احظار ارواح

پرسش: آيا احضار ارواح حقيقت داره؟ ما خودمون با روش نعلبکي احضارروحکرديم اگر واقعيت ندارد پس چرا نعلبکي حرکت مي کرد؟

پاسخ: مدعيان احضار ارواح دو قسمند:
1. آنهايي که داراي نفوس قوي هستند نظيرانبياء ، اولياء و عرفاي شامخين
2. آنهايي که از حيث وجودي در حدّ مردم متعارفند ؛ که اين گونه افراد بسيار زياد بوده و خود اينها نيز دو قسمند:
الف. مدعيان دروغينو شيّاد
ب. مدعيّان واقعي
احضار روح در گروه اول در واقع احضار روح نيست بلکهملاقات روح است ؛ يعني اين گونه افراد به خاطر قوّت وجودي و ارتباطي که با عالم ملکوتدارند مي توانند در حالتي معراج گونه به ملکوت راه يابند و با ساکنان ملکوت ديدارکنند. بنابراين در اين قسم روح پايين نمي آيد بلکه خود شخص تماس گيرنده ، به عالمارواح صعود مي کند. اين گونه احضار ارواح از نظر فلسفي امکان پذير بوده و از نظر شرعي نيز بدون اشکال است .

اما در قسم دوم احتمالات زيادي مي تواند مطرح باشد. نوع دروغيناحضار ارواح اگر بدون شواهد باشد کذب محض است امّا اگر همراه با شواهدي مثل تکانخوردن ميز و نعلبکي و امثال آن باشد ممکن است نوعي تردستي باشد. اکثر شاهدان اين گونه احضار ارواح مي گويند ما هر چه دقت کرديم تقلّبي مشاهده نکرديم . جواب اين است که : اگر متوجّه مي شديد که تردستي نبود . وقتي يک تردست ماهرمثل «ديويد کاپردفيلد» در جلو ديدگان مردم و دوربين ها از ديوار هفت متري چين رد ميشود ، يا بدون هيچ تکيه گاهي چندين متر بالاتر از زمين در هوا مي نشيند و کسي هم از فوت و فن کارش مطلع نمي شود، تکان خوردن يک نعلبکي روي ميز يا تکان خوردن پرده که چيزينيست. بنده شخصاً و از فاصله کمتر از نيم متري موردي را مشاهده کردم که شخصي قوطي کبريت را روي زمين بدون تماس دست يا چيز ديگري حرکت مي داد . بنده بيش از نيم ساعت سعي کردم از فوت وفن کارش مطلع شوم ولي نتوانستم . اين شخص خودش ادعا مي کرد که کارش نوعي تردستي است ؛ وبا گرفتن پول کلاني آن را به افراد ياد مي داد .
اما اگر مدعي احضار روح، مدعي واقعي باشد چند احتمال مطرح است.

1. ممکن استبرخي از شياطين جن با چنين شخصي تماس بگيرند و خود را روح معرفي کنند و به او درترويج خرافات کمک کنند بدون اين که خودشخص متوجه حقيقت امر باشد. تجربه نيز نشان دادهاست که اين گونه افراد عمدتا در مقابل علماي دين موضع منفي دارند و افرادي هم که بهاين ها رجوع مي کنند به مشکلات روحي و رواني يا اخلاقي گرفتار مي شوند. از اين رودر روايات از رجوع به اين گونه افراد به شدت نهي شده است.

خداوند متعال مي فرمايد :« و(يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى کردند. سليمان هرگز(دست به سحر نيالود؛ و) کافر نشد؛ ولى شياطين کفر ورزيدند؛ و به مردم سحر آموختند. و(نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل«هاروت» و«ماروت»، نازل شد پيروى کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ کس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينکه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم کافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نکن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند که بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفکنند؛ ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند که به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر کسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!! » (البقرة : 102)

2. احتمال ديگر ايناست که اين گونه افراد ممکن است داراي قدرت خاص روحي باشند که بتوانند اشياء رابدون تماس جابه جا کنند و حتّي ممکن است خودشان نيز از وجود اين نيرو غافل باشند. اينها چون باور دارند که روحي خواهد آمد و نعلبکي يا پرده يا چيز ديگري را تکان خواهد داد آن نيروي روحيبه کار مي افتد و اشياء را تکان مي دهد. اين نيرو کمابيش در همه انسان ها وجوددارد لذا اگر شخص شرکت کننده در اين جلسات در ضمن چنين نمايش هايي به يقين برسد ممکن است روح خودش هم به صورت ناخود آگاه اشياء را حرکتدهد؛ درفلسفه چنين فاعلي را « فاعل بالعناية» گويند مانند کسي که به خاطر ترس از ارتفاع ، يقين به سقوط پيدا مي کند و بلافاصله سقوط مي کند .
3. در برخي افراد اين باور به قدري قوي مي شود که شخص حتي مي تواند شبحهايي را هم مشاهده کند. اين شبح ها در واقع ساخته قوّه خيال خود او هستند ولي بهقدري واقعي به نظر مي رسند که شخص گمان مي کند که واقعيت خارجي دارد؛ همان گونه که انسان در حال خواب در آنچه که مي بيند شک نمي کند . اطلاعاتي همکه اين گونه افراد از زبان روح مي دهند ممکن است از راه تله پاتي ناخودآگاه به دستآيد. يعني شخص مدّعي احضار ارواح اين اطلاعات را از ذهن خود يااز ذهن حاضران در جلسه به روش تلهپاتي مي گيرد و تحويل خود آنها مي دهد. قدرت تلقين را نبايد دست کم گرفت تلقين بهقدري بر روان انسان تأثير مي گذارد که يک هيبنوتيرور با آن شخصي را وادار بهخوابيدن مي کند. امروزه با تلقين مي توانند امراض صعب العلاجي مثل سرطان را درمانکنند.

