بررسی نمونه های وطنی آموزش خواندن به خردسالان

بررسی نمونه های وطنی آموزش خواندن به خردسالان

محمدهادی محمدی

بیش از ده سال است که گروهی از تولیدکنندگان داخلی، بسته هایی را با نام آموزش خواندن به خردسالان تولید و به فروش می رسانند. تا امروز هیچ نهاد دولتی مانند آموزش و پرورش یا بهزیستی یا نهادهای غیردولتی پژوهشی و دانشگاهی هیچ نظر یا پژوهشی در باره انتشار و تاثیر شناختی و رشدی این آثار نه پژوهیده و نه منتشر کرده اند. روند رشد تولید و انتشار این آثار بسیار گسترده بوده است .کسی یا گروهی که نخستین نسخه از این آثار را تولید کرد، اکنون به تولیدکننده ای بزرگ در زمینه همین اقلام و اقلامی مانند تولید ماکت های هواپیما و غیره تبدیل شده است. پس از آن کسان یا گروه های دیگر که به تولید این آثار روی آوردند تنها به دلیل بازار بزرگ این آثار بود و هیچ انگیزه ایی جز به دست آوردن سود بادآورده نداشته اند. ابتدا آن چیزهایی که در میان همه این تولیدکنندگان مشترک است، بررسی می کنیم:

    کیفیت تولید این آثار چه از جنبه مواد و چه از جنبه متن و تصویر بسیار نازل است. همه آن ها تا حد ممکن از کلیپ آرت های موجود در بازار برای تصویرهای خود استفاده می کنند. آن ها هم که اخیرا تصویرهایی را برای کارهای خود سفارش داده اند، همگی کم و بیش در سبک کارتون های کم ارزش ژاپنی بوده است. یعنی تصویرهای موجود در این بسته ها به پرباری یا بارش نگرش تصویری کودک کمک نمی کند.

    پشت تولید این بسته ها هیچ نظریه و دیدگاه  پژوهشی نیست. یعنی اگر کسی بخواهد درباره کارکرد و رویکرد این بسته ها چیزی فراتر از دفترچه راهنمای آن ها بداند، بعید است که از یکی دو صفحه، مطالب بیش تری پیدا کند. در یک مورد یکی از این تولیدکنندگان به طور سرراست خود را به گلن دومن چسبانده است و با ترجمه بخش هایی از کتاب او این کار را ترویج می دهد.

    ارتباط تنگاتنگی میان تبلیغات تلویزیونی و ترویج این آثار وجود دارد. این ارتباط بسیار بسته است و کم تر در باره آن می شود اطلاعاتی به دست آورد. در سال های اخیر در برخی از سایت های مربوط به نوزادان که همگی پیشوند نی نی دارند، کم و بیش در انجمن های این سایت ها در باره این کتاب ها میان مادران بحث هایی گذاشته می شود که گاهی روشنگر است و گاهی در تایید این بسته ها .اگر این تولیدکنندگان سایت داشته باشند که برخی از بزرگترین آن ها ندارند، ادبیاتی که در سایت های آن است، بسیار ضعیف است. یعنی آن ها ادعای نابغه پروری دارند، اما خودشان بعید است که بتوانند چیزی در اندازه انشاهای دبستان بنویسند.بیش تر این بسته ها ادعا می کنند که آموزش آن ها همراه با بازی و سرگرمی است. اما راهبردهای بازی در این بسته ها، نه عمیق است و نه کارکردی جز همان چیزی دارد که در نهایت کالای خود را به نام آن می فروشند. یادگیری خواندن از راه کارت خوانی یا واژه – بینی.

    در چند مورد این بسته ها از پدیده ای به نام تکنولوژی تصویر ذهنی نام می برند. معلوم نیست منظور آن ها از به کاربردن تکنولوژی در مورد تصویر ذهنی چیست. اگر منظور تکنیک های خواندن است که با تکنولوژی متفاوت است. جست وجو در گوگل چه به زبان فارسی و انگلیسی هیچ نکته ایی در این باره آشکار نمی کند. در مورد تکنولوژی به عنوان فناوری، موضوع ارتباط خواندن با افزارهای امروزی مانند کامپیوتر و موبایل مطرح است. این نکته نشان می دهد کسانی که این موضوع را در ایران مطرح کرده اند چه درکی از موضوع خواندن دارند. و به احتمال این اصطلاح را از تکنولوژی فکر کسی به نام دکتر آزمندیان گرفته اند که در ایران  نشست های مثبت اندیشی برگزار می کند و هم او نیز مشخص نمی کند چرا تکنولوژی فکر، زیرا باز ما تکنیک های مثبت اندیشی می توانیم داشته باشیم، اما تکنولوژی فکر معلوم نیست اشاره به چه چیزی دارد.

