متن سخنرانی لطيف پدرام در سالگرد شهادت شریعتی
تاثير تفكر شريعتی بر جنبش مذهبی و چپ افغانستان-لطیف پدرام
متن سخنرانی لطيف پدرام در مراسم بيست و پنجمين سالگرد دكتر شريعتی در پاريس لطیف پدرام از روشنفکران و فعالان سیاسی افغانستان است.
دوستان عزيز، خانم ها، آقايان!
سخن گفتن در مجلسي كه به خاطر بيست و پنجمين سال خاموشي دكتر علي شريعتي، انديشمند و روشنفكر برجسته معاصر تدوير يافته است، موجب مسرت بنده است. همينجا مي خواهم از دوستاني كه چنين فرصتي را ميسر ساخته اند سپاسگزاري كنم.
سال هاي دو دهه سي و چها خورشيدي در افغانستان، سال هاي شكل گيري احزاب اسلامي و گروهها و احزاب چپ ماركسيستي لنينيستي و مائوئيستي در افغانستان هستند. جوانان مسلمان اهل سنت كه مشتاق تعغير و تحول در افغانستان بودند، آرمان هاي انقلابي خود را در جنبش اخوان المسلمين مصر، به ويژه آموزش هاي حسن البنا و سيد قطب سراغ گرفتند. آنهاييكه يا پروايي دين نداشتند يا از بيخ و بنياد با دين مخالف بودند در احزاب و حركت هاي ليبرال و احزاب ماركسيستي لنينيستي متشكل شدند. به سر انجام شماري دل در گروه ” ستاره ياقوت كرملين” داشتند و عده ديگري حيرت زده ” ميدان آرامش آسماني” بودند. جمال ناصري كه اخوان المسلمين را در منگنه ميفشرد نفرت و خشم اخوان المسلمين افغانستان را برانگيخته بود. چند جزوه تئوريك از گروه جزني ظريفي و احمدزاده پويان و حمله هاي چريكي به كلانتري تبريز و پاسگاه هاي نظامي در سياهكل (1349) و قلمك كه در آن روزان و شبان ساكت، پژواك رعد آسائي داشت نيز الهام بخش چند سازمان چپ مستقل در افغانستان گرديد. همه اين گروهها و احزاب در دانشگاه كابل كه به مركز حركت هاي سيالي تبديل شده بود شبكه و هسته داشتند. به جز يك دوره كوتاه كه گرايش هاي مختلف به صورت دموكراتيك در اتحاديه دانشجويان گرد هم آمدند، دگر به ندرت صداي يكديگر را شنيدند. به زبان ديگر، نتوانستند سطح عالي از ديالوگ مدارا و تحمل راي و انديشه مخالف را نمايش بدهند.
شيعيان افغانستان كه عمدتا از نطر اتنيكي ”هزاره“ هستند به علت سركوب هاي خونين تاريخي، تبعيض قومي و مذهبي، كمتر مجال يافته بودند به درس و آموزش مدرن بپردازند. در نتيجه حزب سياسي متشكل يا گروه روشنفكري دانشجوئي متشكلي در اين سال ها تشكيل ندادند، يعني تفكر شيعي عقيم ماند يا به تعبير ديگر شيعه اثني عشري افغانستان هيچ خط فكري و سياسي مهم يا متوسطي با توجه، يا بي توجه به مباني اعتقادي ارزشي خود مطرح نكرد، نتوانست مطرح كند. مطالعه جدول گروهها و احزاب شيعه افغانستان نشان ميدهد كه قبل از سال 1358 خورشيدي حزب سياسي شيعه در افغانستان وجود ندارد. بنا بر اين، موقعيكه از جنبش مذهبي در سال هاي دهه سي و چهل سخن مي گوييم مصداق و مجلايش احزاب و حركت هاي اسلامي سني افغانستان است و صد البته حنبش اخوان المسلمين در جلوه ها و نام هاي مختلف آن. در تمام اين سال ها، يعني تا آستانه كودتاي داوودخان عليه رژيم سلطنتي در سال 1352 خورشيدي كه خود نتيجه بحران سياسي اين سال ها بود، تنها چهره اي كه در متن جامعه شيعه افغانستان درخشيد شاعر و متفكر شيعي سيد اسماعيل بلخي بود. سيد اسماعيل بلخي در حوزه نجف درس خوانده بود ولي آموزش هاي او هم در بهترين حالت از يك سري تبليغات فراتر نمي رفت. به زبان ديگر سيد اسماعيل بلخي پروژه و سيستم فكري منسجمي پيشنهاد نكرد. سيد اسماعيل مبلغ، چهره برجسته ديگر شيعي حتي المقدور مشغول تدريس فلسفه و كلام اسلامي بود. او هم گام مهمي در اين جهت ، ارائه پروژه سياسي بر نداشت و مظلومانه به دست عوامل شوروي بعد از كودتاي روسي 1357 در زندان معروف ” پلچرخي“ كابل به جوخه اعدام سپرده شد.
