جشن عبادت

 

با عرض سلام به همه ی کسانی که این پست را می خوانند.

اعیاد گذشته را به همه تبریک عرض می کنم .

البته باید ببخشید که پستی برای این اعیاد نگذاشتم . کمی مشغله ی زندگی ام زیاد بود .

اما الان با دستی پر خدمتان آمدم .

البته قبلش باید بگم که دلم برای پسر گلم خیلی تنگ شده و فقط میتونم این را بگویم که

عزیز تر از جانم به خدا می سپارمت و امیدوارم که بهت خیلی خوش بگذرد و در این روز های

خوش نوجوانی تجربه های خوبی را به دست بیاوری .

آخه پسرم و از طرف مدرسه دیروز بردند اردوی خارج از شهر به یزد .

نمی دونید که لحظه ی خدا حافظی چقدر سخت بود وسخت تر از آن نگذاری بغضت بترکد و

اشک های نگرانی و دلتنگی سرازیر شود و نگاه نگران هردو یک دیگر را بدرقه کند .

بگذریم نمی خوام اینجوری دلتنگیم و نگرانیم و زیاد تر کنم ...............

خدا نگهدارتان باشد و خوش بگذرد .

و اما امروز :                

امروز روزی پر از خاطره برای من و دختر گلم بود               .

آخه امروز از طرف مدرسه برای جشن عبادت دعوت بودیم .

البته هفته پیش کارت دعوتمان رسیده بود و قرار بود که پنج شنبه این هفته جشن بر پا شود

ولی به علت تعطیلاتی که برای آلودگی هوا مقرر شد جشن را امروز بر پا کردند . جایتان واقعا

خیلی خالی بود . حالا می خواهم متن کارت دعوت را که دخترانمان با خط خودشان نوشته بودند

را برایتان بنویسم :

به نام خدای زیبائی ها

در وادی عبادت آرام و مطمئن قدم می گذاریم .

اینجا سرزمین شکو فه های مهربان است و فرشته ها دامن دامن گل می ریزند .

آن بالا دست ، چشم هایی در انتظارند تا ما با دلی مثل دریا برویم .

دلی به صافی دل محمد (ص) و به صفای جان علی (ع) و به پاکی ایمان مومنان .

بی هیچ درنگی در راه می شویم .

با امید به خدا نگاهمان به فرداست .

فردایی روشن ، روشن تر از آفتاب .

مادر مهربانم ، ای دعا گو و همراه همیشگی .

در این جشن نیز همراهی شما را چشم انتظاریم و بی صبرانه مشتاق دیدارتان هستیم .

زمان : پنج شنبه ۱۱/۹/۸۹                   (سه شنبه ۹/۹/۸۹)

ساعت : ۳۰: ۹ صبح                         ۳۰ : ۱۵ بعد از ظهر

مکان : نماز خانه دبستان

دختر شما ریحانه

جشن بسیار با شکوهی بود .

ابتدا با تلاوت قرآن مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی  جشن آغاز شد .

سپس همه ی دختر ها مثل فرشته ها با چادر های سفید و تاج گل به سر و شمع به دست

پشت سر هم بر روی سن رفتند و یک صدا و منظم شعر و دکلمه خواندند .

پس از آن پذیرائی انجام شد و سپس هدیه جشن که یک لوح یادبود و یک کیف چادر نماز بود

با دست خانم مدیر به بچه ها اهدا شد .

                                             

نماز

سپس نماز جماعت مغرب و عشا به  همراه مادران و دختران و به امامت امام جماعت بر پا شد .

پس از آن به صرف یک عصرانه مفصل دعوت شدیم  .

سپس برای انداختن عکس یادگاری آماده شدیم .

امیدوارم توانسه باشم با نوشته ام این روز را خوب به تصویر بکشم .

 


مطالب مشابه :


جشن عبادت

حالا می خواهم متن کارت دعوت را که دخترانمان با خط خودشان نوشته جشن عبادت, جشن تکلیف.




دکلمه جشن تکلیف

دکلمه جشن تکلیف تهران کارت تلاش بیشتر برای رسیدن به رضایت خداوند بزرگ دعوت می




پاکت کارت دعوت جشن سیسمونی و قدم

هر عدد پاکت کارت دعوت ویژه جشن قدم 900 تم جشن تکلیف. تم جشن سیسمونی




برچسب :