طرح فرش رو از جيبم بيرون میيارم!
گفتگو با استاد محمد علی قره باغی
گفتگو از سيد محمد مهدی ميرزاامينی، ابوالفضل مشهدبان/ عکس: سيد محمد رضا سيدی
نهم مرداد بود که در يک بعد از ظهر گرم تابستانی مهمان استاد محمّد علی قره باغي بوديم. دفتر کار ايشان در بازار اميريه تبريز جايی بود که ايشان ميزبان ما بودند. استاد که هميشه نسبت به دانشجويان فرش لطف داشتند در گپ و گفتی صميمی حدود دو ساعت پاسخگوی سوالات ما در خصوص خودشان و طراحی فرش بودند. در و ديوار محل کار استاد جايی برای نمايش طراحیهای ايشان بود همينطور تصاوير استاد در جوانی و کارگاه بزرگ توليدی ايشان. کف سالن و روی ميزها هم فرشهای توليدی کارگاه استاد، فضا را به غايت فرشی نموده بود. روی ميز استاد کتابی به نام گذر از خويش نوشته دکتر محمّد رضا صفايی بود. کتابخانهاشان هم پر بود از کتب عرفانی، فلسفی و ادبی و همينطور کتاب های فرش. در تمام مدت مصاحبه استاد با شور و شوقی ستودنی از فرش و هنر طراحی فرش سخن میگفت که گويی سالها حرف برای گفتن دارد. گاهی اوقات هم برای توضيح بيشتر شخصاً بلند میشدند و کتابها و تصاوير فرشها و طرحهايشان را به ما نشان میدادند و با عشقی تمام ناشی از فرش روی تک تک اين تصاوير توضيح میدادند. با هم پای صحبتهاي ايشان مینشينيم.
استاد برای سوال اوّل میخواهم خودتان را برای ما معرفی فرماييد. از خانوادهتان برايمان بگوييد.
من محمّد علی قره باغی فرش فروش متولد سال 1322 در شهر تبريز هستم. پدرم يکی از برجستهترين توليد کنندگان فرش بوده که از قره باغ روسيه آمده بود. در اصل پدرم از مسيحيان روسی بوده که بعد مسلمان میشود و برای همين از روسيه بيرون شده و به قره باغ میرود و از آنجا هم ارامنه بيرونش میکنند که نهايتاً میآيد ايران و در تبريز ساکن میشود. من فرزند بزرگ خانواده هستم و دو برادر و يک خواهر دارم. که يکی از برادرانم طراح مسلط و استادی در فرش هستند.
پدرتان در زمينه طراحی هم سر رشتهای داشتند؟
نه. پدرم طراح نبود ولی توليد کننده فرش بوده و در اين زمينه برای خود استادی بوده است.
از فرزندانتان بگوييد. چند فرزند داريد و آنها چه کار میکنند؟
سه فرزند دارم. يک پسر و دو دختر. پسرم و يکی از دخترهايم ليسانس زبان دارند و دختر ديگرم فوق ليسانس را تمام کرده و برای دکترای تخصصی تلاش میکند.
استاد تحصيلاتتان در چه زمينهای است؟
به صورت شبانه ديپلم ادبی گرفتم. البته آن زمانها رفتن کلاسهای دانشگاه آزاد بود و من در کلاسهای علوم تربيتی، روانشناسی، روان تربيتی، علوم تربيتی و فلسفه که علاقه زيادی هم به آنها داشتم شرکت میکردم.
استاد چطور شد که به طراحی فرش علاقهمند شديد؟ و کی متوجه شديد در اين زمينه صاحب استعداد هستيد؟
سيزده سالم بود که برای يادگيری نقاشی به خدمت استاد باجلانلو از اساتيد نقاشی رنگ و روغن رفتم و به مدت يک سال در خدمت ايشان بودم. بعد از اين يک سال به سمت طراحي فرش کشيده شدم و فکر کردم در اين زمينه بهتر میتوانم کار کنم. برای همين هم شش سال ديگر در خدمت استاد رحيمِ پورکاظم که از شاگردان استاد عماد بودند شاگردي نمودم. و کم کم طراح مستقلی شدم و سبک خاص خودم را نيز پيدا کردم.
اساتيدتون در زمينه طراحی فرش علاوه بر استاد باجلانلو چه کسانی بودند؟
من استادانی داشتم. نه آن استادانی که قلم بدهند دست من و بگويند اين کار را بکن يا اين کار را نکن. بلکه با آنها صحبت کردم يا آثارشان را ديدم يا حتی اخلاقشان و خود اينها برام الهام بخش بودند. مثل استاد اَمقانی، مير مجيد حسينی، عماد و ... اينها اساتيدی بودند که از زمان شيخ حسن حداد از 120 سال پيش، من آثارشان و يا خودشان را ديدم و از آنها استفاده بردم. و اين مثل اينه که من با اينها قبل از تولد هم آشنا بودم و آنهايی را که نديدم هم میدانم.