به هر انجام، با اين توضيحات كوتاه مي خواهم اين پرسش را مطرح كنم كه در محيطي كه محاط به تفكر سياسي ايدئولوژيك سني از يكسو و چپ ماركسيستي از سوي ديگر بود، به اضافه ضد ايراني بودن و ضد فرهنگ فارسي بودن رژيم پشتون سالار افغانستان، انديشمندي مثل دكتر شريعتي كعه شيعه مذهب است و ” شيعه يك حزب تمام“ را مي نويسد و ”فاطمه فاطمه است ” را و ” علي حقيقتي بر گونه اساطير” را، چگونه توانسته است ديوار آهنين تعصب را بگشايد و در اين ميان، بر د و جريان سياسي روشنفكري (مذهبي و چپ)، اثر بگذارد؟
حملات تئوريك و انديشمندانه شريعتي بر ساختار متحجر روحانيت از يكسو و سرمايه داري غير توليدي از سوي ديگر، و قدرت سياسي كه پا به ميان مي گذارد تا اين مثلث زر و زور و تزوير را تكميل كند، آنچه خود، تيغ و طلا و تسبيح و يا قارون و فرعون و بلعم باعور نيز مي نامد، در كوران گسترش حركت هاي جمعي و گاه مسلحانه و چريكي 1352 تا 1354 به جديت مورد توجه جريان هاي روشنفكري افغانستان واقع شد. شريعتي به عنوان يك متفكر پيشرو مسلمان، پيوسته دغدغه دين داشت اما شگفتي انگيز اين است كه در جريان اين سالهايي كه من از آن سخن مي گويم اين دينداران و جنبش مذهبي نبود كه شريعتي را در افغانستان مطرح كرد. آثار شريعتي از هر راهي كه رسيد، بوسيله چپ مستقل افغانستان مورد توجه قرار گرفت. آثار شريعتي بر خلاف معمول چه در آستانه كودتاي روسي سال 1357، و چه بعد از آن، دست كم در ميان حلقات بالاي ” سازمان انقلابي زحمتكشان افغانستان“ و ” سازمان فدائي“ كه هر دو ماركسيست لنينيست بودند با دلگرمي و جديت خوانده ميشد. به نطر من، زبان شريعتي كه مجلاي روح فوراني، ايثار و جان باختگي مخلصانه شريعتي براي آزادي و انسانيت بود، زمينه نفور افكار او را در ميان جوانان انديشمند افغانستان هموار كرد. با توجه به زباني بسيار پر شكوه، درخشان و متعالي شريعتي كه بخشي از تجربه معنوي شريعتي بود و نقشي كه اين زبان در جهت تعميق افكار او ايفا ميكرد، مي توان گفت اين زبان تاثير كارسازتر از آن دارد كه مرتضي مطهري به سادگي و با دادن نمره “ ده“ از كنار آن مي گذرند. فكر مي كنم جاي مطالعه مستقلانه زبان شريعتي، سبك و روش بيان او، به عنوان يك بخش مهم و جدائي ناپذير از كل شخصيت فكري شريعتي هنوز خالي ست. روح عرفاني شريعتي تنها از لابلاي اين زبان قابل فهم است. جايي از شريعتي خوانده ام كه اثر بزرگي وجود ندارد كه غمناك نباشد، هر چند هر چه غمناك است قاعدتا اثر بزرگ نيست (نقل به مضمون). زبان شريعتي كمك مي كرد نسبت به اعتقاد او، آنچه خود ”عرفان“، ” برابري“، ”آزادي“ مي ناميد سو تفاهم ايجاد نشود. تصادفي نيست كه ”كوير“ شريعتي را بيشتر و مشتاقانه تر از آثار اجتماعي او مي خواندند. آنهاييكه آماده شهادت در جهت آرمان هاي خود هستند، چه مسلمان و چه غير مسلمان، ناخودآگاه با روح شريعتي اي كه مي خواست در اعماق اقيانوس ها بميرد، احساس همدلي و يگانگي مي كردند. اشاره هاي مكرر او به عين القضات (برادرش عين القضات) و ابوالعلا و مولوي و اقبال گواه آن عنصر بيان ناشدني است كه در همه جان هاي مشتاق و شيدا به نحوي از انحا وجود دارد. در ميان اين همه روانشناس و روانكاو چرا به يونگ دلبسته است؟ چرا از آخرين روزهاي يونگ سخن مي گويد؟ ” در فرار به تاريخ“ تنها به اين ها بر مي گردد. به اين ها مي انديشد. زبان شريعتي، او را چنان بيان كرد كه در افغانستان فراتر از بحث هاي شيعه و سني و تاجيك و پشتون و ترك و بلوچ نگاهش كردند. ماركسيست ها او را ناقد سرمايه داري قبول كردند و مسلمانان سني، او را منتقد دگم ها و عقب ماندگي هاي مذهبي. يكي از بزرگترين و انديشمندترين ماركسيست هاي افغانستان مقاله كوتاه ” بازگشت“ خود را تحت تاثير شريعتي در روزنامه “ بغلان“ Baglan، نوشت كه انعكاس گسترده اي در محافل چپ افغانستان داشت. من فكر نمي كنم روشنفكر جدي، چه چپ كمونيست و چه مسلمان در افغانستان وجود داشته باشد و شريعتي را نخوانده باشد يا با شماري از مهمترين آثار او آشنا نباشد. شايد بتوان از برخي جهات سيد قطب را با شريعتي مقايسه كرد. ولي باز با قطعيت مي توان گفت كه سيد قطب در مقايسه با شريعتي بسيار مخدود است. سيد قطب تنها در محافل اخوان المسلمين خوانده مي شود، در حاليكه شريعتي چهره محبوب براي طيف هاي مختلف روشنفكري افغانستان است.
بعد از كودتاي روسي 1357 و گسترش جنگ و جهاد و مقاومت عليه نيروهاي شوروي و دولت تحت الحمايه آن، شريعتي با جديت و قوت بيشتر در ميان جريان هاي مذهبي و چپ مطرح شد. در سال 1367، كه من در پايگاه كوهستاني فرمانده احمدشاه مسعود، قهرمان ملي افغانستان در ”فرخار“ به سر مي بردم (منطقه اي در ولايت تخار)، آثار شريعتي به ويژه درس هاي اسلام شناسي مشهد براي مجاهدين تدريس ميشد. جالب اين است كه از بس همه با نام او آشنا بودند كسي نمي گفت علي شريعتي، هنگام صحبت درباره او، آثار او يا استفاده نقل قولي از او، مي گفتند: به قول دكتر. چقدر بايد بحث شده باشد، چقدر آشنايي بايد وجود داشته باشد كه ميان صدها دكتر، يك چنين اشاره اي به زرف بفهماند كه منظور علي شريعتي ست. مشخصا جوانان زيادي را در اين پايگاه مي شناختم كه ”دكتر شناس“ بودند و جمله هاي بلندي از آثار او را از بر داشتند. مي توانم اسم ببرم: دكتر مهدي، هاشمي، سيد حسن، احمد شاه، همايون عيني، و بسيار ديگر.