مشتری ها یا مخاطبان این کالاها چه کسانی هستند؟

    به طور کلی و نه موردی بیش تر خانواده هایی جذب این کالاها می شوند که در خانواده فرهنگ کتاب و کتابخوانی برای کودک ترویج نمی شود.خانواده هایی به این کالاها گرایش نشان می دهند که به تبلیغ تلویزیونی به عنوان یک اصل باور دارند. این اصل هم در ارتباط با باور کلی تر به تلویزیون ایران و برنامه های آن است. زیرا در باور این ها تلویزیون ایران به عنوان یک نهاد حکومتی یا دولتی ممکن نیست کالاهای ناسالم و زیان رسان را تبلیغ کند.

    اشتیاق به زود آموختن و شرکت در مسابقه ایی که نهایی آن کنکور دانشگاه ها است، و اضطرابی که در این زمینه در خانواده حاکم شده است، این تصور نادرست را ساخته است که برای آمادگی و شرکت در این رقابت ها باید هر چه زودتر کودک خود را آماده کنند.بیش تر این خانواده در رقابت ناسالم اجتماعی باورمند به راه حل های جادویی شده اند. یادگیری خواندن نوپا و خردسال در این چارچوب قابل تفسیر است. پیوند دادن مهارت خواندن با نبوغ که متاسفانه مخاطبان و مشتریان این کالاها به طور اصولی نمی دانند که خواندن یک مهارت است و نبوغ یک امر ذاتی و البته میان این دو خلاقیت یک امر دست یافتنی و پرورشی که میان این سه هیچ رابطه ایی برقرار نمی کنند. به طور کلی کسانی که مشتری این بسته ها می شوند از روند رشد کودک و تحول زبان در دوره خردسالی کمتر آگاهی دارند.زمان بندی روی این بسته ها کمینه آموزش را روی شش ماهگی گذاشته است. این در حالی است که کودک شش ماهه از نظر رشدی در مرحله ایی کاملن متفاوت با کودک دو ساله به سر می برد. برخی از آن ها سن آموزش را سه سالگی گذشته اند، اما معلوم نیست چرا این بسته ها چنین متفاوت به این موضوع نگاه کرده اند، با این که همه آن ها از یک روش ثابت پیروی می کنند.

با توجه به این شاخص ها به سراغ چندین نمونه از آن ها می رویم.

بررسی نمونه نخست: بَن بِن بُن :صاحبان بَن بِن بُن که نخستین تولیدکنندگان در این عرصه است، و کم بیش دیگران از او تقلید کرده اند، در باره کار خود می گویند: کودکان بسیار زودتر از سن ورود به مدرسه قادرند مهارت خواندن را کسب نمایند. یادگیری خواندن در سنین پایین در صورتی که از طریق بازی و سرگرمی صورت گیرد نه به شکل آموزش مستقیم، عامل بسیار مهمی در رشد سایر توانایی‌های ذهنی و هوشی کودک خواهد بود. ما معتقدیم اگر ابتدا حروف را به کودک آموزش داده و سپس از او بخواهیم برای خواندن کلمه‌ای حروف آن را جدا جدا شناسایی کرده، آنگاه آن ها را با اصوات متناظر با هر یک تطابق داده و سپس آن اصوات را با هم ترکیب کند تا موفق به شناسایی کل کلمه شود، کودک را در فرایندی دشوار، خسته کننده و کسالت‌آور وارد ساخته‌ایم.

این روش به این می‌ماند که برای شناسایی صورت شخص ابتدا چشم و بینی و ابرو و دهن و گوش و موی آن شخص را به کودک معرفی کرده و از او بخواهیم که با کنار هم قراردادن آن اجزا در ذهن خود، شخص مورد نظر را شناسایی کند. در حالی که همگان می‌دانیم که کودکان حتی در چهار ماهگی هم براحتی می‌توانند چهره نزدیکان خویش را شناسایی کنند، بدون آنکه این فرآیند عجیب را طی کرده باشند.

