نموده وضمن پيش نگري كليه فعاليت ها بعد نظارتي وكنترلي را براي مديران منطقه اي تسهيل مي نمايد.همانگونه كه صاحب نظران برنامه ريزي نيز بر اين باور هستند كه برنامه ريزي به معناي وسيع شامل تعيين هدف،خط مشي وپيش بيني وتدارك وسايل وامكانات و... مي باشد.لذا مي توان گفت؛مفهوم برنامه ريزي فقط به نوشتن يك برنامه ختم نمي گردد بلكه خود جرياني است كه بايد مداومت داشته باشد ونتايج حاصل از فعاليت هاي انجام گرفته نيز شامل يافته هاي نوين وتغييرات فناوري وپيشرفت دانش ودگر گوني در منابع وامكانات واولويت هاي آن ارزيابي گردد.به تعبيري ديگر مي توان گفت؛برنامه ريزي متضمن ارشاد وهدايت ومداخله در فعاليت هاي جمعي است.لذا با توجه به چگونگي وميزان اعمال نفوذش،شكل هاي گوناگوني به خود مي گيرد.مثل برنامه ريزي متمركز،الزامي،ارشادي،ترغيبي، وموردي،از آنجايكه انتخاب اهداف آن چگونه تحقق يابد ممكن است به فعاليت هاي آينده نگر،آينده ساز وآينده گزين تقسيم شود.البته بايد متذكر گرديم كه برنامه ريزي بايد متكي به اطلاعات دقيق باشد، تا نيازها وانتظارات را مشخص سازد ومحدوديت ها وتنگناها وموانع آنرا ومنابع موجود را پيش يني نموده تا با توجه به محدوديت هاي منابع،حوزه هاي امكاناتي را نيز مشخص سازد وراهبردها وتدابير لازم را براي تحقق اهداف مورد نظر سنجيده وطرح هاي واقع بينانه اي را تنظيم وارائه نمايد.يعني كوشش سازمان يافته وآگاهانه براي هماهنگي،جمع بندي،تلفيق مطلوب وبهينه امكانات فيزكي،مادي وانساني براي دست يابي به اهداف مورد نظر در مدت زمان معين،لذا بايد داراي ويژگيهاي چون هدفمند بودن،تحليل كننده،آينده نگري،ارزيابي كننده،سيستمي بودن وپاسخ گويي ونوآوري وانعطاف پذيري وهماهنگ واداره كننده امور باشد تا اهداف مورد نظر برنامه ريزي در بعد كيفي وكمي تحقق يابد.البته رعايت اصول برنامه ريزي نظير اصول جامعيت،مشاركت،تعهد،واقع گرايي واستمرار وتداوم از ضروريات بوده تا فرايند برنامه ريزي تحقق يابد.مثل فرايند طراحي وتدوين برنامه واجرا وارزشيابي آن.البته خود فرايند برنامه ريزي نيز نياز سنجي،تحليل وضعيت موجودمطلوب با جمع آوري وتحليل اطلاعات وتدوين اهداف واستراتژيهاي آن وشناخت نيازهاي آن،نارسايي ها اولويت ها وارزش ها وخط مشي ها وروش هاي مطلوب بهمراه فرايند اجراء نظير تدوين برنامه اجرايي،اجراي برنامه،ارزشيابي واصلاح وپي گيري آن مد نظر مي باشدپس مي توان گفت؛برنامه ريزي يعني تعيين اهداف وپيش بيني راه هاي تحقق آن وتصميم گيري در خصوص اينكه چگونه بايد انجام پذيرد.به تعبيري ديگر تصور وطراحي وضعيت مطلوب وطراحي عمليات براي تغيير وتحول آن بر مبناي الگوهاي پيش بيني شده براي توليد وترسيم خروجي قابل قبول ونتيجه منسجم در قالب سيستمي هماهنگ از تصميمات بصورت مقطعي وناپيوسته واتخاذ سياست ها جهت پيشبرد اهداف در زمان حال وآينده يعني اينكه كليه فعاليت هاي كه منجر به تهيه برنامه شود ومراحلي كه يك برنامه ريزي منظم بايد مشخص باشد يعني مرتبط ساختن حقايق ومفاهيم واقعي وقابل اندازه گيري،لذا ديدگاها،عقايد،احساسات وارزش ها مي تواند به مفاهيم واقعي تبديل شوند كه فرايند هر برنامه ريزي بايد براساس آن باشد .همانگونه كه برنامه را بياني روشن،مستند ومشروح از تصميمات منطقي مي تعريف نمودند وبيشتر برنامه ها بايد بر اساس ديدگاه عقلايي داراي آرمان واهداف مشخص باشد.چراكه انسانها با حركت در مسير رشد عقلايي خود به تدريج بر ضرورت برنامه ريزي در زندگي واقف شدند وآن نيز به منزله ابزاري در جهت خدمت مديريت نظام هاي اجتماعي تلقي مي گردند.چراكه بدون برنامه ريزي دقيق،احتمال وامكان ادامه حيات وجود نداشته ويا فرايند زندگي بشر با چالش هاي مواجه مي شود.
مطالب مشابه :
شرح وظايف پرستاری
شست و شوي مثانه، مراقبت از سوند و درن ها، لاواژ -20 مشاركت در ارائه خط مشي هاي مراقبتي و
وظایف پرستاری
شست و شوي مثانه، مراقبت از سوند و درن ها، لاواژ -20 مشاركت در ارائه خط مشي هاي مراقبتي و
شرح وظايف عمومي كارشناس پرستاري
شست و شوي مثانه، مراقبت از سوند و درن ها، لاواژ -20 مشاركت در ارائه خط مشي هاي مراقبتي و
نسخه هاي زندگي( ۲۱ و22 )
باور داشته باشيد هرگز کسي بدون تاييد شما برايتان خط مشي تعيين نمي بي درنگ آن را پاک کنيد .
شرح وظایف پرستار
( سوند گذاري ، شست و شوي مثانه ، مراقبت از سوند و درن ها مشاركت در ارائه خط مشي هاي
ضرورت برنامه ريزي
بصورت منطقي وبه شكل جمعي جهت آينده وپيش بيني دست يابي آن بصورت درن خط مشي وپيش بيني
شرح وظايف عمومي كارشناس پرستاري
( سوند گذاري ، شست و شوي مثانه ، مراقبت از سوند و درن ها مشاركت در ارائه خط مشي هاي
خداوند سلطان (اسحاق) است؟؟
مشي داوود و، كلي بنيامين گوشت كلشير زنور عار درن خط سير
برچسب :
خط مشي درن