آسیبشناسی آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایرانی
آموزش زبان از سال اول راهنمایی، یک کار غیرکارشناسانه
پس از مخالفت با اجرای طرحی مبنی بر تدریس آزمایشی زبان انگلیسی در مدرسههای ابتدایی که در زمان وزارت مرتضی حاجی به صورت پیشنهادی مطرح شده بود، آموزش این زبان همچنان با روند همیشگی از سال اول راهنمایی آغاز میشود و این در حالی است که بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان عرصه تعلیم و تربیت، این دوره را برای آغاز آموزش یک زبان خارجی به دانشآموزان زمان مناسبی نمیدانند.دکتر احد نویدی، عضو پژوهشگاه تعلیم و تربیت یکی از این کارشناسان است که نسبت به زمان آغاز تدریس زبان انگلیسی در سال اول راهنمایی دیدگاهی منتقدانه دارد و آن را یک کار غیرکارشناسی میداند.
او میگوید: «توجه داشته باشیم که هرچه یادگیری از سنین بالاتر شروع شود،
باید در مغز یک حافظه جانبی هم تشکیل شود. تشکیل همین حافظه جانبی یک مشکل
اساسی است که البته امکان آن نیز در روشهای تدریس مدارس ایرانی وجود
ندارد».
شیرزاد عبداللهی، کارشناس آموزش و پرورش نیز معتقد است آموزش
زبان انگلیسی هرچه از سنین پایین شروع شود موفقتر است و تدریس زبان
انگلیسی را حتی پیش از دبستان هم مفید ارزیابی میکند.
حمیدرضا
حصارکی، مدرس زبان انگلیسی و مسوول دورههای زبان بخش متوسطه منطقه 17
آموزش و پرورش تهران یکی دیگر از کارشناسانی است که تدریس نشدن زبان
انگلیسی را در دوران ابتدایی یک تصمیم سلیقهای میداند و معتقد است این
تصمیم سلیقهای از بار علمی مناسب برخوردار نیست.
این کارشناس با
تاکید بر ضرورت استفاده از تئوری زبانشناسی برای برنامهریزی آموزش
زبانهای خارجی به «تهران امروز» میگوید: «براساس یکی از نظریههای
زبانشناسی، اوج یادگیری بین 11 تا 14 سال است، با این توضیح که بعد از 14
سالگی در مغز پدیدهای به نام یکسانسازی اتفاق میافتد و قدرت یادگیری
کمتر میشود اما این نظریه به این معنا نیست که پیش و پس از این دوران،
آموزش و یادگیری انجام نگیرد. به همین دلیل پیش از انقلاب حتی در
آمادگیها و مدارس ابتدایی هم زبان انگلیسی همراه کتابهایی که برای همان
دوران سنی طراحی شده بودند، به بچهها آموزش داده میشد.»
ترکیبی از مباحث غیرضروری
نگاه برنامهریزان دفتر تالیف کتابهای درسی نسبت به آموزش زبان، یک مقوله
کاربردی نیست. این را حصارکی میگوید و همین فقدان نگاه کاربردی را
مهمترین مشکل بر سر راه یادگیری زبان انگلیسی توسط دانشآموزان میداند.
او میگوید: «کتابهای درسی زبان انگلیسی در ایران تنها براساس مهارتهای
خواندن و ترجمه تالیف شدهاند، در حالی که حتی اگر بحث بر سر تقویت این دو
مهارت باشد، ما در این دو مقوله هم موفق نبودهایم و فقط معجونی از نکات
غیرضروری و گرامرهای غیرکاربردی را در کتابهای درسی زبان انگلیسی
گنجاندهایم.»
به اعتقاد این کارشناس، در تمام دنیا، هدف اصلی آموزش
زبانهای خارجی برقراری ارتباط است. بر همین اساس هدف از یادگیری زبان
انگلیسی هم باید افزایش مهارت مکالمه باشد که این مساله در آموزش و پرورش
ایران نادیده گرفته میشود.حصارکی با تاکید بر اینکه در میان مهارتهایی
چون خواندن، نوشتن، صحبتکردن و شنیدن، اولویت با شنیدن است، میافزاید:
«اگرچه این 4 مهارت در یادگیری یک زبان خارجی باید با هم و همتراز هم
تقویت شوند اما آنچه که مهمتر از سایر مهارتهاست، اولویتدادن به شنیدن
است.
دانشآموزان ما متاسفانه وسایل کمکآموزشی لازم در این زمینه را
در اختیار ندارند و امکان شنیدن زبان انگلیسی، چه از طریق ضبطصوت و چه در
لابراتوارهای زبان برای آنها وجود ندارد».
