رئيسالمجاهدين
از رئيسالمجاهدين تا "امامزاده بيغيرت"!
ديباچه: در شرق حصارخروان و در حاشيه جاده قديم قزوين- تهران بنايي قديمي وجود دارد كه در افواه به امامزاده "بي غيرت" معروف است؛ با اين كه از زمان مرگ صاحب اين مقبره و ساخت بناي آن زمان زيادي نميگذرد، درباره آن افسانهها بسيار ميگويند و در مثلها، از آن زياد ياد ميشود.
افسانهپردازي
در واقع لقب شگفتي كه به اين امامزاده داده شده، موجب گرديده تا اين افسانهپردازيها صورت پذيرد.
مثلا ميگويند؛ «شبي دزداني به حرم او رفتند و آنچه برداشتني بود، برداشتند. از آن پس اعتقاد مردم به او كم شد و كسي به زيارتش نرفت. مردم مي"فتند اين امامزاده اگر غيرت داشت و حاجتروا بود، حرم خودش را از سارقان نجات مي داد.»
يا ميگويند: «صاحب اين قبر اربابي ستمگر اما رياكار بود و با همه ستمگريهايش خود را مقدس مآب مي نمود، وقتي هم ميمرد وصيت كرد او را در كنار جاده قزوين-تهران دفن كنند تا مزارش سرگذر باشد و براي اينكه مسافران براي او خيرات كنند و فاتحهاي بخوانند، وصيت كرد برايش مقبره باشكوهي بسازند و آبانبار و استراحتگاهي در مجاورت آن بنا كنند، تا مسافران به توقف در كنار آن و دمي آسايش در جوار مزار تشويق شوند. اما از آنجائي كه پول نادرستي اندوخته بود ورثه او به اندكي از وصيتش عمل كردند و مقبرهاش هم متروك ماند.»
برخي ميگويند: «دربار رژيم طاغوت نذر كرده بود براي تعميرات و توسعه بارگاه او 25 ميليون تومان بودجه تعيين كند، اما فرح و اطرافيانش اين پودجه را حيف و ميل كردند و امامزادهاي هم كه غيرت نداشته باشد، نذوراتش هم صرف عياشي ميشود.»
رئيسالمجاهدين كيست؟
ميرزا حسن شيخالاسلام، از مشروطهخواهان قزوين بود. وي در سال ۱۲۴۵ه.ش به دنيا آمد و در سال ۱۲۹۸ ه.ش درگذشت.
وي فرزند "ميرزا مسعود شيخالاسلام" از علماي قزوين بود و از سوي ناصرالدينشاه به شيخالاسلام ملقب شده بود. وي مخالف مشروطه بود، و نظام مشروطه را موجب فساد ميدانست به همين سبب براي جلوگيري از آن در قزوين خطبه ميخواند.
اما فزندش ميرزا حسن، موافق سرسخت مشروطه بود و براي تحقق آن به فعاليت تشكيلاتي هم ميپرداخت. وي به همين سبب گروهي به نام "انجمن مجاهدين قزوين" را پايهريزي کرد تا مشروطهخواهان شهر را گردهم آورد.
هنگامي كه محمدعليشاه به مخالفت با مشروطيت برخواست، ميرزا حسن، به دفاع از مشروطيت گروهي را كه متشكل از۲۰۰ سوار مسلح بود به تهران برد. نمايندگان مجلس از وي و مجاهدان همراهش استقبال كردندو او را «رئيسالمجاهدين» ناميدند.
اندكي بعد محمدعلي شاه مجلس با به توپ بست و مشروطهخواهان را مورد پيگرد قرار داد. حکم دستگيري ميرزا حسن نيز صادر شد و وي براي نجات جان خويش به استانبول گريخت. اندكي بعد مخفيانه به كشور بازگشت تا در تحركات مشروطهخواهان ايفاي نقش كند. هنگامي كه مشروطهخواهان، رشت را فتح کردند و سر راه تهران وارد قزوين شدند، رئيسالمجاهدين و ديگر مشروطهخواهان قزوين هم به آنها پيوستند و شهر را دست گرفتند. در اين گيرودار پدر ميرزا حسن، يعني ميرزا مسعود شيخالاسلام توسط مشروطهخواهان کشته شد و شايع گشت که پسر، مشروطهخواهان را به قتل پدر تحريک کرده است.
