هم گام با مسافران هيماليا
آري دماوند مي توانست بهترين گزينه رهايي باشد، در صعودي سخت و آن هم در قالب اردو، اردوهاي كه حكايت جنگ هاي فرسايشي را پيدا كرده و به مرحله هشتم خود رسيده كه نمي توان بر كسي خُرده گرفت چرا كه اين صعود ها هزينه ي گزافي دارد، از طرفي صعود به وادي قلل بلند نگرش و افراد خاص خود را مي طلبد كه گزينه هاي چون، قدرت، مهارت، هوش و ذكاوت تنها پارامتري جزئي در انتخاب افراد خواهد بود. ديگر آيتم هاي كه هائز اهميت و حساس مي باشد بخش روحي رواني، اخلاقي بوده، در واقع افرادي مي توانند تن به اين زندگي سخت دهند كه توانسته باشند در سخت ترين شرايط ممكن زندگي كنند كه اين مهم براي افراد مسن و دنيا ديده قدري قابل لمس تر مي باشد، اگر چه اين خود مشكل خاص خود را به لحاظ قدرت و سرعت دارد.
ولي براي جوانان هم سو كردن همه ي اين آيتم ها كاري گسترده و زمان بري است كه بايد مرحله ي و با صبوري پيش رفت، كه اين بر مي گردد به تشكيلاتي كه قصد دور نگري و ساخت نفرات را داشته باشند. چرا كه خصوصيات يك كوهنورد قابل در آن ارتفاعات بعضاٌ بايد تفكر يك شطرنج باز، سرعت عمل يك دونده، چابكي يك رزمي كار، آرامش يك يوگيست، انعطاف يك ژيميناست، ريز بيني يه تيرانداز، صبوري و خويشتن داري يك ماهيگير، جسارت و علم يك امدادگر حرفه اي و .... را داشته باشد. و اين بايد در ذهن جا بيفتد كه حريف تشك، فرد، سيبل، مهره و... نيست بلكه هياكل غول آسايي است، سر برآورده از ميان يخچال هاي غول آسا و وهم برانگيز قله هاي سر كشيده بر بام فلك. مغرور و بي همتا با دنيايي مملو از يخ و برف با سرماهاي كشنده، طوفان هاي مهيب، معابر دشوار و آغوشي كه بسختي باز مي شود.
پر مسلم است اين وادي عاشق خود مي خواهد و تو اي مسافر عاشق بايد بداني به كجا سفر مي كني، هيماليا در پاره اي اوقات سفري است بي بازگشت. و گزافه نيست اگر به آن نمادي از زندگي قلمداد كرده اند كه پر مسلم است هر كس را ياراي ورود به اين دنيا نيست.
ای دیو سپید پای در بند / ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر یکی کله خود / ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی / بنهفته به ابر چهر دلبند
چون گشت زمین زجور گردون / سرد و سیه وخموش و آوند
بنواخت زخشم بر فلک مشت / آن مشت تویی تو ای دماوند
قبل از سفر در جلسه اي با حضور اعضاي اردو از آنها به گِله نشستيم كه بدانند و به اين باور برسند كه كجا مي روند و مسافر اين راه چه آيتم هاي بايد داشته باشد، بلكه از آزمون هاي آن سر بلند بيرون آيند، هر يك از اعضا ميزان فعاليت خود را ارائه نمود كه جاي اميدواري بود. كه اميد همان طور عشق ياري درونشان بجوشد. اين جوانان از آزمون هاي بزرگي مي گذرند روزگاري صعود به دماوند آرزوي هر ساله ي كوهنوردان بود و حال جوانان با انرژي بي همتا در يك سال موفق مي شوند بيش از هفت بار بر بامش بوسه زنند، به شوق اعزام به قلل بلند گيتي و اين مائيم كه بايد شرايط را مهيا كنيم براي افتخاري ديگر براي شهرمان كه هميشه در ورزش كشور حرف اول را زده و در جهان قابل تعمق بوده و هست.
دماوند بام سرزمينم ايران5643 متر
قصدم ارائه روز شمار و عدد و رقم برنامه نيست بلكه خواستم از اين راه دست مريزادي گفته باشم به همهي آنها كه دست ياري براي جوانان دراز كرده اند و به جوانان لايق اين شهر، كه عاشقانه هنوز هم سكان را رها ننموده و عشق به آموختن در وجودشان موج مي زند.
