فرا رسيدن ايام سوگواري سالار شهيدان تسليت باد
ازمدينه تا كربلا<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
كربلاتصوير سرخي از بقاست كربلا تنديسي ازعشق وصفاست
كربلا ميدان حق وباطل است كربلا ميزان حق وباطل است
كربلا سيمائي از يك باغ گل كربلا خمخانه اي در جوش مل
كربلا يك سرزمبن ،يك كهكشان كهكشاني از زمبن تا آسمان
كربلايك كوچه از باغ بهشت حق براي عاشقان آن راسرشت
كربلا آواي يك دنيا دل است خاكش از چشمان چون دريا گل است
كربلا يعني زميني لاله گون كربلا هفتاد ودو فوّاره خون
كربلا سعي وصفاي دوست دوست كربلا يعني مناي دوست دوست
*****
ديده وا كن اي فلك آواي كيست ؟ حركت اين كاروان معناي چيست؟
اي مدينه كوچه ها را گل بريز زاشك غم در جام دلها مل بريز
اي مدينه از دلت فرياد كن دست هاي بسته ات را باز كن
غربت خورشيد باور كردنيست شوكرانِ جام دلبر خوردنيست
يا محمد(ص)اين حسين(ع)فرزند توست اين وداعِ آخر دلبند توست
اين وداع سخت در دل ماندنيست شرح مظلوميت او خواندنيست
ين مسافر عازم كرببلاست گريه با خون برسر راهش بجاست
كاروان مي رفت وچشمان در سرشك بوي عنبر،عود بود وبوي مشك
*****
از حضورش گشت مكّه شهر نور مكّه مي باليد برخود زين حضور
ابن حرم ديوانه ي صهباي اوست وامدار حرمت باباي اوست
تيغ كين اينجا چرا عريان شده؟ كعبه از اين درد خون افشان شده
عنكبوتان لانه در دين كرده اند سينه ها را درد آگين كرده اند
آي اصحاب دغل ،باشد حسين(ع) برعلي(ع)زهرا(س)پيمبر(ص)نور عين
گرد شمع عشق گردد جبرئيل وقت حج است از چه آيد الرّحيل؟
اين زمين سعي وصفايش نيست نيست ديگر اين وادي منايش نيست نيست
صاحب اين خانه باشد دوست دوست رفت آنجائي كه خاطر خواه اوست
*****
كاروان هر جا كه مأوا مي گرفت جنب وجوش عشق بالا مي گرفت
قاصد آمد كي عزيز كوي يار مسلمت شد غرق خون با افتخار
روش خونين بود امّا دل غمين اينچنين مي گفت اي سالار دين
ذرّاي در كوفه غيرت نيست نيست يك وفاداري به عترت نيست نيست
آمد و در پيش رويش يك سپاه برعزيز فاطمه (س)حر بست راه
پيك آمد ،حر به بيعت كن شتاب باغ را آتش بزن با منعِ آب
يا كه بيعت گير از آل علي(ع) يا نماند زنده از زهرا(س) كسي
سايه كم كم ابر غم ايجاد كرد آسمان خون شد ،زمين فرياد كرد
*****
گفت كي رزم آوران اينجاكجاست؟ نغمه آمد اين زمين كرببلاست
لعل شيرينش دوباره باز شد خطبه ي ثارالّهي آغاز شد
اين زمين بازار جان افشاني است ميهمانان را همين مهماني است
باربگشاييد اينجا كربلاست وعده گاه عشق بازان با خداست
اين زمين فرموده ي جدّم نبيست كربلا تصوير سرخي از عليست
باش اينجا جاي پاي فاطمه(س) قتلگاه لاله هاي فاطمه(س)
آري اينجا جاي بهروزي بود بركت اينجا ستم سوزي بود
جلوه گاه اوج مظلوميّت است كربلا تاريخي از حريّت است
*****
كربلا كم كم تلاطم مي گرفت انتقام وادي خُم مي گرفت
سينه ها شد از عطش آتشفشان مي گرفتي مهر مادر را نشان
ناله ي وا العطش دل مي شكست بند بند ازجان مولا مي گسست
در سپاه كفر وجهل ابن سعد رخنه اي انداخت سقّا همچو رعد
مير لشكر كرد آنشب فكر آب مي گرفت از چشم طفلان درّناب
شب گذشت وشام عاشورا رسيد شام گلچين كردن گلها رسيد
وايِ من اين شام غم يا شادى است اين چه غوغائي كه در اين وادى است
اينچنين مي گفت روح وجسم وجان زينبا جان تو جان كودكان
*****
صبح عاشورا چه دردآلود بود صورت خورشيد خون آلود بود
سبط احمد غنچه ي لب را گشود بلبلان را مستِ شهدِ خود نمو
