در سوگ پدر


بی‌وجودت ای پدر، مهر و وفا از خانه رفت

قمری شیدای ما، از بام این کاشانه رفت

تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم، او

دل ز ما برکند و رخ برتافت، چون پروانه رفت

ای فلک با من اگر مهر و وفا داری چرا

مهر تابانم، چنین از جمع ما بیگانه رفت

شادمان بودیم ما در سایه‌ی مهرش ولی

قصه آخر شد، سر آمد دور و این افسانه رفت

گوییا او با خدای خویش پیمان بسته بود

دل برید از ما چنین و بر سر پیمانه رفت

ما همه مشتاق دیدار رخش بودیم و او

رخ ز ما پوشید و این سان، عاشق و مستانه رفت

در شگفتم او چه از حق دید که این سان با شتاب

همچو دانایی که بگریزد ز هر میخانه رفت

شکر لله چون که عمری با خلوص و خیر بود

عاقبت چون سرکشد این باده شکرانه، رفت

تکیه‌گاه خانه‌ی ما بود اما عاقبت

از میان خانه‌ی ما اُستُن حنانه رفت

همچنان «سیمرغ» زیر سایه‌ی آن دولتش

رنگ و رویی داشتیم، آن دولت فرزانه رفت


سلام و درود بر تو ای پدر مهربان

درود بی پایان به  روح ملکوتیت ای پدر مهربان

هفت  روزاز وفاتت گذشت .

هفت روز پیش ما را به درد و غم فراقت مبتلا کردی .

این هفتمین شب است که در زیر خاک خوابیده ای ، ای همه امید و هیاهو . . . 

و من هنوز باورم نمی شود

تو به دیار باقی رفتی و ما را به دیار فانی گذاشتی .آه . .  .!

که آن روز چقدر دردناک و غم انگیز بود،آن روز که سایه یتیمی برسرم افتاد .

پدر بزرگوارم ! آرزو  داشتم که چون فرزند نیک و فرمان بردار در خدمتت باشم

و از جان و دل و با تمام وجودم به فرمان تو باشم و از فرمان تو اطاعت کنم

میدانم وقتی من هم به دنیا آمدم تو هم همین آرزو را  داشتی تا من در وقت پیریت

خدمت گذار تو باشم اما تو عجله کردی و به سوی معبودت شتافتی و دیگر

برای من مجال نشد که آرزویت را برآورده سازم

ولی نه ، این من بودم که غقلت کردم و وقتی به خود آمدم که متوجه شدم دیگر نیستی

مباش جان پدر، غافل از مقام پدر

که واجب است به فرزند ، احترام پدر

اگر زمانه به نام تو افتخار کند

تو در زمانه مکن فخر، جز به نام پدر


پدر مهربانم

اگر چه دیگر در کنارم نیستی ولی  آن مهر پدریت در من باقی است،

آن چهره نورانی و معصومت در ذهنم است، و آن صدای دلنشینت که نشانه مهر پدرانه بود

و آن صدایی که با آن نام  زیبای ابا عبدالله و حضرت ابوالفضل عباس(ع) و قرآن را

تلاوت میکردی،نماز میخواندی هنوز در گوش هایم طنین انداز است .

 خدارا شاکرم که پدری داشتم که منو به ادای نماز و روزه گرفتن و احترام گذاشتن

به بزرگان و ادای حق همسایه آشنا کرد

پدری که با ائمه آشنایم کرد تا ذکر همیشگیم نام و یادائمه باشد

پدر جان بابت بابت همه چیز ممنونم

پدر جان

چقدر دوست داشتم که در سفر اخیر کربلا در کنارم بودی همچون سفری که با هم دیگه

با پای پیاده مشرف شده بودیم یک بار دیگه مشرف می شدیم تا از لحظه لحظه حضورت

استفاده کنم

وقتی داشتم برمیگشتم با خدا عهد کرده بودم در اولین فرصت با هم به زیارت عتبات مشرف بشویم 

ولی  دو روز از برگشتنم نگذاشته بود که تنهایم گذاشتی و آه حسرت تا ابد در دلم گذاشتی و رفتی

حالا باید حسرت بخورم که چرا کوتاهی کردم، چرا . . . چرا . . .


