نقض حقوق زنان در ایران (قسمت دوم)


1-(آیه ی 11 سوره ی نساء): و حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسران دو برابر دختران ارث میبرند.

2-(آیه ی 34 سوره ی نساء): مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است، به واسطه ی آن برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقدر داشته و هم به واسطه ی آنکه مردان باید از مال خود به زن نفقه دهند پس زنان شایسته و مطیع، در غیبت مردان حافظ حقوق شوهران باشند و آنچه را خدا به حفظ آن فرموده، نگهدارند و زنانی که از مخالفت و نافرمانی آنان بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید،اگر مطیع نشدند از خوابگاه آنان دوری کنید باز مطیع نشدند آنها را به زدن تنبیه کنید چنانچه اطاعت کردند دیگر بر آنها حق هیچگونه ستم ندارید که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشان است.

در نهج البلاغه هم امام اول شیعیان، در خطبه 80، اشاره میکند که زنان از نظر ایمانی و حقوقی ناقص هستند( همان خطبه ی معروف ان النساء نواقص الایمان...).همچنین در حکمت 58 آمده که زنان مانند عقرب هستند. (البته باز دو نکته که لازم به یاد آوری است: 1-در نسخ مختلف شماره حکمتها و خطبه ها متفاوت است. 2-در مورد هرکدام از اینها تفاسیر زیادی وجود دارد)

سری بزنیم به نظر ارسطو (فیلسوف یونانی که بسیاری از نظرات او در قرون وسطا مورد پذیرش بود.) درباره ی زنان. (از کتاب "یک فنجان قهوه با ارسطو" نوشته ی جاناتان بارنس و برگردان هادی همامی از انتشارات سمام و صفحات 99 تا 105)

"ارسطو معتقد است زنها به لحاظ فکری پایین تر از مردانند و حتی زنهای یونانی (گرچه برده مادر زاد نیستند) در تصمیم گیری های عملی ذاتا نامناسب هستند. خواه تصمیم گیری عمومی باشد یا خصوصی. طبق نظریه ی گلدانارسطو؛ جنس ماده ی موجودات چیزی به نوزاد اضافه نمیکند، تمام نوزاد از جنس نر ارث میبرد بلکه جنس ماده یکجور گلدان یا خزانه ای است که نوزاد در آن رشد میکند. زنها مردهای ناقص هستند یا به اصطلاح ذاتا نیمه برده هستند. برای همین است که نیمتوانند زندگی شان را بچرخانند و نقشی در امور سیاسی-و البته تحقیقات علمی-داشته باشند"

برای مطالعه ی بیشتر درباره ی نظریه ی اندیشمندان فلسفه ی اولی در مورد زنان، میتوانید به کتاب "دنیای سوفی" اثر یوستین گردر مراجعه کنید.

در مورد تفاوت احکام حقوقی هم که ه دلیل کثرت نکات ذکر نشد ، میتوانید به رساله های علمیه مراجع تقلید مراجعه کنید.

دوست عزیزمون آقای فتائی که خودشون وکیل هستن در نظرات، نمونه هایی از این قوانین رو در قانون مدنی ایران آوردن.با تشکر از ایشون

رسیدیم با اینجا که آیا اصلا تفاوتی وجود دارد؟

چیزی که واضح است آن است که در ساختار بدنی و فیزیولوژیک مرد و مزد تفاوت های بسیاری وجود دارد که این تفاوت ها میتواند روحیات متفاوتی را در اشخاص ایجاد کند. اما بحث اصلی اینجاست که این تفاوت ها در اثر نگاه و دیدگاه های متفاوت برخوردها و روحیات جداگانه را به وجود می اورد.

بیشتر توضیح میدهم.

دکتر کارل گوستاو یونگ در کتاب "انسان و سمبولهایش" به این نکته کامل اشاره میکند که همه ی انسانها در وجودشان گرایشات زنانه و گرایشات مردانه دارند. یعنی همه ی مردها بعضی وقتها دوست دارند که مانند زنها برخورد کنند یا بدنشان مانند آنها باشد، و برعکس همه ی زنها نیز دوست دارند مانند مردها، رفتار های مردانه داشته باشند. در اصل عدم برخورد منطقی با نوجوانان در یک جامعه بحرانی را حادث میشود که روان شناسان از آن با عنوان "بحران شناخت هویت جنسی" یاد میکنند.