صبح خيل زود است، حتي خميرگيران هم راهي كار و كسب نشده اند، كه هواي خوش وسرد شهر وارد ريه مي شود، از دور كوله بار رنگي سفر در انتظار راه، چند خودرو شيك مي ايستند و مسافران شاد كه خرسندي زود گذري است، تا ميني بوسي رنگ و رخ باخته چموش و كوچك از راه برسد، نمي توان چيزي نگفت راننده مردي مهربان مودب و شاد است" حاجي عذر ايستيرم بو ارابه گِدر تهرانا گورن؟" (اين خودرو تهران ميره) و او در حالي كه دنبال جايي بود براي گرفتن دست نماز "بابا اختيارون وار دماوندن باشينان هم گِدر"(اختيار داريد بالاي دماوندهم مي رود) بالاخره صورتحساب از ابهر تهيه و جاده تهران در پيش ديگه مهم نيست چند ساعته فقط خدا طاقت بده نفات تا تهران سرمازده نشوند، و چاره اي نيست جز پناه بردن به كت پر ارتفاع اردوي ديگر و خرده اي نيست.
تهران و دودش را زود گذر مي كنيم، جاده هراز آشناي هر مسافر دماوندي 80 تايي بايد رفت و بيچاره ارابه كه ناله اش در آمده برايش و براي خود در امامزاده روي گردنه دعا مي كنيم كه تا اينجا به خير گذشت، پلور با حضور چهار نفر ديگر تيم كامل مي شود، حضور جوان پر شور محمود هاشمي با افتخارات صعود به قلل دائولاگيري، برودپيك، نوشاق، اسپانتيك در جمع ما به عنوان ناظر اردو باعث گرديده اعضا جدي و حساب شده كار كنند.
هدف اردو صعود از جبهه شمالي به جنوبي دماوند است، سي كيلومتري بعد از سه راه رينه به سمت غرب روستاي ميانده و ناندل مي پيچيم چند كيلومتري بعد جاده خاكي و بد فرم مي شود، كه راننده نازنين زير لب عنوان مي كند كه قرار نبود من خاكي برم، كه ما نمي شنويم و او نيز چيزي نمي گويد. روستاي ميانده خودرو را ترك كرده با وانت 15 كيلومتري بالا مي رويم، دماوند زير كلاه خود خود مخفي است.
ایدیو سپید پای در بند/ ای گنبد گیتی ای دماوند
از پای به سر یکی کُلَهخود/ ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی/ بنهفته به ابر چهردلبند
توضيحاتي كوتاه ما را بيشتر با برنامه آشنا مي كند، غروب از راه مي رسد، همگام با تاريكي بدل شب مي زنيم و ستيز باد 55 كيلومتري را به جان مي خريم، و شاديم كه فردا سرعتش ده تايي كمتر است. سه ساعتي طول مي كشد تا كنار پناهگاه يك برسيم، كسي داخل نيست جز چند نفري كه حالشان دگرگون شده، باد كلافه كننده است، سه تخته چادر به سختي و مشقت بر پا مي گردد. اميدي به سالم ماندشان نيست از اين رو بر اين مي شويم، اگر چه تنگ تار در كنار هم شب را به صبح برسانيم.
صبح است ساقيا...
ذره نوري با زيركي از لاي پنجره رنگ و رو رفته ما را به خود مي خواند، برخيزيد؟ ساعتي است، بادي نيست و شما در خواب غفلت تا صبح كمتر كسي خواب به چشمانش رفت و گوش جان سپرديم به ضرب اهنگ باد با ورق كنده شده سقف جانپناه، صبحانه اي مفصل ما را آماده مي كند براي صعودي نفس گير، سه نفر از همراهي با ما منصرف شده، باز مي گردند. كوله ها بر دوش عزم سفر داريم، بالا دست باد نجوا كنان مي ستيزد، صعود از صخره ها هدف ماست كه كار ساده اي نيست، دو ساعتي بعد كنار جانپناه بعدي به استراحت در مي آييم، چيزكي به نيش مي كشيم و لباس رزم به تن كرده با باد و سرما رفيقانه كنار مي آييم.
در مسير برف قشنگي انباشه شده كه مناسب تست مي باشد، پس با كرامپون صعود آغاز مي گردد و تفكيك نفرات كاملاٌ مشخص قله ما را مي خواند و هر بار خواستن تجربه اي نو به ما ارزاني از ديدن جسارت و غيرت ديگران تا سماجت صعوديان همه شور و استواريست كه ارزاني ما مي گردد.
مانند وزو، شراره افشان شو / ای کوه سپیدسر، درخشان شو
انوار خورشيد عصر روي قلل بس دل انگيز است و رويايي، زبانه بخار گوگرد روي قله نشان از حيات او دارد كه كس را ياراي ايستادن در مقابل او را نيست، دانه هاي برف بروي قطعات گوگرد تابلويي زيبا ترسيم كرده، همچون منطقه فسلي شده اي در آمده، خوش آمد گوي ماست، نظمي در صعود نيست! تست يخچال باعث شده هر كس فراخور حال خود بالا بيايد، حال با دقايقي تاٌخير كه لحاظ مي گردد.
