کشتار انسان ها با استفاده از شعار "نعره ای تکبیر"
نعره ای تکبیر :
"نعره ای تکبیر" از جمله شعار های کهن مسلمانان است که از سوی مسلمانان اولی برای کشتار کفار بکار برده می شده است. این جمله ریشه در زبان عربی دارد ومشخص نعره بمعنای کشیدن صدا وهم چنان نعره را به معنایی عرعر کردن، یا خشن وغیر انسانی صحبت کردن نیز تعریف کرده اند. تکبیر به معنایی بزرگ که از کبیر گرفته شده، چنانچه علی یکی از خلفای راشدین وامام اول شیعیان تکبیر را به این شکل تعریف کرده، معنا و مفهوم اولین تكبیر آن است كه خداوند سبحان و منزّه است از این كه داراى قیام و قعود باشد". به عبارت دیگر تکبیر به معنایی خدا بزرگتر از آن است که از نظر افعال قابل توصیف باشد.
بنابراین مشخص "نعره ای تکبیر" عبارت از فریاد زدن با صدای بلند است، در توصیف خدا در راهی خدا از سوی انسان های وابسته به دین مورد استفاده قرار گرفته، که منشاه اش به مسلمانان اولی یعنی اعراب برمی گردد. این جمله از زبان عربی استخراج و از سوی مسلمانان بهدف پیشبرد جهاد علیه کفار استفاده می شده است. از آن تاریخ تا کنون تمام مسلمانان از این جمله در راهی رسیدن به مقصد استفاده کرده و می کنند. چنانچه مقصد شان بصورت مشخص کشتن انسان است. چه انسان وابسته به دین محمدی و چه انسان وابسته به ادیان دیگر.
از طرف دیگر "نعره ای تکبیر" در شرایط کنونی تنها در جامعه ای اعراب مورد استفاده قرار نمی گیرد، بلکه همه ای مسلمانان جهان با هر زبان و نژادی از این جمله در مسیر مشخص استفاده می کنند. معمولآ استفاده این جمله بخاطر تکلم و تبادل افگار در راستایی ترقی و پیشرفت بشریت صورت نمی گیرد. بلکه بخاطر کشتن انسان در راستایی رسیدن به سرمایه، پول و اهداف مشخصی دیگر صورت می گیرد. آنچه مسلمانها تاکنون با استفاده از این جمله انجام داده اند بیشتر قتل عام ، تجاوز وهزاران نوع جنایت دیگر بوده تا استفاده آن در تبادل افگار ونیازمندی های روزمره بشر، بنابراین همه ای مسلمانان درمسیر مشخص ، بخاطر اهداف غیر انسانی برای دست یافتن به سرمایه و قدرت سیاسی از این جمله استفاده می کنند. اگر مسلمانان را چه در کشور فلیپین ، افغانستان ، کشور های عربی و افریقایی ویاهر نقطه ای از این کره ای خاکی مشاهده کنیم مشخص از این جمله برای کشتن انسان ها تارسیدن به سرمایه و قدرت استفاده کرده اند.
بنابراین در شرایط کنونی این جمله یکی از خونبار ترین جمله های تاریخ زبان ها می تواند باشد، حتا اگر کلمه کشتن را که خود مشخص برای کشتن همه زنده جانها بکار می رود، با این جمله مقایسه کنیم بازهم نمی تواند با "نعره ای تکبیر" برابری بکند. یقینآ انسان های که بوی از انسانیت برده باشند تنها از کلمه کشتن برای بدست آوردن غذا که عبارت از گوشت حیوانات باشد استفاده می کنند. اما مسلمانان با استفاده از "نعره ای تکبیر"، جنایت های بسی وحشتناک را مانند کشتار مردم هزاره توسط انفجار های خونین انتحاری و غیره انجام می دهند. استفاده این جمله نه تنها از سوی مسلمانان افراطی پاکستانی صورت می گیرد. بلکه تمام مسلمانان از این جمله بصورت گسترده به شیوه های مختلف استفاده می کنند. حتا مردم هزاره که خود بوسیله ای این جمله قربانی اند وهمواره در طی بیشتر از دوصد سال از سوی گروه های قدرت مند مسلمان باستفاده از این شعار کشته شده اند و می شوند، نیز در اعتراضات مدنی خویش در سراسر جهان حتا ساکن در کشور های غربی استفاده می کنند.