بعد از سال 1357 بود كه شريعتي مورد توجه جوانان آزادي خواه و مسلمانان شيعه افغانستان قرار گرفت. ولي رشد انديشه هاي دكتر در اين جامعه سريع و يگانه بود. چون به هر حال، مخاطب الفت دروني بيشتري نشان ميداد. در اين سالها بود كه بر احزاب و گروهها و تشكيلات شيعي افغانستان اثر گذارد و حتي گروهها و احزابي مثل “ نصر“، ”مستضعفين“ ( اخزاب روشنفكر شيعه) تحت تاثير افكار شريعتي شكل گرفتند. از اين جهت شريعتي نقش معلمي خود را در تقويت اين حركت ها نيز ايفا كرد و اي چه بسا باعث تلطيف آنها از خشونت و تحجر به نفع احيا و اصلاح فكر ديني مدرن گرديد.
بعد از فروپاشي شوروي و پرسش هاي نظري جدي كه كمونيسم با آن مواجه شد، بسياري از روشنفكران چپ افغانستان كه نقد و نطرها و پاسخ هاي ديگري در اختيار نداشتند به اثار شريعتي رجوع كردند چون به هر حال مي خواستند عليه ستم و استثمار مبارزه كنند. ولي خوب، ايمان قبلي خود را از دست داده بودند و در آن مي خواستند اسلحه ديگري در اختيار داشته باشند. در شريعتي چنين اسلحه فكري را پيدا مي كردند. به هر حال به شريعتي رجوع كردند و بار ديگر مطالعه آثار شريعتي معرف ملي بودن، مستقل بودن، و در عين حال حفظ ارزش هاي قبلي مثبت، مدرن بودن و ضد سرمايه داري بودن تلقي شد. من مي توانم ليست طولاني از ماركسيست لنينيست هايي را ارائه بكنم كه به كلي تحت تاثير افكار شريعتي از ماركسيسم بريدند و به همان اسلامي مراجعه كردند كه شريعتي پيشنهاد مي كرد يا تصويري يا تعريفي از آن داده بود.
به روي هم رفته، قصد من از اين سخنراني مختصر، تائيد و يا رد هيچ فكر و انديشه يا ارزش گذاري و نفي ارزش ها نيست. خواستم به همين مناسبت جرياني را كه اتفاق افتاده بود، با دركي كه از آن داشتم، بيان كنم. شريعتي از ”انسان كامل“ و “انسان تمام“ سخن گفته است. نميدانم خودش يك از اين اسم ها را مي پذيرفت يا نمي پذيرفت. اما براي من شريعتي يك انسان بود در عاليترين تعريف آن. شريعتي بزرگ بود و دريغ كه اين غريب في اللوطان، مثل برادرش عين القضات، در سالهاي جواني خاموش شد.
مطالب مشابه :
اس ام اس های تبریک سالگرد اشنایی دوستی ازدواج
اس ام اس سالگرد www.smskhor.blogfa.com. اس ام اس های زیبای سالگرد ازدواج. اس ام اس سالگرد باهم بودن
متن تبریک تولد(60متن کوتاه بسیار زیبا)
برلیان دل - متن تبریک تولد(60متن کوتاه بسیار زیبا) - - برلیان دل . هديه اي براي روز تولد
كادو هاي سالگرد ازدواج
کادو براي نامزد پيشنهاد کادوي تولد دختر متن زيبا براي مناسب براي سالگرد كادوي
بهترین کادو برای سالگرد نامزدی
کادو براي نامزد پيشنهاد کادوي تولد دختر متن زيبا براي مناسب براي سالگرد كادوي
هديه براي روز تولد عشق
هديه براي روز تولد عشق سال پیش خدا تو همچین روزی قشنگترین و ناب ترین حس دنیا رو به من و تو
هدیه ای برای عشقم
کادو براي نامزد پيشنهاد کادوي تولد دختر متن زيبا براي مناسب براي سالگرد كادوي
چند نمونه متن برای آغاز برنامه
تلاش برای اجرای بهتر - چند نمونه متن برای آغاز برنامه - مطالبی مفید برای یک مجری
متن سخنرانی لطيف پدرام در سالگرد شهادت شریعتی
سرزمین غربت - متن سخنرانی لطيف پدرام در سالگرد شهادت شریعتی - در تاریک ترین شب های ستم درخشان
خريد هديه
کادو براي نامزد پيشنهاد کادوي تولد دختر متن زيبا براي مناسب براي سالگرد كادوي
برچسب :
متن براي سالگرد