در برخي از امراض رواني شخص مريض، شخصي را درکنار خود مي بيند و با او صحبتمي کند در حالي که کسي درکنار او نيست ؛ حتي برخي مدعي اند که فرشته يا امام را مشاهده مي کنند. لذا اين گونه ادعاها را نبايد جدي گرفت مگر اين که شخص مدعي، داراي سلامت کامل رواني و ازنظر تديّن کاملا براساس دين عمل کند و مثل اکثر مدعيان احضار ارواح دکان باز نکند وتشخيص اين امور با علماي تراز اوّل دين است نه مردم کوچه و بازار.

4. اين احتمالهم وجود دارد که اين گونه افراد با ارواح محتضر در ارتباط باشند. برخي از انسان هايي کهبه شدت وابسته به دنيا هستند بعد از مرگ نمي توانند وارد مراتب متوسط يا بالاي برزخ شوندچون روحشان از تجرّد کافي برخوردار نيست؛ اينها در مراتب پايين برزخ مي مانند و بيشترگرايش به سمت دنيا دارند ؛ ولي قادر به تصرّف در دنيا نيستند. اين ها ممکن است با افراديکه قوّه تخيّل قوي دارند يا در اثر تمرين و ممارست در زمينه هايي مثل هيبنوتيزم و تله پاتي وامثال آن قابليّت خاصّي را به دست آورده اند تماس برقرار کنند و از طريق آنها با دنيامرتبط شوند. ولي از آنجا که اين گونه ارواح ، ارواح پستي هستند ارتباط با آنها نيز شرّآفرين خواهد بود. اگر اين گونه مدّعيان احضار ارواح مدعي ارتباط با ارواح پاکي مثلارواح علما و انبياء و امثال آنها شدند کذب محض است چون اين ارواح پاک چنان مشغولعالم بالا هستند که کمتر به عالم طبيعت نظر مي کنند به طوري که گاه حتي نفوس پاک هماز احضار ارواح اين پاکان عاجز مي شوند. يکي از عرفاي حاضر فرمودند : که من روح ابنسينا را خواستم ملاقات کنم به جاي او باباطاهر تشريف آورد و گفت: ابن سينا در حلقهداودي مشغول ذکر است و توجّهي به اهل دنيا ندارد. اما اين مدّعيان با ميز و نعلبکي، روزانه چندين بار ابن سينا را احضار مي کنند و صدها سؤال بي ارزش ميپرسند.
خلاصه ي کلام اين که با وجود اين همه احتمالات نمي توان به اين گونه افرادو اين گونه روش ها اطمينان کرد. چه بسا داخل شدن در اين امور پيامدهاي وخيم اجتماعي ، رواني، ديني و اخلاقي در پي داشته باشد؛ و انسان يک زمان به خود آيد و ببيند که عمري گرفتاردست شياطين انس و جنّ بوده است و از صدها کار مفيد و کمال آور بازمانده است ؛ و چه بساممکن است هيچ گاه به خود نيايد و غرق درکهانت و شعبده و امثال آن از دنيا برود وروز قيامت در جمع کافران محشور شود. چرا که در روايات اهل بيت (ع)اين گونه کارها دررديف کفر شمرده شده است و چه بسيار انسان ها که با اعتياد به اين قبيل امور در معجزه ووحي ترديد کرده اند و معجزه و وحي را هم از سنخ کارهاي خودشان شمرده اند. بنده باچشم خود ديدم کسي را که اهل اين قبيل کارها بود و ادعاي دريافت وحي مي کرد. اگر تاريخاديان دروغين مثل بابيّت و بهائيّت و مانويّت را مطالعه فرماييد مشاهده مي کنيد که بنيانگذاران آنها قبل از ادعاي نبوّت و خدايي مشغول اين قبيل کارها بودهاند.

کتابهاي مربوط به علوم غريبه نيز ــ که معمولاً به بزرگان شيعه نسبت داده مي شوند ــ قابل اعتماد نيستند . اين گونه علوم را بايد پيش اساتيد مسلم آن تعليم ديد ؛ چون يادگيري ناقص آنها باعث اختلالات روحي ، رواني مي شود ؛ و کم نيستند کساني که از طريق اين کتابها دچار اختلالات رواني شده اند .

احظار ارواح

مطالب مشابه :

احظار جن

احظار جن

احضـــــــــــــــار روح ( جن و ارواح )

ده نکته پیرامون جن

چگونه احضار جن کنیم.

من اشتباه کردم شما اشتباه نکنید

احظار ارواح

چگونه ارواح را دعوت کنیم ؟؟؟