بنآ این جمله از دو کلمه نعره وتکبیر بوجود آمده که از سوی انسان ها برای کشتار انسان ها مورد استفاده قرار گرفته ومی گیرد. درهرکشتار انسان های بیگناه مانند کشتار بیگناهی مردم هزاره در کویته از سوی مسلمانان افراطی قطعآ با استفاده از این شعار کار گرفته شده و درابعاد گسترده تری مانند جنایت های عظیم علیه بشریت این جمله و این شعار مورد استفاده قرار گرفته است. مشخصآ طبقه حاکمه از این شعار برای فریب توده ها واستفاده از توده ها، در مقاصد مشخص و بهره برداری از توده ها برای کشتن توده های دیگر و......
شعار کشتن انسان ها و جنایت عظیم دیگر:
یقینآ هیچ انسانی در دنیایی اسلام نیست که با این جمله آشنایی نداشته باشد، حتا بندرت می توان انسان های را روی کره ای زمین یافت که این جمله را نشینیده باشند. معمولآ در شرایط کنونی تندروان مذهبی با استفاده از این جمله به کشتار انسان های دیگر پرداخته وسپس بصورت فلم با انتشار در شبکه های اجتماعی مانند یوتیوب همه جهان را با این جمله آشنا ساخته اند. علاوتآ ساکنان جهان اول هرگاه این جمله را در هر جای یا از هر طریقی مشاهده کنند به تروریست ها ربط می دهند و هر گروهی که باشد بنام تروریست معرفی می شوند.
بنآ همه ای بشریت می دانند که این جمله چقدر جمله ای خون آشام و نفرت انگیزاست. اکثر مردم جهان از این جمله متنفر اند حتا تعدادی کثیری از مسلمانان نیز از این جمله نفرت دارند. دلیل اش این است که کمتر خانواده ای در جامعه اسلامی وجود دارد که یکی از اعضای خانواده اش را توسط استفاده کنندگان همین جمله از دست نداده باشند. قربانیانی زیادی هستند که صرف بواسطه ای همین جمله قربانی شده اند. جالب تر از همه تمام گروه های افراطی با استفاده از این جمله جنایت کرده اند. وکسانیکه قربانی ترور ویا بوسیله ای تندروان مذهبی در حادثات خونین مانند کویته جان داده اند، بازماندگان وخانواده های شان نیز همین جمله را در تشریح جنازه یا محافل دیگر استفاده می کنند. اینجا است که شنیدن این جمله برای هرانسان وحشتناک است و پیام مشخص برای نسل کنونی جهان دارد. که آن کشتن ، وحشت، ترور، جنایت های غیر انسانی دیگراست.
در طول تاریخ 1400 سال این جمله به شکلی از اشکال در کشتن انسان های بیشمارنقش داشته ویا دلیلی شده که انسانهای بیگناهی دیگر مانند مردم هزاره در کویته پاکستان کشته شوند. برعلاوه سردمداران دین چه در طول تاریخ و چه در شرایط کنونی از طریق این جمله توده های ناآگاه را برای کشتن و نابود کردن توده های بی دفاع دیگر بسیج کرده اند. میلیارد ها انسان بی دفاع در طول تاریخ دین اسلام در مناطق مختلف با استفاده از همین شعار یعنی "نعره ای تکبیر" کشته شده یا بصورت وحشتناک مورد تجاوز، بردگی وهزاران جنایت دیگر قرار گرفته اند.
از سوی هم تاریخ معاصر بیشتر شاهد استفاده این جمله بوده، در نیم قرن آخیر بیشتر از هزاران انسان با استفاده از همین جمله به شیوه ای وحشتناک کشته شده اند. گرچند عقب کشتار انسان ها در کل اقتصاد وپول است اما شعار های مانند نعره ای تکبیر و دموکراسی باعث می شود که انسان ها همدیگر را بکشند. انسان های قدرتمند به انسان های ضعیف هجوم آورده وبه نحوی سعی کرده اند طبقه ضعیف را از بین ببرند. انسان های بیشتریک دین با همین شعار به انسان های کمتر دین دیگر تاخته وبه کشتار هم نوعان شان پرداخته اند. اکثریت های مذهبی به اقلیت ها تاخته، مردان شان را کشته ، زنان و اطفال شان را به حیث برده و غلام اسیر نموده اند. در نهایت همه مردم جهان برداشتی را دارند که من، شما و هر شخصی دیگر از این شعار داریم.