کم بودن ساعت تدریس زبان
انگلیسی، یکی دیگر از مواردی است که کارشناسان، آن را مورد انتقاد قرار
میدهند و سه ساعت در هفته را برای آموزش این زبان کافی نمیدانند، در
حالی که به گفته آنها، شرایط غیراستاندارد آموزش هم، مشکلات ناشی از این
کمبود وقت را تشدید میکند.در این میان بیعلاقهبودن دانشآموزان ایرانی
به فراگیری زبان انگلیسی، نظریهای است که مسوول دورههای زبان بخش متوسطه
منطقه 17 آن را تایید نمیکند و میگوید: «من تصور میکنم که دانشآموزان
ما خیلی هم به زبان انگلیسی علاقه دارند اما چون ابزارهای اولیه یادگیری
را برای آنها فراهم نکردیم و به آنها احساس راحتبودن با این درس را
نیاموختیم، با این تصور زبان انگلیسی را یاد میگیرند که مجموعهای از
فرمولهای گرامری و لغتهای دشوار است، در حالی که فراگیری زبان انگلیسی
با درسهایی مثل ریاضیات و فیزیک، تفاوت بسیاری دارد.»
تدریس زبان
انگلیسی بدون در نظر گرفتن طبیعت آن و به شیوه فرمولی و دستوری به اعتقاد
کارشناسان آموزش و پرورش برای دستیابی به اهداف آموزش روش مناسبی نیست چرا
که فرمولها و دستورهای متداول در درسهای علمی همچون فیزیک، شیمی و
ریاضیات در درس زبان کارایی ندارند و دانشآموزان را تنها در پاسخگویی به
سوالات چهار گزینهای توانمند میسازند.
معلمان در مهارتهای زبان مشکل دارند
پایین بودن سطح علمی مدرسان زبان انگلیسی در مدارس سالهاست که از سوی
کارشناسان مورد انتقاد قرار میگیرد. بسیاری بر این باورند که خود دبیران
این رشته هنوز بر مهارتهای یادگیری زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند و به
همین دلیل از عهده تقویت این مهارتها در دانشآموزان برنمیآیند.
نویدی در اینباره میگوید: «بیشتر معلمان زبان در کشور ما مکالمه بلد
نیستند پس چطور میتوانند به دانشآموزان مهارت مکالمه و صحبت کردن به
زبان انگلیسی را بیاموزند؟ بسیاری از آنها در فهم معنای جملات به زبان
انگلیسی مشکل دارند نمیتوانند به خوبی ترجمه کنند به همین دلیل ممکن نیست
مهارتهایی را که خود ندارند به دانشآموزان انتقال دهند.»به اعتقاد
نویدی، استخدام معلم زبان انگلیسی در آموزش و پرورش کشور ما تنها براساس
مدرک این رشته صورت میگیرد و نظارتی بر کارایی معلمان این رشته از سوی
آموزش و پرورش وجود ندارد.
این پژوهشگر میافزاید: «البته اگر معلم
سواد هم داشته باشد انگیزهای برای آموزش ندارد چون درگیر همان مشکلاتی
است که سایر معلمان با آن دست به گریبانند. علاوه بر اینکه میداند نتیجه
کارش چه مثبت باشد و چه منفی، نه تشویق خواهد شد و نه توبیخ.»
زبان انگلیسی یک مهارت پایه تلقی نمیشود
نگاه برنامهریزان در آموزش و پرورش به یادگیری زبان انگلیسی بهگونهای
است که آن را یک مقوله غیرفعال ارزیابی میکنند درحالی که کارشناسان زبان
انگلیسی آن را مقولهای فعال میدانند که باید به صورت یک مهارت پایه به
دانشآموزان آموزش داده شود.
از سوی دیگر زبان انگلیسی که آشنا نبودن
با آن در دنیا نوعی بیسوادی محسوب میشود در آموزش و پرورش ایران هنوز به
عنوان یک مهارت پایه تلقی نشده و به اعتقاد نویدی این تفکر آموزشی به تمام
جامعه تسری یافته است. این پژوهشگر میگوید: «وظیفه آموزش عمومی این است
که در دانشآموزان مهارتهای پایه ایجاد کند اما هنوز در جامعه ما و در
سیستم آموزشی کشور این فهم حاصل نشده که زبان انگلیسی یک مهارت پایه است
البته ما درباره سایر مهارتهای پایه هم مشکل داریم و شواهد موجود گویای
این است که ما بهطور کلی در آموزش و پرورش رسمی با شکست مواجه شدهایم
همانطور که بچههای ما در مدرسه احساس مسوولیت و مشارکت را یاد نمیگیرند
به همین ترتیب زبان انگلیسی را هم نمیآموزند و این پدیده کلی است.»
نویدی همچنین بر این باور است که در کشور ما هنوز پسماندهای از نگرشهای
منفی به زبان انگلیسی وجود دارد و این زبان به عنوان یک زبان بیگانه در
سیستم آموزشی ما مغفول مانده است. به گفته او، دانشآموزانی هم که در خارج
از مدرسه و در آموزشگاههای آزاد به فراگیری زبان انگلیسی میپردازند در
واقع به واسطه نوعی هدایت خانوادگی به یادگیری زبان متمایل شدهاند و تسلط
آنها بر زبان انگلیسی جزو افتخارات آموزش و پرورش رسمی به حساب نمیآید.