استاد اولين طرحی که کشيديد يادتون میآيد؟ از اون طرح چه خاطرهای داريد؟
در سال 42 يعنی زمانی که 20 سال داشتم اولين طرح فرشم را کشيدم. يادمه اين طرح يک گردش دوران بدون لچک ترنج اسليمی بود که در زمينه ليموئی و اندازه 5/2×5/3 و در رج 60 کشيدم. جالبه بگم وقتی اين طرح بافته شد کلی مشتری داشت و ما چندين فرش از اون بافتيم. اون طرح رو فکر میکنم در مدت يک هفته کشيدم.
شما از اينکه طرح فرشتون فروخته میشه و مشتری داره چه حسی داشتيد؟ آيا طرح فرش هم بدون اينکه بافته بشه میفروختيد؟
يک طراح و نقاش اگر خودش توليد کننده هم باشه موفق تره. مثل رانندهای که مکانيکی هم بدونه. يعنی کاری که انجام ميده بتونه عيبهاش رو هم شناسايی کنه. من از اوّل براي خودم طراحی میکردم و طرحهامو بيرون نمیدادم و خودم اونها رو توليد میکردم. البته اوايل پيش میآمد که به صورت سفارشی هم طراحی انجام بدم ولی خوب مدت کوتاهي چنين بود و بعد از اون طرحهامو فقط خودم توليد میکردم.
استاد عشق و علاقه به فرش داشتن برای موفقيت شما چقدر تاثير گذار بود؟ اصلاً به فرش علاقهای داشتيد؟
من برای اين کار خيلی ذوق داشتم. نه اينکه وانمود کنم عاشق اين کار هستم. نه! من واقعاً عاشق اين کار بودم و خودم نمیدونستم. بذاريد براتون يه جريانی رو تعريف کنم. شايد براتون جالب باشه. حدود 26 سال پيش من تقريباً يک طراح معمولی بودم که البته باز هم با طراحان اون زمان فرق داشتم. کم کم تغييراتی در من ايجاد شد. نمیدانم چی بود. شايد از نظر بيولوژيکی يک جهش بوده باشد يا از نظر عرفا شايد يک «داده» بوده. امّا من خودم معتقدم يک کمک غيبی بوده. يک چيز ويژه بود. ببينيد ما يک چشم داريم که با آن میبينيم ولی چشم اصلی پشت چشم ماست. يک دست داريم کار انجام میدهيم ولی دست اصلی آنجاست (اشاره به بالا)
قضيهاي را که میخواهم براتون بگم اينه: 26 سال پيش در حال کشيدن يک نقشه بودم. نقشه بزرگی بود و برای همين کاغذ را روی زمين گذاشته بودم و میکشيدم. در حين کار ناخودآگاه گريهام گرفت و اون موقع حدود 25 سال بود قلم میزدم و تا اون موقع اينطوری نشده بودم. خيلی عجيب بود. در حالی که زانوهام روی نقشه بود و طراحی میکردم بی اختيار اشکهام میچکيد روی کاغذ و صدای اشکهام رو از خوردن روی کاغذ میشنيدم. در حدود هشت ساعت بود که من پيوسته طراحی میکردم. وقتی صبح شد و به نقشه نگاه کردم. ديدم آن چيزی رو که میخواستم کشيدم. اصلاً يادم نيست اون نقشه را چطور کشيدم. فقط میدونم تو حال خودم بودم. ما اون طرح را در زمينه مشکی بافتيم. اين فرش وقتی رفت در نمايشگاه آلمان، به عنوان بهترين فرش انتخاب شد. از طرف ايران هم از من تقدير شد.