از طرف دیگر در شرایط کنونی یک شعار مدرنی دیگر است که در مقابل این جمله جان انسان های بیگناهی زیادی را گرفته است، که آن دموکراسی است. این شعار از غرب منشا گرفته است. غربی ها بخاطر این شعار و تطبیق آن در یک کشور دیگر هزاران انسان وتوده های تحت ستم مانند مردم ستمکش افغانستان را کشته اند. تنها در ده سال آخیر حدود هفتاد هزار شهروند افغانستان بخاطر پیاده ساختن دموکراسی از سوی غربی ها و مهره های شان در کشور کشته شده اند. یقینآ این شعار به یک بحث کاملآ جداگانه نیاز داشته وامکان بحث اش در این مقاله وجود ندارد.
کشتار میلیونی انسانها با این نعره( نعره ای تکبیر):
اگر در تاریخ معاصر جهان اسلام نگاه بیندازیم جنگ های خونین اعراب با اسراییل قدیمی ترین جنگ در طول صدسال آخیر بوده این جنگ خونین که تاحال یعنی بیشتر از 60 سال است ادامه دارد جان میلیونها انسان را گرفته است. یک طرف درگیر جنگ که عبارت از اعراب باشد از این شعار برای ادامه جنگ خویش استفاده کرده و هم چنان می کنند. درواقع هردو طرف درگیر جنگ همدیگر را برحق می دانند و انسان کشی را دفاع از آزادی و استقلال کشور و همچنین دفاع از ناموس ووطن خویش می دانند. میلیون ها انسان فلسطینی بوسیله ای اسراییل به بردگی کشیده شده و از داشتن ابتدایی ترین حق که عبارت از زنده ماندن است محروم شده اند. بنابراین فلسطینیان واعراب دیگر که برعلیه اسراییل می جنگند همین جمله را بکار می برند. وآن "نعره ای تکبیر" است.
از سوی دیگر اگر به جنگ هشت ساله ای ایران وعراق نگاه بکنیم این دوکشور مسلمان نیز با همین شعار دست داشته انسان های بیشماری همدیگر را کشتند. گرچند عقب این جنایات کسانی دیگر قرار داشتند، اما یقینآ طرفین درگیرجنگ، کشتار انسان های همدیگر را باستفاده از همین شعار برحق می دانستند. یکی تجاوز ودیگری دفاع، در حالیکه مقاصد اصلی این جنگ دست یافتن به منابع طبیعی و سرمایه و ببردگی کشیدن توده های کشور شکست خورده بود. علاوتآ در جنگ خلیج فارس که عبارت از جنگ عراق و کویت بود ودر نهایت به دخالت امپریالیزم آمریکا انجامید نیز ازهمین شعار بصورت گسترده استفاده شده است. در حالیکه اعراب هردو کشور دارای نژاد و مذهب واحد (عرب واهل سنت) بودند باآنهم تعدادی زیادی از شهروندان خویش را با استفاده از این شعار کشتند.
از سوی دیگر این شعار در جنگ کشمیر هم نقش بسزای داشته، دولت مرتجع پاکستان ، ارتش مسلمان خود را بواسطه ای همین سلاح مسلح کرده وبه جنگ هندوستانی ها که دارای مذهب هندو بودند فرستاد، در این جنگ طولانی مدت نیز تعدادی زیادی از انسان ها کشته شده و تعدادی دیگر مجبور به ترک خانه و کاشانه ای خویش شدند. علاوتآ جنگ پاکستان و بنگله دیش دو کشور مسلمان و استفاده مشابه همین جمله ، انقلاب ایران و سرکوب مخالفین غیر مسلمان شان و اعدام انان با همین شعار و غیره. اینها نمونه ای از استفاده همین شعار ها بوده است. ممکن است عوامل اصلی عقب کشتار انسان ها چیزی دیگری بوده باشد، اما ظاهرآ بیشتر از صدها هزار انسان در یک قرن آخر با استفاده ازهمین شعارکشته شده اند.