من حسينم نوگل باغِ رسول باب من باشد علي(ع)مامم بتول
زندگي با ظالمين ننگ است ننگ داروي آزادگي جنگ است جنگ
سوي ياران تير باريدن گرفت تيغ كينه باز گلچيدن گرفت
عشق مي جنگيد در آن پهنه دشت هر ستاره رفت ديگر برنگشت
بذر مي پاشيد از خون جسم چاك لاله مي روييد از خون روي خاك
خيمه ها را آه واشك وغم گرفت فاطمه (س)اندر جنان ماتم گرفت
*****
لحظه اى گفتا تأمّل در برم كن شبيه مصطفي اي اكبرم
ديده وا كن لاله ي خونين من خون شد از هجران دل غمگينِ من
قاسمش آمد عمو دستم بگير از فرس افتاده ام اكنون به زير
استخوان سينه ام را كين شكست جذبه ي وصل خدايم كرده مست
پيشتر آمد علمدار حسين(ع) ده اجازت تا روم نور دو عين
اين وداع گرمِ سقّاى رشيد تشنگان را از حرم بيرون كشيد
شدكنار علقمه دستش جدا از عمودى فرق ماهش شد دو تا
پشت مولا را شكست اين داغ سخت يك نفر ماند وسپاهي پستِ پست
*****
باز در بازارِ گل شد گل فروش روى دستش غنچه اي سر روي دوش
حرمله باتيرِ كينش داد آب غنچه ي خاموش شد در پيچ وتاب
سوخت جانش نوبت مولا رسيد واى ،اينك عصر عاشورا رسيد
آمد و در خيمه ها غوغا نمود با وداعش محشرى برپا نمود
گفت اى آرام جانم صبركن زينبم ، روح وروانم صبر كن
مادرم گفتا كه در اين هاي وهو بوسه گيرم از گلويت جاي او
نام مادر در دلش آشوب كرد دردها را نام مادر خوب كرد
رفت تا تقديم جانان جان كند در مناي يار ،خود قربان كند
*****
مي رسيد از قتلگه آواي عشق دل حرم مي داد بر سوداي عشق
تيغ حيدر گونه اش جان مي گرفت هر طرف مي رفت قربان مي گرفت
خيل دشمن جانب مولا شتافت تير ظلمت سينه ي پاكش شكافت
لاله گون گرديد جمش چاك چاك با عطش افتاد از زين روي خاك
ديد دشمن كرده رو سوي حرم قامتش شد بيشتر از غصّه خم
شمر دون كرد از قفا رأسش جدا گشت طوفاني بپا در كربلا
ذوالجناح خون حق با صد خروش آمد امّا كودكان را برد هوش
ناكسان بر جسم گلها تاختند پرچم عيش يزيد افراختند
*****
باز اين درياي غم موّاج شد آلِ طاها را حرم تاراج شد
آتش كين خيمه ها را سوخت سوخت تا ابد غم سينه ها را سوخت سوخت
حافظِ اين داغ زينب بود ورفت باغبان باغ زينب بود ورفت
قتلگاه از بوسه ي او خون گريست از كلامش ابن سعدِ دون گريست
با اسارت كربلا آباد گشت پايدار از خظبه ي سجّاد گشت
كربلا يعنى نبردِ با يزيد يا حكومت يا اسارت يا شهيد
كربلا يك خطّ خون تا روز حشر كربلا مرز شئون تا روز حشر
كربلا يعني «مرصّع»شعر ناب تا كه هستى سر از اين ره برنتاب
*****
مهدي مرصّعى
مطالب مشابه :
دفترچه سوالات آزمون کارشناسی ارشد کامپیوتر 91
پایگاه اطلاعاتی کامپیوتر - دفترچه سوالات آزمون کارشناسی ارشد کامپیوتر 91 - وبلاگ کامپیوتر
پیامک جهت تسلیت شهادت پيامبراكرم(ص) وامام حسن (ع)(عربي وفارسي)
سايت اطلاعات من كل ذرة تــتحــسس الرحيــــل مالك ياللي رمـــــــت الجفى بديل
لیست اعضاء هیت امناء صندوق جهت معرفی و تأیید وام قرض الحسنه
سايت ستادهاي پايگاه اطلاع رساني الرحيل. صندوق قرض الحسنه حضرت علی بن ابیطالب (ع)سامان
دعا برای جلب محبت دیگران
معرفي سايت. بعد از گذشت ايام مي بيند زندگي خود را در اين امور صرف كرده و نداي الرحيل و
خطبه52
هزارسايت دريك سايت. اللهِ الرَّحِيلَ عَنْ هذِهِ الدَّارِ
فرا رسيدن ايام سوگواري سالار شهيدان تسليت باد
سايت درخش بلگفا سايت گرد شمع عشق گردد جبرئيل وقت حج است از چه آيد الرّحيل ؟
رندگینامه استاد علامه محمد ربیعی
هزار سايت مفيد. تايپ نواي الرحيل از كوس
برچسب :
سايت الرحيل