استاد شما وقتی میخواهيد طراحی کنيد به چه چيزی فکر میکنيد و يا از قبل طرحی را در ذهنتان داريد؟
من الان وقتی طراحی میکنم نيازی ندارم که به خودم فشار بيارم و چيزی را بکشم و يا توی ذهنم چيزی از قبل داشته باشم. میخواهم بهتون بگم من الان بدون اينکه فکر کنم طراحی میکنم، هر چقدر کاغذ راه و جا داشته باشه. از اينجاست که میگم اين يک داده خدادادی است و يک چيز معمولی نيست و نهايت باور، منو به اينجا رسونده. الان بعضي وقتها از طراحان و نقاشان میشنوم که میگن ما خيلی زور زديم و فکر کرديم که اين طرح را کشيديم و اين برای من عجيبه. من الان که با شما که حرف میزنم تا اينکه تنها باشم طرحهام بهتر از آب درمياد. وقتی قلمم مياد روی کاغذ ذهنم به فعاليت میافته و قبل از اون چيزی در ذهنم نيست. از اون وقت (اشاره به 26 سال پيش) طراحی برام به قدری راحت شده که انگار طرح فرش رو از جيبم بيرون میيارم! (استاد میخندد) رنگ هم همينطوره و میتونم بگم برام حتی راحتتره. رنگها با من حرف میزنند. و اينها جزئی از ذهن و انگشتانم هستند.
سبک اختصاصی استاد قره باغی تلفيق. در اين باره برامون صحبت بفرماييد.
مکتب تلفيق را میتونم بگم من درست کردم. احساس میکردم نقوش با من آشنا هستند و براي همين خيلی راحت تونستم کار تلفيق را طوری انجام دهم که اگر آن اجزا را از هم جدا کنيم خراب میشد. اين تلفيقی که من درست کردم مونتاژ نيست. واقعاً تلفيقه و آنهايي که با هم آميزش دادم و تلفيق کردم با هم آشنا هستند و همديگر را میگيرند و اين بسيار مهمه در تلفيق بايد همه اجزاء با هم مأنوس و هم خون باشند. مکتب تلفيق را توأمان با توليداتمان آوردم و خيلی طرحها کار کردم امّا آن طرحی را که 25 سال پيش کار کردم چيز ديگری است.
استاد نظرتون در مورد سنت و سنت شکنی در طراحی فرش چيه؟
من در طراحيم به نوعی سنتها را شکستم و از اين سنت شکنیها، سنت به وجود آوردم که البته اين سنت شکنی هرچقدر زيباتر باشد بهتر است. ما نقوش شاه عباسی را از خانه پدربزرگمان که نياورديم. از قديم بودهاند. از توی کتابها، نقشهها، فرشها و طرحها وسينهها به ما رسيدهاند که بسيار برای ما ارزشمند هستند. امّا اگر قرار باشد اين طرحها را همانطوری که بوده و هستند طراحی کنيم و ببافيم که البته همه اين کار را کردهاند و ما کار تازهای نکردهايم. مثل اينکه همچنان ما چاروق بپوشيم. ما بايد اون چاروق را داشته باشيم ولی کاری کنيم که زيباتر باشد. در اصل ما در طراحی بايد با نگاه به سنت کاری کنيم که زيباها را زيباتر نشان دهيم. اگر اين کار را نکنيم و به زيبايی سنتها چيزی اضافه نکنيم در اصل ما پيشرفتی نداشتيم. امّا بايد دقت داشته باشيم که اينها بايد در چارچوب اصالت فرش باشد. شما به دانشگاه فکر نکنيد که يکی میايد و میگويد اين اصول را داريم و غير از آن چيزی نيست. در اصل آنها تا آن مرحله پيش آمدهاند و بيش از آن نمیدانند و ايراداتی که به طرح میگيرند هم در همان حد است. من به شما میگويم هزاران هزار راه برای زيبا کردن نقوش هست و مرزی برای آن وجود ندارد. و همين باور است که برخی از بزرگترين طراحان میآيند و خطاب به طرحهای من میگويند کی ما میتوانيم به اين جا برسيم؟! با تمام اينها وقتی من يک فرش روستايی که به صورت ذهنی بافته شده است را میبينم و يک حرکت آن را زيبا میيابم لذت میبرم و میروم دنبال اون. وقتی شما در کلاس يک حرکت زيبا میکشيد نگاه میکنم و زيبا میبينم. طرحهای شما را هم سعی میکنم اصلاح کنم و نمیخواهم بگم اين که من میگم درسته و جلوی خلاقيت شما را بگيرم.
دانشجو بايد پله پله در طراحی جلو برود و اگر مسئلهای رو به صورت کامل هضم نکرده نبايد دنبال نوآوری و خلاقيت برود و از ضوابط طراحی تبعيت کند و اين دستورالعملها را وقتی خوب ياد گرفت و اهميت داد میتواند پا به جاهای بالاتر در طراحی بگذارد.
استاد تا الان کتابی چاپ کردهايد؟
چند مدتی است که در حال نوشتن کتابی هستم و در آن به نکات مهم طراحی فرش اشاره کردم. توی اين کتاب از نقطه شروع کردم. طراح فرش بايد بداند نقطه چيه، چون ما در فرش خط نداريم و بعد آيين نقطه گذاری و اينکه طرح چيه و غيره را توضيح دادم. همچنين انواع نقوش را نوشتم، فضا سازی را و منظرهای مختلف را توضيح دادم. اين کتاب را قصد دارم بعد از پايان نگارش بدست چاپ دهم.