جنگ های خونین افغانستان و استفاده "نعره ای تکبیر":
افغانستان یکی از کشور های است که این جمله "نعره ای تکبیر" چه در جنگ های تاریخی افغانستان و چه در جنگ های داخلی بیشترین استفاده را داشته است.عبدالرحمن در جنگی علیه ساکنان مرکزی افغانستان (مردم هزاره) نیز از این شعار برای سرکوب و قتل عام شان استفاده کرده است. چنانچه عبدالرحمن ارتش خویش را با همین شعار مسلح و به جنگ مردم هزاره فرستاد. در حالیکه مردم هزاره از پیروان پیغمبر عبدالرحمن وبه خداو قرآن عبدالرحمن نیز ایمان داشتند. وهم چنان مردم هزاره بااستفاده از این شعار برای دفاع از ناموس و عزت شان استفاده می کردند. گرچند عوامل دیگر در این جنایت نقش داشت. اما عبدالرحمن از طریق همین گونه شعار ها اهداف خویش را برحق دانسته ودفاع مردم هزاره را از سرزمین شان ناحق و باستفاده از این شعار به کشتار وسرکوب مردم هزاره پرداخت، که تعدادی زیادی را کشته و حتا تعدادی زیادی دیگررا بصورت برده و غلام فروخت. تعدادی کثیری دیگر مجبور به ترک خانه و کاشانه ای شان شده به مناطق دور تری کوچ نمودند. بنابراین طرفین از این شعار استفاده کردند.
از سو دیگرهمین شعار در جنگ های داخلی افغانستان میان سگ جنگی های مجاهدین نیز بصورت گسترده بکار گرفته شده، چنانچه جنگ های خونین میان این جنایت کاران هزاران شهروند بیگناهی افغانستان را بخاک و خون کشید. هرکدام از طرفین درگیر با این شعار و شعار های از این قبیل مسلح بودند که تمامآ به هم ربط داشت. جنایت کاران جهادی چه سنی مذهب و چه شیعه مذهب افراد خویش را با استفاده از این شعار بسیج می کردند. طالبان در چندین جنایت مشابه در مناطق مختلف افغانستان از طریق همین شعار به قتل عام مردم هزاره پرداخت و هزاران هزاره را در سرتاسر افغانستان به قتل رسانیدند، که حتا تا اکنون چنین جنایت های غیر انسانی را انجام می دهند.
در جنگ های کنونی نیروهای تندرو طالب با نیروهای خارجی امپریالیستی نیزاین شعار بدون استفاده نیست، طالب ها نیروهای خویش را با همین شعار مسلح و به جنگ آزادی خواهی برعلیه اشغالگران می فرستد. درحالیکه خود از عوامل اصلی حضور اشغالگران در افغانستان میباشند، اول یک جنایت را انجام می دهند باری دیگر برعلیه آن به مبارزه بر می خیزند، چنانچه در طول تاریخ ابتدا مملکت و مادر وطن را فروخته سپس برعلیه شان به جنگ برخواسته اند، و بی شرمانه با استفاده از این شعار به جنگ های خونین خویش مشروعیت بخشیده اند.
استفاده این شعار در کشتار کنونی هزاره ها در کویته وغیره:
اگر به ویدیو های تندروان مذهبی از قبیل طالبان ، سپا صحابه ، لشکر جهنگوی وغیره توجه کنید، حتمآ به این شعار بر می خورید. "نعره ای تکبیر" امکان ندارد چنین شعاری را در جریان گردهمایی شان مشاهده نکرده باشید. معمولآ سردمدار گروه بعد از ارایه پلان و برنامه های شوم شان در جمع هواداران ، منتظر شنیدن این شعارها میباشد تا افراد حاضر در جلسه نعره کنند. وبه حمایت از رهبر و پیشوای شان این شعار را با صدای نفرت انگیزی سر بدهند. مثلا فرد مسول یا سخنران برای حاضرین می گوید، بیایید برعلیه دشمنانان بیجنگیم ، بعدآ انسان های که مانند گوسفند بدنبال آنان روان اند با شعاردادن های بیهوده و استفاده از همین شعار "نعره ای تکبیر" حمایت شان را از پلان های شوم رهبر اعلان می کنند و خود را آماده قربانی برای اهداف غیر انسانی رهبر بخاطر حمایت مالی کشور های مرتجع عربی و امپریالیستی وآن کسانیکه در پس پرده قرار دارد اعلان می کنند.