پدر جان

نام شریف و قدر و احترام و آبرومندی شما، امروز مایه ی افتخار ماست، که این بزرگترین سرمایه است

 ما امروز در سایه ی نام نیکت با احترام و سربلند زندگی می کنیم و به خود می بالیم .

پدر جان

تو در دل های ما و در خاطرات ما همیشه جاودان می باشی و زنده باقی می مانی .


روح پاكت با اميرالمومنين محشور باد

خانه قبرت به الطاف خدا، پر نور باد

اي چراغ زندگاني، اي پدر، يادت به خير

خاطراتت در باغِ فردوسِ برين، مسرور باد

((روحت شاد و یادت گرامی باد))




مطالب مشابه :


شعر برای مجالس ختم و در سوگ پدر

مجلس ترحيم - شعر برای مجالس ختم و در سوگ پدر - دانلود مجالس ختم چهلم سالگرد سنگ قبر درگذشت تقدیر عكس اشعار روضه كتاب.




یاد یه شعر از پروین اعتصامی افتادم ...در سوگ پدر....

یاد یه شعر از پروین اعتصامی افتادم ...در سوگ پدر.... پروين اعتصامی پس از درگذشت پدر، اين ابيات را در سوك وي سروده : پدر،آن تيشه كه برخاك تو زد دست اجل تيشه اي




اشعار در مقام پدر

31 دسامبر 2012 ... در سوگ پدر: چون سایه ی رب بر سر ما سایه پدر بود برسایه ی رب در صحف همسایه پدر بود. ایزد چو بفرمود که او رب صغیر است در دفتر عشق آیه و سرمایه




اشعار در مورد غم از دست دادن پدر شعر مصیبت از دست دادن پدر، شعر ترحیم و اعلامیه

چهارده خورشید تابان - اشعار در مورد غم از دست دادن پدر شعر مصیبت از دست دادن پدر، شعر ترحیم و ... سیمای پر از مهر عطوفت زکه جویم این سوز فراق دل خود را به که گویم.




در سوگ پدر

در سوگ پدر. بی‌وجودت ای پدر، مهر و وفا از خانه رفت. قمری شیدای ما، از بام این کاشانه رفت. تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم، او. دل ز ما برکند و رخ برتافت، چون پروانه




مرثیه ای در سوگ پدر

شعر سرا - مرثیه ای در سوگ پدر - ميرود از فراق تو خون دل از دو ديده ام - شعر سرا.




در سوگ پدر

برگ هایی از دفتر پاییز. شعر و ادب. در سوگ پدر. « در سوگ پدر». بابای عزیـزم نفست قـدرت مـــــا بــــود. چشمــان تـو منظـومۀ خورشید وفــا بـود. در عمق نگـــاهت پـــدرا، حس




شعر پدر در فراق دختر

شعر پدر در فراق دختر. بخواب آرام. بخواب آرام و آسوده یگانه دلبرم مهزاد. نیاسودی ز خار غم گل نیلوفــرم مهزاد. طبیب درد ما بودی ز دنیا تو جـدا بودی. کجا بودی کجا رفتی تو




سوگ پدر

استاد شهریار - سوگ پدر - ... ترجمه ی شعرهای ترکی شهریار تمام پیوندها. آرشیو ... سوگ پدر. سوختی از سوگ پدر اشک تو را یاور شد کرد سیه پوش فلک دور زمان داور شد.




در سوگ پدر بزرگ عزیزم

سَوزَه نغم - در سوگ پدر بزرگ عزیزم - - سَوزَه نغم. ... در غم از دست دادن "پدر بزرگ عزیزمان". بزرگ خاندان کرم زاده ها... (کربلایی باقر کرم زاده ... شعر و زبان شیرین تالشی




برچسب :