استاد تا به حال با دانشجويان همکاری در خصوص کار تحقيقی مثل پايان نامه داشتهايد؟
بله قبلاًها حدود 30 پايان نامه کارشناسی را با دانشجويان کار کردم.
استاد آيا اخيراً هم طرحی کشيدهايد؟
حدود هشت سال است که يکی دو طراحی بيشتر انجام ندادهام و البته يک کار هم سفارشی بيرون دادم ببافند. الان هم يکسری کار با ريز پايين انجام دادم که بيشتر شکل روستايی دارند.
استاد به جز تدريس در دانشگاه الان مشغول چه فعاليت ديگری هستيد؟
الان خوب توليد را کم کردهايم. و الان فرش مثل قبل نيست و بازار رکود داشته و فرشهاي گران قيمت را خيلی مشکل میخرند. از طرفی دستمزدها هم خيلی بالاست. ما الان دو سه دستگاه توليد بيشتر نداريم. در صورتی که زمانی بود 195 دستگاه قالی داشتم. کار برای بيرون هم انجام نمیدهم مگر فرشهای خاص که برای توليدکننده آن صرف داشته باشد و بخواهد سرمايه گذاری سنگينی نمايد. مثلاً يک جفت 6×4 90 رج اگر کسی بخواهد توليد کند که حدود 350 ميليون تومان بايد سرمايهگذاری نمايد ديگر نمیتواند براي اين سرمايه از هر طرحی استفاده کند. يعنی هر متر 7 ميليون تومان. که اگر بياد پيش من شايد قبول کنم. البته الان انجام کارهای توليد بيشتر با برادرم است. به هر حال بيکار نيستم.
استاد نسبت به کارهايی که توليد میکنيد چقدر دلبستگی داريد؟ گاهی شده که فرشی را نخواهيد اصلاً بفروشيد؟
خوب برای تأمين هزينههای زندگی و هزينههای توليد بايد فرشهامو بفروشم. ولی میتونم بگم به همشون علاقه دارم و در حد رفع نيازم فرشهامو میفروشم.
استاد اين علاقه به فرش را در بين دانشجويان و جوانانی که الان در زمينه فرش کار میکنند هم میبينيد؟
من در مواجهه با دانشجويان و جوانان هميشه آرزوم اين بوده که يک جرقه زده شود و بتونم حداقل يکی دو نفر از اينها را تحويل جامعه بدهم و اينها هم باز دانشجويانی تربيت کنند و همينطور ادامه پيدا کند. به اين ترتيب بعد از ما هم دانشجويانی به وجود میآيند که بتوانند ما نبوديم به لطف خدا فرش را زنده نگه دارند و آن را گسترش دهند. به هر حال نمیتوانيم انتظار داشته باشيم که همه دانشجويان به فرش علاقهمند باشند.
استاد وضعيت دانشجويان و دانشآموختگان فرش را از نظر توانايی در مقايسه با بازار فرش چگونه میبينيد؟
شما نمیدانيد که خيلی از اينها که در بازار الان هستند و خود را طراح و نقاش میدانند در حد دانشجوی ترم 3 هم نمیدانند. میدانند ولی نه به آن شکلی که بايد بدانند. همين روز قبل يک نفر از بازار، طرحی را برای من آورده بود. وقتی من اين طرح را ديدم کلاً طرح ناقواره بود. امّا اگر يکی از دانشجويان کلاس خودم طرحی را میآورد میدانم مشکلش حداقل از نظر طراحی نيست و نقصی هم اگر میداشت مربوط به قلم میشد. انشاالله اگر خداوند عنايت فرمايد و توفيق داشته باشم و مقداری هم دانشجويان زحمت بکشند و تمرين کنند مطمئناً اين نبوغ را که در بين دانشجويان میبينم شکوفا شده و جای خود را در بازار میيابند.