از طرف دیگر اگر این شعار و شعار های از این قبیل نباشد تندروان مذهبی نمی توانند به آسانی مردم و توده های عقب مانده را بسیج کنند، تندروان مذهبی و سردمداران مذهب خوب می دانند که نقطه ضعف انسان های ناآگاه در کجا است و از کدام مسیر می توان توده را خر ساخته و برای مقاصد مشخص از آنان استفاده نمود. بنآ تندروان مذهبی ماهرانه از نقطه ضعف انسان های ناگاه در مسیر مشخص برای پلان های شوم خویش استفاده می کنند. کشتن همشهری شان به یک بازیچه ای کودکانه مبدل شده است. در واقع کشتن انسان برای مذهب واستفاده مذهب برای کشتن انسانهای بیگناه خود بازیچه ای برای انسان ها واهداف غیرانسانی دیگر وغیره.
در گذشته چه جنایت های از سوی دین ستیزان صورت گرفته و چه تعداد انسان های بیگناه در مناطق مختلف بنابه مقاصد مشخص کشته شده ویا چه تعداد دیگر مجبور به ترک خانه و کاشانه ای خویش شده اند را می گذاریم کنار، اما در همین چندسال گذشته تنها تندروان مذهبی بیشتر از هزاران انسان همنوع شان را که در اکثر مسایل دارای وجه مشترک میباشند. به قتل رسانیده اند. منظور از وجه مشترک این است که قاتل و مقتول هردو دارای دین واحدی اند که تمام موضوعات مذهبی شان شدیدآ باهم شبیه و از یک کتاب مشخص ماخذ شده اند، اما این تندوران همدیگر را به تکفیر بودن متهم کرده از طریق نعره ای تکبیر بیگناهان و کمزوران خویش را به قتل می رسانند.
راهپیمایی های مدنی واستفاده " نعره ای تکبیر"
در چندسال آخیر راهپیمایی های مدنی را مردم هزاره بنام خود ثبت تاریخ کرده اند واعتراضات سرتاسری را در سرتاسر جهان انجام داده اند که یقینا حاییز اهمیت است. اما همین مردم هزاره هرگاه برای اعتراض یا گردهمای های مذهبی وغیرمذهبی خویش در کنار هم مییابند، قطعآ قبل از هر حرف ویا خواستی مشخص از این نعره "نعره ای تکبیر" استفاده کرده شعار می دهند. حتاهزاره های که سالها است در جامعه غربی زندگی می کنند نیز از این خرافات مستثنا نیستند. در تظاهرات مردم هزاره در کشور های غربی برای توقف نسل کشی هزاره ها نیز از این شعار همواره استفاده شده و می شود، برعلاوه این شعار "لبیک یا حسین" و "کربلا کربلا" نیز برسر زبان های هریک از هزاره های است که در تظاهرات ها بخاطر اعتراض و خواستار توقف نسل کشی مردم بی دفاع هزاره شرکت می کنند. یقینآ همه می دانند که ظاهرآ این شعار ها دلایل اصلی کشتار مردم هزاره در منطقه وبخصوص در کویته پاکستان است. تندروان مذهبی یا افراط گرایان سنی علنآ دلایل کشتار مردم هزاره را قطعآ به همین شعارها وبعضی دلایل دیگر اشاره می کنند.
حوادث آخیر کویته و کشتار بیشمار این مردم بیگناه از سوی هم دین شان یقینآ قابل تامل است وهمه دین داران عمیقانه بیاندیشند که چرا انسان مسلمان از سوی مسلمان دیگر به قتل می رسند. گرچند این موضوع پدیده ای جدید نیست از ابتدای ایجاد دین اسلام وجود داشته و در طول 1400 سال بیشتر از 1400 هزار انسان در مناطق مختلف بخاطر تفاوت های مذهبی اسلامی شان کشته شده اند. اما توده ها یا سربازان لشکر جنهگوی وغیره بنابه عقب ماندگی فکری و عدم داشتن معلومات به هیچ وجه نمی دانند، که چرا انسان های بیگناهی دیگر مانند مردم هزاره را می کشند.