در این نمونه چند ادعای عجیب و گاهی متناقض شده است. از آخر شروع می کنیم. نویسنده این متن ادعا می کند که کودک در چهار ماهگی می تواند چهره نزدیکان خود را شناسایی کند و چون می تواند این کار را کند، پس واژه را اگر یکپارچه به او نشان دهیم زودتر از حروف یا نویسه ها یاد می گیرد. باید گفت شناخت دنیای واقعی با دنیای نمادها در نوزادان و خردسالان دو امر کاملاً متفاوت است.به گفته  ویگوتسکی دانشمند برجسته رشد شناختی کودکان: این فرض که کودک در یک و نیم سالگی تا دو سالگی به کارکرد نمادی زبان می رسد و بر قاعده و مفهومی کلی آگاهی می یابد، در تضاد با یافته های تجربی و نظری است. آن چه از ذهنیت کودک یک و نیم ساله تا دوساله می دانیم با این نظر که او می تواند به چنین عملکردهای عقلانی بغرنجی دست یازد مغایرت دارد. هم مشاهده ها و هم بررسی های تجربی حکایت از آن دارند که کودک مدت ها پس از این مرحله قادر می شود رابطه بین نشانه و معنی و کاربرد کردکردی کارکردی نشانه ها را دریابد. چه فهم این روابط از ظرفیت ذهنی کودک دوساله کاملاً به دور است.اکنون تصور کنید، آن چه که از دیدگاه دانشمندان برجسته ایی مانند ویگوتسکی، پیاژه و دیگران برای کودک دو ساله هم دست نیافتنی است، چگونه ممکن است برای کودک شش ماهه که هنوز در آغازین گام های حسی – حرکتی رشد خود است، دست یافتنی باشد؟برای بررسی ادبیات و استدلال های همین سازنده به بخش دیگری از گفته های آن ها نگاهی می اندازیم: (مجموعه بَن بِن بُن هر چند خود تحولی در تکنولوژی خواندن ایجاد نمی نماید لکن چون می توان به تاثیر آن در تکنولوژی آموزش این مهارت اطمینان داشت و نیز میتوان حاصل کاربرد میان مدت آن را که عبارت از پایین آمدن سن کسب مهارت خواندن میباشد، مشاهده نمود؛ پس می توان امید داشت که نتایج حاصله سبب جلب توجه متخصصین و نتیجتا توسیع دامنه فعالیتها در عرصه تکنولوژی خواندن شود.)

چند بار و چند بار همین بخش را بخوانید، و پیش خود داوری کنید، که چنین شخص یا گروهی  با چنین سطحی از ادبیات نوشتاری و آشنایی با زبان فارسی آیا می تواند به خردسالان آموزش خواندن بدهد؟در جایی دیگر نویسنده همین نوشتار می گوید: (لذا براحتی میتوان تصور کرد که در صورت تداوم فعالیتها در معرفی هر چه جامعتر و کاملتر این مجموعه به عموم ، کودکان ایرانی در ۳ الی ۵ سال آینده چهره کاملا جدیدی از توانمندیهای خدادادی و ویژه ایرانی بودنشان را ظاهر خواهند ساخت.) و البته از این داستان نزدیک به ده سال است که دارد می گذرد و همگان می توانند گواهی دهند که هیچ تغییر معناداری در رفتارها و شیوه شناختی کودک ایرانی رخ نداده است، و البته این ادعاها به همین جا ختم نمی شود و نویسنده نوشتار ادعا می کند از این راه می توان به توسعه مادی و معنوی حوزه ادبیات کودک هم رسید: خیل عظیم کودکانی که توانایی خواندن را قبل از سنین ورود به مدرسه کسب مینمایند به مواد نوشتاری متناسب با سن و فهم خویش نیازمندند تا این توانایی را بسط و گسترش داده و یا لااقل تا سن ورود به دبستان حفظ نمایند که این امر موجب تحرک بیشتر فعالان عرصه ادبیات کودک خواهد شد.باز هم جدای از ادبیات بسیار نازل این نوشته که برای نمونه می گوید که این امر موجب تحرک بیش تر فعالان عرصه ادبیات کودک خواهد شد، که کسی نیست این جمله را معنا کند که قصد نویسنده از این سبک نوشتار چیست، باید گفت تجربه سی ساله کسی مانند من در عرصه ادبیات کودک نشان می دهد که چقدر این سخن می تواند بی پایه باشد، همچنان  این ادعا در مورد نظام آموزشی کشور شده است : (کودکان بیشماری که با درجات مختلفی مهارت خواندن را قبل از ورود به دبستان کسب نموده اند با حضور در کلاس درس بتدریج فضای کلاسها و روش معلمین و متعاقبا نظام آموزشی کشور را به چالش خواهند کشید و این نظام را وادار به تجدیدنظر در فرضیات، اصول، باورها و روشهای ایستای آموزشی فعلی خواهند کرد.)کسی شک ندارد که نظام آموزشی ایران ایستا، فرسوده و رو به پوسیدگی است، اما این که این قماش آثار بتواند این نظام بسته و فرسوده را دگرگون کند، از آن ادعاهایی است که تنها در صنعت فرهنگ یا فرهنگ مبتذل پیدا می شود. عجیب است که صاحبان این بسته ادعا می کنند که بسته شان تاییدیه رسمی از آموزش و پرورش دارد. اکنون این پرسش مطرح است، که آیا آموزش و پرورش با آن همه عرض و طول می تواند پشت این بسته ها بایستد و از آن ها در جهت رشد زبانی کودک دفاع کند؟زبان با رشد اندیشه کودک در ارتباط است. هرچه که کودک گام های رشد را پشت سر می گذارد، به گام های اندیشه ورزی نزدیک تر می شود. اندیشه کودک دو ساله البته با اندیشه کودک شش ساله متفاوت است. هم از نظر رشد و هم از نظر سطح درک و خردورزی و شناخت. همچنین اندیشه در کودک شش ماهه هنوز در مرحله جنینی یا حسی و حرکتی است و او تنها می تواند واکنش های محدودی به محیط داشته باشد و بیش تر پذیرنده است. هنری والن که در دنیای روان شناسی کودک، در قامت و اندازه ژان پیاژه است، و البته کم تر شناخته شده، در جایی از کتاب اش در باره پیوند زبان و اندیشه می گوید: هنوز آثار از این برداشت نزد برخی از روان شناسان باقی مانده که می پندارند اگر طوطی با نرمشی که در ادای حروف صدادار دارد هوش شامپانزه را می داشت می توانست حرف بزند و اگر شامپانزه هم با هوشی که دارد گلو و حلقوم طوطی را داشت قادر بود حرف بزند. این برداشت بدین معنی است که زبان را به اتصالات میان فعالیت شنیداری و صوتی – حسی خلاصه کنیم و آن را افزاری خارج از اندیشه بدانیم که می تواند در خدمت اندیشه باشد یا نباشد بدون آن که از بابت تغییری اساسی در آن به وجود بیاید.