او هرگز نتوانست اتهام توطئه عليه پدر را از خويش دور كند و از سوي مخالفان مشروطه به «به غيرت» ملقب گرديد. (روزنامه اعتماد گزارشي از نقش او در مشروطيت را منتشر كرده است كه برخي از اطلاعات آن درست نيست؛ ولي ميتواند مطالب مفيدي هم براي مطالعه ارائه دهد؛ براي مشاهده اين مقاله با اينجا مراجعه كنيد.)
امامزاده بيغيرت
وي در سال 1298 درگذشت و مشروطهخواهان براي تجليل از وي بر مزارش مقبره اي ساختند، اما مردم شهر مزار او را «امامزاده بيغيرت» ناميدند. وي براي آبادي مزارش، موقوفاتي تخصيص داده بود اما با اين حال مقبره اش همچنان متروک است. اين مقبره حدود 25 كيلومتري شرق قزوين در جنوب-شرقي نيروگاه برق شهيد رجائي و در كنار جاده قديم تهران ـ قزوين قرار دارد. (موقعيت مقبره را در اينجا ببينيد)
مقبره، شامل ساختماني آجري و چهارگوش است كه بر فراز آن گنبدي با كاشيهاي زيبا، استوار شده است. داخل مقبره، چليپايي است و داراي چهار راهرو است. پنجرههاي آن ساده اما داراي طاق است. قبه گنبد، هم با گچبري متقارن اما ساده آرايش شده است. ساختمان سردابي هم در زير دارد. دورتادور مقبره حياطي از آجر ساخته شده و دري نسبتا كوچ و آهني كه در كنار جاده قرار دارد، امكان ورود بازديدكنندگان را به مقبره فراهم ميكند، با اين حال در، اغلب موارد با چند قفل بسته است و عابران علاقهمند بايد خود را از ديوار به داخل محوطه بكشانند!
بناى آرامگاه که نقشهٔ مستطيلى دارد، در دو طبقه ساخته شده است و طول آن ۱۵ و عرض آن ۱۲/۶۰ متر است. طبقهٔ زيرين، شامل سرداب و آبانبار است که با آجر و سنگ ساخته شده است و راه ورود به آن، پلکانى است که در جهت جنوبى بنا و زير دو پنجرهٔ اتاقهاى طبقهٔ اول قرار دارد.
طبقهٔ بالا که بخش اصلى بنا و آرامگاه است، نقشهاى خاص دارد. اتاق چهارگوش آرامگاه در ابعاد ۴/۲۰ متر در مرکز بنا قرار دارد. در وسط هر يک از ضلعهاى چهارگانهٔ اين اتاق، طاقنماهايى با قوس نعل اسبى ايجاد شده است که طاقنماهاى شمالى و جنوبى به دو ايوان و طاقنماهاى شرقى و غربى به دو راهرو متصل شدهاند. در چهار گوشهٔ آرامگاه، چهار اتاق قرار دارد که با قوس گهوارهاى پوشيده شدهاند. اتاق آرامگاه با طرح چهار فيلپوش و کتيبهاى در بالا اجرا و تزئين شده است. (کتيبهٔ اين بنا در حال حاضر فرو ريخته است). بر روى اتاق آرامگاه، گنبدى آجرى جاى دارد که روى آن با کاشىهاى رنگى با طرح هندسى تزئين شده است که بيشتر آنها نيز فرو ريخته است.
سنگ مزار شکسته است؛ ولى بر روى آن تاريخ ۱۳۳۳ هـ.ق حک شده است و نام تراشندهٔ آن «ميرزا عبداللّه» هنوز بر روى آن خوانده مىشود. سنگقبرى متعلق به همسر رئيسالمجاهدين که «آسيه» نام داشته، در ديوار شمالى اتاق آرامگاه نصب شده است.
ميراث مشروطيت زير چكمه ميرپنج!