همچنان به هیچ وجه نمی دانند که هزاره ها خدای یکتای خود شان را قبول دارند وهمین طور پیغمبر و کتاب آسمانی شان را، گرچند همانطوری که اشاره کردم عقب این جنایات مقاصد اقتصادی وپلان های شوم دیگری است اما آنچه مهم است این است که همه ای جنایت کاران یا همان سربازان نافهم افراطی این آگاهی را ندارند که آنها بخاطر مقاصد اقتصادی و دهها مقاصد دیگر مورد استفاده قرار می گیرند. در حقیقت به آنها انگیزه ای دینی داده می شود، به آنها این ذهنیت داده می شود که مردم هزاره خدا پرست نیستند، بلکه علی پرست هستند. رهبران افراطی علنآ تبلیغ می کنند که یک شیعه را بکشید مستقیم به بهشت می روید وهمچنان می گویند که یهود بهتر از شیعیان هستند. بنابراین سربازان افراطی با این نوع شعار های خرافاتی مسلح می شوند وبه کشتن انسان های بیگناه مانند مردم هزاره می روند.
مهمتر از همه جنایت کاران مذهبی و افراطی با نعره ای تکبیر، نعره کنان الله اکبر ودلایل بالا به کشتار مردم بیگناهی هزاره می پردازند. آما مردم هزاره در مقابل جنایت وحشیانه ای افراط گرایان سنی بااستفاده ازهمین شعار یعنی "نعره ای تکبیر" خواستار توقف کشتار شان می شوند. علاوتآ تندروان مذهبی یک عده از انسان های ناآگاه را در کنار هم جمع نموده با استفاده از این شعار انگیزه ای جانفشانی می دهد، اما در مقابل مردم بیگناهی که قربانی اند مردم را جمع نموده با استفاده از این شعار خواستار توقف کشتار شان می شوند.
رشد افراطیت و نقش کشورها و مردم خاورمیانه:
یقینآ پس پرده یا عقب این جنایت تندروان مذهبی اقتصاد و منافع اقتصادی بعضی کشور های خونخوار بخصوص سیاست های اقتصادی ارتجاعی با همکاری سیاست های اقتصادی جهانخوار امپریالیستی نهفته است و منافع اقتصادی از عوامل عمده ایجاد و افزایش تعصب های مذهبی و قومی میباشد. سیاستمداران امپریالیستی و ارتجاعی با افزایش فاصله های طبقاتی شرایط کشتار انسان های بیگناه را بیشتر مهیا می سازند. به هراندازه فاصله ای طبقاتی زیاد باشد به همان اندازه نقش مذهب و دین برجسته می شود، در حقیقت انسان های فقیر بیشتر به مذهب وابسته اند تا انسان های سرمایه دار ویا کسانیکه دارای زندگی بهتر اند. انسان های فقیر با افزایش فقر بخدا پناه می برند در حالیکه انسان های پولدار بجای پنابردین به خدا از هرطریق ممکن وحتا از طریق ببند کشیدن طبقه فقیر مذهبی بیشتر پولدار می شوند
از طرف دیگر دین طبقه پولدار و حاکمه همواره سرمایه بوده ومذهب شان پول است، اینجا است که انسان های فقیر یا همان توده ها مصروف مناجات و درخواست کمک از خدا و پیشوایان دین شان هستند، درحالیکه طبقه حاکمه یا پولدار مصروف طرح به بند کشیدن توده های است که پنا به خدا برده اند. وقتیکه مناجات و دعای توده ها قبول نشد سپس فکر می کنند اینجا گناهان کبیره صورت گرفته به همین خاطر تغیری در زندگی مردم این محل بوجود نمیایید، واینجا است که تصمیم به کار های احمقانه ای دیگری میبرند که عبارت از جهاد در راه خدا یا کشتار انسان های که از دید انها کافر اند، می زنند.