بررسی نمونه دوم: تراشه های الماس: تراشه های الماس که کم و بیش پس از بَن بِن بُن به بار نشست، برآیند نبوغ شخصی به نام احمد زمانی است. او از همان آغاز کار کوشید که پایه های نظری کار خود را به گلن دومن پیوند دهد، اما این پیوند با چنان برداشت عامیانه ایی همراه است که تنها گوشه ایی از فاجعه آموزش خواندن به کودکان خردسال را در ایران نشان می دهد. احمد زمانی داستان کشف گلن دومن و کرامات او را چنان عوامانه و شبیه داستان فیلم های فارسی کرده است که اشک هرکسی را درمی آورد. به گفته او که البته هیچ منبعی هم ندارد:« یک‌ روز والدین‌ یک‌ پسر سه‌، چهار ساله‌ بنام‌ تامی‌ فرزند خود را به‌ آن‌ مرکز می‌برند. تمامی‌ پزشکان‌ از آن‌ پسر قطع‌ امید کرده‌ بودند. یعنی‌ هیچ‌ ادراکی‌ نداشت‌ و زندگی‌اش‌ مثل‌ یک‌ گیاه ‌بود. پس‌ از مدتی‌ این‌ پسر خواندن‌ را یاد می‌گیرد. همه‌ محافل‌ علمی‌ شگفت‌زده‌ می‌شوند و یک‌ جلسه‌ عمومی‌ جهت‌ اثبات‌ این‌ اتفاق‌ ترتیب‌ می دهند. حاضران‌ در آن‌ جلسه‌ با کمال‌ تعجب متوجه‌ می‌شوند که‌ پسر، نه‌ تنها خواندن‌ را یاد گرفته‌ بلکه‌ مفهوم‌ جملات‌ را نیز می‌فهمد. از آن‌ زمان‌ به‌ این‌ فکر می‌افتند که‌ این‌ روش‌ را بر روی ‌بچه‌های‌ سالم‌ نیز امتحان‌ کنند.»

این که گلن دومن کارش روی کودکان با آسیب های مغزی بوده است و نه کودکان کم توان و این که او چطور توانسته است یک کودک که زندگی گیاهی داشته است، درمان کند، بیش تر به کرامات بزرگان و البته با توجه به فرهنگ دینی در امریکا مانند همان کرامات و معجزه های کلیسایی و به ویژه کرامت های حضرت پاپ می ماند. پس از کشف این حقیقت احمد زمانی این کرامت را در باره دختر خودش که آن زمان ( سال ۸۴) دو ساله بوده و اکنون باید یازده و دوازده ساله باشد به کار می برد. پس از چندی که از آموزش خواندن با دخترش فارغ می شود و یک نشریه هم تصویر دخترک را روی مجله چاپ می کنند، او هم مانند گلن دومن معجزه این کار را در کسب منافع سرشار مالی می بیند و  کل کار و زندگی اش را که چیز دیگری بوده است به این سو شیفت می دهد.

