ریشه ها و روندها در امنیت پایدار

بسم الله الرحمن الرحیم

ریشه ها و روندها در امنیت پایدارِشمال غرب ایران

مقدمه؛

اگر امنیت و ریشه های نا امنی  در فضای جغرافیایی شمالغرب  مورد بحث قرار گیرد، و معادلات قدرت و بازی های سیاسی در قبل از جنگ سرد و بعد از آنرا مورد مداقه قرار دهیم، سه عامل محیطی و یک عامل تأثیرگذار را بی گسست ملاحظه خواهیم کرد.

عوامل محیطی؛

1- قومیت یکپارچه و تحریک پذیرِ کُردی،

2- مذهب و فِرق وابسته،

3- جغرافیا و شکل زمین، و

عامل تأثیر گذار را می توان دخالت قدرت های فرامنطقه ای در تأمین منافعِ سلطه گرانه ذکر کرد. که ، برشماری عوامل ریز و درشتِ دیگر در ذیل همین موارد قابل برشماری و درجای خود دارای اهمیت هستند.

الف) پیشینه :

1- اگر به داستان ظهور صفویان و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی در ایران نگاهی داشته باشیم که موجبات هویت یابی و قدرت یابی ملت ایران فراهم شده بود، عثمانی ها برای غلبه بر این قدرت نوظهور و تثبیت قدرت هژمونیک خود تهاجمات متعددی را به این خاک مقدس داشتند و اوج این رویارویی را در جنگ معروف و مشهور چالدران در آذربایجان غربی می توان ذکر کرد. نبردی که در آن، برنده میدان نبرد با عثمانی ها و در تمسک به بهانۀ عوام پسندانه مذهب اهل سنت و همراه سازی قوم کُرد صورت گرفت و آنچه در اذهان مردمان باقی گذارده اند، نه تعریف توسعه طلبی عثمانی، بلکه، آن را جنگی مذهبی و غلبه اهل سنت بر حاکمیت شیعه تعریف کرده اند.

به راستی اگر جنگ اساس مذهبی داشت، در میان لشکریان صفوی و حتی از فرماندهان ارشد در این نبرد، اکراد و قوم کُرد چه تعریفی داشته است؟ سئوالی که پاسخ به آن تاکنون به تحقیق گذاشته نشده است، بنظر می رسد واکاوی مجدد آن خواهد توانست بر دیدگاه مسلطِ واگرایی در کشورمان غلبه نماید.

نمونه بارز این داستان را می توان در سئوالات نخبگان کُردی در دیدار رهبر معظم انقلاب در سال 1388ه.ش به عینه ملاحظه کرد و مطلبی که با کمال تأسف در تحریف تاریخی در دانشگاههای ما نیز تدریس می شود. در صورتی که تحلیل واقع بینانه در جنگ چالدران و حضور معنی دار قوم کُرد در لشکر صفوی نشان می دهد که نبرد دشت چالدران، نبردی در تثبیت مرزهای ایران می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد، که بخشی از فرهیختگان کُردی نیز بر آن معترفند و ظهور صفوی را نجات ایران از یوغ استبداد و رسیدن به استقلال می دانند.

2- اتفاق دوم نا امنی در شمال غرب مربوط به شیخ عبیدا... نحری است(1880-1879م)، قدرت یابی شیخ و افزونی مریدانِ فرقه ای وی، امپراطوری عثمانی را می لرزاند. فلذا، سعی کردند این قدرت را در مسیر منافع منطقه ای عثمانی مستهلک کنند. به وی قول حکومت  در تحت کنترل(تیولداری) را دادند، راه و رسمی که هم اکنون، «نوعثمانی گرایان» وعدۀ آن را در شکلی نوین به اکراد و حزب قدرتمند پ.ک.ک می دهند!؟ به این شیوه بود که شیخ نیروهایش را برای اشغال مناطق کُردنشین ایران روانه کرد و فاجعه آفرید، حاکمیت ضعیف و بی کفایت ایران که کنترلی بر مرزها نداشت، ناشیانه تحریکات این شیخ آلت دست را پاسخ گفت و آتش جنگی شعله ور شد، تهاجمات فزاینده شیخ و نیروهایش، غافل از این که در مسیر پیاده سازی منافع قدرت عثمانی و قدرت های فرامنطقه ای است، باعث ورود بریتانیا به معادله و در هماهنگی با شاه ایران، شیخ را وادار به هزیمت و در نهایت دستگیر و به تبعیدگاه فرستادند. شیخ خوش خیال در تبعیدگاه و در تحلیل علل شکست و خونریزی هایش نتیجه گرفت که چه خیانتی به ملت کُرد روا داشته و همیشه سفارش بزرگواری ایرانی های نجیب را ورد زبان داشت. مطلبی که در تحلیل تحریکات قومی و ریشه های نا امنی در شمال غرب  به عمد یا سهو در غربت قرار گرفته است، چرا که روشن شدن زوایای موضوع در تحکیم امنیت پایدارِ ایران اسلامی موثر خواهد بود و سران فتنه و نا امنی، سودی از آن نخواهند برد.