هدف این جمله و شعار های مانند این وتاریخچه استفاده آنها همواره بخاطر سواستفاده از توده ها بوده، طبقات حاکمه و سیاست مداران ارتجاعی با استفاده از این جمله از توده های که هیچ آگاهی در مورد هیچ موضوعی ندارند، بخاطر اهداف مشخص مورد بهره برداری قرار می دهند. طبقات حاکمه چه ارتجاعی چه امپریالیستی این دنیا را با استفاده از ناآگاهی توده ها به یک قصاب خانه مبدل نموده اند. مخصوصآ توده های فقیر در کشور های عقب مانده مانند افغانستان و پاکستان.
همه افراد با نفوذ وطبقات حاکمه ارتجاعی وبخصوص طبقات حاکمه سنی مذهب بخاطر منافع خویش از این طریق توده ها را به بند کشیده اند. طوریکه نسل کنونی شان را چنان تربیه یا شستشوی مغزی داده اند که دنیا برای انها یک خانه ای موقت است یک خانه که بزودی رخت برخواهند بست، اینجا است که افراطیت بیشتر از پیش تقویه می یابد و در ریشه ریشه ای جامعه نفوذ می کند. گرچند در این جنایات، ادارات استخباراتی کشور های ذیدخل بیشتر از پیش نقش دارند، اما اربابان یا حاکمان منطقه هم نقش بسزای را بازی می کنند.
از طرف دیگر دوحصه از درآمد کل عربستان سعودی بالای افراطیت سرمایه گزاری می شود، سهم امامان و مرتجیعین عربستانی در کل به پاکستان ارسال می گردد. بخشی از سهمیه مکه که مربوط به مرتجعین عربستانی است در کل برای گروهای افراطی مانند طالبان ، لشکر جهنگوی و غیره به مصرف می رسد. ملاهای مرتجع عربستانی همواره برای حمایت از شورشیان افراطی تبلیغ می کنند. ملاهای کثیف عربستانی برعلاوه از سهمیه های مذهبی و نفتی از مردم هم پول جمع نموده برای حمایت از گروههای افراطی بخصوص در پاکستان ارسال می کنند. اما در مقابل سرمایه گزاری های رژیم اسلامی ایران برای رشد افراطیت شیعی در کشور های منطقه بسیار ناچیز است. برعلاوه تمام توجه رژیم اسلامی ایران فقط به خاور میانه که عبارت از همان گروهای افراطی سنی مذهب مانند حماس میباشد، معطوف است. از طرفی دیگر حداقل مردم ایران از افراطیت متنفر اند وهیچ نقشی را از قبیل تبلیغ در داخل کشور و جمع آوری کمک های مالی از مردم در ترویج و رشد شیعه افراطی بازی نمی کنند. گرچند دولت مرتجع ایران دست کمی از دولت های ارتجاعی دیگر ندارد و در رشد افراط گرایان مذهبی نقش می گیرد. اما کشور های عربی برعلاوه حکومت های مزدور وارتجاعی شان تقریبآ همه ای مردم این سرزمین برای رشد افراطیت و مذهب گرایان سنی تلاش می کنند و فعالانه نقش می گیرند.
حرف آخر:
در دنیایی امروزی ودرشرایط کنونی جنایت های بسی وحشیانه صورت می گیرد، همه کشور ها وسیاست مداران اش بخاطر اهداف شوم خویش با خون انسان های بیگناه مانند جانباختگان آخر کویته بازی می کنند. در منطقه ای بنام پاکستان در مناطق صوبه سرحد و بلوچستان سالهاست که کلاس های آموزشی برای جوانان ، نوجوانان واطفال از سوی بعضی کشورها مانند عربستان سعودی و پاکستان راه انداخته شده است. تا تعدادی زیادی از جوانان تنها شیوه ای سربریدن را مطابق با شریعت اسلامی افراطی سنی فراه بیگیرند. یقینآ اولین مطلبی که به آنها آموخته می شود، همین شعار یعنی "نعره ای تکبیر" است.