اما هدف او از این کارها نابغه پروری است. به گفته زمانی: «اگر از این‌ روش‌، حداقل‌ هزار نابغه‌ تحویل ‌جامعه‌ شود، باز هم‌ به‌ هدفمان‌ رسیده‌ایم‌ گرچه‌ فعلا دستمان‌ خالی‌ است‌، به‌ طور حتم‌ اگر پشتوانه‌ مالی‌ داشته‌ باشم‌ هر چه‌ زودتر مرکز پرورش‌ استعدادهای‌ انسانی‌ را دایر خواهم‌ کرد.» البته اکنون نزدیک ده سال از کار ایشان می گذرد و باید تاکنون نابغه هایی که او ادعا می کند نیمی از راه را رفته باشند. کسی در همه این سال ها در آموزش و پرورش یا بهزیستی یا دانشگاه ها و مراکز علمی نبوده است که از او بپرسد که مهارت خواندن یا زود آموختن خواندن که یک مهارت است چه ارتباطی با تیزهوشی و نبوغ دارد؟با کمال تاسف در سایت و روی بسته های تراشه های الماس نامه هایی حاکی از تایید آن با امضای مدیر کل دفتر تکنولوژی آموزشی و دفتر تامین رسانه های آموزشی وزارت آموزش و پرورش ثبت شده است. آیا کسانی که در این بخش آموزش و پرورش در زمان خود دست به این کار زده اند آماده اند از این بسته ها و کارکردهای آن دفاع کنند؟ رفتار منفعل آموزش و پرورش و بهزیستی که متولی آموزش پیش دبستان در ایران هستند، چرا و از چه روی؟ اگر این کارها علمی است، چرا هیچ کدام از آن ها در این مورد نظریه و دیدگاه ندارند؟ آیا با این بسته ها می شود نخبه پرورش داد آن چنان که در نامه مسئول دفتر تکنولوژی آموزشی آمده است؟ اگر چنین است، باید در باره عمق فاجعه در آموزش و پرورش تجدید نظر کرد.در کنار این دو بسته چند بسته دیگر به نام های« بالا بالا »، « با ما » ، « صد آفرین » و « بسته گلن دومن » وجود دارد که بسته آخری در سایت کودک من به تشریح روش گلن دومن پرداخته است که در این مورد از نظر ادبیات نوشتاری و آگاه سازی از بسته های دیگر متمایز است، هر چند که از نظر کارکرد هیچ تفاوتی با آن ها ندارد. و در پایان تاکید روی همان نکته ایی که در بخش نخست این سلسله مقاله آمد دوباره لازم است. آموزش خواندن به کودکان، جسارت یا تجارت؟ و اکنون باید گفت که خالی کردن جیب مردمی که به عشق پیشرفت و رشد کودکان خود حاضر به هر هزینه ایی هستند، کار شایسته ایی نیست، البته اگر گوش شنوایی در نظام آموزش و پرورش ایران و سیمای ملی وجود داشته باشد. اولی به سبب این که باید نقد تحلیلی روی این آثار ارائه می کرد و دومی به خاطر اینکه آنتن فروشی می کند و برای کسب درآمد هر کالای مناسب یا نامناسبی را تبلیغ و ترویج می کند.

منبع: کتابک


مطالب مشابه :


تراشه های الماس پیشرفته

( ۲۴ کارت سایز با استفاده از بسته ی تراشه های الماس




بازی فکری تراشه های الماس یک

بازی فکری تراشه های الماس حاوی 54 کارت تصویر دار بزرگ برای آموزش و تمرین به همراه سی دی




فلش کارتهای خواندن1

به قول تراشه های الماس:: يا همون مدل ايرانيش تراشه هاي الماس کارت رو به مدت یک




آموزش خواندن به کودک زیر 5 سال آری یا خیر؟

تراشه های الماس،بن بن نفرستاد و در عوض آنها به صورت خصوصی آموزش های عمومی و تخصصی




نیازهای کودک من...

لینک دانلود رایگان فلش کارت های بسازن،تراشه های الماس با هم برگ های مختلف را




بررسی نمونه های وطنی آموزش خواندن به خردسالان

یادگیری خواندن از راه کارت خوانی تراشه های الماس: تراشه های الماس که کم و بیش پس از بَن




برچسب :