واگذاری مسوولیت آموزش زبان به بخش خصوصی
آموزش زبان انگلیسی در بسیاری از مدارس غیرانتفاعی به صورت غیررسمی در
دوره ابتدایی نیز ارائه میشود. در حالی که به گفته کارشناسان نظر مسوولان
آموزش و پرورش به این مساله مثبت نیست. با وجود این برخی از مدارس
غیرانتفاعی حتی نمره زبان انگلیسی را در کارنامه دانشآموزان ابتدایی هم
لحاظ میکنند تا به نوعی مشوق یادگیری این زبان در دانشآموزان باشند.
حصارکی در حالی که این شیوه را مفید ارزیابی میکند، میگوید: «امروز
مدرسههای غیرانتفاعی خیلی راحت با مجموعه افراد مجرب در زمینه آموزش زبان
انگلیسی قرارداد همکاری میبندند و این گروه برای دانشآموزان برنامهریزی
میکنند. به این ترتیب میتوان حضور بخش خصوصی را در آموزش زبان انگلیسی
مفید تلقی کرد چون بخش خصوصی همیشه برای اثبات خودش و به این دلیل که
هزینه میکند و میخواهد بازدهی داشته باشد بهتر از بخش دولتی کار میکند.»
عبداللهی هم واگذاری تدریس زبان انگلیسی به موسسههای خصوصی و نظارت دولت
را بر عملکرد آنها راهکاری برای ارتقای سطح یادگیری دانشآموزان در این
زمینه میداند و این در حالی است که بسیاری از کارشناسان دیگر نیز با
تاکید بر مفید نبودن عملکرد دولت در آموزش زبان، با واگذاری این مسوولیت
به بخش خصوصی موافقند. اگر چه آنها ناکارآمد بودن سیستم آموزش رسمی را
تنها در یادگیری زبان انگلیسی خلاصه نمیکنند و بازدهی آموزش زبان عربی را
نیز در مدارس ضعیف میدانند. با وجود اینکه تاکید بر یادگیری زبان عربی در
سیستم آموزش رسمی ایران بیشتر است، اما به اعتقاد کارشناسان سرنوشت آموزش
این زبان نیز مشابه سرنوشت آموزش زبان انگلیسی است و دانشآموزان ایرانی
در هر دو مقوله با مشکلاتی در ترجمه، صحبت و درک متن مواجه هستند. بر همین
اساس ارزیابی صاحبنظران آموزش و پرورش بر نادرست بودن شیوههای تالیف و
تدریس همه زبانهای خارجی در سیستم آموزش رسمی متمرکز شده و انتقادات
متعدد دراین زمینه گویای نادیده گرفتن زبانهای خارجی به عنوان مهارتهای
پایه آموزشی از سوی نهاد آموزش و پرورش است؛ نهادی که خروجی آن در آموزش
زبان انگلیسی یا هر زبان خارجی دیگر به قدری ضعیف است که حتی برای نوشتن
یک نامه رسمی و کوتاه هم کفایت نمیکند.
مطالب مشابه :
تأثیر ویژگیهای فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی
بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی. و اثر بخشی در مدارس غیر انتفاعی در مدریت. تهران:
تأثیر ویژگیهای فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی
بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش در مدریت. تهران:
ليست هنرستان هاي فنــي و حرفــــه اي و کاردانش(پسرانه و دخترانه منطقه 5 تهران)
شهيد مدرس آدرس تمامی مدارس 20 گانه شهر تهران در رشته های فنی و کارودانش موجود است اما به
آسیبشناسی آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایرانی
آسیبشناسی آموزش زبان انگلیسی در مدارس مدرس زبان از مدارس غیرانتفاعی به
اعلام نتايج آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان (سمپاد)و نمونه دولتی در سال91 استان لرستان
مشاوره تحصیلی به اینجانب مراجعه می نمایند و به دلیل اشتغالم در استخدام نیروهای 6 مهدي
آسیبشناسی آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایرانی
آسیبشناسی آموزش زبان انگلیسی در مدارس مدرس زبان از مدارس غیرانتفاعی به
شرایط و نحوه ثبت نام برای مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان در کنکور سراسری سال 91ویژه داوطلبان آز
مشاوره تحصیلی به اینجانب مراجعه می نمایند و به دلیل اشتغالم در استخدام در تهران
اعلام نتايج آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان (سمپاد)و نمونه دولتی در سال91
قابل توجه داوطلبین محترم ورورد به مدارس راهنمایی و شهر تهران. آ.پ شهر تهران در
جزئیات جدید رتبهبندی معلمان و استخدام مربیان پیشدبستانی
جزئیات جدید رتبهبندی معلمان و استخدام دولت دهم در آموزان مدارس
اطلاعات قانونی حقوق تجارت بین الملل مهرگان پارس
ایجاد بستر سازی و فراهم آوردن فضای مناسب در جهت استخدام شهریه مدارس غیرانتفاعی تهران
برچسب :
استخدام مدرس در مدارس غیرانتفاعی تهران