بنابراین در همین مناطق و مناطق دیگر لشکری را مشاهده می کنیم که افراد و هوادارانش را جمع کرده با استفاده از همین شعار ("نعره ای تکبیر") برای کشتن انسان های بیگناه دیگر برنامه می ریزند، و جوانان را با شستشو دادن مغزی برای حملات انتحاری آماده کرده برای کشتن زنان ، کودکانی می فرستند. که جرم شان دست باز نماز خواندن، یا نواسه پیغمبر همین اعضای لشکر را سمبول در زندگی خویش قرار داده اند. چنانچه تندروان مذهبی در دوماه آخر سال جاری بیشتر از 100 زن و کودک بی گناه را تنها در یک منطقه کوچک مانند کویته با استفاده از همین شعار وحشیانه به قتل رسانیده اند.
علاوتآ نوجوانی را می بینیم که با کارد دست داشته اش گلونی انسانی دستگیرشده را با استفاده از همین شعار چنان بیرحمانه میبرند که فکر می کنی ، یک مرغ را گردن می زند. جای دیگر مشاهده می کنی ، که همین انسان های عقب افتاده و افراطی پستان زنی را بشکل وحشیانه وبیرحمانه زمانی می برد که فریاد کنان صدا می زند "نعره ای تکبیر" الله اکبر وغیره!
مهمتراز همه مردان افراطی و مذهبی را می بینی که دور هم جمع شده با استفاده از همین شعار تصمیم به کشتن یک زن و مردی می گیرند که جرم شان عشق است. در واقع نعره کنان یا عرعر کردن "نعره ای تکبیر" الله اکبر وغیره سنگ های را بطرفی زن و مرد مظلوم و بی دفاع پرتاپ می کنند که گویا آنطرف یک نشانه ای از سنگ است. برعلاوه هیچ کسی نه آهی و نه ناله ای آن بیچاره هارا شنوا اند، که گویا همه ای شان حیوان های درنده ای است که در اطرافی شکاری گردهم آمده اند. در واقع افراد مذهبی و افراط گرایان چنان تشنه به خون اند که به هیچ وجه نمی توان آنها را با حیوانات درنده مقایسه کرد.
خلاصه در هرجنایتی علیه بشریت از سوی اسلامگرایان افراطی همین جمله یعنی "نعره ای تکبیر" به کار برده می شود. اینجا است که این جمله را به یکی از خونبار ترین جملات تاریخ زبان ها می توانیم یاد کنیم. مهمتر از همه سنگسار کردن ، بند از بند جدا کردن ، سربریدن، دار زدن ، انتحاری کردند وغیره جنایت ها بخشی مهمی از مذهب و سیاست های ارتجاعی است، که با استفاده از این شعار وشعار های مشابه انجام می پذیرد.
مطالب مشابه :
سربریدن مردم بیگناه سوریه توسط تروریست ها + عکس
سربریدن مردم بیگناه سوریه توسط تروریست ها + عکس » شیر مرغ تا جون
احکام سربریدن حیوانات(برگرفته از سایت رسمی آیت الله سیستانی)
كسى كه سر حيوان را مىبرد چه مرد باشد چه زن و مستحب است مرغ را احکام سربریدن
رسوایی دوباره حقوق بشری غرب و آمریکا با جنایات داعش
بر اساس گزارش های منتشره داعش در اردن و توسط و امروز در عراق سربریدن مرغ باغ ملکوت
مهمترین اخبار حوادث 24 ساعت گذشته؛
عامل جنايت پل انديشه در بازسازي صحنه قتل و افشاي جنايات قاچاقچيان توسط مرغ پوستكنده
سفر به آخر ایران؛ چابهار
می گفت هسته اولیه این شهر توسط یک مرغ زنده را در سربریدن حیوانی را
باورها اعتقادات مردم مشکان فارس
که تازه اولین تخم خود راگذاشته ومرغ شده تخم اولش را ازلانه یا کوله مرغ زن غیر حامله
چاق ترین بچه ی دنیا
آموزش تعاملی فیزیک آنلاین توسط این زن ۳۲ ساله در همچنین علاقه شدیدی به تخم مرغ و
کشتار انسان ها با استفاده از شعار "نعره ای تکبیر"
قتل عام بیشتر از شانزده زن و کودک توسط کنی ، یک مرغ را کردن ، سربریدن، دار زدن
برچسب :
سربریدن مرغ توسط زن