در اصل هنگام تولد هیچ تفاوتی میان دختر و پسر از نظر روحیه وجود ندارد. اما به مرور زمان این کانون توجهات و رفتار های تربیتی است که رفتار های هنجار زنانه و مردانه را شکل میدهد. به عنوان مثال ما اگر به کودکی (فارغ از جنسیت) از ابتدای کودکی لباس های رنگ روشن بپوشانیم و هموارهرفتاری ناز و لطیف با او داشته باشیم، رفتاری لطیف میگیرد.

در جامعه ی ما همواره این شکل رفتار با دختران بوده و همین باعث شده که رفتار لطیف را رفتار زنانه بشناسیم.

فرهنگ ما چنین چیزی را میخواهد. برای همین هم در آداب تربیت ما وارد شده اگر پسری زمین خورد با نگاه خشمگین به او بنگرید و بگویید بلند شو! ولی اگر دختری زمین خورد او را بلند کنید ببوسید و نوازش کنید و ... .این تفاوتها در اصل تفاوتهایی است که جامعه شکل داده و مشخصا در جنس خاصی ماهیت ندارد.

پس دوستانی که معتقدند خیلی از کارها در شان زنان نیست باید به چند نکته توجه کنند؛

1-اگر کاری خلاف حرمت و شان باشد، مرد و زن ندارد و همه باید از آن اجتناب کنند.

2-تفاوت های اخلاقی سرچشمه ی تربیتی دارند و اینگونه نیست که در وجود کسی نهادینه باشد.

3-انسانها آزادند و کسی نمیتواند برای آنها شان و منزلتی را تعریف کند و تازه به اجرا بگذارد.

اما در مورد وضعیت کنونی اجتماع ما؛

در اجتماع ما زنها نمیتوانند به راحتی و بدون هراس هیچ بی حرمتی و بی احترامی در خیابان ها قدم بزنند.در پارک ها بنشینند. هر دختری که میخواهد برای خود در خیابان ها قدم بزند یا فکر کند، ده ها موتور سوار جلوی پایش میپیچند و بسیار خطرناک برخورد میکنند و ده ها ماشین با قصد مزاحمت کنار می ایستند و بوق میزنند و ...

دختر ها نمیتوانند با آرامش در پارک ها بنشینند بدون هراس از مزاحمت افرادی که کمتر شعور دارند! در پارکها بازی کنند در خیابان ها بخندند. به راحتی در هر ساعتی از شب قدم بزنند و ...

همه اینها بخاطر این طرز تفکر برتری طلبانه و نگاه ابزاری موجود در جامعه ی ماست که ریشه ای قدیمی و هزاران ساله دارد.

برای احقاق تمام حق های تضعیف شده ، ابتدا باید به زنها فضا داد. قبل از اصلاح هر نقض حقوقی در قوانین، باید خودمان این فضا را فراهم بکنیم که زنها هم مانند مردها بتوانند ازادانه رفتار کنند. خیلی ساده است:

اینکه با نگاهمان در خیابان ها به زنها ارامش و پشتیبانی و حمایت هدیه دهیم.

و اینکه هرگز برای هیچ احدی مزاحمت ایجاد نکنیم.

در مورد فعالیت هایی که میتوانیم در این راستا انجام دهیم، شما نظر دهید تا در آخر بتوانیم جمع بندی مناسبی داشته باشیم و در این مسیر حرکت کنیم.

با تشکر


مطالب مشابه :


انسان و سمبولهايش

بخشهاي ديگر كتاب كه توسط شاگردان يونگ نوشته شده با نام «انسان و سمبولهايش» شهرت يافت و




کارل گوستاو یونگ/ انسان و سمبولهایش

کارل گوستاو یونگ/ انسان و سمبولهایش دانلود و خرید کتاب قرآن




خوابی که تکرار می شود

کارل گوستاو یونگ- انسان و سمبولهایش دانلود و خرید کتاب قرآن




نقض حقوق زنان در ایران (قسمت دوم)

192-دانلود کتابهای دکتر کارل گوستاو یونگ در کتاب "انسان و سمبولهایش" به این نکته کامل اشاره




مشکلات زنان جوان متارکه کرده ایرانی در جامعه

دخترتان اجازه دارد که پس از بازسازی روح و روان خود و فراگیری درسهای شکست و افسردگی ، به




برچسب :