گذر راه جنوبي زير پا خوش آيد، تا از مسير شن اسكي دردل تاريكي در ميان عشوه هاي ماه به بارگاه سوم برسيم، قبل از رسيدن پيك روانه مي كنيم بلكه بتوان چايي گرمي به گلو رساند، امروز هم بر اثر خستگي هر چه مي رويم انگار پناهگاه دور تر مي شود. وقتي رسيديم خبر رسيد آقا كسي نيست !؟ مگر مي شود؟ داخل مي شويم، دقايقي طول مي كشد، تا ماٌمور افغاني حاضر شود. سلام چايي هست ؟ نه نيست آقا پول مي دهيم!! هست يا نيستش معلوم نبود. بالاخره نفهميديم هست يا نه؟ كه سر آخر محبت نثار ما شد و چاي آمد، محيط بي روح است كه مي شد صداي راديو يا يك موزيك ساده، شرايط را عوض كند. براستي چرا بي ورودي؟ مهم نيست برداشت چيست مي توان در مقابل اخذ ورودي سرويسي چون: بروشور، پوستر، كروكي منطقه، نايلون زباله، صابون مايعي و پك امداد قابل دسترسي در محل تعبيه كرد، كه بتوان حداقل قطره اي روي چشم گوگرد رفته ي ريخت و يا به جاي نورافكن پر مصرفي كه روشن است از چراغي رنگي زرد و يا... بصورت كم مصرف بهره گرفت كه در مواقع بارندگي و مه قابل تشخيص باشد. اما ساعت بيداري از ساعت سه تا صبح مدام يكي به خوابگاه مي رود يكي مي آيد، بي در و بي پيكر، مسير سرويس بهداشتي نا مناسب يخ زده و... و با پرسيدن هر سوالي با در بسته روبرو خواهيد شد.
عليرغم افتخار به ساخت اين مجموعه زيبا اي كاش فردي مدير در اين محل گمارده شود، البته كه هزينه زياد دارد ولي فكر كنم ارزش اين كار را دارد. با توجه به هزينه ي سنگيني كه شده، فردي آشنا به كار كوه، مدير، با برخورد مناسب و داشتن اطلاعات حداقل كوهنوردي اينجا ميزبان لايق عاشقان بام كشور باشد. نمي دانم بگذريم شايد ما دست به انتقادمان زياد است.
روز بعد از طريق مسير گوسفند سرا سرازير در بين راه تست امداد و جي پي اس انجام مي گردد. و در نهايت با وانت به پلور رفته راهي تهران و زنجان مي شويم، تا با دو ساتي معطلي تعمير خودرو به پايان اردوي ديگر برسيم.
من از بلندي مي آيم، از بلندترين قله ها
كه برتر از رودند
و با تو مي گويند
" فرود بايد آمد
و رود بايد شد"
مهر 89
مطالب مشابه :
یخچال فریزر دوقلو 8 هیمالیا کره ای 8 کشو در حد نو فروشی زیر قیمت 212 50 220 قیمت کلا 500,0
تهران کالا خرید و فروش لوازم دست دوم - یخچال فریزر دوقلو 8 هیمالیا کره ای 8 کشو در حد نو فروشی
یخچالهای کوهستانی
در هيماليا و آلپها بهترين چنانچه ميزان تغذيه و افزايش حجم يخچال بيش از تخليه آن
چگونگي تشكيل هيماليا
چگونگي تشكيل هيماليا. يخچال ها و رودخانه ها هم در ايجاد و آفرينش كوه ها رُل مهمي دارند و
هم گام با مسافران هيماليا
هم گام با مسافران هيماليا سه نيست بلكه هياكل غول آسايي است، سر برآورده از ميان يخچال هاي
اسمس های ایرانی
3-هر روز بر كساني كه يخچال فريزر هيماليا را به ديگران توصيه مي . كنند افزوده مي شود
ذوب یخچال ها در جهان شدت گرفته است
سرعت ذوب يخچالهاي جهان با رسيدن به ركوردي بيسابقه احتمال از بين رفتن همه آنها در چند
تمرين هاي فصل نهم
بزرگترين يخچال هاي كوهستاني كره زمين در فلات پامير، تبت و ارتفاعات هيماليا ديده مي شود.
نمونه سوالات جغرافیای (2)--فصل (3)
د- رشته كوههاي هيماليا و زاگرس ر- به سنگ ها وموادي كه به وسيله ي يخچال ها در اندازه هاي
بنگلادش ، زندگي درسيل + عکس
بارش باران هاي سيل آساي موسمي و نيز آب شدن يخچال هاي هيماليا كه موجب بالا آمدن آب رودخانه
برچسب :
يخچال هيماليا