بعد از سرکوبی قیام شیخ بود که ناسیونالیسم قومی در ترکیه جهت احقاق حقوق کُردی نضج گرفت و نهایت آن را می توان در شکل گیری انجمن «خوی بون» و شکل گیری اولین جمهوری کُردی در «آرارات» به ریاست نوری پاشا مشاهده کرد، در همین موقع هم برای سرکوبی این جنبش، دست های نامرئی شبکه های جاسوسی، نیروهای اکراد  را به سمت غارت مناطق مرزی ایرن در منطقه ماکو و چالدران کردند و همین موضوع باعث نزدیکی آتاتورک با رضاشا و سرکوبی اکراد را فراهم آورد. مسکوت ماندن موضوع در نا امن نگه داشتن مناطق کُردنشین در شمال غرب به نفع دشمنان این ملت بوده است که با غفلت سهوی یا عمدی در روشن کردن موضوع، کمکی است برای تأمین امنیت پایدار مردمی.

3- اتفاقی که در تکرار مجدد و هوشمندانه به نام جنبش اجتماعی در ناسیونالیسم کُردی ثبت می کنند و در دهۀ اخیر، با توجه به گُسست نسلی آن را پررنگ می کنند، مربوط به شورش «اسماعیل سمیتکو» از طایفه شکاک است(1926-1918)، در بحبوهه جنگ اول جهانی و در ضعف و بی کفایتی حکومت مرکزی و بهره گیری هوشمندانه از سوی عوامل انگلیس در منطقه صورت گرفت.

اسماعیل سمیتکو که یک فرد عشیره ای و با هدف بسط قدرت محلیِ خود، اقدام به قتل و غارت مناطق کُردی نشانه هایی از این که دنبال روشن کردن حسِّ، خودمختاری و جدایی طلبی باشد، نبود. فرد سرکشی که با استفاده از هرج و مرج اجتماعی و سیاسی به بسط قدرت شخصی پرداخته است، از علائم یاغی گری وی همین بس که؛ به همان قساوتی که شیعیان و آذری ها را به قتل می رسانید، به همان میزان مردمان کُرد را در مهاباد کنونی(ساوج بلاغ-ساووخ بلاخ) سلاخی کرده است. و نشان از نبود فکر ناسیونالیستی وی بوده است، بعد از موفقیت هایی که در اعمال قدرت از خود بروز داد، توسط عده ای به عنوان فردی جدایی طلب و طرفدار قومیت مطرح شده، مطلبی که واکاوی تاریخی از حقایق می تواند در تأمین امنیت پایدار کمک کار باشد.

4- هیچ اتفاقی در بررسی ریشه های نا امنی، اندازۀ شکل گیری جمهوری خودمختار مهاباد در اثنای جنگ دوم جهانی(1947-1941) بر حوادث بعدی اثر گذار نبوده است. لیکن، شکل گیری بلوک های قدرت جهانی در مدیریت و کنترل بحرانها و قرارگیری رژیم ستم شاهی پهلوی در بلوک غرب و فروپاشی جمهوری وابستۀ مهاباد و اعدام توصیه شده و معنی دار «قاضی محمد»، نطفه حوادث بعدی را در منطقه، بهینه کرد و احساسات ناسیونالیستی را در فضای امنیتی و پلیسی پهلوی تحریک و آماده نگه داشت.

در راستای سیاست های هویج و چماق و بازی با عشایر و خوانین و در پی گیری سیاست تخته قاپو و به بند کشیدن و یا وابسته نگه داشتن روشنفکران و نُخبگانِ کُردی، امنیتی شکننده و در حقیقت تقویت نا امنی پایدار را باعث شد؛ شیخ عزالدّین حسینی(امام جمعه مهاباد)، مفتی زادۀ روشنفکر، غنی بلوریانِ تجزیه طلب، سمکوعلیارِ بازمانده از اسماعیل سمیتکو، شیخ عثمان نقشبندی با سپاه رزگاری، ایلخانی زادۀ با سازمان پیکار، مسعود احمدزاده با چریکهای فدایی خلق و کومله و حزب منحله دمکرات و قاسملو  و . . .  که همگی در سایۀ چتر امنیتی و در معادلات منطقه ای قدرت های فرامنطقه ای در سکوتی و انتظاری روزگار سپری کردند تا  پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی که معادلات منطقه ای غرب و شرق را بهم زد و ندای استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی سر داد.