استاد به نظر شما دانشجويان بايد چقدر تلاش کنند؟
من خودم انقدر شب و روز قلم زدم و با عشق و علاقه کار کردم که يادم هست يک روز از صبح تا ساعت سه و چهار چهل ورق نقشه، از آن کاغذهای کوچک سابق کار کردم. وقتی آمدم بيرون آنقدر چشمهام خسته شده بود که ماشينها را مثل قوطی کبريت میديدم. (با خنده) البته منظورم اين نيست که دانشجويان انقدر کار کنند و اصولاً نبايد اينگونه کار کرد چون بعد از آن آدم از کار زده میشود. انقدر بايد کار کرد که ذوقش هم باشد. من اينها را به هدايت سالاری (از طراحان فرش تبريز) هم گفتم که هر وقت وقتی ديدی اعصاب کار را نداری نگو اينجاش را تمام کنم و بعد بقيه. چون اينجوری تصاعدی خسته میشی. اين مواقع همون لحظه قلمتو بذار و استراحت کن. من يه مدت اينجوری عمل نکردم و خوب خسته شدم و بعد عمل کردم که الان بيکار نشستم. (با خنده)
استاد انتظار شما از دانشجويان چيه؟
دانشجويان فقط کلاس را جدی بگيرند و سر کلاس حاضر باشند و سعی کنند مطالب را بگيرند که اگر همينطور با ذوق بيايند در ادامه همين ذوق عامل حرکت میشود. وقتی دانشجو غيبت دارد و کلاس را جدی نگيرد اون رشته کار از دستش خارج میشود و اون حال به خصوص که در کلاس لازم است را نخواهد داشت. من يک معلم رياضی داشتم به نام آقای مجتهدی. ايشون میگفت آدم يه روز نياد کلاس ميگه فردا هم نرم بعد ميگه برم به معلّم چی بگم و بعدش میبينی يواش يواش کلاس رو ترک میکنه.
نکته ديگهای که هست تمرين رو منحصر به کلاس نکنند و در هر شرايطی اگر ذهن آمادگیاش را داشت طراحی کنند. آخر هم اينکه هميشه توجهشون را به الفبای طراحی بيشتر کنند. منظورم طراحی سنتی نيست. طراحی سنتی مقداری از کاره. منظورم تناسب بندیها، زيبايیها به چيزی دقت کردن و حساس بودن و با حساسيت احساس کردن است. يعنی آدم هرچقدر بخواهد يک حرکت را زيبا کند جادارد و محدوديتی وجود ندارد.
البته استاد هم بايد زحمت خود را بکشد و از هيچ چيز دريغ نکند و اگر نمیداند برود و مطالعه کند و در کار کردن و کار خواستن از دانشجو انصاف داشته باشد. به يکی از بزرگان گفتند از چه چيز به اين مرتبه رسيدی گفت هميشه حق را دادم به طرف مقابلم. ما هميشه نمیتونيم خودمون را حق بدونيم. وقتی زحمت کشيديم و واقعاً دل سوزونديم آن وقت میتونيم ادعا کنيم کوتاهی از دانشجو بوده. به هر حال استاد و دانشجو بايد جوابگوی هم باشند وگرنه به نتيجه مطلوب نمیرسيم.
استاد سخن پايانی شما را میشنويم.
متاسفانه بايد بگم عامه مردم هنوز نمیدونند فرش چيه. آنکه خيلی پولداره فرش رو نمیخره اونی هم که پول نداره خوب فرش رو نمیتونه بخره. اون کسی که پولشو داره و عشقشو هم داره فرش رو میخره. در پايان اميدوارم که هميشه موفق باشيد.
اين گفت و گو در سال 1390 انجام شده است.مطالب مشابه :
طرح فرش رو از جيبم بيرون میيارم!
آيا طرح فرش هم از توی کتابها، نقشهها، فرشها و طرحها وسينه سالاری (از طراحان فرش
بافت قالی بدون نقشه در ویست
این مطلب در مورد صنعت فرش در روستای نداشتند ، طرح ها یكی بود و نقشه ها سالاری آقای
دیدار انتخاباتی اصلاحطلبان با هاشمیرفسنجانی
نقوش در نقشه طرح هاي قاليچه هاي چيني . فرش پازیریک، قدیمی ترین فرش
تیتر و عکس 20 روزنامه از کابینه حسن روحانی و یازدهمین تحلیف
نقوش در نقشه فرش پازیریک، قدیمی ترین فرش روزنامه مردم سالاری
طرز تهیه آهک، سیمان، آجر، گچ
تحقیق، اقدام پژوهی، مقالات آموزشی و تربیتی، کاردستی، ضرب المثل، طرح سالاری ، کار و
مشاوره تحصیلی و شغلی - بخش دوم
تحقیق، اقدام پژوهی، مقالات آموزشی و تربیتی، کاردستی، ضرب المثل، طرح سالاری ، کار و
اصول لحیم کاری
تحقیق، اقدام پژوهی، مقالات آموزشی و تربیتی، کاردستی، ضرب المثل، طرح سالاری ، کار و
برچسب :
نقشه فرش طرح سالاری