يكسال پس از مرگ ميرزاحسن رئيس المجاهدين، كودتاي رضاخاني همه حيثيت مشروطه زير چكمههاي قزاقها قرار گرفت. سفير وقت انگليس رضاخان ميرپنج را با سيدضياء طباطبايي در گراندهتل قزوين پيش هم نشاند و به آنها وعده داد كه تا با پشتيباني استعمار پير تهران را فتح كنند. اين كودتا در سوم اسفند 1299 محقق شد.
اينبار قشون قزاق كه از قزوين به تهران ميرفت، كميآنسوتر از مقبره رئيس المجاهدين مشروطه در ناصرآباد اطراق كرد. اين روستا به سبب همين اطراق "ميرپنجي" نام گرفته بود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي مردم اين روستا نام پيشين را به ناصرآباد بازگرداندند. در حالي كه اهالي اين منطقه رئيسالمجاهدين راهمچنان بيغيرت مينامند!
شما چه ميگوئيد؟
مقبره رئيس المجاهدين سالهاست متروكه مانده است. اين امر موجب تخريب بيشتر اين عمارت تاريخي ميشود. به نظر مي رسد به جاي آنكه شاهد ويراني آن باشيم مي توانيم از مراكز مسئول بخواهيم در اين خصوص فكري بكنند.
پيشنهاد شما براي آينده اين مقبره چيست؟ در برخي از شهرها مانند تبريز و اصفهان، كه نقش چشمگيري هم در مشروطيت داشتند، نهادي با عنوان "خانه مشروطه" تاسيس شده است تا آثار و نمادها و اسناد اين واقعه تاريخي در آن حفظ و مورد مطالعه و پژوهش قرار گيرد؛ البته اين عمارت از شهر قزوين دور است ولي بالاخره يكي از نمادهاي مشروطه است و نبايد رو به ويراني بگذارد. مراكز فرهنگي مسئول در خصوص آن ميتوانند اقدام موثري بكنند. شما مي توانيد پيشنهاد خود را در قالب پاسخ به نظرسنجي كه در انتهاي اين رساله آمده است براي مراكز مسئول درج كنيد.
بعد از تحرير
آنچه در ادامه مي آيد ، گزارش پايگاه اطلاع رساني شهرداري قزوين درباره رئيسالمجاهدين است:
مختصري از شرح حال دومین شهردار قزوين مرحوم ميرزا حسن شيخالاسلاممرحوم ميرزا حسن شيخالاسلام، معروف به «رييس المجاهدين» فرزند ميرزا مسعود از نخستين روزهايي كه نسيم آزاديخواهي در ايران وزيدن گرفت و مبارزه عليه حكومت استبدادي قاجار آغاز شد به صف آزاديخواهان پيوست. وي با آنكه در عنفوان جواني به سر ميبرد، رهبري مجاهدان قزوين را به عهده داشت و زماني كه محمدعلي شاه مجلس را به توپ بست، با صد سوار به ياري مجلس و مشروطهخواهان به تهران شتافت و نقشههاي مستبدان را با اعمال خود، نقش بر آب ساخت. پس از اين اقدام، مورد توجه و سپاسگذاري مجلس و نمايندگان قرار گرفت و در همان زمان معروف به «رييس المجاهدين» شد.
رييسالمجاهدين قهرمان آزادهاي است كه در خطيرترين و خونبارترين لحظههاي تاريخ ما، تفنگ بر دوش، به ياري مشروطهخواهان شتافت و سالها با دشمنان فرومايه آزادي جنگيد و هر جا كه نهال نويافته مشروطه، فدايي و جانباز ميطلبيد، او جان بر كف و دلير، با بانگ بلند تكبير، چون قهرماني كهنسال و كبير در صحنه حاضر بود.
پس از فتح قزوين، مرحوم ميرزا حسن شيخالاسلام همراه آزاديخواهان به تهران آمد و در كليه وقايع و جريانات عليه محمدعليشاه، حضور فعال داشت. دهقانان كهنسالي، كه هم اكنون در روستاهاي اطراف آرامگاه ايشان زندگي ميكنند، بيان دارند رييسالمجاهدين با دارايي خود، دهي را به نام «ظلمآباد» كه جمعي از كردان غارتگر در آن سكني داشتند، از سكنه آن خريداري و پس از بيرون راندن آنان، ده مذكور را ويران و روستاهاي همجوار را از تعديات و مزاحمتها آسوده نمود. دريغا و دردا كه مشتي فرومايه و تبهكار با طرح و توطئهاي حساب شده و شيطاني، لقب «امامزاده بيغيرت» به اين مجاهد نامدار و نيكوكار دادند تا به خيال خام خويش، اعتبار، اقتدار، عشق و ايمان و آزاديخواهي را در اذهان مردم خدشهدار و بياعتبار سازند.