انقلابی که برخواسته از فطرت پاک اقوام سرکوب شدۀ ایرانی شده بود، غرب و عوامل نا امن ساز آن در منطقه را غافلگیر کرد.

ب) امنیت پایدار در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی؛

نگاهی به صحنه سیاسی اجتماعی مناطق کرد نشین نشان می دهد که ، مردمان این خطه همانند سایر نقاط ایران پشتیبان انقلاب بودند ، مطلبی که عناصر سردمدار نا امنی را در پیوند با رژیم بعث عراق و سیاست قدرتهای فرا منطقه ای برای تغییر توازن علیه نظام نو پای اسلامی وارد صحنه کرد و در همین زمان ( سال 1357 ه.ش) است که می بینیم ، «دکتر قاسملو» به سِمَت دبیر کلی حزب منحلۀ دموکرات منصوب و از طریق مرزهای عراق وارد ایران می شود و در هماهنگی با سایر جریانات ضد انقلاب بر توسعه نا امنی به شعارهای جدایی طلبی و خودمختاری ، دامن می زند. ضد انقلاب با تحریک کردن جمعیت آسیب پذیر و در فریب افکار عمومی از عنصر مذهب به عنوان چاشنی در توسعه قدرت خود نهایت استفاده را کردند و نا امنی را با کنترل شهرهای عمده و تسخیر مراکز عمده نظامی و مستظهر به حمایت غربی- شرقی و بعثی ، تکمیل کردند و انقلابیون و نظام نوپای اسلامی را با چالشی جدی در تامین امنیت پایدار روبرو کردند .

اقدامات به ظاهر سیاسی ضد انقلاب با محوریت «شیخ عزالدین حسینی» و «قاسملو» که از موضع قدرت و با هدف به رسمیت شناخته شدن خودمختاری صورت می گرفت، نشان از ریشه دار بودن نا امنی و ورود عامل تاثیر خارجی بوده است. راهبرد تامین امنیت پایدار و حذف عامل تاثیر گذار خارجی ، و تعامل با جمعیت آسیب پذیر و جغرافیای پیچیده که ارتباطات و تسلط بر منطقه را با مشکل مواجه می کرد نیاز به هوشمندی انقلابیون داشت و جای بحثی فراتر از این نوشتار دارد . لیکن ، بصیرت افرادی چون ، «شهید محمد بروجردی» که می فرمود :

« در کردستان دشمن مردم را ندارد ، اگر داشت با ما نمی جنگید »

و پتانسل انقلابی و قدرت مندی که برای سران ضد انقلاب ناشناخته بود ، اصالت خود را برای مردمان کُرد نشان داد.

فرمان تاریخی حضرت امام(ره) در26 مرداد سال 1358 ه.ش ، تشکیل پیشمرگان کُرد مسلمان و اعلام حکیمانه حضرت امام (ره) در این که « در کردستان ما با کفر می جنگیم، نه با کُرد » ، نقاب از چهره اصلی ضد انقلاب برداشت، و نیرو های انقلابی دو روز بعد از فرمان امام (ره) شروع به پاکسازی ضد انقلاب کردند. این کشمکش ها و جنگ و گریز ، مقابله با ناامنی در راستای سیاست جداسازی صف مردم از ضدانقلاب و تامین امنیت باعث وجود فضای امنیتی در منطقه شد که بسان شمشیر دولبه عمل کرده و به خودی خود باعث کندی در خدمات رسانی و رفع چهره فقر از منطقه شد . لیکن ، پذیرش قطعنامه 598 و شکست نظامی ضد انقلاب باعث تسریع در فقر زدایی شد ، نکته اثرگذار در این رویارویی را می توان به اقدام قرارگاه حمزه (ع) به فرماندهی «شهید احمد کاظمی» داشت که ضدانقلاب را وادار به زندگی پادگانی کرد .

- پایان جنگ ایران و عراق و وارد شدن رژیم بعث عراق در یک ماجراجویی دیگر، علاوه از این که به جریان تجزیه طلب امیدواری تازه ای داد ، جریان دیگرِ کُرد گرای هوادار «فدرالیسم» را فعال کرد ، که نشات گرفته از شکل گیری حکومت اقلیم کردستان عراق و افکار اندیشه های اوجالان و پ.ک.ک است و در بطن خود تامین امنیت پایدار را در مرحله جدیدی که می توان شروع آن را از 1990 تا کنون دانست ، با چالشی جدید روبرو کرده است.

ج ) در بررسی ریشه های ناامنی و تامین امنیت پایدار به مواردی چون کوهستانی بودن ، زندگی مبتنی بر نظام عشیرتی ، همجواری با نژاد سامی تورانی ، دورماندن از تمدن بشری مانند بابلیان ، پارسیان و رومیان ، قرار گرفتن در محل تلاقی دو امپراطوری ایران و روم ، مرزهای سیاسی کنونی ، اختلافات مذهبی و فرقه ای که توسط عثمانی ها شروع و ادامه دارد ، بایستی توجه راهبردی و برنامه دراز مدت داشته باشیم و می تواند فرصتی برای تامین امنیت پایدار باشد.

د ) در بررسی عوامل واگرایی و همگرایی ، موارد زیر  مد نظر قرار گیرد :

1- ترکیب نامتوازن و نامتجانس ملی و استقرار اقوام در بخش های حاشیه ای کشور، که در شمال غرب مشهود است .

2- ساختار توپوگرافیک غیرمنسجم و گسسته موجب تقویت خرده فرهنگ ها و احساسات قومی شده است.

3- تعامل متناسب سیاسی ، اجتماعی اقتصادی مرکز پیرامون و بخصوص با اقوام مرز نشین .

4- ترمیم سیستم ارتباطی مناسب در حوزهای سخت ، نیمه سخت و نرم.

5- عدم انطباق مرزهای قومی با مرزهای سیاسی و با برنامه ریزی،در توجه به مشترکات جاذب، مانع از انتقال بحران در اوضاع کنونی منطقه به داخل کشور شویم.

ه ) در برخورد با مسئله قومیت ، توجه داشته باشیم که ؛

1-  پراکندگی قومی واقعیت انکار ناپذیری است، و جغرافیای انسانی کشور ما به این شیوه قوام یافته است. با توجه به همین فرصت که مورد اشاره رهبر معظم انقلاب است، خواهیم توانست مرزهای سیاسی و تحمیلی فعلی را به مرزهای امن تبدیل و تقویت توسعه سیاسی فرهنگی خود را در تدوین و عملی سازی هوشمندانه مشارکت ملی باعث، و قدرت اول غرب آسیا باشیم.

2- فرهنگ غنی اسلامی ایرانی و زبان بانفوذ فارسی ، پیام و پتانسیل محور انقلاب که با فطرت انسانها سخن می گوید ، جذابیتی بی بدیل ایجاد کرده که، سیاسیون ما در معادلات منطقه انقلابی بمانند و اقدام کنند ، مطلبی که با جذابیت ایجاد شده توسط نوع عثمانی گرایان با نفوذی که توسط اقتصاد قدرتمند شان به چالش کشیده شده است . لیکن ، خودنمایی محور مقاومت نشان از حفظ و قدرت و جذابیت انقلابی ما دارد.

3- تاکید بر مشترکات تاریخی، فرهنگی ، طرحریزی تعامل و تناسب سیاسی و اقتصادی و مشارکتی در مناطق کُردنشین خواهد توانست طرح ریزی نو عثمانی گرایان در برون فکنی قومیتی و ناامنی و درگیرسازی احتمالی آن با انقلاب اسلامی که قدرت اثر گذار آن را در تأمین امنیت سخت و نرم در سال 2011م در منطقه صعب قندیل مشاهده کردند، و نهایتا حذف جریان پ.ک.ک به شیوه ای که با شیخ عبیدالله نهری برخورد کردند را ناکام گذارد.

27/02/1392- ذوالفقار صادقی

واژگان کلیدی ؛

امنیت پایدار، قومیت و مذهب، جغرافیا، قدرت های فرامنطقه ای، صفویان، عثمانی، نوعثمانی گرایی، چالدران، عبیدا. . . نحری، ناسیونالیسم، خوی بون، شمال غرب، سمیتکو، مهاباد، قاضی محمد، قاسملو، بروجردی، امام خمینی(ره)، کاظمی، اوجالان.

 

 


مطالب مشابه :


مولفه های امنیت پایدار

شکیبایی - مولفه های امنیت پایدار - سیاسی وفرهنگی در جامعه ی فقیر و بیکار هیچ گاه امنیت




ریشه ها و روندها در امنیت پایدار

مقالات بي سر انجام - ریشه ها و روندها در امنیت پایدار - مقالات بي سر انجام




عنوان مقاله: نقش توسعه منابع انسانی در امنیت شغلی کارکنان

عنوان مقاله: نقش توسعه منابع انسانی در امنیت شغلی کارکنان. مولف/مترجم: دکتر ایرج سلطانی




چالش های حاشیه نشینی و توسعه پایدار شهری

سایت دانلود پروژه،پایان نامه،مقاله،جزوه - چالش های حاشیه نشینی و توسعه پایدار شهری - دانلود




تغییرات آب و هوایی و نقش آن در امنیت پایدار

تغییرات آب و هوایی و نقش آن در امنیت پایدار اين مقاله تلاش دارد با




رزومه مجید تیربند

2- مقاله: Function 5- مقاله"حاشیه نشینی ، چالش امنیت توسعه پایدار شهری "فصلنامه علمی




برچسب :