رييسالمجاهدين از آنجا كه در ميان مردم از نفوذ اجتماعي برخوردار بود، از طرف عدهاي از رجال بزرگ به عنوان رييس انجمن بلدي قزوين انتخاب و به رسيدگي امور شهر و مردم اين آب و خاك مشغول شد، اما به دليل مشكلاتي كه سر راه وي بود، بيشتر از 5 ماه در اين سمت باقي نماند و از مسؤوليت خود كنارهگيري كرد.
ميرزا حسن شيخالاسلام مدرسه و مسجدي در قزوين، يخچالي در قريه يونسآباد براي استفاده دهقانان و نيز مراكز عامالمنفعهاي تأسيس نمود.
سرانجام اين شخصيت برجسته قزويني در شب عرفه سال 1336 هجري درگذشت و مطابق وصيتنامهاش، در آرامگاهي در كنار جاده قديم قزوين- تهران كه براي وي ساخته شده بود، به خاك سپرده شد. در محل آرامگاه ميرزا حسن شيخالاسلام، بنا به سفارش آن مرحوم، چند اتاق و يك آبانبار بنا گرديد و يك باب كاروانسرا و مقداري زمين نيز به عنوان موقوفه تعيين شد تا از محل عايدات آن وسايل پذيرايي رايگان براي رهگذران و مسافرين فراهم آيد. يادش گرامي و روحش شاد.
مطالب مشابه :
اولویت دانشگاه های غیرانتفاعی قزوین
سوالات کاردانی به کارشناسی حسابداری - اولویت دانشگاه های غیرانتفاعی قزوین - سوالات - تراز
مدير عامل تيم فوتبال كاسپين قزوين عنوان داشت : ديدار حساس تيم كاسپين قزوين با صنعت ساري براي صعود
باران اعتدال - مدير عامل تيم فوتبال كاسپين قزوين عنوان داشت : ديدار حساس تيم كاسپين قزوين با
اصلاحات دفترچه راهنماي انتخاب رشته هاي تحصيلي (دفترچه شماره2) و كد رشته محل هاي جديد آزمون كارداني ب
1 - عنوان صحيح دانشكده وابسته به دانشگاه علوم قزوين، رشته كاسپين - شهرصنعتي
درياي خزر يا درياي كاسپين
درياي خزر يا درياي كاسپين. که نام قزوين که عربي شده صبحی استاد دانشگاه قاهره در
دانشگاه آزاد اسلامي قزوين، فاتح ليگ رباتهاي زيردريايي شد
دانشگاه آزاد اسلامي قزوين، فاتح ليگ ربات تيم كاسپين كه به صورت آزاد در مسابقات شركت
استان قزوين- آيينه تاريخ و طبيعت ايران
خبر رساني معاونت صنايع دستي استان قزوين - استان قزوين- آيينه تاريخ و طبيعت ايران - اطلاعيه ها .
راهنمای انتخاب رشته کاردانی به کارشناسی 89 رشته کامپیوتر - قسمت دوم
دانشگاه غيرانتفاعي شمال قزوين « آخرین رتبه قبولی در سال مؤسسه غيرانتفاعي كاسپين
نام و کد موسسات غیر دولتی - غير انتفاعي سراسر کشور
دانشگاه اديان موسسه غيرانتفاعي ابا-ابيك قزوين: موسسه غيرانتفاعي كاسپين -قزوين
رئيسالمجاهدين
كاسپين -شبكه اطلاع كتابخانه دانشگاه در شرق حصارخروان و در حاشيه جاده قديم قزوين- تهران
كتابخانهها و كتابداري در قزوين
كتابخانه مجازي حصار خروان - كتابخانهها و كتابداري در قزوين - رسالههايي فرهنگي- بوم
برچسب :
دانشگاه كاسپين قزوين